لباس ترک درکرج

  • آواز خوانی خواننده زن ترکیه ای درکرج!

    آواز خوانی خواننده زن ترکیه ای درکرج!

      حضور خواننده جنجالی ترکیه در کرج+عکس گفتنی است، ابرو گوندوش تاکنون سه بار ازدواج کرده که اولین بار ازدواج وی در سن 16سالگی صورت پذیرفته و در دومین ازدواج پس از طلاق با یک وکیل دادگستری ازدواج می‌نماید اما به دلایل نامعلومی از وی نیز جدا شده و اکنون در سن 36سالگی درحالیکه با همسرش نزدیک ده سال اختلاف سنی دارد زندگی با رضا ضراب را برگزیده است. البرز: در حالی ‌که هنوز حاشیه‌سازی‌ها بر سر ازدواج خواننده مشهور و جنجالی ترکیه با یک تاجر ایرانی به پایان نرسیده است، یک خواننده ترک به همراه همسرش هم‌اکنون در کرج به سر می‌برند.چندی پیش موضوع ازدواج «ابرو گوندوش»، خواننده 36ساله ترکیه‌ای، با تاجرزاده 27ساله ایرانی به تیتر نشریات و رسانه‌های ترکیه‌ای تبدیل شد به گونه‌ای که ازدواج این دو، به یکی از پرحاشیه‌ترین ازدواج‌های هنری در سال‌های گذشته تبدیل شد.در این خبرها آمده بود: رضا ضراب، تاجرزاده مشهور ایرانی ـ که از دوران کودکی در ترکیه به سر می‌برد ـ به رغم مخالفت خانواده‌اش، با خواننده حاشیه‌ساز استانبول ازدواج کرد. مذهبی بودن خانواده مشهور ضراب، موجب شده بود تا پدر و مادر رضا ضراب، با این ازدواج مخالفت کنند اما با تماس مادر رضا با ابرو گوندوش، این مخالفت تبدیل به موافقت گردیده و او برای عروس آینده‌اش آرزوی خوشبختی می‌کند. این تصویر رضا و ابرو را پیش از ازدواج در ترکیه نشان میدهد با این حال ازدواج این دو در نهایت آرامش و با حضور تنها هشت نفر از نزدیکانشان برگزار می‌شود که به رغم تصاویر منتشره از این خواننده ترک، وی در روز ازدواجش ترجیح می‌دهد از یک لباس بلند سفید استفاده کند.آنها پس از ازدواج و سفر سه روزه‌شان، خانه‌ای را  در Kemerburgaz به قیمت ده هزار لیر ترکیه اجاره کرده و با هزینه کردن یکصد هزار لیره، آن را تجهیز می‌کنند تا بتوانند زندگی‌شان را آغاز کنند، اما به دلایل نامعلومی آنها از کرج سر درآورده‌اند.رضا ضراب و تازه عروس خانواده، به تازگی با سفر به ایران، در کرج حاضر و در خانه خواهرش سکونت پیدا کرده‌اند.ضراب و این خواننده ترک، تاکنون در برخی محافل غیر رسمی نیز حضور یافته و تعدادی از رستوران‌های تهران و کرج، میزبان این زوج بوده‌اند. در این تصویر، ابرو گوندوش در چهره‌ای متفاوت در یکی از رستوران‌های رجایی‌شهر کرج دیده می‌شود. رضا ضراب،  متولد تبریز است در سال  1362 است و هم اكنون 27 سال سن دارد. در زمان جنگ خانواده ضراب به دوبی رفته و رضا پسر کوچک خانواده در ترکیه مانده و آنجا به فعالیت می‌پردازد كه پس از چند سال، حسین ضراب پس از بازگشت به ایران، کارخانه فولاد سازی تیکمه داش را تاسیس ...



  • آدرس دکتر رزینا بشارتی زاده

    آدرس: تهران - منطقه ۳ - آفریقا (جردن) - بالاتر از جهان کودک - برج نگین - واحد ۴۰۳ ۱۹۶۹۷کد پستی تلفن: ۸۸۷۹۷۳۷۵

  • ابرو گوندوش درکرج!

    ابرو گوندوش درکرج!

    حضور خواننده جنجالی ترکیه در کرج و حاشیه های آن! در حالی ‌که هنوز حاشیه‌سازی‌ها بر سر ازدواج خواننده مشهور و جنجالی ترکیه با یک تاجر ایرانی به پایان نرسیده است، یک خواننده ترک به همراه همسرش هم‌اکنون در کرج به سر می‌برند.چندی پیش موضوع ازدواج «ابرو گوندوش»، خواننده 36ساله ترکیه‌ای، با تاجرزاده 27ساله ایرانی به تیتر نشریات و رسانه‌های ترکیه‌ای تبدیل شد به گونه‌ای که ازدواج این دو، به یکی از پرحاشیه‌ترین ازدواج‌های هنری در سال‌های گذشته تبدیل شد.در این خبرها آمده بود: رضا ضراب، تاجرزاده مشهور ایرانی ـ که از دوران کودکی در ترکیه به سر می‌برد ـ به رغم مخالفت خانواده‌اش، با خواننده حاشیه‌ساز استانبول ازدواج کرد. مذهبی بودن خانواده مشهور ضراب، موجب شده بود تا پدر و مادر رضا ضراب، با این ازدواج مخالفت کنند اما با تماس مادر رضا با ابرو گوندوش، این مخالفت تبدیل به موافقت گردیده و او برای عروس آینده‌اش آرزوی خوشبختی می‌کند. این تصویر رضا و ابرو را پیش از ازدواج در ترکیه نشان میدهدبا این حال ازدواج این دو در نهایت آرامش و با حضور تنها هشت نفر از نزدیکانشان برگزار می‌شود که به رغم تصاویر منتشره از این خواننده ترک، وی در روز ازدواجش ترجیح می‌دهد از یک لباس بلند سفید استفاده کند.آنها پس از ازدواج و سفر سه روزه‌شان، خانه‌ای را  در Kemerburgaz به قیمت ده هزار لیر ترکیه اجاره کرده و با هزینه کردن یکصد هزار لیره، آن را تجهیز می‌کنند تا بتوانند زندگی‌شان را آغاز کنند، اما به دلایل نامعلومی آنها از کرج سر درآورده‌اند.رضا ضراب و تازه عروس خانواده، به تازگی با سفر به ایران، در کرج حاضر و در خانه خواهرش سکونت پیدا کرده‌اند.ضراب و این خواننده ترک، تاکنون در برخی محافل غیر رسمی نیز حضور یافته و تعدادی از رستوران‌های تهران و کرج، میزبان این زوج بوده‌اند.   در این تصویر، ابرو گوندوش در چهره‌ای متفاوت در یکی از رستوران‌های رجایی‌شهر کرج دیده می‌شود. رضا ضراب،  متولد تبریز است در سال  1362 است و هم اكنون 27 سال سن دارد. در زمان جنگ خانواده ضراب به دوبی رفته و رضا پسر کوچک خانواده در ترکیه مانده و آنجا به فعالیت می‌پردازد كه پس از چند سال، حسین ضراب پس از بازگشت به ایران، کارخانه فولاد سازی تیکمه داش را تاسیس می‌كند. این كارخانه هم اكنون به نام وی  است و همچنان به فعالیت خود ادامه می‌دهد.مدیر عامل این كارخانه، حسین ضراب و رئیس هیأت مدیره كارخانه نیر رضا ضراب است. آگهی تأسیس کارخانه كلا به نام خانواده ضراب می‌باشد. خانواده رضا ضراب یك خانواده كاملا مذهبی  هستند و كل اعضای خانواده پیرامون شغل تجارت كم و بیش ...

  • نشانه‌های وسواس

    نشانه‌های وسواس گرچه انواع افکار و رفتارها در اغلب موارد از شخصی به شخص دیگر فرق می‌کند، بعضی از الگوها مشترک هستند. به عنوان مثال ، مبتلایان به وسواس امکان دارد در وارسی‌های مکرر درگیر گردند. این عمل ممکن است به صورت وارسی درها و کلیدها جهت کسب اطمینان ، خاموش کردن همه وسایل ، قرار دادن کلیدها در مکان خاص و از قبیل آنها باشد. بعضی از مردم ممکن است بصورت افراطی از طریق دست شستن و تمیز کردن مکرر از میکروب‌ها اجتناب نمایند.بعضی از مردم ممکن است تشریفات رفتاری ویژه‌ای در مورد فعالیت‌های روزمره داشته باشند، از قبیل: پوشیدن یا در آوردن لباس به شیوه و نظم خاص ، وارد شدن یا ترک کردن خانه یا اتاق به شیوه‌ای معین ، سعی در تکرار (یا اجتناب از تکرار) یک عمل یا فکر خاصی به تعداد مشخص جهت بدست آوردن خوشبختی و غیره. در بعضی موارد رفتارهای مرتبط با سایر اختلال‌ها ، از قبیل بی‌اشتهایی عصبی ، پراشتهایی و جنون موکندن (کندن موها ، کندن مژه‌ها) می‌توانند کیفیت وسواس به خود بگیرند.خیلی مهم است که به این نکته توجه داشته باشید که بسیاری از مردم بعضی از الگوهای رفتاری و فکری فوق را در دوره‌ای از زندگی خود تجربه می‌کنند، بدون اینکه به اختلال وسواس فکری – عملی مبتلا باشند. به عنوان مثال ، وارسی درها جهت ایجاد امنیت بیشتر و یا شستن دست‌ها بعد از مواجه شدن با میکروب‌ها امری طبیعی است. آیا هر نوع توجه به پاکیزگی نشانه وسواس است؟ نشان دادن درجاتی از پاکیزگی و توجه به جزئیات متناسب به نظر می‌رسد و حتی به هنگام رشد و بالغ شدن به عنوان نشانه‌هایی از بلوغ در کودکان در نظر گرفته می‌شود. همین طور ، هر کسی یک شیوه و اسلوب برای انجام کارهای خود دارد. فقط زمانی که افکار و رفتارها به طور افراطی مکرر بود ، و یا به جای کمک ، در فعالیتهای روزمره زندگی تداخل کرد، باید به اختلال وسواس مظنون بود. بنابراین ، افراد دارای اختلال وسواس زمان زیادی را صرف انجام تشریفات یا اجتناب از رفتارهای (خاص) می‌کنند، طوری که مسائل مهم زندگی‌شان مورد غفلت قرار می‌گیرد.آنها آن‌قدر زمان صرف بهداشت شخصی خود می‌کنند که از کلاس جا می‌مانند. آنها ممکن است آنقدر نگران میکروب و آلودگی باشند که از صرف غذا در سالن غذاخوری و به همراه دوستان‌شان خودداری نمایند. آنها همچنین ممکن است به خاطر ترس و شرمندگی از فاش شدن نشانه‌های وسواسی‌شان در پیش دیگران از فعالیتهای اجتماعی خودداری کنند. دریافت کمک اگر شما فکر می‌کنید که خودتان و یا کسی که شما می‌شناسید، از اختلال وسواس رنج می‌برد (می‌برید) با یک متخصص بهداشت روانی مشاوره نمایید. اختلال وسواس فکری ـ عملی، ...

  • خرافه و خرافه ستیزی

    بسم الله الرَّحمن الرَّحیمØ     مقدمهرسول خدا(ص) فرمود:"هر کس بر روی فرد بدعتگزار تبسم کند او را در انهدام دین یاری کرده و هر کس که صاحب بدعت را بترساند خداوند قلب او را مملو از امن و ایمان می کند"[1]و در حدیث دیگری فرمود:" در هنگام ظهور بدعت ها بر علما واجب است علم خود را آشکار کرده و در رد بدعتها بکوشند"[2]و به دلیل خطری که بدعتگزار برای جامعه بشری دارد و انسانی دروغگو می باشد که عامداً و عالماً به نشر اباطیل و تخریب دین می پردازد و زبان گفتگو را نمی فهمد. رسول خدا درباره ایشان فرمود: "خون بدعتگزار هدر است و قتلش واجب"[3]اگر صدمات و خسارات وارد شده و جنگها و خون ریزی هائی که توسط فرق ضّاله و منحرفه و بدعتگزار متصوفه، اسماعیلیه، بابیه و بهائیت و وهابیّت را در تاریخ بنگریم می توانیم به عمق فاجعه و خطرات بدعتگزاران برای جامعه بشری پی برده و معنا و علت این همه تحذیر و هشدار رسول خدا(ص) را علیه بدعتگزاران دریابیم(کشتار و جنایاتی که وهابیون در نجف و کربلا و بهائیان در همدان و قزوین به راه انداختند، قلم از نوشتن آن شرم دارد).بدعتگزار در دین مانند موریانه دین را از درون تهی و آرام آرام متلاشی می کند به شکلی که انسان بعد از مدتی می فهمد دین از درون تهی گردیده و از آن  فقط پوسته ای باقی مانده و حقیقت آن نابود شده است. مانند زمانی که مسلمانان چشم بر بدعت های پس از پیامبر بستند اما وقتی چشم باز کردند دیدند همان دینی که برای نجات بشریت آمده بود و عربها را از حضیض ذلت و پستی و دنائت و نظام برده داری و دختر کشی به اوج عزّت و آزادی رسانده بود خود تبدیل به غل و زنجیری خطرناک تر برای اسارت انسانها در دست بنی امیه و بنی مروان شده است. زنجیرهایی که هیچ راهی برای گشودن آنها نبود جز آنکه انفجاری تاریخی در عاشورا آنها را از هم بگسلد و حقیقت دین را از زیر خروارها بدعت و خرافات و پیرایه هایی که به دین بسته بودند آزاد کند. به همین دلیل است که رسول خدا(ص) فرمود: " ایها الناس، لانبیّ بعدی، ولا سنّة بعد سنتیّ فمن ادعی ذلک فدعواه و بدعتة فی النار، و من ادعی ذلک فاقتلوه"[4]ای مردم هیچ پیامبری پس از من نخواهد آمد و هیچ سنتّی بعد از سنّت من نمی باشد و هر کس چنین ادعایی کرد او و بدعتش در قعر جهنم است و باید او را کشت.افراد سوداگر و سودجو که همیشه به دنبال منافع شخصی خود بوده از هر چیزی سوء  استفاده کرده و می کنند مانند: پزشکان سوداگر و بی رحم مانند سیاستمداران خائن مانند پرچمداران حقوق بشر در جهان که زیر لوای پرچم آزادی و دفاع از حقوق زن بیشترین جنایات را علیه بشریت مرتکب شده و خونین ترین جنگها را به راه انداخته و کشورها را اشغال کرده و می کنند؛ دین ...

  • تعریف قتل شبه عمد در پرونده قتل جوان کرجی در مترو

    پایان سال 84 و درحالیکه روزنامه ها آخرین روزکاری خود را پشت سرمی گذاشتند شعبه پنجم دادگاه ویژه روحانیت مبادرت به صدور رائی نمود که در پی انتشار رأی مباحث مختلفی درگرفت اصل موضوع این است که درسال 84 درگرمای انتخابات نهمین دوره ریاست جمهوری درایستگاه متروی کرج جوان 20 ساله ای به ضرب گلوله فردی کشته شد پیرامون این فرد شایعات مختلفی درگرفت، عده ای او را عضوستاد انتخاباتی یکی از نامزدهای انتخاباتی نامیدند، عده ای او را مسئول حراست نیروی انتظامی کرج و چند شایعه دیگر که به لحاظ غیرواقعی بودن این شایعات از ذکرآن خودداری می شود. هرچه بود فردضارب خود را- ضابط عام قوه قضائیه – معرفی کرد شاهدان عینی می گویند ضارب بعد از تیراندازی و قتل جوان کرجی به سرعت به اتاقک نگهبانی مترو رفت و دقایقی بعد نیروهای انتظامی به محل حادثه رسیدند، فرمانده نیروی انتظامی کرج که نخستین فرد رسمی ای بود که می بایست به شایعات پایان بخشد متأسفانه خود باعث بروز شایعات شد. وی ضارب را از روحانیون عضونیروی انتظامی معرفی کرد و در اولین مصاحبه گفت ... وقتی پلیس ( منظور ظارب است ) قصد داشت از مقتول بازرسی بدنی کند به یکباره متواری می شود [ مقتول ] بعد از طی کردن مسافتی پلیس به او چند مرتبه دستورایست می دهد اما مقتول توجهی نمی کند و بالاخره این پلیس درتعقیب و گریزی او را دستگیر می کند ولی بازهم مقتول درحین دستگیری قصد فرار داشت ... در کشمکش شدیدی که بین پلیس و مقتول با یکدیگر روی می دهد و دقایقی به طول می انجامد ناگهـان تیری از اسلـحه خارج و به مقتـول اصـابت و فوت می کــنـد ( روزنامه اعتماد ملی شماره 49 ) بنا به گفته رئیس پلیس کرج، درواقع تعقیب و گریزی بین مقتول و پلیس اتفاق می افتد و مقتول دستگیر می شود و درتقلائی که ظاهراً بین پلیس و مقتول درمی گیرد لابد اسلحه خود به خود از ضامن خارج و درست به نیمه صورت مقتول می خورد و مغز او را متلاشی می کند. هرچند بعد از آن روزنامه ها از قول منابع موثق که همیشه نام آنان پنهان می ماند سوابق شرارت جوان مقتول را بیان داشتند و حتی نایلون مشکی رنگ دردست او را مواد مخدرعنوان کردند و وی را از افراد شرورکه مکرراً مزاحم بانوان می شده یاد کردند اما نایلون مشکی رنگ دست جوان مقتول جز داروهای مادرش که درکرج پیدا نشده بود و به اجبار به داروخانه هائی که داروی خاص – می فروشند و عمتاً در تهران مستقر می باشند و نئون زیبائی تحت عنوان – داروهای نایاب- یا- داروهای خاص – این داروخانه ها را از دیگردواخانه ها متمایز می کند، چیزدیگری نبود البته این داروها درگیرودارقتل جوان از بین رفت. دراین نوشتارقصد آن ندارم که به واقعه دردآورقتل جوان ...