شعر ماه مهر
بوی ماه مهر
این چند روز خیلی دنبال شعری با موضوع « مهر و مدرسه » گشتم زیباترین شعری که دیدم شعر خاطره انگیز " باز آمد بوی ماه مدرسه " مرحوم قیصر امین پور بود که حال و هوایی کودکانه دارد : باز آمد بوی ماه مدرسه بوی بازیهای راه مدرسه بوی ماه مهر، ماه مهربان بوی خورشید پگاه مدرسه از میان کوچه ها ی خستگی می گریزم درپناه مدرسه باز می بینم زشوق بچه ها اشتیاقی درنگاه مدرسه زنگ تفریح و هیاهوی نشاط خنده های قاه قاه مدرسه باز بوی باغ را خواهم شنید از سرود صبح گاه مدرسه روز اول لاله ای خواهم کشید سرخ برتخته سیاه مدرسه سال گذشته شعری از مرحوم مهندس مجتبی کاشانی با عنوان " مدرسه عشق " نوشتم به نظر من این شعر زیبا ، ارزش چند بار خواندن را دارد ، امیدوارم شما هم از خواندن این شعر لذت ببرید . در مجالی که برایم باقیست باز همراه شما مدرسه ای می سازیمکه در آن همواره اول صبح به زبانی ساده مهر تدریس کنند، و بگویند خدا خالق زیبایی و سراینده عشق آفریننده ماست.مهربانیست که ما را به نکویی ، دانایی ، زیبایی و به خود می خواندجنتی دارد نزدیک، زیبا و بزرگ / دوزخی دارد- به گمانم کوچک و بعیددر پی سودا نیست که ببخشد ما را و بفهماندمان ،ترس ما بیرون از دایره رحمت اوستدر مجالی که برایم باقیست باز همراه شما مدرسه ای می سازیمکه خرد را با عشق ، علم را با احساسو ریاضی را با شعر ، دین را با عرفانهمه را با تشویق تدریس کنند لای انگشت کسی قلمی نگذارندو نخوانند کسی را حیوان و نگویند کسی را کودنو معلم هر روز روح را حاضر و غایب بکندو به جز ایمانش هیچکس چیزی را حفظ نباید بکندمغزها پرنشود چون انبار ، قلب خالی نشود از احساسدرس هایی بدهند که به جای مغز، دلها را تسخیر کند.از کتاب تاریخ جنگ را بردارنددر کلاس انشاء هر کسی حرف دلش را بزند«غیرممکن» را از خاطره ها محو کنندتا، کسی بعد از این باز همواره نگوید: «هرگز»و به آسانی همرنگ جماعت نشود.زنگ نقاشی تکرار شود ، رنگ را در پائیز تعلیم دهندقطره را در باران ، موج را در ساحلزندگی را در رفتن و برگشتن از قله کوهو عبادت را در خدمت خلقکار را در کندو و طبیعت را در جنگل و دشت.مشق شب این باشدکه شبی چندین بارهمه تکرار کنیم: عدل ، آزادی ، قانون ، شادی...امتحانی بشود که بسنجد ما راتا بفهمند چقدر عاشق و آگه و آدم شده ایمدر مجالی که برایم باقیست باز همراه شما مدرسه ای می سازیمکه در آن آخر وقت به زبانی ساده شعر تدریس کنندو بگویند که تا فردا صبح خالق عشق نگهدار شما.
شعر ماه مهر
باد بوي مهر ماه ، یاد باد آن روزهابا آغاز سال تحصيلي جديد ميليون ها دانش آموزان و دانشجويان راهي مراکز آموزشي شدند.روزهاي آغازين مهر حتي براي کساني که فارغ از درس و مشق هستن هم، پر از خاطره است. پر از حس نوستالوژي.روز اول که به من گفتي «الف» را «با» را دل تو خون شد، تا ياد بگيرم «يا» را اول از «آب» شروع کردي، يعني نم نم به من آموختي آموختن دريا راگفته بودي به من آيينه سه بخش است ولي سنگ صدبخش نموده استهمين معني را «آب»، «بابا»، «نان»، افسوس درآورد آخر زحمت آب و غم نان پدر بابا رابين سي حرف، «الف» بود که سر بالا داشت که کلاهش بنهادند سر بالا را قصد تعقيد نداريم ولي معتقديم عارف آنست که بخواند ز «الف» ايما راما فقط مشق نوشتيم، نگفتند به ما هيچگه فلسفه مشق نوشتن ها را باز هم زنگ رياضي و رياضت کشيم «جمع» خوب است، اگر حذف کني «منهي» راما گذشتيم، شما طفل دبستاني ها علم يا ثروت؟ بنويسيد انشا را ولي اينبار بگوييد که ثروت خوب است به ريالي نخريدند چو علم ما رااي استاد تو همان گوهر نامکشوفي کيست پيدا کند اين همه ناپيدا را در پس تخته سياه است ترا بخت سپيد اکتفا مي کند اين جمله ي ما دانا رااي «اقبال» مبادا که مکدر سازد قدر نشناسي تو قلب معلم ها را
منتظر ماه مهر
به نام خدا<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> منتظر ماه مهر فاطمه شش ساله است. امسال مي خواهد به مدرسه برود. مادرش او را در مدرسه اي كه خواهر بزرگش فريده درس مي خواند، ثبت نام كرده است. فريده به كلاس چهارم مي رود و به فاطمه قول داده كه توي مدرسه مواظبش باشد. فاطمه كوچولو مدرسه را خيلي دوست دارد. هر روز از مادرش مي پرسد: مدرسه كي باز ميشه؟ و مادر جواب مي دهد: اول ماه مهر. فاطمه نمي داند ماه مهر كي مي آِيد. او منتظر است تا مامان و بابا و فريده بگويند ماه مهر آمده و مي تواني به مدرسه بروي. ديروزبعدازظهر پدر فاطمه سر كار بود. مامان و فريده روزه بودند و خوابيدند. فاطمه خوابش نمي آمد وحوصله اش حسابي سر رفته بود. اسباب بازي هايش را برداشت و شروع كرد به بازي. اما بازهم به ماه مهر فكر مي كرد. با خودش مي گفت: «پس ماه مهر كي از راه مي رسه؟ مدرسه كي باز ميشه ؟ كاشكي بازمي شد تا من مانتو شلوار خوشگلم را مي پوشيدم، مقنعه ي سفيدم را سرم مي كردم، كيفم را برمي داشتم، كتاب و مداد و دفترم را توش مي ذاشتم، مي رفتم مدرسه، به خانم معلم سلام مي كردم، درس مي خوندم و باسواد مي شدم.» توي همين فكرها بود كه خوابش برد. خواب ديد كه تمام دختر كوچولوهايي كه امسال مي خواهند به مدرسه بروند، توي حياط آنها جمع شده اند. همه ي آنها مثل مانتو شلوار و مقنعه ي فاطمه را پوشيده بودند. آنها دستهاي هم را گرفته بودند ؛ فاطمه وسط آنها ايستاده بود. همه ي بچه ها خوشحال و خندان بودند و با هم مي خواندند: اين روزا ما منتظريم چشماي ما تو راهه منتظر يه مهمونيم مهموني كه يه ماهه مهمون ما تو راهه مياد با مهربوني ماه اول پاييز اسمشو خوب ميدوني وقتي كه ماه مهر مياد مدرسه ها واميشه دوباره شور و غوغا تو كوچه برپا ميشه ما بچه ها با شادي با هم ميريم مدرسه ميخوايم كه درس بخونيم تنبلي ديگه بسه فاطمه ميان آنها ايستاده بود و همراه آنها شعر مي خواند.يكي از بچه ها كه خيلي شبيه او بود، دستش را كشيد و گفت:« فاطمه جون، بيا ، ماه مهر اومده. بيا اينجا ببينش.» فاطمه خواست همراه آن دختر برود، اما پايش گير كرد و افتاد. او از خواب پريد. هنوز هم خوابش را به خاطر داشت. چهره ي دختر كوچولوها و شعري كه با هم مي خواندند ، يادش مانده بود.وقتي مامان و فريده بيدار شدند، خوابش را براي آنها تعريف كرد. فريده گفت:« خواهر كوچولو، انتظار ديگه داره به پايان ميرسه، امروز روز بيست و ششم شهريوره. چند روز ديگه تابستون تمام ميشه و فصل پاييز از راه ميرسه. ماه مهر ماه اول پاييزه. روز اول ماه مهر مدرسه باز ميشه و ما به مدرسه ميريم.» فاطمه خيلي خوشحال شدو از خوشحالي شروع كرد به شعر خواندن: اين روزا من منتظرم چشماي ...
شعر ماه مهر
باز بوی دفتر پاک کن ها ی سفید ته مداد قرمز باز هم مهر رسید باز هم رج زدن حرف الف باز هم دخترکی سر به هوا.دختری گیج که نامش کبراست. و هزاران سال است قول ها داده به خود و گرفته تصمیم که دگر بار کتاب خود را باز جا نگذارد.شب به زیر باران آن کتاب کهنه.همچنان خیس وچروکیده و باران زده است باز هم سال دگر باز پاییز دگر باز تصمیم دگر باز کوکب خانم چند مهمان دارد باز هم سفره رنگین پهن است و کدام از ماها در پس این همه سال… حسرت خوردن از آن سفره کوکب خانم همچنان با اونیست؟ خوش به حال عباس خوش به حال کبری خوش به حال حسنک که همه دغدغه شان. سفره ودفتر خیس است وصدای یک بز خوش به حال همه شان که زما جاماندند همه کودک ماندند ورسیدیم ما به سرابی که هم اکنون هستیم وغم غربت ایام گذشته است که دایم با ماست!!!!!!!
شعر هفته اول مهر ماه
مهد رفتیم به مهد, چه جایی بود جاتون خالی, صفایی بود تو حیاط, تو کلاسش عطر گل اقاقی بود مربی یاش, چه مهربون دوستان خوب زیاد بود بیا بریم مهد کودک با دوستامون
شعر زبان فارسی
بچه های گل درمورد شعر زبان فارسی یک انشا برای من بنویسید.به بهترین انشا جایزه تعلق می گیرد. آن هم توسط مسئول سایت منتظر انشاهای قشنگ شما هستم.(رسانه) «ای زبان فارسی» ای زبان فارسی، از درّ دریای دری ای تو میراث نیاکان، ای زبان مادری در تو پیدا فرّ ما، فرهنگ ما، آیین ما از تو بر پا، رایت دانایی و دانشوری کابل و تهران و تبریز و بخارا و خجند جمله، ملک توست تا بلخ و نَشابور و هری جاودان زی، ای زبان دانش و فرزانگی تا به گیتی نور بخشد آفتاب خاوری فارسی را پاس میداریم، زیرا گفتهاند «قدر زر، زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری» غلامعلی حداد عادل
متولد 2 ماه مهر...
به نام او که داند ما کيستيم روزی که بزرگی وجودت با روشنی شمعهای کوچک سنجیده میشود روزی که زیبایی عمرت با گلهای رنگارنگ تزئین میشود روز میلاد تو ، ای مهربان مبارک دست ندارم از درش تا که به خنده وا کند درد مرا به يک نفس با نظرش دوا کند نام دگر نمي برم تا که ببيند اين وفا بلکه خودش به لفظ خود نام مرا صدا کند مشخصات كلي متولدين مهر ماه از دید منجمین و دیدگاه علی گدا اهل اعتدال اکثرا حامي وپشتيبان همسر کاملا شيرين بيان درست مثل گیاه شیرن بیان صلح جو مثل همه علاقه مند به فضا برای مسافرت با هواپیما ارام و متين مگه میشه؟ بسيار منطقي نه زیاد بي آلايش غیر از این نباید بود عاشق اصالت کم و بیش علاقه مند به موسيقي درسته اجتماعي بستگی داره از کدوم دنده پا شده باشه مؤقّر موافقم بد پيله اگه بهش میدون بدی خجالتي جوک نگو پر از احساس نمیشه نظر داد انشعابات زیادی داره اهل مشورت اکثرا عاشق هنر و ادبيات بخاطر دیگران سياستمدار مگه میشه به فكر فردا نيست فردای خودش همیشه مقبول اطرافيان خیلی زیاد اهل مساوات و برابري ۲۰ خودش ۱ دیگران پر شور و حرارت نيست بستگی به فرد مقابل داره عاقل نه در همه موارد اهل حمايت از ديگران اگه بخواد معتدل و پايدار کاملا شكمو اگه لقمه اماده باشه اميدوار همیشه نه با انصاف اگه درست فکر کنه خوش سليقه وقتی ثابت شد که منو انتخاب کرد ، غیر از خرید طلا اهل تجزيه و تحليل اگه تامل کنه گاهي تنبل اکثرا كنجكاو و جستجو گر بستگی داره در مورد چه موضوعی باشه متنفّر از زيادي مهمان کم پیش میاد انتقامجو حواله میکنه به خدا از بي بند و باري متنفّر است شک ندارم با معلومات و با درايت گاهی به اساني تغيير عقيده نمي دهد فقط در ظاهر مهربان قبول دارم شيك پوش و جذّاب نمیگم تا پررو نشه نكته سنج برای آتوگرفتن داراي پشتكار فراوان اگه چشم همچشمی باشه يك روز گرم و يك روز سرد چهار فصل هوشمند گاهی ارور میده و اکثرا دیسکانکت میشه مشاور خوب برای همسایه دوست ياب اگه باب میلش باشه منظّم و مرتّب البته وقتی مهمون بیاد عاشق رنگ ابي نمیدونم گاهي لجباز سن که بالا بره ادم دوباره میشه بچه مثل باتري بايد مرتّب شارژ شود غیر از این باشه روزگار ادم سیاهه صادق و درستكار گاهی صداقتش شک برانگیزه خوش مشرب همیشه ساده دل کاش نبود اسان گير بستگی داره دو دل و مردد برای اینده خوشبين کمتر کسی میتونه چنین باشه با این مشخصات بدک نیست(اگه صبور باشید)ولی استاندارد نیست وتا رسیدن به گواهینامه ایزو فاصله زیادی داره SHoma che ranGI hastid در صورتيكه تاريخ تولد شما در اول فروردين ماه باشد سياه هستيد بين دوم ...