سکوی دانش
پایتخت های صفویان
صفویان در طول حکومت نسبتاً طولانی سیصد ساله خود در ایران (907 هـ .ق. الی 1200 هـ .ق) سه شهر مهمتبریز، قزوین و اصفهان را به پایتختی برگزیدند. شاه اسماعیل صفوی تبریز را به پایتختی برگزید تا هم به مرکز قدرت معنوی خاندان خود در اردبیل نزدیک باشد و هم از جایگاه استقرار پیروان و فداییان پرشور خود ، ایلهای ترکمان شیعی مذهب در سرزمین آناتولی ، فاصله زیادی نداشته باشد. شاه اسماعیل در طول سلطنت خود گهگاهی از قزوین دیدار میکرد و مدتی را در این شهر به سر میبرد. در زمان حکومت شاه اسماعیل و پس از او (شاه طهماسب) ، عثمانیها و ازبکان بطور مکرر از ناحیه شمال غرب به ایران حمله میکردند و قتل و غارت ایشان گاهی به شهر تبریز هم میرسید. این درگیریها به همراه وجود تنشهای اجتماعی ناشی از دو دستگی (حیدریها و نعمتیها) در تبریز موجب شد که شاه طهماسب برای انتقال پایتخت اقدام کند. پایتخت جدید می بایست در جایی باشد که در صورت هرگونه حمله غافلگیرانهای از سوی نیروهای عثمانی و ازبکان ، هیچگاه چون تبریز مورد تهدید قرار نگیرد و در عین حال نیز از میدانهای نبرد در شرق و غرب فاصله زیادی نداشته باشد. بنابراین انتخاب قزوین با توجه به موقعیت استراتژیک آن ، انتخابی منطقی به شمار میرفته است. قزوین با توجه به موقعیت ویژه جغرافیایی از دوران ساسانیان به عنوان یکی از پایگاههای مهم در برابر منطقه کوهستانی شمال ایران به شمار می آمد. با روی کار آمدن دولت سلجوقی ، قزوین از رشد قابل توجهی برخوردار شد، به طوری که تا قبل از دولت صفوی ، چنین رونقی نداشته است. آماده سازی شهر قزوین برای تبدیل آن به پایتخت از سال 951 هـ .ق. آغاز شد و بیش از یازده سال به طول انجامید و کار انتقال پایتخت در زمانی (962 هـ .ق.) صورت گرفت که حکومت در موضع قدرت بود. طرح توسعه قزوین ، بر یک طرح جامع استوار بود و شهر جدید (جعفرآباد) به صورت هماهنگ با پایتخت قدیم در مجاورت آن ایجاد شد و کمبودهای خدماتی شهر قزوین را مرتفع ساخت (ورجارند ، پایتختهای صفویان ، اصفهان). یکی از نکات مهمی که در انتخاب قزوین به پایتختی مورد توجه شاهان صفوی قرار نگرفته بود مشکل کم آبی قزوین بود. مشکل کمبود آب قزوین از یک سو، و محاسن شهر اصفهان از سوی دیگر، در آن زمان موجب شد که شاه عباس پایتخت خود را به اصفهان منتقل سازد. اصفهان از آب فراوان زایندهرود برخوردار و دارای مرکزیت جغرافیایی در ایران بود همچنین در مسیر راههای بزرگ بازرگانی قدیم مانند دمشق و حلب در غرب ، و سمرقند و بخارا در شرق ، قرار داشت . علاوه بر این ، فراهم بودن شرایط اقتصادی (راه) ، سیاسی (مرکزیت) و کشاورزی (آب زاینده رود) اصفهان ...
صفت تعجبی
صفت تعجبی صفتی است که همراه اسم می آید و تعجب گوینده را از چگونگی یا مقدار موصوف می رساند. صفت تعجبی با آهنگ مخصوصی که شگفتی گوینده را می رساند ادا می شود. معروف ترین صفت های تعجبی : چه ، چه قدر گفت : به به !چه قدر زیبایی ! چه سری ! چه دمی ! عجب پایی! صفت مبهم صفتی است که همراه اسم می آید و وقوع یا چگونگی یا شماره و مقدار آن را به طور نامعین می رساند. صفت های مبهم معروف : هر ، همه ، دیگر ، هم ، هیچ ، فلان ، خیلی ، کمی ، بسیاری ، اندکی، قدری ، بعضی ، برخی ، پاره ای ، چند ، چندین احسان فلان کتاب را دوست دارد. به جز کلمه ی (هر ) که همیشه همراه اسم می آید و صفت است ، همه ی صفت های مبهم نیز مانند صفت های اشاره و پرسشی و ......... گاهی تنها و بی همراهی اسم می آیند و در این صورت ضمیر مبهم نامیده می شوند.
PH چیست؟
در جهان میلیونها مادهی شیمیایی وجود دارد. بعضی از آنها دارای خاصیت اسیدی و بعضی دیگر دارای خاصیت بازی هستند. اسیدها موادی هستند که در ترکیب با آب یون هیدروژن (+H) آزاد می کنند. بازها موادی هستند که در ترکیب با آب یون هیدروکسید (-OH) آزاد می کنند (آزاد شدن یون دراین گونه واکنش ها تفکیک نامیده میشود). یون هیدروکسید آزاد با یون هیدروژن مولکول آب تولید می کند: H+ + OH- = H2O .در این حالت بازها تراکم یون هیدروژن را در محلول کاهش می دهند. محلولی که غنی از یونهای هیدروژن است را اسیدی و محلولی که مقدار کمی یون هیدروژن دارد را بازی می نامند. بعضی از اسیدها بصورت جزئی تفکیک میشوند و به آنها اسید ضعیف می گویند؛ بعضی دیگر تفکیک کامل دارند و اسید قوی نامیده میشوند. بازها هم به همین ترتیب میتوانند ضعیف یا قوی باشند.اسیدها و بازهای رقیق که کمتر اشباع هستند فعالیت کمتری در واکنش ها دارند. میزان اسیدی و بازی بودن مواد بوسیلهی واحدهای PH اندازه گیری میشود. شاخص مورد استفاده محدودهای بین 0 تا 14 دارد. موادی که PH پائینتر از 7 دارند اسید، آنهایی که PH مساوی 7 دارند خنثی و آنهایی که PH بالاتر از 7 دارند را باز مینامند. موادی که PH خیلی پایین دارند اسید قوی و آنهایی که PH خیلی بالا دارند باز قوی هستند. اسیدها و بازهای غلیظ بسیار خورنده و خطرناک هستند.PH سنجشی برای میزان تراکم یا غلظت یون هیدروژن در محلول است. از آنجا که تعداد رقمهای این کمیت بسیار زیاد خواهد شد، آن را با لگاریتم در مبنای ده نشان میدهند و چون این تراکم همواره از 1 کوچکتر است لگاریتم همیشه علامت منفی میگیرد و برای جلوگیری از نوشتن علامت منفی، قرار داد شده که همواره آن را با علامت مثبت بنویسند (یک علامت منفی به آن اضافه شده). بنابراین PH ،لگاریتم غلظت یون هیدروژن است و آن را اینگونه نشان می دهند: [+PH=-log[H بنابراین هرگاه PH عدد کمتری داشته باشد، غلظت یون هیدروژن بیشتر است.آب مقطر PH =7 دارد. پس چطور ممکن است که آب مقطر یون هیدروزن آزاد داشته باشد؟ این پدیده به علت تفکیک جزئی برخی از مولکولهای آب در اثر آشفتگی گرمایی است (H2O- ↔ H+ + OH). این یونها بلافاصله به هم میپیوندند و مولکولهای دیگر تفکیک میشوند. به این ترتیب یک تعادل دائمی در غلظت مولکولهای تفکیک شده وجود دارد. اندازهگیری PHموادی وجود دارد که قابلیت تغییر رنگ دربرخورد با محیطهای اسیدی و بازی دارند. این مواد اصطلاحا «PH indicator» ، یا معرف PH نامیده می شوند. برای مثال «فنول فتالئین» و «بروموتیمول بلو» استفاده میشود. معمولا برای اندازهگیری PH از کاغذهای مخصوص آغشته به معرف استفاده می کنند. این کاغذها ...
سوالات زیر توسط دانش آموزان کلاس ششم طراحی و تدوین شده است.
سوالات زیر توسط دانش آموزان کلاس طراحی و تدوین شده است. سولات هدیه های اسمانی ۱- خداوند به افرادی که نسبت به قیامت شک دارند کدام سوره و ایه را نازل کردند؟ الف}ناس:1 ب}بقره:36 ج}نمل:4 د}نازعات:27 گزینه ی4:صفحه ی19 ۲- امام حسن ( ع ) چندمین امام است؟ الف}پنجم ب}سوم ج}دوم د}یازدهم گزینه ی3صفحه ی12 ۳- خداوند در سوره ی نازعات ایه ی 27 جواب چه کسانی را می دهد ؟ الف}کسانی که پیامبر را قبول نداشتند ب}کسانی که در راه خدا جهاد می کردند ج}کسانی که نسبت به قیامت شک داشتند د}کسانی که قدرت خداوندرا باور داشتند گزینه ی 3 : صفحه ی 19 ۴- خداوند در سوره ی حمد با جه نامی از قیامت یاد کرده است؟ الف}یوم القیامه ب}یوم الحساب ج}یوم الحسره د}یوم الدین گزینه ی4:صفحه ی21 ۵- درکدام یک از سوره های زیردرموردقیامت صحبت نشده است. الف}تکویر ب}کافرون ج}زلزال د}قیامت گزینه ی2:صفحه ی21 ۶- نظم و هماهنگی که در جهان اطراف ما وجود داردنشانه ی چیست؟ قدرت وتوانایی خداوند یکتا درس1:صفحه ی 13. ۷- درسوره ی .....حضرت ابراهیم(ع)پدر مومنان نامیده شده است؟ حج درس 2:صفحه ی 17 ۸- پدر خدا پرستان ......... نام دارد. حضرت ابراهیم ( ع ) درس 2:صفحه ی17. ۹- به دنیای پس از مرگ ..... میگویند. جهان اخرت صفحه ی 19:درس3 ۱۰- روز ملی مبارزه با استکباردر تقویم کشورما چه روزی است. روز 13آبان.
چرا بادکنک به دیوار می چسبد
چرا بادکنک به دیوار می چسبد درمورددرس اول علوم ششم درس اول علوم ششم : چرا بادکنک به دیوار چسبید؟ القای بار هنگامی اتفاق میافتد که یک جسم دارای بار منفی سبب رانش الکترونها از سطح جسم دیگری میشود. این امر ناحیهای در جسم دوم ایجاد میکند که دارای بار مثبتتری است. سپس یک نیروی جاذبه بین دو جسم اعمال میشود. برای نمونه، هنگامی که یک بادکنک مالش داده میشود، در نتیجهٔ ایجاد نیروی جاذبه بین دو سطح (بادکنک و دیوار) که دارای بارهای الکتریکی مخالف هستند، بادکنک به دیوار میچسبد (سطح دیوار به دلیل القای بار دارای بار الکتریکی میشود. این امر به این ترتیب اتفاق میافتد که الکترونهای آزاد موجود بر سطح دیوار به وسیلهٔ بادکنک دارای بار منفی رانده میشوند و به این ترتیب سطح دیوار دارای بار مثبت میشود که به سطح بادکنک که دارای بار منفی است نیروی جاذبه اعمال میکند).
املا
بچه ها در بند های زیر کلمات غلط را پیدا کن.
درس میوه هنر
خود ارزیابی 1- علّت قطع کردن درخت سپیدار چه بود ؟میوه و بار ندادن درخت سیپدار علّت قطع درخت سپیدار بود .2- از نظر شاعر (( میوه ی انسان )) چیست ؟ دانش و حکمت و هنر است که می تواند ثمره ی زندگی انسان باشد . 3- به نظر شما پیام این شعر چیست ؟ پیام این شعر این است که انسان باید سعی کند حکمت و دانش و هنر بیاموزد که جز این ها زندگی انسان ثمره ی دیگری نخواهد داشت .حکایت گویند روزی افلاطون نشسته بود . مردی جاهل نزد او آمد و شروع کرد به حرف زدن . در میانه ی سخن گفت : « ای حکیم !امروز فلان مرد را دیدم که سخن تو می گفت و تورا دعا می کرد و می گفت : افلاطون ، بزرگ مردی است که هرگز کس چون او نبوده است و نباشد ، خواستم که شکر و سپاس اورا به تو رسانم .» افلاطون چون این سخن بشنید ، سر فرو برد و بگریست و سخت دلتنگ شد . این مرد گفت :« ای حکیم ! از من چه رنج آمد تورا که چنین تنگدل گشتی ؟»افلاطون گفت :« از تو رنجی به من نرسید ولیکن برای من از این بدتر چیست که جاهلی مرا بستاید .» می گویند یک روز افلاطون در جایی نشسته بود . مرد نادانی به پیش او آمد و شروع به صحبت کرد . در بین حرف های خود گفت : « ای خردمند ! امروز فلانی را دیدم که در باره تو صحبت می کرد ودرحق تو دعا می کرد و می گفت : افلاطون مرد بزرگی است که هرگز کسی مانند او نبوده و نخواهد بود ، خواستم تعریفی که از تو می کرد را به تو بگویم .» افلاطون وقتی این صجبت هارا شنید سر خودرا پایین انداخت و شروع به گریه کرد و بسیار ناراحت شد .آن مرد گفت :« ای مرد خردمند ! چرا از من رنجیدی و این گونه ناراحت شدی »افلاطون گفت :« تو باعث رنجیدن من نشدی ولی برای من چه چیزی می تواند از این بد تر باشد که شخص نادانی از من تعریف کند » .چرا هنگامی که افراد نادان از ما تعریف می کنند ، نباید خوش حال شویم ؟ وقتی افراد نادان از انسان تعریف می کنند حتماً ما کار جاهلانه ای انجام داده ایم که مورد پسند آن ها واقع شده است بنا بر این نباد خوش حال بشویم .معنی واژه ها جور= ظلم - ستم / زار =ضعیف/ بیخ و بن =ریشه - اساس – بنیاد / موسِم = فصل - وقت - هنگام / حاصل =دست آورد – در اینجا میوه – ثمره / توده = تپّه - پشته / همیه = هیزم / آوَخ = آخ- افسوس / آتشگر =آتش افروز / اِدبار =بدبختی – تیره بختی / خوار =پست حقیر/ خار = تیغ نوک تیز گیاهان / فرجام =سرانجام –پایان کار – عاقبت / دهقان = کشاورز - در اینجا باغبان –باغدار / سزاوار =شایسته /جاهل = نادان / فلان =اشاره به فرد یا چیز نامعلوم / بگریست =گریه کرد / بستاید ...
متن تبریک دانش آموزان پایه ششم به حارث معین پور
متن تبریک دانش آموزان پایه ششم به حارث معین پور حارث جان ما همه ی بچه های کلاس ششم درسال تحصیلی 93-92 خوشحالیم از اینکه یکی از همکلاسی هایمان در آزمون تیزهوشان قبول شده و از اینکه نو توانستی بهترین نماینده ما قبول شوی خوشحال تریم.و پس صمیمانه ترین تبریکات ما را پذبرا باش دوست خوب همه ی ما. ما طلب سلامتی و موفقیت تو و همه ی کسانی را که دوستشان داری از خدواند متعال داریم. دانش آموزان پایه ششمم شهید مطهری تشکر حارث از بچه ها سلام من هم خوشحالم که به مدرسه شما آمده ام و دوستانى چون شما را پيدا کردم. اميدوارم سالهاى آينده نيز درکنار هم درس بخوانيم و باعث افتخار مدرسه و کشورمان شويم. دوستان خوبم از شما متشکرم.
هم خانواده
هم خانواده های کلمات زیر را بنویسید.( برای هر کدام دو هم خانواده) خطا= عشق= معرفت= خلق= غفلت= غنیمت= احساس= عاطفه= معمولاً= اجزا= تغییر= مقصود= معلم= کلمه= دقت= عجله= فهم= رعایت= اعضا= تفکر= شباهت= نقطه= وظیفه= ارتباط=