لباس محلی فارس
لباس محلی زنان کهکیلویه وبویراحمد...
لباس محلی زنان کهکیلویه وبویراحمد... ياسوج - استان چهار فصل کهگيلويه و بويراحمد به خاطر برخورداري از طبيعتي زيبا و بکر، علاوه بر زيبايي هاي طبيعي از جلوه اي خاص در پوشاک زنان اين ديار نيز برخوردار است. پوشاک و لباس محلي زنان ازجمله جذابيت هاي بومي استان کهگيلويه و بويراحمد به شمار مي آيدبه طوري که هر تازه واردي به اين استان در همان نگاه اول متوجه اين جلوه هاي رنگين مي شود. زنان استان چهار فصل کهگيلويه و بويراحمد از جمله زنان ايراني هستند که هنوز به پوشاک سنتي و محلي خود پايبند هستند و از آنها در بيشتر اوقات و بخصوص در جشن ها و مجالس عروسي استفاده مي کنند. پوشش وحجاب کامل و تنوع رنگ ها و پارچه ها، جلوه خاصي به لباس محلي زنان در اين استان بخشيده است و رنگ هاي آن بر طبيعت زيبا و دامنه زاگرس، شميم نشاط و شادي پخش مي کند. از جمله نکات قابل توجه اين است که پايبندي به استفاده از لباس محلي حتي در ميان زنان شهرنشين اين استان علاوه بر زنان روستايي و عشايري ديده مي شود و با قدم زدن در خيابان هاي شهرهاي اين استان مانند ياسوج،سي سخت، گچساران و... اين موضوع به خوبي مشاهده مي شود. لباس محلي وسنتي زنان استان کهگيلويه و بويراحمد از سه بخش اصلي سرپوش، بالاتنه وپايين تنه تشکيل شده است که مجموع اين سه بخش، پوشش کاملي را براي زنان به همراه دارد. سرپوش لباس محلي زنان کهگيلويه و بويراحمد، شامل يک پارچه روپوش يا همان روسري به نام " مينا " (Meyna) است که به طور معمول داراي بيش از يک متر طول و بين 60تا 70سانتيمتر عرض مي باشد. بر روي اين روپوش مينا نيز پارچه اي به نام چارقد يا لچکي قرار مي گيرد که در زبان فارسي همان سربند است. همچنين يک کلاه کوچک زير مينا قرار مي گيرد تا پوشش دهنده موهاي جلو سر زنان باشد و معمولا زيورآلات و وسايل تزيين سنتي و ظريف به آن متصل مي شود. بخش بالاتنه لباس محلي زنان استان کهگيلويه و بويراحمد، همان پيراهن يا جامه است که شامل يک پارچه دو متري مي باشد و از زير گردن تا کف پاي زنان را مي پوشاند. اين پيراهن ردا مانند، داراي آستين و سرآستين است و نوع مدل آن مخصوص زنان استان هاي کهگيلويه و بويراحمد، فارس، خوزستان و چهارمحال و بختياري است. بخش پايين اين لباس ها که به عبارتي زيباترين بخش آن نيز به شمار مي آيد همان دامن يا تنبان است که بيشترين حجم پارچه را در اين لباس سنتي در برمي گيرد. معمولا براي دامن اين لباس هاي محلي بين پنج تا 12متر پارچه مصرف مي شود طوري که اين دامن از بالا کشدار و کاملا چين خورده است ودرپايين آن تزيين هايي مانند نوار دوزي يا پارچه هاي پليسه دار به کار مي رود. رنگ و جنس پارچه اين لباس ها معمولا بنا به طبيعت ...
اولین مرکز طراحی و فروش لباسهای سنتی در ایران بمدیریت مونس شریفی تلفن سفارش 66023500
آشنایی با پوشاک سنتی مردم استان فارس اگر چه مشغلههای زندگی ماشینی این روزها به زندگی سنتی شهرها و بخشها و روستاها و عشایر مردم استان فارس نیز رسوخ کرده و نوع پوشش را در سراسر استان فارس تحت تاثیر قرار داده است. اما هنوز پوشش محلی و سنتی در خصوصا در بین مردم روستا و عشایر رواج دارد و لباسهای محلی در بسیاری از روستاهای استان فارس به شیوه و شکل سنتی آن دوخته و پوشیده میشود. یک نمونه از لباسهای محلی و سنتی مردم استان فارس لباس عشایر است. پوشاک زنان عشایر شامل کلاهک، آرخالق، تنبان، پاپوش، روسری، پیراهن، دامن (قر) است که بیشتر در رنگهای بسیار شاد و متنوع و الهام گرفته از طبیعت تهیه میشود. پوشاک مردان عشایر نیز شامل کلاه، پیراهن، آرخالق، شال کمر، چقه و کپنک است. رخت گشاد یا لباس محلی اوز: یکی از لباس محلی زنانه بویژه لباس عروس در جنوب استان فارس توسط زنان هنرمند شهر "اوز" به نام خوس بافی رونق دارد.برخی بر این باورند که این لباس توسط تعداد اندکی از زنان هنرمند شهر "اوز" دوخته میشود و صنعت خوس بافی را از کشور هندوستان به اوز آوردهاند. خوس از الیاف نقرهای تشکیل شده که بافته میشود و از آن برای تزئین شلوار، روسری، کلاه، پیراهن، جلیقه زنان و لباس کودکان استفاده میشود. اما برخی معتقدند دقیقا مشخص نیست منشا این لباس از کجاست. اگر به لباسهای محلی در جنوب استان فارس از حوالی فیروز آباد تا مناطقی قریب به بستک توجه کنیم همه آنها شامل دامنی بلند و گشاد و پیراهنی بلندکه تا روی باسن میپوشانده است بودهاند. در خود اوز هم تا یک صد سال پیش از این لباسی شبیه به آن مرسوم بوده و لباس عادی مردم حساب میشده است. ولی آنچه که به رخت گشاد تمایز میبخشد فراوانی زینتآلات و طلاهایی است که با آن آمیخته شده است. زینتهایی که بیشتر با آرایش رقصندگان معابد هندی شبیه است. از طرفی قیمت بالای کل این لباس حکایت از این دارد که این لباس خاص بوده است و همهگیر شدن استفاده از آن بعدا اتفاق افتاده است. امری که حتی تا حالا هم باقی مانده که همه رخت گشاد ندارند و عده ای در مواقع ضرور از دیگران قرض میگیرند. برخی از قسمتهای رخت گشاد یا لباس محلی اوز: کره باغی: کلاه خوص دوزی شدهدسمال کچه: دستمال حریر سه گوش که زیر گلو بسته می شودبَلَ: روسری بزرگ خوص دوزی شیفونجُمَ: پیراهن با یقه و سر دست زری دوزی اطلسینِنتای گشاد: دامن بلند اطلسی با حاشیه دوزی نقره و زریجُلُوی: تسمه پهن از طلا که زیر گلو و دور سر بسته می شودشیخپ: گلوبند بزرگ از طلا و دانه های درشت سنگهای قیمتیچنار: یکی ار دایره های ...
زنان ایرانی در لباس محلی زیبا
جام جم سرا: لباس اقوام ایرانی به تنهایی میتواند جاذبهای برای گردشگری باشد. لباسهایی که هر کدام حکایت خود را دارند و برخیشان هم آرامآرام فراموش میشوند و جایشان را به زمختی جین میدهند. این روزها که حرف از گردشگری خلاق در میان است خوب است یکی از مهمترین اهرمهای رسیدن به آن هم احیا شود. در این گونه، گردشگران در قامت شهروند به کشورها میروند و قصدشان زندگی با مردمان آن منطقه برای آشنایی با فرهنگ و رسومشان است. این گونه در حالی بسیار مورد توجه قرار گرفته است که ایران از جاذبههای اینچنینی روز به روز دورتر میشود. اگر شما در بازارهای قزوین و کاشان و شیراز قدم بزنید اثری از لباسهای رنگین این منطقه در پوشش مردم نمیبینید و این هشداری برای آینده گردشگری ایران است. ترکمن؛ لباسی به رنگ یاقوت ترکمنهای مانه و سملقان هم جزئی از خراسان شمالیاند، اما آنها شاید از معدود قومهای ایرانی هستند که هنوز با همان شکل و شمایل سابق لباس میپوشند. پوشش بانوان و مردان ترکمن خراسان شمالی با استفاده از ابریشم و پشمگوسفندان تهیه میشود و بیشتر شامل چاوک، کولته، چلپی و یلک است. چاوک، لباسی شبیه مانتوهای امروزی است که پارچه آن از ابریشم قرمز رنگ و آستر زیر پارچه نیز در حاشیهها و سرآستینها سوزندوزی دارد.چلپی، زیباترین لباس سوزندوزی ترکمن و از جنس ابریشم است که با داشتن تنوع و ظرافت خاصی در مراسم ازدواج به عروس میپوشانند. یلک هم تنها لباسی است که با زیورآلات و سکه تزئین میشود و بر سر میاندازند و جنس آن نیز از ابریشم است. «دون» نام لباس محلی مردان ترکمن است که جنس آن ابریشم قرمز تیره و با راه راه مشکی بوده و نوع سوزندوزی آن، قیطاندوزی است که با عرض دو سانت و به رنگ مشکی و قرمز در کنارهها و سرآستین لباس دوخته میشود. خراسانشمالی؛ درجستجویالبسهقدیم لباسهای محلی مردم خراسان شمالی با داشتن تنوع چشمگیر رنگ و طرح، علاوه بر این که پوشش اسلامی و کاملی برای زنان و مردان است، چون بیشتر برگرفته از زیباییهای طبیعت و رنگهای شاد فصل بهار هستند، سبب آرامش روحی و روانی استفادهکنندگان هم میشود. البسه زنان و دختران کرمانج این استان غالبا شامل پنج قسمت یاشار یا اغلب (چارقد)، کراس (بلوز)، شیلوار (دامن)، جلیقه و شلیته است. مردان کرمانج لباسشان شامل عرقچین که لاو، لچگ و... است که همانند پوشاک بانوان دارای رنگهای شاد و برگرفته از طبیعت است. هرچند بسختی میتوان در شهرهای این استان چنین پوششی را دید، اما هستند خانوارهایی که هنوز لباس برایشان اهمیت سابق را دارد، بنابراین ...
لباسهای محلی جلوه ای ازفرهنگ اصیل وبومی
پوشش مرد و زن ترکمن و عشایر کرد در کنار هم جلوه ای دارد که امروزیها هنوز در تزیینات، نمایشها، برگزاری آیینهای جشن و غیره به جلوه گری آن پناه برده و آنرا چون تابلویی زینتی به رخ می کشند. خراسان شمالی با پیشینه ای تاریخی و مذهبی، با ترکیب قومیتهای مختلف کرمانج، فارس، ترک، ترکمن و تات کانون وحدت قومیتها و دارای گنجینه هایی است که لباسهای سنتی آن از گنجینه های ارزشمند آن به شمار می رود. زنان خراسان شمالی با دستان خود هنرمندانه لباس های محلی کم نظیری را خلق می کنند که حاصل ذوق و ابتکار آنان است. اثر حضور مداوم زنان این خطه در دل طبیعت بوضوح در نقوش لباسهای محلی مشهود است، رنگ شاد و نقشهای شکسته سوزن دوزی شده بر حاشیه لباسهای همگی نشانگر الهام از طبیعت است. لباس کرمانجهای این استان که دختران و زنان عشایر بر تن می کنند در رنگهای شاد و با حاشیه های متنوع دوخته شده که عمدتا شامل شلیته، گراس و یاشار است. 'شلیته' دامنی بلند است که تا زانو را می پوشاند و معمولا از جنس مخمل است که با رنگهای متنوع حاشیه دوزی می شود. رنگ این لباس برای دختران زرد، برای نوعروسان سفید و برای زنان قرمز است و هر طایفه کرمانج نیز لباس مختص به خود را دارد. 'گراس'، پیراهنی بلند بوده که پایین آن چیندار است و 'جلیقه' از جنس مخمل است که با شلیته همرنگ انتخاب می شود و روی آن را سکه دوزی می کنند. 'یاشار'، روسری بلند از جنس حریر است و سربند، دستمال یزدی است که برای محکم کردن یاشار استفاده و روی آن بسته می شود. 'گار'، گوشواره ای بلند است که به دو طرف عرقچین متصل و روی سر قرار می گیرد و روی آن یاشار و سربند بسته می شود. زنان کرمانج جوراب سفید و چاروق نیز می پوشند. 'چاروق' که به پاپوش سنتی مردم شمالشرق ایران اتلاق می شود کلمهای ترکی و به معنای پای افزار یا پاپوش است که بندها و تسمههای بلندی دارد و بندهای آنرا به ساق پا میپیچند. این پاپوش دارای نوکی برگشته به بالا بوده و جنس آن از چرم طبیعی است که با نخهای ابریشم الوان و اشکال مختلف زینت داده شده و برای زیباتر شدن این پاپوش در نوک آن منگوله، استفاده میشود که از نخهای ابریشم رنگی تهیه میشود. پوشاک سنتی قوم ترکمن نیز توسط زنان و از پشم گوسفند یا ابریشم تهیه می شود که مردانه و زنانه آن متفاوت است و شامل 'چاوک، کولته، چلپی و یلک' می شود که متداول ترین و ارزانترین آنها چاوک است
لباس محلی ایران
لباس محلی ایران پوشش زن و مرد ايراني ازجمله مسايلي است كه از دوران باستان در ايران داراي اهميتبوده و در شرع مقدس اسلام نيز برآن تأكيد بسيار شده است. پوشش ايراني از ابتدايتاريخ باستاني اين كشور تا كنون دست خوش تحولات جدي نشده و مفهوم پوشش از زمانباستان به اين سو در فرهنگ ايراني حفظ شده است. بررسي پوشاك از اين لحاظ اهميت داردكه مي توان اطلاعاتي دررابطه با سير تحول تاريخي, زيبا شناسي, اعتقادات, طبقاتاجتماعي و پيشرفت صنعت به ويژه نساجي و پارچه بافي يك قوم يا تمدن كسب كرد. به طوركلي عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از: 1- شرايطجغرافيايي و محيطي و آب و هوا 2- نحوه زندگي و اسكان و اوضاع اجتماعي 3- جنگ ها واوضاع سياسي و نوع حكومت 4- شرايط و اوضاع اقتصادي و پيشرفت هاي تكنولوژي 5- اعتقادات مذهبي و آداب و رسوم 6- نظام طبقاتي حاكم بر جامعه 7- روابط فرهنگي, اقتصادي و سياسي با سرزمين هاي مجاور.پوشاك ايرانيان در زمان 550 قبل ازميلاد تا دوران جنگ هاي صليبي، ادامه لباس بابلي ها و آشوري ها و بسيارمتنوع وگوناگون بود. آن ها لباسي به نام «كنديس» به تن مي كردند كه از پشم، كتان و ابريشمتهيه مي شد. كنديس موجود در اين دوران لباسي بود با آستين هاي گشاد كه به صورت پيليهايي منظم در پشت بازو قرار مي گرفت. دامن اين لباس در جلو شكم يا در زير پهلوهاچين مي خورد و به شكل پيلي هايي منظم در مي آمد. در زير اين لباس، پيراهن و شلوارزير و جوراب مي پوشيدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، اين نخستين باراست كه در تاريخ،لباس زير، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراين زمينه ترديدهايينيز مطرح شده ولي آن چه مسلم است اين كه در 1350 قبل از ميلاد به شهادت آثاري كه ازتمدن عيلامي به دست آمده، ايرانيان «لباس كامل» به تن مي كرده اند. لباس كامل متشكلاز يك دامن بلند و تن پوشي با آستين هاي بلند بوده كه بر تن پيكره هاي پادشاهان وملكه هاي عيلامي يافت شده است. مردان بلند پايه اجازه داشتند كنديس بر تن كنند كهآن را نيز پادشاه هديه مي داد. كنديس به رنگ بنفش مايل به آبي بود و تزييناتي بهرنگ سفيد و نقره اي داشت در حالي كه كنديس گروه هاي اجتماعي پايين تر، سرخ رنگ بود. اين رنگ قرمز ساردي نام داشت و از شكوفه هاي درخت سانديكس گرفته مي شد. بعدها رداهايي از ابريشم و پشم به رنگ هاي گوناگون عرضه شد. ليكن رنگ هايقرمز، زرد و آبي تيره از محبوبيت بيش تري برخوردار بودند. بنفش و آبي تيره از رنگهاي سلطنتي به شمار مي رفت و قهوه اي رنگ ويژه سوگواري بود. درايران قبل از ميلاد،پادشاه؛ شالي از پارچه طلا و همسرش كمربندي از طلا كه به آن كيف پول خود را ميآويخت، به كمر مي بستند. ...
پوشش محلي لامرد
پوشش محلی زنان لامرد جومه ی آفتینی : جومه آفتینی نام لباس محلی لامرد است که از کلین یا کلاه کوچک و درهه همان روپوش گشادی با استین های بلند وگشاد که در پشت سر به هم گره می خورد که با رنگ های شاد قرمز و سبز است و شلوار گمپی که شلواری گشاداز جنس پارچه اطلس به رنگ های قرمز و آبی می باشد تشکیل شده است ،زنان لامرد از گذشته تا کنون این نوع پوشش را در مراسم شاد و جشن ها می پوشند که ترکیب رنگ های سبز و قرمز و نارنجی و بنفش زیبایی خاصی به این نوع پوشش داده است.
آموزش بازيهاي بومي محلي فارس
آموزش بازيهاي بومي محلی فارس با زی های محلی قائم بوشک- اتک متک – اهم ابر –توپ دو –خرسوز - چوچو –کمربند بازی – کلاه پرک – لپر بازی – شاه دزد بازی –پرتا پیک - چسنک بازی – چرق چرغ – هفت سنگ – کلاغ پر – طناب کشی – قوقو – وسط بازی – لی لی بازی – تیله بازی – سکه بازی – بالا بلندی – لقمه بلند کردن – سیخ بلند کردن – مچ انداختن – کشتی محلی – پرتاپ سنگ- پرش ارتفاع و پرش طولی - املاش,بملاش – از جمله بازیهایی است که در این منطقه رایج بوده است و بعضی از آنها هنوز اجرا می شود. قائم بوشک : اهداف بازي : پرورش اعتماد در كودكان به هنگام تنهايي ، زايل كردن ترس در تاريكي ، تقويت جسماني تعداد بازيكنان : 5 الي 10 نفر سن بازيكنان : 6 ساله به بالا ابزار : ندارد محوطه بازي : مكاني مانند كوچه باغ . حتي اتاق هاي ساختمان شروع بازي : بچه هاي دواطلب بازي ، ترجيحاً در تاريكي عصر ، در محوطه كه داراي كمينگاه و درخت و كنج و غيره …. جهت قايم شدن ، باشد دور هم جمع شده و به قيد قرعه ، مانند سنگ انداختن ، يا شير و خط يكي را به عنوان شروع كننده بازي انتخاب مي كنند . شروع كننده در محلي كه توسط همه ي بازيكنان مشخص مي شو.ند ، روي ديوار يا روي تنه درخت پشت به بچه ها ايستاده و چشمانش را مي بندد و با كف دست چشمان خود را مي گيرد تا جايي را نبيند و بنابر قرار داد مثلاًُ از 1 تا 20 مي شمارد تا ساير بازيكنان در اين فرصت خود را مخفي كنند . سپس مي گويد : قايم شدين ؟ بيام يا نه ؟ چنانچه جوابي نشنيد به اين مفهوم است كه همه قايم شده اند و شروع به جستجو مي كند و هر كدام را كه پيدا كند بايد دست به همان بازيكن بزند تا او را بسوزاند و اگر نتواند كسي را بسوزاند آن شخص جايش را با شروع كننده بازي عوض مي كند و باز بازي از اول شروع مي شود . لازم به ذكر است موقعي كه بازيكن به جستجوي سايرين مشغول است ، بازيكن ديگر سريعاً خود را به محلي كه روي ديوار علامت زده اند مي رسانند و با كف دست خود محل مورد نظر را لمس مي كنند و با گفتن كلمه « جور » برنده شدن خود را اعلام مي كند . قديمي ترين نام اين بازي شرماسك است كه قدمت هفتصد ساله دارد . در بعضي مناطق اين بازي توسط بزرگسالان نيز اجرا مي شود . اتک متک یا چوگور بازی (گرو خشو): چند نفربا هم که به صورت دو گروه می شوند.یک گروه پشت خط بازی و با چوب و گر به دست و گروهی در میدان برای گرفتن گر در هوا آماده می شوند, اگر گروه که در میدان است گر را در هوا بگیرد نوبت بازی عوض می شود. اَهُم اَبر(نوعی دیگر از کرو خشو) توپ دِو :(بیس بال) : این بازی توسط دو گروه 4 یا 5 نفری اجرا می شود.دایره ...
لباس محلی زنان کهگیلویه و بویراحمد،جلوه گری رنگ ها بر دامنه زاگرس
پوشش وحجاب کامل و تنوع رنگ ها و پارچه ها، جلوه خاصی به لباس محلی زنان در این استان بخشیده است و رنگ های آن بر طبیعت زیبا و دامنه زاگرس، شمیم نشاط و شادی پخش می کند. از جمله نکات قابل توجه این است که پایبندی به استفاده از لباس محلی حتی در میان زنان شهرنشین این استان علاوه بر زنان روستایی و عشایری دیده می شود و با قدم زدن در خیابان های شهرهای این استان مانند یاسوج ،سی سخت ، گچساران و ... این موضوع به خوبی مشاهده می شود. لباس محلی وسنتی زنان استان کهگیلویه و بویراحمد از سه بخش اصلی سرپوش، بالاتنه وپایین تنه تشکیل شده است که مجموع این سه بخش، پوشش کاملی را برای زنان به همراه دارد. سرپوش لباس محلی زنان کهگیلویه و بویراحمد، شامل یک پارچه روپوش یا همان روسری به نام " مینا " ( ( Meynaاست که به طور معمول دارای بیش از یک متر طول و بین ۶۰تا ۷۰سانتیمتر عرض می باشد. بر روی این روپوش مینا نیز پارچه ای به نام چارقد یا لچکی قرار می گیرد که در زبان فارسی همان سربند است. همچنین یک کلاه کوچک زیر مینا قرار می گیرد تا پوشش دهنده موهای جلو سر زنان باشد و معمولا زیورآلات و وسایل تزیین سنتی و ظریف به آن متصل می شود. بخش بالاتنه لباس محلی زنان استان کهگیلویه و بویراحمد، همان پیراهن یا جامه است که شامل یک پارچه دو متری می باشد و از زیر گردن تا کف پای زنان را می پوشاند. این پیراهن ردا مانند ، دارای آستین و سرآستین است و نوع مدل آن مخصوص زنان استان های کهگیلویه و بویراحمد، فارس ، خوزستان و چهارمحال و بختیاری است. بخش پایین این لباس ها که به عبارتی زیباترین بخش آن نیز به شمار می آید همان دامن یا تنبان است که بیشترین حجم پارچه را در این لباس سنتی در برمی گیرد. معمولا برای دامن این لباس های محلی بین پنج تا ۱۲متر پارچه مصرف می شود طوری که این دامن از بالا کشدار و کاملا چین خورده است ودرپایین آن تزیین هایی مانند نوار دوزی یا پارچه های پلیسه دار به کار می رود. رنگ و جنس پارچه این لباس ها معمولا بنا به طبیعت این استان در مناطق گرمسیری و سردسیری، نوع بافت عشایری و روستایی، نوع باورها و گرایش قومی و قبیله ای و سن زنان انتخاب می شود طوری که برای دختران نوجوان و کودک بیشتر از رنگ های شاد و حجم کمتر پارچه و برای دختران جوان رنگ های روشن تر با پارچه بیشتر استفاده می شود. با افزایش سن زنان نیز رنگ این لباس ها بیشتر به سمت تیره و خاکستری مانند سبز یشمی یا سورمه ای سوق پیدا می کند. معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد درباره لباس محلی زنان این استان به ایرنا گفت: بر اساس تحقیقات صورت گرفته در کتاب نگارگری مکتب شیراز، قدمت ...