شرکت کشت و صنعت غزل دشت صبا
ارتباط گرسنگی جهانی و صنعت غذایی مک دونالد
از سال۱۹۷۰، کره زمین به دلیل مصرف گرایی روزافزون و بهره برداری بی رویه کشورهای صنعتی غربی از منابع، ۳۰درصد از ثروت های طبیعی خود را از دست داده است، و اوضاع همچنان رو به وخامت می رود…عامل این مصرف گرایی افراطی، غول های چندملیتی از جمله شرکت های بزرگ غذاهای آماده مانند ” مک دونالد ” هستند که جهان سوم و ساکنان آن را به اسارت گرفته اند… “مک دونالد ” بزرگترین ثروت غیرمنقول جهان به شمار می رود که سالانه ۲میلیارد دلار صرف تبلیغات خود می کند. اما، چه چیزی درپس چهره “خندان و رنگین ” این غول غذاهای آماده که ادعای نوعدوستی اش گوش فلک را کر می کند، پنهان است؟به راستی، چه ارتباطی است میان “مک دونالد ” و گرسنگی در جهان، نابودی جنگل های استوایی و سلامت انسان ها؟ درپس لبخند به ظاهر بی غل و غش “رونالد مک دونالد “، دلقک نمادین این رستوران زنجیره ای، حقیقتی وحشتناک پنهان است: بهره برداری جهانی از انسان ها، حیوانات و طبیعت! از دیدگاه غالب افراد جوامع گوناگون به ویژه کودکان، “مک دونالد ” وسیله ای است سرگرم کننده برای خوردن “لقمه ای ” لذیذ.اما، واقعیت آن قدرها که در تصور آنها می رود سرگرم کننده نیست، و شاید با دانستن آنچه به واقع رخ می دهد هرگز پای خود را به رستوران های غذاهای آماده نگذارند.” مک دونالد ” و گرسنگی در جهانالبته، این کاملاً بی معناست که شهروندان غرب با مشاهده کودکان آفریقایی که از فرط گرسنگی به حال مرگ فرو افتاده اند در تلویزیون ها، آن هم درحالی که خود در حال تناول انواع خوراکی اند، بار گناه همه چیز را بردوش بگیرند. چنانچه پولی بابت کمک به این کودکان به حساب سازمان های بشردوستانه رنگارنگ واریز گردد، شاید که به لحاظ اخلاقی کاری درست انجام پذیرفته باشد، اما به لحاظ سیاسی این شکل کمک کاملاً بیهوده است، چراکه در این صورت از بار گناه دولت ها کاسته شده و درعین حال هیچ اقدامی در جهت اعتراض به قدرت بیش از حد شرکت های چندملیتی انجام نگرفته است.اما، “مک دونالد ” صرفاً یکی از صدها شرکت غول چند ملیتی است که در گستره های عظیم کشورهای فقیر سرمایه گذاری کرده و پا گرفته اند. پهنه هایی که سران و بزرگان “تشنه دلار ” این کشورها با بیرون راندن کشاورزان کم بضاعت از مزارع شان به سودجویان غالباً غربی واگذار کرده اند! قدرت دلار در واقع بدین معناست که کشورهای فقیر با هدف کسب تکنولوژی و دریافت محصولات صنعتی، چاره ای جز این نمی بینند که به تولید هرچه بیشتر مواد خوراکی در راستای صادرات آن به آمریکا، اقدام کنند. در این ارتباط، باید گفت که ۳۶ کشور از مجموع ۴۰ کشوری که در شمار فقیرترین ها محسوب می شوند، ...
آوای کوهستان
کوه در شب چه شکوهی دارد خرم آن جلگه که کوهی دارد شب چو مهتاب درخشد در کوه خرمن عشق نماید انبوه تاج از ماه بسر دارد کوه وز طلا جبّه به بر دارد کوه شاه بیت غزل دورنماست کوه سلطان همه صحراهاست اولین پرتو ماه و خورشید روی پیشانی کوه است پدید مردم کوه نشین دانند خوب که نقشی به طلوع است و غروب من چو کوهم نه پناهی و نه پشت غیرت کوه نشینانم کشت مرد را کوه سر افراز کند جای پایش به فلک با ز کند پر گشودست کتاب کیوان کین همه راز نهان است بخوان کوه برخاسته پل می بندد که بشر را به خدا پیوندد نردبانی است فرا رفته به ما ه تا تو جانی بدر آری از چاه رشحاتی که تراود از کوه اشک شوق است و بشوید اندوه از: شهریار
همایش غزنه؛ مشرق تمدن برگزار شد
همایش مشرق تمدن،اولین همایش تخصصی غزنی شناسی،به مناسبت انتخاب شهر غزنی به عنوان پایتخت فرهنگ و تمدن جهان اسلام در سال2013 اولین همایش تخصصی غزنی شناسی تحت عنوان ((مشرق تمدن)) توسط خانه دانشجویان و فرهنگیان افغانستان(ثمر) در تاریخ 12/7/1392 در مجتمع فرهنگی هنری استاد فرشچیان(واقع در روبروی پل آذر،ابتدای خیابان توحید-اصفهان) برگزار گردید.قبل از شروع قسمت های اصلی همایش،فیلم ((بچه های بزکشی))پخش شد و با قرائت قرآن کریم،مراسم رسما شروع گردید.پس از قرائت قرآن کریم توسط آقای نوری،سرود ملی دو کشور جمهوری اسلامی ایران و افغانستان پخش شد. زهرا رضایی،مجری همایش مشرق تمدن بود.سپس محمدرضا محمدی،دبیر خانه دانشجویان و فرهنگیان افغانستان(ثمر) به عنوان دبیر همایش به ایراد سخن پرداخت.متن سخنرانی وی چنین بود:به نام خدا و درود و صلوات بر محمد و خاندان پاكش و با سلام به روح پاك شهدا،با عرض سلام و خوشامدگويي حضور ميهمانان عزيزبنده محمد رضا محمدي،به عنوان دبير خانه دانشجويان و فرهنگيان افغانستان(ثمر)،ضمن خوشامدگويي و عرض خير مقدم حضور ميهمانان گرامي،اعم از دانشجويان،فرهنگيان،طلاب و اساتيد محترم و تمامي عزيزاني كه در اين گردهمايي،همراه ما هستند.اميدوارم لحظاتي را كه در اين جا گرد هم آمديم،پربار و سازنده باشد. براي اينكه وقت عزيزان را نگيرم و سخن را كوتاه كنم،نگاهي اجمالي و كوتاه دارم به نوع نگرش ما به تاريخ افغانستان...هان اي دل عبرت بين،از ديده نظر كن هان/ايوان مداين را آيينه عبرت دانتاريخ را هر كس به شيوه ي خويش تعريف كرده و گاه به سليقه خود نگاشته است...اما آنچه كه ما از لابلاي حرف به حرف واژه ي تاريخ ميخوانيم،اين است: بازگويي حوادث گذشته و سرنوشت انسانها و سيره و روش و نگاه گذشتگان به حيات و زيستن...خواندن و تكرار روزشمار زمين ما را بر آن مي دارد تا به اهميت اين روزشمار،بيشتر از پيش پي ببريم ،تامل كنيم و از ميان پستي ها و بلندي هاي گذشته،پلي به آينده بزنيم.خواندن تاريخ بدون انديشيدن به درستي و نادرستي گفته ها و شنيده ها قصه اي بيش نيست،پس بر آنيم تا آنچه كه تاريخ ميدانيم،به خلوص بنگريم... همانگونه كه سرزمين ما افغانستان،ساليان درازيست دست خوش حوادث ناگوار است،تاريخ در اين سرزمين نيز درگذر روزگار،فراز و نشيب هاي زيادي به خود ديده است،گاه ديده نشدن و گاه تخريب و گاهي اغراق در حوادث گذشته،تاريخ كشورمان را به چالش كشيده است.افغانستان ما بيش از ديگر كشورها نياز به فهميدن و تحليل گذشته دارد تا بتواند با درسي از ديروز،دست بر زانوان خويش گرفته و از جا برخيزد و درد ديروز و امروز را در نشاط فردا غرق ...