شعر خانواده
شعر خانواده
مانند دست است هر خانواده هر کس یک انگشت در خانواده بابا در این دست انگشت شست است آنکه نخستین انگشت دست است انگشت بعدی یعنی نشانه او مادر ماست خانوم خانه انگشت سوم یعنی برادر اینجا نشسته پهلوی مادر پس این یکی کیست ؟ انگشت دیگر آری درست است او هست خواهر من هستم آخر انگشت کوچک انگشت ها را دیدی تو تک تک ما پنج انگشت هستیم با هم با هم شریکیم در شادی و غم موضوع : شعرهای کودکانه
شعر خانواده
نوع فعاليت : شعر نام فعاليت : خانواده مكان اجرا : كلاس درس مدت زمان اجرا : دو جلسه (15 - 10 جلسه) تعداد شركت كنندگان : كل فراگيران وسايل مورد نياز : دستكشي كه بر سر هر انگشت عروسكي كوچك از نماد افراد خانواده نصب شده شرح فعاليت : مربي دستكش يك دست باز را كه هر انگشت آن به ترتيب پدر ، مادر ، خواهر و برادر مي باشند مي توان شكل هر كدام را روي آن نقاشي كرد ؛ به بچه ها نشان مي دهد . درباره نقش هر يك از افراد دستكش دست براي نوآموزان خوانده مي شود . سپس از نوآموزان خواسته مي شود بعد از هر بيت شعر را تكرار كنند . روي صداي اول و آخر كلمات پاياني هر مصرع تاكيد مي شود ، آن را بازگو كنند و كلماتي هم قافيه با آن به زبان آورند . نوآموزاني كه شعر را حفظ كرده اند آن را با استفاده از دستكش براي ديگران بخوانند . طرز استفاده از دستكش : يك دستكش كاموايي يا پارچه اي با استفاده از قاشق هاي يكبار مصرف كه به آنها لباس يا كاغذ رنگي چسبانده و صورت هر قاشق را به شكل پدر ، مادر ، خواهر و برادر نقاشي كرده ، مربي دستكش را به دست خود يا كودك مي كند ، سپس با شعر نمايش هر شخصيت (انشگت) اجرا مي شود . انگشت شست : پدر ، نشانه يا اشاره : مادر ، انگشت وسط : برادر ، انگشت انگشتر : خواهر و انگشت كوچك : عضو آخر خانواده . حوزه اهداف مورد نظر محدوده ي محتوا (انتظارات) علوم - شناخت حواس و پرورش مهارت استفاده از آن- درك مفاهيم اساسي علوم - استفاده از حواس براي شناخت- دست عضوي از بدن انسان رياضي مفاهيم اساسي رياضي تشخيص توالي هنر پرورش ذوق هنري و درك زيبايي ها - اجراي نمايش- خواندن ترانه و سرود همراه با نگهداري ريتم- حفظ اشعار موزون اجتماعي - شناخت محيط اجتماعي و توسعه ي روابط اجتماعي- پرورش مهارت هاي زندگي - افراد خانواده (پدر، مادر ، خواهر ، برادر)- محيط اجتماعي كوچك (خانه)- شناخت اعضاي بدن (دست)- نام بردن اعضاي خانواده- شناخت توانايي دست ديني - - زبان آموزي پرورش مهارت هاي زبان - دقت در گوش دادن (توجه و دقت به صداهاي آخر و اول كلمات)- به كارگيري كارافزارهاي مناسب ارتباطي در سخن گفتن : (كاربرد مناسب حركات دست و چهره، تقليد صداهاي شنيده شده)- گسترش لغات واژگان پايه (انگشت ، انگشت شست ، نخستين ، انگشت نشانه ، پهلو ، آخر ، تك تك ، شريك ، شادي ، غم ، مشت) تربيت بدني توسعه ي توانايي هاي جسماني تقليد كردن به نام آفريدگار دانا "خانواده" مانند دست است هر خانواده هركس يك انگشت در خانواده بابا در اين دست انگشت شست است آنكه نخستين انگشت دست است انگشت بعدي يعني نشانه اون مادر ماست خانم خانه انگشت بعدي يعني برادر آنجا نشسته پهلوي مادر پس اين يكي كيست انگشت ديگر آري درست است او هست ...
شعر خانواده
«سرود پدر و مادر»پدر و مادرا ، پدر و مادرا ، پدر و مادرا شما ها اميد زندگي ماييد شما سرچشمه ي خوشبختي ماييد شما با قلبي سپيد ، عشق و ايمان و اميد ما رو به خوبي تربيت مي كنيد شما با مربيان ، دست به دست هم ميدين تا كه آينده ي ما ها رو بسازيد شما ها اميد زندگي ماييد شما سرچشمه ي خوشبختي ماييد تا مريض شم ، مامان من مثل پروانه به دور من مي چرخه شبها تا صبح ، نمي خوابه ، غم و غصه مي خوره هيچي نمي گه ، پيشكش من گل سرخي است توي قلب كوچك محبت من پدر و مادرا ، پدر و مادرا ، پدر مادرا ( 2 ) ............................................................................................ «شعر خانواده»مانند دست است هر خانواده هر كس يك انگشت در خانواده بابادراين دست انگشت شصت است آنكه نخستين انگشت دست است انگشت بعدي ، يعني نشانه او مادر ماست ، خانم خانه انگشت سوم يعني برادر اينجا نشسته پهلوي مادر پس آن يكي كيست،انگشت ديگر آري درست است او هست خواهر من هستم آخر انگشت كوچك انگشتها را ديدي تو تك تك ما پنج انگشت هستيم با هم با هم شريكيم در شادي و غم گر چه جدائيم ما پنج انگشت هستيم با هم ، مانند يك مشت(2) ............................................................................................
شعر خانواده
مانند دست است هر خانواده هر کس یک انگشت در خانواده بابا در این دست انگشت شست است آنکه نخستین انگشت دست است انگشت بعدی یعنی نشانه او مادر ماست خانوم خانه انگشت سوم یعنی برادر اینجا نشسته پلپوی مادر پس این یکی کیست ؟ انگشت دیگر آری درست است او هست خواهر من هستم آخر انگشت کوچک انگشت ها را دیدی تو تک تک ما پنج انگشت هستیم با هم با هم شریکیم در شادی و غم
خانواده
مامان جون من چه مهربونهدوسش دارم خیلی زیاد خودش می دونهیه شاخه گل هدیه ی ماست برای مادراونکه به فکر بچه هاست از همه بیشتربابای خوبم چراغ خونستدستای گرم اون برام یه آشیونه استیه شاخه گل هدیه ی ما برای بابااونکه همیشه سایه اش روی سر ماستداداش جون من لنگه ندارهوقتی میاد برای من شادی میارهیه شاخه گل هدیه ی ماست برای داداشخدای خوب و مهربون مواظبش باشخواهر خوبم چه نازنینهبرای من فرشته ی روی زمینهیه شاخه گل هدیه ی ما برای خواهرکه خوب و مهربون اون ، مثل یه مادرما همه هستیم یه خونوادهخونه داریم کوچیک و قشنگ و سادههر کسی تو خونه ی خود دلخوش و شادهشکر خدا داده به ما یه خونواده
شعر خانواده 2
شعر کودکانه خانواده خانواده انگار قلبم یک آسمان است بابای خوبم خورشید آن است انگار قلبم یک سبزه زار است مادر برایش مثل بهار است انگار قلبم یک دانه ماهی است همبازی او جزخواهرم نیست انگار قلبم یک سایه بان است هر کس که خوب است در زیر آن است
شعر: زندگی
1. نام شعر: زندگی شاعر: زهزه نفیسی نیازندگي يعني من و تو بی هم صدا زندگي يعني بیخود شدن از خودزندگي يعني ندانی کیستی تو؟؟زندگي يعني ندانی چیستی تو؟؟؟زندگي يعني عشقها مردزندگي يعني بی صدا تا اخر عمرزندگي يعني بسوزی تا ابد زندگي يعني بسازی از ازلزندگي يعني فراموشی!جنونزندگي يعني طعم عشق بی مجنونزندگي يعني شادیهای مجازیزندگي يعني کودکی بی همبازیزندگي يعني هیچ و پوچ زندگي يعني سعی و تلاش بی خودزندگي يعني .... ... (ادامه شعر) 2. نام شعر: شاعر: همسایهزندگي يعني سیب سرخی دست یتیمزندگي يعني رقص مویی در نسیمزندگي چین است در جبینزندگي مرگ است در کمینزندگي يعني زخم کهنه در جگرزندگي يعني معشوق از عاشق بیخبرزندگي يعني همش وهم و خیالزندگي يعني آرزوهای محالزندگي يعني سلامی بی جوابزندگي يعني با چشم تو رفتن به خوابزندگي يعني سراب وصل توزندگي يعني خراب مست توزندگي مردیست تنها و غمینعمق دردش در شعراش ببینهمسایه..آبان۸۷ ... (ادامه شعر) 3. نام شعر: شاعر: حامد جعفریزندگي يعني تکاپو زندگي يعني هیاهوزندگي يعني حرارت زندگي يعني ندامتزنگی يعني ندیدن هر جه در آیینه دیدنزندگي يعني امید و آرزو های ندیدهزندگي يعني پریدن بادو بال عاشقونهزندگي يعني خزیدن تا به امیدها رسیدنزندگي يعني لطافت همچو ابر آسمانیزندگي يعني طلوعی از پس کوههای زیبازندگي يعني پریدن تابه جاهایی رسیدنزندگي يعني فضای ماسه های لب دریا ... (ادامه شعر) 4. نام شعر: شاعر: میترا ا قدسیزندگي يعني صبر تا صعود ، ذوب و زر گشتن در سجودزندگي يعني : پل ، پله ، پر ... پیله و پروانگی زندگي يعني : نه گفتن به نفس و رشد روح ، يعني تاب تقوا تا به دوست زندگي يعني پای شعله ی احساس سوختن ، شال گردنی از شعر بافتن زندگي يعني آبشار اشکی بی صدا ، چکه چکه جان از چشم مازندگي يعني : دویدن تا دُر شدن ... يعني نور نوشیدن ، شکستن ، شکفتن ، نو شدنزندگي يعني هر روز کمی خوبتر شدن زندگي يعني تولد درهر طلوع ... کوک کودک تا کمال ...يعني تمام یک ناتمام زندگي ۠... (ادامه شعر) 5. نام شعر: شاعر: hamid behravanگاهی زندگي يعني راه رفتن در کوچه ای بن بستگاهی زندگي يعني دوست داشتن کسانی که نمی دانند دوستشان داریمگاهی زندگي يعني گوش کردن به صدای ابشاری در کوهگاهی زندگي يعني اسمانی ابریگاهی زندگي يعني بدون بال پرواز کردنگاهی زندگي يعني خوابیدن در صبحگاهی زندگي يعني فکر نکردن در خوابگاهی زندگي يعني پرتاب سنگی در ابگاهی زندگي يعني به خواب رفتن کودکی دز اغوش مادرشگاهی زندگي يعني کشیدن نقاشی بر دیوارگاهی زندگي يعني بستن چشم هاگاهی زندگي یؠ... (ادامه شعر) 6. نام شعر: شاعر: farzadniaieshعشق يعني خالی از دنیا شدنعشق يعني غرق در رویا شدنعشق ...
شعر خانواده
مانند دست است هر خانواده هر کس یک انگشت در خانواده بابا در این دست انگشت شست است آنکه نخستین انگشت دست است انگشت بعدی یعنی نشانه او مادر ماست خانم خانه انگشت بعدی یعنی برادر اینجا نشسته پهلوی مادر پس این یکی کیست انگشت دیگر آرای درست است او هست خواهر من هستم آخر انگشت کوچک انگشت ها را دیدی تو تک تک ما 5 انگشت هستیم باهم با هم شریکیم در شادی و غم گرچه جداییم ما پنج انگشت چون جمع گردیم ما می شویم مشت