قهوه خانه زری خانم
تئاترپردیس قلهک
نمایش کمدی موزیکال درحال اجرا(اجرا در پردیس قلهک) نام تئاتر : ازدواج در قهوه خانه(قهوه خانه زری خانم۲)نویسنده و کارگردان : بهزاد محمدیبازیگران : بهزاد محمدی، حسین اسدی سید محمود موسوی،فریبا دستوار.مرجان رضایی علی قدمگاهی، پژمان کاشفیموسیقی : افشین ستایشی، حمیدرضاکیازال مدیرتولید : احسان محمدیمنشی صحنه: سروش شیریتهیه کننده: علی محمدیتاریخ اولیه شروع به اجرا:۶فروردین۱۳۹۲آدرس: خیابان شریعتی، خیابان یخچال، موزه آب، نرسیده به استودیو صبا، مجموعه فرهنگی پردیس قلهکساعت شروع سانس ها روزهای یک شنبه تاچهارشنبه ۲۰و پنج شنبه وایام تعطیل دردوسانس۱۹و۲۲ اجرا می شوداین تئاتر شنبه ها تعطیل است.(فقط درایام نوروز وتعطیل شنبه ها اجرا می شود.)قیمت تمامی ردیف ها و همچنین صندلی دستی ۱۷۰۰۰هزارتومان می باشد. همراه پارکینگ اختصاصی توضیحات: این نمایش قسمت دوم قهوه خانه پدری زری خانم است که به مدت ۴ سال در سینما تئاتر گلریز واقع دریوسف آباد اجرا می شد است.لازم به ذکر است قسمت دوم این نمایش زیربه مدت ۴ماه درسینماگلریز تئاتر اجرا می شود اما به دلایلی بعد از آن به مدت یک سال به سینما کانون و بعد ازآن به پردیس قلهک انتقال یافت.تلفن های رزرو : 22643829 - 09372145040 - 09198080747رزرو بلیط از طریق حضوری یا با فرستادن پیک مقدور می باشدوازطریق سایت سایه ماندگار انلاین رزرو می شود. "در صورتی که این تئاتر را تماشا کرده اید لطفا نظرات شخصی خود را با ذکر جزئیات (چه انتقاد و چه تعریف از این تئاتر) برای اطلاع و استفاده سایر بازدید کنندگان در قسمت نظرات همین تئاتر مرقوم فرمایید و اگر سوال های متفرقه ای در مورد تئاترها دارید و یا مسئله ای خاص را می خواهید عنوان کنید و یا تشکر کنید لطفا در اولین پست این وبلاگ در بالای صفحه و یا در نظرات خصوصی همراه ذکر ایمیلتون مطلب خود را مرقوم فرمایید در غیر این صورت کامنت شما یا پاک یا به کامنت های اولین پست انتقال داده خواهد شد.
از قهوه خانه ی زری خانم تا زندگی شیشه ایی
مشاهده سایز بزرگ روی عکس کیلیک کنید از قهوه خانه ي زري خانم تا زندگي شيشه ايي بهزاد محمدي كارگردان نويسنده وبازيگر توانا و محبوب قهوه خانه ي زري خانم و زندگي شيشه ايي ركورد شكن نمايشهاي حرفه ايي و كمدي كه چندين سال است سالن نمايشش پراز جمعيت بوده است و بدون اغراق مي توان گفت در حال حاظر وي حرف اول را در كشور مي زند و دليل اين ادعا استقبال گرم و پر شور مردم از كارهايش مي باشد. او هنرمندي برجسته و توانا در عرصه ي بازيگري و كار گرداني س و بسيار متواضع و مهربان و شوخ طبع مي باشد در اخرين روزهاي اين نمايش با يكي از دوستان به مجموعه شهيد چمران واقع دربولينگ عبدو مي رويم كه در واقع اخرين اجراي بهزاد محمدي در تهران به حساب مي امد كه گفتگويي با وي انجام داديم . چطور و چگونه وارد بازيگري و تاتر شديد؟ وقتي ديدم توانايي اين كار را دارم با تشويق مردم علاقه مند شدم و ادامه دادم در واقع ميشه گفت يك اتفاق يك شبه و يك ادامه ي 10 ساله طنز چون بالاترين مرتبه ي بازيگري س و خيلي از هنرپيشه هاي قدر كه كار طنز انجام مي دن مي توانند در كاراكترهاي ديگري ظاهر شوند اما هر بازيگري نمي تواند در قالب طنز ارائه نقش نمايد و از همان ابتدا كه وارد هنر شدم با تاتر انس بيشتري گرفتم و تاتر ار خيلي دوست دارم . از قهوه خانه ي زري خانم بگوييد قهوه خانه ي زري خانم را به مدت 4 سال اجرا كردم و با توجه به اينكه سي دي اين نمايش به صورت غير قانوني در بازار پخش شده بود ولي با اين حال تماشاگران زيادي داشتيم و استقبال فراواني شد. خداحافظي از اين كار هم بعد از چندين سال اجرا خيلي سخت بود برايم چون خيلي با كار انس گرفته بودم و چون مي خواستم تماشاچيان ثابت ما از ما دور نشوند كار بعدي ام را به نام زندگي شيشه اي را اجرا كردم . موضوع داستان زندگي شيشه اي چيست؟ نمايشي اموزنده براي خانواده هاي مرفه كه تمام نيازهاي بچه هايشان را در پول مي بينند و فرزندان مرفهي كه پدر و مادر خود را براي پول مي خواهند و براي اينگونه افراد و اشخاص نكات و پيامهاي قشنگي را براي نمايش داريم تفاوت قهوه خانه ي زري خانم با زندگي شيشه ايي چيست؟ فرق اين دو مثل چلوكباب و پيتزا مي ماند چلو كباب سنتي تر است و مثل فيلم هاي قديمي فارسي س و مخاطبانش قديمي هستند و مجلسي تر است ولي پيتزا جديدتر و به روز تر است و كلا تفاوت اين دو در اين است قهوه خانه بار هنري اش مقدار بيشتري بود و زندگي شيشه اي بار كمدي اش بيشتر بود البته من قهوه خانه ي زري خانم را بيشتر دوست دارم . اجراي اين دو تاتر در دو سالن متفاوت بود چرا؟ بله قهوه خانه ي زري خانم در سالن گلريز بود و زندگي شيشه ايي در سالن شهيد چمران ...
* با هنرمندان در تئاتر " ازدواج در قهوه خانه زری خانم 2 " *
- فریده دریامج - مهشید حبیبی ( بازیگر ) و الیزابت امینی ( بازیگر ) - آیدا تبیانیان ( بازیگر ) / فقیهه سلطانی ( بازیگر ) / مژگان غلامی ( بازیگر ) / شهناز شجاعی ( سرپرست تیم " والیبال بانوان هنرمند " ) - فقیهه سلطانی / مهشید حبیبی / الیزابت امینی / مژگان غلامی / آیدا تبیانیان - محمود موسوی ( بازیگر نقش " عباسعلی " در تئاتر " ازدواج در قهوه خانه زری خانم 2 " ) - مینا فلاحت پیشه ( بازیگر تئاتر " ازدواج در قهوه خانه زری خانم 2 " ) - بهزاد محمدی ( نویسنده , کارگردان و بازیگر نقش های " سالار " و " همت " در تئاتر " ازدواج در قهوه خانه زری خانم 2 " )
دفاعیه بهزاد محمدی
طی چند روز گذشته یکی از خبرگزاریها با درج یک گزارش انتقادی و با عنوان و تیتر: شوخی های رکیک جنسی و جای خالی شورای نظارت! به نمایش طنز و کمدی «ازدواج در قهوه خانه زری خانم» باد انتقاد گرفت و با قضاوتی یکسویه باعث شد که شورای نظارت و ارزشیابی معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی این تئاتر پر مخاطب را به حالت تعلیق موقت در بیاورد. این خبر تاجایی پیش رفت که روز دوشنبه گذشته همان خبرگزاری مجددا با انتقاد شدید الحن از معاونت هنری ارشاد و نیز شورای نظارت وزارت خانه متبوع اینبار نوک پیکان انتقادش را نثار آنها کرد که البته این بار واکنش مستقیم بهزاد محمدی بازیگر و کارگردان نمایش مذکور و همچنین جمعی از ایثارگران هشت سال دفاع مقدس را در پی داشت. بهزاد محمدی در این رابطه در گفتگو با خبرنگار راه مردم گفت: من نمی دانم که غرض ورزی دیگر تا چه حد؟! آیا دوستان به ما هم اجازه دفاع از حق و حقوقمان را می دهند یا خیر؟ روی صحبت من با دوست خبرنگاری است که وقایع نگاری خلاف وغیرقانونی را از طریق ضبط صدای تئاتر در حین اجرا را بدون اجازه برای خود داشته و آنرا رسانه ای کرده شما که دم از حقیقت نویسی و نگارش وقایع مستند می زنید آیا بجا نبود قبل از اینکه موضوع مورد نظر رسانه ای شود، نکات قابل بحث و اگر اشتباهی نیز در کار اجرای صحنه بود در ابتدای امر به بنده که کارگردان و بازیگر اصلی این تئاتر بودم، گوشزد می کردید؟ چرا شما اصطلاحاً یکطرفه به قاضی رفته اید و برای خودتان بریده اید و دوخته اید؟ آیا شما دوست عزیز! به سایت نظرسنجی مردمی این تئاتر بعد از درج خبر در خبرگزاری محترمتان مراجعه کرده اید؟ اگر به خود شما نیز تهمتی ناروا زده شود سکوت اختیار می کنید و به دفاع نخواهید پرداخت؟ به شما باید عرض کنم که خوشبختانه هدفی را که بدنبال آن بودید به حقیقت و واقعیت تبدیل شد و در حال حاضر پس از گذشت حدوداً 10 روز از تعطیلی موقت تئاتر «ازدواج در قهوه خانه زری خانم» نزدیک به 30 نفر از نان خوردن افتاده اند و قطعاً ثوابش به شما رسیده! ای کاش اگر قصد انتقاد در حوزه حرفه ای تئاتر آزاد را در دستور کارتان قرار داده اید انجمن تئاتر آزاد و مدیریت اش را نیز مورد وثوق تحقیق و کاوش جا نمایی کنید!قشر خبرنگار به پاس قداست قلم و نوع خدمتی که به من و امثال من هنرمند و سایر اقشار جامعه انجام می دهد برایم بسیار قابل احترام و مقدس بوده و یکی از افتخارات زندگی من آشنایی با برخی از دوستان از اصحاب رسانه و مطبوعات است که همواره آنرا به فال نیک می گیرم. مخلص کلام «این نیز بگذرد... و قضاوت با مردم. در ادامه این گفتگو، دبیر ستادغدیر استان تهران و جمعی از ایثارگران هشت سال دفاع ...
مصاحبه با خانم نرگس امینی
قهقهه کودکی و تبسم انسانی سالخورده برای او زندگیست تمام عمر او، به شادی شما و غم خویشتنش می گذرد ... هنرمندی که در اولین حضورش در تئاتر آزاد و در نمایش کمدی موزیکال "بزن بریم" حیرت همگان را برانگیخت و توانست در نظرسنجی مطرح شده در وبلاگ تئاتر کمدی با بیشترین تعداد آزاء، عنوان بهترین بازیگر زن تئاترهای کمدی در سال 88 را از آن خود کند، وی لیسانس رشته بازیگری از دانشکده هنر و معماری می باشد و 11 سال است که در زمینه بازیگری و 7سال در زمینه نویسندگی فعالیت می کند و در همین مدت توانسته است عناوین برترین ها در زمینه های مختلف را از آن خود کند و تبدیل به یک هنرمند محبوب شود و این هنرمند توانا، موفق و آینده دار کسی نیست جز سرکار خانم نرگس امینی که می توانید هنرنمایی و بازی زیبا و روان ایشان را در نقش نفس هر شب ساعت 20:30 دز تماشاخانه طهران (سینما قیام سابق) به تماشا بنشینید، هنرمندی که در کلیه مراحل کار و موفقیت هایش در این عرصه، کمک خدا، علاقه و پشتکار را رمز موفقیتش می داند ... و اکنون مصاحبه اختصاصی، مفصل و جامع وبلاگ تئاتر کمدی با سرکار خانم نرگس امینی به بهانه کسب عنوان "بهترین بازیگر زن تئاترهای کمدی در سال 88" در "جشنواره تئاترهای کمدی" و همچنین "نظرسنجی وبلاگ تئاتر کمدی". 1.متولد چه سالی هستید و تحصیلات شما چیست؟ متولد سال 57 هستم سال 82 در رشته بازیگری از دانشکده هنر و معماری فارغ التحصیل شدم و سپس به کلاس های ادبیات نمایشی در دانشکده می رفتم و از کلاس هایشان استفاده می کردم مثل کلاس های استادان فتحی و رحمانیان و در واقع مدرک ادبیات نمایشی ندارم ولی دوره کلاس هایش را گذرانده ام. 2. چگونه به تئاتر علاقه مند شدید و مشوقان اصلی شما در این عرصه چه کسانی بودند؟ مشوق اصلی، حس ذاتی خودم بود به خاطر اینکه از بچگی علاقه شدیدی به بازیگری داشتم و از 3،4 سالگی جلوی آینه می نشستم و مجری برنامه کودک می شدم و برای خودم برنامه اجرا می کردم، یادم است آن موقع کارتون پسر شجاع، همچنین نل و کوزت را خیلی دوست داشتم و جای شخصیت های پسر شجاع حرف می زدم تا کلاس پنجم که خانم محمدی معلم من بود و برای جشنواره فجر بخش کودک و نوجوان برای یک کار تئاتر دنبال بازیگر بودند که متن نمایش را به من دادند که نمایش مذکور 3شخصیت داشت که یکی گرگ، یکی بره و دیگری شیر بود که باید یکی از نقش ها را انتخاب می کردم که آن موقع من نقش گرگ را خیلی دوست داشتم چون شخصیت منفی نمایش بود. آن موقع در جشنواره در بخش کودک و نوجوان به عنوان یکی از بهترین بازیگرها انتخاب شدم و جایزه ای هم به من دادند ولی خانواده ام با این حرفه خیلی مخالف بودند و با اینکه من علاقه زیادی برای ...
تئاترهای کمدی موزیکال91-92
تئاتر سینماپردیس زندگینمایش کمدی مرسی دیونه نویسنده وکارگردان:سعید خاکسار (بازیگرسابق داماد دیوانه وکاکا سیاه)بازیگران :حمیدرضا طوبایی(کارگردان سابق امیر اکبر آنتونی) - مهسا سپهسالاری - حامد باقر زاده (بازیگر سابق تئاتر مانکن)- رامین زنگنه - مجید گلکار - گلناز مرادی - علی جعفری - عماد خوشدل - آزمین راستگو - سعیدخاکسار بهاء بلیط:4ردیف اول 18000وسایر ردیف ها15000پلازم به ذکراست بلیط 4ردیف اول فقط به صورت حضوری انجام می پذیردو رزرو بلیط ازطریق سایتhttp://www.cinemazendegi.com/ برای48 ساعت آینده انجام می پذیرد. ساعت اجرا:هرشب ساعت21:30آدرس محل اجرا:سینما پرديس زندگي تهران - میدان صادقیه - بلوار کاشانی - بلوار اباذر ، تلفن : 44004800-021خلاصه داستان:عده ای در آسایشگاه روانی که به مدیریت فردی بدجنس(فشارکی)زندگی می کنند.اما فردی به نام جعفر سعی مکند آنها را نجات دهدو...توضیحات:این کار سعید خاکسار نسبت به نمایش های قبلی ایشان افت محسوسی داشته ویکی از دلایل آن تغییر عده ای از بازیگران محبوب این گروه بوده است.اما با این حال نمی شود به این استاد عزیز خرده گرفت.شاید سبک خاصی را مد نظر داشته انداما با این حال نمایش ایشان هنوز هم جزو بهترین نمایش هاست و دیدن آن خالی از لطف نیست. تئاتر هتل بزرگ فردوسی+ نوشته شده در پنجشنبه دهم مرداد 1392 ساعت 0:57 شماره پست: 11نمایش کمدی موزیکال آرزوهای خیلی راه راهکارگردان:محسن افشار(بازیگر سریال ستایش)تهیه کننده:فرشاد نیری و کیوان عرببازیگران: داوود کیوان(بازیگر تلویزیون)منیژه داوری، مهدی صادقی، سارا موسوی،امیر افشار(پسر محسن افشار) امین وظایفی، شمین مودت و امیر کاظمی وبا هنرمندی کمدی استارهای محبوب :علی خازنی(بازیگر سابق تئاتر شانس در استدیو و علی یدالهی(بازیگر سابق تئاتر سرتو بدزد رفیق)موسیقی : میلاد ملاحظه کار و با صدای خواننده محبوب نسل جوان :محمد خانیمکان تئاتر : میدان امام خمینی- ابتدای خیابان فردوسی-هتل چهار ستاره بین المللی بزرگ فردوسی-سالن مجلل کوه نورزمان اجرا: هر شب ساعت21الی23بهاء بلیط:vip15000تومان و سایر ردیف ها 12000تومانزمان رزرو بلیط : هر روز ساعت 12 الی 19تلفن رزرو:09301505098 -66719991/3خلاصه داستان:مردی عاشق دختری می شود و تصمیم می گیرد با او ازدواج کند اما درآستانه عروسی دخترناپدید می شودوپسر افسردگی می گیرداما با وررود دختر دیگری به خانه آن مرد همه چی عوض می شود...توضیحات:این نمایش در ورژنی دیگر به نام آرزوهای راه راه درهتل سیمرغ ازتاریخ1391/1/13تااوایل مهر ماه سال 91 روی صحنه بودوبااستقبال فوق العاده ای روبه روشدبه همین دلیل بعدازمدتی به شهرکرج انتقال یافت اما به علت کمبودتبلیغات وامکانات /شرایط ...
پشت یک دیوار سنگی 16
قسمت شانزدهم غرق افکارم بودم که کوهیار گفت: پیاده شو رسیدیم. تازه حواسم جمع شد. نگاهی انداختم دیدم تو یه پارکینگ سیاه و تاریکیم. با تعجب گفتم: اینجا کجاست؟ کوهیار: پارکینگ. پیاده شو دیگه. پیاده شدم و کنجکاو دنبالش راه افتادم. کلی آدم و ماشین بودن که میومدن تو پارکینگ. نمی فهمیدم داریم کجا میریم که انقدر شلوغه اونم این ساعت شب. ساعت حدود 11 بود. از تو کوچه ای که پارکینگ توش بود بیرون اومدیم و رسیدیم به خیابون اصلی. از بین آدم ها رد شدیم و پیچیدیم سمت چپ و یهو کوهیار ایستاد منم گرومپ خوردم بهش. برگشت با لبخند دستش و انداخت دور کمرم و از بین آدمهای جور واجور که بیشترشون سانتال مانتال بودن و تیپاشون و لباسهاشون من و کشته بود ردم کرد تا رسیدیم به یه درشیشه ای که باز شد. به خاطر ازدحام جمعیت هنوز نفهمیده بودم کجاییم. وارد شدم. وقتی رو دیوارها رو دیدم با بهت گفتم: اومدیم سینما؟؟؟ کوهیار بلیطها رو به دربون داد و گفت: نه عزیزم اومدیم تأتر. ذوق زده گفتم: جدی میگی؟؟؟ من عاشق تأترم. لبخندی زد و با دست هدایتم کرد سمت بوفه و پاپکورن و پفک و چیپس خرید و چون به وقت شروع نزدیک شده بودیم وارد سالن شدیم و یه جای خوب نشستیم. کوهیار که تا نشست بسته ی چیپس و باز کرد و مشغول خوردن شد. خیلی آدم اومده بود. با ذوق اسم تأتر و پرسیدم. همون جور که یه چیپس تو دهنش می گذاشت گفت: قهوه خانه ی زری خانم 2. یه لحظه فکر کردم داره شوخی میگنه. من: مگه سریاله 1 و 2 داشته باشه. کوهیار: نمی دونم ولی این تأتره که داره. از ذوق غمهام و فراموش کرده بودم و یه ریز حرف می زدم. کوهیار که دید این جور ادامه بدم از حرفهام گوش درد می گیره دست برد تو بسته ی چیپس و یه مشت برداشت و یهو بدون آمادگی فرو کرد تو دهنم. جوری که حس می کردم چیپسه از تو دهنم وارد شده الاناست که از گوش و بینیم بزنه بیرون. چشمهام در اومد. با لبخند گفت: یه 2 دقیقه زبون به دهن بگیر عزیزم الان شروع میشه. با دست صافم کرد رو به صحنه و دیگه مجبور شدم آروم بگیرم چون بازیگرا داشتن میومدن رو صحنه. وای که چه تأتری بود ترکیدم از خنده. خیلی بامزه بود. انقده خوب بود که بعد تموم شدنش دلم نمیومد از جام بلند بشم و برم و به زور کوهیار که دستم و گرفت و دنبال خودش کشید ناراضی از سالن خارج شدم. به زور از بین اون همه آدم که می خواستن برن بیرون رد شدیم و به بیرون سینما که رسیدیم دیدم این ملت که تو سالن بودن همه یه گوشه جمع شدن. نگاهی به کوهیار انداختم. اونم بدتر از من داشت از فضولی میمرد. دستم و گرفت و رفتیم سمت جمعیت. دیدم همه دور یه پسر جوون و .... از حق نگذریم خوشتیپ جمع شدن و پسره هم دستش یه گیتاره و ایستاده داره گیتار میزنه و یکم بعد ...