قالب سیاه تنهایی

  • قالب وبلاگ غمگین | تنهایی

    قالب وبلاگ غمگین | تنهایی

    غم و تنهایی : احساس ناراحتی و ناخوش آیند که معمولا به دلیل از دست رفتن روز های شاد گذشته به انسان دست می دهد.دانلود لینک مستقیم



  • تاوان دختربودن

    دختر بودن تاوان دارد بزرگ می شوی عاشق می شوی دل می بندی تنت را برایش عریان می کنی نه از روی هوس بلکه از روی عشق وقتی دلش را زدی می رود و تو می مانی و...تو آن زمان است که تو یک هرزه ای و او کمی دختر بازی کرده است

  • تنهایی

    تنهاییبیماری نسل من استبرای دور هم بودن بهانه داریمولی هر کدامدلمان جایی جا ماندهآنقدر دور است دل هامان از همکه عروس خانه ات ، شب هاتوی آغوش بالش گریه می کند زندگی راکه یادت می رود من یک زنماحساسم زخم می خورد توی رفتنتدردم می آیدوقتی تبریک روز زن ، به مادرت یادت نمی رودولی مراکنج خانهفراموش می کنیتنهاییبیماری نسل من است ....

  • سیاه بازی

    هر چهار شنبه دعوتید بخوانش شعر اندازه ای که دلم امشب برای قناری های عاشق تنگ شده است نمیدانی !! این دود انده های دلم با اسفنجی از قوام قدمهایت پاک کن چقدر نوشتن سخت قلم بر میدارد خدایا امشب منی که برایم مسخر کرده ای تمام حضور پر اثر رد پاها را چگونه نویسم نه قلم طاقت نوشتن دارد و نه استخوان های مفاصل دردم اصلا برای چه و که نویسم !! وقتی هیچ نگاه عشق کشی در خطوط شکسته ی پشت سرت سو سو نمی زند قند های دلت شور شور میزند من حجم گسترده ی درد های زمین بر دوشم زلزله ها گاهی دوست داشتنی ترین حادثه اند با همه تلخی شکستنی اشان عاشق شدن چه سودی دارد وقتی دلهایمان طاووس هزار رنگ است و پاهای زشت باتلاقی مان دروغگو ترین نقطه جغرافیا شعرم خیلی سیاه شد اما گاهی  سیاه بازی تئاتر صحنه سفید تر است از نقش های بی طراوت دلقک های خیمه شب بازیهای مضحک این روزگار!!! مرا سیاه کنید هرچند قرن هاست که از تازیانه هایتان کبودم کبود یکی بود یکی نبود این پایان شعر پر تولد من است

  • نازلی نگار...

    نازنیم وقتی رخ زیبایت در خاطر می رود قلب و زبانم تورا می خوانند   همچون  بلبلی شیدا که بر باغ خیالم پر می زنی باحسرت بر عشوه اش نظاره می کنم وتودریادآیی   دلبر که با معشوق خود قدم میزند آن زمانی که ببینم تو دریاد می روی