زندگي انسان با گرگ
اخرین مطالب در مورد انسانهای گرگ نما
خوب بعد از پرداختن به( vampire) ها و دراکولا حالا بد نیست یه سری هم به انسانهای گرگ نما ( Werewolf) بزنیم، انسانهایی که شبهای مهتابی تحت تاثیر نور مهتاب در زمان کامل شدن قرص ماه تغییر شکل میدن و تبدیل به موجودی نیمه انسان و نیمه گرگ میشن، طبق افسانه ها این انسانها که اغلب توسط گرک نمای دیگری زخمی و یا گزیده شدند تا زمان مرگشان اسیر این نفرین یا تلسم شیتانی هستند. خاستگاه افسانه گرگ انسان نما به سال 1591 ميلادي در روستاهاي اطراف شهرهاي آلماني كلانگن و بدبرگ برميگردد. در اين زمان اروپا زير سايه تاريك جهالت قرار داشت. شهر ها عقب افتاده بودند و مردم در نزديكي جنگل ها زندگي ميكردند . بنابراين ترس از گرگ همچون يك كابوس همواره با آنان بود. حمله اين حيوانات به انسان مكرر ديده ميشد. طوري كه مردم ميترسيدند از نقطه ايي به نقطه ايي مسافرت كنند. آنها هر روز صبح جسد انسان نيم خورده شده را در زمين هاي زراعي پيدا ميكردند و سعي ميكردند اين جانوران خون آشام را پيدا كنند و از بين ببرند. اما يك روز حقيقتي بر ساكنان كلانگن و بدبرگ آشكار شد كه همه چيز را دگرگون كرد : بر اساس سندي قديمي آن روز چند نفر گرفتار يك گرگ وحشي شدند و سگهاي شكاري خود را به جنگ او روانه ساختند و خود نيز با نيزه هاي تيز به او حمله كردند. اما اين گرگ به طرز شگفت آوري نه فرار كرد نه به دفاع پرداخت فقط ايستاد و پس از دقايقي تبديل به يك مرد ميان سال شد. آنها اين مرد را شناختند . او پيتر استابل از اهالي دهكده خودشان بود. استابل نخستين انساني بود كه نوع بشر با آن روبرو شد . او زير شكنجه به قتل 16 نفر از جمله دو زن باردار و 13 كودك اعتراف كرد. مراحل سقوط او به مرتبه گرگ نمايي غريب تر بود : در 12 سالگي به جادو گري علاقه داشت و به تمرين در اين زمينه دست ميزد و به اعتراف خود استابل در اين سن عهدي با شيطان بست و به كشتار مردم پرداخت . او حتي به پسر خود نيز رحم نكرد و اورا كشت و مغز او را خورد و از انجايي كه توحش استابل خارج از فهم مردم بود ، آنان نيز كم كم افسانه گرگ نما ها را ساخته و پذيرفتند. گرگ نما ها در افسانه هاي يونان باستان در اسطوره هاي يونان نيز رگه هايي از وجود گرگ نما ها را مي بينيم . روزي زئوس به عنوان مسافري گمنام به دربار شاه ليكائون بدجنس پا گذاشت . شاه زئوس را شناخت و تصميم گرفت زئوس خداي خدايان را نابود كند و خود بر جاي زئوس تكيه زند اما زئوس با ترفندي گريخت ، قصر شاه را ويران كرد و او را محكوم كرد تا بقيه عمر را در قالب يك گرگ زندگي كند و جالب است بدانيد كه خاستگاه واژه Lycanthrope كه در توصيف پديده گرگ انسان به ...
گــرگ درون
گــفــت دانــایــى کــه گــرگــى خــیـره ســـر هـــســت پــنــهـان در نـــهــاد هــــر بــشـــر لاجـــرم جـــارى اســـت پــیـکــارى بــزرگ روز و شـــب مـابـیـن ایـن انـسـان و گـــرگ زور بـــازو چــــاره ایـــن گــــرگ نــیـســت صــاحــب انــدیـشــه دانـــد چـــاره چــیـسـت اى بـــســا انــســـان رنـــجـــور و پـــریـــش ســخــت پـیـچـیـده گــلــوى گـــرگ خــویـش اى بـــســــا زور آفــــــریـــن مــــردِ دلـــیــر مــانــده در چــنــگــال گـــرگ خــود اســیـر هـــرکــه گــرگــش را درانــدازد بــه خـــاک رفـــتــه رفـــتــه مــیــشـــود انــســان پــــاک هـــــرکـــه بـــا گــــرگـــش مـــدارا مــیـکـنـد خـــلـــق و خــــوى گــــرگ پــیــدا مــیــکـنـد هــرکـه از گــرگــش خــورد دائــم شـکـسـت گــرچــه انـسـان مــیـنـمـایــد، گــرگ هـسـت در جـــوانـــى جــــان گــــرگـــت را بـگــیـر واى اگـــر ایــن گـــرگ گــردد بـا تــو پــیـر روز پــیــرى گــرکـه بـاشــى هـمـچـو شــیـر نــــاتـــوانـــى در مــصـــاف گــــرگ پـــیــر ایـــنـکــه مــــردم یــکــدیگـــر را مــیـدرنــد گــــرگـــهــاشــــان رهـــنـمـا و رهــــبــرنــد ایــنـکـه انــسـان هــسـت ایـن سـان دردمــنـد گــــرگـــهـا فــــرمـــان روایـــى مـــیــکـنـنـد ایــن ســتـمــکــاران کـه بــا هــم هــمـرهــنـد گــــــرگــــهــاشــــان آشــــنــایـــان هــــمــنـد گــــرگـــهـا هـــمـراه و انــسـانــهـا غـــریــب بــا کــه بــایــد گــفــت ایــن حـــال عــجـیـب شــاعــر: فـــریــدون مــشـیـری بــــرای درد دلــــهـای بـیشــتر مقـــــــــالات زیر را مـطــــــالعه نمائید. بــــه تـــــو چـــــه!
گرگ وحشی است یا انسان؟
به راستي علم جديد در مورد گرگ چه ميانديشد؟ گرگ چگونه موجودي است؟ خونخواريبيتفاوت و مضر به حال محيط طبيعي؟ حقيقت آن است كه، گرگ، همان گونه كه از اولين ومهمترين اتهام خود(دريدن حضرت يوسف(ع)) تبرئه شد، از كليه اتهامات ديگر مانند دشمنحيوانات و انسان و يا مخرب محيطزيست طبيعي و... نيز با پيشرفت علوم و انجامتحقيقات مفصل كاملاً مبري شده و اهميت خود را به عنوان متعادلكننده محيطزيستطبيعي به اثبات رسانيده است. «گرگ دهنآلوده و يوسف ندريده»... در نقاطي كه دست جهل و ناداني انسان موجب انقراض و يا كاهش شديد جمعيت اين جانورشده، چنان تعادل اكولوژيك منطقه مختل شد كه ارزش گرگ به عنوان يك مبصر مقتدر دركلاس درس شلوغ و درهم برهم در تأمين نظم بلافاصله مشخص شد. گرگ به عنوان يك درنده موفق در رأس هرم غذايي، در بين جانداران خشكيزي قرارگرفته است. همتاي او در درياهاي عالم كوسهها هستند با اين تفاوت كه گرگها اززندگي اجتماعي فوقالعاده پيچيده برخوردارند و كوسهها تكزي هستند و از نظر هوش،فراست، نظم گروهي و انضباط بين افراد داخل گروه خانوادگي، گرگها تقريباً در جهاندرندگان، به جز خانواده سگها، بيهمتا ميباشند. كليه افراد گروه، كه به ندرت از 10 قلاده تجاوز ميكند، از قويترين گرگ «رهبر» اطاعت ميكنند. به كرات و به هر مناسبتي افراد گروه مراتب اطاعت خود را نسبت به «رهبر» آشكار ميكنند. اين عمل با ژستهاي بخصوص مانند ماليدن چانه به خاك، قراردادن سر بين دو دست رويزمين، روي زمين غلتخوردن و بيرون دادن اصوات بخصوص صورت ميگيرد. شكار، در فصل فراواني طعمههاي بزرگ مانند گوزن، به صورت دستهجمعي صورتميگيرد. هر گرگ در هنگام شكار دستهجمعي موقعيت خود را ميداند و وظيفهاش مشخصاست. رئيس گله يك طعمه را انتخاب ميكند. طعمه معمولاً بزرگ و سنگين، پير، مريض و يا خيلي جوان و كند است. پس از انتخابطعمه، گله به حركت درميآيد. گرگها به صورت درهم و به ظاهر بدون برنامه به حركتدرميآيند. هدف پراكنده و هراسان كردن گله طعمه است. چه بسا يك گوزن از كنار آنانميگذرد و توجهي به او ندارند چون هدف مشخص است. استراتژي نهايي منزويكردن هدف است و حركتهايي كه گله انجام ميدهد همگي درراستاي همين هدف است. گاه تعقيب و گريز ساعتها به طول ميانجامد و گاه پس از چنددقيقه نتيجه حاصل ميآيد. به محض جدا شدن طعمه از گله، افراد قبيله گرگها همگي گرداگرد طعمه جمع ميشوندو با به دندان گرفتن نقاط حساس مانند بيضه، پستانها، پوست زير شكم، پوزه و لبطعمه(مثلا گوزن) او را به زير ميآورند. در جنوب كانادا، گوزنها بسيار بزرگتر از ...
گرگ (گرگِ خاکِستَری)،Wolf،Wolves
(نام علمی: Canis lupus) که گاهی بطور خلاصه گرگ نامیده میشود یکی از پستانداران گوشتخوار و گونهای از سگ سانان است. گرگها در قدیم در همه جهان پراکنده بودند ولی امروزه تنها در خاور میانه، اوراسیا و آمریکای شمالی دیده میشوند. برای مشاهده عکس با سایز بزرگ کلیک کنید در ایران هم گرگهای مختلف وجود دارد ۱ نمونه آن گرگ خاکستری ایرانی میباشد. گرگ سگسانی است بزرگ شبیه به سگ با دم افتاده. رنگ گرگ متغیر است ولی بطور کلی خاکستری و زرد یا قهوهای مخلوط با موهای سیاه میباشد. بصورت یک خانواده یا گلهای که از چند خانواده تشکیل شده دیده میشود. معمولاً در روز شکار میکند، بویژه صبح زود به گلهگوسفندان حمله میکند، و گاهی هم شبها به آغل گوسفندان حمله میکند. گرگها معمولاً زیر ریشه و تَنهِ درختان افتاده و یا حفرهایی که بوسیله جانوران دیگر ساخته شده بسر میبرند، احیاناً در سوراخ کوهها نیز آشیانه میگیرند، گرگها در جلگه و جگنلها و مناطق کوهستانی دیده میشوند. گرگ حیوانی بسیار خطرناک است. برای مشاهده عکس با سایز بزرگ کلیک کنید این گوشتخوار بسیار با هوش به صورت اجتماعی و در گروههای ۲۰ تایی زندگی میکند. در داخل هر گروه یک جامعه طبقاتی بخوبی تنظیم شده وجود دارد که توسط یک نر و ماده غالب هدایت و رهبری میشود، گروههای خانواده گرگها، قلمرو گستردهای را تا ۱۰۴۰ متر مربع (۴۰۰ مایل مربع)اشغال میکنند. اعضاء یک گروه (گله) برای ردگیری، محاصره و کشتن طعمههای بزرگ مثل گوزن کانادایی با همدیگر همکاری میکنند.از زیر گروههای آن میتوان به گرگ مکزیکی اشاره کرد. گرگهای خاکستری پس از انسان بطور طبیعی گستردهترین پستانداران بر روی زمین هستند. البته امروزه به علت پیشروی انسانها، گرگها بسیاری از مناطق زندگی قبلی خود را از دست دادهاند. برای مشاهده عکس با سایز بزرگ کلیک کنید گرگهای خاکستری بطور متوسط ۸ تا ۱۲ سال عمر میکنند. در حالت حفاظتشده آنها قابلیت زندگی تا ۲۰ سال را نیز دارند. طول بدن اکثر گرگهای خاکستری بین ۱۰۰ تا ۱۶۰ سانتیمتر، طول دمشان ۳۰ تا ۵۰ سانتیمتر، قد ۵۰ تا ۱۰۰ سانتیمتر و وزنی بین ۱۵ تا ۸۰ کیلوگرم دارند. گونهٔ مذکر معمولاً ۲۰ درصد بزرگتر از گونه مونث است. رنگ گرگهای خاکستری بطور اصلی خاکستری یا قهوهای است اما میتواند طیف رنگی سفید تا سیاه را نیز شامل شود. نواحی شکم و گلوی گرگها معمولاً رنگ روشنتری نسبت به مابقی نواحی بدن دارد. برای مشاهده عکس با سایز بزرگ کلیک کنید گرگهای خاکستری در دستههای ۸ تا ۳۵ تایی زندگی میکنند و یک آلفا (گرگ مونث) رهبری گروه را بر عهده دارد. گرگها ...
Werewolf یا انسانهای گرگ نما
با سلام خدمت دوستان عزیزحتی آنکه با اخلاص در دل شبها میخواند دعاهنگامی که در بدر کامل است ماه میتواند به جانوری مبدل شودبه انسان گرگنماشعری که در بالا میبینید از یک ترانه قدیمی انگلیسی ترجمه شده است و در آن به چگونگی گرگ شدن انسان اشاره دارد. توی حیوانات گرگ جالبه ، از درنده بودنش ، از زندگی و سلوک اجتماعیش ، از ظاهر ترسناکش ، جالب ترین مطلب در مورد گرگ ها اینه که مثل آدم ها به صورت اجتماعی زندگی میکنن و وقتی که گرگ های جوان شکار میکنند ، ابتدا توله ها و گرگ های ماده و گرگ های مسن و سالخورده از اون تغذیه میکنن و در آخر خود شکارچی ها . گرگ تنها حیوانیه که نمیشه رامش کرد و تربیت نمیشه شاید به همین خاطر باشه که میگن : توبه ی گرگ مرگه ! . در کلیله و دمنه از گرگ به عنوان نماد دانایی و قضاوت یاد شده و در اکثر روایات و داستان ها نقش قاضی رو بر عهده داره.خوب بعد از پرداختن به( vampire) ها و دراکولا حالا بد نیست یه سری هم به انسانهای گرگ نما ( Werewolf) بزنیم، انسانهایی که شبهای مهتابی تحت تاثیر نور مهتاب در زمان کامل شدن قرص ماه تغییر شکل میدن و تبدیل به موجودی نیمه انسان و نیمه گرگ میشن، طبق افسانه ها این انسانها که اغلب توسط گرک نمای دیگری زخمی و یا گزیده شدند تا زمان مرگشان اسیر این نفرین یا طلسم هستند.خاستگاه افسانه گرگ انسان نما به سال 1591 ميلادي در روستاهاي اطراف شهرهاي آلماني كلانگن و بدبرگ برميگردد. در اين زمان اروپا زير سايه تاريك جهالت قرار داشت. شهر ها عقب افتاده بودند و مردم در نزديكي جنگل ها زندگي ميكردند . بنابراين ترس از گرگ همچون يك كابوس همواره با آنان بود. حمله اين حيوانات به انسان مكرر ديده ميشد. طوري كه مردم ميترسيدند از نقطه ايي به نقطه ايي مسافرت كنند. آنها هر روز صبح جسد انسان نيم خورده شده را در زمين هاي زراعي پيدا ميكردند و سعي ميكردند اين جانوران خون آشام را پيدا كنند و از بين ببرند.اما يك روز حقيقتي بر ساكنان كلانگن و بدبرگ آشكار شد كه همه چيز را دگرگون كرد : بر اساس سندي قديمي آن روز چند نفر گرفتار يك گرگ وحشي شدند و سگهاي شكاري خود را به جنگ او روانه ساختند و خود نيز با نيزه هاي تيز به او حمله كردند. اما اين گرگ به طرز شگفت آوري نه فرار كرد نه به دفاع پرداخت فقط ايستاد و پس از دقايقي تبديل به يك مرد ميان سال شد. آنها اين مرد را شناختند . او پيتر استابل از اهالي دهكده خودشان بود.استابل نخستين انساني بود كه نوع بشر با آن روبرو شد . او زير شكنجه به قتل 16 نفر از جمله دو زن باردار و 13 كودك اعتراف كرد. مراحل سقوط او به مرتبه گرگ نمايي غريب تر بود : در 12 سالگي به جادو گري علاقه داشت و به تمرين در اين زمينه ...
گرگ در فرهنگ و باور تركمنها
گرگ در فرهنگ و باور تركمنها گرگ در فرهنگ و باور تركمنها شهروز آقاتاباي، فرهمندآق اتاباي فرهنگ تركمنها از سپيدهدم تاريخ كهن خود را با دامداري و كوچ نشيني روزگار ميگذرانيدند و فرهنگ آنان با اين شيوهي معشيت امتزاج و تناسب يافته بود. اين شيوهي زندگي مستلزم آن بود كه از دام به عنوان پايهي اقتصاد و مهمترين مايلك دامدار، در برابر آفات گوناگون حمايت و حفاظت به عمل آيد. مقابله با حيوانات وحشي گوشتخواري كه در اين ميدان داعيهي شراكت با انسان را داشتند، از ضرورتهاي حياتي اين جامعه دامپرور بود. در اين ميدان «گرگ» به عنوان جانوري باهوش و نيرومند، هم از لحاظ جسارت طبع و هم از حيث و فور تعداد خطرناكترين دشمن احشام به شمار ميرفت؛ و اين اگر نه ابتداي دشمن گرگ و گوسفند، كه سرآغاز حكايت خصومت انسان با اين حيوان بود. وجود و ردپاي گرگ را در تمامي جوانب فرهنگ غني تركمن، بوضوح ميتوان مشاهده كرد. و اين نشانگر آن است كه تركمنها در طول تاريخ، با اين جانور هميشه حاضر درگير و داري دائمي بودند و هر چند دشمني سختي با او داشتند، از ستايش تواناييهايش نيز نتوانستهاند خودداري كنند. در جاي جاي عقايد و باورها، آداب و رسوم، بازيهاي كودكانه (به عنوان مثال احتراز از آوردن نام گرگ، رسم «قورت چكمه» و بازيهايي چون «قورت توتموش» و «آراكسدير»و… و ديگر زواياي فرهنگ عامه تركمن، نمود تقابل انسان با گرگ را ميتوان لمس كرد. اگر بخواهيم گرگ را بهتر بشناسيم، حيواني است از خانوادهي سگسانان، شبيه سگ اما بزرگتر از آن كه به صورت وحشي در محدودهي جغرافيايي بسيار گستردهاي زندگي ميكند. هوش و حواسي قوي دارد؛ اما در مواقع عادي به تنهايي به شكار نميرود. زيرا در عين درنده خويي طبعي جبون و ترسو دارد و از اين رو با مشاهدهي اولين اقدام انسان، صحنه را خالي ميكند. اما در عوض به هنگام شدت گرسنگي، بسيار درنده خو و بيباك است و از حمله به انسان نيز ابايي ندارد. گرگها غالباً بصورت گروهي به گوسفندان حمله ميبرد و بيش از آنچه ميخورند، ميدرند. گرگ در تاريخ و افسانه در افسانههاي باستاني اقوام ترك و مغول «گؤك بؤري» (Gök böri) يا گرگ آسماني به عنوان نياي نخستين آنها ياد شده است. ج.ج. ساندرز نويسنده كتاب «تاريخ فتوحات مغول» دربارهي گوگ تركها كه اولين حكومت ترك تبار شناخته شده را در قرن 6 م پديد آوردهاند، چنين مينويسد: «توتم قبيلهي اين تركان گرگ بود. مانند رمولوس و رموس(1) پدر نژادشان را آن حيوان شير داده بود. يك سر گرگ را هم كه از طلا ريخته بودند، بر سر چوب پرچمهاي خود نصب ميكردند.(2) در ...