زیبا سازی وبلا گ تولد
حلقه 240-بازخوانی موش ها و ادم ها جان اشتاین بک
بازخوانی دوباره کتاب موشها و ادم ها در حلقه کتابخوانی نظرات و گفتگو ها نام حاضرین در جلسه نمره به کتاب نظرات و گفتگو ها ساغر 16 هانیه 17 شروع داستان شامل توصیفات طبیعت را دوست داشتم. از اواسط داستان می توانستم پایان داستان را حدس بزنم. تبعیض نژادی را به خوبی توصیف کرده بود. از دریچه ذهن یک کم هوش، نگاه به انسان ها و زندگی را نشان داده بود. نسیم 18 تنهایی شخصیت زن داستان من را تحت تاثیر قرار داد. ریتم داستان را دوست داشتم. علی م 18 دیدگاه فئودالی را نشان می دهد در این دیدگاه به همه چیز به شکل ابزار نگاه می شود. تمام پارامترهای داستان آمریکایی مثل رفاقت، زمین، کار، کارگر، خیانت و غیره را داشت. مهم ترین دغدغه ای که برای من ایجاد کرد نوازش بیش از حدی که باعث مرگ می شد مثل رفاقت بیش از حد و لاپوشانی ژرژ که در نهایت موجب نابودی لنی گشت. کتاب پایانی عالی و طلایی دارد. مجید 18 رکود بزرگ آمریکا یک دوره سیاه و تلخ برای آمریکا محسوب می شود که می توان ریشه اقتصاد قوی و نسبتا پایدار امریکا را بیزاری از بازگشت به آن دوران دانست. به نظر من افرادی مثل جان اشتاین بک با فرهنگ سازی و آموزش به این فرایند بسیار کمک کردند. پایان بندی این کتاب بسیار قشنگ است. از نظر من آمریکایی ترین نویسنده دنیا جان اشتاین بک است. از نوشته های این نویسنده فیلم های زیادی ساخته شده است. کارگردانانی همچون جان فورت از کتب وی استفاده کرده اند. در مجموع کتاب خوبی بود و خواندن مجدد آن لذت بخش. علی ح 17 به نظر من دو نویسنده آمریکایی، جان اشتاین بک و ارنست همینگوی، بسیار نزدیک به هم می نویسند. این کتاب جزو اولین کتاب های pdf بود که من خواندم و با وجودی که خواندن pdf بسیار سخت است، از خواندن این کتاب لذت بردم. این کتاب سبک نوشتاری نویسندگان آمریکایی را بیشتر می پسندم تا سبک های جدید.· * کتاب فاقد ارزش نمره دان است · ن :نمره نداد · دادن نمرات کاملا بر اساس ملاک های شخصی میباشد و نظر خواننده را منعکس مینماید
حلقه 140- لایم لایت-چاپلین
چارلز اسپنسر چاپلین در 16 آوریل سال 1889 در یک خانواده انگلیسی به دنیا آمد. کودکی او در صحنه های سرگرم کننده تفریحی می گذشت ، به همین خاطر از همان کودکی به هنرهای نمایشی روی آورد. او دوران کودکی و جوانیش را در فقر و تنگدستی گذراند و به همین خاطر در طول عمر همدردی عمیق خود را نسبت به تنگ دستان حفظ کرد. والدین چاپلین هر دو هنرمندانی در سالن بزرگ لندن بودند و هر دو بازیگر و آوازه خوان، اما پیش از آنکه چاپلین سه ساله شود از هم جدا شدند. چارلی آواز خواندن را از مادرش آموخت. پدرش الکلی شد و کمتر با چارلی ارتباط داشت. پدر چارلی زمانی که او ۱۲ ساله بود درگذشت. بیماری مادر چاپلین از آنجایی آغاز شد که در یکی از اجراهای زنده تئاتر در لندن که برای سربازان اجرا می‌شد، یکی از اجسامی که سربازان مست به روی صحنه پرتاب می‌کردند به سر مادرش برخورد کرد و مادر چاپلین خون آلود و اشک‌ریزان به پشت صحنه رفت و چاپلین پنج ساله به روی صحنه آمد تا تماشاچیان عصبانی را با خواندن آهنگی سرگرم و آرام کند. با بستری شدن مادر، چارلی و برادرش رابطهٔ عمیق‌تری پیدا کردند و هر دو با استعداد بالایی که داشتند در همین سالن قدیمی که پدر و مادرشان در آن کار می‌کردند، مشغول به کار شدند. در سال ۱۹۲۸ مادر چارلی ۷ سال پس از انتقال وی توسط پسرانش به هالیوود مرد. چاپلین در مورد مادرش می گفت: اگر مادرم نبود شک دارم که می توانستم در پانتومیم موفقیتی کسب کنم. او یکی از بزرگترین هنرمندان پانتومیم بود که تاکنون دیده‌ام. چاپلین از سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۲ به همراه فرد کارنو سراسر آمریکا را دوره کرد و نمایش تئاتر اجرا می‌کرد. در سال ۱۹۱۳ بازی چاپلین مورد توجه یکی از فیلم‌سازان قرار گرفت و از آن پس با شرکت فیلم‌سازی کی استون همکاری کرد. وی نخستین فیلم خود را با نام ساختن یک زندگی که فیلم کمدی بود در سال ۱۹۱۴ آغازکرد. چاپلین در این شرکت و با این فیلم به سرعت به شهرت رسید. چاپلین تا ژوئن 1917 چنان اعتباری کسب کرد که قراردادی یک میلیون دلاری از طرف کمپانی فرست نشنال به او پیشنهاد شد ، تا هشت فیلم با طول دلخواه برای این کمپانی بسازد. به وسیله این قرارداد او توانست ، استودیویی برای خود بسازد و از سال 1918 تا 1952 تمام فیلم هایش را در آنجا ساخت. موفق ترین اقدام چاپلین در فرست نشنال ، کارگردانی نخستین فیلم بلند داستانی اش به نام پسر بچه (1921) بود . این فیلم ماجرای بیکارهای است که کودکی را بر در خانه اش می گذارند و او نیز کودک را بزرگ می کند و به او دل می بندد و ... . چاپلین در این فیلم شفقت را با طنز ی ظریف در می آمیزد و نارسایی اجتماع را برای دفاع از کودکان نشان می دهد. این فیلم شهرت جهانی پیدا ...