شعر در مورد نارفیق
نارفیق
اي نارفيق.. به کدامين گناه ناکرده.. تازيانه مي زنی بر اعتمادمزير پايم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.يا پاشيدن زهر خيانتت را
نارفیق
هرچقدر که دوست خوب، خوبه صد برابرش دوست بد، بده. خیلی از آدمها هستن که در ظاهر دوست هستن ولی این دوستیشون تا وقتی ادامه پیدا می کنه که ازت می خوان براشون کاری انجام بدی و معمولا جالب اینه که هروقت شما بهشون کار داشتی از شما فرار میکنن. همیشه از شما انتظار دارن ولی هیچ وقت به این فکر نمی کنن که ممکنه شما هم ازشون انتظار داشته باشی. زمانی که باهاشون کار داری یا گوشیشون رو خاموش می کنن یا به انواع و اقسام بهانه ها وانمود میکنن که فراموش کردن یا نتونستن کاری برات انجام بدن ولی اگه باهات کار داشته باشن کارشون یادشون نمیره و شمارتون رو از زیر زمین هم که شده پیدا میکنن و اگه هم پیدا نکردن خودت رو یه جوریی پیدا میکنن و با چهار تا مخلصم، چاکرم و .... از تو میخوان که کارشون رو انجام بدی و بعد قشنگ تر اینه که بعضی هاشون همه ش از رفاقت و دوستی و ازاینجور حرفا دم میزنن. واقعا که حالم از این آدمها به هم می خوره. فکر میکنم که شما هم به یه نحوی با این جور آدمها درگیر شدید. من هم متاسفانه برام پیش اومده که با چنین آدمهایی دوست شدم که هیچ چیزی برام نداشتن جز پشیمانی. الان هم که این رو نوشتم به این خاطر بود که دیشب و امروز کسی که به ظاهر دوست بود، برای بار چندم چهره واقعی خودش رو نشون داد و من از این بابت خیلی خیلی ناراحتم. و هیچ کاری نمتونستم بکنم جز اینکه تو وبلاگ بنویسم. خیلی بده که در مورد کسی مثبت فکر کنی و براش ارزش و احترام قائل بشی اما بعدا بفهمی که اشتباه می کردی و اون برای شما ارزش قائل نبوده. این بار اول و اولین آدم نبود مطمئنم که آخرین اونها نخواهد بود ولی امیدوارم بعد از این کمتر از سرمایه روح و محبتم برای کسی خرج کنم، تا کمتر پشیمون بشم. بر نارفیقان شرم باد.
♠ بیوگرافی ♠
پاره ای از افکار شاعر : من زاده یک روز برفی ام در آغوش سرما در بستر زمستان دل گرمی دارم قدمی خوش شانسی بدترکیب دل پر دردنفسی از احساس من مهدی اورعی با نام مستعار مهدیار که ترکیبی از نام و نام خانوادگی بنده است و بهمین نام هم شهرت دارم .. عضو انجمن شعر قم هم هستم ... 8 ساله مینویسم ... بیشتر هم تو قالب شعر نو و ترانه کار میکنم ...و خلاف امر اساتیدی عمل میکنم که در انجمن شعر قصد کمک کردن به من رو دارن و بیشترشون هم نظرشون اینه که من برای تقویت شعرم کتاب شاعرای دیگرو بخونم که من هیچوقت این اشتباهو نمیکنم دوست دارم شعرهایی که مینویسم از خودم باشه ... بهمین دلیل هم هیچوقت از شعرای کسی نمیخونم و نخواهم خوند ...حتی اگر شعرهام شبیه اشعار کسی باشه میتونم به جرعت بگم تقلید نکرده ام ... من هرچه می نویسم نیمه شب به من الهام میشه و تا وقتی کامل نشه خوابم نمی بره ... خوب دیگه پرحرفی بسه ... برای همه دوستان بهترین هارو آرزو میکنم ... دوست دار همه ی دوستیهای شما دوستان ؛ مهدیار اطلاعات شخصی نام و نام خانوادگی : مهدی اورعی شهرت ، تخلص : مهدیار<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> وضعیت : مرد ۲۲ساله مجرد وضعیت در سال ۹۰ : مرد ۲۴ ساله متاهل تاریخ تولد : 28/اسفند من در يک جمله ! : فقط یه شاعر مهمترين چيزها: هیچ چیز برای من مهم نیست جز خدا ! رنگ مو: مشکي رنگ چشم: قهوه اي وضعيت بدني: ورزشي وضعيت ظاهري: همینی که هست قد : ۱۸۸ حالات رفتاری: مهربان ، صلابتُ ، اصالت ، شلوغ، پر هيجان ، بدون ضعف ! فرد مورد نظر آشنایی: اینم آخه سواله که میپرسی ؟! فرد ايده آل زندگي: یکی بود ،ُ اومد ،ُ رفت ...! موارد غیر قابل تحمل: دروغ ، نارفیق ، یکی مثل خودم اطلاعات علایق علایق: تا وقتی که میتونم بنویسم ، بنویسم ورزشهای مورد علاقه : بدنسازی ، کوهنوردی ، شنا فعاليتها: فرهنگی ، هنری ، ورزشی و ... آثار (کتاب): در دست چاپ کتاب های مورد علاقه : مجموعه اشعار قیصر امین پور . مجموعه اشعار حسین منزوی و ... موسيقي: بیکلام و سنتی و قدیمی برنامه تلويزيون: فقط اخبار ۲۰.۳۰ فيلمها: کازابلانکا و فرار از زندان و لاست و ... رمانها : آثار م.مودب پور غذا: غذای خونگی و فست فوود!!! اطلاعات ارتباط ايميل ۱ : [email protected] ايميل ۲ : [email protected] ایمیل ۳ :[email protected] پیام رسان یاهو: [email protected] تلفن : ۳۰۳۴ ۱۵۴ ۰۹۱۹ ۹۸+ اطلاعات حرفه شغل : نویسنده ، عکاس ، طراح ، امدادگر و ... وب سايت کاري : Http://MahdiarGraph.Blogfa.Com ایمیل کاری : [email protected]
نارفیق ...
برای شکستن من تلنگری هم کافی بود ...در هر حال ..ممنون از مشتت ...این روزها اگر پر از دردم ...این روزها اگر هزاران اتفاق می افتد ...شاید هیچ کدام از این ها را نفهمم !ولی همین یکی را خوب فهمیدم .. این روزها؛تمام حواسم باید جمع باشد ..حتی نفس کشیدنم ...راه رفتنم ..صحبت کردنم ...فکر کردنم ..حرف زدنم ...تمام حواسم باید جمع باشد که به کسی بر نخورد ...