لباس محلی زنان مازندران

  • لباس محلي مازندراني

    لباس محلي مازندراني

    تن پوش زنان شليته يا چرخي شلوار، تمبون قمبلي : دامن پرچين و كوتاهي است از جنس پارچه ابريشمي و كتان هاي ظريف يك رنگ كه معولا" دورادور لبه پايين آن را با نوار سياه رنگي تزيين مي كردند و به آن سياهيك مي گويند.در تنديس هاي به دست آمده از دور اشكانيان مجسمه زني با شليته اي بلند و پيراهني نيمه كوتاه وجود دارد. در حال حاضر از شليته اي هنگام جشن ها و براي رقص ها ي محلي استفاده مي شود. تمبان تنگه تمبان يا پشمبال : نوعي شلوار با الگوي ساده به رنگ تيره معمولا" از جنس پارچه اي سنتي كرباس و يا از جنس پارچه هاي تهيه شده از بازار به نام دبيت حاج اكبري است.در چين كمر تمبان به جاي كش، نوار بلند كتاني يا كج استفاده مي شود. نيم ساق :نيم ساق هم نوعي شلوار تنگ به رنگ هاي سبز ، سفيد يا سرخ از جنس ابريشم يا مخمل است كه آن را معمولا" دختران و زنان جوان در زير پيراهن مي پوشند.. جومه:پيراهن و دامن يك سره از شانه تا زير زانو است جنس اين پيراهن معمولا" كتان يا چيت است. نيم تنه:اين جليقه به شكل جليقه هاي مردانه با يقه هفت يا گرد و جلو باز است و چند دكمه مي خورد . قسمت جلويي آن از پارچه پشمي و پشت آن آستري است .گاه جليقه را از جنس مخمل سرخ يا زرد و آراسته به سكه و پول هاي قديمي تزيين مي كنند در محل هزار جريب به اين جليقه سيمپوش مي گويند. كليجه : كتي بلند و معمولا" از جنس مخمل رنگي همراه با يراق دوزي وسكه هاي عراقي و رضاشاهي است كه در زمستان استفاده مي شود. اين كت آستين ساده بلند دارد. نوع ديگر آن با آستيني كه تا روي آرنج مي رسيد به نام چكبن شناخته مي شد. چادر شو : چادر شب مربع شكلي را سه گوش كرده دور كمر در پشت گره مي زنند.هنگام عروسي سر و چهر عروس را با آن مي پوشانند. جنس چادر شب د رخانواده هاي اعيان از ابريشم است و مردم عادي چادر شب هايي ازجنس كج ( ابريشم درجه 3 ) و يا مخلوطي از ابريشم و كج استفاده مي كنند. سرپوش زنان چارقد: روسري چهارگوش با رنگ روشن و گل دار از جنس وال، ململ، چيت و يا ابريشم است. از رنگ روشن چارقد همراه با آرايه هاي نقره اي به نام سرچنگك در محل شقيقه ها ، در جشن ها استفاده مي شود.   مندل : سربندي است از جنس كتان كه آن را سه گوشه و روي چارقد استفاده مي كنند مندل بيشتر هنگام كشاورزي و كارهاي روزمره استفاده مي شود. سراقوچ:نوعي كلاه زنانه است از پارچه نخي و يا الگويي مشابه كلاه نوزاد كه براي نگهداري گيسوان بافته شده به كار مي رود. لبه اين كلاه را چين كش مي كنند. گيس بند يا موباف: بند نازكي است كه آن را با رشته هاي تابيده شده از نخ برن كه معمولا" سفيد رنگ استتهيه مي كنند. از گيس بند براي بستن گيسوان بافته شده استفاده مي شود. پاپوش زنان جوراب: ...



  • لباس محلی در مازندران

      پوشاک سنتي مردم مازندران   تن پوش زنان شليته يا چرخي شلوار، تمبون قمبلي : دامن پرچين و كوتاهي است از جنس پارچه ابريشمي و كتان هاي ظريف يك رنگ كه معولا" دورادور لبه پايين آن را با نوار سياه رنگي تزيين مي كردند و به آن سياهيك مي گويند.در تنديس هاي به دست آمده از دور اشكانيان مجسمه زني با شليته اي بلند و پيراهني نيمه كوتاه وجود دارد. در حال حاضر از شليته اي هنگام جشن ها و براي رقص ها ي محلي استفاده مي شود.  تمبان تنگه تمبان يا پشمبال : نوعي شلوار با الگوي ساده به رنگ تيره معمولا" از جنس پارچه اي سنتي كرباس و يا از جنس پارچه هاي تهيه شده از بازار به نام دبيت حاج اكبري است.در چين كمر تمبان به جاي كش، نوار بلند كتاني يا كج استفاده مي شود. نيم ساق : نيم ساق هم نوعي شلوار تنگ به رنگ هاي سبز ، سفيد يا سرخ از جنس ابريشم يا مخمل است كه آن را معمولا" دختران و زنان جوان در زير پيراهن مي پوشند.. جومه: پيراهن و دامن يك سره از شانه تا زير زانو است جنس اين پيراهن معمولا" كتان يا چيت است. نيم تنه: اين جليقه به شكل جليقه هاي مردانه با يقه هفت يا گرد و جلو باز است و چند دكمه مي خورد . قسمت جلويي آن از پارچه پشمي و پشت آن آستري است .گاه جليقه را از جنس مخمل سرخ يا زرد و آراسته به سكه و پول هاي قديمي تزيين مي كنند در محل هزار جريب به اين جليقه سيمپوش مي گويند. كليجه : كتي بلند و معمولا" از جنس مخمل رنگي همراه با يراق دوزي وسكه هاي عراقي و رضاشاهي است كه در زمستان استفاده مي شود. اين كت آستين ساده بلند دارد. نوع ديگر آن با آستيني كه تا روي آرنج مي رسيد به نام چكبن شناخته مي شد.  چادر شو : چادر شب مربع شكلي را سه گوش كرده دور كمر در پشت گره مي زنند. هنگام عروسي سر و چهر عروس را با آن مي پوشانند. جنس چادر شب د رخانواده هاي اعيان از ابريشم است و مردم عادي چادر شب هايي ازجنس كج ( ابريشم درجه 3 ) و يا مخلوطي از ابريشم و كج استفاده مي كنند.  سرپوش زنان   چارقد: روسري چهارگوش با رنگ روشن و گل دار از جنس وال، ململ، چيت و يا ابريشم است. از رنگ روشن چارقد همراه با آرايه هاي نقره اي به نام سرچنگك در محل شقيقه ها ، در جشن ها استفاده مي شود. مندل : سربندي است از جنس كتان كه آن را سه گوشه و روي چارقد استفاده مي كنند مندل بيشتر هنگام كشاورزي و كارهاي روزمره استفاده مي شود.  سراقوچ:نوعي كلاه زنانه است از پارچه نخي و يا الگويي مشابه كلاه ...

  • لباس های محلی مازندرانی بر اساس تمبرهای نوروز سال 1357

    لباس های محلی مازندرانی بر اساس تمبرهای نوروز سال 1357

    لباس محلی زن مازندرانی بر روی تمبر سال ۱۳۵۷   لباس محلی مرد مازندرانی بر روی تمبر سال ۱۳۵۷  

  • لباس محلی اقوام ایرانی (درس 13 اجتماعی)

    لباس محلی اقوام ایرانی (درس 13 اجتماعی)

    لباس محلی محتویات ۱ لباس محلی اقوام ایرانی ۱.۱ آذری ۱.۲ اصفهان ۱.۲.۱ تن پوش زنان اصفهان ۱.۲.۲ تن پوش مردان اصفهان ۱.۳ بختیاری ۱.۳.۱ تن پوش مردان بختیاری ۱.۳.۲ تن پوش زنان بختیاری ۱.۴ بلوچ ۱.۴.۱ پوشاک مردان بلوچستان ۱.۴.۲ پوشاک بانوان بلوچستان ۱.۵ بوانلو ۱.۶ ترکمان ۱.۷ چنشت ۱.۸ خراسان ۱.۹ خوزستان ۱.۱۰ رگبه ۱.۱۱ سمنان ۱.۱۱.۱ تن پوش مردان سمنان ۱.۱۱.۲ تن پوش زنان سمنان ۱.۱۲ سیستان ۱.۱۲.۱ تن پوش مردان سیستانی ۱.۱۲.۲ تن پوش زنان سیستانی ۱.۱۳ شیراز ۱.۱۴ قشقایی ۱.۱۵ کاشان ۱.۱۶ لباس مردان در ابیانه ۱.۱۷ لباس زنان در ابیانه ۱.۱۸ کردی ۱.۱۸.۱ تن پوش مردان کرد ۱.۱۸.۲ تن پوش زنان کرد ۱.۱۹ گالش ۱.۲۰ گیلان ۱.۲۱ لُر ۱.۲۱.۱ پوشاک سنتی مردان عشایر لرستان ۱.۲۱.۲ پوشاک سنتی بانوان عشایر لرستان ۱.۲۲ مازندران ۱.۲۲.۱ تن پوش زنان مازندرانی ۱.۲۲.۲ تن پوش مردان مازندرانی ۱.۲۳ مریوان ۱.۲۴ هرمزگان ۱.۲۴.۱ تن پوش زنان هرمزگان ۲ منابع ۳ پیوند به بیرون   لباس محلی اقوام ایرانی آذری نوشتار اصلی: لباس آذربایجانی   لباس محلی مردان آذربایجانی   دختر آذربایجانی با لباس آذربایجانی   اصفهان لباس اصیل مردم اصفهان در حدود ۳۰۰ سال قبل را لباس نخی سفید یا شیری بوده است که به صورت دستباف تهیه می‌شده است. تن پوش زنان اصفهان لباس اصیل زنان اصفهان شامل یک دامن مخمل قرمز کوتاه رنگ با چین‌های زیاد که توسط دکمه بسته می‌شده و یک پیراهن گلدوزی شیری رنگ بوده است. زنان جوان یک شلوار نخی سفید رنگ و زنان مسن شلوار مشکی می‌پوشیدند و برای حجاب ، چارقد گلدوزی شده شیری رنگی استفاده می‌کردند که با سنجاق دور سر بسته می‌بستند.[۱] تن پوش مردان اصفهان لباس مردان نیز از یک شلوار مشکی گشاد، پیراهن سفید یقه ساده دکمه دوبل با آستین‌های گشاد، یک جلیقه کوتاه مشکی و یک کلاه نمدی تشکیل می‌شده است. لباس مردان در زمستان یک قبای بلند ساده بر روی لباس اصلی بوده که با شال ابریشمی دور کمر بسته می‌شده است.[۲] بختیاری نوشتار‌های اصلی: مردم بختیاری و عشایر بختیاری   یک مرد بختیاری(سردار اسعد بختیاری) لباس مردان بختیاری شامل کلاه نمدی، چوقا، شال و شلوار گشاد سیاه رنگ معروف به (دبیت) و کفشی به نام گیوه است و لباس زنان بختیاری شامل لَچَک، زیرلچک، مینا، بندسوزن، دستمال، پیراهن، شلوار قِری و کفش است.[۳]   تن پوش مردان بختیاری سرپوش مردان بختیاری کلاهی نمدی است که به آن کلاه خسروی هم گفته می‌شود وبه رنگ‌های مشکی و قهوه‌ای روشن و تیره و سفید است. مردان بختیاری پیراهنی بنام چوقا به تن می‌کنند که دست بافت زنان عشایر است که از پشم بز به دو رنگ سیاه ...

  • پوشش‌ و لباس‌ خانم تركمن‌

    لباس‌ زنان‌لباس‌های‌ زنان‌ تركمن‌ بسیار متنوعاًست‌. این‌ نوع‌ تنوع‌ علت‌ و فلسفه‌ خاصی‌ دارد كه‌ با دوره‌های‌ سنی‌ آنان‌ مرتبط است‌. همچنین‌ زنان‌ و دختران‌ تركمن‌ از لباس‌هایی‌ با زیورآلات‌ گوناگون‌ استفاده‌ می‌كنند كه‌ تنوع‌ جالب‌ توجهی‌ دارد. ذیلا به‌ بررسی ‌اجمالی‌ پوشش‌ زنان‌ تركمن‌ در گذشته‌ می‌پردازیم‌ كه‌ به‌چهار قسمت‌ تقسیم‌ می‌شود: الف‌) تن‌پوش‌ها - كؤینك‌(Köýnek) زنان‌ تركمن‌ پیراهن‌های ‌ابریشمین‌ می‌پوشیدند كه‌ غالباً به‌ رنگ‌ قرمز بود و قیرمیز كؤینك‌ (Gyrmyz K.) نام‌ داشت‌، و در قسمت‌ یقه ‌و سر آستین‌ سوزن‌دوزی‌ می‌شد.پیراهن‌ سه‌ قسمت‌ داشت‌: ینگ‌ (Ýeň) یا آستین،‌ یان ‌(Ýan) یا پهلو و آشیری‌ ( (Aşyryیا دامن‌ بر روی‌ پیراهن‌شال‌ یا كمربندی‌ بسته‌ می‌شد. دختران‌ از كمربندی‌ آراسته ‌به‌ دانه‌های‌ كوچك‌ و ریز منجوق‌ استفاده‌ می‌كردند كه‌ مونجوق‌ قوشاق‌ (Monjuk Guşak) نامیده‌ می‌شد.یقه‌ پیراهن‌ را با گل‌ یقه‌ (Gül Ýaka) می‌آراستند. بوقاو (Bukaw) سینه‌ریز نقره‌ای‌ درشتی‌ بود كه‌ از گردن‌ می‌آویختند. - چابیت‌ (çabyt) بالاپوشی‌ بود كه‌ زنان‌ تركمن‌ بر روی‌ پیراهن‌ می‌پوشیدند.دختران‌ برای‌ دوران‌ عروس‌ شدن‌ نیم‌ تنه‌ مخصوص ‌تهیه‌ می‌دیدند كه‌ پر از سوزن‌دوزی‌ و آویزه‌هایی‌ از سكه‌و پولك‌های‌ نقره‌ بود.ب‌) شلوار - بالاق‌ (Balak) یا شلوار. انتهای‌ پاچه‌ شلوار زنانه‌سوزن ‌دوزی‌ مفصلی‌ داشت‌ كه‌ به‌ اسامی‌ گوناگونی‌خوانده‌ می‌شد. از جمله‌: دویه‌ كله‌، سكدیرمه‌ چویچه‌، ایكی‌حورمان‌، دو و غیره‌ كه‌ به‌ ترتیب‌ از پایین‌ تا نزدیكی‌ ساق ‌پا را تشكیل‌ داد.ج) كلاه‌ و روسری‌ - بؤروك‌ (Börük) یا عرقچین‌ كه‌ قبلا توضیح‌ داده‌ شد. روی‌ این‌ كلاه‌ گرد و صاف‌ (بدون‌ برجستگی‌) بود و دختران‌ آن‌ را با زینت‌ آلات‌ نقره‌ای‌ منجمله‌ پولكی‌ و قبك‌ها می‌آراستند. دختران‌ غالباً بؤروك‌ را بر سر گذاشته‌ و از روسری‌ استفاده‌ نمی‌كردند. - توپبی‌ (Topbi) وقتی‌ دختر تركمن‌ عروسی ‌می‌كرد، به‌ جای‌ بؤروك‌ یا كلاه‌ دخترانه‌ پیشانی ‌بندی‌ را جایگزین‌ می‌كرد كه‌ در نزد طوایف‌ و قبایل‌ گوناگون‌ با نامهای‌ توپبی‌، هاساوا (Hasawa) ، آلین‌دانگی ‌(Alyndaňy) و ... شهرت‌ داشت‌. - انواع‌ روسری‌: در میان‌ برخی‌ از طوایف‌ همچون ‌یموت‌ (Ýomut) و ... روسری‌هایی‌ به‌ نام‌ چأشو (çäşew) رواج‌ داشت‌ كه‌ خود بر چند نوع‌ است‌ از قبیل‌: اریش‌ چأشو، المینچه‌ چأشو، آتلاز چأشو، قارتما چأشوو، چأشو چارقد كه‌ عموماً به‌ روسری‌ مربعی‌ شكل‌ و ابریشمین‌ ...

  • لباس های محلی مردم ایران زمین(زنان)

    لباس های محلی مردم ایران زمین(زنان)

    چادر: این چادر گرد و تمام قد است و آن را بر سر می اندازند. لبه کوچکتر از شانه چپ تا پایین کمر پشت سر را می پوشاند و تکه بزرگتر تمام قد را در بر میگیرد.گشان چادر: چادر کوچک و مستطیل شکل و ابریشمی است که سر و پشت را تا کمر می پوشاند. پوششی راحت که در خانه استفاده می شد.مهنا (مقنعه): این سرپوش ابریشمی و رنگین بسیار زیبا و چشم گیر است.چادر چهارگوش (سریک): امروزه چادری با طرح جدید میان بانوان بلوچ رواج پیدا کرده که در اصطلاح محلی سریک خوانده می شود. پارچه مستطیل شکلی است به طول ۲ متر و عرض ۱ متر که زنان آن را از درازا بر سر می اندازند و یک سر آن را به طرف شانه رها می کنند. پارچه آن معمولاً از حریر و رنگهای روشن (قرمز، زرد، آبی، بنفش، سبز) است و از قسمت جنوب بلوچستان به طرف شمال تا حدودی از تنوع رنگ آن کاسته می شود. زنان مسن از رنگ های تیره استفاده می کنند. این سرپوش به جای چادر در خانه استفاده می شود.پیراهن: در گذشته تمام پیراهن بانوان سوزن دوزی می شد ولی به علت سختی و ظریفی طرح ها امروزه سه تکه در پیراهن زنان سوزن دوزی می شود که تکه بالا تنه را زی یا زیق به معنی یقه می گویند، جیب لباس را گفتان یا گپتان و سر آستین را آستینک می گویند. این سوزن دوزی ها دارای نقش و نگاره های رنگارنگ و دوخت های متفاوت در مناطق مختلف بلوچستان است که در طرح های پرکار ۱) شک و جلر ۲) گل کندی ۳) گل کوین ۴) گل بدون شاخه ۵) پرایز یا فرایز ۵) پیتوشک ۶) پلیرار ۷) چکند ۸)مهسن ۹)سرتوپ استفاده می شود.سواس: نوعی دمپایی که از درخت یا از پورگ تهیه می شد.موچی: نوعی کفش که به هنگام راه رفتن صدا می دهد.کتوک: نوعی کفش که تخت آن چوب و با روکار کاموا در پا محکم می شود.تک کول: این کفش از درختچه ای به نام داز تهیه می شود و به شکل سواس است. لباس زنان ایل قشقایی با توجه به موقعیت زندگی شبانی و کوچ دائم و رعایت مسایل ایمنی و حجاب شامل قسمت هایی زیر است:چارقد: چارقد (روسری) پارچه ظریف و نازکی است که به شکل خاصی میدوزند و به عنوان روسری استفاده می کنند. چارقد را به شکل سه گوش برش می دهند ، در وسط ضلع بلندتر انحنایی به سمت بیرون دارد که هنگام استفاده از آن این انحنا جلو پیشانی قرار گرفته و محافظ موهای بالای و پیشانی قرار گرفته. اطراف چارقد را گاهی مهره یا ملیله دوزی می کنند.یاغلوق: یاغلوق یا دستمال سر پارچه ابریشمی چهار گوشی است که در جهت یکی از قطرهای آن به عرض 20 سانتیمتر تا کرده و از قسمت بالای پیشانی به سمت عقب رفته و در پشت سر گره می خورد و در جلوی آن یعنی بالای پیشانی ،به وسیله سنجاق یا گل طلا به چارقد اتصال پیدا می کند.کینگ: کینگ یا پیراهن زنان قشقایی بلند و تا زیر زانو ...

  • جمه شلوار، لباس محلی فراموش شده در سنه کوه

    جمه شلوار، لباس محلی فراموش شده در سنه کوه

    جمه شلوار، لباس محلی فراموش شده در سنه کوه نوشته شده توسط مهندس محمد عبدی سنه کوهی  قدیمی های سنه کوه به نقل از مادرشان و پیران امروزی که گاهی خود به یاد دارند و با کلی صحبت ، یادآوری و استخراج از لایه های ذهنی ایشان بیان می کنند که پوشیدن “جمه شلوار” از قدیم الایام در سنه کوه مرسوم بوده است اما نوع پارچه و میزان آن فرق می کرد و بعدها بیشتر از دهه ۲۰ به بعد” تمبان ” یا“تن بان” یا ” تام مون“پوشیدن مرسوم شد و حجاب کامل گردید ،هرچند برخی زنان تا سالها بعد به دلایلی چندان رغبتی به تغییر لباس نداشتند. البته سالهای دورترهمه زنان آبادی لباس محلی (جمه شلوار) می پوشیدند. جمه شلوار معمولا بیشتر با پارچه های چیت و مشابه آن دوخته می شد ولی بخاطر چینهای زیادی که در موقع دوخت کار می شد، مقدار پارچه ی مصرفی خیلی زیاد بود. شلوار – برخلاف نامش – دامن چین داری بود که دقیقاً تا ساق پا می رسید. کمتر اتفاق می افتاد که “شلوار” تا زیر زانو برسد، ولی بعضی وقتها لبه “شلوار” کمی بالاتر از ساق پا هم قرار می گرفت.”جمه” پیراهن نسبتاً گشادی بود که لبه آن حدود یک وجب بالاتر از لبه “شلوار” بود. پوشیدن تمبان مخصوص مردان بوداما نام آن را برای مردها تمبان نمی گفتند بلکه “زیر شلواری” یا ” پی جمه ” یا به نقلی ” پیژامه”می گفتند. بعدها با دستور و صلاحدید ملای محل و استقبال زنان محل ،دوخت “تمبان”یا ” تام مون” همه گیر و اجباری شد ،هرچند برخی از سالها قبل می پوشیدند اما مشکلی که داشت دمپا گشاد آن باعث گیر کردن به انگشت پا و زمین خوردن افراد می شد برای همین بعضی زنها لبه ی تمبان را با پارچه یا کش می بستند. بعدها این لباس محلی جای خود را به پیراهن یکسره و شلوار تمبان داد .البته برای حجاب سر، چارقد (نوعی روسری پارچه ای ) و کلاه چند تکه ای که موی گیسو شده را درون دنباله کلاه می گذاشتند و پیرزنان هم به علاوه از “سر بند” یا” لچک “هم استفاده می کردند که هنوز هم در ساکنین بومی سنه کوه مرسوم می باشد . برخی زنان با سلیقه سنه کوه تا مدتهای طولانی از جمه شلوارهای فاخر و رنگارنگشان دل نکندند و همچنان آنها را در گوشه صندوق نگه می داشتند. خیلیها موقع عروسی آن را از گوشه ی صندوق بیرون می آوردند. البته نه برای اینکه با لباس محلی در عروسی حضور پیدا کنند، بلکه فقط برای سما یا رقص محلی مازندران!زیبایی رقص مازندرانی با این لباس دو چندان می شود: چینهای دامن کوتاه، با کوچکترین حرکت در بالاتنه و کمر رقصنده، به رقص در می آید و ر نگارنگ بودن آن چنان زیبایی رنگ ایجاد می کند که همه نگاهها را به خود جلب می کند. رقص با این دامن چنان زیبا و شورانگیز هست که حتی بعضی ...

  • لباس های محلی مردم ایران زمین(زنان)

    لباس های محلی مردم ایران زمین(زنان)

    لباس زنان بختیاری شامل لَچَک، زیرلچک، مینا، بندسوزن، دستمال، پیراهن، شلوار قِری و کفش است.پوشش سر لچک و میناً لچک کلاهی است که زیر مینا استفاده و با انواع سکههای قدیمی، مروارید، سنگ و پولک تزیین میشود و انواع مختلف دارد. سیخکی، ریالی، صدف، که رایج ترین آن ریالی است که از سکههای قدیمی استفاده میشود.مینا روسری از جنس حریر و ابعاد بسیار زیاد به شکل مستطیل است که به صورت بسیار خاصی بسر میکنند. مینا را با سنجاق محکم به توسط بندی از یک سوی لچک به سوی دیگر آن از پشت سرشان می آویزند که به آن سیزن گفته میشود. و بعد موهای جلوی سر را تاب میدهند و از زیر لچک بیرون میآورند و در پشت مینا پنهان میکنند وآن موها را ترنه مینامند و با مهره هایی با رنگهای مختلف آن را تزئین میکنند که جلوه ای خاص به زیبائی مینا میدهد.تن پوش زنان بختیاری پیراهنی است بنام جومه یا جوه این پیراهن معمولاً دو چاک در اطراف کمر دارد و تا پایین کمر میرسد و زیر آن دامن بسیار پرچینی به نام شولارقری میپوشند که برای تهیه آن گاه از ۸ تا ۱۰ متر پارچه استفاده میشود.جلیقه (جلیزقه) روی پیراهن پوشیده میشود که از جنس مخمل است. همچنین زنان بازوبندی (بازی بند) نیز بدست میکنند که با مهره های رنگی و سنگ تزیین میشود. البته استفاده از آن خیلی عام نیست و بیشتر در عروسی پوشیده میشود.در پوشش پایین تنه از شلواری معمولی و گیوه استفاده میشود. رنگ لباس زنان بختیاری الهام گرفته از طبیعت است. زنان و دختران جوان در لباسهای خود از رنگهای روشن استفاده میکنند ورنگ لباس خانمهای مسن، تیره است به دلیل احترام به سن و سال آنها. چادر: این چادر گرد و تمام قد است و آن را بر سر می اندازند. لبه کوچکتر از شانه چپ تا پایین کمر پشت سر را می پوشاند و تکه بزرگتر تمام قد را در بر میگیرد.گشان چادر: چادر کوچک و مستطیل شکل و ابریشمی است که سر و پشت را تا کمر می پوشاند. پوششی راحت که در خانه استفاده می شد.مهنا (مقنعه): این سرپوش ابریشمی و رنگین بسیار زیبا و چشم گیر است.چادر چهارگوش (سریک): امروزه چادری با طرح جدید میان بانوان بلوچ رواج پیدا کرده که در اصطلاح محلی سریک خوانده می شود. پارچه مستطیل شکلی است به طول ۲ متر و عرض ۱ متر که زنان آن را از درازا بر سر می اندازند و یک سر آن را به طرف شانه رها می کنند. پارچه آن معمولاً از حریر و رنگهای روشن (قرمز، زرد، آبی، بنفش، سبز) است و از قسمت جنوب بلوچستان به طرف شمال تا حدودی از تنوع رنگ آن کاسته می شود. زنان مسن از رنگ های تیره استفاده می کنند. این سرپوش به جای چادر در خانه استفاده می شود.پیراهن: در گذشته تمام پیراهن بانوان سوزن دوزی می شد ولی به علت سختی و ظریفی طرح ...

  • لباس محلی

    لباس محلی

    لباس سنتی زنان ساکن روستا<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> زنان این لباس را در بیشتر مناطق ایران از جمله مناطق آذربایجان: اردبیل ، زنجان ، تبریز و... می پوشند اما هر لباس تفاوت های دوختی و ظاهری خود را دارد البته این لباس از زمان به وجود امدن روستا جزرایج ترین لباس  زنان محسوب می شد . اما متاسفانه با وجود لباس های  امروزی  باعث شد که تنها  زنان قدیم یعنی سن بالای 50 سال این  لباس را بپوشند ولی زنان امروزی همان لباس های امروزی  را بپوشند . البته لازم به ذکر است که  چون این لباس ، پوشش اصلی زنان قدیم محسوب بود  با این لباس هم نیز به شهرها مسافرت می کردند ولی الان بیشتر زنان و دختران امروز ی با پوشیدن این لباس در جشن ها و عروسی ها تنها خاطره ای را زنده نگه میدارند نام این لباس به زبان محلی اذری طومان میباشد نظر یادت نره

  • لباس محلی ایران

    لباس محلی ایران پوشش زن و مرد ايراني ازجمله مسايلي است كه از دوران باستان در ايران داراي اهميتبوده و در شرع مقدس اسلام نيز برآن تأكيد بسيار شده است. پوشش ايراني از ابتدايتاريخ باستاني اين كشور تا كنون دست خوش تحولات جدي نشده و مفهوم پوشش از زمانباستان به اين سو در فرهنگ ايراني حفظ شده است. بررسي پوشاك از اين لحاظ اهميت داردكه مي توان اطلاعاتي دررابطه با سير تحول تاريخي, زيبا شناسي, اعتقادات, طبقاتاجتماعي و پيشرفت صنعت به ويژه نساجي و پارچه بافي يك قوم يا تمدن كسب كرد. به طوركلي عوامل موثر بر فرم لباس ها درجوامع مختلف عبارتند از: 1- شرايطجغرافيايي و محيطي و آب و هوا 2- نحوه زندگي و اسكان و اوضاع اجتماعي 3- جنگ ها واوضاع سياسي و نوع حكومت 4- شرايط و اوضاع اقتصادي و پيشرفت هاي تكنولوژي 5- اعتقادات مذهبي و آداب و رسوم 6- نظام طبقاتي حاكم بر جامعه 7- روابط فرهنگي, اقتصادي و سياسي با سرزمين هاي مجاور.پوشاك ايرانيان در زمان 550 قبل ازميلاد تا دوران جنگ هاي صليبي، ادامه لباس بابلي ها و آشوري ها و بسيارمتنوع وگوناگون بود. آن ها لباسي به نام «كنديس» به تن مي كردند كه از پشم، كتان و ابريشمتهيه مي شد. كنديس موجود در اين دوران لباسي بود با آستين هاي گشاد كه به صورت پيليهايي منظم در پشت بازو قرار مي گرفت. دامن اين لباس در جلو شكم يا در زير پهلوهاچين مي خورد و به شكل پيلي هايي منظم در مي آمد. در زير اين لباس، پيراهن و شلوارزير و جوراب مي پوشيدند. براساس اعتقاد پژوهش گران، اين نخستين باراست كه در تاريخ،لباس زير، آن هم از نوع دوخته شده آن مطرح شده است. البته دراين زمينه ترديدهايينيز مطرح شده ولي آن چه مسلم است اين كه در 1350 قبل از ميلاد به شهادت آثاري كه ازتمدن عيلامي به دست آمده، ايرانيان «لباس كامل» به تن مي كرده اند. لباس كامل متشكلاز يك دامن بلند و تن پوشي با آستين هاي بلند بوده كه بر تن پيكره هاي پادشاهان وملكه هاي عيلامي يافت شده است. مردان بلند پايه اجازه داشتند كنديس بر تن كنند كهآن را نيز پادشاه هديه مي داد. كنديس به رنگ بنفش مايل به آبي بود و تزييناتي بهرنگ سفيد و نقره اي داشت در حالي كه كنديس گروه هاي اجتماعي پايين تر، سرخ رنگ بود. اين رنگ قرمز ساردي نام داشت و از شكوفه هاي درخت سانديكس گرفته مي شد. بعدها رداهايي از ابريشم و پشم به رنگ هاي گوناگون عرضه شد. ليكن رنگ هايقرمز، زرد و آبي تيره از محبوبيت بيش تري برخوردار بودند. بنفش و آبي تيره از رنگهاي سلطنتي به شمار مي رفت و قهوه اي رنگ ويژه سوگواري بود. درايران قبل از ميلاد،پادشاه؛ شالي از پارچه طلا و همسرش كمربندي از طلا كه به آن كيف پول خود را ميآويخت، به كمر مي بستند. ...

  • پوشاک سنتی مردم ایلام

    بشر از همان آغاز تشكیل گروههای كوچك اجتماعی به واسطه‌ی قدرت تفكر و تصمیم گیری عقلانی مسیر زندگی را از شیوه‌ی زیست حیوانی جدا ساخت و علیرغم ضعف جسمانی توانست اندك اندك طبیعت پیرامون خویش را مورد شناسایی قرار داده و با درایت از مواهب آن بنا بر مقتضیات و شرایط زمان و محیطی بهره گیرد. لذا غارها را سكونتگاه خویش قرار داد و از منابع غذایی جنگلی و حیوانی تغذیه نمود و از پوست حیوانات تن پوش زمستانی ساخت و در سیر حیات انسان از مراحل اولیه تا كنون پوشاك نیز در كوران زندگی و تحت فرهنگ هر جامعه تغییر‌ها نمود و مُدهای بسیار را پُشت سرگذاشت و در عصر حاضر نیز علیرغم اشاعه فرهنگ و تعامل اجتماعی و فرهنگی جوامع انسانی هنوز هم لباس و پوشاك یكی از مشخصه‌ها و تمایزات فرهنگی بین گروه‌های انسانی و اقوام مختلف به شمار می‌رود. در قلمرو سیاسی فعلی ایلام اگر چه در گستره‌ی دنیای اطلاعات و اطلاع رسانی سرزمینی بسیاری كوچك می‌نماید، اما تحت آداب ورسوم، عرفها و سنت‌ها هنوز هم پاره ای از عناصر لباس و پوشاك برخی گروهها تمایزات فراوانی را با دیگران در همین قلمرو را نشان می‌دهد. اگر چه لباس خود بخشی از فرهنگ می‌باشد ولی بواسطه‌ی ارتباطات و تعاملات فرهنگی و غیره این ویژگی فرهنگی مردم ایلام به سوی یكنواختی گرایش یافته و تفاوتها به مراتب بسیار كمتر از گذشته می‌باشد و به شكلی كه لباس مردان با چشم پوشی از مردان عرب زبان جنوب استان در سایر نقاط تفاوتها آنچنان اندك است كه به سختی به چشم می‌آید. لباس مردم ایلام از منظری دیگر لباس مردم استان ایلام اگر چه آن اهمیت و ارزش فرهنگی و اجتماعی گذشته‌ی خویش را به مقدار زیادی از دست داده و در سایه انواع و اقسام مُدها و مدلهای وارداتی به سوی یكنواختی گرایش یافته ولی هنوز می‌توان به برخی از ابعاد اجتماعی و فرهنگی آن در بین گروههای قومی‌ایلامی ‌اشاره كرد. در گذشته‌ی نه چندان دور جنس مرغوب، نو بودن و بیش از هر چیز تزئینات لباس (بویژه برای زنان و دختران) یكی از شاخص‌های عمده برای تشخیص فرد از دیگران و قرار دادن وی در طبقه اجتماعی و جایگاه و موقعیت او در جامعه بود وبا این ویژگیها به راحتی می‌توانست حداقلی از موقعیت اقتصادی و اجتماعی افراد جامعه خودشان را باز شناخت. ولی با بهبود سطح زندگی مردم لباس معمولاً تا حدود بسیار زیادی این ویژگی خود را از دست داده است و تنها در موارد محدودتری می‌تواند چنین نقش و كاركردی را بازی كند. به عنوان مثال پوشیدن کت و شلوار نشانه‌ی متشخص بودن و یا حداقل داشتن شغل مناسب است و بستن چفیه زرد ...