شعر برای اعلامیه فوت پدر

  • نمونه متن زیبا برای اگهی فوت

    نمونه شعراعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم برای زن   مرد   جوان   کودک   مادر  پدر نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم در عرش ندای ربنا می آید—–  آوای خوش خدا خدا می آید فریاد که واکنید درهای بهشت —–  مهمان خدا زکربلای می آید نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم فلک آخر ربودی نو گل فرزانه ما را  ——-   به خاموشی سپردی محفل و کاشانه ما را ندانم از چه رو کردی شغل خویش گل چیدن ——-  گل ما چیدی و بر هم زدی گلخانه ما را نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم  مردان خدا چه با صفا می میرند ——  جان باخته در راه خدا می میرند گویی که رسیده حکم آزادیشان  ——-  خندان لب و با میل و صفا میمیرند نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم مرا ای دوستان گر شاد خواهید ——  در الفت بروی هم گشایید ندارد ارزشی این چرخ گردون ——   صفا آرید گر اهل صفائید به هم چون در نشستید با محبت ——  یقین دانید مقبول خدائید گذشت از مرگ جانسوزت چهل روز ——- مثال شمع می سوزیم شب و روز  نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم  ای سفر کرده تو دانی که بیادت هستیم—— ای گل پرپر ما چشم براهت هستیم تو سفر کرده ای و آسوده شدی از دوران ——- ما ماتم زده چشم براهت هستیم  نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم  از خاطر دلها نرود یاد تو هرگز——ای آنکه به نیکی همه جا ورد زبانی  نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم  رفت تا دامنش از گرد زمین پاک بماند—— آسمانی تر از آن بود که در خاک بماند  نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم  مردان خدا گوهر دریای وجودند —— بر گوهر ارزنده بهائی نتوان یافت  نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم  غم زمانه خورم یا فراق یار کشم ——به طاقتی که ندارم مدام بار کشم  نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم در رفتن جان از بدن گویند هر نوع سخن —— من خود به چشم دیدم که جانم میرود  نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم  نه در برابر چشمی نه غایب از نظری—— نه یاد می کنی از ما نه میروی از یاد  نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم  گفتمش نقاش را نقشی کشد از زندگی —— با قلم نقش حبابی  بر لب دریا کشید  نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم  ما به پای عشق باتلا می رویم ——  وز سرمستی به اعلا می رویم در نمی گنجد به عالم عشق ما ——عشق بالا می رود ، ما می رویم  نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم آید آن روز که من هجرت از این خانه کنم—— ا ز جهان پر زده در باغ عدن لانه کنم  نمونه شعر اعلامیه ترحیم و آگهی ترحیم  سایه ای بود و پناهی بود و نیست——شانه ام را  را  تکه گاهی بود و نیست سخت دلتنگم ، کسی چون  من مباد —— اینچنین غم قسمت دشمن مباد  اشک آن مایه ندارد که نماید ...



  • بر چسب

    سوگ پدر, سوگ مادر, سوگ فرزند, سوگ همسر, سوگ عزیزانشعر سنگ قبر, در سوگ مادر, سوگ مادر, شعر سنگ قبر مادر, شعر برای سنگ قبر مادرسوگ فرزند, سوگ همسر, سوگ عزیزان, نوشته, سوزناکشعر در سوگ پدر, پدرم, مرگ پدر, سوگ پدر, شعر ترحیم پدرشعر ترحیم + شعر سنگ قبر + شعر سنگ قبر مادر + شعر برای سنگ قبر مادر + متن تسلیت مادرشعر سنگ قبر پدر + شعر ترحیم + سوگ پدر + متن تسلیت پدر + شعر در سوگ پدراعلامیه سالگرد, تشکر از ابراز همدردی, چهلم, متن اعلامیه برای مراسم چهلم, اعلامیه فوتوفاتیه, ابراز همدردی, اشعار ترحیم, شعر سنگ قبر, اعلامیه فوتاعلامیه سالگرد, تشکر از ابراز همدردی, چهلم, متن اعلامیه برای مراسم چهلم, اعلامیه فوتشعر ترحیم + شعر سنگ قبر + شعر سنگ قبر مادر + شعر سنگ قبر پدر + سوگ پدرتقدیر و تشکر + اعلامیه فوت + وفاتیه + ابراز همدردی + اشعار ترحیم +  تقدیر وتشکر + شعر ترحیم + تشکر + شعر سنگ قبر + متن تشکر و اعتذار ترحیم + اعلامیه سالگرد + تشکر از ابراز همدردی + چهلم + متن اعلامیه برای مراسم چهلم +شعر در سوگ پدر + پدرم + مرگ پدر + سوگ پدر + شعر ترحیم پدر + پدر + فوت پدر + آگهی ترحیم پدر +  در وصف پدر +درسوگ پدر + در فراق پدر + شعر در فراق پدر + اشعاری در سوگ پدر  +شعری در سوگ پدر + فراق پدر + اشعار در سوگ پدر + شعر اعلامیه ترحیم پدر + شعر سنگ قبر پدر + سوگ + شعر چهلم پدر + شعر ترحيم پدر + در سوگ مادر +سوگ مادر +شعر سنگ قبر مادر + شعر برای سنگ قبر مادر + نوشته + سوزناک + سنگ نوشته های سوزناک + سوگ پدر + سوگ مادر + سوگ فرزند + سوگ همسر + سوگ عزیزان

  • کلمات ترکی امور فوت، مراسم ترحیم و دین

    در این پست معادل ترکی با تلفظ لاتین چند کلمهمربوط به امورفوت و مراسم ترحیم و امور دینی در زبان فارسی آورده می شود. شایسته است نویسندگان و شعرا و اهل قلم، کلمات اصیل ترکی را به جای کلمات دخیل از دیگر زبانها که استقلال و هویت زبان ترکی را تهدید و مخدوش کرده است بکار برند: ترکان باستان به خدا “تنقری”، به مراسم خاکسپاری “یوغ”، به تربه مزار “قورقان”به مجسمه مزار “بالبال” و خادمان دینی “قام” می گفته اند. مزار: سین Sin ، سینه Sinə، سینله Sinlə .(درجامع التواریخ قرن هفده گفته شده که در زبان ترکی سینله منحصرا برای نامیدن قبر کفار و مزار برای نامیدن قبر مسلمانان بکار می رود. به نظر می رسد. تشابه کلمه ترکی سین به معنی مزار با کلمه سینوس لاتین به معنی شکاف و شیار حادثه ای تصادفی است.) قبر، گور، مقبره: باساغا Basağa ، یئرچو Yerçü ٬ توبلو(ق)Tubluq  ، توپلو Tuplu ٬ سٶکی Söki ، قومQom ، توکه Tükə، قوموا  Qomva مزار تاریک: تونه ریک Tünərik ، تونه Tünə، تونه ره ک Tünərək ، قارایئر Qarayer ، قارا دام Qaradam ٬ قارا اورون Qaraorun مدفن: گؤموت Gömüt ٬ گؤمه ج Göməc ٬ گؤمگه ن Gömgən ، گؤمدو Gömdü تربه: قورقان Qurqan آرامگاه: یاتیر Yatır آرامگاه ابدی: منگی یاتیر Məngi Yatır ، اورکه ن یاتیر Ürkən Yatır (اورکه ن: همیشگی) مرقد، بقعه: قورقان ائوQurqan Ev قبرستان: اٶلولوک Ölülük ، سینلیک Sinlik ، سینلاق Sinlaq ، سینلک Sinlək ، گٶموتلوک Gömütlük . گورکن: گٶموتچو Gömütçü ، سینچی Sinçi گورکنی: گٶموتچولوک Gömütçülük ، سینچیلیک Sinçilik سنگ قبر: سالSal (سنگ مسطحی که بر روی قبر گذاشته می شود). مجسمه قبر: بالبال Balbal کتیبه سنگ قبر: سین یازیتی Sin yazıtı ستون یادبود، ستون مزار: تیکمه داش Tikmə daş ، تیکیلی داشTikili daş سنگ عمودی مزار: تیکیت Tikit سنگ سر مزار: باش داشی Başdaşı سنگ پای مزار: آیاق داشی Ayaqdaşı مرگ: اٶلوم Ölüm اجل: قارایازی Qarayazı ، قارادوه Qaradəvə، قاراچیخین Qaraçıxın ، قارایول Qarayol جنازه: اٶلوکÖlük نعش: اٶلوتÖlüt مرده: اؤلو Ölü پارچه ابریشمی روی قبر: ائشیک Eşik تابوت: قاپساق Qapsaq ، قابیرجاق Qabırcaq تخته حمل تابوت: سالاجا Salaca ولادت، متولد: دوغوم Doğum، دوغوموDoğumu ، دوغوملو Doğumlu وفات، فوت: اٶلوموÖlümü، اٶلوم Ölüm فرزند:  اوغلوOğlu ، قیزی Qızı عزا: یاس Yas تعزیه: یاس تٶره نی Yas Törəni مرثیه: یاخیمYaxım، یاخماYaxma، آغیتAğıt ، آغی Ağı (آغیت: ذکر محاسن و نیکی های متوفی و الم و حرمان ناشی ازدست دادن وی به شکل منظوم و طبق مقامی مشخص، بیشتر ازطرف زنان در مرگ اشخاص مشهور و یا آفات اجتماعی گفته می شد. از مشهورترین آغیتهای ترکی، آغیت آلپ ار تونقا است). نوحه: ساغوSağu (ساغوها که در مراسم یوغ گفته می شده اند متناسب با خصوصیات متوفی بوده اند). نوحه خوان: سیغیتچی ...

  • خاک مادر

    مهر سپهر گرچه بسی نور گستر استتابنده تر ز مهر فلک، مهر مادر است ای آسمان به جلوه خورشید خود منازمادر، ستاره ایست که خورشید پرور است مادر به چشم مردم دانا و مهربانبا یک جهان وفا و محبت برابر است مادر مگو که معنی جان مجسّم استمادر مگو که صورت عشق مصوّر است پایش ببوس و دست ز دامان او مدارزیرا بهشت زیر قدمهای مادر است لالایی اش نمی رود از خاطرم هنوزاز هر ترانه و غزل و شعر خوشتر است مهر از دلش نمی رود، گر رود به خاکخاکی که بوی عشق دهد، خاک مادر است