سر بریدن شتر
شترمرغ
این جاندار که اساسا بومی ایران نیست ، در سال 1376 توسط فرد علاقه مندی به نام آقای غلامعلی ابراهیمی به تعداد 7 قطعه از کشور آفریقای جنوبی وارد ایران گردیده است. با این وجود چون با فقدان فرهنگ مصرف گوشت شترمرغ در جامعه روبرو هستیم، هنوز بازارهای داخلی از عرضه این گوشت اشباع نشده است ولی در صورت فرهنگسازی و آشنایی بیشتر مردم با فواید و مزایای آن، ضمن تامین نیاز داخلی، توانایی صادرات پوست و گوشت شتر مرغ به کشورهای اروپایی با سود آوری بالا وجود خواهد داشت.شاید برای شما این نکته جالب باشد که بهاء پرداخت شده برای یک کیلو گرم گوشت شترمرغ در بازارهای جهانی حدودا چند برابر قیمت این گوشت در ایران می باشد و کشورهای خارجی(خصوصا اروپایی ها) تمایل بسیار زیادی برای مصرف این گوشت دارند. برخی فواید شتر مرغ چرم این حیوان بعد از چرم محکم کوروکودیل مقاوم ترین چرم بوده ونسبت به چرم گاو و گوسفند در حدود 3 الی 4 برابر استحکام بیشتری دارد.طول چرم شترمرغ در حدود 5/1 متر می باشد که قیمت تمام شده ان به صورت خام در حدود 70 تا 130 هزار تومان متغییر است.در صورتی که تولید کننده ای امکان دباغی آن را داشته باشد می تواند چرم دباغی شده را در حدود رقمی ما بین 400 تا 700 هزار تومان به فروش برساند که این مسئله در نوع خود بسیار در خورد توجه است.گوشت این حیوان به خاطر داشتن درصد بسیار پایین کلسترول و اوره می تواند به عنوان یک منبع غذایی قابل اطمینان برای سالمندان، بانوان باردار و افراد مبتلا به عارضه های قلبی در نظر گرفته شود.در برخی کشورها قرنیه چشم و تاندوم پای این حیوان را به بدن انسان پیوند می زنند که امید ان می رود در طی سالیان آینده با بومی شدن این تکنولوژی سالانه هم وطنانی که نیازمند استفاده ازاین اعضاء هستند بتوانند از رنج و درد ناشی از کمبود این اعضاء آسوده گردند. همچنین هنرمندان ماهر و زبر دست با استفاده از پوست محکم تخم شتر مرغ اجسام هنری بسیار زیبایی را تولید می کنند که در نوع خود بسیار جالب و استثنایی است.طبقه بندی شترمرغ و تاریخچه شترمرغ که با نام ostrich در زبان انگلیسی شناخته می شود بزرگترین پرنده در روی زمین است. علارغم اینکه این پرنده نمی تواند پرواز کند اما قدرت فوق العاده ای در دویدن و مبارزه علیه تهدیدات گوناگون برخوردار است. اجداد شترمرغ امروزی که جز قدمتی بالغ بر 20 میلیون سال پیش دارند. اما توجه انسان به این جاندار از 7500 سال پیش تا کنون بوده است. شترمرغ به طوری کلی جز خانواده استراتیونیدای قرار می باشد که متاسفانه از این خانواده تنها شترمرغ امکان بقاء و ادامه حیات را پیدا کرده است.این جاندار از جنس استروتیو struthio ...
تفسیر سوره ی کوثر
به نام خداوند بخشایشگر و مهربانمحققاً ما به تو خیر کثیر (فاطمه (علیهاالسلام)) دادیم (1).پس به شکرانهاش برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن (2).و بدان که محققا شماتتگوی و دشمن تو ابتر و بلا عقب است (3). تفسیر آیات در این سوره منتی بر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نهاده به اینکه به آن جناب کوثر داده، و این بدان منظور است که آن جناب را دلخوش سازد و بفهماند که آن کس که به وی زخم زبان میزند که اولاد ذکور ندارد و اجاق کور است، خودش اجاق کور است، و این سوره کوتاهترین سوره قرآن است، و روایات در اینکه آیا این سوره در مکه نازل شده و یا در مدینه مختلف است، و ظاهرش این است که در مکه نازل شده باشد.و بعضی از مفسرین به منظور جمع بین دو دسته روایات گفتهاند: ممکن است دو نوبت نازل شده باشد یکی در مکه و بار دیگر در مدینه.انا اعطیناک الکوثر در مجمع البیان میگوید: کلمه کوثر بر وزن فوعل به معنای چیزی است که شانش آن است که کثیر باشد، و کوثر به معنای خیر کثیر است.ولی مفسرین در تفسیر کوثر و اینکه کوثر چیست اختلافی عجیب کردهاند: بعضی گفتهاند: خیر کثیر است.و بعضی معانی دیگری کردهاند که فهرستوار از نظر خواننده میگذرد: 1 - نهری است در بهشت.2 - حوض خاص رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در بهشت و یا در محشر است.3 - اولاد رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.4 - اصحاب و پیروان آن جناب تا روز قیامت است.5 - علمای امت او است.6 - قرآن و فضائل بسیار آن.7 - مقام نبوت است.8 - تیسیر قرآن و تخفیف شرایع و احکام است.9 - اسلام است.10 - توحید است.11 - علم و حکمت است.12 - فضائل رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.13 - مقام محمود است.14 - نور قلب شریف رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) است.و از این قبیل اقوالی دیگر که به طوری که از بعضی از مفسرین نقل شده بالغ بر بیست و شش قول است.صاحبان دو قول اول استدلال کردهاند به بعضی روایات، و اما باقی اقوال هیچ دلیلی ندارند به جز تحکم و بی دلیل حرف زدن، و به هر حال اینکه در آخر سوره فرمود: ان شانئک هو الابتر با در نظر گرفتن اینکه کلمه ابتر در ظاهر به معنای اجاق کور است، و نیز با در نظر گرفتن اینکه جمله مذکور از باب قصر قلب است، چنین به دست میآید که منظور از کوثر، تنها و تنها کثرت ذریهای است که خدای تعالی به آن جناب ارزانی داشته، (و برکتی است که در نسل آن جناب قرار داده)، و یا مراد هم خیر کثیر است و هم کثرت ذریه، چیزی که ... ادامه دارد چیزی که هست کثرت ذریه یکی از مصادیق خیر کثیر است، و اگر مراد مساله ذریه به استقلال و یا به طور ضمنی نبود، آوردن کلمه ان در جمله ان شانئک هو الابتر فایدهای ...
عقیقه و احکام آن
عقیقه عبارت است از: کشتن گوسفند یا هر حیوانی که صلاحیّت قربانی کردن داشته باشد، در روز هفتم ولادت فرزند، جهت حفظ فرزند از بلاها.پرداخت قیمت آن کفایت از عقیقه نمی کند. بهتر است عقیقه و فرزندی که برایش عقیقه می شود، از حیث جنسیت مساوی باشند، ولی اگر چنین نشد اشکالی ندارد و کفایت می کند.همچنین مستحب است، پس از سر بریدن عقیقه، استخوان ها را نشکنند، بلکه از بند مفصل ها جدا کنند، ولی استحباب دفن کردن استخوانهاى عقیقه و بعضى از کارهایى که در بعضى جاها مرسوم و معروف است، ثابت نشده و مدرکى ندارد.مستحب است یک ران یا یک چهارم از گوشت عقیقه را به قابله بدهند و بقیّه را بین مؤمنان تقسیم نمایند، ولی بهتر آن است که با آب و نمک بپزند و حدّاقل به ده نفر طعام بدهند، و پدر و مادر و هر کسی که خرجش به عهدۀ پدر آن طفل است و عیال او محسوب می شوند، از آن گوشت نخورند.خوب است تراشیدن موی سر فرزند و صدقه دادن به طلا یا نقره، به وزن آن موها و عقیقه نمودن در روز هفتم هم زمان، انجام شود.اگر پدری در روز هفتم برای فرزندش عقیقه نکند تا هنگام بلوغ طفل، این استحباب برای پدر است و می تواند برای فرزندش عقیقه کند، ولی بعد از بلوغ، بر خود فرزند استحباب دارد که برای خود عقیقه نماید. آداب و شرایط عقیقهکسی که خداوند فرزندی به او عنایت کرده، بنابر نظر برخی از فقها، واجب،[] و بنابر نظر مشهور از فقها، مستحب است،[] در روز هفتم ولادت فرزندش گوسفندی را به عنوان عقیقه جهت حفظ فرزند از بلاها ذبح کند و گوشت آن را حداقل به ده نفر اطعام کند.[]از امام صادق(ع) سؤال شده، آیا صدقه دادن قیمت عقیقه کفایت از عقیقه کردن می کند؟ حضرت فرمودند: نه کفایت نمی کند؛ خداوند دوست دارد طعام دادن و خون ریختن را.[]در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است: «هر مولودى گرو عقیقه است»؛[] یعنی اگر عقیقه نکنند فرزند، در معرض مرگ و یا انواع بلاها است.[]از این جهت اگر پدر تا هنگام بلوغ فرزند برایش عقیقه نکند، بعد از بلوغ تا آخر عمرش بر خود فرزند مستحب است برای خود عقیقه کند.[]عمر بن یزید می گوید، به امام صادق(ع) عرض کردم: «نمىدانم پدرم براى من عقیقه کرده است یا نه؟ امام (ع) به من امر کرد برای خودم عقیقه کنم و من هم (بنا به دستور امام) برای خودم عقیقه کردم، در حالی که پیر و سالخورده بودم».[]در این که آیا در عقیقه باید حیوان هم جنس فرزند باشد؛ یعنی اگر فرزند پسر بود عقیقه، نر باشد و اگر فرزند دختر بود عقیقه، ماده باشد و این که چه حیوانی را می توان برای عقیقه کشت روایات مختلف وارد شده است.از امام صادق(ع) روایت شده است: «اگر فرزند، پسر بود، برای او حیوان نر، عقیقه کنید و اگر فرزند، دختر بود برای او ...
رمز و رازهای "ذبح" در مقایسه مذاهب و ادیان
علاوه بر رواج داشتن آن میان قبایل و طوایف دوره باستان، ذبح و قربانی آئینی است که در تاریخ اغلب ادیان و مذاهب الهی وجود داشته و دارد. هر چند در ادیان الهی از زرتشتی و یهود تا مسیحیت و اسلام تفاوت هایی در اهداف و نحوه اجرای این آئین مشاهده می شود. داستان ذبح اسماعیل(ع) ، کامل ترین درجه تسلیم حضرت ابراهیم(ع) در برابر خداست( هر چند که نویسندگان تورات با تعصب نژادی خود اسحق نبی را "ذبیح الله" معرفی می کنند اما همین تورات در تناقضی آشکار تصریح دارد که ابراهیم یگانه فرزند خود را به قربانگاه برد ودر جائی دیگر آورده که اسحق یازده سال پس از اسماعیل به دنیا آمده است). نجات معجزه آسای حضرت موسی در کودکی از دست جلادان فرعون (که فرزندان بنی اسرائیل را سر می بریدند)، کشته شدن ناقه (ماده شتر) حضرت صالح ، و نیز نذر عبدالمطلب مبنی بر قربانی کردن فرزندش عبدالله (پدر پیامبراسلام(ص)) به پای خدای کعبه و نجات او به واسطه امداد الهی همه نمونه هایی از رخنه فرهنگ ذبح در گذشته ادیان الهی بوده است. در دوره جاهلیت و حتی در قرون پس از اسلام هم دیده می شود که افراد پیروز پس از کشتن طرف مقابل و گاه حتی قبل از مرگ او، سرش را از تنش جدا می کردند و به عنوان هدیه به ما فوق خود تقدیم می کردند. در تاریخ آمده است که راس مبارک امام حسین(ع) در دستان پلید عبیدالله بن زیاد در قصر کوفه رویت گردید و سر عبیدالله بن زیاد در دستان مختار ثقفی و سر مختار ثقفی در دستان مصعب ابن زبیر و سر مصعب ابن زبیر در دستان عبدالملک ابن مروان دیده شد و بین اولین سر تا آخرین سر، تنها 12 سال فاصله بود. یا کمی عقب تر در زمان خلیفه اول، خالد ابن ولید سردار ابوبکر، سر صحابی بزرگ پیامبر، مالک ابن نویره تمیمی را به جرم زیر پا نگذاشتن قانون مسلم غدیر خم مبنی بر ولایت علی(ع) و عدم بیعت با ابوبکر برید و آن را پخت و مقداری از آن را خورد و سپس به زور همسرش را تصاحب کرد. شاید این ها مصادیقی باشد که امروزه، مسلمان نماهایی با دستاویز قرار دادن آن ها، توحش و بربریت را در عصر جدید با بریدن سر انسان های در بند خود به نام اسلام و با خواندن آیات مقدس قرآن، در برابر عدسی دوربین های شبکه های تلویزیونی جهان به نمایش می گذارند. این در حالی است که در دو آیه ای که ذبح کفار جایز شمرده شده است (آیه 4 سوره محمد(ص) و آیه 12 سوره انفال)، با توجه به ادامه آیه و نیز آیات بعد، احتمالا منظور بریدن سر کفار در حین جنگ ( و نه در حالت اسارت ) و نیز بریدن سر کافر زخمی رو به مرگ به منظور تسریع در مرگ او بوده است (مانند بریده شدن سر عمرو ابن عبدود، پهلوان کفار در جنگ خندق به دست حضرت علی(ع) ). بدون شک تفسیر ...
تفسیر سوره کوثر
نام سوره کوثر است بر وزن فوعل که صیغه ی مبالغه است ازماده کثرت . و اینجابه معنی فراوانی است مطلق فراوانی ؛یعنی کثرت در هر چیزی را شامل می شود و به قرینه ی آیات بعدی ، اشاره به کثرت در خیر می باشد . کثرت در هرچیزی که انسان طالبش است و به آن نیازمند است . طبیعت انسان را خداوند طوری خلق کرده است ؛ که زیادت طلبی یکی از ویژگی های شخصیتی اوست .منتهی باید تعدیل شود و به تعادل برسد . مال زیاد می خواهد ، بالاترین مقام می خواهد ، طولانی ترین عمر را می خواهد و نهایتا" انسان می خواهد نمیرد این معنای سوره است .این سوره یک سوره مکی است ، لذا محور سوره هم مشخص است که اصلاح بینش است وقتی که کسی می خواهد خداوند را بندگی کند و دیگران را به بندگی دعوت کند ، می بایست احساس ضعف و کمبود نکند و گرنه در دعوتش موفق نخواهد شد و این نکته بسیار مهم می باشد .باید اهل کوثر بود و به کم قانع نشد .بایستی قادر و مقتدر باشی ؛ چون خدای تو قادر و مقتدر می باشد . بایستس نچنان از هز حیث قوت بگیری و دارای همت بلند شوی که در هرمیدانی حق انتخاب را از ان خود سازی . مجال ندهی که دیگران تو را انتخاب کنند . بلکه تو انتخاب کردن کار انسان های مقتدر است ، کار انسان های توانا است . اگر انسان از لحاظ علمی معلوماتش بالا باشد ، چه در زمینه علوم تجربی و چه در زمینه های دیگر ، حرف اول را می زند و مسلمانان نباید همیشه گیرنده و ریز خوار باشند بلکه باید از هر حیث بخشنده و قوی باشند و ما این استعداد را داریم اصلاح بینش خود مبنی براین که تا انسان خود را اهل کوثر نسازد و در راستای حرکت نکند که خداوند کوثر را از آن او بگرداند ،نمی تواند بندگی کوفقی را داشتته باشد .
عشق پیری
عشق پیری<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> عشق پیری گر بجنبد شاعری گل می کند آدم با هوش را پر حرف و هم خل می کند پیر اگر عاشق شود چون طفل نادان می شود عقل او ضایع و گفتارش فراوان می شود بی خبر از حال خود فکر جوانی می کند گاه و بی گاه ادعای قهرمانی می کند همچو شخص تشنه لب دلخوش زدیدار سراب پنبه دانه خوردن و همچون شتر هنگام خواب پیری و دلدادگی رسوایی و خون دل است پند دوست و طعنه دشمن بر او بی حاصل است عشق پیری حاصل آن نیست غیر درد و رنج فی المثل کوبیدن پتک است بر فولاد سرد پای لرزان عقل ضایع با سر و موی کچل گه به گه آواز خوانی چون خروس بی محل می نماید صحبت پرت و پلا از حد فزون بی جهت بی محتوا بی وقفه تا حد جنون یک زمانه مرثیه گو گاهی غزل خوان می شود لحظه ای خوشحال و خندان گاه گریان می شود پیری و عاشق شدن اتش به جان افتادن است دارو و درمان آن هم عاقبت جان دادن است دل سپردن ساده اما دل بریدن ساده نیست سوختن در عشق دلبر قصه و افسانه نیست عشق پیری باعث رسوایی و بدبختی است باعث رنج و عذاب و مشکلات و سختی است راست گویم عاشقی امید و نور دل بود گر نباشد برکت عشق زندگی مشکل است جمله ای زیبا بود دلکش و افسونگر است بگذرم از پیر و برنا لطف حی داور است شعر می گوید عطائی عاشق و دلبسته است شعر خوب و پنبه دانه زین گروه و دسته است سراینده : روستای استاد- فخرالدین عطائی 6/9/1385
کنایات و ضرب المثل های عامیانه
چهارصد کنایه و ضرب المثل متداول و عامیانه د ر گوشه و کنار ما گردآورنده : رضا عابدی فیروزجایی (شیرگاه) 1- آب از آب تکان نخوردن : کنایه از آرامش : بدون نگرانی 2- آب از آسیاب افتادن :آرامشی برقرار شد- سرو صدا خاموش شد 3- آب از سر گذشتن:امید نداشتن- به پایان آمدن امری 4- آب آمد و تیمم باطل شد :اصل کار آمد وفرع بی مورد است 5- آب توی دلش تکان نمی خورد :آرام وآهسته حرکت می کند 6- آب خوش از گلو پایین نرفتن: راحتی نداشتن 7- آب در کوزه ماتشنه لبان می گردیم : هدف ومقصود در نزدیکی ما قرار دارد اما به دنبال آن می گردیم. 8- آب را از سرچشمه باید بست :جلوی ضرر وزیان را از مبدا باید گرفت. 9- آب زیر پوستش رفته است:کمی چاق شده است-وضع مالیش بهتر شده است. 10- آبشان در یک جوی نمی رود :با هم توافق ندارند –بایکدیگر خوب نیستند. 11- آب غوره گرفتن: گریه کردن – گریستن 12- آب کش به کف گیر می گوید چقدر سوراخ داری: کسی که خود عیب بسیار دارد وبه اندک عیب دیگری ایراد و خرده می گیرد. 13- آبم است وگاوم است نوبت آسیابم است: به مناسبت چندین کار دیک موقع داشتن 14- آب نخوردن چشم:امیدی نداشتن 15- آب تاب دادن :به موضوعی اهمیت زیادی دادن –اغراق کردن 16- آب در دست داری نخور بیا:در آمدن فوق العاده عجله شتاب اشتن 17- آبی از او گم نمی شود:امکان انجام دادن کار از او نیست-نباید به او امیدی داشت 18- آبی که به زندگی نداد حسین چون گشت شهید بر مزارش توجهی به کسی در زمان لزوم نکردن در غیر زمان به آن پرداختن_مانند (نوشداروی پس از مرگ سهراب) 19- آتش چون بر افروخت بسوزد تر وخشک :در اثر حادثه گناهکار و بی گناه از بین بروند 20- آتش زیر خاکستر:آرامش موقت-موذی 21- آخر کار خود را کردن:به مقصو خود رسیدن-به هدف خود نائل آمدن 22- آخوند شدن چه آسان وانسان شدن چه مشکل:سواد پیداکردن راحت است اما انسان شدن سخت است. 23- آدم باید لقمه را به اندازه دهانش بگیرد:باید باتوجه به توانایی خود کاری انجام داد. 24- آدم شاخ در می آورد:از شدت تعجب-حرفهای دروغ وغیر قابل قبول 25- آدم گدا این همه دادا:آدمهای فقیر بیشتر ادا دارند-بیشتر عیب وایراد می گیرند 26- آدم گرسنه سنگ را هم می خورد:به کسی می گویند که بهانه مطلوب بودن غذا را از خوردن آن امتنا می کند. 27- آدم مفتخور خوش سلیقه می شود:کسی که چیزی را رایگان بدست می آورد بر آن ایراد می گیرد. 28- آدم ناشی سرنا را از سر گشاد آن می زند:به کسی که اطلاع از انجام کاری را ندارد وبه نادرست انجام می دهد. 29- آدم یکبار پایش تو چاله می افتد:از هر اتفاق وپیشامدی باید عبرت گرفت 30- آدم یک دنده:ثابت محکم،بیشتر در جهت منفی 31- آرزو را به گور بردن:به هدف ومقصود خود نرسیدن 32- آزموده را آزمون ...
معیار تشخیص حیوانات حلال گوشت از حرام گوشت وشرایط ذبح شرعی
حیوانات خشکی اهلی یا وحشی که حلال گوشت اند حجت الاسلام حسینی خراسانی با بیان این که حیواناتی که در خشکی زندگی می کنند برخی حلال و برخی حرام گوشت هستند، گفت: فقها این گونه حیوانات را به غیر از پرندگان به دو دسته تقسیم می کنند که این حیوانات یا اهلی و یا وحشی هستند.در میان حیوانات اهلی، گاو و گوسفند و شتر بیش از همه مطرح است که به آن ها انعام ثلاثه گفته می شود. همه فقها اتفاق نظر دارند که این سه گونه حلال اند مگر این که دچار عارضه ای خارجی شوند که در آن صورت خوردن گوشت آن ها حرام است. مثل این که حیوان حلال گوشت نجاست خوار شود یا فرزند آن ها مثل بره و بزغاله از شیر خنزیر یعنی خوک تغذیه کند که در این صورت گوشت آن حرام می شود. حیوانات اهلی که در خشکی زندگی می کنند مانند انعام ثلاثه، شیر و پوست و گوشتشان حلال است. الاغ و اسب و قاطر مکروه است غیر از این سه گونه حیوان اهلی، سه گونه دیگر به نام های اسب و الاغ و قاطر وجود دارد که بیشتر از این سه حیوان برای حمل بار استفاده می شود و از نظر فقهای ما خوردن گوشت این سه حیوان مکروه است؛ اگر چه جزو حرام گوشت ها محسوب نمی شوند اما طبیعت انسان از این حیوانات انزجار دارد و از آن ها استفاده نمی کند. کراهت به ویژه در گوشت الاغ بیشتر است اما از نظر فقه اسلام این حیوانات حرام گوشت نیستند.پوست این حیوانات نیز اگر تذکیه شود اشکالی ندارد و می توان از آن ها استفاده کرد حتی اگر تذکیه شود گوشت آن ها پاک است، یعنی نجس نیست نه این که حلال باشد. حیوانات وحشی حلال گوشت دسته دوم حیوانات که وحشی هستند مثل آهو، گوزن، غزال ، بز، میش و بز کوهی، حلال گوشت هستند دلیل خاصی هم مبنی بر حلال بودنشان داریم درباره گورخر فقها اختلاف نظر دارند برخی آن را مثل الاغ مکروه و برخی هم حرام می دانند.از این حیوانات که در این دسته بندی ها قرار گیرند، بگذریم حکم حلیت یا حرمت بقیه حیوانات متفاوت است. درباره برخی از آن ها دلیل خاص مبنی بر حرام بودن داریم. به عنوان مثال دلیل خاص داریم که گرگ، روباه، پلنگ، ببر، شیر و... حرام گوشت هستند البته نجس العین نیستند. خرگوش حرام گوشت است وی از خرگوش به عنوان حیوانی حرام گوشت نام برد و تصریح کرد: خرگوش حرام گوشت است در حالی که برخی فکر می کنند خرگوش حلال گوشت یا مکروه است، روایتی وجود دارد که از آن شاید بتوان کراهت را دریافت؛ روایتی که می گوید رسول ا... از خوردن گوشت خرگوش کراهت داشتند نه این که حرام باشد در حالی که فقهای ما به این روایت عمل نکرده اند. فقهای ما اتفاق نظر دارند که گوشت خرگوش حرام است و فقهای ما می گویند این روایت را باید حمل بر تقیه ...