سيدا گنبد
میرازایی ، حسینی و اسدی مندی
ورود حداکثری اساتید دانشگاه آزاد واحد گرگان در سازمان نظام مهندسی استان گلستانسازمان نظام مهندسی استان گلستان که اکثریت کارمندان و اعضای آن فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان می باشند تا دوره های قبل نامهایی چون دکتر امیر مصباح ، مهندس سپهری ، دکتر جانفشان ، مهندس کاظمی و دکتر میرعابدینی را به یاد دارند و در این دوره نیز اساتیدی چون مهندس میرزایی و مهندس حسینی را در هیئت مدیره می شناسند .در چهارمین جلسه هیات مدیره مورخ ۴ دیماه سازمان نظام مهندسی جناب مهندس سید پیام حسینی که نایب رئیس دوم سازمان می باشند به عنوان رئیس حوزه مرکز منصوب شدندهمچنین مهندس علیرضا میرازی که خزانه دار سازمان هستند به عنوان رئیس حوزه گنبد منصوب شدند.مهندس جسین اسدی مندی که در دوره قبل رئیس کمیته آموزش سازمان بودند در این دوره به عنوان عضو شواری انتظامی سازمان انتخاب شده اند.باعث افتخار جامعه دانشگاهی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان می باشد که اساتید این دانشگاه همواره در سازمان نظام مهندسی پست های کلیدی و با ارزشی را داشته اند.هیئت مدیره انجمن علمی عمران برای تمام این عزیزان آرزوی موفقیت می کند
براي هر شيعه بويژه جواناني که کم اطلاع هستند بسيار جالب است که بدانند
«مولوي نذير احمد سلامی» در سال 1324 ش. در دهستان "کيشکور" شهرستان سرباز استان سيستان و بلوچستان در خانواده روحاني متولد شد. دوره ابتدايي را در اين منطقه گذراند و پس از آن، تحصيلات مقدماتي حوزوي را در سرباز انجام داد و سپس به کراچي پاکستان رفت و به تحصيل عالي پرداخت. وي افزون بر تحصيلات ديني، موفق به اخذ مدرک کارشناسي ارشد در رشته اقتصاد از دانشگاه کراچي هم شد. نذير احمد سلامي علاوه بر نمايندگي مردم استان سيستان و بلوچستان در مجلس خبرگان رهبري و عضويت در شوراي عالي مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي، عضو هيئت علمي گروه فقه و حقوق حنفي دانشگاه مذاهب اسلامي و مدرس حوزه علميه دارالعلوم زاهدان نيز ميباشد. از تأليفات ايشان ميتوان به کتابهايي همچون "تاريخ اسلام"، "محورهاي دعوت و تبليغ"، "بانوان نمونه عصر پيامبر(ص) و صحابه"، "سه همسفر"، "چگونه زيستن در پرتوي آداب شريعت" و "هديه اي به خواهران" و همچنين بيش از 15 مقاله علمي در موضوعات مختلف در مجامع بين المللي اشاره کرد. مجموعه اين موارد سبب شده است كه از او بهعنوان يكي از برجسته ترين علما و نخبگان اهل سنت ايران نام ببرند. به همين دليل خبرنگار خبرگزاري اهل بيت(ع) ـ ابنا ـ در حاشيه اجلاس مجلس خبرگان به محضر ايشان رسيد تا به دليل اشراف کاملي که مولوي سلامي٬ بر مباني اعتقادي و فقهي مذهب تسنن دارد٬ گفتگويي با عنوان "حضرت علي(ع) از ديدگاه اهل سنت" را انجام دهد. ابـنا: براي هر شيعه بويژه جواناني که کم اطلاع هستند بسيار جالب است که بدانند شما اهل تسنن چه نظري درباره امام اول ما حضرت علي بن ابي طالب(ع) و ويژگي ها و فضائل اين بزرگمرد تاريخ داريد؟ ــ بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين. اگر اجازه بدهيد من ديدگاه اهل سنت را در ارتباط با تمام اهل بيت پيامبر عرض کنم و بعد برسيم به خود حضرت علي (رضي الله عنه). ابـنا: بفرماييد. ــ محبت به اهل بيت جزء ايمان ماست و ما به اين موضوع اعتقاد داريم. ما در نمازهاي خود به پيامبر و به اهل بيت درود مي فرستيم؛ درودي که در کتب صحاح ما ثبت شده و ما نماز را بدون اين درود ناقص ميدانيم. صلواتي که ما واجب مي دانيم در نماز ذکر کنيم اين است که: "اللهم صل علي محمد و علي آل محمد کما صليت علي ابراهيم و علي آل ابراهيم انک حميد مجيد، اللهم بارک علي محمد و علي آل محمد کما بارکت علي ابراهيم و آل ابراهيم انک حميد مجيد." ما در تشهد آخر هر نماز جماعت، فرادي، نماز شب و تهجد اين دعا و اين درود را هم براي پيامبر و هم براي آل پيامبر ميفرستيم. همچنين در خطبههاي نماز جمعه اهل سنت، در جاهايي که خطبه به زبان عربي خوانده ميشود اين ...
مبتكرانه ترين سازه های بلند 2012 - تصویر
هر ساله گروه غیر انتفاعی شورای ساختمانهای بلند و زیستگاه شهری (CTBUH) در موسسه فناوري ايلينويز به معرفي ساختارهايي از سراسر جهان ميپردازند كه نمايشگر تركيبي از پايداري، ابتكار فناوري و طراحي ظاهري است.برندگان امسال اين شورااز استراليا، كانادا، ايتاليا، قطر و ابوظبي هستند كه موفق به كسب جوايز اول ابتكار از سوي گروهي از داوران بينالمللي براي رجوع به رقابت نهايي در شيكاگو شدهاند.
اميدواريم روزي اين لطف حسين را جبران كنيم
خشكسالي عجيبي سرزمين كوفه را فرا گرفته بود . چشمهها خشكيده بودند و ديگر در دل جويبارها و رودها زمزمهي آب به گوش نميرسيد . صحـرا خالي از علف شده بود . هوا بسيار داغ و زمين ، خشك و سوزان بود . بيشتر درخت ها خشك شده بود و حيواناتِ ضعيف يكي پس از ديگري هلاك ميشدند . مدت زيادي بود باران نيامده بود . چشمها هر روز به سوي آسمان بود و دستها به دعا و نيايش . آن سال ، سال قحطي و گرسنگي بود ، انگار آسمان با زمين قهر كرده بود .مردم كوفه تصميم گرفتند نزد حضرت علي ( ع ) بروند و از او بخواهند تا دعا كند بلكه باران بيايد ، آخر او خليفهي خداوند و جانشين به حق پيامبر بود .زن و مرد ، كوچك و بزرگ ، درِ منزل حضرت اميرالمؤمنين ( ع ) رفتند و بيرون منزل ، منتظر حضرت ايستادند . امام ، همراه فرزندش حسين ( ع ) بيرون آمد . مردم فرياد زدند : « اي اميرالمؤمنين ، ميداني كه خشكسالي است . كودكان ما گرسنهاند و شتران و گوسفندان ما دارند از بي غذايي تَلَف ميشوند . محصولات ما از بي آبي نابود شده است . از تو ميخواهيم دعا كني ، شايد خداوند دعاي بزرگي چون تو را قبول كند . »حضرت علي ( ع ) چند لحظه به مردم بيچاره و درمانده نگاه كرد . معلوم نبود با ديدن مــردم به چه ميانديشيد . كسي چه مي دانست شايد به حادثهي سالهاي آينده ............امام دست بر شانههاي حسين گذاشت و با صداي بلند فرمود : « اي حسين ، از خداوند طلب باران كن ! » حسين ( ع ) آرام از كنار مردم عبور كرد . چشمها همه به او خيره شد . فرزند اميرالمؤمنين كمي دورتر، بالاي تپه اي زانو زد و دست هايش را به سوي آسمان بلند كرد .سكوت جمعيت را فرا گرفت . همه منتظر دعاي حسين ( ع ) بودند .« اي بخشندهي نيكيها و اي فرستندهي بركت ها ، باران رحمتت را برما بباران ، باران پُر بارت را به همه جا بفرست تا بندگان ناتوان تو از آن بهرهمند شوند و زمينهاي مرده و خشك را زنده و سر سبز گرداند و ...... » حسين ( ع ) ساعتي به همان حال دعا ميكرد . مردم به او و به آسمان چشم دوخته بودند و منتظر بودند ببينند چه اتفاقي مي افتد .كم كم اَبرها از دور پيدا شدند و به سوي آسمان كوفه آمدند . حسين ( ع ) از جا برخاست و آرام سمت مردم آمد و در كنار پدرش ايستاد . او نيز به آسمان چشم دوخت .پس از مدتي ، آسمـان پر از اَبر شد . باران قـطره قطره شروع به باريدن كرد . مردم با خوشحالي فرياد زدند : « باران ! باران ! » و حضرت علي و فرزندش حسين را در آغوش گرفتند و آنان را بوسيدند .آسمان برق ميزد و صداي غرش برق در فضا ميپيچيد و بارانِ تُند بر زمين ميريخت . صداي خندهي مردم با صداي شُرشُرِ باران درهم آميخت . آن ها در حالي كه سراپا خيس شده بودند ، به اين سو و آن سو ميدويدند ...
اربعين حسيني
اعتبار اربعين امام حسين (ع) از قديم الايام ميان شيعيان و در تقويم تاريخي وفاداران به امام حسين (ع) شناخته شده بوده است. كتاب مصباح المتهجد شيخ طوسي كه حاصل گزينش دقيق و انتخاب معقول شيخ طوسي از رواياتفراوان درباره تقويم مورد نظر شيعه در باره ايام سوگ و شادي و دعا و روزه وعبادت است، ذيل ماه «صفر» مينويسد: نخستين روز اين ماه (از سال 121)، روز كشته شدن زيد بن علي بن الحسين است. روز سوم اين ماه از سال 64روزي است كه مسلم بن عقبه پرده كعبه را آتش زد و به ديوارهاي آن سنگپرتاب نمود در حالي كه به نمايندگي از يزيد با عبدالله بن زبير در نبرد بود. روز 20 صفر ـ يعني اربعين ـ زماني است كه حرم امام حسين (ع) يعني كاروان اسرا، از شام به مدينه مراجعت كردند. و روزي است كه جابر بن عبدالله بن حرام انصاري، صحابي رسول خدا (ص)، از مدينه به كربلا رسيد تا به زيارت قبر امام حسين (ع) بشتابد و او نخستين كسي است از مردمان كه قبر آن حضرت را زيارت كرد. اعمال روز اربعين امام حسين (ع):در اين روز زيارت امام حسين (ع) مستحب است و اين زيارت، همانا خواندن زيارت اربعين است كه از امام عسكري (ع) روايت شده كه فرمود: علامات مؤمن پنج تاست: خواندن 51 ركعت نماز در شبانهروز ـ نمازهاي واجب و نافله و نماز و شب ـ به دست كردن انگشتري دردست راست، برآمدن پيشاني از سجده، و بلند خواندن بسم الله الرحمن الرحيم در نماز.شيخ طوسي سپس متن زيارت اربعين را با سند به نقل از حضرت صادق عليه السلام آورده است: السلام علي ولي الله و حبيبه، السلام علي خليل الله و نجيبه، السلام علي صفي الله و ابن صفيه...اين مطلبي است كه شيخ طوسي، عالم فرهيخته و معتبر و معقول شيعه در قرن پنجم درباره اربعين آورده است. طبعا بر اساس اعتباري كه اين روز ميان شيعيان داشته است، از همان آغاز كه تاريخش معلوم نيست، شيعيان به حرمت آن، زيارت اربعين ميخواندهاند و اگر مي توانستهاند مانند جابر بر مزار امام حسين (ع) گرد آمده و آن امام را زيارت ميكردند. اين سنت تا به امروز درعراق با قوت برپاست و شاهديم که ميليونها شيعه عراقي و غير عراقي در اين روز بر مزار امام حسين (ع) جمع مي شوند.در اينجا و در ارتباط با اربعين چند نكته را بايد توضيح داد. 1. عدد چهلنخستين مسألهاي كه در ارتباط با «اربعين» جلب توجه ميكند، تعبير اربعين در متون ديني است. ابتدا بايد نكتهاي را به عنوان مقدمه يادآور شويم:اصولا بايد توجه داشت كه در نگرش صحيح ديني، اعداد نقش خاصي به لحاظ عدد بودن، در القاي معنا و منظوري خاص ندارند؛ به اين صورت كه كسي نمي تواند به صرف ...
شهید سرافراز حاج سيد مرتضي آويني
زندگي نامه شهید سرافراز حاج سيد مرتضي آويني زندگي نامه و فعاليت هاي شهيد شهيد بزرگوار سيد مرتضي آويني در سال 1326 شمسي در شهر ري ديده به جهان گشود. بعد از گذراندن تحصيلات مقدماتي و اخذ ديپلم، موفق به گرفتن فوق ليسانس معماري از دانشكده ي هنرهاي زيباي دانشگاه تهران شده و قبل از انقلاب شكوهمند اسلامي، در زمينه ي ادبيات مطالعاتي انجام داد.بعد از پيروزي انقلاب و تشكيل جهاد سازندگي به فرمان امام خميني قدس سره، در سال 1358 به فعاليت در جهاد سازندگي مشغول شد و جهت مرتفع ساختن مشكلات روستاييان به روستاها عزيمت كرد؛ اما از مشاهده ي ظلم و ستمي كه به اين قشر از جامعه از طرف رژيم سابق وارد شده بود، بنا به ضرورت به سوي فيلم سازي براي جهاد سازندگي كشانده شد و اولين كار خود را در مجموعه ي تلويزيونيِ «خان گَزيده ها» كه در ارتباط با غائله خسرو قشقايي بود، به تصوير كشاند. سال بعد به عنوان نماينده ي جهاد سازندگي به گروه تلويزيوني جهاد پيوست و مجموعه ي فيلم هاي «روايت فتح» را كه خلقتي زيبا از هنر به ياد ماندني رزمندگان اسلام بود، به يادگار گذاشت. شهيد هنرمند بيش از صد فيلم مستند را تدوين و كارگرداني كرد. (يك قسمت از سيل خوزستان، قسمتي از مزد جهاد شهادت، يك قسمت از فراق يار، يك قسمت از ديار فراموش شده ي بشاگرد و هفتاد قسمت روايت فتح.) شهيد آويني از سال 1367 تا پايان جنگ به فعاليت در حوزه ي هنري پرداخت و تا سال 1370 علاوه بر سر دبيري ماهنامه ي سوره و نشريات وابسته ي به آن، مسؤوليت واحد تلويزيوني را نيز به عهده داشت.كتاب آيينه ي جادوي او (حاوي مجموعه مقالات سينمايي) نشان داد كه بر خلاف بسياري از مدعيان، حرف هاي اساسي و جهان بيني و نگرشي قوام يافته و سامان مند نسبت به سينما دارد. شهيد آويني از سال 1371 با تأكيد مقام معظم رهبري فعاليت دوباره اي را در جهت ساختِ سري جديد روايت فتح آغاز كرد و همزمان با فعاليت گروه هاي تفحص جهت كشف و شناسايي پيكرهاي شهيدان، تصاوير جديد «روايت فتح» را جهت بازگويي حقانيت اين شهيدان و بيان مظلوميت آن ها ضبط كرد و سرانجام نيز در 20 فروردين 1372 در همين مسير به شهادت نايل شد و در جوار شهيداني كه سال ها در فراقشان، برايشان مرثيه مي خواند و در وصلشان لحظه شماري مي كرد، آرميد. شهيد آويني به جوار مولايش حسين« عليه السلام» و ولي امرش امام خميني« قدس سره» پيوست تا راه و رسم شهادت را بسته نپنداريم. پيكر پاك شهيد در 22 فروردين با حضور مقام معظم رهبري و گروهي از مسؤولان كشور و هنرمندان متعهد تشييع شد و در گلزار شهداي بهشت زهرا عليه السلام به خاك سپرده شد. آثار شهيد از آثار شهيد آويني مجموعه ي مقالات سينمايي با نام آيينه ...
در توصیف مسجد
منارهها یکییکی سر از خاک بلند میکنند تا لات و هبل و عزا، در سایههای بلند منارهها محو شوند. محرابها آغوش میگشایند تا بوی بهشت، نفسهایمان را از رسیدن آکنده کند. اذان در مأذنهها طنینانداز میشود تا جانمان از آرامش لبریز شود. مسجد، بوی اسلام است که همچون نسیم صبح، وادی به وادی، عطر بهار را به ارمغان سرزمینهای کافر آن سوی آبها میرساند. مسجد، سلام خداوند است که خوشترین زمانها را لبخند لبهایمان میکند. صدای اذان، دلنوازترین آهنگ بیداریست که جانها را لبریز شور میکند. تنها حریم امنی که در میان این همه دود و سرب و ماشین و خیابانهای پی در پی میتوان سراغ گرفت، خلوتگاه بیآلایش مسجد است؛ حریمی که هم خلوتگه عاشقان است و هم محل تجمع اهل دل. مسجد، خانه خداوند است؛ خانهای که در دنیا بنا شده است و دنیا را نفی نمیکند؛ نه رنگ خانقاه به خود میگیرد و نه بوی عزلت دیرهایی که گوشهنشین غارهای تنهایی شدهاند. هم جایگاه جانهای آزاده است و هم خلوتگاه اهل راز. جایی است که هر کس را با هر رنگ و بویی، به یکدله شدن و یکرنگ شدن با دیگران دعوت میکند. کاشیهای آبی محرابش، بوی زلال آب میدهد و گل بوتههای نقش بسته بر کاشیهایش، بهشت مجسم است. از این همه زیبایی تا تالارهای کافر شاهانه، فرسنگها فاصله است. همیشه میتوان بیواسطه، خداوند را در هوایش نفس کشید. میتوان بیآنکه پرنده شد، آسمان را بوسید. میتوان عاشق شد؛ بیآنکه پای آینهای در میان باشد. هوای زلالش، همیشه از عطر نماز سرشار است. تنها فصلی که میتوان در مسجد پیدا کرد، بهار است؛ بهاری که از آغاز، خزانی را به یاد نمیآورد. آسمانش، همیشه لبریز از ستارههای خوشبختی است. آسمانش، نزدیکترین آسمانها به زمین است. مسجد، نزدیکترین جاده به خداوند است؛ جاده نزدیکتر از آسمانها؛ تنها جایی که برای آفتاب شدن سراغ دارم محراب، معطر از نفس جبرئیل مسجد است؛ جایی که به خورشید، نزدیکتر از ایوانهای لبریز آفتاب است. شبستان مسجد، از ماهتابهای پرفروغ نمازهای شب لبریز است. مسجد، اولین نقطه برای پرواز است؛ جایی است که از پرندهها به آسمان نزدیکتر است. دریای بندگی حمیده رضایی همین که دیوارها در صدای اذان میپیچند، همین که دیوارها هم دست به دعا برمیدارند، همین که از لابهلای گلدستهها، صدا چون پیچکی سبز، تناور میشود، همین که عطر نیایش میپیچد و صدا بلندتر میشود، تمام خشت خشت مسجد، تمام طارمیها، تمام گلدستهها و منارهها و تمام حجرهها، بوی عقیق میگیرند. چراغ روشن، راه روشن، هوا روشن؛ آمیخته است با صدای اذان و مسجد ...