فرم موزه

  • موزه یهود برلین

    موزه یهود برلین

    موزه یهود برلین   مي توان گفت موزه يهود ليبسكيند در وهله اول تلاشي است براي به ياد آوردن اذهان، موقعيت ها و نشانه هايي كه في نفسه ضد خاطره هستند . به همين دليل موزه يهود در خود حامل تناقضاتي حل ناشدني است. تناقض و تضادهايي به قدمت تاريخ دهشتناك بشري آنگونه كه آدورنو معتقد است همواره اين دهشت ملازم و همراه تمدن بوده، هست و خواهد بود، « نمی توان دهشت را برانداخت و تمدن را نگه داشت.» (آدورنو، تئودور و/ هورکهایمر ماکس،361:1384).    موزه يهود ناچار است مكاني باشد براي  يادآوري فراموشي، جايي كه بايد به خاطر آوريم تا فراموش كنيم. اما اين مفهوم و كالبدي كردن آن فرايندي ‹متفاوت› را مي طلبد چرا كه قرار است با ديدي ‹متفاوت› به هر آنچه كه قبلا وجود داشته نگاه كنيم. لذا محتوايي با چنين سنگيني و دهشتبار، فرمي نوين را مي خواهد كه معماري سترون شده مدرن از پس آن بر نمي آيد. به ناچار بايد اين حكم تلخ را بپذيريم كه هولوكاست نتيجه آرمان و    ايده آل متعالي و متافيزيك منشي است كه در ميان مدرنها به همسان سازي مشهور است. همسان سازي و تبعات آن از همان بدو ظهور خود در قالب مدرنيسم در همه نمودهاي نظري و علمي متجلي گشته است. رياضيدانان به توابعي كه در قواعد موردنظرآنها نمی گنجد عناويني چون گنگ و مبهم و نامعين نسبت مي دهند. ساختارگراها به دنبال كليت هاي دگرگوني ناپذيري مي گشتند كه فارغ از تفاوتها بتوان آنها را در هر كجا و در هر زمينه فرهنگي بتوان باز توليد كرد. كليت هايي كه به قول آدورنو از يهودستيزي جدايي ناپذيرند، اين امر دامنگير معماري نيز شد و تحت عنوان معماري بين الملل گسترش ايده همسان سازي را مد نظر خود قرار داد. معماري بين الملل با پشتوانه هاي فكري مدرن را مي توان گونه اي از ستيز با تفاوت، اقليت و نوعي از هولوكاست فرهنگ معماري بشر ناميد. اما ليبسكيند از همان آغاز كار خود، رويه اي ديگرگونه در پيش مي گيرد و يكسره به سراغ نشانه هاي اقليت مي رود. ستاره داوود يا همان مهر سليمان.«اين ستاره جنبه هاي مكمل مختلفي را نشان مي دهد. مثلث سر بالا نماد آتش و در عين حال نماد انساني است كه در جهت كائنات فعال و در جهت زمين منفعل است. مثلث سرپايين را انساني مي دانند كه در جهت زمين فعال و در جهت آسمان منفعل است.» ليبسكيند با در هم ريختن اين نماد يهود كه در همه جنبه هاي زندگي آنها رسوخ كامل پيدا كرده توانسته مفاهيم زير را به عرصه متفاوت دنياي امروز فراخواند. 1 – شروع پروسه يادمان سازي براي يهود و به معناي ديگر پايه و شالوده آن از خود قرباني شروع مي شود.شايد بهتر است بگوييم با اين كار موزه يهود از دايره بسته فرهنگهاي آشغال و كثيف و در عين حال حتي ...



  • موزه یهود برلین

    موزه یهود برلین

      ساختن بخش الحاقی موزه یهود برلین از مهم‌ترین آثار او به شمار می‌آید. ساخت این موزه شهرت زیادی برای او به ارمغان آورد.   و با ایجاد یک فضای خالی یا وید که به شکل خطی از میان پلان نامنظم این مجموعه عبور میکند ،جای خالی یهودیان در برلین را یاد اور می شود.   من در این مسیر خیلی خاص، مردم را پیدا کردم، که همیشه بیشتر در انتظار آنگونه فضاهایی می‌باشند که به آنها قبلا ارائه شده. برای شهروندان فردا خیلی دور از دسترس نخواهد بود که به این حقیقت، که بتوانند رویاهایشان را شبیه‌سازی کنند نایل آیند. این سایت یک سند و مدرک غیرقابل استناد و یک اعلامیه غیرمسلم می‌باشد. در این ذات معماری خودش بازتاب داده می‌شود.   زاویه های تند و فرم های تکه تکه شده. مهم تر از همه اینها ، روابط فلسفی مستحکم از ویژگی های بارز موجود در طرح های اوست . لیبسکیند عمیقا ضد کلاسیک است . در نزد وی قواعد کلاسیک تناسب ، هماهنگی ، نظم ، تقارن و توازن که به شکلی موقر در کاخ قرن هیجدهمی مجاور اثر وی در برلین به چشم می خورد در واقع حکم نظام هایی بسته و منسوخ را دارند . او چیزهای پیچیده ، خرد ستیز و درون یافتی را به خرد ورزی مستقیم و بی چون و چرا ترجیح می دهد و به گمان وی خرد ورزی «مفروض» همین است و بس . این معمار ، آرمان گرا و فردگرایی افراطی است که می کوشد فراتر از آزادی هنر برای هنر ، و فراتر از مقوله های فرم ناب گام نهد . به بیان بهتر ، او در هر ساختمانی که طراحی می کند ، در جست و جوی این است که ویژگی هایی تازه را برای معنای وضع کند ، و همچنین راه هایی تازه را برای پیوند بنا ، مکان و فضا با تاریخ ، زندگی امروز و زندگی فردا به وجود آورد .موزه یهودیان برلین ، نمونه ای از شور و هیجان و نیز پیچیدگی جست و جوی لیبسکیند برای مفاهیم معماری است . لیبسکیند می گوید که برای دستیابی به طرح مورد بحث ، نشانه ها و مظاهر بارز زندگی شهروندی یهود و غیر یهود را جست و جو کرده و آنها را برای ایجاد هندسه های زاویه دار در زمین ، بر روی نقشه مشخص ساخته است .خود وی این را « ماتریس خرد ستیزی » می نامد .    

  • موزه هنر شرق میانه مدرن

    موزه هنر شرق میانه مدرن

    .پیچیده خواهد شد بخشی از فرم دبی 'فرهنگ روستا با ساخت و ساز انتظار می رود در سال 2011 به پایان خواهد رسید .

  • د‌‌ل‌مشغولی‌های لیبسکیند و روزمرگي من ، بازخواني موزه يهود در برلين

      اما ليبسكيند از همان آغاز كار خود، رويه اي ديگرگونه در پيش مي گيرد و يكسره به سراغ نشانه هاي اقليت مي رود. ستاره داوود يا همان مهر سليمان.«اين ستاره جنبه هاي مكمل مختلفي را نشان مي دهد. مثلث سر بالا نماد آتش و در عين حال نماد انساني است كه در جهت كائنات فعال و در جهت زمين منفعل است. مثلث سرپايين را انساني مي دانند كه در جهت زمين فعال و در جهت آسمان منفعل است.»(اردلان، نادر/بختیار،لاله،29:1379) ليبسكيند با در هم ريختن اين نماد يهود كه در همه جنبه هاي زندگي آنها رسوخ كامل پيدا كرده توانسته مفاهيم زير به عرصه متفاوت دنياي امروز فراخواند.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />   موقعيتي كه در آن نشانه ها از مدلولهاي پيشيني خود گسيخته و سعي در ارائه مدلولهاي نويني دارند.گسيختگي نشانه تنها در فضاييي مي تواند رخ دهد كه از هر لحاظ در حوزه فضاها و موقعيت هاي مالوف و آشناي قديمي نگنجد   ايده شكستن نشانه يهود ايده ايست كه قبل از هر چيز به هويت فاقد تفكر ارزشگذارانه پيوند مي خورد. نشان از نگرشي n بعدي دارد. ايده اي كه از ديد آن به قول ادورنو : «جلادان و قربانيان، چه در مقام كسانيكه كوركورانه ضربه مي زنند و چه در مقام آناني كه كوركورانه دفاع مي كنند، هر دو متعلق به يك چرخه معيوب فاجعه بارند»((آدورنو، تئودور و/ هورکهایمر ماکس،291:1384). به همين دليل هم در موزه يهود هيچ نشانه اي از ضديت با نازيسم وجود ندارد.فرم پس از تولد و در مسير خود جهت الحاق به نشانه هاي تاريخي سايت، همچنانكه آرام نمي نشيند و مدام در جهت گيري خود قطعيت ها را از بين مي برد، به نحوي از خودويرانگري نيز دست مي زند. كسي نمي تواند ابتدا و انتهاي آن را از هم تشخيص دهد. فرم موزه نشانه ايست كه از هر مدلول قطعي برق آسا مي گريزد. پيچ و تاب هاي اين نشانه در هيچ مختصات دكارتي قابل پيش بيني نيستند.ضد هندسه و ضد جايگاه پذيري در هر عنوان هندسي هستند.چنين فرمي هم، نمي تواند خالص باشد. كسي هم كه در داخل اين فرم قرار است هولوكاست را در قالب عملكردي متشكل از سيركولاسيونها و مكثها تجربه كند نبايد از روزنهاي آشنا به بيرون بنگرد. گويي زاويه ديد كاربر همان شكافها و گسيختگيهايي است كه فرم به مثابه يك ابر نشانه يا شايد فرا نشانه در مسير عريان كردن خويش از دلالتهاي پيشين به تن خريده است. گسيختگيهايي كه به سبب نا آشنا و نامالوف بودنشان هراس انگيزند . شكافها در متن فرم موزه يهود شكافهايي به شدت تاويل پذيرند .در واقع شكافها و گسيختگيهاي فرم در موزه يهود همان difference يا ‹تفاوط›هايي هستند كه از ديد دريدا معنا را به سبب فاصله اي كه از موضوع دارند به تاخير مي اندازند.بدین اعتبار موزه ...

  • موزه بردباری اورشلیم ؛ بازتاب فرم جغرافیایی بیت المقدس در یک نماد بصری

    موزه بردباری اورشلیم ؛ بازتاب فرم جغرافیایی بیت المقدس در یک نماد بصری

    موزه بردباری اورشلیم ؛ بازتاب فرم جغرافیایی بیت المقدس در یک نماد بصری با تشکر از:  سوده نادری  مـنـــــــبـع : www.dezeen.com www.etoood.com  معماران کیوتین Chyuin ، برنده رقابت ساخت این موزه شدند که مانند پلی برآمده در بالای یک باغچۀ فرورفته ، در مرکز مدرن اورشلیم قرار گرفته . در این موزه ، که خانه تئاتر ، سالن ، رستوران و فضای نمایشگاه می باشد ، مزین به سنگ با یک دیوار تیغه ای از نمای شیشه ای به سمت پارک است . باغچه فرو رفته توسط تراس های شیب دارِ پوشیده از چمن ، قابل دسترس می باشد . موزه بردباری اورشلیم ، دارای یک شخصیت منحصر به فرد و یک ساختار نمادین است که منعکس کننده شفافیت ، آشکاری و آزادیست و ایجاد یک علاقه بصری در منظره هایی از فواصل دور و نزدیک می کند . ساختار از یک سو به عنوان پلی بین سبک های مختلف معماری موجود در محل عمل کرده ، در حالی که از لحاظ سبک شناسی ، از زبان معماری معاصر ، کاوشی پیشرفته در فناوری و مادیات ، استفاده می کند . ساختمان موزه میزبان انواع مختلفی از فعالیت ها ، شامل : فضاهای نمایشگاه ، مرکز آموزشی ، تئاتر ، سالن چند منظوره ، ادارات ، رستوران ، مغازه ها و غیره است . فعالیت ها در نوع خدمات ارائه شده به اجتماع بازدید کننده ، در ساعت های عملیاتی و نیازهای محیطی خود و نیز در تعامل خود با چهارچوب شهری ، متنوع هستند . مفهوم توسعه ساختمان ، پاسخگوی نیازهای هر فعالیت خاص و مشوق دسترسی های مختل نشده برای جوامع مختلف به مقصد مناسب ، می باشد . موزه بردباری اورشلیم ؛ بازتاب فرم جغرافیایی بیت المقدس در یک نماد بصری موزه بردباری اورشلیم ؛ بازتاب فرم جغرافیایی بیت المقدس در یک نماد بصری موزه بردباری اورشلیم ؛ بازتاب فرم جغرافیایی بیت المقدس در یک نماد بصری ...

  • موزه ordos

    موزه ی ordos  معماران چینی MAD اخیرا ساخت یک موزه دور دست در صحرای گبی را به اتمام رساندند .فرم موزه شبیه یک حباب بزرگ موجدار است . موزه Ordos از قطعات فلزی صیقل داده شده پوشانده شده که در مقابل طوفان های شنی مقاوم هستند . گالری های داخل موزه در حباب های کوچکتری جای گرفته اند که توسط پل ها به هم متصل می شوند .    ورودی هر دو طرف موزه به ساکنان محلی اجازه می دهد تا از اتریوم به عنوان یک مسیر واسطه استفاده <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />      کنند.      مکان : Ordos   چین      مساحت سایت : 27.760 متر مربع      مساحت زیر بنا : 41.227 متر مربع                      

  • طراحی موزه

    طراحی موزه

    طرح موزه فرش ، طراحی شده توسط آرتور امید آذری اهداف عمده در طراحی و ساخت فضاهای نمایشگاه فرش - نوآوری در مواد و مصالح ساخت - کاهش هزینه های مادی ساختمانی و افزایش فضا با شیوه های مدرن و خلق آینده مبتنی بر نوآوری هستند. - ارائه طراحی و متدها و تکنیکهای خلاق. - خلق فرمهای عصر آینده معماری (که معرف هویت فرش می باشد.) - بهره برداری اقتصادی از فضا که از اهداف اصلی عملکردی این فضاست. - آینده محوری و سنت گرایینام پروژه : موزه فرش تبریز طراح : آرتور امید آذری معماری موزه : بدیهی است که ارائه تحلیلی جامع در خصوص معماری موزه ها مبحثی پیچیده و گسترده بوده و در این مجال نمی گنجد ، از این رو در این فرصت به ذکر نکاتی اساسی و کلیدی در خصوص تاریخچه، انواع و دیدگاه های رایج در طراحی موزه ها بسنده شده است. نقش و جایگاه کنونی معماری موزه و فضاهای فرهنگی بسیاری از منتقدین بر این باورند که "موزه ها" نماد و شاخصه معماری معاصر بوده و بیشترین نقش را در آشنایی و جلب توجه عموم مردم به هنر معماری دارند. نقشی که مشابه آن را در سال های نخست قرن بیستم "آسمانخراش ها" بر عهده داشتند. اکنون دیگر اما تفکرات افراطی و هیجانات اولیه بلند مرتبه سازی در جهان فروکش کرده و توجه دولتها، روشنفکران و از همه مهمتر عموم مردم، به فضاهای فرهنگی - هنری بیش از سایر بناها است. بدین ترتیب معماری چنین فضاهایی نیز بیش از سایر کاربری ها با زندگی روزمره عموم مردم در ارتباط بوده و موفق به جلب توجه آنان به هنر معماری می شود. علاوه بر این ، آزادی فرمال معماران در طراحی موزه ها و حضور ثابت معماران به نام و بین المللی در این عرصه نیز در اهمیت معماری فضاهای فرهنگی تأثیری به سزا داشته است. معماران طراز اولی چون ، لیبسکیند، گری و رنزو پیانو که با زیرکی، تغییر خواستگاه های جوامع امروزی را درک کرده و از این فرصت جهت افزایش اعتبار و همچنین طرح ایده هایی نو در عرصه معماری نهایت استفاده را می کنند.اهداف عمده در طراحی و ساخت فضاهای نمایشگاه فرش - نوآوری در مواد و مصالح ساخت - کاهش هزینه های مادی ساختمانی و افزایش فضا با شیوه های مدرن و خلق آینده مبتنی بر نوآوری هستند. - ارائه طراحی و متدها و تکنیکهای خلاق. - خلق فرمهای عصر آینده معماری (که معرف هویت فرش می باشد.) - بهره برداری اقتصادی از فضا که از اهداف اصلی عملکردی این فضاست. - آینده محوری و سنت گرایی - در طراحی موزه و فضای نمایشگاهی گذشته را دیده با عبور از حال به سوی کهکشان آینده می شتابیم. - در این آینده نگری سرعت و زمان که هر دو تداعی کننده حرکت در بازار ...