لباس های محلی تهران
لباس های مجلسی
بخش لباس های مجلسی لباس طلایی ۱ سفید ، باله لباس مجلسی - سفید - دخترانه
مزون ماه تابان
لباس های محلی استان اردبیل
امروزه استفاده از لباس های محلی و سنتی در بسیاری از نقاط ایران از جمله استان اردبیل منسوخ شده و مردم از لباس های معمول شهرهای بزرگ استفاده می كنند ولی در برخی از مناطق این استان چون: منطقه مغان و ارسباران و در میان عشایر كوچ نشین و میان روستاییان، استفاده از لباس های محلی توسط مردان و زنان عمومیت دارد. لباس های محلی ایل شاهسون و ارسباران یكی ازمهم ترین جاذبه های فرهنگی این ایل به شمارمی آیند. مردان ایل پوشاك اختصاصی ندارند، كت و شلوار و كلاه آنان معروف به كپیkepi یا كلاه ترك داری كه نظیر كلاه مردان گیلان است؛ تشكیل دهنده ی پوشاك مردان شاهسونی است. لباس بانوان ایل شاهسون هریك یادآور گوشه ای از پوشش مردم سایر مناطق ایران زمین است. روسری بانوان را چارقد گلداری تشكیل می دهد كه با یك كلاغی بسته می شود. پیراهن زنان ایل شاهسون از رنگ های متنوع و شاد تشكیل شده و بلند است. تنبان؛ شلیته ای است كه می پوشند و شبیه تنبان های بانوان گیلان، بختیاری و قشقایی است. جلیقه زنان شاهسون را پارچه های دوخته شده بدون آستین تشكیل می دهد كه روی آن ها سكه های طلا و نقره دوخته شده است و تعداد سكه ها نشان دهنده میزان ثروت خانواده است. زنان كفش های دست دوزی به پا می كنند كه در رنگ های متنوع و شاد تهیه شده اند. پوشش یاد شده در میان برخی روستاهای استان آذربایجان شرقی و غربی نیز متداول است
لباس های محلی مردم ایران زمین(زنان)
چادر: این چادر گرد و تمام قد است و آن را بر سر می اندازند. لبه کوچکتر از شانه چپ تا پایین کمر پشت سر را می پوشاند و تکه بزرگتر تمام قد را در بر میگیرد.گشان چادر: چادر کوچک و مستطیل شکل و ابریشمی است که سر و پشت را تا کمر می پوشاند. پوششی راحت که در خانه استفاده می شد.مهنا (مقنعه): این سرپوش ابریشمی و رنگین بسیار زیبا و چشم گیر است.چادر چهارگوش (سریک): امروزه چادری با طرح جدید میان بانوان بلوچ رواج پیدا کرده که در اصطلاح محلی سریک خوانده می شود. پارچه مستطیل شکلی است به طول ۲ متر و عرض ۱ متر که زنان آن را از درازا بر سر می اندازند و یک سر آن را به طرف شانه رها می کنند. پارچه آن معمولاً از حریر و رنگهای روشن (قرمز، زرد، آبی، بنفش، سبز) است و از قسمت جنوب بلوچستان به طرف شمال تا حدودی از تنوع رنگ آن کاسته می شود. زنان مسن از رنگ های تیره استفاده می کنند. این سرپوش به جای چادر در خانه استفاده می شود.پیراهن: در گذشته تمام پیراهن بانوان سوزن دوزی می شد ولی به علت سختی و ظریفی طرح ها امروزه سه تکه در پیراهن زنان سوزن دوزی می شود که تکه بالا تنه را زی یا زیق به معنی یقه می گویند، جیب لباس را گفتان یا گپتان و سر آستین را آستینک می گویند. این سوزن دوزی ها دارای نقش و نگاره های رنگارنگ و دوخت های متفاوت در مناطق مختلف بلوچستان است که در طرح های پرکار ۱) شک و جلر ۲) گل کندی ۳) گل کوین ۴) گل بدون شاخه ۵) پرایز یا فرایز ۵) پیتوشک ۶) پلیرار ۷) چکند ۸)مهسن ۹)سرتوپ استفاده می شود.سواس: نوعی دمپایی که از درخت یا از پورگ تهیه می شد.موچی: نوعی کفش که به هنگام راه رفتن صدا می دهد.کتوک: نوعی کفش که تخت آن چوب و با روکار کاموا در پا محکم می شود.تک کول: این کفش از درختچه ای به نام داز تهیه می شود و به شکل سواس است. لباس زنان ایل قشقایی با توجه به موقعیت زندگی شبانی و کوچ دائم و رعایت مسایل ایمنی و حجاب شامل قسمت هایی زیر است:چارقد: چارقد (روسری) پارچه ظریف و نازکی است که به شکل خاصی میدوزند و به عنوان روسری استفاده می کنند. چارقد را به شکل سه گوش برش می دهند ، در وسط ضلع بلندتر انحنایی به سمت بیرون دارد که هنگام استفاده از آن این انحنا جلو پیشانی قرار گرفته و محافظ موهای بالای و پیشانی قرار گرفته. اطراف چارقد را گاهی مهره یا ملیله دوزی می کنند.یاغلوق: یاغلوق یا دستمال سر پارچه ابریشمی چهار گوشی است که در جهت یکی از قطرهای آن به عرض 20 سانتیمتر تا کرده و از قسمت بالای پیشانی به سمت عقب رفته و در پشت سر گره می خورد و در جلوی آن یعنی بالای پیشانی ،به وسیله سنجاق یا گل طلا به چارقد اتصال پیدا می کند.کینگ: کینگ یا پیراهن زنان قشقایی بلند و تا زیر زانو ...
لباس محلی مطالعات اجتماعی درس 15
لباس های محلی لباس محلی ایران پوشش زن و مرد ايراني ازجمله مسايلي است كه از دوران باستان در ايران داراي اهميتبوده و در شرع مقدس اسلام نيز برآن تأكيد بسيار شده است. پوشش ايراني از ابتدايتاريخ باستاني اين كشور تا كنون دست خوش تحولات جدي نشده و مفهوم پوشش از زمانباستان به اين سو در فرهنگ ايراني حفظ شده است. بررسي پوشاك از اين لحاظ اهميت داردكه مي توان اطلاعاتي دررابطه با سير تحول تاريخي, زيبا شناسي, اعتقادات, طبقاتاجتماعي و پيشرفت صنعت به ويژه نساجي و پارچه بافي يك قوم يا تمدن كسب كرد. به طوركلي عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از: 1- شرايطجغرافيايي و محيطي و آب و هوا 2- نحوه زندگي و اسكان و اوضاع اجتماعي 3- جنگ ها واوضاع سياسي و نوع حكومت 4- شرايط و اوضاع اقتصادي و پيشرفت هاي تكنولوژي 5- اعتقادات مذهبي و آداب و رسوم 6- نظام طبقاتي حاكم بر جامعه 7- روابط فرهنگي, اقتصادي و سياسي با سرزمين هاي مجاور.پوشاك ايرانيان در زمان 550 قبل ازميلاد تا دوران جنگ هاي صليبي، ادامه لباس بابلي ها و آشوري ها و بسيارمتنوع وگوناگون بود. آن ها لباسي به نام «كنديس» به تن مي كردند كه از پشم، كتان و ابريشمتهيه مي شد. كنديس موجود در اين دوران لباسي بود با آستين هاي گشاد كه به صورت پيليهايي منظم در پشت بازو قرار مي گرفت. دامن اين لباس در جلو شكم يا در زير پهلوهاچين مي خورد و به شكل پيلي هايي منظم در مي آمد. در زير اين لباس، پيراهن و شلوارزير و جوراب مي پوشيدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، اين نخستين باراست كه در تاريخ،لباس زير، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراين زمينه ترديدهايينيز مطرح شده ولي آن چه مسلم است اين كه در 1350 قبل از ميلاد به شهادت آثاري كه ازتمدن عيلامي به دست آمده، ايرانيان «لباس كامل» به تن مي كرده اند. لباس كامل متشكلاز يك دامن بلند و تن پوشي با آستين هاي بلند بوده كه بر تن پيكره هاي پادشاهان وملكه هاي عيلامي يافت شده است. مردان بلند پايه اجازه داشتند كنديس بر تن كنند كهآن را نيز پادشاه هديه مي داد. كنديس به رنگ بنفش مايل به آبي بود و تزييناتي بهرنگ سفيد و نقره اي داشت در حالي كه كنديس گروه هاي اجتماعي پايين تر، سرخ رنگ بود. اين رنگ قرمز ساردي نام داشت و از شكوفه هاي درخت سانديكس گرفته مي شد. بعدها رداهايي از ابريشم و پشم به رنگ هاي گوناگون عرضه شد. ليكن رنگ هايقرمز، زرد و آبي تيره از محبوبيت بيش تري برخوردار بودند. بنفش و آبي تيره از رنگهاي سلطنتي به شمار مي رفت و قهوه اي رنگ ويژه سوگواري بود. درايران قبل از ميلاد،پادشاه؛ شالي از پارچه طلا و همسرش كمربندي از طلا كه به آن كيف پول خود را ميآويخت، به ...
لباس محلی
عکس های من در لباس محلی لباس گیلکی لباس هندی لباس عثمانی (ترکیه)
لباس محلی ایران
لباس محلی ایران پوشش زن و مرد ايراني ازجمله مسايلي است كه از دوران باستان در ايران داراي اهميتبوده و در شرع مقدس اسلام نيز برآن تأكيد بسيار شده است. پوشش ايراني از ابتدايتاريخ باستاني اين كشور تا كنون دست خوش تحولات جدي نشده و مفهوم پوشش از زمانباستان به اين سو در فرهنگ ايراني حفظ شده است. بررسي پوشاك از اين لحاظ اهميت داردكه مي توان اطلاعاتي دررابطه با سير تحول تاريخي, زيبا شناسي, اعتقادات, طبقاتاجتماعي و پيشرفت صنعت به ويژه نساجي و پارچه بافي يك قوم يا تمدن كسب كرد. به طوركلي عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از: 1- شرايطجغرافيايي و محيطي و آب و هوا 2- نحوه زندگي و اسكان و اوضاع اجتماعي 3- جنگ ها واوضاع سياسي و نوع حكومت 4- شرايط و اوضاع اقتصادي و پيشرفت هاي تكنولوژي 5- اعتقادات مذهبي و آداب و رسوم 6- نظام طبقاتي حاكم بر جامعه 7- روابط فرهنگي, اقتصادي و سياسي با سرزمين هاي مجاور.پوشاك ايرانيان در زمان 550 قبل ازميلاد تا دوران جنگ هاي صليبي، ادامه لباس بابلي ها و آشوري ها و بسيارمتنوع وگوناگون بود. آن ها لباسي به نام «كنديس» به تن مي كردند كه از پشم، كتان و ابريشمتهيه مي شد. كنديس موجود در اين دوران لباسي بود با آستين هاي گشاد كه به صورت پيليهايي منظم در پشت بازو قرار مي گرفت. دامن اين لباس در جلو شكم يا در زير پهلوهاچين مي خورد و به شكل پيلي هايي منظم در مي آمد. در زير اين لباس، پيراهن و شلوارزير و جوراب مي پوشيدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، اين نخستين باراست كه در تاريخ،لباس زير، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراين زمينه ترديدهايينيز مطرح شده ولي آن چه مسلم است اين كه در 1350 قبل از ميلاد به شهادت آثاري كه ازتمدن عيلامي به دست آمده، ايرانيان «لباس كامل» به تن مي كرده اند. لباس كامل متشكلاز يك دامن بلند و تن پوشي با آستين هاي بلند بوده كه بر تن پيكره هاي پادشاهان وملكه هاي عيلامي يافت شده است. مردان بلند پايه اجازه داشتند كنديس بر تن كنند كهآن را نيز پادشاه هديه مي داد. كنديس به رنگ بنفش مايل به آبي بود و تزييناتي بهرنگ سفيد و نقره اي داشت در حالي كه كنديس گروه هاي اجتماعي پايين تر، سرخ رنگ بود. اين رنگ قرمز ساردي نام داشت و از شكوفه هاي درخت سانديكس گرفته مي شد. بعدها رداهايي از ابريشم و پشم به رنگ هاي گوناگون عرضه شد. ليكن رنگ هايقرمز، زرد و آبي تيره از محبوبيت بيش تري برخوردار بودند. بنفش و آبي تيره از رنگهاي سلطنتي به شمار مي رفت و قهوه اي رنگ ويژه سوگواري بود. درايران قبل از ميلاد،پادشاه؛ شالي از پارچه طلا و همسرش كمربندي از طلا كه به آن كيف پول خود را ميآويخت، به كمر مي بستند. ...