عرفان آباد
مبادله كامنت در وبسايت عرفان آباد
مبادله كامنت در وبسايت عرفان آباد مبادله كامنت مدير وبلاگ پيش به سوي خدا در وبسايت حوزه علميه عرفاني عرفان آباد در باب رؤيت خدا ، دوستان! ادامه ي مطلب را با حوصله و انرژي كافي و با دقّت مطالعه فرماييد: " کامنت آخر ما هنوز در وبسایت عرفان آباد نمایش داده نشده " ___ سلام عليكم و رحمة الله و بركاته. در مورد رؤيت خدا براي مومنين قرآن مي فرمايد: وُجُوهٌ يَوْمَئِذ نَّاضِرَةٌ * إِلَى رَبِّهَا نَاظِرَةٌ و اما در آيه ي ديگري مي آيد: لاَّ تُدْرِكُهُ الأَبْصَارُ وَهُوَ يُدْرِكُ الأَبْصَارَ . (1) مطابقت اين آيات چگونه است؟ (2) چنانكه اهل سنت و جماعت قائل به رؤيت خدا براي مومنين هستند، آيا حد فاصلي بين رائون (مومنون) و مرئي (خدا) قابل تصور است يا خير؟ (3) آنچه عرفا از رويت خدا براي اهل دل در اين دنيا سخن مي رانند چنانكه سعدي عليه الرحمه مي فرمايد: رسد آدمي به جايي كه به جز خدا نبيند ، و رؤيتي كه در آخرت براي عامه ي مومنين وعده داده شده يكي است ؟ لطفا به هر 3 بخش سوال جواب بدهيد. با تشكر درخواست شده توسط Elyas و پاسخ داده شده توسط ErfanAbad در ۲۸-مهر-۱۳۹۲ ۱۹:۰۲ (153 خوانده شده) _________ *عرفان آباد: منظور از آیه ی «لا تدرکه الابصار ...» دیدن به صورت احاطه به جمیع حدود و جوانب مرئی است. یعنی هیچ چشمی قادر به دیدن خداوند به صورت احاطه به جمیع حدود و جوانب خداوند نیست زیرا که خداوند چیز محدود و قابل احاطه ای نیست. لذا این آیه با آیه ی «وجوه یومئذٍ ...» هیچگونه منافاتی نداشته و در تعارض نمیباشد. هیچگونه حد فاصلی بین رائی و مرئی در بهشت وجود نداشته بلکه هیچگونه مشابهتی بین رؤیت دنیوی و رؤیت اخروی وجود ندارد. زیرا بنا به گفته ی علماء، در رؤیت دنیوی اجتماع شرائط رؤیت لازم بوده و هرگاه آن شرائط فراهم نشود، هیچگاه رؤیت تحقق پیدا نمیکند که عبارت اند از: الف: اتصال شعاع نوری از چشم به مرئی و یا بالعکس. ب: ثبوت مسافت بین رائی و مرئی و تحقق آن به صورت متعادل. ج: جسم بودن مرئی. د: لطیف نبودن مرئی و یا بعبارتی کثیف و ذی جسم بودن آن. هرگاه این شرائط فراهم نشود، هیچگونه رؤیتی تحقق پیدا نمیکند. اما در بهشت و رؤیت خداوند بسته به هیچیک از این شرائط نبوده و بدون هیچگونه قید و شرطی مؤمنان بهشتی خداوند را خواهند دید. بنا به فرموده ی خداوند متعال «للذین احسنوا الحسنی و زیادة» یعنی برای مؤمنان، بهشت در انتظارشان بوده و چیزی بیشتر از بهشت. به اتفاق تمامی مفسرین اهل سنت و الجماعت، چیزی که از بهشت فراتر است، همان رؤیت خداوند متعال است که ما فوق تمامی نعمات بهشتی است. 4 نظر فرستندهشاخهelyas فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۹۲/۸/۵ ۲۰:۲۶ به روزشده در تاریخ: ۱۳۹۲/۸/۳۰ ۸:۱۹ آشنا به ...
سایت حوزه علمیه عرفان آباد
سایت حوزه علمیه عرفان آباد که قبل از شروع ماه مبارک رمضان فعالیت خود را آغاز کرده بود در طول این مدت بسیارکم توانست با ارائه مطالب مفید و پاسخ دهی سریع به تمامی سئوالات دینی و فقهی کاربران، بعنوان یکی از فعال ترین سایتهای مذهبی اهل تسنن مخاطبان زیادی را جلب نماید. جا دارد خدا قوت و خسته نباشید جانانه به تیم مدیریت و گردانندگان آن عرض کنیم.
معرفی پیامبر اکرم (ص) از زبان کودکان و نوجوانان عرفان آباد یزد
دین اسلام، آخرین دین الهی است که بر ما فرزندان آدم علیه السلام از طرف خداوند متعال، توسط محمد امین ناز گشت. واقعا این محمد کیست که دینش هم اکنون پس از گذشت 1400 سال، پا برجا مانده و روز به روز به پیروانش افزوده میشود؟ آیا بر ما که خود را مسلمان و پیرو اسلام، خطاب میکنیم لازم نیست که درباره ی خیر الخلائق، این آخرین سفیر خداوند، کسی که خداوند متعال در حقش «لولاک لولاک لما خلقت الافلاک» را فرمودند، چیزی بدانیم؟ آیا بر ما لازم نیست که بدانیم دینمان، چطور و با چه مشقتی به دست ما رسیده و ما در عوض چطور از آن پاسداری میکنیم؟ واحد سمعی و بصری جامعه عرفانیه عرفان آباد، با هدف آموزش به نسل جوان، حرکتی مبنی بر بیان و بازگو کردن بیوگرافی و زندگینامه ی پیامبر اکرم (ص) شروع کرد. کلیپی که هم اکنون پیش رو دارید، زندگینامه ی محمد صلی الله علیه و سلم، از تولد تا وفاتشان ميباشد كه توسط نوجوانان ترکمن به صورت سؤال و جواب اجرا ميشود. امیدواریم از دیدن این برنامه نهایت استفاده را ببرید. دانلود کنید با حجم ۴۷۷۰ کیلو بایت منبع: عرفان آباد یزد
حوزه علمیه عرفانی قره بلاق
حوزه علميه عرفاني قرهبلاغ به عنوان محل آموزش شريعت و عرفان واقع در يكي از روستاهاي تركمننشين شهرستان عليآبادكتول در استان گلستان تاكنون صدها طلبه با درجه "آخوندي" تربيت كرده است. از اين حوزه كه در روستاي قرهبلاغ واقع شده بهعنوان بزرگترين و معروفترين حوزه علميه تركمن صحرا نام برده ميشود كه طلبههاي فارغالتحصيل از آن به تعليم و تبليغ دين در نقاط مختلف استان گلستان مشغول هستند. حوزه علميه قرهبلاغ علاوه بر محل آموزش شريعت، محل فراگيري عرفان نظري و عملي نيز است و به اين دليل به آن "حوزه علميه عرفاني قرهبلاغ" ميگويند. روحانيون فارغالتحصيل از اين حوزه نيز با تاسيس حوزه جديد درمحل سكونت خود نام حوزه علميه عرفاني را بر اول نام حوزه خود ميآورند. در زمينه موسس اين حوزه علميه گفته شده است كه موسس آن يارمحمد آخوند نظري متولد سال ۱۲۹۹است كه در سال ۱۳۳۰اقدام به تاسيس اين حوزهعلميه عرفاني كرد و خود مديريت عالي آن را برعهده دارد. در اين مورد عبدالحميد نظري در پايان نامه كارشناسي ارشد خود با عنوان "شكلگيري و روند تحولات بافت روستاهاي عشاير تركمن صحرا"، ميگويد: آخوند نظري بعداز اتمام تحصيلات حوزوي با هماهنگي بزرگان منطقه اين حوزه را داير كرد و اكنون بعد از حدود نيم قرن طلبههاي بسياري از اين حوزه فارغالتحصيل شدهاند. هماكنون در اين حوزه حدود ۲۵۰طلبه زير نظر ۱۵نفر از اساتيد به صورت شبانهروزي و رايگان مشغول تحصيل علوم ديني و عرفان نظري و عملي هستند. در زمينه تاثير وجود اين مركز در منطقه، در دانشنامه گلستان نوشته شده است كه وجود اين مركز ديني در روستاي قرهبلاغ نقش شايان توجهي در روند تحولات فرهنگي، اجتماعي و بافت اين روستا داشته و به آن جايگاه معنوي و اجتماعي ويژهاي بخشيده است. شيوه كلي آموزش و تعليم حوزه علميه عرفاني قرهبلاغ تقريبا همان روش سنتي است كه در گذشتههاي دور در مراكز علوم ديني متداول بوده است. در اين حوزه مقدمات با آموزش قرآن شامل شناخت حروف تا تجويد كامل قرآن آغاز ميشود و به مرور، كتابهاي مختلف در صرف، فقه، نحو، علم بلاغت، علم كلام، اصول دين، حديث، منطق، مواريث، تفسير قرآن و عرفان نظري تدريس مي- شود. اساتيد اين حوزه بيشتر اهل روستاي قرهبلاغ شهرستان عليآبادكتول و طلاب از همه طوايف و تيرههاي تركمن هستند. همچنين تاكنون چند طلبه از استانهاي كردستان و گيلان در اين حوزه آموزش ديده و بعداز فارغالتحصيلي به ديار خود بازگشتهاند. "نورالدين سنسبلي" در مطلبي در زمينه حوزه علميه قرهبلاغ مينويسد: زمان شروع روزانه كلاسها در طول سال ...
عرفان صمدی
عرفان و تصوف يكی از علومی كه در دامن فرهنگ اسلامی زاده شد و رشد يافت و تكاملپيدا كرد علم عرفان است . درباره عرفان از دو جنبه میتوان بحث و تحقيق كرد : جنبهاجتماعی و جنبه فرهنگي اهل عرفان هرگاه با عنوان فرهنگی ياد شوند با عنوان " عرفا " و هر گاه با عنوان اجتماعی شان ياد شوند غالبا با عنوان " متصوفه " ياد میشوند . عرفا و متصوفه هر چند يك انشعاب مذهبی در اسلام تلقی نمیشوند و خود نيز مدعی چنين انشعابی نيستند و در همه فرق و مذاهب اسلامی حضور دارند ، در عين حال يك گروه وابسته و به هم پيوسته اجتماعی هستند . يك سلسله افكار و انديشهها و حتی آداب مخصوص در معاشرتها و لباس پوشيدنها و احيانا آرايش سر و صورت و سكونت در خانقاهها و غيره ، به آنها به عنوان يك فرقه مخصوص مذهبی و اجتماعی رنگ مخصوص داده و میدهد . و البته همواره - خصوصا در ميان شيعه - عرفائی بوده و هستند كه هيچ امتياز ظاهری با ديگران ندارند و در عين حال عميقا اهل سير و سلوك عرفانی میباشند . و در حقيقت عرفای حقيقی اين طبقهاند ، نه روههايی كه صدها آداب از خود اختراع كرده و بدعتها ايجاد كردهاند . ما در اين درسها فقط از جنبه فرهنگی وارد بحث میشويم . عرفان به عنوان يك دستگاه علمی و فرهنگی دارای دو بخش است : بخش عملی و بخش نظری . عرفان عملي بخش عملی عبارت است از آن قسمت كه روابط و وظايف انسان را با خودش و با جهان و با خدا بيان میكند و توضيح میدهد . عرفان در اين بخش مانند اخلاق است ، يعنی يك " علم " عملی است با تفاوتی كه بعدا بيان میشود . اين بخش از عرفان علم " سير و سلوك " ناميده میشود . در اين بخش از عرفان توضيح داده میشود كه " سالك " برای اينكه به قله منيع انسانيت ، يعنی " توحيد " برسد از كجا بايد آغاز كند و چه منازل و مراحلی را بايد به ترتيب طی كند و در منازل بين راه چه احوالی برای او رخ میدهد و چه وارداتی برای او وارد میشود . و البته همه اين منازل و مراحل بايد با اشراف و مراقبت يك انسان كامل و پخته كه قبلا اين راه را طی كرده و از رسم و راه منزلها آگاه است صورت گيرد و اگر همت انسان كاملی بدرقه راه نباشد خطر گمراهی است . عرفا از انسان كاملی كه ضرورتا بايد همراه " نوسفران " باشد گاهی به" طايرقدس " و گاهی به " خضر " تعبير میكنند : البته توحيدی كه از نظر عارف ، قله منيع انسانيت به شمار میرود وآخرين مقصد سير و سلوك عارف است ، با توحيد مردم عامی ، و حتی با توحيد فيلسوف ، يعنی اينكه واجب الوجود يكی است نه بيشتر ، از زمين تاآسمان متفاوت است . توحيد عارف ، يعنی موجود حقيقی منحصر به خدا است ، جز خدا هر چه هست " نمود " است نه " بود " . توحيد عارف يعنی ...
شیخ کمال عباس آباد دارفانی را وداع گفت.
بسم الله الرحمن الرحیم اَلا اِنَّ اَولياءَ اللهِ لا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لا هُم يَحزَنون شیخ کمال الدین انصاری (شیخ کمال عباس آباد) دارفانی را وداع گفت. با خبر شدیم که چهارشنبه شب مورخه 14/11/88 شیخ کمال الدین انصاری عباس آبادی یکی از مشایخ عالیقدر طریقه قادریه طالبانی در سن 55 سالگی در اثر عارضه ایست قلبی درگذشت.ایشان درحین برگزاری مجلس ذکر وسماع در جمع مریدان در روستای ناو در حالی که کلمه جلاله الله را برزبان داشته به ملکوت اعلا پیوسته است. این شیخ بزرگوار یکی از معدود مشایخ ارشادی طریقت بود که بر اسلوب و روش وسنت نبوی(ص) به ارشاد مریدان می پرداخت ویکی از افتخارات طریقت اصیل اسلامی بود که حقیقتاً ضایعه فقدان وی دردی دیگر بر دردهای طریقت که همانا عدم وجود مشایخ ورهبران واقعی است افزود. وی زاده روستای عباس آباد هورامان و متوطن در آن روستا بود .روستاي عباس آباد در كنار رود سيروان ودر دامنه كوه مرتفع كوسالان واقع شده است. اين روستا ازتوابع شهرستان مريوان مي باشد. اشتهار روستابه خاطر وجودتكيه آن ومرقد عارف رباني شيخ احمد ملقب به احمد ديوانه وهمچنین وجود شیخی بزرگوار بنام شیخ کمال است. به عباس آباد بخش ئاوا هم گفته مي شود. دليل آن اينست كه گفته مي شود درابتدا باغي بود كه شيخ بزرگ نقشبندي شيخ علي حسام الدين اين باغ را به شيخ محمد عزيزنجاري بخشيده است.(هديه داده است).شيخ احمد عباس آباد طريقت خود را از شيخ محمد عزيز نجاري گرفته است .وي چنان شيفته وعاشق پير خود بود كه به "احمد ديوانه" و" گل احمد " لقب گرفت. ازطرفي تمام مدارج طريقت راطي ودرنهايت توسط شيخ محمد عزيزبه كسوت درويشي وسپس خلافت ومشيخيت نائل شد. شيخ محمد عزيز باغ بخش ئاوا را به شيخ احمد داده واو را مامور نمود تادرآنجا تكيه اي بنا نهد. تكيه شيخ احمد پناهگاه بيچارگان شد وبزودي مردم زيادي درتكيه جمع شدند وآن باغ تبديل به يك روستا گرديد. بعد ازوفات شيخ احمد برادرزاده اش خليفه ياسین جانشين شدو درتكيه عباس آباد به خدمت فقرا پرداخت . شیخ کمال فرزند خلیفه یاسین است که در سال 1335 هجری شمسی در روستای عباس آباد دیده به جهان گشود. مادرش مینا خاتون دختر شیخ عبدالقادر نجاری است . بنا براین طریقت عباس آباد دنباله رو طریقت قادریه طالبانی نجار می باشد. شیخ کمال در سال 1349 ه.ش در همان اوان جوانی هنگامی که پدرش وفات یافت، به جای پدربر مسند ارشاد تکیه عباس آباد نشست وبه تربیت مریدان پرداخت. از صفات بارزش که موجب شده بود تا در بین مردم محبوب باشد، خوی واخلاق بسیار پسندیده ونیکویش بود که براستی این اخلاق را از جد بزرگوارش شیخ بی عنوان شیخ عبدالقادر نجاری به ارث ...
دکتر علی فتح الهی ،یکی از مفاخر علمی دانشگاهی ایران
دکتر علی فتح اللهی1-سوابق علمی: 1/1-مقطع کارشناسی الهيات گرايش اديان و عرفان سال 1364- 1368 دانشگاه تهران. 2/1- مقطع کارشناسی ارشد الهيات گرايش اديان و عرفان سال 1368-1371 دانشگاه تهران. 3/1- مقطع دكتريPh.D الهيات گرايش اديان و عرفان سال 1371- 1377 واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی تهران. 2- سوابق آموزشی و اجرايی: 1/2- تدريس در دوره کارشناسی وکارشناسی ارشد گروه هاي فلسفه و حکمت اسلامی، ادبيات فارسي و ادبيات عربي دانشگاه آزاد اسلامي خرم آباد از سال 1370 تاکنون. 2/2 –تدريس در دوره کارشناسی وکارشناسی ارشد گروه هاي ادبيات فارسي و ادبيات عربي دانشگاه لرستان از سال 1377 تاکنون. 3/2-تدريس در دوره کارشناسی گروه ادیان و عرفان و گروه ادبيات عربي دانشگاه سمنان 1377. 4/2-تدريس در دوره کارشناسی گروه فقه و حقوق اسلامی دانشگاه بوعلی همدان 1378-1380. 5/2- معاون علمي «بنياد بينالمللي الغدير» شعبه لرستان سال 1384-1386. 6/2- مدير گروه معارف اسلامی مرکز آموزش عالی پيامبر اعظم(ص) خرم آباد. 7/2- عضو شورای پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد از سال1387. 8/2- عضو شورای پژوهشی دانشکده ادبیات وعلوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحدخرم آباد از سال 1389 9/2- عضو شورای انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد از سال1388. 10/2- عضو شورای تدوین طرح جامع دانشگاههای آزاد اسلامی لرستان 1391. 11/2- عضو کمسيون تخصصی پژوهشکده تعليم وتربيت آموزش و پرورش استان لرستتان 1385- 1390. 12/2- عضو و مؤسس انجمن ادبی حیرت لرستانی، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان 1386. 13/2- سردبير فصلانه آموزشي -پژوهشي كمال انديشه از مهر ماه سال 1382 تا تيرماه 1386 . 14/2- عضو هیأت تحریریه نشریه علمی-آموزشی کمال اندیشه 1382-1386. 15/2- عضو هیأت تحریریه نشریه فکر و نظر (فصلنامه پژوهش های معرفت شناسی و الهیات)، 1389. 16/2- عضو کمیته بورس دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد از سال1392. 17/2- سرپرست پردیس علوم وتحقیقات واحد لرستان سال 1392. 3- سوابق پژوهشي: 1/3- رتبه هاي پژوهشي: 1/1/3- پژوهشگر رتبه دوم دانشكده ادبيات و علوم انساني در سال 1388 2/1/3- پژوهشگر برتر دانشكده ادبيات و علوم انساني در سال 1389 3/1/3- پژوهشگر رتبه دوم منطقه پنج دانشگاههاي آزاد اسلامي در سال 1389. 4/1/3- پژوهشگر برتر دانشگاه و پژوهشگر برتر استان لرستان در سال 1390. 5/1/3- پژوهشگر نمونه قرآني استان لرستان ارديبهشت ماه 1391. 2/3- کتب چاپ شده: 1/2/3- كتاب: «تأثيرروايات شيعي و نهج البلاغه بر مفاهيم عرفاني» انتشارات مدحت تهران، چاپ دوم 1388. ا2/2/3- كتاب «كاوشي درتاريخ اديان بشر» انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، چاپ دوم 1387ش. 3/2/3- كتاب «سرّ نهان درمباني تصوف و عرفان»باهمكاري دكتر ...
شعر ترکمنی در باره مرشدکبیر حضرت شیخ. . .از سایت عرفان اباد
تالیفات استاد تنگلی ـ نظم : شاه عثمان پیرلرم (ترکمنی) فرستنده ErfanAbad در تاريخ ۲۲:۳۰:۰۰ سه شنبه ۱۶ مهر ۱۳۸۷ (97 بار خوانده شده) *بسم الله الرحمن الرحيمشاه عثمان پیرلرم (ترکمنی)بسـم الله ديب بـليلينـگ حمد و ثنــا قليلينگمسلــــکـنا گـليلينـگشاه عثمـــان پيرلــرمشريعت ننگ گوهـــریطريقت ننگ سروریحقيقت ننگ رهبـــــریشـاه عثمان پيرلـــــرمدرد لرمــذنگ دواثــــیدل لــرمذنگ ثناثـــیيرک لــرمــذ صفاثــــیشـاه عثمان پيرلـــــرمبــرن لـــرغا برکــــتيرک لــرگا حــرکتمُخـلص لــرغا کمک ادشاه عثمان پيرلــــــرمپث لر گچدی گورمـانیبارگاهنا برمانــــــــیعاقل لرنگ آرمــــــانیشاه عثمان پيرلــــــرمجـــانی حق غا فـــدادیالله، بردی اِمــــــدادیاوليـــاء در اَجـــــدادیشاه عثمــان پيرلـــــرمکــوب ولی دن اُتب ثنعــالی رتبه يتب ثـــــنجهــان اِچرا قطب ثــــنشاه عثمان پيرلــــــــرمدرود، بياره ثی، وطن درترک استانبول دا اتن دريارجان اِيذن توطن درشاه عثمان پيرلـــــــرممـــريد لـــرنگ مــــاهتابيـر يذندا بـــی حسابخلـيفه لنـــــگ کـــاميــابشاه عثمان پيرلـــــــرمانجـــام برلــــر، وظـيفه نگذکر و رابطه شريفه نگاستاد يارجان، خــــليفه نگشاه عثمان پيرلــــــرمفيـض بــردنــگ بـــرغـــناکمک ادنگ آرغـــناتوجـــه قـــل، تـرکــمناشاه عثمان پيرلـــــرمتوصيف دن عــاجــز غــلامديماگا طبمـــذ کلامروح لــــرنگـــا منگ لر سلامشاه عثمان پيرلــــــرمتصنیف : الحاج عبدالرحمن آخوند تنگلی
علامه ملّا «عبد المجید موحّد نادری
ملا « عبد المجید نادری تبار » که بعدها هنگام تعویض شناسنامه ـ به وسیلهی یکی از طلبههایش ـ نام خانوادگی او به « موحّد » تغییر یافت(1)؛ در سال 1283 شمسی در قریهی «پیروزه» از توابع شهرستان جوانرود و در خانوادهی یکی از نوادگان «پیرمیکائیل دودانی» پا به عرصهی وجود نهاد. «عبد المجید» در سن دوازدهسالگی به فاصلهی یک هفته، ابتدا مادر و سپس پدر خود را در «شیخ روزین» از دست داده و در همان سال به دلایلی، املاک موروثیاش را در روستاهای «پیروزه» و «گولان» ـ که از زمان «پبر میکائیل» نسل اندر نسل در اختیار خانوادهی آنها قرار داشت ـ از دست داد و آن املاک، به تملک «صوفی بیگ ولدبیگی» درآمد. «عبد المجید» در سن 13 سالگی با توصیه و ترغیب یکی از همسایگان به نام «خلیفه احمد پیروزهای» که وصیت خانوادگی پدرش را برای کسب علوم دینی به او یادآوری نموده بود، سفر طولانیای را برای به دست آوردن میراث معنوی خانوادگیاش آغاز نمود. او در آغازِ راه ابتدا نزد پسرعمویش «ملا احمد نادری» مقدّمات علوم دینی را فراگرفته و سپس برای سیراب نمودن عطش فزایندهاش در کسب میراث معنوی نیاکان، راهی «عراق» شد. در آنجا به ترتیب نزد «شیخ عبدالکریم خانهشور»، «ملا محمد»، «شیخ بابارسول» و «استاد ملا عبدالکریم مدرّس» مواد درسی را یکی پس از دیگری فرا گرفته و در آخر در محضر «استاد مدرس» مجاز میشود و این سالهایی بود که «استاد مدرس» در مدرسهی معروف و عالم پرور «بیاره» در خدمت و تحت نظارت مرحوم «شیخ محمّد علاءالدین نقشبندی» مشغول تدریس و ترویج علوم و معارف اسلامی به شیفتگان و علاقهمندان بودند.شیخ بیاره، پس از مجاز شدن «ملا عبدالمجید» با حضور «استاد مدرّس» جشن فارغ التحصیلی او را بر پا مینماید و «استاد» رسماً با پوشیدن لباس روحانیت به کسوت «ملایی» به معنای واقعی کلمه در میآید. پس از گذشت مدتی از فارغ التحصیلی «ملا عبدالمجید»، «استاد سید طاهر هاشمی» شاعر و خوشنویس معروف «دولت آباد» که تصمیم گرفته بود در آنجا مدرسهی علوم دینی دایر نماید، با ارسال دعوت نلمهای برای استاد از او میخواهد تا اداره و تدریس در این مدرسهی نوپا را بر عهده بگیرند. «استاد عبد المجید» که تصمیم به تجرّد و ادامهی راه پرفراز و نشیب علمی و عرفانی گرفته بود ابتدا از اجابت این دعوت امتناع نمود. اما «سید طاهر» دست بردار نبود. با اصرار و ابرام و مکاتبات متعدد با او و اساتیدش و فرستادن پسرعمو و برادر استاد به همراه گروه دعوت کننده بهدنبال وی موجب شد تا استاد، با مراجعه به یکی از اساتید مرجع مشورت خود به نام «سید عبد الرحیم هانه ...