شعر عاشقانه طولانی
شعر عاشقانه
سلام به همه دوستای خوبم امید وارم حالتون خوب باشه و موفق باشید برا همتونآرزوی موفقیت می کنمنظر یادتون نرهمتن ترانه عاشقانه(فاصله)یه آواز بی صدا از پشت کوه سیاه به سنگینیه غروب به پوچی قصه هااا به تلخیه تنهایی به این شبای دوری مونده درد فاصله بین دوتا دست ماااا تنها تو شبای سرد مونده، این قلب پر درد به جاده انتظار مونده دو چشم امید رو سادگیه بهار میباره برف سفیییید تنها تو شبای سرد مونده، این قلب پر درد در دشت باور در کلبۀ خیال نگام رو به در تا تو پیشم بیاااای
طولانی ترین بوسه
زن و شوهر تایلندی اکاچای و لاکسانا تیرانارات ( Ekkachai and Laksana Tiranarat ) پس از نگه داشتن لب های خود به مدت ۴۶ ساعت و ۲۴ دقیقه برای جشن روز والنتاین در مسابقه طولانی ترین بوسه در شهر پاتایا ( PATTAY ) توانستند رکورد پیشین طولانی ترین بوسه جهان را بشکنند. اکاچای و لاکسانا تیرانارات :: Ekkachai and Laksana Tiranarat به این زن و شوهر تایلندی یک انگشتر با نگین الماس به ارزش ۱۰۱۶ یورو و یک جایزه نقدی ۲۰۳۲ یورویی داده شد.بنابر قوانین گینس آنها می توانستند نوشیدنی بنوشند ولی نباید از آغوش هم بیرون می آمدند و همچنین آنها نمی توانستند بنشینند یا بخوابند. نگه داشتن بیشترین مداد در دهان دینش شیونات اوپادهیایا ( Dinesh Shivnath Upadhyaya ) معلم هندی در شهر بمبئی توانست بدون کمک ۹۲ مداد را برای بیش از نیم دقیقه در دهان خود نگه دارد و رکورد،نگه داشتن بیشترین مداد در دهان را از آن خود کند. دینش شیونات اوپادهیایا :: Dinesh Shivnath Upadhyaya وی برای این کار از مدادهای قرمز رنگ شماره ۲ با نام تجاری ناتراج( Natraj ) استفاده کرد که پرفروش ترین مداد در هند می باشد.وی در کانال یوتیوب خود نوشته است که رسانه های غربی به وی لقب بببب( Maximouth ) داده اند. ثروتمندترین فرد جهان در حال حاضر ثروتمندترین و پولدارترین فرد در جهان کارلوس اسلیم حلو ( Carlos Slim Helú ) از مکزیک می باشد. کارلوس اسلیم حلو :: Carlos Slim Helú ثروت وی هم اکنون ۵۳٫۵ میلیارد دلار می باشد.اسلیم نقش عمدهای در صنایع ارتباطی در مکزیک و آمریکای لاتین دارد. او شرکتهای Teléfonos de México ٬ Telcel و América Móvil را اداره میکند.وی زاده ۲۸ ژانویه ۱۹۴۰ در مکزیکو سیتی می باشد. بزرگترین کلکسیون اسباب بازی جهان بزرگترین کلکسیون اسباب بازی جهان را جری گرین ( Jerry Greene ) آمریکایی در ۵۰ سال با بیش از ۳۵۰۰۰ هزار اسباب بازی های گوناگون و قطارهای بازی گردآوری کرد.اسباب بازی های کمیاب و دست ساز از اروپا و امریکا که بیشتر در سال های ۱۸۵۰ تا ۱۹۴۰ تولید شده اند،در این کلکسیون ویژه وجود دارند. نمایی از کلکسیون جرنی جری گرین این کلکسیون را در ۵ اتاق از زیر زمین خانه خود در فیلادلفیا نگهداری می کند.نام این کلکسیون جرنی ( Jerni Collection ) می باشد که از نام خود یعنی جری و نام همسرش نینا گرفته شده است.هم اکنون این کلکسیون برای فروش در خانه حراج ( Sotheby’s ) در نیویورک گذاشته شده است.
دروغ طولانی
آسمونا پرستاره همه فصلامون بهارهروی هر بام و دیواری پر عکس یادگاریکهکشونا پر ماهه خبرای خوش تو راههپشت هر پنجره گلدون خونه هامون پر مهمونکلبه ها پر چراغه گلای شب بو تو باغهساحل دریا پر از نور غصه از قلبای ما دورباغچه ها پر ترانه پر شعر عاشقانهچمدونا پر سیبه وسوسه چه بی نصیبهشهر و کوچه پر بارون قصه ی لیلی و مجنونایوونا پر قناری نه فراری ٬ نه حصاریطاقچه ها خونه ی شمعدون مهربونیا فراوونیه قرار خیلی ساده زیر بید پیر جادهوعده مون هرجا که خورشید بیشتر از همیشه تابید
مردن
وقتی همه رو دوست داری ولی کسی دوستت ندارهچاره ای جز مردن نیست وقتی عاشق کسی هستی ولی کسی عاشق تو نیست چاره ای جز مردن نیست وقتی نامحرم ترین محرم ترینت هستی چاره ای جز مردن نیست وقتی دورترین نزدیکترینت هستیچاره ای جز مردن نیست وقتی کسی که می میری از ناراحتیش ناراحتیت رو تحمل کنهچاره ای جز مردن نیستوقتی تاب دلکندن نداری ولی ازت دل می کنن چاره ای جز مردن نیستوقتی غم داری ولی غمخوار نداریچاره ای جز مردن نیستوقتی دل می دهی ولی کسی بهت دل نمی دهد چاره ای جز مردن نیست وقتی می خوای بمونی ولی جایی برای موندن نداری چاره ای جز مردن نیستوقتی عاشقی ولی خونه ای برای عشقت نداریچاره ای جز مردن نیستوقتی همه زندگی حتی عشق هم روزمره میشهچاره ای جز مردن نیست وقتی نهایت عشق بی نهایت آشکار میشه چاره ای جز مردن نیست وقتی مجموعه بی نهایت یه مجموعه تهی میشه چاره ای جز مردن نیست وقتی آسمان عشق سیاه و آلوده میشه چاره ای جز مردن نیستوقتی جاده عشق یک طرفه و مه آلود میشهچاره ای جز مردن نیست وقتی در طولانی ترین شب سال کوتاه ترین لحظه با عشقت نباشی چاره ای جز مردن نیستوقتی شب یلدای عمرت فرا می رسهچاره ای جز مردن نیستوقتی طاقت ظلمت و سرما و تنهایی یلدای زندیگیت رو نداریچاره ای جز مردن نیست وقتی روشنی نگاهی و آتش عشقی و همدم تنهایی نداریچاره ای جز مردن نیست
جملات عاشقانه
عشق را دوسیت دارماگه يه روز بغض گلوت رو فشرد بهت قول نميدم که مي خندومت ولي مي تونم باهات گريه کنم اگه يه روز نخواستي به حرفهام گوش بدي خبرم کن........قول مي دم که خيلي ساکت باشم اگه يه روز خواستي در بري بازم خبرم کن......قول نمي دم که ازت بخوام وايسي اما ميتونم باهات بدوم اما.....................اگه يه روز سراغم رو گرفتيو خبري نشد..........سريع به ديدنم بيا حتمآ بهت احتياج دارم -----------------------------------------------وقتي دلتنگ شدي به ياد بيار کسي رو که خيلي دوست داره. .وقتي نااميد شدي به ياد بيار کسي رو که تنها اميدش تويي. وقتي پر از سکوت شدي به ياد بيار کسي رو که به صدات محتاجه. وقتي دلت خواست از غصه بشکنه به ياد بيار کسي رو که توي دلت يه کلبه ساخته. وقتي چشمات تهي از تصويرم شد به ياد بيار کسي رو که حتي توي عکسش بهت لبخند ميزنه. وقتي به انگشتات نگاه کردي به ياد بيار کسي رو که دستاي ظريفش لاي انگشتات گم ميشد. وقتي شونه هات خسته شد به ياد بيار کسي رو که هق هق گريش اونها رو مي لرزوند-------------------------------------------خیلی سخت است وقتی همه کنارت باشند و باز احساس تنهایی کنی. وقتی عاشق باشی و هیچ کس از دل عاشقت باخبر نباشد . وقتی لبخند می زنی و توی دل گریانی . وقتی تو خبر داری و هیچ کس نمی داند . وقتی به زبان دیگران حرف می زنی ولی کسی نمی فهمد . وقتی فریاد می زنی و کسی صدایت را نمی شنود . وقتی تمام درها به رویت بسته است... آن گاه دستهایت را به سوی آسمان بلند می کنی و از اعماق قلب تنها و عاشق و گریانت بانگ برمی آوری که: « ای خدای بزرگ دوستت دارم!» و حس می کنی که دیگر تنها نخواهی ماند. ----------------------------------------------شاگردی از استادش پرسيد: عشق چست؟ استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترين شاخه را بياور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به ياد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچينی! شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسيد: چه آوردی؟ و شاگرد با حسرت جواب داد: هيچ! هر چه جلو ميرفتم، خوشه های پر پشت تر ميديدم و به اميد پيدا کردن پرپشت ترين، تا انتهای گندم زار رفتم . استاد گفت: عشق يعنی همين! شاگرد پرسيد: پس ازدواج چيست؟ استاد به سخن آمد که : به جنگل برو و بلندترين درخت را بياور. اما به ياد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی! شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت . استاد پرسيد که شاگرد را چه شد و او در جواب گفت: به جنگل رفتم و اولين درخت بلندی را که ديدم، انتخاب کردم. ترسيدم که اگر جلو بروم، باز هم دست خالی برگردم. همين!! ......................................................................................................................... نامه ی یک مرد برای همسرش ...
محکامه ی ادم
نامت چه بود؟ آدم فرزند؟ من را نه مادريست نه پدر، بنويس اولين يتيم خلقتم. محل تولد؟ بهشت پاك اينك محل سكونت؟ زمين خاك آن چيست بر گردن نهادي؟ امانت است. قدت؟ روزي چنان بلند كه همسايه خدا، اينك به قدر سايه بختم به روي خاك. اعضاء خانواده؟ حواي خوب و پاك ، قابيل خشمناك ، هابيل زير خاك. روز تولدت؟ روز جمعه، به گمانم که روز عشق. رنگت؟ اينك فقط سياه ، ز شرم چنان گناه. چشمت؟ رنگي به رنگ بارش باران ، كه ببارد ز آسمان. وزنت ؟ نه آنچنان سبك كه پرم در هواي دوست، نه آ نچنان وزين كه نشينم بروی خاك. جنست ؟ نيمي مرا ز خاك ، نيمي دگر خدا. شغلت ؟ در كار كشت اميدم. شاكي تو ؟ خدا. نام وكيل ؟ آن هم فقط خدا. جرمت؟ يك سيب از درخت وسوسه. تنها همين ؟؟!! همين. حكمت؟ تبعيد در زمين. همدست در گناه؟ حواي آشنا. ترسيده اي؟ كمي. ز چه؟ كه شوم اسير خاك. آيا كسي به ملاقاتت آمده؟ بلي. كه؟ گاهي فقط خدا. داري گلايه اي؟ ديگر گلايه نه؟ولي ... ولي چه ؟ حكمي این چنين ؟ آن هم به يك گناه!!؟؟ دلتنگ گشته اي ؟ آری زياد. براي كه؟ تنها خدا. آورده اي سند؟ بلي. چه ؟ دو قطره اشك. داري تو ضامني؟ بلي. چه كسي ؟ تنها كسم خدا. در آ خرين دفاع؟ مي خوانمش چنان که اجابت كند دعا. با اینکه یک مقدار طولانی بود ولییییییی به نظرم خعلی قشنگ بود
انتظار طولانی ...!!
خیلی وقته چشمهایم از فکر تو بارانیست سال هاست دریای دلم از عشق تو طوفانیست دیگر کاسه ی صبرم شده لبریز از درد بی تو بودن خدایا انتظار دیدن یار چقدر طولانیست