قرص ایزوپرین
زایمان زودرس
شهریور سال 87 من زایمان زودرس داشتم که واقعا تجربه ای است که تا یه نفر خودش نداشته باشه نمیتونه درک کنه. من آدم بدی نیستم ولی برا اونایی که منو درک نکردن و هر چی خواستن گفتن آرزو کردم که دچارش بشن. من تو اون موقع خیلی بی احتیاطی کردم مثلا تا دردم اومد هیچی نگفتم مثلا من از شب درد کشیدم تا صبح. خیلی آدم حساسی هستم و هر چی پیش میاد میریزم تو خودم .مخصوصا تو این دوران حساستر هم میشم ولی شوهرمم درکم نمیکنه .به معنای واقعی.یعنی هر چی خواست میگه هر کار خواست می کنه بدون در نظر گرفتن من. حتی تو این شرایط. به هرحال,دکتر دلسوزی هم نداشتم ینی هفته قبلش تو ادرارم گلبول سفید و خون دیده بود اما گفت مهم نیست. بعد هم اون شب کزایی سر هیچی شوهرم هر چی خواست به من گفت که الان همه رو انکار می کنه در حالیکه من خط به خطشو می تونم بعد از 2 سال بگم. و من بیچاره هم همه رو ریختم تو خودم و ......الان مطمئنم و دیدم که هیشکی این کار رو با زنش تو بارداری اگه یکم وجدان داشته باشه نمی کنه. چون اضطراب و ناراحتی بدترین چیز برا زن حامله است. بگذریم از این که الان هم همون برنامه رو دارم. من 27 آذر 86 باردار شدم و 3 شهریور 87 ساعت ظهر 1.5 فارغ شدم یه پسر ناز با قد 43 سانتیمتر و وزن 1800 گرم. نی نی ام هم مو داشت هم ناخناش بلند بود هم خوشگل گریه می کرد ولی فقط 2 شب و 3روز با من بود.من که از اونایی که گفتن بچش سیاه و پر مو بوده نمی گذرم. چون اینقد ناز بود که نگو کاش ازش عکس داشتم. نمی دونم چرا نذاشتنش تو دستگاه یا تو بیمارستان نگهش نداشتن ولی گفتن سالمه و می تونین ببرینش. البته بگم که تو این دوران من هیچ علائم نداشتم مثل خونریزی یا درد و چیزای دیگه.خوب من هم پیاده روی می کردم. سوار ماشین زیاد می شدم.پله بالا و پائئین می رفتم روزی چند بار. یه زایمان طبیعی پر درد وبا 5-6 تا بخیه که هنوزم اذیتم می کنه. از شروع دردم تا زایمان 14 ساعت طول کشید. دکترم دکتر صفارزاده هیچ کمکی به من نکرد. و وقتی فهمید گوشیشو با بی توجهی جواب داد و قطع کرد.چند بار خواستم برم تو مطبش و لااقل برا چند تا سرگذشتمو تعریف کنم ولی آخرش واگذارش کردم به خدا. به قول زن دایی مهدی زن باید تو زندگی مثل سیب زمینی بی رگ باشه. بعدش چند تا دکتر رفتم یکیش حجت یزد بود:گفت.استراحت مطلق .بدون پیاده روی دوختن دهانه رحم اگه طولش کمتر از 3 باشه. زدن آمپول برا شش بچه. خوردن قرص اسید فولیک 5 میلی .تو کرمان هم دکتر افتخاری هم گفت باید تحت نظر کامل باشم. دکتر طیبی قرص اریترومایسین داد با ویتامین ای که هر دفه خوردم رو قاعدگیم تاثیر گذاشت.دکتر کامیابی گفت به این مسایل تو زایمان اتفاق ناگهانی می گن ماهانی و نادری هم همینو گفتن. الان هم ...
اتفاق وحشتناک هفته 34 بارداری
جند روزی بود که من و زندایی سمیرا میرفتیم بیرون تا سیسمونی قشنگت رو تکمیل کنم روز سوم بود که هنوز نتونسته بودم اون جیزایی رو که میخوام بخرم رفتیم و بعد از یک ساعت راه رفتن دل درد شدیدی گرفتم گویی یه سنگ بزرگ رو تو شکمم قرار داده بودن و توان حرکت رو ازم گرفته بود لحظه به لحظه درد شدیدتر میشد خلاصه مجبور شدیم با خرید های نصفه و نیمه به خونه برگردیم با کمی استراحت درد اروم شد شام خوردم و خوابیدم نیمه های شب از شدت درد بیدار شدم نمیخواستم کسی رو اذیت کنم اروم و بیصدا قدم زدم اسپندی دود کردم که خداوند جشم بد رو از ما دور کنه دو ؛سه ساعت بعد اروم شدم و خوابیدم اما اصلا فکر نمیکردم این دل دردها نگران کننده باشه خلاصه اون روز فقط استراحت کردم و درد همجنان به قوت خود باقی مونده بود با خانم فخار تماس گرفتم و گفت قرص ایزوپرین بخور اما نگران کننده نیست خوردم و باز درد ساکت نشد 6 ساعت بعد هم قرص دیگری خوردم و درد شدیدتر شد خانم فخار گفت سریع خودت رو به بیمارستان برسون زندایی فاطمه منو حمام برد و ابی به تنم ریخت دیگر توان حرکت رو نداشتم زودتر از من خاله شیرین و افسانه خودشون رو بیمارستان رسوندن درنا که فقط گریه میکرد و میگفت الان جه بلایی سر خاله نرگس و هیراد میاد؟ منم دو لا دو لا راه میرفتم و اشک میریختم نه از درد از نبودن عشقم در کنارم از نبودنش در روزهای تلخ و شیرین زندگیم از اینکه روزهای بارداریم رو تنها بودم الان هم که پسرک میخواد به دنیا بیاد باز هم تنهام از اینکه پسرم به دنیا بیاد تو ماه هشتم جه اتفاقی براش میفته و.....وقتی بیمارستان رسدیم تا معاینه شدم خانم دکتر گفت که درد زایمان هست و بدنم کاملا اماده واسه به دنیااومدن پسرک هست دنیا رو رو سرم خراب کردن الان دیگه مطمئن شده بودم که دردها نگران کننده بوده اما خدا در اون لحظه قوتی وصف ناپذیر به من داد تونستم خودمو ریلکس کنم و فقط به جیزای خوب فکر کنم حتی من تونستم به خاله ها و مامانم که از من داغون تر بودن انرژی بدم مامان فهیمه که میگفت خذایا دنیامو میدم که واسه دختر و نوم اتفاقی نیفته خاله افسانه میگفت التماس میکنم هر کاری از دستتون بر میاد انجام بدید بیمارستان پر شده بود از کل خانواده من و التماس ها و نگرانیهاشون اما به لطف خدا بدنم زود به دارو جواب مثبت داد و دردها شروع به ساکت شدن کرد شب رو همون جا بستری شدم تا فردا ظهر که دیگه تمام دردها از بین رفته بود ولی خیلی همرو داغون کردم بمیرم که عشقم تو کشور غریب جی کشید فقط گریه میکرد و نمیتونست کلمه ای صحبت کنه اما با ارامشی که خدا بهم داده بود تونستم ارومش کنم خیلی شب سختی بود خدا رو شکر میکنم که به خیر گذشت از اون روز ...
12هفتگی و سونوی ان تی
جمعه0 ۲/۱۱/۹۱افتادم به خونریزی خیلی ترسیده بودم دست و پام میلرزید بلند شدم تنها رفتم افضلی پور دانشجوها سونو کردن گفتن تهدید به سقط .فعلا برو استراحت از همونجا زنگ زدم رضا با بغضی که تو گلوم بود براش توضیح دادم الهی بمیرم اینقدر نگران شده بود که حال خودشو نمیفهمید میخواست بیاد بیمارستان که من گفتم نه خودم دارم میام خونه رسیدم خونه فقط خوابیدم تا دو روز بعد خداروشکر تموم شد ۲۳/۱۱/۹۱نوبت داشتم رفتم پیش دکتر سونو ان تی کرد گفت جفت پائینه خونریزی پشت جفت بیشتر شده حتی نمیتونم فعلا سرکلاژ کنم آزمایش غربالگری سه ماه اول هم برام نوشت انجام دادم که شکر خدا خوب بود جوابش . قرص ایزوپرین نوشت گفت یک ماه دیگه بیا اگر وضعیت جفت بهتر شده باشه سرکلاژ میکنم .حالا 19اسفند نوبت دارم از همه تو التماس دعا دارم
داروهاو تغذیه
داروهایی که همچنان دارم مصرف میکنم روزی دوتا اسید فولیک یک قرص ویتامین پرناکیر از هفته 32 شیاف سیکلوژست قطع شد و هفته ای یک آمپول پرولوتن جایگزین شدبابت جلوگیری از انقباض رحم ، هر هشت ساعت یک عدد ایزوپرینتا آخر ماه هفت معده درد شدید .....دوهفته یکبار بیرون میرفتم کلا استراحت ، دبل فرنگی ، نماز نشسته ، غذا سرمیزطی این نه ماه فقط دو سه بار زمین نشستم تغذیه مثل قبل با پرهیز از ادویه و زعفران و فلفل و .....برای وزن گیری بچه ها و جبران کمبود آهن ، گوشت قرمز و دانه سویا مصرف کردم گردو بادام مویز و توت و پسته خام خوردم آبمیوه ، گاهی شیر ، هفته ای یکبار یا دو هفته یکبار ماهی قزل آلا یا تن
علائم هشدار دهنده در بارداری
1- درد : ·دردی که با استراحت خوب شود: در دوران بارداری چون تغیراتی داره در وجود مادر صورت می گیرد مفاصل از هم باز میشوند، که در این حالت یک حرکت ناگهانی مادر می تواند باعث تحت فشار قرار گرفتن اعصاب دور مفاصل شود و درد ایجاد کند. ماهیچه ها بر اثر بارداری ضعیف می شوند، مثل ماهیچه پشت و شکم ولگن که وقتی ضعیف می شوند دیگه نمیتوانند مفصل رو خوب نگه دارند و درد پیش می آید.بنابراین کفش پاشنه بلند و تخت نپوشید، درست راه بروید، درست بخوابید، زیاد سر پا نایستید، پله را بدو بدو بالا و پایین نروید چون همه مفاصل شل هستند و مچ پا سریع پیچ می خورد و زمین می خورید.ولی بعضی موارد به هر حال بر اثر رعایت نکردن پیش می آید و زیر شکم درد می گیرد ویا یه مسیری از پشت باسن تا زانو درد می گیرد. و این درد با استراحت خوب می شود. (دردی که با استراحت خوب شود اشکالی ندارد) ·مداوم باشد: درد زیر شکم که با استراحت فرقی نمی کند و یا شکم سفت میشود که این حالت ها را بیشتر در اواخر دوران بارداری میبینیم. و این سفتی از بین نمی رود و در ضمن با درد نیز همراه است. ممکن است با یه لکه بینی قهوه ای رنگ نیز همراه باشد. این اصلا خوب نیست. سریعا به بیمارستان مراجعه شود. دنبال دکترتون نگردید فقط به بیمارستانی که قرار است پذیرش شوید، مراجعه کنید، اونها خودشان دکتر را خبرمیکنند. (حتما باید بلا فاصله بروید بیمارستان ) پیشگیری: بار سنگین بلند نکن. کارهای سنگین نکن. فعالیت شدید نکن. ·متناوب باشد: یه موقعی هست که درد می گیره، شکم سفت می شه و دردش هم مثل درد های پریود است و مثلا 20 ثانیه طول می کشه و ول میکنه و بعد چند دقیقه دوباره می گیره. و به همین ترتیب ... . بعد از هفته 37 بارداری این نوع درد درد زایمان است و و قبل از هفته 37 بارداری زایمان زودرس است و باید به بیمارستان مراجعه کنید و علت بررسی شود و جلوی آن گرفته شود. ( بعد از هفته 37 بارداری این نوع درد درد زایمان است و قبل از هفته 37 بارداری زایمان زودرس است ) نکته: ممکن است حول حوش هفته 37 این حالت باشد که شکم سفت میشه و 5-6 ثانیه هم سفت می مونه ولی دردی رو احساس نمی کنید . 8الی 9 بار هم در روز این اتفاق بیفته هم اشکال نداره. و دهانه رحم داره آماده زایمان می شود. 2-ترشحات : هر گونه ترشحی که از مجرای واژن و مجرای ادرار دیده شود. · لکه بینی: - ماه به ماه پریود یه لکه کوچک دیده میشود و تمام میشود. مشکلی نیست. - لکه کوچک دیده می شود، با استراحت تمام میشه. مشکلی نیست. - لکه بینی در هفته های آخر به علت قرار گرقتن سر بچه در لگن، باعث شکننده شدن دهانه رحم میشود و ممکن است مویرگی پاره شود و لکه ایجاد شود. مشکلی نیست. نکته: ...
کاروتنوئیدها
کاروتنوئید کاروتنوئیدها دستهای از رنگدانههاهستند که در جذب نور در گیاهان نقش بسیار مهمی دارند.از کاروتنوئیدهای مهم میتوان به بتاکاروتن، آلفاکاروتنو لیکوپناشاره کرد. بتا کاروتن C۴۰H۵۶و آلفاکاروتن مسئول رنگ نارنجی هویج و لیکوپن مسئول رنگ قرمز گوجه فرنگی و آستاگزانتین نیز عهده دار رنگ قرمز یا صورتی خرچنگ ها و ماهی سالمون است. ساختار کاروتنوئیدها شامل دو دسته از ترکیبات هستند: هیدروکربن های غیر اشباع محلول در چربی که تحت عنوان کاروتن ها نامیده می شوند.هیدروکربن های غیر اشباع محلول در چربی که به صورت اکسید شده درآمده اند و تحت عنوان گزانتوفیل ها نامیده می شوند.عملکرد بعضی از کاروتنوئید ها مخصوصا" بتا کاروتن نقش پیش ویتامین A را ایفا کرده و در بدن تبدیل به ویتامین A می شوند. ازآنجائیکه افزایش مصرف غذاهای غنی از کاروتنوئید ها با کاهش خطر ابتلا به بعضی از بیماری های تخریبی همراه است چنین برمی آید که این مواد در بهبود عملکرد سیستم ایمنی نقش ویژه ای را ایفا می کنند.حتی این احتمال وجود دارد که کاروتنوئید ها به عنوان آنتی اکسیدان های ویژه نقش موثری در جلوگیری از ابتلا به سرطان داشته باشند. عوارض ناشی از کمبود نتایج یک تحقیق نشان می دهد که کمبود کاروتنوئیدها با تغییرات پوستی همچون آکنه و التهاب مرتبط است.هر چند این تغییرات مضر هستند اما تهدیدی برای سلامتی محسوب نمی شوند.البته این مسئله باید توسط تحقیقات دیگر به تایید برسد تا حداقل مشخصی برای مقدار مصرف روزانه این مواد وضع شود. مصارف پزشکی کانتاگزانتین و بتا- کاروتن به صورت دارویی برای درمان یک نوع بیماری نادر پوستی موسوم به erythropoietic porphyriaاستفاده می شود.بیماری که در آن پوست حساسیت شدیدی نسبت به نور خورشید از خود نشان می دهد. ویژگیها کاروتنوئیدها نسبت به عوامل محیطی و مواد حساس هستند، مثل نور (مخصوصاً اشعهی خورشیدی و UV)، گرما، اکسیژن (از هوا)، پراکسیدها (از حلالها) و اسیدها (که میتوانند به عنوان عوامل اکسنده عمل کنند). عمل اکسایش و واکنشهای ایزومراسیون، تغییر ساختمان مولکولی و تغییرات رنگ، نمونههایی از عواملی هستند که میتوانند توسط عوامل فوق تحریک شوند. تجزیه و آنالیز کاروتنوئیدها، و گاهی نگهداریشان در حلالهای خالصو ذخیره کردن کاروتنوئید تحت فشار جو نیتروژن، در درجه حرارت پایین و در غیاب نور برای کم کردن تجزیه آنها مفید است. کاروتنوئیدها به وسیله گیاهان، قارچ ها و میکروارگانیسم ها تولید می شوند. مقدار تولید کل کاروتنوئیدها در سال توسط موجودات فوق الذکر، ۱۰۰۰۰ کیلوگرم می باشد. این در حالی است که کاروتنوئیدها ...
سلامتی
آرشیو موضوعی پرسش و پاسخ متفرقه (110) پرسش و پاسخ درباره اختلالات هورمونی (16) پرسش و پاسخ درباره بی نظمی در قاعدگی (10) پرسش و پاسخ درباره تخمدان پلی کیستیک (3) پرسش و پاسخ درباره عمل زیبایی ناحیه تناسلی (2) پرسش و پاسخ درباره بارداری های پر خطر (10) پرسش و پاسخ درباره فیبرم (8) پرسش و پاسخ درباره قرص های ضد بارداری (2) پرسش و پاسخ درباره IUD (2) پرسش و پاسخ درباره نازایی (27) پرسش و پاسخ درباره سونوگرافی (6) پرسش و پاسخ درباره عفونت (9) پرسش و پاسخ درباره نزدیکی های متعدد (3) پرسش و پاسخ درباره شیاف پروژسترون (1) پرسش و پاسخ درباره کیست (15) پرسش و پاسخ درباره مرگ جنین (3) پرسش و پاسخ درباره بارداری (72) پرسش و پاسخ درباره بی نظمی در قاعدگی (7) پرسش و پاسخ درباره فیبروم رحمی وزایمان طبیعی (2) پرسش و پاسخ درباره روش های پیشگیری از بیماریهای آمیزشی:بیماریهای ناشی از تماس جنسی (11) پرسش و پاسخ درباره بزرگی شکم بعد از زایمان (1) پرسش و پاسخ درباره کیسه تخمدان (1) پرسش و پاسخ درباره خونریزی حاملگی (9) پرسش و پاسخ درباره بیماری های مقاربتی (10) پرسش و پاسخ درباره بی اختیاری ادراری (2) پرسش و پاسخ درباره میوم رحمی (2)آرشیو فروردین 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهریور 1391 مرداد 1391 تیر 1391 خرداد 1391 اردیبهشت 1391 لیست آرشیوهالینکستان پزشکی سنه پیکس بیکران سایت دانشجویی شنل خریدهای خانمی خرید شارژ ایرانسل دانلود مقاله علمی خبر های داغ دانلود مقاله علمی تبادل لینک نرم افزار مدیریت کافی نت اخبار ورزشی خرید و فروش روح دانلود همه لینکهاصفحات جانبی لینک دوستان اطلاعات زنان و زایمان 1← آمار وبسایت کل بازدید : getStatVar('total_view'); 998444 بازدید امروز : getStatVar('today_view'); 1305 بازدید دیروز : getStatVar('yesterday_view'); 3637 بازدید این ماه : getStatVar('this_month_view'); 39430 بازدید ماه قبل : getStatVar('last_month_view'); 82876 تعداد نویسندگان : getStatVar('total_author'); 1 تعداد کل پست ها : getStatVar('total_post'); 390 آخرین بازدید : getStatVar('last_view_date'); سه شنبه 27 فروردین 1392 (11:29) آخرین بروز رسانی : getStatVar('modify_date'); یکشنبه 25 فروردین 1392 پرده بکارت یکشنبه 25 فروردین 1392 سلام اقای دکتر،من یه دختر15 ساله ام که از 13 سالگی شروع به خودارضایی کردم،اما هیچ وقت چیزی وارد نکردم،و تاحالا خونی هم مشاهده نکردم،اما دفعه آخر که این کارو کردم،از من خونی خارج شد که منو خیلی ترسوند،میخواستم ببینم امکانش هست که پرده بکارت من پاره شده باشه؟و یه سوال دیگه هم داشتم،اینکه مدتی پوست ناحیه تناسلی من ملتهب شده بودو خارش شدیدی داشت،یک بار در حدی بود که واقعا نتونستم با پماد هم تحمل کنم و شروع کردم به خاراندن ناحیه تناسلی ام اما بعد که به ...