سایت جملک

  • سایت جملک

    سایت جملک

      سایت جملک



  • جملک طنز سری اول

    انقد که من با این گوشیم را میام، هر ادایی که در میاره بش با لبخند پاسخ میدم و یا دندم نرم میشه میبرمش میدم یه حالی به اوضاش بدن، اگه به پسر مورد علاقم اهمیت داده بودما الان دس تو دست هم تو سواحل گوانتاناما قدم میزدیم!!!کصافت بی لیاقت!!!! چه قد بده بعد ازیه مدت زیاد که هیچکی اس ام اس بهت نداده یه دفه یه اس ام اس تبلیغاتی بیاد پولادی ترین اراده رو میدونی کی داره؟اون کسی که برای حفظ سلامتیش، به موقع از پای جملک بلند بشه و بره دستشویی،این عادم به جایی رسیده که لذت های دنیوی براش تموم شده ست!   ﮐﯿﺎ ﻣﯿﺘﻮﻧﻦ ﺑﺎ ﺯﺩﻥ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﺷﻮﻥ ﺭﻭﯼ ﮐﯿﺒﺮﺩ، ﺻﺪﺍﯼ ﭘﺎﯼ ﺍﺳﺐ ﻫﺎﺭﻭ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﺭﻥ؟ﺑﻌﻠﻪ ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﮐﺎﺭﺍﯾﯽ ﺑﻠﺪﻡ ﻣﻦ :دى خالم بارداره داشت خیار می خورد گودزیلای ۶ سالش برگشت گفت :مامان انقد خیار می خوری آخر بچمون شکل شرک می شه.... ﯾﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﯿﻢ ﺩﻻﺭ ﻭ ﺳﮑﻪ ﭼﯿﻪ!،ﺗﻮﺭﻡﭼﯿﻪ!،ﮔﺮﻭﻧﯽ ﭼﯿﻪ!ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﻮﻥ ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽﺁﺩﺍﻣﺲ ﻣﯿﺨﺮﯾﻢ ﻋﮑﺴﺶ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﻧﺒﺎﺷﻪ یه بار رفته بودیم مسافرت وقتی برگشتیم دیدیم یادمون رفته بوده پنکه رو خاموش کنیم. منم کلی دلم واسه پنکه سوخت که این چندروزپشت سر هم کارکرده بودو کلی واسش گریه کردم...!!! همچین دختر مهربونی هستم من...!!! یکی از تفریحات سالم بچگیام این بود که جوراب میپوشیدم و نیم ساعت رو فرشها راه میرفتم.بعد وقتی دوهزار ولت برق ذخیره کردم میرفتم با یکی دست میدادم.طرف تا دو دقیقه تو هنگ بود.البته الان هم کودک درونم گاهی وقت ها از این کرم ها میریزه. ﻣﺎ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﻧﺮﻓﺘﯿﻢ ﺁﻟﻤﺎﻥ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﺍﻣﺴﺎﻟﻢﻧﻤﯿﺮﯾﻢ ﺍﯾﺘﺎﻟﯿﺎ... ﻣﺎ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯼ ﺍﯾﻢ ﻫﺮﺳﺎﻝ ﺗﺼﻤﯿﻢﻣﯿﮕﯿﺮﯾﻢ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﮐﺸﻮﺭﺍﯼ ﺍﺭﻭﭘﺎﯾﯽ ﺭﻭ ﻧﺮﯾﻢ مامانم یه قابلمه جدید خریده، بعد امروز به شوخی گفتم اگه توش خط بندازم چی کار میکنی بر گشت گفت :هیچی فقط یکی مثل همون خط تو صورتت میندازم.......من :|عاطفه مادرانه :|سازمان حمایت از کودکان بی سرپرست :|قابلمه:)) اونایی که از من بدشون میاد...نظر شو نو روی کاغذ بنو یسن...بندازن سطل آشغال...!!!چون برام مهم نیس...!!!بغرعان... یارو با خانمش میرن پارک، یارو میگه :عزیزم اگه این درخت کاج زبونداشت الان به ما چی میگفت؟ دختره میگه اگه زبون داشت میگفت :کره خر من زرد آلو ام نه کاج تو تاکسی خواستم به راننده بگم, اگه میتونید من و یکم جلوتر پیاده کنگفتم اگه میتونی من و پیاده کن, راننده هم, فک کرد دعوا دارمزد کنار گفت :خر کی, باشی پیاده نشی جوجهمنم دیدم پیاده روی برا سلامتی خوبه پیاده شدم!!!چیه؟ حتما باس کتک میخوردم... شنیدین. ...

  • جملک های تیکه دار...

    جملک های تیکه دار...

    بهم میگفت با دنیا عوضم نمیکنه !راست میگفت !!! با دنیا نه ، با یکی دیگه عوضم کرد !..هااااای غریبه :از اون دیوار ترک خورده و کوتاه رفاقت فاصله بگیر ، بارها به روی من ریخته است ! ..ه ندرت پیدا میشن آدمایی که بهشون محبت کنی و بعدش پشیمون نشی !!!...تویی که فکر میکنی خیلی خاصی :نبودنت هم مثله بودنت عادت میشه ؛ شک نکن !!!...بزرگترین دروغت را یادت هست ؟گفته بودی من همیشه راست می گویم !...هرچیزی تاوانی دارد :تاوان خیانت ، عاشق یه خائن شدنه !...یکی بود لامصب با صد نفر بود …به پشتکارش تبریک میگم !...خیلی وقتها خیلی دیر آدمهای اطرافت را میشناسی …آونوقت تازه یاد میگیری به خیلی ها بگویی “لطفا جلوتر نیا”...عشق هایی که از پشت پنجره ماشین شروع میشه ، پشت پنجره خونه تموم میشه …...ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﮐﻪ بعضی ﺁﺩﻣﺎﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺖ ﺩﻟﭽﺴﺐ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻪ …...دختر :شنیدم داری ازدواج می کنی ..مبارکه..خوشحال شدم شنیدم..پسر :مرسی..انشااله قسمت شما..دختر:می تونم برای آخرین بار یه چیزی ازت بخوام؟پسر:چی می خوای؟دختر:اگه یه روز صاحب یه دختر شدی می شه اسم منو بذاری روش؟پسر:چرا؟می خوای هر موقع که نگاش می کنم ..صداش می کنم درد بکشم؟؟دختر:نه..آخه دخترا عاشق باباهاشون می شن..می خوام بفهمی چقدر عاشقت بودم

  • جوک های بامزه و باحال

    جوک های بامزه و باحال

    غضنفر ميره شكار خرگوش، صداي هويج در ميارهآقای آوینی تو جنگ كشته‌ميشه، به غضنفر ميگن برو يه جوري به خانوادش خبربده. غضنفر ميره دم خونشون زنگ ميزنه، زن اقای آوینی ميگه: كيه؟ غضنفر ميگه: ببخشيد،‌منزل شهيد آويني؟! این دنیا ارزش نداره, خودتو اذیت نکن!!! آروم باش و بقیه رو اذیت کن

  • جملک های باحاااال

    جملک های باحاااال

    ...دختر عمم تعریف میکرد:مانتو زرد پوشیدم رفتم بیرون,یه پسره از جلوم رد شد بهم گفت: شلـه زرد :|منم محلش نذاشتمبعد که یخورده رفتم جلوتر صدام کرد: خانـــــــــــــوم؟منم فک کردم میخواد چیزی بپرسه  گفتم بله ؟گفت: پشت کمرت با دارچین بنویس یا حسین... ...مادر بزرگم میگه :اولش که این کامران و هومن رو دیدم فکر میکردم زن و شوهرن،تو نگو خواهر برادرن!  :))) ...ﺯﻥ : ﻧﻤﯽ ﺩﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺳﺮﺩﻣﻪ ؟!ﻣﺮﺩ : ﺧﻮﺏ ﭘﺎﺷﻮ کتتو ﺑﭙﻮﺵ !ﺯﻥ : ﺑﺎ ﮐﺖ ﮔﺮﻡ ﻧﻤﯿﺸﻢ !ﻣﺮﺩ : ﺑﺮﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﺨﺎﺭﯼ !ﺯﻥ : ﺁﺧﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺮﺩﻩ ﺍﻭﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﮔﺮﻡ ﻧﻤﯿﺸﻢ !ﻣﺮﺩ : ﺑﺮﻭ یه ﭘﺘﻮ ﺑﯿﺎﺭ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﺨﺎﺭﯼ ﺑﻨﺪﺍﺯ ﺭﻭ ﺧﻮﺩﺕ !ﺯﻥ : ﺧﻮﻧﻪ ﭘﺪﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺳﺮﺩﻡ میشد ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﻣﻨﻮ ﺑﻐﻞ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﺗﺎ ﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﺪﻡ !ﻣﺮﺩ : ﻫﻤﯿﻦ ﻣﻮﻧﺪﻩ که ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺯمستون ﻣﺎﺩﺭﺗﻮ ﺑﯿﺎﺭﯾﻢ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ !!زن: دوباره زن: سه باره زن: چارباره زن: ...یارو وصیت میکنه تمام اعضای بدنمو پس از مرگم اهدا کنید جز مغزم !میگن چرا ؟میگه : عکسای خانوادگی توشه …...دارم دختر همسایمونو کنکور ثبت نام می کنم شماره شناسنامه شو حفظ نیست بهش میگم: شماره شناسنامتو حفظ نیستی .میگه من عادت ندارم این چیزای کلیشه ای رو حفظ کنم.لطفا بگین راه افق کدوم وره....پسر خاله ام مدارکشو داده واسه ترجمه که بره خارجبعد اومده خونه ما میگم چایى میخورى یا شربت؟؟؟میگه قهوه ترک اگه دارى بیار ، تلخ لدفن !!!! :|حالا تا هفته پیش خاکشیرو با آفتابه سر میکشیدا...یه پسر همسایه داریم خوشگل ، فشن ، ابرو شمشیری ، خوش آرایش ، خوش ادا و شیطون ، فقط کافیه از سوسکم بترسه تا واسش یه شوهر خوب پیدا کنیم !!!...به همون نسبت که پدرا سعی میکنن کولرو خاموش کننمادرا سعی میکنن در اتاق بچه ها رو باز بذارن !من نمی دونم چرا؟؟؟.....پــــول مــیــذاری تــو مـــوســســـه ورشــکــســت مــیــشــهمــیــذاری بـــانـــکــــ اخـــتــلــــاس مــیــکــنــنمــیــدی بــه مـــامـــانـــت پـــس نــمــیــده بـــهــتپــیــش خـــودتـــــ نــگـــه مــیــداری خــــرج مــیــشـــهخـــو پـــس مــا چـــه غــلــطــی بــکــنــیــم‌؟! ..ﭽﻪ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﻮ ﺁﭘﺎﺭﺗﻤﺎﻧﻤﻮﻥ ﺯﻝ ﻣﯿﺰﺩﻡ ﺑﻪ ﭼﺮﺍﻏﺎﯼ ﺭﺍﻩ ﭘﻠﻪ ﺑﻌﺪ ﭼﻨﺪ ﺩﯾﻘﻪ ﺧﺎﻣﻮﺵ ﻣﯿﺸﺪ !ﺗﺎ ﯾﻪ ﻫﻔﺘﻪ ﻓﮏ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﯾﻪ ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺎﺹ ﺩﺍﺭﻡ،ولی ﻭﻗﺘﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺗﺎﯾﻤﺮ ﺩﺍﺭﻩ ﮐﻤﺮﻡ ﺷﮑﺴﺖ ..ایـنـهـمـه زبـان بـلـدم(مادری، غـیـر مادری، اشـاره، فـیـزیکی، روحی، تـوهـمی، ارواح، اشـیا و …)اماااااااااااا هـنـوز نـتـونـسـتـم بـه بـعـضـیـا بـفـهـمـونـم:به تو ربطی نداره ..اینایی ...

  • جملک

    هرگز در راه رسیدن به رویاهایتان تسلیم نشوید....            همیشه کسی وجود خواهد داشت که سر راهتان سنگ پرتاب کند این به شما بستگی دارد که با ان سنگ ها چه می سازید پل یا دیوار یادتان باشد شما معمار زندگیتان هستید معماری خوب باشید یادتان نرود افکارتان را هر روز شارز کنید... بیشتر درمورد نعمتهایتان صحبت کنید تا مشکلاتتان. اگر انسانها در طول عمر خویش فعالیت مغزشان به اندازه ی یک میلیونیوم معده شان بود اکنون کره زمین تعریف دیگری داشت منبع :سه علی سه

  • جملک

       خانومه تو فروشگاه گفت: دلم لک زده براى ماهىِ قوروم بوزون! دخترش خیلى شیک خندید گفت: منظور مادر اوزون قورونه..! کسی رو که تو اغوشت گرفتی اگه داره میلرزه اگه قلبش تند تند میزنه اگه دستاش یخ زده اگه چشمهاش داره برق میزنه فورا ازش دوری کن چون انفولانزا داره تازه فهمیدم تو پستی بلندیهای زندگی فقط تویی که با منی ازت ممنونم همراه اول برای کاهش درد هنگام دستشویی کردن اعداد زیر را تکرار کنید: ۱-۲-۳-۴-۵-۶-۷-۸-۹-۱۰-... احمق الان نه؛ وقتی داری دستشویی میکنی و در میکشی تکرار کن:)))) همون وقتی که ترجیح داده شد به جای تابلوی ” از سرعت خود بکاهید “ از سرعت گیر استفاده بشه بشر فهمیده بود که به شعورش امیدی نیست. این چیه میگن هوا دو نفرس هوا دو نفرس من رفتم بیرون سگم تو این هوا نذاشت دنبالم اینقد سرده اصن (یه عالمه) وزی بود ···: O یه پسری می گفت: یکی ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯼ ﻫﺎﯼ ﻣﻨﻪ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻡ ﻣﺜﻼً ﭼﻨﺪﺗﺎ ﺯﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﮕﯿﺮﻡ، ﺑﻌﺪ ﺧﻌﻠﯽ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﻬﺮﺑﻮﻥ ﻭ ﻫﻤﺪﻝ ﺑﺎﺷﻦ ﻫﯽ ﺻﺪﺍﺷﻮﻥ ﮐﻨﻢ ﻋَﯿﺎﻻﺕ ﻣﺘﺤﺪﻩ!!! من :| اون طرز نگاهت، اون صورت ماهت، اون چشای نازت، منو یاد گدای سرکوچه میندازه!!! وقتی تو ماشینید فحش ندید در برید! ما یه بار فحش دادیم خوردیم به ترافیک...! :| :| اصن یه وضی :|     یشتر نوابغ دنیا از دنیا رفتند، ابن سینا، دکتر حسابی، ادیسون، انیشتین و متاسفانه این روزها منم حال خوشی ندارم گودزیلا جون میدونم شده جگرت خون میدونم دردت قابل وصف نیست اون بی جنبه ی کثافت که ازت بد میگه کیست؟؟؟ تو نسل اینده ساز ملتی اینقد باحالی که نمیزاری منتی گودی های بامرام پرچم بالاست؟؟؟ ...

  • ضد حال اساسی

    دخترجوانی از مکزیک برای یک ماموریت اداری چندماهه به آرژانتین منتقل شد.پس از دوماه نامه ای ازنامزد مکزیکی خود دریافت میکند به این مضمون: لورای عزیزمتاسفانه دیگر نمیتوانم به این رابطه ازراه دورادامه بدهموبایدبگویم که دراین مدت ده بار به تو  خیانت کردم.ومیدانم که ن تو و ن من شایسته این وضع نیستیم.من راببخش وعکسی که به توداده بودم برایم بفرست با عشق: روبرت دخترجوان رنجیده خاطر ازرفتارمرد٬ ازهمه همکاران ودوستانش میخواهدکه عکسی از نامزد٬برادر٬ پسرعمو٬ پسردایی وخودشان به او قرض بدهندوهمه آنهاراکه کلی بودند باعکس روبرت نامزد بی وفایش دریک پاکت گذاشت وهمراه بایادداشتی برایش پست میکند به این مضمون: روبرت عزیزمرابخش اماهرچه فکرکردم قیافه تورا به یادنیاوردم٬لطفا عکس خودت را ازمیان عکس های  توی پاکت جداکن وبقیه را برایم برگردان.