قرار داد های موجود در مدیریت بازرگانی
بازاریابی بین الملل
بازاریابی خارجی، عبارت است از: بازاریابی كالا و خدمات از یك كشور به كشوری دیگر. بازاریابی داخلی و خارجی، دارای تفاوتهایی هستند كه از جمله آنها میتوان تفاوتهای محیطی در زمینههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را نام برد. تفاوتهای موجود در آب و هوا، محیط طبیعی، فرهنگ، منابع و تكنولوژی، نیازهای تولیدی و خدماتی متفاوتی را ایجاد میكند. از آنجا كه برای یك بنگاه اقتصادی رفع تمام نیازهای مصرفكنندگان امكانپذیر نیست، لذا مدیریت بازاریابی میبایستی فرصتهای موجود را از طریق تقسیم بازار تجزیه و تحلیل كند تا بتواند كالا و خدمات مورد نیاز مصرفكنندگان مورد نظر را با توجه به منابع خود تأمین كند. منظور از تقسیم بازار این است كه بازاری وسیع را با روشی به بخشهای كوچكتر تقسیم كنیم كه در هر كدام از آنها یكنواختی بیشتری از نظر عرضه و تقاضا وجود داشته باشد.مصرفكنندگان، خصوصیاتی مشترك و مشابه دارند. معیارهایی كه تقسیم بازار براساس آنها انجام میگیرد، شامل عوامل جغرافیایی، جمعیتی یا دموگرافیك، روانی، رفتاری، بازاریابی و اقتصادی است. پس از بررسی بازار و تقسیم آن به بخشهای مشابه، مدیریت بازاریابی باید تصمیم بگیرد كدام یك از این بخشها را به عنوان بازار هدف، انتخاب كند. البته او میتواند بیش از یك بخش را براساس تركیب و توانایی كاركنان بازاریابی، توان رقابتی و خطمشی بازرگانان سازمان خود، انتخاب كند.● اهمیت بازاریابی بینالمللیامروزه هیچ كشوری در جدایی كامل از كشورهای دیگر زندگی نمیكند. منابع اقتصادی، تكنولوژی و سطح زندگی افراد یك كشور، بستگی نسبی به اقتصاد كشورهای دیگر دارد كه به وسیله جریان پیچیدهای از كالاها، خدمات، سرمایه و تكنولوژی، به هم مربوط میشوند. كشورها از طریق مبادلات بینالمللی، سطح تولید خود را بالا برده و سود بیشتری كسب میكنند. آنها از طریق واردات، كالاهایی را كه قادر به تولید آنها نیستند، به دست آورده و از طریق صادرات، كالاهای تولیدی مازاد برمصرف خود را به كشورهای دیگر میفرستند. گرچه یك كشور ممكن است از عوامل تولید مختلفی برخوردار باشد و بتواند انواع كالا را تولید كند، اما قادر به تولید آنها با قیمت مساوی نخواهد بود. علت اولیه مبادلات بینالمللی، در ظاهر اختلاف قیمت كالا و خدمات كشورهاست. تفاوت قیمتها یا به دلیل تفاوت در شرایط عرضه یا امكانات تولید و یا تفاوت در شرایط تقاضا یا الگوی مصرف و یا تركیبی از آنهاست. تفاوت در شرایط عرضه، ممكن است ناشی از تفاوت در منابع طبیعی، كارایی، مهارت كار، سطوح تكنولوژی تولید، فراوانی عوامل تولید و غیره باشد. با این حال، تفاوت ...
بازار یابی بر اساس وفاداری مشتریان
۷- اولویتهای مشتریان خارجی نوع محصول و یا خدمت مورد ارائه شما هر چیزی که باشد، باید شامل عناصری است که در چگونگی احساس و درک مشتریان شما تاثیرگذار است. برای یک رستوران مسلماً غذا مهمترین عامل سودآوری است، بنابراین مطلوب بودن غذا موجب رضایت مشتری و در نتیجه سودآوری خواهد شد و همچنین موجب شهرت، حتی نزد کسانی که در آن رستوران غذا صرف نکردهاند، خواهد شد. بنابراین مشخصات اولیه یک خدمت یا محصول تعیین کنندهترین عنصر سودآوری میباشد. اما موفقیت یک رستوران تنها وابسته به لذیذ بودن و یا کیفیت غذای آن نمیباشد، مطمئناً مشتریان یک رستوران تحت عوامل دیگری نیز میباشد. به طور کلی مردم رستورانی را انتخاب میکنند که مکان دلخواه آنها باشد. به عبارت بهتر محصول و یا خدمت کلی، مفهوم بسیار جامع و گستردهای میباشد و در نتیجه جهت اندازهگیری رضایت مشتریان باید تمامی عناصر تشکیل دهنده این مفهوم را مورد توجه قرار داد. اگر بخواهید فرآیند اندازهگیری رضایت و سطح وفاداری مشتریان دارای حداکثر ارزش و اعتبار باشد، باید اولویتهای مشتریان، عملکرد خود شما، عملکرد شما نسبت به اولیتهای مشتریان، عملکرد شما نسبت به عملکرد سایر رقبا و اولویتهای جهت بهبود را شناسایی نمود. برای تعیین کردن اولویتهای مشتریان خارجی، یا مصرفکنندگان نهایی غذای رستوران، در تیم بازاریابی ابتدا یک طوفان ذهنی با توجه به مشاهدات و استانداردهای تحقیقات بینالمللی صورت گرفت و در مجموع پس از یکی کردن عوامل همسان و آنالیز غربالی چهل و نه عامل در قالب سیزده گروه انتخاب شدند. بر این اساس نیز یک چارچوب نظری اولیه نیز ترسیم شد اما برای آنالیز غربالی ثانویه یک پرسشنامه با شرایط ویژه طراحی شد. این پرسشنامه به صورت مصاحبه حضوری توسط مدیر و مشاور بازاریابی از حدود شصت نفر به تفکیک مدیران، کارکنان، مشتریان دائمی و مشتریان گذری رستوران سوپراستار تکمیل گردید. برای تعیین درجه اهمیت هر یک از پنجاه عامل از طیف لیکرت در هفت درجه بسیار مهم تا بسیار بیاهمیت استفاده شد، همچنین اولویت اهمیت گروههای مشخص شده به ترتیب در پایان پرسشنامه مشخص گردید. نتیجه آماری این پرسشنامه در نمودار شکل شماره ۶ مشخص شده است. همچنین این عوامل با ذکر گروه در جدول شماره ١ مشخص شدهاند. هر کدام از چهار گروه جامعه آماری فوقالذکر به تعداد نسبتاً مساوی انتخاب شدند تا با وزنی همگن نظرات آنها با هم تلفیق شوند. مصاحبه کنندهگان این توضیح را میدادند که ابن جداول نظرسنجی برای ایجاد یک پرسشنامه عمومی به کار گرفته میشود و در کمال ادب و احترام این حس به آنها ...
بررسی مفهوم سقف شیشه ای در سازمان ها
عنوان مقاله: بررسی مفهوم سقف شیشه ای در سازمان هامولف: حسین دامغانیان و امین نوروززاده ثانی (دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات سمنان)موضوع: مفاهیم نوین در سازمانهاسال انتشار(میلادی): 2011وضعیت: تمام متنمنبع: ارسال شده توسط عضو پایگاه مقالات علمی مدیریت www.system.parsiblog.comتهیه و تنظیم: پایگاه مقالات علمی مدیریت www.SYSTEM.parsiblog.com چکیده: شاید یکی از مهمترین معیارها برای درجه توسعه یافتگی یک کشور ، میزان اهمیت و اعتباری است که زنان در آن کشور دارا هستند. هر چه حضور فعال زنان در اداره امور اجتماع بیشتر باشد، کشور توسعه یافته تر است. بدیهی است منظور از حضور، حضور واقعی و مؤثر است و نه حضور صوری و سمبولیک. متأسفانه در کشور ما فرصتهای سیاسی و اجتماعی سمبولیک در اختیار زنان گذاشته می شود که از استحکام لازم برخوردار نیستند. تا زمانی که زنان توانایی پیشرفت، از طریق ارتقای توانمندیهای خود را به دست نیاورد، حقوق آنها در معرض تعرض بوده و همواره موقعیت اجتماعی آنان در خطر خواهد بود. با این وجود هدف از این مقاله تعریف سقف شیشه ای و تشریح عوامل ایجاد کننده سقف شیشه ای در سازمان ها ودر نهایت ارائه راهکارهایی جهت از بین بردن سقف شیشه ای می باشد.واژگان کلیدی: سقف شیشه ای، موانع نامرئی، دیوار شیشه ای، زنان مقدمهامروزه واقعیتها نشان میدهند که همواره نقش زنان در توسعه ی جوامع نادیده گرفته شده و جامعه ی انسانی به این علت لطماتی جبران ناپذیر را متحمل شده است. وضعیت موجود ناشی از نابرابریهای جنسیتی باعث شده است بسیاری از کشورها در تلاش برای رفع این نابرابریها اقداماتی گوناگون انجام دهند. برخی از این جوامع به موفقیت هایی چشمگیر دست یافته اند، چنانکه بیش از 40 درصد مناسب تصمیم گیری در کشورهای شمال اروپا همچون نروژ، دانمارک و فنلاند در اختیار زنان قرار گرفته و درکشور آمریکا نسبت زنان در مشاغل 1970 حدود 250 درصد رشد داشته است. با این حال اکثر کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ایران طی سالهای 1990 در این مهم موفق نبوده اند.متأسفانه آخرین آمارهای اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران نشان میدهد که تفاوتی فاحش بین نرخ مشارکت اقتصادی مردان و زنان در ایران وجود دارد چنان که این نرخ برای مردان 9/72 درصد و برای زنان 5/18 درصد است. در عرصه های مدیریتی و تصمیم گیری نیز وضعیتی نامناسب تر را شاهد هستیم به طوری که تنها حدود 2/5 درصد از مدیران کشور زن هستند و هرچه به سوی سطوح بالای مدیریتی می رویم این میزان کاهش می یابد و به 4/1 درصد در سطوح مدیرکل و معاون دستگاه می رسد.بسیاری معتقدند که جو حاکم بر سازمان ها و اعتقاد نداشتن مدیران و کارکنان ...
چگونه بازار هدف صادرات را تعیین کنیم؟
چگونه بازار هدف صادرات را تعیین کنیم؟ الف) کدام مشتریان را باید تحت پوشش قرار داد؟ ب) چگونه ميتوان بهترین نوع خدمات را به مشتریان مذکور ارائه داد؟ پاسخ پرسش نخستین، نشاندهنده بازار هدف یک شرکت یا کسبوکار است. در مراحل سهگانه فرآیند بازاریابی، تعیین بازار هدف در حکم گام میانی ميباشد. به این معنا که در مرحله نخست، با توجه به نوع محصول یا خدمات، تقسیمبندی بازار صورت ميگیرد و از میان بخشهای گوناگون، نسبت به انتخاب بازار هدف، مبادرت ورزیده ميشود و سپس برنامهریزی و اقدامات لازم برای جایگاهیابی در میان بخشهای منتخب انجام خواهد شد. از آنجا که تلاش برای تحت پوشش قرار دادن همه مشتریان بالقوه، منجر به آن ميشود که هیچیک از مشتریان به نحو مطلوب و ایدهآل از خدمات شرکت بهرهمند نشوند، موضوع انتخاب بازار هدف اهميت مييابد تا خدمات با کیفیت مناسب به مشتریان حاضر در بخشهای بازار ارائه شود. از همین منظر، بدیهی است که تعیین بازار هدف در زمان تلاش برای صادرات کالا و خدمات به سایر کشورها نیز واجد اهمیت ميگردد؛ زیرا ذات فعالیتهای صادراتی، متفاوت از سایر انواع فعالیتهای اقتصادی نبوده و هدف اصلی از صادرات، فروش کالا و خدمات شرکت به مشتریان بالقوه در بازارهای برون مرزی است. در نتیجه، نخستین گام برای بازاریابی صادراتی، تعیین بازار هدف و مشخص كردن نیازهایی از آن بازارخواهد بود که برای محصولات و خدمات شرکت ایجاد تقاضا مينماید. فراموش نشود که در سراسر گیتی در حدود 200 کشور وجود دارد که قاعدتا امکان ارائه خدمات یا فروش کالا به همه آنها با حفظ کیفیت مطلوب، مقدور نخواهد بود و از این رو، انتخاب درست کشورهای هدف برای صادرات، اهمیت زیادی پیدا ميکند. چنانکه مشاهده ميشود این گزاره دقیقا برگرفته از اصلی است که پیشتر به منظور تبیین اهمیت انتخاب بازار هدف بیان شد. چنانکه بازار هدف صادرات و نیازهای آن، به درستی شناسایی شود، دریافت سفارش برای صادرات محصول به کشورهای مدنظر تسهیل خواهد شد. تعیین بازار هدف صادراتی، از راه برنامهریزی و اجرای تحقیقات بازار بینالمللی وبا هدف شناسایی دقیق فرصتها و تعیین جزئیات فرصتهای موجود در بازارهای فرامرزی ممکن ميشود. این نوع پژوهش، صحت وجود فرصتها را در هر بازار مشخص ميكند و امکان آشنا شدن با ویژگیهای آن بازار را فراهم ميآورد. علاوه بر آن، با بهرهگیری از نتایج تحقیقات بازار، درک درستی از نحوه ایجاد یک بازار جدید ايجاد خواهد شد و نیازهای مشتریان بالقوه و عوامل موثر بر تصمیم آنها در خرید محصولات یا خدمات در بازار مذکور، تعيين ميشود. تحقیقات ...
بررسی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان به برندهای بیمه های بازرگانی
بررسی عوامل مؤثر بر وفاداری مشتریان به برند بیمه های بازرگانی دکتر رضا خوش سیما-مهرناز خشنود مهرآبادی چکیده: امروزه هر مشتری ارزش ویژه خود را دارد و شرکتها برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار ثابت یا رو به کاهش باید مبارزه کنند. بازاریابی در سیر تکامل خود در مرحله ای قرار دارد که بازاریابان تنها در اندیشه یافتن مشتریان جدید نیستند؛ امروزه هدف از بازاریابی مدیریت تقاضا از طریق رشددادن و سوق دادن مشتری تا حد بلوغ در نردبان وفاداری به سازمانهاست. امروزه دیگر رضایتمندی مشتریان کافی نبوده و شرکتها نباید به رضایتمندی مشتریانشان دلخوش کنند، آنها باید مطمئن شوند که مشتریان رضایتمندشان، وفادار هم هستند. در این پارادایم هدف برقراری روابط بلند مدت و متقابل با گروههای ذینفع و مهمتر از همه مشتری به طوری است که مشتریان بیشتری را حفظ و مشتریان کمتری را از دست داده و به این ترتیب در بلند مدت منافعی حاصل می شود که در نتیجــه، سهم بازار و سودآوری شرکتها افزایش می یابد. در این تحقیق عوامل مؤثر بر وفاداری مشتریان به برند بیمه های بازرگانی مورد بررسی قرار می گیرد.واژگان کلیدی: وفاداری، مشتری، بیمه بازرگانی1- مقدمهعصر کنونی دوره تحولات شتابنده و غیرقابل پیش بینی است و شرکت ها به دلیل وجود فاکتورهایی از قبیل مرزهای نامشخص بین بازارها، تکه تکه تر شدن بازارها، کوتاه شدن دوره عمر محصول، تغییر سریع الگوهای خرید مشتریان و آگاه تر و خبره تر شدن مشتریان با دشوارترین شرایط رقابتی که هرگز سابقه نداشته است روبرو هستند (Wong and shoal,2002: 34-50). این در حالی است که نخستین اصل در موفقیت سازمان ها خلق ارزش های مشتری پسند است و این امر تنها از طریق فرایندهای کارا و اثر بخش سازمانی و مطابق با آن ارزش ها ایجاد می شود. بنابراین بی دلیل نخواهد بود اگر تنها منبع بازگشت سرمایه در سازمان ها را مشتریان قلمداد کنیم و اگر سازمان نتواند این باارزش ترین هدف را حفظ کند محکوم به فنا خواهد بود. در ابتدا، کلیه ارکان سازمان توجه خود را بر بخش تولید و بهبود آن متمرکز کرده بودند و کلیه راهکارها و استراتژی ها برای بهبود کارایی این بخش بود. در دوره بعدی بخش مالی نیز مورد توجه قرار گرفت به گونه ای که اهداف و راهبرد های بخش های مختلف سازمان در راستای اهداف و راهبردهای مالی تنظیم می شد. اما امروزه کمتر جامعه ای را می توان یافت که در آن مشتری به عنوان عامل محوری در سازمان های آن تلقی نشود. در ابتدای این دوره سازمان ها تنها در اندیشه یافتن مشتریان جدید بودند. دستیابی به هر مشتری تازه به عنوان یک پیروزی تلقی می شد و توجه خاصی نیز به مشتریان موجود معطوف نمی ...
مديريت تحول
مدیریت تحول چكيده انديشه ايجاد تحول در نظام اداري به بيش از نيم قرن گذشته برمي گردد. نظام اداري ايران از سالهاي 1320 از حالت سني گذشته خارج و به تدريج در قالبهاي نوين از گستردگي قابل توجهي برخوردار گرديده، اين روند با پيش بيني، تشكيل سازمان امو اداري و استخدامي كشور، در قانون استخدام كشوري مصوب 1345 نهادينه شد و موضوع تحول، اصلاح و تكوين نظام اداري به شكل رسمي به عنوان بخش عمده وظايف اين سازمان درآمد. در اين مقاله سعي بر اين شده كه به طور اجمال، اهداف، ضرورتها، برنامه هاي تحول اداري مورد بررسي قرار گيرد. كليدواژه : تحول اداري ؛ برنامه ها مختلف تحول اداري 1- مقدمه انديشه ايجاد تحول در نظام اداري به بيش از نيم قرن گذشته برمي گردد. نظام اداري ايران از سالهاي 1320 از حالت سني گذشته خارج و به تدريج در قالبهاي نوين از گستردگي قابل توجهي برخوردار گرديده، اين روند با پيش بيني، تشكيل سازمان امو اداري و استخدامي كشور، در قانون استخدام كشوري مصوب 1345 نهادينه شد و موضوع تحول، اصلاح و تكوين نظام اداري به شكل رسمي به عنوان بخش عمده وظايف اين سازمان درآمد. در اين مقاله سعي بر اين شده كه به طور اجمال، اهداف، ضرورتها، برنامه هاي تحول اداري مورد بررسي قرار گيرد. 2- مفهوم تحول اداري هدف از تحول اداري عبارت است از تقويت توانمندي هاي نظام اداري در جهت ايفاي كارآمد وظائف و نقش فعلي دولت و يا به تعبيري ديگر هدف از تحول اداري، انطباق نقش ها، توانمندي ها و قابلبتهاي نظام اداري است كه امري حياتي و براي توسعه ضروري مي باشد. موضوع نوين سازي و ايجاد تحول در نظام اداري متناسب با پيشرفت هاي تكنولوژي در راستاي تحقق خواسته هاي جامعه مي باشد.تحول اداري فرايندهاي متعددي همچون مشاركت عمومي كاركنان، اصلاح ساختارهاي اداري، تناسب وظايف و اختيارات، توانمندسازي كاركنان و مديران، پاسخگويي دولتمردان در مقابل شهروندان، نظارت بر نظام اداري و توسعه شيو ه هاي اطلاعاتي و ... را دنبال مي كند. 3- ساختار اداري و تحول اداري ساختار اداري به دليل ارتباط تنگاتنگ با ساير ساختارها و نيز تأثيرگذاري آن از اهميت ويژه اي برخوردار بوده به طوري كه تحول در آن اساس تحولات ديگر مي گردد. لذا تشكيل ارگاني كه مسؤوليت اين تحولات را به عهده گرفته و آن را به سرمنزل مقصود برساند، بسيار ضروري مي نمود. شوراي عالي اداري بر اساس مصوبه شماره 2056/12/1 مورخ 19/2/1377 ساختار، اعضاء و وظايف و اختيارات ستاد برنامه ريزي تحول اداري كشور را تعيين و ابلاغ نمود. انجام برنامه هاي فرهنگ سازي و ايجاد زمينه هاي ذهني براي تحقق تحول اداري نظير برگزاري سمينارهاي تخصصي آموزش، ميزگردهاي تخصصي و ...
مدیریت تکنولوژی در سازمان
مدیریت تكنولوژی، درواقع مدیریت سیستمی است كه خلق، كسب و بهكارگیری تكنولوژی را ممكن میسازد. همچنین شامل مسئولیتی است كه این فعالیتها را در مسیر خدمت به بشر و براوردهسازی نیازهای مشتری قرار میدهد. تحقیق، اختراع و توسعه، اساسیترین مؤلفههای خلق تكنولوژی و وقوع پیشرفتهای تكنولوژیك هستند، اما در مسیر تولید ثروت، مؤلفه مهمتری نیز وجود دارد كه بهكارگیری یا تجاریسازی تكنولوژی است. بهبیانیدیگر، مزایای تكنولوژی هنگامی تحقق مییابند كه نتیجه آن به دست مشتری برسد. مشتری میتواند فرد، شركت یا نهادی دولتی همچون سازمانهای دفاعی باشد. اختراعی كه در قفسه نهاده شود، ثروت تولید نمیكند و ایدهای كه بروز میكند و به كار بسته نمیشود – حتی اگر بهعنوان اختراع به ثبت برسد- بازده مالی ندارد. تكنولوژی هنگامی به تولید ثروت منجر میشود كه یا تجاری شود و یا در مسیر تحقق اهداف استراتژیك و یا عملیاتی سازمان بهكار بسته شود.مدیریت تكنولوژی، مبحثی بین رشتهای است كه علوم، مهندسی و مدیریت را به هم پیوند میدهد. از دیدگاه این مدیریت، تكنولوژی اصلیترین عامل تولید ثروت است و ثروت چیزی بیشتر از پول است كه میتواند عواملی همچون ارتقای دانش، سرمایه فكری، استفاده مؤثر از منابع، حفظ منابعطبیعی و سایر عوامل مؤثر در ارتقای استاندارد و كیفیت زندگی را شامل شود.هر چند در مبحث مدیریت تكنولوژی فرض بر این است كه تكنولوژی مهمترین عامل در سیستم تولید ثروت است، اما عوامل دیگری نیز در این سیستم دخیل هستند. مثلاً، تشكیل سرمایه و سرمایهگذاری، نقش مهمی در رشد اقتصادی ایفا میكنند. نیروی كار، عامل مؤثر دیگری در رشد اقتصادی است. ملاحظات اجتماعی، سیاسی و محیطی نیز بر فرایند تولید ثروت تأثیر میگذارند. در مبحث مدیریت تكنولوژی با تكنولوژی بهعنوان بذر اولیه تولید ثروت، برخورد میشود. با پرورش صحیح و محیط مناسب، این بذر اولیه به درختی تنومند تبدیل میشود. دیگر عوامل مؤثر در تولید ثروت – شامل سرمایه، نیروی كار، منابع طبیعی، سیاستهای عمومی، و غیره – در واقع محیط حاصلخیز و سایر نیازمندیهای این گیاه را تشكیل میدهند. هر یك از این عوامل، دارای رشته تخصصی و آموزشها و پژوهشهای خاص خود هستند. مدیریت تكنولوژی، بهعنوان مبحثی بین رشتهای، دانش موجود در تمامی این رشتهها را با هم تركیب میكند. یك دوره یادگیری مدیریت تكنولوژی در سطح پیشرفته، به مطالعه عمیق هر یك از این عوامل نیاز دارد.مدیریت تكنولوژی دارای ابعاد ملی، سازمانی و فردی است. در سطح ملی یا دولتی(سطح كلان)، مدیریت تكنولوژی به شكلگیری ...