لیست قیمت قالی سلیمان
طرح توجیهی احداث کارخانه تولید فرش ماشینی
فرش ماشینی توسط ماشین آلات مختلفی تولید می گردد که می توان به دستگاه های تکسیما، واندویل ، CRX ، ASR و .. اشاره کرد. جنس هر فرش نیز می تواند آکریلیک یا BCF و یا مخلوطی از این دو باشد. قابل ذکر است که فرش های ۱۰۰% آکریلیک دارای کیفیت و قیمت بالاتری هستند. همچنین فرش ها بر اساس شانه به ۳۵۰ – ۴۴۰ – ۵۰۰ و ۷۰۰ شانه تقسیم می شوند. تراکم فرش ها نیز می تواند براساس نوع ماشین و شانه بین ۷۰۰ تا ۲۰۰۰ باشد. تاریخچه پیدایش فرش ماشینی در کشورمان نشان میدهد که این محصول در ایران عمری تقریباً ۴۰ ساله دارد. در ابتدای دهه ۵۰ اولین فرش ماشینی تولید داخل در کارخانجات مخمل و ابریشم کاشان توسط ماشینهای مخمل بافی ژاکارد و با الیاف مصنوعی براق و پرز نسبتاً کوتاه و وزن سبک، بافته و روانه بازار گردید. همزمان با آن عدهای از تجار، فرشهایی با همین مشخصات و تا حدی مرغوبتر از کشور بلژیک وارد بازار ایران نمودند و سلیقه ایرانی را با پدیده فرش ماشینی آشنا کردند. با مشاهده استقبال نسبتاً مطلوبی که مردم از فرش ماشینی به عمل آوردند صاحبان گروه صنعتی بهشهر (خاندان لاجوردی) که از کارخانهداران و سرمایهگذاران خوشنام کشور بودند، اقدام به تاسیس شرکت بزرگی به نام شرکت صنایع کاشان (فرش راوند) نمودند که فعالیت آن در زمینه تولیدات مواد مرتبط با فرش و همچنین خود فرش ماشینی بود و اولین محصول آن در سال ۱۳۵۳ به بازار عرضه شد. این محصول با نمونههای قبلی کاملاً متفاوت و شباهتهای زیادی به فرش دستباف داشت که به خصوص نوع پشمی آن فوقالعاده مورد اقبال عمومی قرار گرفت. متعاقب آن شرکتهای دیگری از جمله شرکت شهباف که بعدها به فرش گیلان تغییر نام داد و همچنین شرکتهای فرش پارس و مولن روژ (نقش ایران) و فرش اکباتان تاسیس و به رقابت پرداختند. این امر تا اواخر سال ۵۷ به طور معمول ادامه داشت و شرکتهای بزرگ تولیدکننده فرش با هم در حال رقابت بودند. پس از مصادره اموال و کارخانجات تعدادی از سرمایهداران ایرانی در سال ۵۸ از جمله شرکتهای ملی (مصادره شده)، کارخانجات فرش ماشینی موجود نیز چون صدها واحد تولیدی دیگر زیر پوشش مدیریتی سازمانهای دولتی مثل سازمان صنایع ملی ایران، بنیاد مستضعفان و جانبازان و … درآمد و مدیران دولتی اکثراً کم تجربه و بیگانه با مسائل صنعت، به مدیریت این کارخانجات بزرگ و با ارزش منصوب شدند و از آن پس منحنی حیات این کارخانجات به سراشیبی افتاده و رو به افول نمود. در سال ۵۷ تعدادی از متخصصان صنعت نساجی و دستاندرکاران صنعت فرش ماشینی و همچنین پارهای از کارخانهداران که تا آن زمان در رشتههای دیگر نساجی فعال بودند ...
ضرورت توجه بيشتر به صنعت فرش آذربايجان غربي
طبق گفته مسئولان ، در اغلب شهرستان های استان به ویژه ارومیه، خوی، تکاب، میاندوآب، بوکان، شاهیندژ و مهاباد صنعت فرشبافی به طور گسترده رواج دارد که در این میان طرح های ریز ماهی خوی و افشار تکاب از شهرت جهانی برخوردار می باشند. کشورمان از دیرباز به نام سرزمین فرشهای افسانهای و زیبا شهرت جهانی داشته و در این میان در آذربایجان غربی، فرشهای با کیفیت بالایی تولید شده و سپس به بازار جهانی عرضه میشود بطوریکه فرش های آذربایجان غربی به دلیل برخورداری از ظرافت و کیفیت بالا توانسته است مشتریان زیادی را از کشورهای خارجی به سوی خود جذب کند. طبق گفته مسئولان ، در اغلب شهرستان های استان به ویژه ارومیه، خوی، تکاب، میاندوآب، بوکان، شاهیندژ و مهاباد صنعت فرشبافی به طور گسترده رواج دارد که در این میان طرح های ریز ماهی خوی و افشار تکاب از شهرت جهانی برخوردار می باشند.معاون بازرگانی داخلی سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجان غربی گفت: 85 درصد فرشهای تولیدی آذربایجان غربی به دلیل دارا بودن ظرافت و کیفیت از نوع صادراتی هستند.آقای دهقان افزود: فرشبافی و گلیمبافی از هنرهای دستی مردمان آذربایجان غربی است بطوریکه صنعت فرشبافی تقریبا در تمام شهرستانهای آذربایجان غربی رواج دارد.در حال حاضر فرش ریزماهی خوی به عنوان برند مخصوص استان آذربایجان غربی با قدمت بالای هزار سال در شهرهای ارومیه، خوی، شوط، پلدشت، قره ضیاءالدین، ماکو، چالدران و سلماس تولید می شود و همچنین طبق گفته مسئولان سازمان سالانه یکصدو پنجاه هزار مترمربع فرش ریز ماهی خوی توسط سی و هفت هزار و پانصد نفر قالی باف در این استان تولید و روانه بازارهای خارجی و داخلی می شود. معاون بازرگانی داخلی سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجان غربی گفت: این استان مقام هفتم کشوری را از نظر حجم تولید و رتبه چهارم کشوری را در بخش کیفیت فرش های تولیدی به خود اختصاص داده است. سالانه بیش از چهار صدو بیست و چهار هزار متر مربع فرش در این استان توسط بیش از یکصدو پنج هزار قالی باف تولید می شود که طبق گفته معاون بازرگانی داخلی سازمان صنعت، معدن و تجارت استان از مجموع پانصد و شصت میلیون دلار صادرات کل کشور در صنعت فرش بافی سی و دو میلیون دلار آن به این استان اختصاص دارد و اغلب این صادرات به کشورهای اروپایی، آمریکایی، عربی و حاشیه خلیج فارس بوده است.کارشناسان صنعت فرش معتقدند پایین بودن توان مالی برای تامین مواد اولیه و نبود حمایت از فرشبافان، نبود دستگاه چاپگر شناسنامه برای فرش های تولیدی استان، بالا بودن تعرفه های گمرکی صادرات فرش از مشکلات پیش روی فرشبافان ...
مقاله ای کامل -هنر ایران در عهد هخامنشیان
مقاله ای کامل در مورد هنر در دوره هخامنشیان هنر ایران در عهد هخامنشیان عمدتا بر پایه ی بزرگداشت مقام پادشاهان این سلسله استوار بوده است. هنر این عصر ترکیبی است از هنر اقوام گوناگونی که تابع پارسیان بوده اند و هخامنشیان با بهره گیری مناسب از این هنرهای مختلف و ریختن کلیه جلوه های هنری اقوام و ملل مختلف در یک قالب به هنر خود اعتلا بخشیده اند. علاوه بر بزرگداشت شاهان، اجرای مناسک و آیین زرتشتی نیز از مظاهر اصلی هنر در این دوره است که سبب ایجاد نوعی سمبولیسم هنری در آثار هنری هخامنشیان شده است. از دیگر جلوه های هنری این دوره رواج هنر کنده کاری، حجاری، پیکر تراشی، فلزکاری، کاشی سازی و قالی بافی است . آثار برجا مانده عمق پیشرفت هنرمندان ایرانی را در این رشته های هنری به تصویر می کشند. نقش برجسته های تخت جمشید نیز در زمره ی گنجینه ی هنر دوره هخامنشی به شمار می روند که هر یک مجموعه ای از تصاویر غنی و نقوش دوران هخامنشی را به نمایش می گذارند و علاوه بر آن گویای بسیاری از آداب و رسوم رایج در دربار هخامنشی اند. در نقش برجسته های تخت جمشید صحنه هایی از مراسم و مناسک رایج در پایتخت شاهان هخامنشی وجود دارد که عموما پیکره ی پادشاه، کانون اصلی هر صحنه است. در این کنده کاری های زیبا که بر دل کوه نقش بسته دسته های آورندگان هدایا، صحنه بار عام پادشاه و دیگر نقوش برجسته ی مربوط به آرامگاه به نمایش گذارده شده است . این کنده کاری کاری ها درعین حال که همگی حکایت از تبحر و مهارت سنگ تراشان دارند هر یک گوشه ای از مراسم و وقایع سیاسی مذهبی آن دوران را به نیز نمایش می گذارند. ویژگی این آثار بیشتر در آن است که نشان می دهد هنرمندان پیکر تراش روزگار هخامنشی به طور کامل در خدمت اجرا و طرح نقوش خود بوده و مجالی برای بروز تمایلات شخصی خود نداشتند و به عبارت دیگر، کاملا مطیع به شمار می رفتند. آثار فلزکاری نیز در این دوره ، برجسته و چشمگیر است. اشیاء فلزی هخامنشیان بیشتر از طلا، نقره و برنز ساخته می شده است و از مهمترین آثار مکشوفه ، ارابه ی زرینی است که چهار اسب در جلوی آن قرار دارد و دو پیکره ی آدمی بر روی نیمکت ارابه نشسته اند. نکته مهم در آثار فلزی این عهد ، استفاده ی زیاد از نقوش و پیکر حیوانی در ساخت ظروف و زیور آلات است. این نقوش را می توان بر روی بشقاب های نقره ای و طلایی به صورت جنگ شیر و گاو و یا دو بزکوهی مشاهده کرد. یکی از برجسته ترین زیور آلات این دوره دستبندهایی است که انتهای آنها به دو سر شیر ختم می شود و با زیور آلات کوچک و قرص مانندی به شکل سر حیوانات و پرندگان و نقوش هندسی تزئین شده است . این آثار جملگی حاکی ...
ضرب المثل های فارسی
ضرب المثل های فارسی: آبادی از آب است.آب تو دلش تکان نمی خورد.آب در هاون کوفتن.آب که آمد تیمم باطل است. (اصل که آمد فرع از بین می رود)آبی از او گرم نمیشه. (امیدی به او نیست)آبی که آبرو ببرد در گلو مریز. (دنبال چیزی که آبرویت را ببرد نرو)آبکش و نگاه کن به کفگیر میگه 3 تا سوراخ داری.آب که از سر بالا می رود قورباغه ابوعطا میخواند.آتش اگر اندک است حقیر نباید شمرد.آدم گدا، این همه ادا؟!آدمی را آدمیت لازم است، چوب صندل بو ندارد هیزم است.آنچه در آینه جوان بیند، پیر در خشت خام آن بیند.آنرا که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است.آنقدر مار خورده که افعی شده. (آنقدر زرنگ است که کلاه سرش نمی رود)آواز دهل شنیدن از دور خوش است.(سروصدایش از هنرش بیشتر است)آشپز که 2 تا شد آش یا شور میشه یا بی نمک.آش نخورده و دهن سوخته.حرف الفابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست. (اگه چیزی نداری خوشرو باش)ابلهی گفت و احمقی باور کرد.اجاره نشین خوش نشین است. (اینجا نشد جای دیگه)ارزان خری، انبار خری. (جنس بد را چون ارزان است نباید خرید)از اینجا رونده از اونجا مونده. (سرگردان)از شما عباسی از ما رقاصی. (از شما پول دادن از ما کار کردن)از کوزه همان برون تراود که در اوست.از گیر دزد درآمد گیر رمال افتاد. (از چاله در آمد به چاه افتاد)از ما گفتن از شما نشنیدن. (نصیحت خوب است اگر شنونده قبول کند)از ماست که بر ماست.با یک گل بهار نمیشه.از نخورده بگیر بده به خورده. (چشم حریص سیر نشدنی است)از خرس مو کندن غنیمت است.از تو حرکت، از خدا برکت.اگر به دریا برود دریا خشک می شود. (شوم و بد یمن است)اسب پیشکشی رو دندوناشو نمی شمارند. حرف ببا بدان بد باش وبا نیکان نکو،جای گل باشدو جای خار، خار.با بزرگ وکوچک شوخی نکن که بزرگ کینه به دل گیرد وکوچک دلیر شود.با پنبه سر بریدن. (با نرمی و لطف به کسی صدمه زدن)با توکل زانوی اشتر ببند. (با توکل به خدا هر کاری بکن)با سیلی صورت خودش را سرخ نگه می دارد.باری به هر جهت کردن. (با سرعت وبدون دقت کاری کردن)با شمشیر وقرآن پیش کسی رفتن. (یا مرا بکش یا مرا ببخش)با قضا کار زار نتوان کرد. (با قضای خداوندی بر نتوان آمد)با گرگ دنبه می خوردو با چوپان گریه می کند. (شریک دزد ورفیق قافله)با مردم زمانه سلامی والسلام. (سلامت در کم معاشرتی و دوری از مردم است)با هر گلی خاریست. (اندر پس هر خنده گریه است)بخور بخواب کار منه خدا نگه دار منه. (درباره تنبل ها گفته می شود)برای کسی بمیر که برات تب کنه.بدبخت اگر مسجد آدینه بسازد،یا طاق فرو آید یا قبله کج آید.به ماه میگه تو درنیا من در میام. (مادری که از زیبایی فرزند تعریف می کند)به کیشی آمدند و به فیشی رفتند. ...
مطالبی در مورد قوم بختیاری
استان چهارمحالوبختیاری در بخش مرکزی رشته کوههای زاگرس بین پیش کوههای داخلی و استان اصفهان واقع شده است و از شمال و مشرق به استان اصفهان، جنوب به استان خوزستان محدود است. وسعت این استان در حدود 16533 کیلومتر مربع میباشد. این استان ناحیهای است کوهستانی در سلسه جبال زاگرس که در باختر آن کوههای مرتفعی قرار گرفته است و این ارتفاعات سرچشمه سرشاخههای دو رودخانه دائمی زاینده رود و کارون میباشد. از مهمترین ارتفاعات غرب استان زردکوه است که با ارتفاع 4548 متر در کوهستان بازفت قرار دارد و تمام سال پوشیده از برف است کوههای دیگر منطقه که بیش از 3000 متر ارتفاع دارند دنباله زردکوه بوده و حد طبیعی آنها مرز بین استان خوزستان و چهارمحال و بختیاری است و از کانونهای آبگیر دائمی ایران به حساب میآید. امتداد این کوهها از شمال غرب به جنوب شرق بوده و هر چه از غرب به طرف شرق نزدیکتر شویم از میزان ارتفاعات و تراکم کوهها کاسته شده و به درههای باز و دشتهای نسبتاً وسیع همچون دشت لار، فرادنبه، کیار، لردگان، گندمان و .... ختم میشود و انباشته رسوبات در آنها امکانات مساعدی برای کشاورزی بوجود آورده است که در این دشتها در مجموع قریب 24 درصد وسعت استان را شامل میشوند. ارتفاع شهرکرد (مرکز استان) از سطح دریا 2060 متر میرسد که تقریباً کمترین ارتفاع را در مدار جغرافیایی خود در این قسمت داراست هر چه به طرف شرق منطقه حرکت کنیم ارتفاع منطقه کاهش مییابد. چند ضرب المثل بختیاری آدمیزاد، بونده بی باله. "آدمیزاد (همانند) پرنده ای است بدون بال". کنایه از اینکه هر آینه ممکن است هجران و دوری برای انسان پیش آید. مرغ باغ ملکوتم، نیم از عالم خاک دو سه روزی قفسی ساخته اند از بدنم (مولانا) آربیز به قیلون اگو، دو سیلا داری. "الک به قلیان می گوید: دو سوراخ داری". این مثل زمانی بکار میرود که کسی عیب و ایراد خود را نبیند و به دنبال عیب جویی از دیگران باشد. (تیر را در چشم خودش نمی بیند، مو را در چشم دیگری می بیند.) آردم بختم، آربیزم آوختم. "آردم را الک کردم، (و) الکم را هم آویزان کردم". کنایه از اینکه همه کارهایم را انجام داده ام و دیگر کاری برای انجام دادن باقی نمانده است. آسیو دراره، لوینه کپنه. "آسیاب در می آورد (تولید می کند)، آسیابان (لوینه) می بلعد. (مصرف می کند)". این مثل را بیشتر در مورد تولید کنندگان و نان آوران خانه بکار می برند، زمانیکه مصرف کنندگان، رعایت اندازه و اعتدال را ننمایند. ار اِخوی خاک کنی من سرت، برو سر یه تل بلندی. "اگر (حتی) میخواهی خاک هم بر سر خودت بریزی، برو بالای یک تپه بلند". کنایه از بزرگ منشی ...
معرفی بهشت واقعی ماهیگیران ایران
((در صورتیکه از اینترنت معمولی استفاده می فرمایید، پس از باز نمودن این صفحه قدری درنگ فرمائید تا تمامی عکسها load شوند)) با سلام به عزیزان همراه ؛ ما که هر چه صبر کردیم تا تعداد پاسخ دوستان به آخرین سوال هفته ی ما به حد نصاب برسد،نرسید،،از اینرو دیدیم بهتر است تا باز دوباره دیر نشده و همان حکایت کذایی نوشدارو و مرگ سهراب تکرار نشده،دستی به سر و روی سایت بکشیم و آنرا با مقاله ی جدید -که یقیناً بسیاری از دوستان بی صبرانه منتظر آن هستند- آپدیت کنیم...هر چند که از دوستان انتظار همکاری بیشتر و بهتر و پر رنگ تری داشتیم تا با تشریک مساعی خود،این محیط مجازی را به مکانی مناسب برای تعامل و تعاطی - و حتی بعضاً ؛ تضارب - دانسته ها و تجاربشان تبدیل نمایند که متاسفانه چنین امری - حداقل آنگونه که ما توقع داشتیم - محقق نشد. مورد ناخوشایند دیگری که در همین رابطه به چشم می آمد این بود که ؛ علی رغم تاکید همیشگی ما مبنی بر اینکه دوستان حتماً در کامنت هایشان به سوال هفته ی ما پاسخ گویند و -حتی المقدور- از طرح مسائل متفرقه پرهیز کنند،،ولی باز در ستون نظرات هر پست شاهد درج تعدادی نظرات متفرقه و خلط شدن آنها با پاسخ های دیگر دوستان بودیم،که این امر علاوه بر بهم زدن نظم و روال موجود در این وبلاگ،موجبات سردرگمی سایر کاربران عزیز را نیز فراهم می کرد. لذا با عنایت به موارد مزبور،و همچنین به منظور جلوگیری از سردرگمی های آتی و احتمالی،تصمیم گرفتیم ضمن حذف الزام و اجبار پاسخ دوستان به سوال هفته و واگذار کردن این امر به "همت عالی" عزیزان و به حالت اختیاری در آوردنش،تعداد نظرات لازم برای آپدیت شدن هرباره ی سایت را به ۱۵ نظر افزایش دهیم...و گمان نمی بریم ذکر این نکته چندان ضروری باشد که از این تعداد،هر چه بیشتر به پاسخ های مستقیم دوستان به سوالات هفتگی ما اختصاص داشته باشد،خرسندتر خواهیم شد و در ادامه ی راهی که در پیش گرفته ایم ؛ دلگرم تر... و اما عجالتاً ؛ " از هر چه بگذریم،سخن fish خوشتر است " !! ... ************************************** تصاویری که در بالا مشاهده فرمودید( به جز تصویر نخست،که یک توریست ـ ماهیگیر کانادایی را در کشور عراق نشان می دهد)،مربوط به ...