سایت سراج تبریز
تبریز شهر اولین هاست !!؟؟
وقتی سخن از تبریز است این چهار راه شرق و غرب این مامن عرفا و شعرا ، این میعاد گاه اهل فضل و هنر و این خاستگاه حماسه و قیام ، عجز قلم و زبان بر ملا می شود. پیشینه اش د رهاله ای مستور است و تسمیه نامش آمیخته به حدس و گمان. قبه الا سلام بودنش مایه مباهات و چهار راه شرق و غرب بودنش بیانگر قدر تاریخی و جغرافیایی دیرینه اش است و بدینسان ربع رشید یه اش به عنوان بزرگترین دانشگاه زمان خود رشک انگیز می نموده است و مسجد کبودش فیروزه جهان اسلام نام گرفته و ارک آن همواره استوار است. مقبره الشعرایش دربرگیرنده بیش از 400 شاعر و سخنور است و تبریز یگانه شهر پهنه گیتی است که مقبره الشعرا دارد و یگانه مکان مسقف عالم بازارش است. بازار بزرگ تبریز با راسته های متعدد ، دالان ها و کاروانسراها ی و تیمچه ها و مسجدها و ... چون نگینی بر تارک معماری عالم می درخشد. میر علی تبریزی واضع خط نستعلیق از این شهر برخاسته و مکتب تبریز دیگر مکاتب هنری را وام ها بخشیده است. اگرچه در پی جنگ صفویان با عثمانیان جمله صنعتگران و هنروران تبریز ناگزیر به کوچی درد آور گردن نهادند اما پس از ترک شهر و کاشانه خود آنگاه که دراصفهان یورت انداختند هنر معماری اصفهان را پی افکندند و امروز اصفهان با آن همه داشته هایش وامدار هنر تبریز است. تبریز روزگاری پایتخت و سالیانی دراز ولیعهدنشین بوده است . در روزها و شب های تاریخی اش ، به یادماندنی ترین جشن ها و سرورها را شاهد بوده است . گویی هنوز اوزون حسن آن سلطان مقتدر در میدان صاحب الامر سان می بیند و سفرای دربار ونیز را به حضور می پذیرد و جشن و سرور سلطان یعقوب هنوز فرجامی نیافته است و پژواک پایکوبی آن جشن ها در کوچه پس کوچه های قدیم شهر می پیچد و تبریز دردبارترین لحظه هایش را نیز فراموش نکرده است. چه آنگاه که مقهور طبیعت گشته است و چه آنگاه که در مقابل دشمن سرفرازانه ایستاده است و چه آنگاه که شاهدبر سردار شدن احرار شده است . تبریز تاریخی سرشار از تلخی ها و شیرینی ها دارد تاریخی سرشار از شوق و حسرت و آکنده ا زمهر و قهر. تبریز شهر اولین هاست ، اولین مدرسه،اولین چاپخانه ، اولین تتاتر ، اولین نشریه، اولین بلدیه و اولین ... تبریز شهر حماسه ها و قیام هاست. آغازگر نهضت تنباکو ، آغازگر قیام مشروطیت و آغازگر قیام 29 بهمن سال 56 است که ارکان طاغوت را به لرزه درآورد. تبریز شهر شهیدان محراب است ، شهید آیت الله قاضی طباطبایی و شهید آیت الله مدنی. شهر عاشوراییان است، شهر سردارانی چون باکری ها ، یاغچیان ها، شفیع زاده ها ، تجلایی ها و شهر شهیدان است. تبریز در دامن سهند این آتشفشان خاموش تاریخ آرمیده اما خود آتشفشانی است که هر از گاه ...
سایت پارچه و دست پاکنی ما
سایت پارچه و دست پاکنی ما www.parchehnovinetabriz.blogfa.com
بازار کار و آینده رشته الکترونیک
همانطوركه می دانید گرایش الكترونیك به دو زیر بخش عمده تقسیم می شود. بخش اول میكروالكترونیك است كه شامل علم مواد، فیزیك الكترونیك، طراحی و ساخت قطعات از ساده ترین آنها تا پیچیده ترین آنها است و بخش دوم نیز مدار و سیستم نامیده می شود و هدف آن طراحی و ساخت سیستم ها و تجهیزات الكترونیكی با استفاده از قطعات ساخته شده توسط متخصصان میكروالكترونیك است. گرایش الكترونیك یكی از گرایشهای جالب مهندسی برق است كه محور اصلی آن آشنایی با قطعات نیمه هادی، توصیف فیزیكی این قطعات، عملكرد آنها و در نهایت استفاده از این قطعات، برای طراحی و ساخت مدارها و دستگاههای است كه كاربردهای فنی و روزمره زیادی دارند. بطور كلی امروزه با توسعه صنایع كوچك و بزرگ در كشور، فرصت های شغلی زیادی برای دانش آموختگان رشته الكترونیك در هر مقطعی فراهم شده است و اگر می بینیم كه با این وجود بعضی از فارغ التحصیلان این رشته بیكار هستند، به دلیل این است كه این افراد یا فقط در تهران دنبال كار می گردند و یا در دوران تحصیل به جای یادگیری عمیق دروس و در نتیجه كسب توانایی های لازم، تنها واحدهای درسی خود را گذرانده اند. اگر یك فارغ التحصیل برق با هر گرایشی ، دارای توانایی های لازم باشد، با مشكل بیكاری روبرو نخواهد شد. در حقیقت امروزه مشكل اصلی این است كه بیشتر فارغ التحصیلان توانمند و با استعداد این رشته به خارج از كشور مهاجرت می كنند و ما اكنون با كمبود نیروهای كارآمد در این رشته روبرو هستیم.
کتابهای مدرسان شریف
اگر کسی دنبال یک منبع خوب جهت کاردانی به کارشناسی میگرده من برای دروس مدار والکترونیک مدرسان شریف را برای دوستان توصیه می کنم
چرا تبریز شهر اولین هاست؟
اولین چاپخانه، اولین خیابانی که در ایران دارای برق شد، اولین پستخانه و اولین خط انتقال پست و... در تبریز بودهاند و بههمین علت، تبریز شهر اولینها نامیده میشود. توضیحات مقدماتی:اولین چاپخانه در سال 1227 توسط شاهزاده عباس میرزا در تبریز تاسیس شد و 12 سال بعد دومین چاپخانه در تهران تاسیس گردید. برای اولین بار کتب خارجی در تبریز ترجمه گردید که از آن جمله عبارتند از: پطر کبیر، شارل دوازدهم، اسکندر کبیر اولین رمان ایران به نام ((ستارگان فریب خورده- حکایت یوسف شاه سراج)) توسط میرزا فتحعلی آخوند زاده در تبریز به رشته تحریر در آمد. اولین دایرهّ المعارف توسط محمد رضا زنوزی تبریزی نوشته شد. اولین کتابخانه عمومی توسط میرزاحسن خان خازن لشگر در سال 1312 در تبریز تاسیس شد اولین سینمای ایران پس از پنج سال از اختراع جهانی آن (توسط برادرن لومیر)، در تبریز با نام سولّی(آفتاب) تاسیس گردید اولین نمایشنامه و تئاتر در تبریز به سال 1261 شکل گرفت. اولین عکاسخانه توسط قاسم میرزا در تبریز راه اندازی شد. اولین فوتبالیست شاغل در اروپا (بلژیک) به نام حسین صدقیانی از اهالی تبریز در سالهای 1309-1311 بهترین گل زن باشگاههای این کشور بود و در فینال جام باشگاههای بلژیک با به ثمر رساندن سه گل باعث قهرمانی تیم رویال شالروا اسپورتینگ کلوپ در مقابل تیم بروکسل گردید. در زمینه پزشکی: - نخستین طبیب محصل فرنگ - نخستین کتابهای پزشکی -نخستین آبلهکوبی - نخستین دانشکده پرستاری مامائی - نخستین دندانهای مصنوعی - اولین عمل قلب باز - پیوند قلب برروی سگها و نخستین عمل پیوند کلیه توسط دکتر جواد هیات در سال 1347در تبریز به انجام رسید اولین هوانورد ایرانی به نام کلنل محمد تقی خان پسیان از اهالی تبریز بود. اولین کارخانه اسلحه و مهمات در شهر تبریز بنا نهاده شد. اولین کارخانه چینی سازی در شهر تبریز ساخته شد اولین کارخانه تولید برق در این شهر و اولین خیابانی که در آن از چراغهای برقی استفاده شد خیابان چراغ گازی تبریز بود اولین ضرابخانه ماشینی و انتشار اسکناس از فعالیت های این شهر اولین ها بود. اولین شهر ایران که صاحب تلفن شد تبریز بود. اولین انجمن زنان در تبریز توسط صاحب سلطان خانم تشکیل گردید. اولین بلدیه و نظمیه پلیس مردمی و شهرداری ایران متعلق به تبریز است اولین مهمانخانه توسط میرزا ...
آیا آرایش ساده زینت محسوب می شود؟
همون طور که می دونید خانمها باید زینت هایشان را از نامحرم بپوشانند، و همچنین آرایش کردن نیز نوعی، زینت محسوب می شود، و طبق این قاعده، خانمهای آرایش کرده باید آرایش خود را از نامحرم بپوشانند، ولی مسئله جایی است که این آرایش خیلی کم و خفیف باشد، خوب مسئله اینجاست که در این صورت نظر مراجع تقلید و دین اسلام در مورد آرایش کردن چیست؟ نظرات مراجع عظام تقلید: استفتائات آیت الله خامنه ای: هر آنچه در عرف زینت محسوب شود باید پوشانده شود.(پس آرایش خفیف را اگر عرف زینت به حساب آورد پوشاندن آن واجب است و الا لازم نیست)[1] آیت الله بهجت: جایز نیست.[2] آیت الله فاضل لنکرانی: جایز نیست.[3] آیت الله وحید خراسانی: جایز نیست.[4] آیت الله صافی گلپایگانی: اگر زینت حساب شود باید بپوشاند.[5] آیت الله سیستانی: اگر زينت شمرده نشود پوشاندن آن لازم نيست.[6] آیت الله مکارم شیرازی: آرایش خفیف اشکالی ندارد.[7] پی نوشتها: 1- استفتائات آیت الله خامنه ای، سوال و 1079و1221 2- استفتائات آیت الله بهجت، آرایش و زینت،سوال 783 3- استفتائات آیت الله فاضل لنکرانی، جلد 2، احکام خانواده، سوال 1070 4- استفتائات آیت الله وحید خراسانی، احکام ازدواج و مسائل حجاب، سوال 7 5- ستفتائات آیت الله صافی گلپایگانی، احکام بانوان 6- استفتائات آیت الله سیستانی، آرایش 7- سوال تلفنی از دفتر آیت الله مکارم شیرازی
دانلود فیلم جدید Parker 2013 با کیفیت پرده ای خوب – TS
دانلود فیلم جدید Parker 2013 با کیفیت پرده ای خوب – TS اطلاعات بیشتر : IMDB فرمت : MKV حجم :۵۰۰ مگابایت ژانر: اکشن هیجانی خلاصه داستان : یک دزد حرفه ای و منحصر به فرد با اخلاق حرفه ای قصد ربودن چیزی را با تغییر قیافه و ظاهر خود دارد و …… لینک مستقیم از سرور سایت به مدت ۳۰ روز فعال می باشد دانلود از سرور سایت | دانلود از پرشین گیگ برچسب ها:خلاصه داستان Parker 2013, دانلود Parker 2013, دانلود Parker 2013 با لینک مستقیم, دانلود Parker 2013 کیفیت عالی, دانلود رایگان Parker 2013, دانلود زیرنویس فارسی Parker 2013, دانلود فیلم, دانلود فیلم با لینک مستقیم, دانلود فیلم های جدید, دانلود فیلم های جدید 2013
دل نوشته ای زیبا در مورد حجاب
سرکلاس بحث این بود که چرا بعضی از پسرهایی که هر روز بایک دختری ارتباط دارند، دنبال دختری که تا به حال با هیچ پسری ارتباط نداشته اند برای ازدواج می گردند! اصلا برایمان قابل هضم نبود که همچین پسرهایی دنبال این طور دخترها برای زندگیشان باشند! این وسط استادمان خاطره ای را از خودش تعریف کرد: ایشان تعریف میکردند من در فلان دانشگاه، مشاور دانشجوها بودم، روزی دختری که قبلا هم با او کلاس داشتم وارد اتاقم شد، سر و وضع مناسبی از لحاظ حجاب نداشت، سر کلاس هم که بودیم مدام تیکه می انداخت و با پسرا کل کل می کرد و بگو بخند داشت، دختر شوخی بود و در عین حال ظاهر شادی داشت. سلام کرد گفت حاج آقا من میخواستم در مورد مسئله ایی با شما صحبت کنم، اجازه هست؟ گفتم بفرمایید و شروع کرد به تعریف کردن. راستش حاج آقا توی کلاس من خاطر یه پسرَ رو میخوام، ولی اصلا روم نمیشه بهش بگم، میخوام شما واسطه بشید و بهش بگید، آخه اونم مثل خودم من خیلی راحت باهام صحبت میکنه و شوخی میکنه، روحیاتمون باهم می خوره، باهم بگو بخند داره، خیلی راحت تر از دختر های دیگه ای که در دانشکده هستن بامن ارتباط برقرار میکنه و حرف میزنه، از چشم هاش معلومه اونم منو دوست داره، ولی من روم نمیشه این قضیه رو بهش بگم میخواستم شما واسطه بشید و این قضیه رو بهش بگید." حرفش تمام شد و سریع به بهانه ایی که کلاسش دیر شده از من خداحافظی کرد و رفت. در را نبسته همان پسری که دختر بخاطر او بامن سر صحبت رو باز کرده بود وارد اتاق شد. به خودم گفتم حتما این هم بخاطر این دخترک آمده، چقدر خوب که خودش آمده و لازم هم نیست من بخواهم نقش واسطه رو بازی کنم! پسر حرفش رو اینطور شروع کرد که: من در کلاسهایی که می رم، دختری چشم من رو بد جور گرفته، میخوام بهش درخواست ازدواج بدم، ولی اصلا روم نمیشه و نمی دونم چطوری بهش بگم! بهش گفتم اون دختر کیه: گفت خانم فلانی! چشم هام گرد شد، دختری رو معرفی کرد که در دانشکده به «مریم مقدس» معروف بود!! گفتم تو که اصلا به این دختر نمی خوری، من باهاش چندتا کلاس داشتم، این دختر خیلی سرسنگین و سر به زیر ِ، بی زبونی و حیائی که اون داره من تا الان توی هیچ کدوم از دخترهای این دانشکده ندیدم، ولی تو ماشاءالله روابط عمومیت بیسته! فکر میکنم خانم فلانی (همون دختری که قبل از این پسر وارد اتاق شد و از من خواست واسطه میان او و این پسر شوم) بیشتر مناسب شما باشه! نگذاشت حرفم تمام شود و شروع کرد به پاسخ دادن: من از دختر هایی که خیلی راحت با نامحرم ارتباط برقرار میکنن بدم میاد، من دوست دارم زن زندگی ام فقط مال خودم باشه، دوست دارم بگو بخند هاشو فقط با مرد زندگیش بکنه، زیبایی هاش فقط ...
دانشگاه های تبریز
دانشگاه های تبریز دانشگاه تبریز در خرداد ماه ۱۳۲۵ در زمان حکومت دموکراتیک آذربایجان بنام «آذربایجان اونیورسیتهسی» تأسیس شد اما پس از سقوط آن حکومت و تحولات بعدی فعالیت آن عملاً متوقف شد و مدتی بعد با نام دانشگاه تبریز فعالیت را از سر گرفت. این دانشگاه در آغاز با دو دانشکده ادبیات و پزشکی شروع به کار نمود و با گذشت زمان دانشکدهها، آزمایشگاهها، کارگاهها، آموزشکدههای آن یکی پس از دیگری تأسیس شدند. دانشگاه تبریز بعدها به دو دانشگاه یعنی تبریز و علوم پزشکی تبریز تقسیم شد. این دانشگاه در حال حاضر با بیش از ۱۱ هزار نفر دانشجو و حدود ۵۰۰ نفر هیأت علمی، ۲۰۰ آزمایشگاه تخصصی و عمومی که برخی در دنیا و برخی خاورمیانه منحصر به فرد هستند، موزه تاریخ و فرهنگ، حوزه جانورشناسی، حوزه زمینشناسی، مرکز پردازش تصاویر ماهوارهای و مراکز و موسسات تحقیقاتی و پژوهشی، محیط آموزشی و دانشگاهی بزرگی را در کشور فراهم نموده است. (Daneshgahe Tabriz ) دانشگاههای مختلفی که در سطح کلانشهر تبریز فعالیت میکنند، عبارتند از: دانشگاه تبریز دانشگاه علوم پزشکی تبریز دانشگاه هنر اسلامی تبریز دانشگاه تربیت معلم آذربایجان دانشگاه صنعتی سهند دانشگاه آزاد اسلامی تبریز دانشگاه پیام نور تبریز دانشگاه دانشوران آریای تبریز دانشگاه رشدیه تبریز دانشگاه سراج تبریز دانشگاه نبی اکرم (ص) تبریز دانشگاه خواجه رشید تبریز دانشگاه جامع علمی و کاربردی تبریز دانشگاه امام حسین(ع) تبریز The University Of Tabriz
با رسول ترک بیشتر آشنا بشیم
لحظه اجابت دعاهاي رسولحاج مجيد فرسادي از مداحهاي اهل بيت (ع) ميگفت: حاج رسول در بعضي از مواقع وقتي به شور و حال ميافتاد ساعتها گريان و نالان ميشد و بعد از اينکه چند ساعت گريه و زاري ميکرد از حال ميافتاد و خسته و بي رمق در گوشه اي مينشست و با همان حالت خسته و حزيني که داشت به آرامي و با دل شکستگي اين جمله را زير لب تند تند تکرار ميکرد:سنه قربان اولوم حسين (اي به فداي تو بشوم حسين) / سنه قربان اولوم حسين، سنه قربان اولوم حسين...هميشه وقتي حاج رسول در اين حالت ميافتاد ما فوري به کنارش ميرفتيم و حاجتهاي خود را بيان ميکرديم تا او از امام حسين (ع) بخواهد. چون در اين حالتها او هر دعايي که ميکرد مستجاب ميشد و رد شدني نبود! و ما هميشه حاجتهاي خودمان را در اين لحظات ميگرفتيم. عنايت حسيني حاج حسن عليپور ميگفت:در يکي از روزهاي عاشورا من با حاج رسول در وسط بازار کفاشها در گوشهاي ايستاده بودم. ما منتظر بوديم تا دسته هاي آذربايجانيها بيايند تا ما هم به آنها ملحق شويم. آن روز بازار و اطراف بازار بسيار شلوغ بود و مانند همه روزهاي تاسوعا و عاشورا جمعيت بسيار زيادي براي عزاداري و يا تماشاي عزادريها به بازار آمده بودند. در همان لحظات من مردي خوش سيما را ديدم که از ميان جمعيت در حال عبور بود. آن مرد همانند کسانيکه گلو درد دارند با پارچهاي سياه گلويش را محکم بسته بود. وقتي نگاه و چشم حاج رسول به آن مرد افتاد فوري به من گفت: حسين آقا، برو آن آقا را صدا بزن بيايد اينجا. او حاج اکبر آقاي ناظم قنات آبادي است.از طرز و شکل صحبتهاي حاج اکبر آقاي ناظم معلوم گشت که حدسم درست بوده است و او به علت گلو درد گلويش را با پارچهاي بسته است. گلوي حاج اکبر آقاي ناظم بر اثر عزاداريها و نوحه خواني هاي زياد به شدت متورم شده بود . حنجره او به اندازهاي آسيب ديده بود که صدايش به سختي در ميآمد.حاج اکبر آقاي ناظم به کنار حاج رسول آمد و آن دو شروع به سلام و عليک کردند. بعد از احوالپرسي حاج رسول از حاج آقاي ناظم پرسيد: حاج آقاي ناظم شما الان کجا ميخواهيد تشريف ببريد؟آقاي ناظم با همان صداي گرفته و بسيار ضعيف و مريضش جواب داد: همينطوري که مي بيني گلويم درد ميکند و صدايم در نميآيد ميخواهم به خانه بروم استراحت کنم تا انشاءالله فردا هم بتوانم براي خواندن و عزاداري آمادگي داشته باشم.به نظر ميرسيد که حاج رسول از اينکه حاج اکبر آقاي ناظم در روز عاشورا به اين زودي به خاطر گلو دردش ميخواهد به خانه برود تعجب کرده است.حاج رسول يک نگاهي به حاج اکبر آقاي ناظم انداخت و گفت: حاجي بگذار اول من فقط دو خط شعر براي شما بخوانم و بعد، آن موقع شما اگر خواستي به خانه ات بروي برو.سپس حاج رسول ...