قراردادکار با راننده
حقوق بیمه
مقاله اي در باب حقوق بيمه مقاله اي كه در ادامه آورده مي شود،با موضوع حقوق بيمه و همچنين با بررسي قانون جدید احیای مسئولیت مدنی دارندگان وسیله نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث كه توسط آقاي محمد شيخ مقدم آراني ،رئيس دادگستري شهرستان نطنز در نتيجه شركت در دوره آموزشي با عنوان حقوق بيمه بوده تهيه شده است. ماهیت حقوقی بیمه : جناب آقای پور کاویان شرکتهای بیمه به نوعی تجارت می نمایند و با عملیات بیمه ای دنبال سود میباشند و به نوعی بیمه تجاری محسوب میشوند قانون بیمه در سال 1316 تصویب شد . ماده 1 قانون بیمه را تعریف کرده است : بیمه عقدی است که بیمه گر تعهد میکند در قبال دریافت حق بیمه در صورت وقوع حادثه یا خسارت در مدت بیمه خسارت را به بیمه گزار بپردازد . در کشور ایران بیمه گر در قالب شرکت میباشد و اشخاص حقیقی نمیباشند در مقابل بیمه گزار میتواند شخص حقیقی یا حقوقی باشد ایجاب از جانب بیمه گزار و قبول از سوی بیمه گر میباشد . خصوصیات عقد بیمه : 1- لازم بودن عقد بیمه . 2- تشریفاتی بودن عقد : بیمه عقدی نیست که شفاها واقع شود بلکه باید علاوه بر ایجاب و قبول طرفین مکتوبا هم عقد نوشته شود طبق ماده 67 قانون بیمه چنانچه در اثر مسامحه نماینده شرکت بیمه ، بیمه نامه صادر شده باشد اما از سوی بیمه گزار تعهدات انجام شده باشد شرکت بیمه موظف است خسارت را بپردازد ( در صورت وقوع حادثه ) . 3- تعهدی بودن عقد : در بیمه تعهدی به عهده طرفین قرار میگیرد ( به عبارت دیگر عقد تکمیلی نیست ) . 4- معوض بودن عقد . 5- عقد بیمه بر حسن نیت : مبتنی است عدم رعایت حسن نیت موجب فسخ یا تعدیل عقد بیمه میگردد. 6- مستمر بودن عقد : بعد از ایجاب و قبول ، عقد خاتمه نمی یابد بلکه در طول مدت تعیین شده استمرار می یابد . 7- الحاقی بودن عقد بیمه : اصل بر این است که طرفین ابتدا به ساکن به توافق و اراده عقدی را منعقد می نمایند در برخی موارد قانون گذار افراد را اجبار به اموری می نمایند در عقد بیمه شرایط و ضوابط را بیمه مرکزی تعیین نموده و بیمه گزار آنچنان به حق دخل و تصرف در عقد را ندارد 0 در موارد جزئی شرایط را بیمه گزار تعیین میکند . به عبارت دیگر عقد بیمه عقدی است الحاقی ، اضطراری یا تحمیلی . ۸- منجر بودن عقد بیمه : به محض ایجاب و قبول عقد واقع میشود برخی معتقد میباشند عقد بیمه معلق است به پرداخت حق بیمه. اما در هر حال تعهدات بیمه گر معلق است به پرداخت حق بیمه از سوی بیمه گزار و معلق است به وقوع حادثه و وقوع خسارت . مصادیق بطلان بیمه : 1- بیمه مجدد نسبت به یک شیئی ( ماده 8 قانون بیمه ) در بیمه مضاعف اگر عمدی باشد به علت تقلب بیمه گزار بیمه دوم ...
دادنامه شماره342مورخ21/04/88 هیات عمومی دیوان عدالت اداری فسخ قراردادکار ناشی از قصور کارگردرانجام و
تاريخ دادنامه: 21 تيرماه 1388شماره دادنامه: 342کلاسه پرونده: 87/615مرجع رسيدگي: هيئت عمومي ديوان عدالت اداريموضوع شکايت و خواسته: اعلام تعارض آراي صادره از شعب 8، 9، 19، 20 و 33 و شعبه دوم تشخيص ديوان عدالت اداريمقدمه: الف) شعبه هشتم ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 87/1642 موضوع شکايت (س- شکاري) به طرفيت سازمان کار و امور اجتماعي شمال غرب تهران به خواسته اعتراض به رأي 27366 مورخ 21 مردادماه 1386 به شرح دادنامه شماره 2136 مورخ 30 فروردينماه 1387 و پرونده کلاسه 87/504 موضوع شکايت (غ- خاني) به طرفيت سازمان کار و امور اجتماعي شهرستان ري به خواسته اعتراض به رأي مورخ 5 ارديبهشتماه 1386 هيئت حل اختلاف سازمان موصوف به شرح دادنامه شماره 414 مورخ 30 فروردين1387 چنين رأي صادر نمودهاند: نظر به اينکه اولاً، تمامي مقررات قانون کار در اصدار رأي معترضعنه رعايت گرديده است. ثانياً، شاکي اعتراض مستدل و مؤثري که متضمن نقض رأي معترضعنه گردد، ارائه ننموده است. ثالثاً، در رأي مذکور حقوق قانوني طرفين پرونده هيئت مورد لحاظ قرار گرفته است. رابعاً، تمامي مقررات شکلي در جريان رسيدگي هيئت صادر کننده رأي رعايت گرديده است. خامساً، رأي مذکور بر مبناي تحقيقات صورت گرفته و با لحاظ دفاعيات طرفين اصدار گرديده است، بنابراين حکم به رد شکايت شاکي صادر و اعلام ميگردد.ب) شعبه نهم ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسهيهاي 86/2538 و 86/2543 موضوع شکايت آقايان(غ- ف) و ( و- م) به طرفيت سازمان کار و امور اجتماعي استان تهران به خواسته اعتراض به رأي هيئت حل اختلاف به شرح دادنامههاي شمارههاي 3195 و 3200 مورخ 28 اسفندماه1386 چنين رأي صادر نموهاند: با توجه به مفاد دادخواست تقديمي و مدارک و مستندات ابرازي و ملاحظه جوابيه ارسالي، نظر به اينکه ادله موجهي که موجبات قانوني براي پذيرش ادعاي شاکي را فراهم نمايد، ارائه و تحصيل نگرديده است، از طرفي تخطي و تخلفي از مقررات و ضوابط مربوط در فعل مشتکيعنه مشهود و ملحوظ نمييباشد، از ايـن حيث ايـرادي بـر اقدامات و تصميمات سازمان طـرف شکايت مترتب نيست،ازاينرو دفاعيات واصله را مقرون به صحت تلقي و بنابه مراتب ياد شده شکايت مطروحه را غير وارد تشخيص، حکم به رد آن صادر و اعلام مينمايد.ج) شعبه نوزدهم ديوان در رسيدگي به پرونده کلاسه 86/1020 موضوع شکايت (ح- ع) به طرفيت اداره کار جنوب تهران رأي به خواسته اعتراض به رأي هيئت حل اختلاف مورخ 15 ارديبهشتماه 1386 به شرح دادنامه شماره 2095 مورخ 27 شهريورماه1387 چنين رأي صادر نموده است: نظر به اينکه رأي معترض عنه براساس محتويات پرونده، سوابق امر و جهات و دلايل مقيده در آن صادر شده است و از طرف شاکي، اعتراض ...
شرحی واقعی وغمناک بر زندگی دهقان فداکار......
ریز علی همان دهقان قهرمان کتابهای درسی همان کسی که پس از خواندن داستان شجاعت او همه باو می اندیشیدیم اکنون هشتاد سال دارد و بسیار فقیرانه زندگی میکند سرگذشت اش را بخوانید در تکثیر این ایمیل دریغ نکنیم شاید!!!! در گذر سالها و فصلها و روزها و در گوشهای از این خاک پهناور، قهرمان دوستداشتنی سالهای دور و نزدیک کتابهای درسی، در زیر غبار فراموشی روزگار میگذراند و کسی نمیداند در دل این پیرمرد 80 ساله چه غصههایی انباشته شده است. انگار فراموشی رسم دنیاست؛ گویا قرار است قهرمانهای زندگیمان با گذر زمان در لابلای صفحات کتاب زندگی گم شوند و هیچکس یادی از آنها نکند، تا موقعی که درد و غم بر چهره آنها بنشیند و تازه، شاید آن موقع گذر رهگذری بر کوی و برزن آنها بیفتد. یادمان نرفته و هرگز هم یادمان نمیرود، وقتی برگهای کاهی «فارسی» سوم دبستان را ورق میزدیم، داستان کشاورز جوانی را میدیدیم و میخواندیم که در دل شب ظلمانی و در اوج گمنامی، درس ایثار و فداکاری را برای آن شب و فرداهای آن روزگار به دیگران آموخت؛ مرد جوانی که از آن به بعد، همه او را با نام «دهقان فداکار» شناختند و حالا نیم قرن از آن شب میگذرد. سرمای استخوانسوز پائیز، شب تیره و تار، ریزش کوه، ریلهای درهم پیچیده، سوت قطار، پیراهن، نفت فانوس، آتش و ... رژه مرگ بر روی خط آهن؛ اینها کلماتی است که با شنیدن نام «دهقان فداکار» ناخودآگاه ذهن دانشآموزان دیروز و امروز با آنها درگیر میشود و جلوهای از درس زندگی را با خود مرور میکند. امروز دیگر همه «ریزعلی خواجوی» را میشناسند؛ آری، «ریزعلی» همان دهقان فداکاری که میشناسی و میشناسیم، اما چه میشود کرد که امروز قهرمان فداکار سالهای دور و نزدیک کتابهای درسی، نه محتاج فداکاری دیگران، بلکه منتظر یک جرعه مسئولیتشناسی و قدردانی قدرشناسان است.* اسورهای آرام ، در کوچه پس کوچههای شهری شلوغ«أزبرعلی حاجوی» که در کتاب فارسی سوم دبستان به «ریزعلی خواجوی» معروف شده است، این روزها در سنین بیش از 80 سالگی روزگار خود را سپری میکند و البته این گذران زندگی، خالی از رنج و مشقتهای بیشمار هم نیست، آن هم برای کسی که برای بزرگترها و کوچکترهای ما حکم اسطورهای را دارد که تا زمان میگذرد، یاد و نامش در دلها باقی است. در میان هیاهو و کشاکش زندگی ماشینی و در کوچه پس کوچههای شهری شلوغ، سراغ خانه ریزعلی را میگیریم و دقایقی پای حرفهای گفته و ناگفته او مینشینیم؛ کوچههای تنگ و صمیمی در مناطق ...
هشت موضوع شگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتن
1- اوبا سر بزرگ متولد شدوقتی انیشتن به دنیا آمد او خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آنجایی که مادر وی تصور می کرد، فرزندش ناقص است،اما او بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه های طبیعی بازگشت.2 - حافظه اش به خوبی آنچه تصور می شود، نبودمطمئنا انیشتن می توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند،اما برای به یاد آوری چیز های معمولی واقعا حافظه ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه اش برای این فراموشکاری، مختص دانستن آن [تولد ]برای بچه های کوچک بود.3 - او ازداستانهای علمی-تخیلی متنفر بودانیشتن از داستانهای تخیلی بیزار بود. زیرا که احساس می کرد ،آنها باعث تغییر درک عامه مردم ازعلم می شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیز هایی که حقیقتا نمی توانند اتفاق بیفتند میدهد.به بیان او "من هرگزدر مورد آینده فکر نمی کنم،زیراکه آن به زودی می آید. به این دلیل او احساس می کرد کسانی که بطور مثال بشقاب پرنده ها را می بینند باید تجربه هایشان را برای خود نگه دارند.4 - او در آزمون ورودی دانشگاه اش رد شددرسال 1895 در سن 17 سالگی،انیشتن که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است،که تا کنون متولد شده،در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوییس رد شد.در واقع او بخش علوم وریاضیات را پشت سر گذاشت ولی در بخش های باقیمانده، مثل تاریخ و جغرافی رد شد.وقتی که بعدها از او در این رابطه سوال شد؛ او گفت:آنها بی نهایت کسل کننده بودند، و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود آحساس نمی کرد. 5 - علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشتانیشتن در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می شود.سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت.علاوه بر این او هرگز برای خوشایند و عدم خوشایند دیگران لباس نمی پوشید، او عقیده داشت یا مردم اورا می شناسند و یا نمی شناسند.پس این مورد قبول واقع شدن[آن هم از روی پوشش] چه اهمیتی میتواند داشته باشد؟6 - او فقط یکبار رانندگی کردانیشتن برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه، از راننده مورد اطمینان اش کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می کرد، بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان،شنوندگان حضور داشت.انیشتن، سخنرانی مخصوص به خود را انجام می داد و بیشتر اوقات راننده اش، بطور دقیقی آنها را حفظ می کرد.یک روز انیشتن در حالی که در راه دانشگاه بود، باصدای بلند در ماشین پرسید:چه کسی احساس خستگی می کند؟راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتن سخنرانی کند،سپس انیشتن بعنوان راننده ...