قیمت حلبی
زندگی در قوطی حلبی به واقعیت تبدیل شد + عکس
به زودی می توان در نقاط مختلف جهان شاهد رویش خانه های قوطی حلبی در گوشه و کنار شهرها بود زیرا "الکساندر مرگولد" از شرکت معماری فیلادلفیا با توجه به کمبود خانه های مسکونی ارزان قیمت... به زودی می توان در نقاط مختلف جهان شاهد رویش خانه های قوطی حلبی در گوشه و کنار شهرها بود زیرا "الکساندر مرگولد" از شرکت معماری فیلادلفیا با توجه به کمبود خانه های مسکونی ارزان قیمت در سرتاسر آمریکا ایده ای خلاقانه را به منظور ساخت خانه های پیش ساخته ارائه کرده که به قوطی حلبی های ذکر شده ربط دارند.ایده وی ساختن خانه هایی پیش ساخته با استفاده از سوله های خشک کن کشاورزی است که برای خشک کردن دانه ها مورد استفاده قرار می گیرند.این خانه های قوطی مانند که مرگولد از آنها به عنوان نماد چشم اندازهای آمریکایی یاد می کند به راحتی قابل خریداری و قابل نصب بوده و فضایی در حدود 186 متر مربع را برای زندگی در اختیار افراد قرار خواهد داد.خانه های قوطی شکل یک یا دو طبقه خواهند داشت و فرد می تواند گلخانه سقفی یا انباری را به صورت انتخابی برای آنها سفارش دهد. همچنین امکان اتصال پیدا کردن قوطی ها به یکدیگر نیز وجود داشته و فرد می تواند متناسب با زمینی که در آن قصد ساختن خانه دارد، چند دستگاه از این خانه های پیش ساخته قوطی شکل را خریداری و نصب کند. بر اساس گزارش سی ان ان، این طرح خلاقانه تا کنون توجه مشتریانی از نبراسکا تا کانادا را به خود جلب کرده است و شرکت معماری فیلادلفیا نیز هم اکنون در حال مطالعه بر روی ایده استخرهای درون قوطی به سر می برد. گردآوری:گروه سبک زندگی سیمرغ
شهر حلبی ( قسمت دوم )
خوب امیدوارم که امروز اینقدر حرف نزنم که مجبور شم به سه قسمت افزایشش بدم ولی خوب چه کنم که خیلی حرف دارم! خوب رسیده بودم به در خروجی این در کاملا پشت معبد بود یعنی در واقع جهت مقابل درب ورودی وقتی که از در خارج شدم یهو نور خورشید بد جوری زد توی چشمم اخه داخل خیلی تاریک بود اولش نمیتونستم جایی رو ببینم ولی وقتی که چشمم عادت کرد یه لحظه موندم ! گفتم برای همینه که ۱۷۰ سال ساخت این معبد طول کشیده! تمام دیوار خارجی معبد پر از کنده کاری از خدایان مختلف بود فکر کنید که هندو چند تا خدا داره؟! همه خداها بودن همشون و همه داستانهاشون همه داستانهایی که من شنیده بودم و اونهایی که نشنیده بودم! چند تا از عکسها و توضیحات بعضی قسمتهای این معبد رو در مطالب اعتقادات مذهبی و خدایان گذاشته بودم که این دفعه چونکه عکس زیاده دوباره اونها رو نمیذارم اگه که دوست دارید یه سر بزنید جالب هستن مخصوصا مطلب گانش که در قسمت خدایان گذاشتم که توی همین معبد دیدم ! خوب حالا این قسمت رو ترجیح میدم از روی عکس براتون بگم اول عکس زیر رو ببینید : این صحنه خارجی معبد است این معبد از بالا به شکل یک ستاره است همونطور هم که معلومه بعضی قسمتها فرو رفته هستند که همون قسمتهای فرو رفته ستاره رو نشون میدن تمام این دیوارها از بالا تا پایین نقوش خدایان و البته داستانهاشون است مثل نقاشیهای مربوط به داستانهای شاهنامه دقیقا همونجوری فقط اینها همه سنگ هستند سنگهای یک تیکه که به این صورت تراشیده شده اند! این هم یه عکس نزدیکتر : توی این عکس اگر که به شیار های پایین نگاه کنید میبینید که چه شیارهای عمیقی هستند این شیارها در واقع داستانها رو از هم جدا کردن در واقع به فرض اولین ردیف دور تا دور معبد کل داستان گانش رو میگه که از درب ورودی شروع میشه و در طرف دیگه در تموم میشه! و ردیف بعدی یک داستان دیگه! همونطور که در عکس میبینید خدا یا همون پادشاه ( فکر کنم شیوا بود ) در وسط نشسته و در دوطرفش محافظانش قرار دارن که دو حیوان کاملا شبیه به هم هستند این حیوان یک موجود عجیب الخلقه است! عکسش رو از نزدیک ببینید: این حیوان در واقع تشکیل شده از چندین حیوان مختلف است اگر که دقت کنید میبینید که دم طاووس . خرطوم فیل . سم های گاو . بدنی شبیه گراز . چشمان میمون و دهان اسب ابی همه در این حیوان جمع شده اند! توی این عکس اگر که به اطراف حیوان دقت کنید انسانهای کوچکی دیده میشوند که همه با تیر و کمان و نیزه برای محافظت از خدا اونجا ایستادن و همینطور هم خدایان کوچکتری که روی حیوان سوار هستند! راهنما میگفت هر کدوم از صحنه ها ۱ روز وقت لازم دارن که همه داستانهاش رو برات بگم ...
حلبی!!!
یک حلبی را سوراخ سوراخ کرده و چوب جعبه های میوه را توی حلبی می سوزاند تا گرم شود. صورتش را نتراشیده و شلوار کهنه اش زانو انداخته. روی یک جعبه ی میوه کنار حلبی نشسته و دستهایش را دو طرف آتش گرفته و روی آسفالت میدان یادبود خیره شده به طوری که چشمهایش از حالت عادی گشادتر شده اند. شبها از ساعت ده به بعد که خیابانها خلوت می شوند می آید اینجا و دست فروشی می کند. لباس می فروشد. لباسها را روی لبه های اتاق وانت پیکان مدل پایینش پهن کرده. امشب کسی سراغی از لباسهای از مد رفته ی دست فروش بازنشسته نمی گیرد. با خودش می گوید:" هوا امشب یه خورده سرده که زنها نمی تونن شوهراشونو قانع کنن که وایسن و بیان لباس بخرن." اما با این حال برای هر ماشینی که یک نیش ترمز می زند چشم می مالد که شاید مشتری باشد. دخترهایش از این لباسها برای شب عید نمی پوشند. اصراری هم ندارند که پدرشان برای آنها لباس بخرد اما خجالت زن و بچه چیزی نیست که ارتباطی به گفتن یا نگفتن کسی داشته باشد. با خودش می گوید:" دخل امشبم پنجاه تومن بشه میرم خونه" درحالی که هنوز بیست تومان هم لباس نفروخته. چوبهایش دارند تمام می شوند. میرود توی ماشین و سیگاری دود می کند. پر از فکر و ناامیدی. کنار حلبی سیاه و سوخته بر می گردد. نگاهی به ساعتش می کند. ساعت از دوازده رد شده. جعبه ای که روی آن نشسته بود را هم می شکند و دانه دانه چوبها را توی حلبی می اندازد. همه جا سوت و کور شده. کم کم صدای کش کش رفتگرشهرداری هم به گوشش می رسد و مرد، با همان نگاه خیره و چشمان گشاد به مجسمه ی یادبود دو سرباز وسط میدان خیره شده در حالی که باد ملایمی به پرچم نخ نخ شده ای که در دست سربازهاست می وزد و او پولی کمتر از بیست تومان توی جیبش دارد...
جملات ناب در قالب عبرت
جملات ناب در قالب عبرت * کشوری که به علم و دانشگاهش ارزش ندهد همیشه باید عقب گرد داشته باشد و جزو کشورهای جهان چهارمی و سومی باشد. * کشوری که استاد تمام دانشگاهش زیر قرض های بانکی است، کشوری که استادانش باندازه یک کارمندبانک یا یک حسابدار کارخانه سیمان(و....) حقوقش نباشد نباید به فکر پیشرفت باشد. * کشوری دانشجویانش نمی توانند کتاب برای تحصیل تهیه کنند از بس که قیمت کتابها افزایش یافته انتظار پیشرفت نباید داشته باشد. * کشوری که به جای مجهز کردن تجهیزات و امکانات دانشگاه هایش هر روز در هر کوچه و بازار یک دانشگاه میزنه نباید انتظار دور زدن تحریم ها رو داشته باشد. * کشوری که بهترین درس خوانانش هم سطح اراذل اوباش می شوند و هر دو مدرکدار لیسانس و ... نباید انتظار فرستادن فضانورد به فضا باشد. * کشوری که در آن حلبی هایش به قیمت اتومبیل های تمام اتوماتیک غربی ها به دست ملتش می رسه نباید به پیشرفت فکر کند. * کشوری که صداوسیمایش صبح تا شب در سریالش از امکانات خارجی بهره می برد و مبلغ تولیدات آن هاست مثل اعراب جاهل در جاهلیت می ماند. (آیا نمیشود بازیگر به جای سوار به سوزوکی به سمند ایرانی سوار شود) * اما تحریم خیلی چیزهارو رو کرد: روزی احمدی نژادی ها می آمدند پشت تریبون و فریاد می زنند ما فلان چیزو تولید کردیم، فلان دارو رو ساختیم و... پس چی شد؟ تحریم ها به ما نشان داد حتی ما عرضه ساختن یک پیچ هم نداریم اگر داشتیم چرا پراید هفت میلیونی بشه ۲۴ میلیون تومان. چرا یک شبه قیمت ماشین ها زیرورو بشه. چرا یک شبه دارو پیدا نشود( شیاف دیکلوفناک یک شبه ته بکشه) ******************************* احیای پیکان با نام پیکان جدید از سال ۴۸ تا ۹۳ بازهم پیکان. دو تا جاشو عوض کردند مثلا خلاقیت نشون دادند تا به ملت قالبش کنند خدا می دونه چند میلیون تومان؟ یه روزی دولت خاتمی می گفت ماشین تندر ۹۰ یا همان ال ۹۰ برای اقشار کم درآمد و قیمتش حدود ۴ میلیون خواهد بود حالا بببینید به برج میلاد رسیده. آیا نمیشد به جای چندماشین زدن یک ماشین می زدیم درست و حسابی. پراید+ سمند+ پرشیا و... یک ماشین همتای ژاپنی اش یا آمریکائی اش. سوال: تحریم ها بر تولیدات داخلی اثر گذاشتند پس چرا قیمت تولیدات خارجی چند برابر شدند. سوال: تحریم ها بر قیمت ها اثر گذاشتند چون قیمت دلار هم افزایش یافت، پس چرا همین پرایدی که با ۲۴ میلیون تومان به این ملتی که همواره پشت دولتش بوده عرضه میشه با قیمت زیر سه میلیون چهار میلیون به همسایگانی چون عراق.( جالبه با همین قیمت هم استقبال نمی کنند). لیست قیمت های مورخه ۷/۲/۹۳ در روزنامه جام جم
لیست قیمت
لیست قیمت ذغال لیمو فله ( منقلی و قلیانی )قیمتها به تومان میباشد نوع ذغال لول دانشجویی مچ دستی ته کوره ای حبه مویزه درهم پرتقال خالص داراب(مرکبات جنوب درجه 1): مرکبات مخلوط جنوب: مرکبات جیرفتی: مرکبات شمالی: بلوط2: گلابی: به: انبه: سیب: آلبالو: اهر: گردو: توت: زردآلو: کنار: بادام: لیست قیمت ذغال کبابی نوع ذغال قیمت هر کیکو در تناژ مشخصات توضیحات موجودآجیلی چاهی1 1000 رطوبت متوسط بدون سرند طبق سفارشآجیلی چاهی2 1200 رطوبت کم یکبارسرند طبق سفارش آجیلی چاهی3 1450 بدون رطوبت دوبارسرند موجودسیب چاهی 1700 بدون رطوبت دوبارسرند موجود سیب لاخولگی 2400 بدون رطوبت دوبارسرند موجود جهت بازدید از آخرین قیمتهای بروز شده به سایت www.zoghaltps.comمراجعه کنید. ................................................................................... چند نمونه ذغال داریم؟ طریقه به عمل آمدن چوب؟ 1 - چاهی چیست ؟ ذغال چاهی ذغالی است که به صورت قطعه قطعه کردن چوب و سوزاندن آن در گودالی به قطر2 الی 3 متر و ارتفاع 3 الی6 متر ریخته و سر چاه را میپوشانند ،بدست می آید که با توجه به کیفیت ذغال بدست آمده فقط جهت استفاده کبابی بکار می رود که به دو طریق بعد از به عمل آمدن خاموش میشود ، یکی به صورت خاموش شدن با آب که قیمت پایین آن بدلیل آن است که وزن ذغال بدست آمده سنگین میشود و بعد از مدتی افت پیدا میکند و کیفیت آن پایین است و دوم اینکه بعد از به عمل آمدن ذغال را خفه میکنندکه کیفیت آن نسبت به ذغالی که با آب خاموش شده خیلی بهتر است که در نوع سوزاندن ذغالها از لحاظ کیفیت در درجه 3 قرار دارد. .2- لاخولگی چیست ؟ ذغال لاخولگی ذغالی است که به صورت قطعه قطعه کردن انواع چوب و سوزاندن ...
انحراف حقیقت به چه قیمت !!!!!!!!
چندي پيش در رسانه ملي برنامه شاخص با محوريت موضوع انجمن حجتيه پخش گرديد . گردآورندگان اين مجموعه به زعم خود ايراداتي را به انجمن وارد نموده بودند كه يك از آنها سخنراني مرحوم حلبي پيرامون جنگ تحميلي و مخالفت ايشان در حضور در جبهه ها بود . در زير متن كامل مصاحبه حجت الاسلام و المسلمين مرحوم حلبي در مورد برخي شبهات و اشكالات وارده به انجمن انجام شده تقديم مي دارد . اميد است اين مرقومه موجب روشن شدن حقيقت گردد . بسم اللّه الرّحمن الرّحيم الّلهم کن لوليک الحجة بن الحسن صلواتک عليه و علي آبائه في هذه الساعة و في کل الساعه ولياً و حافظا و قائداً و ناصرا و دليلا و عينا حتي تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فيها طويلا مجری: حضرت آقای حلبی اخیراً یک نوار سخنرانی در شهرستان مشهد از حضرت عالی منتشر شده، که این نوار خصوصاً بین ائمه جماعات و اهل منبر توزیع شده و معروف است که حضرت عالی بعد از نیمه شعبان امسال در شهرستان باختران منبر تشریف برده اید و در ارتباط با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران مطالب این نوار را بیان نموده اید، البته ماهیت نوار نشان می دهد که قسمت هایی از فرمایشات شما ضبط شده ومقدار زیادی از آن حذف گردیده است لذا خواهش می کنم که برای روشن شدن مطلب اصل قضیه این نوار را در ارتباط با بحثِ جهاد وجنگ و همچنین نظر مبارک تان را در مورد جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بیان فرمایید. آیت الله حلبی: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم* قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ* مَلِكِ النَّاسِ* إِلَهِ النَّاسِ* مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الخَْنَّاسِ* الَّذِى يُوَسْوِسُ فىِ صُدُورِ النَّاسِ* مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ*1 خدا را قسم می دهم به آیات مبارکات قرآن عظیم که همه ی ماها را در پناه امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف از هر گونه اشتباه و هر گونه خطری حفظ بفرماید و وساوس شیطانی وحوادث لفظانی را از همه ی ماها دور گرداند. دو موضوع را سؤال کردید که در نوار منتشره در مشهد مقدس ذکر شده است بنده تذکر بدهم: یکی موضوع بحث این حقیر راجع به جهاد در اسلام و دوم منبر رفتن من و راجع به جنگ تحمیلی عراق و ایران سؤال فرموده اید؛ اما جواب اول: بنده از سنه ی پنجاه و شش خورشیدی تا کنون در هیچ جا منبر نرفته ام، آخرین منبر من در دهه ی محرم سال پنجاه و شش بوده که راجع به امر به معروف نهی و از منکر و جهاد اسلام ده شب سخنرانی کردم خلاصه سخنرانی های آنجا هم ترغیب و تشویق مسلمانان، مخصوصاً شیعیان به این بود که تقویت قوه ی دفاعیه بنمایند و خودشان را آماده برای دفاع از دین و از وطن شان در مقابل کفار و ملحدین و مشرکین ...