سیر مطالعاتی ادبیات عرب
مقایسه ای بین سیر ادبیات داستانی کودکان در ایران و سرزمینهای عربی
*چکیده :نوشتار حاضر مقاله ایست با عنوان « مقایسه ای بین سیر ادبیات داستانی کودکان در ایران و سرزمینهای عربی ».اهمیّت این موضوع از نقش بنیادین وسازنده ی ادبیات کودکان در تکوین بخشی ازمیراث وهویّت فرهنگی و ادبی هر جامعه و همچنین تعیین و بازشناسی جایگاه این نوع از ادبیات در جامعه ی ایرانی و مقایسه ی آن با جامعه ی بزرگ عربی، به عنوان جامعه ای که در زمینه های گوناگون دینی، فرهنگی، تاریخی و ادبی دارای ریشه های مشترکی با کشور ما می باشد، ناشی می شود.این تحقیق در نظر دارد با توجه به سیر ادبیات کودکان ( الأدب الأطفال ) و به طور ویژه (سیر ادبیات داستانی کودکان ) در ایران و سرزمینهای عربی و همچنین بررسی نوع تعامل و کارکرد ادبای معاصر دو زبان که در حیطه ی ادبیات کودکان فعالیت دارند ، به بررسی دلائل توفیق و یا عدم توفیق این نوع از ادبیات در حیطه ی جغرافیایی این دو زبان پرداخته وهمچنین جایگاه هر کدام را به صورت مقایسه ای، در منطقه و جهان تبیین کند.آن چیز که در نگاه نخست ، در بررسی روند ادبیات داستانی کودکان در ایران و کشور های عربی به چشم می خورد این مساله است که سیر این ادبیات در این دو جامعه در خطی موازی با هم بوده، از قوانین خاص تحول اقتصادی و اجتماعی هر دوره پیروی کرده، افکار،ارزش ها، آداب و سنن، هدف ها و آرمانهای هر دوره را در بر داشته است.هر چند توفیق جامعه ی ادبی ایران درسطح منطقه ، دررابطه با نوع تلقّی ، تعامل و در نهایت تولید ادبی در این حیطه بیش از دیگر همسایگان عرب خویش می باشد. * کلید واژه ها : ادبیات کودکان ، ادبیات داستانی کودکان ، ایران ، سرزمینهای عربی.مقدمه :بحث از کودک و به طور اخص ادبیات کودکان بحثی است که همواره محل مناقشه ی بسیاری از کارشناسان و صاحب نظران بوده است.علی اصغر سید آبادی در کتاب عبور از مخاب شناسی سنتی خود چهار قرائت عمده از این مفهوم را مطرح می کند که عبارتند از:1- ادبیات کودک و نوجوان به معنی آثار ادبی برا ی کودکان و نوجوانان2- ادبیات کودک و نوجوان به معنی تمام آثار چه ادبی و چه غیر ادبی برای کودکان و نوجوانان.3- ادبیات کودک و نوجوان به معنی آثار ادبی که کودک و نوجوانان ارائه می کنند.4- ادبیات کودک و نوجوان به معنی آثاری ادبی و غیر ادبی که کودکان و نوجوانان ارائه می کنند.( سید آبادی، 1385، 6)اما این تعاریف علی رغم اختلاف در بعضی اصول خود از مبنایی مشترک تبعیت می کنند و آن توجه به کودک و ویژگهای خاص خود در تمامی جنبه های اثر می باشد که فرق اصلی ادبیات کودک با هر ادبیات دیگری قلمداد می شود.پیتر هانت در این باره می نویسد:«یکی از اساسی ترین تفاوت های موجود میان نظریه ادبیات ...
سیر مطالعاتی ویرایش
جزو ابزار کار است و باید درحین ویرایش، دمِدست ویراستار باشد؛ بهخصوص غلط ننویسیم و فرهنگ املایی خط فارسی. *ابوالحسن نجفی، غلط ننویسیم، تهران: نشر دانشگاهی. ← پیشگفتار بصیرتزا + سرواژههای مهم: توسط، داشتن، قابل، قابلتوجه، درازنویسی، را، شرایط، تتابع افعال، اگرچه... ولی، یک، حذف فعل، صفت مؤنث، عبارت وصفی، سؤالپرسیدن، بشریت، واو، آنچه که، موافقت، نوین، تنها، نرخ و... . *فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دستور خط فارسی، تهران: فرهنگستان. ← مطالعۀ ص۲۱ تا ۴۳ + دقت فراوان در جدولهای ص۲۵ تا ۲۷ و ۳۲. *علیاشرف صادقی، فرهنگ املایی خط فارسی، تهران: فرهنگستان. ← املای تمام واژهها (البته، معدودی واژهها را ندارد و مقدمهاش پُرعیب است.) نصرالله پورجوادی (زیرنظر)، دربارۀ ویرایش، چ۲ بهبعد، تهران: نشر دانشگاهی. ← مقالههای ۱(مایرز)، ۳(سمیعی)، ۴(باستیین)، ۷(معصومی)، ۱۲(امامی). نصرالله پورجوادی (زیرنظر)، دربارۀ زبان فارسی، تهران: نشر دانشگاهی. ← پیشگفتار + مقالههای ۱(نجفی)، ۱۳(ایرانی)، ۲(صادقی)، ۱۵(یوسفی)، ۲۰(سمیعی)، ۲۱(ایرانی)، ۱۷(معصومی)، ۲۴(منصوری)، ۹(آشوری)، ۲۸(کافی). *یوسف عالی عباسآباد، فرهنگ درستنویسی سخن، تهران: سخن. ← مقدمۀ ناب + پانزده متن فارسی معیار + سرواژههای مهم، مثل گرتهبرداری. ناصر نیکوبخت، مبانی درستنویسی زبان فارسی معیار، تهران: چشمه. ← فقط نیمۀ اول کتاب (با نظمی مناسب، ویرایش زبانی را خلاصه کرده است.) *حسن ذوالفقاری، راهنمای ویراستاری و درستنویسی، تهران: علم. ← بحث نشانهگذاری؛ البته تمام کتاب مفید است و مثالهای فراوان و جدولهای مفصلی دارد. برای ویرایش نامههای اداری نیز میتوان از مثالهای آن بهره برد. دکتر ذوالفقاری شیوهنامۀ آموزشوپرورش (ـهی) را پایهگذاری کردهاند. محمد اسفندیاری، کتابپژوهی، قم: صحیفۀ خرد. ← «حشو قبیح» در ۱۰۰صفحه! + «از ویراستاری تا ویرگولاستاری» + چهار مقاله با موضوعِ ننوشتن. بهاءالدین خرّمشاهی، کژتابیهای ذهن و زبان، تهران: ناهید. ← کتابی مفرح؛ حاوی نکتههای زبانیِ کاربردی و حاصل بیست سال یادداشتبرداری. عبدالحسین آذرنگ، بازاندیشی در مباحثی از نشر و ویرایش، تهران: ققنوس. ← بخش دوم، بهخصوص مقالههای ۵، ۶، ۱. علی صلحجو، نکتههای ویرایش، تهران: مرکز. ← یادداشتهایی برخاسته از سالها تجربۀ جدی در ویرایش؛ مفید برای حرفهایترها. احمد سمیعی، نگارش و ویرایش، تهران: سمت. ← فقط بخش ویرایش زبانی؛ زیرا شیوۀ ویرایش صوری ایشان، باوجود اجر پُراَرجی که دارند، مقبول نیفتاد.
الفاظ اللهجة السودانیة فی شعر المتنبی
بقلم: عبد المنعم عجب الفیاالإثنین, 02 شباط/فبرایر 2009 10:32 [email protected]الدافع الى هذه الدراسة ، دافع لغوی بحت یهدف الى اعادة النظر فی تقسیم الفاظ اللغة العربیة ، الى فصیح وعامی .هنالك حاجة ملحة الى مراجعة مدلول كلمتی " فصیح" و" عامی" ان الاعتقاد بان الالفاظ التی یتحدثها عامة الناس غیر فصیحة ، هو خطا فادح یقع فیه الخاصة والعامة . نظرة سریعة الى امهات معاجم اللغة العربیة تكشف ان تقسیم الفاظ اللغة ، السائد الان ، الى فصیح وعامی تقسیم مبنی على أوهام كثیرة . ولعل فی هذه الدراسة ، وقبلها " الفاظ اللهجة السودانیة فی لغة القرآن " برهان على ذلك . و لكن سنرجیء الخوض فی خلفیة وملابسات ودلالات هذا التقسیم التاریخیة واللغویة ، الى حلقة قادمة . مع ملاحظة اننا نتحدث هنا عن الفاظ اللغة ولیس عن التراكیب النحویة والصرفیة . ویمتلیء شعر المتنبی بالكثیر من الالفاظ التی تجدها فی كلام أهل السودان . وقد رصدت اثناء مطالعاتی لدیوانه عددا كبیرا من هذه الكلمات التی نستعملها فی لغة الكلام ونسقطها فی لغة الكتابة او المخاطبات الرسمیة ظنا انها (عامیة) . هذه الظاهرة استرعت انتباهی منذ وقت مبكر ، لكن ما شجعنی على هذه الدراسة الاستقصائیة ما ذكره استاذنا الطیب صالح فی احدى مقالاته عن ورود مفردات فی شعر المتنبی یستعملها السودانیون فی كلامهم . وقد تأملت فی سبب ذلك ، فوجدت ان المتنبی من الكوفة بالعراق وهنالك اوجه شبه بین لهجة أهل العراق ولهجة اهل السودان العربیة . ای شیء هو ، والامالة فی لفظ الضمیر أنا الذی ینطق عندهم وعند بعضنا " انی " وغیره ، الى جانب كثیر من الالفاظ و الظواهر اللغویة المشتركة التی سیلم القاریء بطرف منها فی هذه الدراسة . - یقول اهل السودان للمرض : عیاء . وللمریض عیان .وقد ورد ذلك عند المتنبی فی مطلع قصیدة یمدح فیها شجاع بن محمد الطائی :عزیز أسی من داؤه الحدق النجل عیاء به مات المحبون من قبل قال المصطاوی فی شرح البیت : العیاء : المرض .وقال ابو البقاء العكبری : " العیاء : الداء الذی لا علاج له قد أعیا الاطباء. اما البرقوقی فكرر كلام ابی البقاء ولم یزد علیه وجاء فی لسان العرب لابن منظور : " داء عیاء : لا یبرأ منه . وحكی عن اللیث ،الداء العیاء الذی لا دواء له " . والعیاء ایضا فی كلامنا التعب ای الاعیاء . تقول : عییت ، اذا تعبت . وفی ذلك یقول صاحب اللسان :" وحكی الازهری عن الاصمعی : عی فلان ، بالامر اذا عجز عنه . ویقال فی المشی : أعییت وأنا عیی . والاعیاء : الكلال ، قال : مشییت فاعییت ، وأعیا الرجل فی المشی ، فهو معی ." وفی تهذیب اللغة للازهری : " أعییت اعیاء . قال : وتكلمت حتی عییت عیا ." - شاكل یشاكل شكلة ، ...
قضاوت ممنوع
هر پرهیزگاری،گذشته ای دارد و هر گنهکاری،آینده ای لطفا قضاوت نکنیم ...
چشم اندازی نوین به دنیای «جبران خلیل جبران »
چشم اندازی نوین به دنیای «جبران خلیل جبران » روشنفکر، کبری؛زندگی ، آثار و افکار جبران خلیل جبران بارها مورد دقت نظر و بررسی موشکافانه قرار گرفته است. ناقدان وصاحب نظران هر یک او را به گونه ای ترسیم نموده اند. عده ای او را تا مرزپیامبری بالا برده و گروهی او را دست نشانده استعمار، بی دین و لاییک دانسته اند. وجود اینگونه تناقض شدیددر آرا، انگیزه لازم برای نگرش مجدد درشخصیت جبران و مطالعه آثار او رافراهم می آورد تا از این طریق به چهره ای نزدیک به واقع از او دست یابیم. جبران خلیل جبران در سال 1883 م در خانواده ای مسیحی و ساکن روستای بشری واقع در شمال لبنان متولد شد.پدر وی چوپانی خشن و دائم الخمر بودولی مادری مهربان، دلسوز و فداکارداشت. وی دوران کودکی را با گشت وگذار در دامن طبیعت و مشاهده مناظرزیبای شمال سپری نمود. از همان کودکی،گوشه گیر بود و اوقات زیادی به فکر فرومی رفت. او در کنار درس به نقاشی علاقه ای وافر داشت. تا دوازده سالگی کنار برادر و دو خواهرش بسان روستاییان دیگر زندگی را در فقر گذراند. در سال 1895م افزایش فشارهای اقتصادی، مادررا مصمم کرد تا به همراه کودکان جلای وطن کند و پدر که در زندان به سر می برد،در وطن باقی ماند. هجرت بدون همراهی پدر و تحمیل مشقات زندگی بر مادر او رانسبت به "زن" خوشبین ساخته و "مرد" رادر نظر او در هاله ای از بدبینی قرار داد که هیچگاه این بدبینی از بین نرفت. اعضای خانواده راهی بوستون - یکی از ایالتهای آمریکای شمالی - شدند و درفقیرترین محله آن منزل گزیدند. برادربزرگش پطرس، در دکان کوچکی مشغول به کار شد. مادر نیز به سختی کار می کرداما از آنجا که خانواده نسبت به جبران محبتی خاص داشتند و او را کم سن تر ازآن می دیدند که مسؤولیتی بپذیرد ، وی رابه فراگیری زبان انگلیسی و نقاشی ترغیب کردند. جبران در چهارده سالگی به صلاحدید برادر به لبنان بازگشت تا درمدرسه " حکمت" بیروت و پای درس استاد "یوسف حداد "(1949م - 1865م)با زبان پدرانش هرچه بیشتر آشنا گردد.این مسافرت فرصتی بود تا بار دیگر به مشاهده وطن مینوسرشت پرداخته وروحیه تعمق در هستی و عشق به میهن درروح و جانش زنده شود. همچنین در این مدت با مشاهده بی عدالتیهای اجتماعی وستمی که فئودالها بر مردم روا می داشتند،بینش خاص اجتماعی او پایه ریزی شد. (1) در همین سالها شور جوانی، او راشیفته دختری به نام " حلا ضاهر" کرد امااولین تجربه عشق برای او به ناکامی انجامید. پایبندی به سنتهای اجتماعی وفقر اقتصادی که جبران، آن را دلیل شکست خود در عشق می دید، انگیزه پیدایش اثر ادبی او به نام "الاجنحة المتکسرة" (بالهای شکسته) شد. جبران در بالهای شکسته، عامل اساسی ...
مدرسان زبان عربی باید تغییر کنند
استاد زبان و ادبیات عرب دانشگاه رازی گفت:مدرسان زبان عربی باید تغییر کننددکتر یحیی معروف با ابراز تأسف نسبت به وضعیت حال حاضر زبان عربی، افزود: زبان عربی با یک بحران مواجه شده است که باید در درجه اول درسها و سرفصلها را تغییر دهیم و در درجه دوم باید مدرسان تغییر کنند.دکتر یحیی معروف استاد تمام زبان و ادبیات عرب دانشگاه رازی کرمانشاه در گفتوگو با خبرنگار استادنیوز با بیان اینکه سیستم آموزشی ما ساختار درستی ندارد، گفت: عربی را از مقطع راهنمایی و دبیرستان تا مقاطع بالای دانشگاهی آموزش میدهیم اما فرد زمان فارغ التحصیلی نمیتواند به زبان عربی صحبت کند. وی با اشاره به اینکه صرف و نحو و بلاغت به منظور ترجمه از فارسی به عربی و عربی به فارسی مطالعه میشود، افزود: مطالعه بیش از حد صرف و نحو توانایی صحبت کردن و درک مطلب را از ما میگیرد. استاد دانشگاه رازی تصریح کرد: امروزه مشاهده میکنیم که ادبیات عرب در زندگی روزمره ما کاربرد چندانی ندارد و متاسفانه فردی که بتواند یک مترجم خوب باشد نیز نداریم. دکتر معروف با اشاره به اینکه به دانش آموختگان صرف و نحو آموزش داده میشود در حالی که این عمل لازم است و کافی نیست، گفت: اساتیدی که در این رشته هستند همان افرادی هستند که در این رشته به این صورت رشد کرده اند، در نتیجه به ندرت کسانی هستند که به راحتی از فارسی به عربی و از عربی به فارسی ترجمه کنند. وی افزود: ترجمه عربی به فارسی را همه به راحتی میتوانند انجام دهند ولی کسانی که بتوانند از فارسی به عربی ترجمه کنند انگشت شمار هستند.استاد دانشگاه رازی با ابراز تأسف نسبت به وضعیت حال حاضر زبان عربی، افزود: زبان عربی با یک بحران مواجه شده است که باید در درجه اول درسها و سرفصلها را تغییر دهیم و در درجه دوم باید مدرسان تغییر کنند و کلاسهای باز آموزی ببینند تا در آینده برای این رشته مفید باشند.
یوم الأربعین
حسین نادی هلا و کِلّ الهلا بزواری ادخلوها بسلامٍ آمنین دیاری یالماشین ... نادی حسین ... یا هلا بزواری للباچین ... مأجورین ...
معرفی دکتر عدنان طهماسبی
تحصیلات کارشناسی B.Sc, 1364, زبان وادبیات عرب, تهران کارشناسی ارشد M.Sc, 1367, زبان وادبیات عرب, تربیت مدرس دکتری Ph.D, 1382, زبان و ادبیات عرب, تهران تخصص ترجمه - ترجمه همزمان - ترجمه فارسی به عربی و بالعکس - نقد ترجمه - فن ترجمه - نقد ادبی - ادب معاصر - علاقه مندی ترجمه - نقد ترجمه - ادب معاصر - نقد بر علوم سنتی عربی - تاریخ ادبیات - نحو عربی - ترجمه شفاهی - کتابهای ترجمه شده و تالیفی دراسه منهجیه فی ترجمه الصحف و المجلات، تالیف، جهاد دانشگاهی واحد تهران، 1387/04/18 نحو غایب (توصیفی جدید از نحو زبان عربی)، ترجمه، انتشارات دانشگاه تهران، ورشة التعریب،کارگاه ترجمه عربی ،دکتر طهماسبی و نقی زاده ،انتشارات دانشگاه تهران کتاب شعرای عصر مشروطه و ده ها ترجمه دیگر به عنوان استاد راهنما و مشاور برخی مقالات چاپ شده عدنان طهماسبی ، در آمدی برعامل ومعمول از نظر مضا قرطبی، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی - دانشگاه تهران عدنان طهماسبی ، بررسی اندیشه های نحوی دکتر مخرومی، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی - دانشگاه تهران، ، 1373/01/01، 32، --- عدنان طهماسبی ، حرکیه الابداع عند الدکتوره خالد ه سعید، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی - دانشگاه تهران، و ... پی نوشت نوشتن درباره دکتر طهماسبی خیلی سخته،حتی از ترجمه کردن هم سخت تره چون واقعا نمیشه این استاد رو در کلمات بیان کرد ولی ناگزیر باید نوشت ایشون اولین استاد ترجمه بنده بودن و هستن و اگر من الان چیزی از ترجمه بلدم قطعا 70% مدیون دکتر طهماسبی هستم،تسلط بر ترجمه ایشون بی نظیره و به اصطلاح ایشون الفرید مِن نوعه هستن سر کلاسهای ایشون نشستن بدون اغراق بهترین ساعت های عمر من حساب میشه چون واقعا ایشون بمب اطلاعات نه فقط درباره ترجمه هستن بلکه از سیاست،اجتماع و اقتصاد و فلسفه و خیلی چیزهای دیگه سر رشته دارن به شخصه یک تجربه ترجمه ای ایشون رو با ده ها کتاب نحو و تاریخ ادبیات عوض نمیکنم ،بسیار بسیار خوش برخورد هستن و بسیار متواضع ،با اینکه همه میدونن ایشون یکی از نوآوران ترجمه عربی هستن ولی همیشه متواضع هستن،نظر شخصیم اینه که ایشون در حال حاضر از سه مترجم برتر ایران هستن بدون تردید واقعا مسائلی از ترجمه رو بیان میکنن که کمتر کسی میدونه و خیلی خیلی دقیق هستن،ایشون یه زاویه دیگه ای از زبان عربی رو به من نشون دادن که با دید خشک نحوی و بلاغی وتاریخ ادبیاتی،زمین تا آسمون فرق داشت،من خیلی زبان عربی رو دوست داشتم و ایشون باعث شدن که علاقه من ده برابر بشه واقعا میتونم بگم دکتر طهماسبی یه دونه باشه،از ایشون خیلی خیلی خاطره خوب و جالب دارم یادم هست اولین روزی که رفتیم سر کلاس وقتی فهمیدن منو دو تا از ...