لباس مردم شهرکرد
چهارومحال و بختیاری خطه ی سبز کشور
استان چهار محال و بختیاری حدود 16533 کیلومتر مربع وسعت دارد و بین 31 درجه و 9 دقیقه تا 32 درجه و 48 دقیقه عرض شمالی و 49 درجه و 28 دقیقه تا 51 درجه و 25 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است. این استان در قلمرو مرکزی رشته کوه های زاگرس استقرار یافته و از شمال و شرق به استان اصفهان،از شمال غرب به استان لرستان از غرب به استان خوزستان و از جنوب به استان کهکیلویه و بویراحمد محدود است. سرزمین مرتفع چهار محال بختیاری یکی از پر بارش ترین مناطق کشور است. کوههای مرتفع و برفگیر بسیاری در استان واقع شده اند که از این میان : زردکوه،کوه کلار ،هزاردره، سفید کوه ،جهان بین و کوه ریک از همه مرتفع ترند. این استان با وجود دارا بودن یک درصد از مساحت کشور ده درصد از آب آن را تامین میکند به طوری که دو رودخانه مهم کشور ،کارون و زاینده رود از ارتفاعات چهار محال و بختیاری سرچشمه میگیرند. شکل ارتفاعات،میزان نزولات جوی و ارتفاع از سطح دریا و آب و هوای متنوع استان چشم انداز های بکر ، زیبا و متنوعی را فراهم آورده است. جمعیت استان بر اساس سر شماری سال 85 بالغ بر 856000 نفر میباشد که بیش از نیمی از این جمعیت در نقاط شهری و نیم دیگر در مناطق روستایی وعشایری سکونت دارند و تعدادی نیز کوچنده میباشند. فرهنگ کوچ در این استان با وجود بزرگ ترین جامعه ایلی کشور(ایل بختیاری)و به تبع آن ایل راه های تاریخی،تنوع سکونت گاهگاهی دائمی و فصلی با آداب و رسوم و فرهنگ و پوشش محلی دارای نمود گسترده و جاذبی است. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری استان دارای 6 شهرستان 26 شهر 17 بخش و 39 دهستان میباشد. شهرستان های این استان عبارتند از: شهرکرد،بروجن،فارسان،لردگان،اردل،کوهرنگ شهرستان شهرکرد: این شهرستان با وسعتی در حدود 3651 کیلومتر مربع دارای 5 بخش،12 شهر و 11 دهستان با مرکز شهر شهرکرد میباشد. این شهرستان بر روی عرض شمالی 32 درجه و 20 دقیقه و طول شرقی 50 درجه و 52 دقیقه قرار گرفته و با ارتفاع 2150 متر از سطح دریا،در میان مراکز استان ها ، بلند ترین نقطه محسوب میشود به همین سبب بام ایران نام گرفته است. وجه تسمیه شهرکرد: در زمینه وجه تسمیه آن نقل قول های مختلفی بیان شده است.ازجمله برخی کرد نژاد بودن مردم ساکن در آن را مد نظر قرار داده اند.شیوه معیشتی نان را که دامپروری بوده،بر این اساس که(کرد)در لغت به معنای (رمه گردان و گله دار)میباشد دلیل ابداع این نام دانسته اند و تعدادی هم نوع خاص لباس چوپانان این منطقه یعنی(کپنک)که امروزه هم مورد استفاده میگردد و در گویش محلی به آن(کردین)گفته میشود را عنوان کرده اند. دهکرد(شهرکرد)در واقع هویت اصلی شهری خود را از قرن سیزدهم هجری/نوزدهم میلادی ...
آغاز سال نو با شروع يك حادثه رقم خورد
به گزارش ایرنا،در حالی که بسیاری از مردم در مرکز استانمان پای سفره هفت سین بودند یا در کنار اماکن مذهبی ،آتش شناسان شهرکردی مشغول حریق آتش شدند. براساس این گزارش ،در ساعت 14و سی دقیقه ظهر در حالی که چند ثانیه به آغاز سال نو باقی مانده بود،به یک باره یک واحد پوشاک در خیابان ملت شهرکرد نزدیک فلکه آبی دچار آتش سوزی بزرگی شد. شاهدان عینی گفتند،هنگامی که از خیابان ملت به سمت امامزاده حلیمه و حکمیه خاتون برای برگزاری آیین تحول سال نو می رفتند،شعله های آتش از درب مغازه لباس فروشی در پاساژ صادقی در فلکه آبی بیرون می زد. هنگام وقوع این حادثه ،بلافاصله تعدادی از شاهدان عینی که در نزدیکی محل آتش سوزی بودند ،ماموران آتش نشانی شهرکرد را خبر دار کرده اند. فرمانده تیم آتش نشانی شهرکرد گفت: علت وقوع آتش سوزی از سوی کارشناسان در دست بررسی است. ˈالیاس محمدی زاده ˈ در گفت وگو با ایرنا افزود:بخش عمده ای از این واحد پوشاک که پر از لباس های مختلف بوده در آتش سوخت و زمانی که آتش نشانان به محل حادثه آمدند،آتش بسیار گسترده تر شده بود. به گفته وی،دو گروه آتش نشانی بلافاصله از ایستگاه شریعتی و یک اکیپ از واحد فن آوران شهرکرد برای اطفا حریق به محل حادثه فرستاده شد. وی گفت:خوشبختانه در این حادثه به کسی آسیب نرسید و میزان خسارات مالی در دست بررسی است. به گزارش ایرنا،ماموران نیروی انتظامی شهرکرد نیز با حضور به موقع ، به کنترل ترافیک خیابان ملت در حد فاصل فلکه ابی پرداختند
ویژگی های مردم شناسی استان چهارمحال و بختیاری
ویژگی های مردم شناسی استان چهارمحال و بختیاری :1-تابعیت بدون چون و چرا از جمع 2-تحریک پذیری 3-غلط یا درست به یک چیز دل می بندند و غلط یا درست از دلبستگی هایشان دفاع می کنند .4- فکر روز مبادا5-حراست از هر چیزی که به نوعی به آنها بستگی دارد . 6- ارتفاع زدگی شدید 7- به هیچ عنوان اهل شاگردی نیستند . 8-نمی دانند کجا دارند می روند ،فقط می روند و همیشه هم به در بسته می خورند . 9- امید به زندگی در آنها صفر است ولی روز مبادا را هم در نظر دارند. 10-تضاد شخصیتی شدید 11-تحت تاثیر جمع بودن 12-خیلی راز دارند ولی در عین حال رسوا هستند.14-دلهای کوچکی دارند اصلا نمی توانند چیزی در آن نگه دارند . 15-دغدغه خاطر دارند ادبیات محل نشانگر فرهنگ هاست و لطیفه های مردم شان تمدن آنهاست . برای بختیاری ها سه چیز درجه بالایی از اهمیت را داردکه عبارتند از : عشق به تفنگ ، عشق به اسب وعشق به خان . زیرا هر سه این ها سمبل قدرت هستند وبختیاری ها متصل شدن به قدرت را لذت بخش می دانند.نقش چهار محال و بختیاری در حکومت های مختلف: در ماجرای سقوط ساسانیان تسامحا با چهارمحال و بختیاری روبرو می شویم در ماجرای حمله ابو موسی اشعری به شهر ایذج به قصد مسلمان کردن مردم که کوه نشینان شمال ایزج مانع این کار می شوند . ورود اسلام به چهارمحال و بختیاری3 قرن طول کشید که از دلایل عمده آن می توان به کوهستانی بودن منطقه و ویژگی های مردم شناسی آنها و کوچ گر بودن آنها اشاره کرد. از دوره آل بویه سکه های طلا بدست آمده است.در دوره سلجوقی با لردگان( لردگان و سه دهستان بخشی از ایالت سردن در لرستان و به مرکز لردگان بوده است )مواجه می شویم. ناصر خسرو قبادیانی سفری به لردگان دارد که بااسامی لوردغان ،لردجان ،لردغان و لوردجان نیز نامیده شده است . ناصر خسرو در توصیف لرگان می گوید که هوای بدی دارد ،گرم است و انگورفراوان دارد و به معدن سرب یا همان روستای معدن اشاره می کند.در اواخر دوره سلجوقی مرز لر بزرگ عبارتست از :شهر فیروزان ،گلپایگان ،ازنا ،الیگودرز ،شوشتر ،ایزه ،باغ ملک ،و رام هرمز و ممسنی در استان فارس . سلسله اتابکان لر بزرگ اولین سلسله محلی است که تاثیرات ملی دارد . اتابکان لر بزرگ در دوران حکومت خود با چند عامل مواجه اند : 1- مهاجرت اکراد (جمع کرد ) از شام (سوریه ) 2-مهاجرت مغولان اتابکان لر بزرگ حکومت مردمی داشتند و به ادبیات فارسی اعتقاد داشتند و تساهل مذهبی داشتند ،دانشمند پرور بودند و به اقتصاد اهمیت می دادند در عین حال شیوه کوچ گری را دنبال می کردند . به سبک هخامنشیان و ساسانیان دو پایتخت داشتند یکی مال امیر یا همان ایذه و دیگری قریه زرده که در مرز کهکیلویه و بویر احمد با لردگان واقع است .در ...
باد - لرز یا سوز - باد (اثر تشدید سرما با باد)
باد - لرز یا سوز - باد (اثر تشدید سرما با باد) نوشته:دکتر فرید عباسی دزفولی مسئول کمیته آموزش انجمن پزشکی کوهستان ایران www.iranmountainmedicine.blogfa.com وقتی در یک هوای سرد قصد دارید سوار موتور سيکلت شوید می دانيد که نياز به لباس بيشتری نسبت به زمانی که در خيابان راه می روی د دارید . زیرا جریان شدید هوا ( باد ) باعث میشود تا احساس سرمای بيشتری کنيد . وقتی در هوای سرد در برابر باد قرار می گيرید جریان بادهوای اطراف بدنتان را به سرعت تغيیر می دهد و انتقال حرارت بدن به محيط بسيار بيشتر می شو د. و آنگاه احساس سرمای بيشتری می کنيد . در این حالت برای حفظ دمای بدنتان نياز به پوشش بيشتر و لباس مناسب تری دارید . اینکه سرعت باد چه مقدار بر احساس سرما و انتقال حرارت تاثيردارد . نکته ای است که از دیر باز مور د علاقه دانشمندان بوده است . اما تامدتها رابطه مشخصی بين این دو ارائه نشده بود تا شاخص باد لرز مطرح شد .گرچه امروزه هنوز این شاخص مخالفانی دارد که معتقدند باید شاخصی بهتر و درست تر طراحی شود اما باد لرز جای خود را در بين مردم وکارشناسان باز کرده است و به عنوان یک شاخص قابل اندازه گيری برای تعيين آثار همراهی باد وسرما بر بدن انسان به کار می رود . تعريف باد – لرز باد – لرز شاخصی است که ميزان از دست دادن حرارت بدن انسان را در همراه ی باد و سرماتوضيح ميدهد . یا به عبارت دیگر به دمایی که بدن در همراهی باد و سرما احساس می کند دمای باد لرز می گویند . باد لرز به ما می گوید که هرچه سرعت باد بيشتر باشد بدن حرارت بيشتری رااز دست می دهد. تاريخچه انسان از دیر باز تاثير باد بر احساس سرما را می شناخت . همانگونه که همه ما می دانيم وقتی در هوای سرد باد می وزد تحمل آن سخت تر می شود . اما هيچ گونه رابطه مشخصی بين در سال ١٩٤٥ مدت زمان یخ زدن بطری ها ی Passle & Siple باد و سرما تعریف نشده بود تا اینکه آب را در دماها و سرعت های متفاوت باد اندازه گيری کردند ؛ و جدولی تهيه کردند که بيانگردماهای باد لرز و زمان یخ زدن در این دماها بود . هدف از طراحی جدو ل باد - لر ز این بود که مردم بدانند هوای بيرون درچه وضعيتی است و آنهاچه قدر می توانند در آن هوا بمانند یا فعاليت کنند و چگونه باید لباس بپوشند . تا به این طریق ازآسيبهای ناشی از سرما کاسته شود. عده ای با اساس این شاخص مخالف بودند و معتقد بودند که باید شاخص جدیدی تعریف شود . و عده ای نيز معتقد بودندکه همين شاخص باید تعدیل و بازبينی گردد. اما همه در این باور مشترک بودند که جدول فوق تا حدزیادی اغراق آميز است و دما ی با د - لرز و زمان یخ زدن پوست آن گونه که این جدول بيان می داردنيست . مجموعه این اعتراضات منجر به این گردید تا یک تيم ...
توهین وتمسخر کشور وفرهنگ مردم ایران
توهین و تمسخر کشور و فرهنگ مردم ایران توسط شرکت " سامسونگ " در تیزر تبلیغاتی تبلت گلکسی تبشرکت سامسونگ، در اقدامی عجیب اقدام به پخش تیزری تبلیغاتی در شبکه های تلوزیونی اسرائیل کرد که به جهت جلب توجه و کسب مشتریان هر چه بیشتر در میان صهیونیسم ها، انواع و اقسام توهین به مردم و بخصوص فرهنگ ایران می شود. داستان این کلیپ به 4 بازیگر صهیونیسم، مربوط میشود که برای دیدار با طرفداران خود در ایران، به اصفهان سفر میکنند! این چهار بازیگر برای اینکه شناخته نشوند لباس زنان ایران را بر تن میکنند. شرکت سازنده این کلیپ، با نوع پوششی که برای این 4 کاراکتر در نظر گرفته، زنان ایران را مورد تمسخر قرار داده است، به گونهای که این 4 مرد با پوشیدن مانتو و در عین حال داشتن سبیل و با راه رفتن نامناسب خود، چهره ناشایست و عقبافتادهای از زنان کشورمان نشان میدهند. در این کلیپ، اصفهان، شهر بزرگ و تاریخی ایران، به مثابه بیابانی به تصویر کشیده شده که مملو از گرد و غبار است و وسایل نقلیه آن گاری و چهارپایان اهلی، و مردم آن به دور از هرگونه تمدن و به صورت عصر حجری زندگی میکنند و زنان در هر گوشهای روی زمین بر روی خاک نشسته و مشغول گدایی هستند. این 4 نفر در جستجوی غذا به کافهای میرسند که در این کافه یک جاسوس اسرائیلی را که نیروگاه هستهای ایران در اصفهان را زیر نظر دارد، به طور اتفاقی میبینند. این مامور مخفی، به بازیگران توضیح میدهد که تبلتی دارد که با آن تمام فعالیتهای نیروگاه هستهای را رصد میکند. یکی از بازیگران ، تبلت مامور موساد را برمیدارد و همینطور که درباره قابلیتهای آن از مامور سوال میکند، دوست دیگرش از روی کنجکاوی، دکمهای را روی تبلت لمس میکند که به محض لمس دکمه، نیروگاه هستهای ایران که پشت سر آنهاست، منفجر میشود همه بهتزده میشوند اما بازیگری که باعث این انفجار شده، میگوید: چی شده؟ مگر چه اتفاقی افتاده؟! این هم فقط یک انفجار مرموز دیگر در ایران بوده! غصه نخورید
آشنایی با موقعیت جغرافیایی و پیشینه تاریخی چهارمحال و بختیاری
پیش از آن که با موقعیت جغرافیایی و پیشینهی تاریخی استان چهارمحال و بختیاری آشنا شویم در ابتدا لازم است تعریفی از مهمترین مفاهیم و تعاریف تقسیمات کشوری ارایه شود. تعاریف و مفاهیم تقسیمات کشوری: تعریف قانونی استان: ماده ۹ قانون تقسیمات کشوری مصوب ۱۲ تیر ۱۳۶۲ مجلس شورای اسلامی ماده ۹: «استان»، واحدی از تقسیمات کشوری است با محدوده جغرافیایی معین که از به هم پیوستن چند شهرستان همجوار با توجه به موقعیتهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و طبیعی تشکیل میشود. تبصره ۱- وزارت کشور بنا به ضرورت میتواند با تصویب هیات وزیران با انتزاع و الحاق روستاها، بخشها یا شهرستانهای مجاور، استانها را تعدیل نماید مگر آنکه به تصویب مجلس شورای اسلامی، ایجاد استان جدید ضروری شناخته شود. استان جدید باید حداقل یک میلیون نفر جمعیت داشته باشد. تبصره ۲- مرکز استان یکی از شهرهای همان استان است که مناسبترین کانون سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، طبیعی و اجتماعی آن استان شناخته میشود. شهرستان: واحدی از تقسیمات کشوری است با محدوده جغرافیایی معین که از بهم پیوستن چند بخش همجوار که از نظر عوامل طبیعی، اوضاع اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی واحد متناسب و همگنی را به وجود آوردهاند تشکیل شده است. بخش: واحدی است از تقسیمات کشوری که دارای محدوده جغرافیایی معین بوده و از بهم پیوستن چند دهستان همجوار مشتمل بر چندین مزرعه، مکان، روستا و احیاناً شهر که در آن عوامل طبیعی و اوضاع اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی واحد همگنی را به وجود میآورد. شهر: محلی است با حدود قانونی که در محدوده جغرافیایی بخش واقع شده و از نظر بافت ساختمانی، اشتغال و سایر عوامل اداری سیمایی با ویژگی شهر میباشد. دهستان: کوچکترین واحد تقسیمات کشوری است که دارای محدوده جغرافیایی معین بوده و از بهم پیوستن چند روستا، مکان و مزرعه همجوار تشکیل میشود که از لحاظ طبیعی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی همگن بوده و امکانات خدمات رسانی و برنامهریزی در سیستم، شبکه واحدی را فراهم مینماید. با توجه به تعاریف فوق استان چهارمحال و بختیاری از دیرباز دارای سه ناحیه متمایز بوده است که این نواحی عبارتند از: چهارمحال، بختیاری و سه دهستان. ۱- چهارمحال که مشتمل بر محال اربعه لار، کیار، گندمان و میزدج (میزدَه) است در نیمه شمال شرقی منطقه قرار دارد و از آن به عنوان هندی کوچک یاد شده است. همچنین در بعضی از متون از چهارمحال به عنوان عراق اصفهان نام برده شده است که این دو عنوان با توجه به آبادی و محصول دهی زمینها و رونق دامپروری و داد و ستد در گذشته به چهارمحال اطلاق میشده ...
گویش و فرهنگ مردم نجف آباد
800x600 ب : ساکنان اولیه ی این شهر : 1- چوپانان صحرا نشین که از زرتشتیان فلات مرکزی ایران در کوهپایه های شمالی و جنوبی به شغل دامداری و چرای احشام خود مشغول بودند ، اینان ابتدا کوج نشین بودند و ییلاق و قشلاق میکردند ، سپس در این دیار ساکن شده ،به حفرچند قنات پرداختند – باغات سرسبزی را به وجود آوردند و در نهایت به کشاورزی پرداختند و دین اسلام را نیز به عنوان آیینی جدید اختیار کردند . فامیلهایی چون ( صالحی ، سلیمانی ، حاج صادقیان ، خاکی ) از اعقاب آنها هستند . 2 - گرجیها : اینان از گرجستان توسط شاه عباس صفوی به اصفهان کوچانده شدند ابتدا مسلمان شدند و سپس در تشکیلات لشکری و کشوری دولت مقتدر صفوی مانند : سردار اله وردی خان و پسر شجاعش امامقلی خان جذب شدند وجای قزلباشها را که در همه امور کشور مداخله میکردند گرفتند . عده ای از آنها در( آخوره) فریدون شهر و عده ای در اینجا وجاهای دیگر پراکنده شدند .فامیلهای( سپیانی ، مولیانی ، میکلانی و.... ) از بازماندگان آنها هستند اینان مردمانی کارآمد ودرستکارند و هم اکنون با جمعیت قابل توجه خود در تمام صحنه های اجتماعی فعالیت دارند . 3 - مردمان زیادی ازاستان یزد:( فلات مرکزی ایران) به این دیار پا نهادند یا کوچانده شدند که اکثرا زرتشتی بودند .فامیلهای ( کاظمی - یزدی - غفوری و ..) از آن نمونه اند . 4- عده ای از سادات لاهیجان: و دراین منطقه ساکن شدند . مانند( آیتی ها و....) 5- برخی همچون گرجیها و ارمنی ها از ساربانان ایروان و نخجوان به این دیار آمدند . ( حمله داریها . ..) 6- خانواده هایی از حاشیه کویر: دامغان و .. به اینجا آمدند.طایفه( دامغونی و....) 7- طایفه ای از سبزوار:ابتدا به خوانسار و سپس بدلخواه خود این شهر را مکان سکونت و گسترش حرفه خود اختیار کردند و به فعالیت در رشته کرباس بافی ، چیتگری و رنگرزی پرداختند . ( کارشناس ها و بعضی از سادات ). 8- قشری از صاحبان حرف و مشاغل چون ،کاسبکاران و عصاران اصفهان پس از شکل گیری نجف آباد به این دیار آمدند و در کسب و کار خود در این شهر سرمایه گذاری کردند . ( زمانیان ، راستی ، معین از قریه حسین آباد اصفهان و.. .). 9- بعضی از ستیزه جوبان مخالف با سیاستهای دولت صفوی از غرب مازندران و استان گلستان به این شهرکوچانده شدند . ( عباسی – بداغ .ترکمن... ) 10- مردمانی از روستاهای اطراف رودخانه زاینده رود مانند: بیسکون، با با شیخ علی ، ریز،شیخ شبان ، بن و... ابتدا ، به عنوان پیله ور از طریق تنگه جوزدان به این شهر آمد و شد می کردند و محصولاتی چون برنج و ارزن ...
تخته قاپو یا یکجا نشینی حربه ای برای نابودی بختیاریان
تخته قاپو یا یکجا نشینی حربه ای برای نابودی بختیاریان رضا خان در سال 1304 شمسی سیاست «تخته قاپو» یا اسکان اجباری عشایر را عملی ساخت و به تدریج در اجرای آن سخت گیری بیشتری نمود. «استفاده از سیاه چادر ممنوع شد گله ها می بایستی فقط بوسیله ی یک زن و مرد مواظبت شود و صحرا گردی ممنوع اعلام شد و تمامی منطقه را روستاهای جدید التاسیس پوشانده بود که هر روستا بیش از 2 یا 3 باب خانه نداشت.» ( امان ، دیتر ، 1374)آبادیهای زیادی در کنار چشمه سارهای و در محل اتراقگاههای فصلی در ییلاق و قشلاق و باراندازها در مسیر ایل راهها شکل گرفت. این «سیاست رضا خان در قبال قبایل در مجموع به برداشتهای اشتباه، مدیریتهای نامناسب، زیانهای دامی، فقر و کاهش جمعیت منجر گردید.»( کیاوند، 1368 ) و همچنین این سیاست «از هر جا که نشأت گرفته باشد امری سیاسی و امنیتی بوده است و نه نظریه ای عمرانی و اجتماعی و هدف آن حذف توان رزمی جماعتهای عشایری بوده است»( همان ) و چون بدون تحقیق ،بررسی و مهیا ساختن شرایط و زمینه های قبلی بود زندگی تولیدی عشایری متلاشی گردید، فقر و بیماری سراسر منطقه را فرا گرفت، مردمی که از روی اجبار در روستاهای تازه تأسیس سکنی گزیدند برای ساختن خانه و تأمین سوخت به تخریب جنگلها و منابع طبیعی پرداختند. «مهاجرتهای اجباری عشایر سبب از بین رفتن بیش از 60 تا 80 درصد از احشام چادرنشینان شد.» (امان دیتر ، 1374 ) در نتیجه فقر و بدبختی بر مناطق عشایری از جمله مناطق بختیاری سایه انداخت و شرایط دشوار و سخت حاکم، زمینه بروز نارضایتی از حکومت را فراهم ساخت. ج) خلع سلاح عشایر مردمی بودند که به واسطه ی شرایط زندگی همیشه مسلح بوده و بعنوان جنگاورانی بی نظیر و چالاک قلمداد می شدند. و بطور طبیعی نیروهای همیشه آماده و دارای توان بالای رزمی بودند. نه تنها همواره بخشی از قشون کشور را تشکیل می دادند بلکه گاه و بیگاه با حکومت مرکزی نیز درگیر می شدند. رضا شاه از این توان رزمی به شدت بیمناک بود لذا در سال 1304 شمسی «سروان سید رضا مشیری» از طرف وزارت جنگ مأموریت یافت که سیاست خلع سلاح را در بختیاری عملی سازد. وی در فاصله ی سالهای 1305 تا 1307 حدود 14 هزار قبضه سلاح از مردم گرفت. که عملاً مردم که از کودکی با سلاح مأنوس بودند و به عنوان وسیله ی دفاع جزء لاینفکی از زندگی آنان بود، خلع سلاح و برای تأمین امنیت خود فاقد هرگونه وسیله ی دفاعی شدند و مناطق زندگی آنان بسیار نا امن گردید. از سوی دیگر دولت، عشایر همجوار را ترغیب و حمایت نمود تا در این شرایط سخت به غارت و چپاول اموال و دارائیهای بختیاریها مبادرت کنند. تا بسیار ضعیف و فقیر شوند. خاطره ی این غارتها که در میان ...
لباس زنان بختياري؛ یک عنصر فرهنگی
عباس قنبري (پژوهشگر بختياري و رییس بنیاد ایران شناسی شهرکرد ): پوشاك در تمام كشورها به عنوان يك عنصر فرهنگي مورد توجه قرار مي گيرد چون تنها پوشش و لباس نيست بلكه تجلي باورها، عقايد و ويژگي هاي مذهبي، اجتماعي و حتي هنري يك قوم و ملت در لباس زنان و مردان و كودكان آن نشان داده مي شود در بختياري مقوله لباس بسيار مهم و قابل بررسي مي باشد رنگ طراحي تزيئنات و هنرها، هماهنگي و تناسب با محيط با سن افراد با محفل و مجلس از نكته هاي مهم استفاده از اين عنصر فرهنگي مي باشد؛ مي توان گفت لباس در فرهنگ بختياري ها به مناطق سردسير و گرمسير يا هم جواري با ديگر نواحي اثر پذير مي شود. تنوع لباس در مناطق بختياري متفاوت مي باشد، در منطقه كوهرنگ زنان از لباس هايي استفاده مي كنند كه مختص به همين منطقه است در حالي كه در مناطق بختياري نشين لردگان و اردل از لباس هايي استفاده مي شود كه از نظر طراحي و دوخت به لباس بوير احمدي ها و قشقايي ها نزديك تر است اين عوامل مي تواند ريشه هاي مختلفي داشته باشد برخي مهاجرت ها و همسايگي ها مي تواند بر پوشش هر منطقه اثر بگذارد. تنوع پوشاك بر گرفته از تنوع جغرافيايي و محيطي است حتي سلايق هنري و علايق اجتماعي فرهنگي در آن تاثير گذار مي باشد شايد در گذشته هاي نه چندان دور لباس زنان بختياري يكسان بوده باشد ولي به مرور اين تفاوت و تنوع بوجود آمده باشد حتي در تزيئنات لباس مثل تزيئنات لچك، بند سيزن، كليچه، مينا و ديگر بخش هاي يك لباس كامل مي توان خلاقيت و الهام از طبيعت كوهستاني، سر سبزي و طراوت و طلوع خورشيد در روز و شب هاي پر ستاره آن باشد؛ در ديرينگي و قدمت اين لباس و مقايسه آن با ساير اقوام ايراني مشاهده مي شود كه اين لباس شباهت بسياري با ديگر اقوام ايراني دارد و هنوز هم به لباس زنان زرتشتي يزد خيلي شبيه است. مي توان اين چنين تصور كرد كه پوشاك نيز چون ديگر كالاهاي فرهنگي به مرور زمان تغيير يافته و اين تغيير اغلب آرام و آهسته اتفاق مي افتد اما بايد از ورود كالاهاي چيني و لباس هاي بازاري كه ارزان تر و راحت تر به دست مردم مي رسد نگران بود زيرا امروز مشاهده مي شود كه به جاي آن لباس زيبا و پر معنا، مردم به سمت لباس هاي آماده ي چيني و غير اصيل روي مي آورند و اين عامل براي تخريب فرهنگي اين قوم بزرگ و ساير اقوام ايراني بويژه عشاير مي باشد. پسركان عشاير به جاي شلوار دبيت شلوار نا متناجس ورزشي مي پوشند و جوانان به جاي پيراهن سفيد خود از «تي شرت هايي» با آرم هاي خارجي و نوشته هاي بيگانه استفاده مي كنند و به جاي گيوه از كفش هاي نامرغوب چيني بهره مي برند؛ اين رنگ خطري است كه مواظب باشيم لباس زيباي دختران، زنان، ...