طريقه بستن دکمه سر استين

  • از خیانت تا عشق 9

    سمیرسالاد رو گذاشتم وسط ميز و رو به محسن گفتم:ايليا خوابيد؟بشقابش رو برداشت و همونطور که براي خودش ماکاروني مي کشيد گفت:آره گذاشتمش تو اتاقت.پشت ميز روبروش نشستم و براي خودم غذا کشيدم.اولين لقمه رو که به دهنم نزديک کردم گفت:حالا کي قرار عقد کنيد؟-آخر همين هفته،فردا هم قراره بريم خريد حلقه ،بقيه اش هم مي مونه براي بعد عقد.محسن ليوان دوغ رو سرکشيد و گفت:گفتي مي خواي باهام حرف بزني؟-آره بذار بعد ناهار ،تو سالن مي شينيم باهم حرف ميزنيم.سرش رو تکون داد ،ناهار تو سکوت صرف شد.چاي ساز رو به برق زدم و ظرفهاي ناهار رو توي سينک ظرفشويي گذاشتم.محسن:مي خواي من بشورم؟-نه به شما براي موارد ديگه احتياج دارم نمي خواد خودتو با ظرف شستن خسته کني،فقط قربون دستت تا چاي آماده شه برو به ايليا يه سر بزن تا منم بيام تو سالن که باهم صحبت کنيم.محسن:باشه .محسن که بيرون رفت .دو تا ليوان برداشتم و توي سيني گذاشتم.خوردن چاي بلافاصله بعد از ناهار با اينکه صحيح نبود اما خب من عادت کرده بودم ،پس کاريش نميشه کرد.دوتا ليوان چاي ريختم و به سمت محسن که در حال بالا پايين کردن کانالهاي تلويزيون بود رفتم.با ديدن من تلويزيون رو خاموش کرد و کامل به طرفم برگشت.من هم سيني رو روي ميز گذاشتم و روبروش نشستم.بدون تعارف ليوان چايي رو برداشت و گفت:مي شنوم،راحت باش مثل هميشه.منم از اول شروع کردم،از زمان و طريقه آشنايي با مهرسا،از ازدواج قبليش،سپهر...فريبرز...يه سال و خورده اي که باهم بوديم...علاقه اش به من...راحت ابراز کردن علاقه اش و بعد هم تموم کردن رابطه به دست من و ازدواج دومم.محسن هم در طول زماني که حرف ميزدم نه حرفي زد و نه سوالي پرسيد فقط به حرفام گوش ميداد،حتي وقتايي که مکث طولاني مي کردم باز هم منتظر مي موند تا خودم ادامه بدم،هر طور که خودم راحتم و مي تونم.بهش گفتم مهرسا همون دختريه که قبلا بهت گفتم يه روزي توي زندگيم بوده....وقتي حرفهام تموم شد .به پشتي مبل تکيه داد و گفت:پس هنوز همديگر رو دوست داريد؟پوزخندي زدم و گفتم:مشکل همينجاست ،انگار ديگه نمي شناسمش کلي عوض شده،انگار اوني نيست که من يه روزي مي شناختمش و ميدونستم دوستم داره،ميدوني با اينکه توي اين چند برخورد فهميدم از ايليا خوشش مياد اما باز مي ترسم جواب مثبتي که داد فقط براي تلافي سه سال پيش و رفتن من باشه.محسن:تو چي ؟دوستش داري؟-آرهدقیق بهم خيره شد و گفت:اگه واقعا اينجوريه،چرا سه سال پيش باهاش نموندي؟-يادت نيست ،خودتم اون روزا بهم گفتي وقتي بهش اعتماد نداري همون بهتر که شروع نکنيد،وقتي ازت پرسيدم ميشه با کسي نميدوني بهش اعتماد داري يا نه زندگي کرد .پاي چپش رو روي پاي راستش ...



  • آيين‌نامه‌ وسايل‌ حفاظت‌ انفرادي‌

    آيين‌نامه‌ وسايل‌ حفاظت‌ انفرادي‌<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />    تعريف‌ -  وسايل‌ حفاظت‌ انفرادي‌ عبارتند از:  لباس‌ كار - پيش‌ بند - كلاه‌ فلزي‌ (كاسك‌) - كلاه‌ كار و سربند - ماسك‌ جوشكاري‌ و عينك‌ و ساير انواع‌ ماسك‌ها - حفاظ‌ گوش‌ - كمربند حفاظ‌ - انواع‌ دستكشها - كفش‌ و چكمه‌ و گتر.    فصل‌ اول‌ - لباس‌ كار ماده‌ 1: لباس‌ كار بايستي‌ با توجه‌ به‌ خطراتي‌ كه‌ در حين‌ كار براي‌ كارگر مربوطه‌ پيش‌ آمد مي‌نمايد انتخاب‌ شده‌ و به‌ ترتيبي‌ باشد كه‌ از بروز خطرات‌ تا حد ممكن‌ جلوگيري‌ نمايد. ماده‌ 2:  لباس‌ كار بايد مناسب‌ با بدن‌ كارگر استفاده‌ كننده‌ بوده‌ و هيچ‌ قسمت‌ آن‌ آزاد نباشد كمر آن‌ هميشه‌ بسته‌ و جيبهاي‌ آن‌ كوچك‌ بوده‌ و حتي‌ الامكان‌ تعداد جيبها كم‌ باشد. ماده‌ 3:  كارگراني‌ كه‌ با ماشين‌ كار مي‌كنند و يا در جوار ماشين‌ آلات‌ مشغول‌ كار هستند بايد لباس‌ كاري‌ در بر داشته‌ باشند كه‌ هيچ‌ قسمت‌ آن‌ باز و يا پاره‌ نباشد، بستن‌ كراوات‌، آويزان‌ نمودن‌ زنجير ساعت‌ و كليد و نظائر آنها روي‌ لباس‌ كار اكيداً ممنوع‌ است‌. ماده‌ 4:  در محل‌ كاري‌ كه‌ احتمال‌ خطر انفجار و يا حريق‌ باشد استفاده‌ از يقه‌ نورگير (آفتاب‌ گردان‌) و زه‌ و دسته‌ عينك‌ كه‌ از انواع‌ سلولوئيد ساخته‌ شده‌اند و همچنين‌ همراه‌ داشتن‌ ساير مواد قابل‌ اشتعال‌ براي‌ كارگران‌ مربوطه‌ اكيداً ممنوع‌ است‌. ماده‌ 5:  در صورتي‌ كه‌ انجام‌ كاري‌ ايجاب‌ نمايد كه‌ كارگر آستين‌ لباس‌ كار خود را مستمراً بالا بزند بايستي‌ از لباس‌ كار آستين‌ كوتاه‌ استفاده‌ نمايد. ماده‌ 6:  كارگراني‌ كه‌ در محيط‌ آلوده‌ به‌ گرد و غبار قابل‌ اشتعال‌ و انفجار و يا مسموم‌ كننده‌ بكار اشتغال‌ دارند نبايد لباس‌هاي‌ جيب‌ دار و يا لبه‌ دار (دوبل‌ شلوار) در بر داشته‌ باشند چون‌ ممكن‌ است‌ گرد و غبار مزبور در چين‌ و لبه‌ لباس‌ باقي‌ بماند. ماده‌ 7:  لباس‌ و كلاه‌ حفاظتي‌ (باشلق‌) مخصوص‌ كارگراني‌ كه‌ با مواد خورنده‌ و يا مضر كار مي‌كنند بايد آب‌ و گاز در آن‌ نفوذ ننموده‌ و جنس‌ آن‌ مناسب‌ با نوع‌ ماده‌ و يا موادي‌ كه‌ با آنها كار مي‌كنند باشد. ماده‌ 8:  لباس‌ نسوز مخصوص‌ حفاظت‌ در مقابل‌ حريق‌ و يا انفجاري‌ كه‌ ممكن‌ است‌ ناگهان‌ در حين‌ انجام‌ كار پديد آيد بايد لباس‌ كاملي‌ كه‌ با شلق‌ و دستكش‌ و كفش‌ از يك‌ تكه‌ و سر هم‌ است‌ ساخته‌ شده‌ باشد. ماده‌ 9:  وسايل‌ حفاظتي‌ كارگراني‌ كه‌ با مواد راديواكتيو كار مي‌كنند بايد طبق‌ نمونه‌هاي‌ ...