قید چیست
قید چیست؟
در درس 14 با مفهوم قید آشنا می شویم. خیلی ساده و روان می توانیم قید را این طور بیان داریم که: ساختمان قید ساده مرکّب اقسام قید از لحاظ نقش مختص مشترک اقسام قید از لحاظ معنى و کارکردقید کلمه اى است که معمولا فعل و گاه کلمات دیگر را به مفهومى مقیّد مى سازد و به این ترتیب، در باره آن توضیح مى دهد. قید، بر خلاف انواع دیگر کلمه، از طرفى نوع است و از طرفى نقش. آن جا که به جایگاه صرفى کلمه نظر داریم، آن را از نوع قید مى نامیم و آن جا که به جایگاه نحوى مى نگریم، آن را داراى نقش قید مى دانیم. قید داراى ساخت یا ساخت هاى ویژه نیست. البتّه مى توان گفت که واژه هاى عربى تنوین دار معمولا در زبان ما قید هستند: «اگر ما مطلقاً مطابق فضیلت رفتار کنیم، اجباراً دستور عقل را به کار برده ایم.» نکته نگارشى: در نوشته هاى امروز، بهتر است تا جایى که مى توانیم، از کاربرد قیدهاى تنوین دار خوددارى کنیم. البته برخلاف پندار برخى، استفاده از قیدهاى عربى تنوین دار نادرست نیست. آنچه نادرست است، افزودنِ تنوین به واژه هاى فارسى است. ساختمان قید ساده قیدی که یک واژ بیشتر نیست و نمی توان آنرا به جزء های معنی داری تقسیم کرد. پیرمرد ،آهسته به راه افتاد.(آهسته) مرکّب داراى چند جزء معنى دار یا ترکیبى از اجزاى معنى دار ومعنى ساز که همراه با هم یک مفهوم دارند. هرروز به کتابخانه میروم. (هرروز) اقسام قید از لحاظ نقشمختص قیدى که همواره نقش قیدى دارد و نقش دیگری را نمی پذیرد: البتّه، خوشبختانه، هرگز. اوهرگز دروغ نمی گوید.(هرگز) مشترک بعضی از اسمها یا صفتها یا کلمات دیگر گاهی در جمله نقش قیدی می پذیرند: خوب، تند، صبح. احمد شب به خانه برگشت.(شب اسم است که نقش قید زمان دارد.) اقسام قید از لحاظ معنى و کارکرد 1. زمان: امروز، در آن هنگام.... 2. مکان: این جا، آنجا.... 3. مقدار: یک کیلو، بسیار، کم ،زیاد... 4. حالت: آهسته، گریان،نالان.... 5. نفى: هرگز،اصلا، هیچ، نه... 6. استثنا: مگر، جز، وگرنه، غیر.... 7. تأکید: آرى، بى گمان، بلکه، راستى، ناچار، هرآینه، بى چون و چرا.... 8.کیفیت: خوب، به آرامی.... 9. استفهام: براى چه، آیا، چون، کى، چرا، چطور، چگونه.... 10.تاسف:افسوس ، متاسفانه.... 11.تعجب: چه عجب، عجبا... 12.شک و تردید:شاید... منبع : دانشنامه رشد
دستور زبان فارسی(قید)
قید کلمه ای است که چگونگی انجام یافتن فعل یا مفهوم صفتی یا معنی کلمه دیگری را به چیزی از قبیل زمان ، مکان ، حالت و... مقیّد می سازد . وقتی می گوییم ، « شهاب سخنرانی کرد .» شنونده می پرسد ؛ چگونه سخنرانی کرد ؟ درجواب می گوییم : شهاب خوب سخنرانی کرد . پس کلمه ی خوب چگونگی انجام یافتن فعل را نشان می دهد . باز شنونده می پرسد : کِی وکجا سخنرانی کرد؟ جواب می دهیم : شهاب امروز اینجا خوب سخنرانی کرد . کلمه ی ( بسیار) خوب را که قید است مقیّد ساخته است این گونه قید ها را قید مقیّد نامند . شهاب کتاب زیبایی دارد . شهاب کتاب بسیار زیبایی دارد . کلمه ی "بسیار" قید است ، صفت زیبایی را مقیّد ساخته است . خوشبختانه آگاهی مردم کردستان بیشتر شده است . در اینجا کلمه ی "خوشبختانه" تمام جمله را مقیّد کرده است پس نتیجه می گیریم که : وظیفه ی اصلی قید مقیّد ساختن فعل است ولی می تواند صفت وقید دیگر وتمام جمله را مقیّد سازد . انواع قید : قید مختص بعضی از قید ها جز نقش قیدی ، نقش دیگری در جمله نمی پذیرند، این قبیل قیدها را قید مختص می نامند . زیرا که اختصاص به نقش قیدی دارند مانند : هرگز ، هنوز ، البته ، مثلاً ، احیاناً ، اتفاقاً این قیدها همیشه در جمله به صورت قید به کار می روند ، مانند : من هرگز او را ندیده ام . البته من خواهم آمد . پدرم هنوز از مسافرت برنگشته است . کلمه های "هرگز" ، "هنوز" و "البته" دراین جمله ها قیدند ودر هرجمله ی دیگری نیز بیایند نقش قیدی دارند . توجه : کلمه هایی که در آخر آن ها تنوین "دو زبر" هست همگی در زبان فارسی قید مختصند . مانند : اتفاقاً ، احتمالاً ، اجباراً ، دائماً ، اصلاً ، معمولاً ، سریعاً ، مخصوصاً ، تقریباً و... . بعضی از ترکیب ها وعبارت های عربی نیز در فارسی به صورت قید مختص به کار می روند . مانند: آخرالامر ، الآن ، بالعکس ، فی الفور ، بالطبع ، مادام ، حتی المقدور و... .قید مشترک بعضی از اسم ها وصفت ها وکلمه های دیگر گاهی درجمله نقش قیدی پیدا می کنند ، این نوع قید ها را قید مشترک می گویند . پس قید مشترک قیدی است که در اصل قید نیست ، مانند: احمد شب به خانه برگشت . دراین جمله "شب" قید واقع شده است ، درحالی که در اصل قید نیست بلکه اسم است . احمد خوب می نویسد . دراین جمله "خوب" قید واقع شده ، درحالی که در اصل خوب صفت است . کی به خانه می آیی؟ در این جمله "کی" قید واقع شده ، در حالی که دراصل ضمیر پرسشی است . اقسام قید از جهت معنی قید زمان : شب باران آمد . بعضی وقت ها مدرسه مراسمی اجرا می کند . امروز زود بیدار شدم . امسال سال خوبی خواهیم داشت . فردا جلسه داریم . همیشه طبیعت را دوست می دارم . قید مکان : حسن اینجا نشسته است وحسین آنجا . ما هر شب ...
قید و انواع آن
قید چیست؟ «کلمه ای است که مفهوم جمله،فعل،صفت،قیدوکلمات دیگری غیر از اسم وجانشین اسم را مقید سازد یا حالت وهیات فاعل، مفعول بی واسطه و فعل تام را در حین صدور فعل تعیین کند». این تعریف قید جامع ومانع نیست؛پس تعریفی که از آن به دست می دهیم،باید جامع و کامل باشد و انواع،دسته بندی،ساختمان،تأثیرگذاری و...را نیز شامل شود. در جملهٔ بالا قید از دید معنایی بررسی شده و به ساختار آن توجه نشده است؛حال آنکه تعریف ارایه شده در دستور استا وحیدیان کامیار کاملا˝ ساختاری است. «جمله از سه گروه فعلی،اسمی،قیدی درست شده است.گروه قیدی بخشی از سخن است که فعل به آن نیازمند نیست وبه همین دلیل ،از جمله قابل حذف است.گروه قیدی جمله جنبه توضیحی دارد». در این تعریف،نکاتی مثل قابل حذف بودن قید از جمله،دسته بندی ها وانواع وکارکردهای آن بررسی شده است. حال قید واژه یا گروه اسمی است با ساختمانی متنوع که به فعل،صفت،مسند،قید،مصدر و جمله مفهوم حالت،چگونگی ،زمان،مکان و... می افزاید و آن را مقید به آن می کند که دارای انواع ودسته بندیهای متفاوت است؛ ضمن اینک از جمله قابل حذف است و صرف نمی شود. دسته بندی قید ها بر اساس ساخت : 1- قید های ساده 2- قیدهای مشتق 3- قیدهای مرکب 4- قیدهای مشتق مرکب تقسیم قیدها از نظر معنی: 1- قید زمان 2- قید نفی 3- قید سوگند تقسیم قید ها از نظر شمول: 1- قید مختص 2- قید مشترک
اسناد Document
<<< اسناد >>>Documentاسناد بر چند قسم است ؟اسناد بر سه قسم است ! a :- اسناد محرم b :- اسناد عادی c :- فورمه جاتاسناد محرم :- عبارت از (احکام ، مصوبات ، فرامین ) میباشد.اسناد عادی :- عبارت است اسناد است که روزمره از آن استفاده میکنیم.فورمه جات :- عبارت از استحقاق معاشات و تمام فورمه ها میباشد.مکتوب چیست ؟1:- عبارت از سند رسمی کتبی است که از طرف یک اداره بخاطر اظهار مطلب به اداره دیگر یا مرجع دیگر بطور رسمی ارسال میگردد.2:- عبارت از نامه رسمی است که خواسته های طرح شده را به طرف مقابل به صورت صحی و اصولی آن میرساند.3:- عبارت از وسیله ارتباطات رسمی در موارد اجراآت مورد نظر بین وزارت خانه ها ، ادارات و موسسات استفاده میگردد. و متشکل از سه بخش است .a:- آغاز-- که شروع آن عنوان و یا مراجع را مشخص میسازد .b:- هدف -- که بیانگر مطلب میباشد.c:- پایان -- که اجراآت را در بر میگیرد.مکتوب به چند نوع است ؟مکتوب به چهار نوع است:-- 1:- جواب طلب 2:-متحدالمال 3:- هدایت دهنده 4:- حفظیهثبت و راجستر چیست ؟کتاب را گویند که در آن احکام اسناد یعنی (پیشنهادات ، عرایض ، هدایات و رهنمود ها ) که مزین به امضاء مقام ذیصلاح اداره مربوطه باشد درج و ثبت میگردد.کتاب وارده و صادره چیست ؟1:- سند رسمی یا راجستر تمام ارسال و مرسول یک اداره میباشد.کتاب رسیدات چیست ؟1:- سند تسلیمی یک اداره میباشد که بوسیله آن مکاتیب به مراجع مختلفه صادر شده رسماً به آن مراجع تسلیم داده میشود.مینوت چیست ؟عبارت از کاپی مکتوب صادره است که جهت اثبات اجراآت در فایل مربوطه اش در دفتر حفظ میگردد.استعلام چیست ؟عبارت از سند رسمی اداره است که از آن جهت بدست آوردن معلومات از ادارات و مرجع ذیربط استفاده میگردد.پیشنهاد چیست ؟عبارت از سند رسمی تحریری است که جهت اخذ احکام و هدایت از جانب مرجع مربوطه به آدرس مقام ذیصلاح تحریر میگردد.
نکات دستوری بخوانیم وبنویسیم پنجم
صفت:واژه یا گروهی از واژه ها ست که درباره ی اسم توضیح می دهد و یکی از خصوصیات اسم را از قبیل حالت مقدار شماره و مانند آن بیان می کند. اسمی که صفت درباره ی آن توضیح می دهدموصوف نامیده می شود.مثال: گل زیباموصوف صفتصفت های مرکب به شکل زیر ساخته می شود:مثال:الف-اسم + اسم = صفت مرکب مثل:شیرزنب-صفت + اسم =صفت مرکب مثل نیک مردصفت فاعلی:صفتی است که برکننده ی کار دلالت کند.مانند:دختر کوشا - حاکم ستمگرصفت صفتاقسام صفت فاعلی:1 بن مضارع+ نده =گیر+ نده=گیرنده2 بن مضارع +ان =خند +ان =خندان3بن مضارع +الف(ا) =دان+ا = دانا4 بن ماضی و بن مضارع+ار=خرید+ار= خریدار5 بن ماضی یا بن مضارع+گار=آموز+گار= آموزگار6 اسم معنی و به ندرت صفت یا بن فعل + گر =کار+گر = کارگر7اسم معنی وصفت یا بن فعل یا ساخت امر + کار = جوان تراشکارصفت فاعلی مرکب:از ترکیب بن مضارع با اسم یا کلمه دیگر صفت فاعلی بدست می آید.مثال: دانشجو = دانش جوینده صفت جامد:صفتی است که از بن فعل فارسی گرفته نشده باشد.مثال: بزرگ ـــ سفیدصفت مشتق:صفتی است که از بن فعل فارسی جدا شده باشد.مثال: داننده =دان(بن مضارع) + نده ــ (ابله + انه =ابلهانه ==> ساخت صفت مشتق با پسوند«انه»)صفت فاعلی مفعولی و لیاقت جزء صفات مشتقند.صفت مفعولی مشتق – مثل غم آلود- خسته – دلدادهصفت مفعولی:صفتی است که معنی مفعولیت دارد یعنی کار برآن واقع می شود معمولاً از بن ماضی+ کسره و برخی فتحه ساخته می شود.مثال:آورده – برده – گرفتهصفت نسبی:صفتی است که به کسی یا جایی یا جانوری یا چیزی نسبت داده می شود وآن بیشتر با افزودن پسوند های(ی – ین – ینه – های بیان حرکت- گان- انه انی چیی) به آخر اسم یا صفت ساخته می شود.مثال: ( ی ) تهرانی – انه سالانه چی-پستچی،انی- روحانیساخت صفت غیر ساده:اسم + بن مضارع صحرا + گرد = صحراگرد – شنو + نده = شنوندهصفت برتر:صفت ساده + تر مثال: خوب + تر = خوب ترصفت برترین: صفت ساده + ترین مثال: بد+ترین = بدترینصفت پسین – صفت پیشینصفت پسین:اگرصفت بعد از موصوف بیاید صفت پسین است.مثال: مادر خوب خط خواناصفت پیشین:اگرصفت قبل از موصوف بیاید به آن صفت پیشین می گویند.مثال: بلند کوه نیک مردصفت لیاقت:صفتی که شایستگی و قابلیت موصوف را می رساند وآن با افزودن (ی) به آخر مصدر ساخته می شود.خوردن+ی-خوردنیصفت شمارشی ترتیبی :که ترتیب موصوف را می رساند. به آخر صفت شمارشی ضمه ای می افزایند و پس از آن لفظ «م» یا«مین» می آید مثال:پنج+ضمه+م=پنجم پنج+ضمه+مین=پنجمینمصدر:مصدر کلمه ای است که مفهوم اصلی فعل را می رساند بی آنکه زمان و شخص آن معلوم باشد مصدر از بن ماضی فعل و پسوند-ن ساخته مانند خوردن.اسم مصدر(حاصل مصدر):اسمهایی در فارسی است که نشانه ی مصدر ...
صفت چیست؟
صفت از حیث مفهوم 6 نوع است : 1- صفت بیانی 2 - صفت اشاره ای 3- صفت شمارشی 4 - صفت پرسشی 5 - صفت تعجبی 6 - صفت مبهم صفت فاعلی : صفتی است که بر کننده کار دلالت کند. و از حیث ساختمان هفت گونه است. 1- بن مضارع + نده : گیرنده ، خواننده ، راننده ، بیننده 2- بن مضارع +ان : گریان خندان ،شتابان ، روان 3- بن مضارع + ا: دانا ، شنوا ، گویا ، گیرا 4- بن ماضی و بندرت بن مضارع + ار: خریدار ،پرستار 5- بن ماضی یا مضارع +گار : آفریدگار ، آموزگار 6- اسم معنی وبندرت صفت یا بن فعل +گر: دادگر ، سفیدگر 7- اسم معنی و بندرت صفت یا بن فعل +کار : ستمکار، تراشکار تذکر: پسوند گر و کار در آخر اسم ذات صفتی می سازد که بر پیشه و حرفه دلالت می کند. مثل: زرگر، آهنکار آهنگر - مسگر - سیمان کار صفت فاعلی + پسوند ان گاهی تکرار می شود و قید می سازد: مثل: دوان دوان لرزان لرزان - پرسان پرسان گاهی ساخت فعل امر نوعی صفت فاعلی می سازد : مثل: بزن برو برو ، بدو، بگو بخند ، بزن برو، بساز بفروش، دلبخواه بن مضارع +اسم یا کلمه دیگر نوعی صفت فاعلی مرکب می سازد : مثل: دانشجو درس خوان خدا پرست - دلپذیر -کامبخش - آرام بخش صفت مفعولی:صفت مفعولی که آن را اسم مفعول نیز نامیده اند صفتی است که معنی مفعولیت دارد ، یعنی کاربر آن واقع می شود. گرفت + ه = گرفته شنید + ه = شنیده خواند+ ه= خوانده نوشت + ه = نوشته گاهی لفظ «شده »را نیز که خود صفت مفعولی « شدن » است به این ترکیب می افزایند : شنیده شده ، دزدیده شده تذکر: ۱-اگر به اول صفت مفعولی اسم یا صفتی افزوده شود گاهی« ه» می افتد. گل اندوده = گل اندود پشمالوده = پشم آلود ۲- برخی از صفت های مفعولی که از فعلهای لازم و بندرت فعلهای متعدی می آیند معنی صفت فاعلی دارند : رفته ، خوابیده، ایستاده صفت نسبی : صفتی است که به کسی یا جایی یا جانوری یا چیزی نسبت داده شود و ان بیشتر با افزودن پسوندهای « ی ، ین ، ینه ، های بیان حرکت گان ، انه ، انی ، چی» به آخر اسم یا صفت و به ندرت ضمیرساخته می شود: ی : محسنی ، تهرانی ، .... ین : نمکین ، سیمین ، .... ینه : پشمینه ، سیمینه ، .... ه : دورویه ، یک شنبه ، .... گان : گروگان ، رایگان (= راهگان ) و ... انه : سالانه ، روزانه ، مردانه ، .... انی : روحانی ، جسمانی ، .... گانه : دوگانه ، سه گانه ، ..... چی : انزلیچی ، گمرکچی ، .... صفت لیاقت: صفتی است که شایستگی و قابلیت موصوف را می رساند و آن با افزودن ی به آخر مصدر ساخته می شود . خواندن+ ی= خواندنی دیدن+ ی= دیدنی شنیدن+ ی= شنیدنی نوشتن+ ی= نوشتنی آشامیدن+ ی= آشامیدنی خوردن + ی = خوردنی درجات صفت بیانی صفت بیانی از حیث درجه (3) گونه است : 1 . صفت مطلق : خوب - باهوش - بزرگ سعید با هوش است . 2 . صفت برتر (تفضیلی) : صفت برتر با افزودن «تر» به آخر ...
طراحی قید و بند
مطالبی پیرامون طراحی قید و بند ( Jig & Fixture) اصول , اجزائ و کارکرد انواع قید و بند (PPT) اصول طراحی قید و بند (PDF) در مورد قید و بندهای مدولار (PDF)