لباس دوران تیموریان

  • مروري بر تاريخچه لباس ايران در هزاره سوم پيش از ميلاد تا اواخر دوره قاجاريه :

    مروري بر تاريخچه لباس ايران در هزاره سوم پيش از ميلاد تا اواخر دوره قاجاريه :

      تنوع لباس در دوره هاي مختلف ايران وتاثيري كه برروي پوشش مردم گذاشته در دوره ايلامها شاهكار جالبي در مورد لباس انجام گرفته وبراساس يافته هاي كه در تپه سيلك كاشان داريم كه از 5000سال قبل از اين تاريخ ،ايلاميها لباس براي خود مي دوختند وهمين نوع طراحي ودوخت براي دوره هاي بعد الگويي بوده وبدين ترتيب مادها نيز در تهيه ونوع دوخت لباسها ي خود از ايلاميها الگو مي گرفتند . بدون ترديد شاخصهاي اجتماعي ،اقتصادي،فرهنگي وحرفه هاي اديان مختلف وغيره ازجمله مسائلي هستند كه در پديد آمدن لباس سير تحول ويا ازبين رفتن لباس تاثير داشته اند ،بطور مثال ايران بعنوان يك كشور ي كه داراي آب وهواي متعدل وچها فصل سبب شده كه تنوع لباس بيشتر باشد وقرار گرفتن ايران در موقعيت خاص جغرافيايي يعني پل ارتباطي ميان شرق و غرب ودر مسير راه ابريشم باعث شده كه در ايران بيش از ساير كشور ها ي متمدن آن روز البسه (سرپوش،تن پوش، پاپوش)متنوع شود . پوشش در دوره های مختلف از نگاه تصویر:                                                            زنان ماد                                                                                      زنان در دوره تیموریان                                                                                    زنان در دوره اشکانیان                                                                               زنان در دوره زندیه و افشار                                                                              زنان در دوره پارسیان                                                                               زنان در دوره قاجاریه                                                                          پوشش  چادر   :   زنان در دوره اسلامی                                                                                  زنان در دوره ساسانیان                                             همچنين تاثير پذيري از اعتقادات مذهبي وباورهاي مردمي ،چنانچه در بررسي هاي انجام شده از سفالهاي متعددبدست آمده از تپه هاي سيلك كاشان مشخص شده كه مي توان استنباط نمود كه لباسهاي رايج مربوط به آيين هاي مذهبي بوده ويا برنز هاي بدست آمده در كاوش هاي باستناشناسي  لرستان ،نشان مي دهد كه اعتقادات مذهبي چقدر در شكل وطرح لباس تاثير گذاشته از ديگر نمونه هاي آن مي توان به نيلو فر آبي جهت نقشهاي لباس نام برد .  نیلوفر آبی :در آيين پيشنيان نماد تقدس بوده ويا با اشكال مختلف بصورت قلعه ...



  • مدل های لباس زنان ایرانی در طول تاریخ

    زنان در دوره تیموریان توضیح عکس: از دوره تیموریان كم كم سبك مغولی كاسته شد و سبك های ایرانی جای آن را گرفت . تن پوش های تنگ و چسبان جای رداهای گشاد پیشین را گرفتند . قبای رویی اغلب سرار باز می ماند و بلندی پیراهن زیرین نمایان بود .(كمر بند دوباره رواج یافت و عمامه جای كلاه سلجوقی را گرفت ) پیراهن ها آستین بلند بود و تن پوش های رویی آستین كوتاه یا بی آستین بود . دستارهای زنانه نیزدر این دوره ساده بود و گاه از پشت سر آویزان می شد . زنان در بیرون خانه چادر سفید بر سر داشتند كه صورتشان را در پشت توری سیاهی بافته شده از موی اسب (پیچه)مخفی بود.نوع دیگر روبنده نقابی كوچك و سفید بود كه تنها دهان و چانه را می پوشاند. زنان در دوره اشكانیان توضیح عکس: پس از دوران بسیار كوتاه سلوكی ها كه اندك تاثیری از فرهنگ یونانی در فرهنگ ایرانی دیده می شود دوران 470 ساله اشكانی فرا می رسد كه به دلیل دشمنی ساسانیان قسمت اعظم مظاهر فرهنگ و تمدنشان از بین رفته. با توجه به مدارك كمی كه در دست است لباس زنان اشكانی عبارت بوده از پیراهن بلند و چین دار با آستین بلند و كمربندی كه بر روی لباس بسته می شده (جنس لباس از پارچه های نقش دار و مزین به قلابدوزی بوده)و بر روی این لباس پیراهن دیگری پوشیده می شد كه بلندی كمتری داشته و یقه باز داشته است. استفاده از سر بند های گوناگون (شبیه عمامه) و كلاه های مخروطی بلند كه تور یا چادری از بالای آن آویخته می شد معمول بود.همچنین پارچه ای مانند شنل بر دوش خود می آویختند.

  • لباس محلی زنان کهگیلویه و بویراحمد،جلوه گری رنگ ها بر دامنه زاگرس

    پوشش وحجاب کامل و تنوع رنگ ها و پارچه ها، جلوه خاصی به لباس محلی زنان در این استان بخشیده است و رنگ های آن بر طبیعت زیبا و دامنه زاگرس، شمیم نشاط و شادی پخش می کند. از جمله نکات قابل توجه این است که پایبندی به استفاده از لباس محلی حتی در میان زنان شهرنشین این استان علاوه بر زنان روستایی و عشایری دیده می شود و با قدم زدن در خیابان های شهرهای این استان مانند یاسوج ،سی سخت ، گچساران و ... این موضوع به خوبی مشاهده می شود. لباس محلی وسنتی زنان استان کهگیلویه و بویراحمد از سه بخش اصلی سرپوش، بالاتنه وپایین تنه تشکیل شده است که مجموع این سه بخش، پوشش کاملی را برای زنان به همراه داردبر اساس تحقیقات صورت گرفته در کتاب نگارگری مکتب شیراز، قدمت این نوع لباس ها بیشتر از دوران تیموریان در قرن هشتم هجری قمری است.  این نوع لباس سنتی در چهار استان کهگیلویه و بویراحمد، فارس، چهار محال و بختیاری و خوزستان مشاهده شده است و هم اینک نیز مورد استفاده قرار می گیرد.امروزه استفاده از لباس محلی و سنتی بیشتر در زنان بالای ‪ ۳۰‬سال استان کهگیلویه و بویراحمد دیده می شود اما در جشن ها و مجالس عروسی تمام زنان و دختران به عنوان یک سنت از لباس های محلی شاد و متنوع استفاده می کنند. یکی ازدلایل ماندگاری این نوع پوشاک ولباس رادرکهگیلویه و بویراحمد، عجین بودن آن با باورها و اعتقادات زنان این استان مي باشد با توجه به بافت سنتی، روستایی و عشایری این استان و چهار فصل بودن آن ، استفاده از این نوع لباس برای زنان کاملا مقرون به صرفه است.  استفاده از لباس سنتی در فصل گرما و سرما و همچنین برای زنان عشایر به هنگام کوچ بسیار مناسب می باشد. درباره قیمت این لباس ها  بنا به جنس و مقدار پارچه به کار رفته، هزینه تمام شده برای تهیه یک دست لباس محلی و سنتی از ‪۲۵‬هزار تومان تا ‪ ۱۵۰‬هزار تومان متغیر است.لباس محلی دیگر،این لباس با نام دلق یا دلج مانند نیم تنه کردها است با این تفاوت که دارای آستین هلالی مانند تا نوک انگشتان دست می باشد.يكي از روش های پیشگیری از ترویج مد و پوشاک غیر اسلامی و نامناسب، ترویج استفاده از پوشاک محلی و سنتی است و لازم است که متولیان حوزه های فرهنگی و حتی صنایع دستی کشور با ارج نهادن به این موضوع تلاش بیشتری در راستای معرفی این نوع پوشاک و مزیت های آن نمایند

  • لباس محلی زنان کهگیلویه و بویراحمد،جلوه گری رنگ ها بر دامنه زاگرس

    پوشش وحجاب کامل و تنوع رنگ ها و پارچه ها، جلوه خاصی به لباس محلی زنان در این استان بخشیده است و رنگ های آن بر طبیعت زیبا و دامنه زاگرس، شمیم نشاط و شادی پخش می کند. از جمله نکات قابل توجه این است که پایبندی به استفاده از لباس محلی حتی در میان زنان شهرنشین این استان علاوه بر زنان روستایی و عشایری دیده می شود و با قدم زدن در خیابان های شهرهای این استان مانند یاسوج ،سی سخت ، گچساران و ... این موضوع به خوبی مشاهده می شود. لباس محلی وسنتی زنان استان کهگیلویه و بویراحمد از سه بخش اصلی سرپوش، بالاتنه وپایین تنه تشکیل شده است که مجموع این سه بخش، پوشش کاملی را برای زنان به همراه دارد. سرپوش لباس محلی زنان کهگیلویه و بویراحمد، شامل یک پارچه روپوش یا همان روسری به نام " مینا " ( ‪ ( Meyna‬است که به طور معمول دارای بیش از یک متر طول و بین ‪ ۶۰‬تا ‪ ۷۰‬سانتیمتر عرض می باشد. بر روی این روپوش مینا نیز پارچه ای به نام چارقد یا لچکی قرار می گیرد که در زبان فارسی همان سربند است. همچنین یک کلاه کوچک زیر مینا قرار می گیرد تا پوشش دهنده موهای جلو سر زنان باشد و معمولا زیورآلات و وسایل تزیین سنتی و ظریف به آن متصل می شود. بخش بالاتنه لباس محلی زنان استان کهگیلویه و بویراحمد، همان پیراهن یا جامه است که شامل یک پارچه دو متری می باشد و از زیر گردن تا کف پای زنان را می پوشاند. این پیراهن ردا مانند ، دارای آستین و سرآستین است و نوع مدل آن مخصوص زنان استان های کهگیلویه و بویراحمد، فارس ، خوزستان و چهارمحال و بختیاری است. بخش پایین این لباس ها که به عبارتی زیباترین بخش آن نیز به شمار می آید همان دامن یا تنبان است که بیشترین حجم پارچه را در این لباس سنتی در برمی گیرد. معمولا برای دامن این لباس های محلی بین پنج تا ‪ ۱۲‬متر پارچه مصرف می شود طوری که این دامن از بالا کشدار و کاملا چین خورده است ودرپایین آن تزیین هایی مانند نوار دوزی یا پارچه های پلیسه دار به کار می رود. رنگ و جنس پارچه این لباس ها معمولا بنا به طبیعت این استان در مناطق گرمسیری و سردسیری، نوع بافت عشایری و روستایی، نوع باورها و گرایش قومی و قبیله ای و سن زنان انتخاب می شود طوری که برای دختران نوجوان و کودک بیشتر از رنگ های شاد و حجم کمتر پارچه و برای دختران جوان رنگ های روشن تر با پارچه بیشتر استفاده می شود. با افزایش سن زنان نیز رنگ این لباس ها بیشتر به سمت تیره و خاکستری مانند سبز یشمی یا سورمه ای سوق پیدا می کند. معاون صنایع دستی سازمان میراث فرهنگی کهگیلویه و بویراحمد درباره لباس محلی زنان این استان به ایرنا گفت: بر اساس تحقیقات صورت گرفته در کتاب نگارگری مکتب شیراز، قدمت ...

  • تیموریان: در ایران فقط برای استقلال بازی می‌کنم

    خبرگزاری تسنیم: هافبک تیم ملی کشورمان گفت:هر تیمی در جام جهانی بازی اول خود را با پیروزی پشت سر بگذارد، ۸۰ درصد به مرحله بعدی این رقابت‌ها صعود می‌کند.در مورد اردوی آفریقا صحبت کن.هر اردویی برای تیم ملی مفید است. متاسفانه بازیکنان لژیونر ما درگیر مسابقات باشگاهی خود بودند و نتوانستند در این اردو شرکت کنند. ملی‌پوشان استقلال و سپاهان هم به دلیل حضور در لیگ قهرمانان آسیا با چند روز تاخیر در این اردو حاضر شدند اما روی هم رفته اردوی خوبی بود و تمرینات منظمی و چند دیدار تدارکاتی با باشگاه‌های آفریقایی انجام دادیم. امیدوارم در اردوی اتریش به لحاظ روحی و روانی در شرایط مناسبی قرار بگیریم تا بتوانیم با انرژی بیشتر در مسابقات جام جهانی شرکت کنیم.* اشاره به بازی‌های تدارکاتی مقابل تیم‌های آفریقایی داشتی. بازی با این تیم‌ها چقدر کمک می‌کند تا با سبک بازی با نیجریه آشنا شوید؟تیم‌هایی که با آنها بازی کردیم، در سطح خوب و انرژیک بودند. پیش از اردوی آفریقای جنوبی مدت زمانی را از دست داده بودیم که همین موضوع کار‌مان را سخت کرده بود.* کیفیت لباس‌های تیم ملی خیلی پایین بود که صدای همه شما در آمده بود؟اگر کیفیت لباس‌ها پایین نبود که حرفی نمی‌زدیم.* : اما نماینده آل‌اشپورت در خاورمیانه مدعی شده که ملی‌پوشان تیم ملی برای خودشیرینی کارلوس کی‌روش این صحبت‌ها را انجام می‌دهند.جعفری قبلا کجا بود که از این صحبت‌ها می‌کند؟ لباس‌های تیم ملی خجالت‌آور و در شان تیم ملی نیست. این لباس‌ها اگر کیفیت داشتند که در اردوی آفریقای جنوبی شورت‌ها و ‌پیراهن‌ها 2 سانتیمتر کوتاه نمی‌شدند. آقایان لطف کنید با این صحبت‌ها ضعف‌های خود را نپوشانید. شاید یک نفر خودشیرینی کند اما 30 نفر دیگر که خود‌شیرینی نمی‌کنند. اگر بخواهیم زیادی خود‌شیرینی کنیم، دندان‌‌های‌مان درد می‌‌گیرد! آن چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است. جعفری بداند که در جایگاهی نیست که بخواهد چنین صحبت‌هایی انجام دهد. لباس تیم‌ ملی شأن مملکت ما را نشان می‌دهد. ما با این لباس‌ها می‌خواهیم در جام جهانی نماینده 75 میلیون نفر باشیم؟ جعفری سرش را بالا نگه دارد و واقع‌بین باشد.* داستان گرفتن پاسپورتت در فرودگاه امام چه بود؟یک موضوع شخصی بود.* کارلوس کی‌روش معتقد است که بازی اول ایران مقابل نیجریه در جام جهانی برای ایران مانند فینال دیدار جام جهانی است. موافق نظر کی‌روش هستی؟صد در صد همین‌طور است. بازی اول نه تنها برای ما بلکه برای همه تیم‌های حاضر در جام جهانی اهمیت زیادی دارد. هر تیمی بازی اول خود را با پیروزی پشت سر بگذارد، 80 درصد به مرحله بعدی ...

  • مدل های لباس زنان ایرانی در طول تاریخ

      زنان در دوره تيموريان توضیح عکس: از دوره تيموريان كم كم سبك مغولي كاسته شد و سبك هاي ايراني جاي آن را گرفت . تن پوش هاي تنگ و چسبان جاي رداهاي گشاد پيشين را گرفتند . قباي رويي اغلب سرار باز مي ماند و بلندي پيراهن زيرين نمايان بود .(كمر بند دوباره رواج يافت و عمامه جاي كلاه سلجوقي را گرفت ) پيراهن ها آستين بلند بود و تن پوش هاي رويي آستين كوتاه يا بي آستين بود . دستارهاي زنانه نيزدر اين دوره ساده بود و گاه از پشت سر آويزان مي شد . زنان در بيرون خانه چادر سفيد بر سر داشتند كه صورتشان را در پشت توري سياهي بافته شده از موي اسب (پيچه)مخفي بود.نوع ديگر روبنده نقابي كوچك و سفيد بود كه تنها دهان و چانه را مي پوشاند.     زنان در دوره اشكانيان توضیح عکس: پس از دوران بسيار كوتاه سلوكي ها كه اندك تاثيري از فرهنگ يوناني در فرهنگ ايراني ديده مي شود دوران 470 ساله اشكاني فرا مي رسد كه به دليل دشمني ساسانيان قسمت اعظم مظاهر فرهنگ و تمدنشان از بين رفته. با توجه به مدارك كمي كه در دست است لباس زنان اشكاني عبارت بوده از پيراهن بلند و چين دار با آستين بلند و كمربندي كه بر روي لباس بسته مي شده (جنس لباس از پارچه هاي نقش دار و مزين به قلابدوزي بوده)و بر روي اين لباس پيراهن ديگري پوشيده مي شد كه بلندي كمتري داشته و يقه باز داشته است. استفاده از سر بند هاي گوناگون (شبيه عمامه) و كلاه هاي مخروطي بلند كه تور يا چادري از بالاي آن آويخته مي شد معمول بود.همچنين پارچه اي مانند شنل بر دوش خود مي آويختند.   زنان در دوره زنديه و افشار توضیح عکس: از اواخر دوران صفويه نفوذ سبك پوشاك غربي بر پوشاك ايرانيان آغاز ميگردد كه علت آن ورود تجار و سياستمداران بيگانه بود كه با پوشاك خود در انظار عمومي و حتي دربار ميشدند. پيراهن زنانه زنديه كوتاه و بي يقه و با چاكي در جلوي سينه بود كه جواهري به آن مي آويختند , نيم تنه اي آستردار به نام ار خالق مي پوشيدند. شلوار آنها حجيم و پف دار بوده كه از نوعي دوخت به نام نقش دوزي استفاده مي كردند كه پارچه شلوار را حجيم نگه مي داشت . زنان در بيرون از خانه چادري سفيد با روبنده كه توسط قيطان بر سرو گردن نگاه داشته مي شد , به سر مي كردند .     زنان در دوره قاجار توضیح عکس: لباس زنان ايراني تا پيش از مسافرت نا صر الدين شاه به فرنگ عبارت بود از : پيراهني كوتاه و ارخالقي از آن كوتاه تر كه براي پوشاندن بالاتنه بكار مي رفت و دامني كه تا پشت پا را مي پوشاند . سر پوش داخل منزل هم چارقدي بود كه سر و موهاي بافته شده آنان را مي پوشاند . براي بيرون از خانه چاغچوري كه زير جامع در آن بگنجد برپا و چادر سياهي بر سر و روبنده ي سفيد با قلابه جواهر كه ...

  • بان فارسی در دوره تیموریان ( 1118 - 932 هجری )

      بسمه تعالی  زبان فارسی در دوره تیموریان ( 1118 – 932 هجری )  مقدمه     همیشه ودر طول تاریخ روابط فی مابین کشورها مرهون پیوند ها ومشترکاتی است که بین مردم موجود می باشد . این مشترکات دارای اشکال وعوامل مختلف است که آنهارا به هم پیوند میدهد . اما آنچه که دو کشور ایران وپاکستان را علاوه بر تمام مشترکات دینی وقومی وفرهنگی وآداب ورسوم به هم پیوند می دهد وعامل اصلی این روابط به حساب می آید زبان وادبیات فارسی است. زیرا که زبان فارسی عامل اصلی وناگسستنی روابط بین دو کشور ایران وپاکستان محسوب می شود .   زبان وادبیات فارسی همزمان با رشد وگسترش اسلام در شبه قاره هند وپاکستان که خود وسیله ابلاغ ونشر فرهنگ اسلامی در منطقه بود ، روبه رشد وشکوفایی نهاد تا بدآنجا که امروز هزاران کتاب غنی وپر بار فرهنگی ، تاریخی ، ادبی ودینی خطی کمیاب ونایاب وهمچنین چاپی به زبان فارسی در کتابخانه ها وگنجینه های عمومی وخصوصی منطقه وجود دارد وبسیاری از خانواده های اصیل بومی وایرانی به این زبان تکلم نموده وداستان ها واشعار مختلف شعرای صاحب نام ایرانی وفارسی را درخاطره خود محفوظ داشته وبه فرزندان خود منتقل می نمایند .    وجود کتب خطی ، مسکوکات ونامه های رسمی سلاطین به زبان فارسی در موزه های مختلف نشانگر عمق نفوذ و رسوخ این زبان در همه اقشار جامعه از جمله حکومت ها می باشد . خدمتی که زبان فارسی در اشاعه اسلام در این منطقه نموده وکتابهای ذیقیمتی که امروز حامل دریایی از علم ودانش ومعرفت در این زبان محفوظ مانده است ، ایجاب می کند که رسالت حفظ وترویج آن از نظر پنهان نماند واهل ادب وفرهنگ مسئولیت اسلامی وعلمی خود بدانند که زمینه های بقاءوتکامل آن را فراهم آورند .    شبه قاره هند وپاکستان که کمی پس از آغاز حملات پیروزمندانه سلطان محمود غزنوی در اواخر قرن چهارم هجری وخاصه پس از استقرار سلطنت مستقل اسلامی در این سرزمین در اوایل قرن پنجم هجری توسط قطب الدین ایبک ( غلام سلطان شهاب الدین محمد غوری ) یکی از مراکز مهم ادبیات فارسی به شمار میرفت . در دوره اخلاف تیموریان ایران یعنی در دوره تیموریان بزرگ ، شبه قاره هند وپاکستان بصورت بزرگترین مرکز دانشمندان وسخنوران ونویسندگان جهان فارسی درآمد . تاجایی که در آن دوره در سراسر سرزمین شبه قاره گسترش یافته وعامل وحدت و یکپارچگی امپراتورای بزرگ تیموریان بوده وبه عنوان زبان رسمی دیوانی ودفتری ، علمی وآموزشی ، عمومی ومردمی به شمار رفته وتمام اقشار به آن زبان تکلم نموده ودر انجام امور جاری مورد استفاده قرار گیرد . دراین نوشته برآن هستیم تاشمه ای از جایگاه واهمیت وموقعیت زبان  فارسی را در دوره تیموریان ...

  • مدل های لباس زنان ایرانی در طول تاریخ

    کتیبه رسانه ایران دختمدل های لباس زنان ایرانی در طول تاریخمدل های لباس زنان ایرانی در طول تاریخ آلبوم نمایشگاه سیر پوشش زنان ایرانیاین نمایشگاه به دو دوره ایران باستان و دوران پس از اسلام تقسیم می گردد.دوره های ایران باستان شامل دوره مادها-دوره پارسیان(هخامنشیان)-دوره پارت ها(اشكانیان)-دوره ساسانیان – و بعد از اسلام كه شامل دوره استیلای مغول، دوره صفویه، دوره زندیه و افشار ،دوره قاجاریه و دوره پهلوی و جمهوری اسلامی استزنان مادتوضیح عکس: در میان تنوع وسیع اقوام ایرانی دو قوم ماد و پارس نام و نشان پر رنگی دارند چون توانستند قدرت و پادشاهی خود را گسترش دهند. مادها و پارس ها چنان قرابت و نزدیكی با هم داشتند كه گاه تمایز بین آنها مشكل می گردد.همین موضوع بر تحقیقات پژوهشگران در تفكیك پوشاك آنها تاثیر گذاشته است. آنچه مسلم است لباس مادها طرح و دوختی ساده داشته كه بعضی از پژوهشگران این ظاهر ساده و كم چین و چروك را به علت استفتده از چرم برای لباس میدانند و بعضی دیگر به دلیل شرایط آب و هوایی سرد و كوهستانی می دانند ولی تشابه لباس مردان و بانوان مادی بسیار زیاد بوده است. در برخی حجاریها می توان از پیراهن های بلند و آستین كوتاه نام برد كه دامن ریشه دار بوده. بعضی از نقش دیگر دو زن را پیراهن بلند تا پشت پا نشان می دهد كه سر اندازی چادر مانندكه كوتاه بود به سر داشته و نمونه دیگری كه نشان می دهد بانوان مادی جامه های بلند چین دار با آستین های گشاد می پوشیده اند.زنان در دوره تیموریانتوضیح عکس: از دوره تیموریان كم كم سبك مغولی كاسته شد و سبك های ایرانی جای آن را گرفت . تن پوش های تنگ و چسبان جای رداهای گشاد پیشین را گرفتند . قبای رویی اغلب سرار باز می ماند و بلندی پیراهن زیرین نمایان بود .(كمر بند دوباره رواج یافت و عمامه جای كلاه سلجوقی را گرفت ) پیراهن ها آستین بلند بود و تن پوش های رویی آستین كوتاه یا بی آستین بود . دستارهای زنانه نیزدر این دوره ساده بود و گاه از پشت سر آویزان می شد . زنان در بیرون خانه چادر سفید بر سر داشتند كه صورتشان را در پشت توری سیاهی بافته شده از موی اسب (پیچه)مخفی بود.نوع دیگر روبنده نقابی كوچك و سفید بود كه تنها دهان و چانه را می پوشاند. زنان در دوره اشكانیانتوضیح عکس: پس از دوران بسیار كوتاه سلوكی ها كه اندك تاثیری از فرهنگ یونانی در فرهنگ ایرانی دیده می شود دوران 470 ساله اشكانی فرا می رسد كه به دلیل دشمنی ساسانیان قسمت اعظم مظاهر فرهنگ و تمدنشان از بین رفته. با توجه به مدارك كمی كه در دست است لباس زنان اشكانی عبارت بوده از پیراهن بلند و چین دار با آستین بلند و كمربندی كه بر روی لباس بسته می شده ...

  • بررسي پوشاك زنان ايران از باستان تا قاجار

    بررسي پوشاك زنان ايران از باستان تا قاجار آنچه در مجموعه ی پوشاک مردم یک گروه اجتماعی یایک قوم وجامعه اهمیت دارد :یکی الگوهای فرهنگی است و ديگري نقش و عملکردی است که برخی تن پوشها درزمینه های گوناگون فعالیتهای اجتماعی ،فرهنگی ،شغلی ودر مناسک و مراسم آیینی و دینی ایفا می کنند. همانگونه که زبان، مردم گروههای کرد ولر و بلوچ و ترکمن و فارس را ازیکدیگرجدا می کند، لباس نیزچنین نقشی دارد وهمان طورکه می توان باتغییرزبان یک قوم هویت قومی یافرهنگی مردم آن قوم را تغییرداد واز میان برد ازراه تغییرلباس اقوام نیزمی توان هویت زدایی کرد . لباس زنان دردوران مادهاوهخامنشیان: آنها معمولا لباسی چین داروپرحجم به تن  می کردند وزنان بالاپوشی چون چادرامروزی که سروگردن رامی پوشانید به سرمی کردند . لباس زنان دردوره اشکانیان : ظاهرا لباس آنها مرکب ازتن پوشی است پرچین وبلندباکمربندی درناحیه ی کمرکه برروی قوزک پاها همراه باچینهای ظریف وفراوان می افتاد.جزء دیگرلباس زنان پوششی بودکه عقب سررامی پوشانید. لباس زنان دردوران ساسانیان : . لباس  بانوان شامل پيراهن بلند و گشادي بوده با آستين هاي بلند يا كوتاه كه معمولا در انتهاي پيراهن پارچه ي پرچيني را مي افزودند و آن را از پيراهن هاي ساده و بلند پارتي مجزا مي ساخت. روي پيراهن پوششي استفاده مي شد كه از روي شانه چپ رد مي شد يا گره مي خورد. لباس بعد از ورود اسلام : بعد از ورود اسلام در اواخر دوره ساسانیان تن پوش ایرانیان تحت تاثیر عربها قرارگرفته و این دوره رابه دوره عربی – ایرانی می شناسیم.که به دوران امویان وعباسیان تقسیم می شود . لباس زنان دراین دوره عبارت بود ازشلواری گشادوپهن ویا به جایش دامنی بلند که روی آن یک پیراهن بلندتا سرزانوان می پوشیدند اغلب  کمربندی روی این لباسها می بستند وروی همه ی این ها روپوشی سراسری می انداختند وبرسرنیز دستمالی می بستند. بعداز دوره عربي – ايراني نوبت به حکومت  غزنویان ،سلجوقیان وخوارزمشاهیان می رسدکه به حکومت ایرانی – ترکی نامیده می شود . لباس زنان دراین دوره  تحت تاثیر حکومت ترکها قرارگرفته  و سرپوشها شامل  تاج یا کلاه ودستار (پارچه ای که بصورت عمامه  دورسرپیچیده شده وبه طرف بالانوک تیزمی شود  ادامه ی این دستار از پشت آن پایین می آمد وسپس ازروی یکی ازشانه می گذشت)/ سربند(نواری که به دورسرسروبرروی پیشانی بسته می شد ) دوران حکومت مغولها  :هرگونه بحث قاطع و مطمئن  راجع به لباس این دوره مشکل است درواقع از این دوران  پوشاک ومنسوجات بسیارکمی به جامانده است.  لباس زنان دردوران تیموریان : تن پوش هاي تنگ و چسبان جاي رداهاي گشاد پيشين را گرفتند ...

  • تیموریان

    تیموریان از وضعيت قاليبافي ايران در دوران حكومت ايلخانيان مغول كمتر اطلاعي بدست رسيده و بديهي است با توجه به اوضاع نابسامان سياسي در آن زمان مجالي براي گسترش جغرافياي قاليبافي و با شكوفايي آن وجود نداشته است. اما استنباط مي شود به لحاظ وجود سنت گرايي و وجود ضوابط مشخص در طراحي فرش و ساير منابع همچون كاشي كاري، تمام طرحها و نگاره هاي فرش متأثر از دوران قبل يعني هنر سلجوقي باشد. بنابراين شايد بتوان گفت دوران قاليبافي در عصر مغولان يكي از موارد خاصي است كه احتياج به مطالعات بيشتر دارد اما بدون ترديد با توجه به سوابق قاليبافي در اغلب مناطق ايران و از طرفي وجود صنعت نساجي نسبتاً پيشرفته، به احتمال قريب به يقين قاليبافي ايران در عهد مغولان اگر چه دچار ركود گرديد اما هيچ گاه عوامل اضمحلال آن به طور كامل فراهم نگرديد. در اين زمان زري دوزي روي پارچه هاي ابريشمي در كرمان رواج داشته و گيلان و طبرستان از مراكز مهم پرورش ابريشم و بافت پارچه هاي ابريشمي بوده اند. همچنين ساير هنرهاي ايران همچون معماري، فلزكاري، سفال و ... در دوران حكومت ايلخانيان مغول همچنان ادامه يافت و ما امروز نمونه هاي خوبي از انواع آنها را شاهد هستيم. شايد دوران حكومت تيموريان كه بلافاصله پس از ايلخانان مغول بر ايران مسلط شدند از مهمترين تحولات تاريخ هنري ايران باشد كه در ميان آن فرش بافي تيموري خود جاي بحث و مطالعه فراوان دارد. خوشبختانه علاوه بر نقاشي هاي زيباي مينياتور بر جاي مانده از دوران حكومت تيموريان كه در اغلب آنها سه جهت ترسيم دقيق فرش مي توان به وجود اين دست آفريده هنرمندان ايران در آن زمان تأكيد داشت به بركت وجود تعداد معدودي از فرشهاي آن زمان كه در موزه ها موجود است مي توان بررسي دقيقي بر روي ويژگي هاي بافت و بالاخص طرحهاي آنها انجام داد . نمونه اي از اين فرشها تكه اي است كه در موزه بناكي (Benaki) يونان نگهداري مي شود. متخصصان اين قطعه را به آذربايجان و آسياي صغير نسبت داده اند. نوع گره اين قطعه از نوع متقارن (تركي) است، وجود گره تركي هيچگاه دليل بر منشأ تركي فرش ندارد و فرشبافي آسياي صغير متأثر از سنت فرشبافي شمال غربي ايران است اما مهمترين مسئله در بررسي اين فرش نقش آن است كه به طور شكسته بوده، با طرح فرشهاي امروز آذربايجان و حتي قفقاز وجه اشتراك دارد. البته پاره فرشهاي كهنه تري هم در ساير موزه ها و مراكز مطالعاتي باقي مانده است اما وجه اشتراك اغلب اين بافته ها و فرشهايي كه در تابلوهاي مينياتور تيموري باقي مانده طرح ويژه اي است كه امروزه از مباحث خاص هنرهاي تزييني مي باشد.  خطوط شكسته و بعضاً منحني با تركيبي خاص كه امروزه ...