رستوران باغ بهشت دربند
مجله طنز هفته 9-91
جوجه جوجه طلایی قابل توجه آقایون فارغ التحصیل یا خانومای مشروطی البته بستگی به دخترش داره. اگه با آغوشی باز بیاد که خب معلومه چیکارس، ولی مث آدم حسابی و با شخصیت بیاد تو کمتر از این اتفاقا میفته. تازه تو دانشگاه هم با همين آغوش باز نمره ميگيرن!!و در آخر تف تو روی همچین کارفرماها و مدیرانی ولی اون "بی ام و" داره حنابندون از اینجا شروع شد بعد از افطاری.. خاطره ای از سوتی دادن ها از ی دوست منتظره تاکسی بودم که برم چهارشیر(اهوازیای گُل میدونن کجاست) چون یه نفر جلو بود نشستم عقب، جلو ایه یه خرده پایینتر پیاده شد، من هنوز عقب بودم، بعد سه تا زن به راننده گفتن مستقیم؟ اون هم ایستاد، بعد رو کرد به من گفت اگه ممکنه بیا جلو بشین که اونا راحت باشن، پیاده که شدم رفتم پیش در جلو سرمو از پنجره کردم تو ماشین بهش گفتم آقا چهارشیر میری؟ حالا من به مغزم خون نرسید سوتی دادم، نمیدونم چرا خوده راننده هم تو جواب گفت: آره مسیرم میخوره، بیا بالا! تا رسیدم چهارشیر هفت بار رنگ عوض کردم جالب میشد یارو میگفت نه مسیرم نمیخوره :)) دوم راهنمایی وقتی معلم زبان می اومد سر کلاس همه دانش آموزآ : Hello teacher how are u ? im fine,Thank you . and you ? قیافه معلم : کلاً خودمون جواب خودمون رو میدادیم ، معلم هم دچار خلاء مغزی میشدو ما هم سرشار از ذوق که عالم زبان شدیم جان من زیرنویس رو ببین فیلم ترسناک برات کمدی میشهpiranah 2012 اسم فیلمش اینه آدما سه دستهان:1. اونایی که میپرسن حقوقات چهقدره؟2. اونایی که میپرسن چرا ازدواج نکردی؟3. آدما اونایی که فک می کنن با سیاستن: "از حقوقت راضی هستی؟"تو که حقوقت چقدره چرا ازدواج نمی کنی؟درست کی تموم میشه؟بچه نمیاری؟!!!اونايى كه تا ميبيننت ميگن چاق يا لاغر شدىیه دسته م هستن هی میگن نتایج کنکورو کی اعلام میکنن ؟! رستوران باغ بهشتدربند تهران از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر یادگاری که در این گنبد دوار بماند اینا از اون موقع که گفتن با هم تا آخرش هستیم....رو حرفشون هستن...حسودیم شد.... بندر انزلی وای چه فازی میده الان اونجا بود آدم ورزشكار غولپيكر المپيك! و ورزشکارای بانمک! مدرنترین کارت عروسی همه شئونات رعایت شده! شادروان نادیا دلدار گلچین در آخرین روزهای عمرش اشکهای این مرد ستودنيست پیرمرد آذری زبان به سمت علی دایی رفت تا دستش رو ببوسد ولی علی دایی مانع این کار شد و پیرمرد و در آغوش گرفت .پیرمرد خطاب به علی دایی ای کاش دام هایم الان زنده بودن تا زیرپات قربانی می کردم، تو را دیدم حادثه تلخ زلزله از یادم رفتعلی دایی در بین هنرمندان و ورزشکاران اولین نفری بود که بعداز وقوع زلزله خودش رو به ...
یه پست خوشمزه
رفتن به یک رستوران خوب در موقعیت های خاص دغدغه ایست که اکثر ما داریم. در این پست تصمیم گرفتم تعدادی از رستورانهایی رو که به همراه همسر مهربون رفتیم و از کیفیت غذا و خدماتشون راضی بودیم نام ببرم و امیدوارم مورد استفاده دوستان واقع شود. رستوران شاطر عباس- رستوران یاس خ ولیعصر- رستوران اردک آبی پاساژ تندیس تجریش (حتما بوفه کاملش رو تجربه کنید.)- رستوران مروارید مرزداران- بوفه نایب خ وزرا (فضای دنج و صمیمی)- دیپلمات اریکه ایرانیان که تبدیل به پدیده شاندیز شد.(با ورژن جدیدش حال نکردیم.) - آق بانو خ خارک(فضای کاملا سنتی)- رستوران حاتم خ ولیعصر- رستوران لوکس طلایی - رستوران شیوا خ شریعتی(جوجه کبابش عالیه)- تم تم تجریش(مناسب قرارهای عاشقانه دو نفره)- کوهپایه دربند- رستوران جوجک خ آیت ا... کاشانی- نایب سعادت آباد و ولیعصر- رستوران هندی مهاراجه(حتما در انتخاب غذا از گارسون کمک بگیرید که با ذائقه تون سازگار باشد.)- خانه کوچک خ فاطمی (استیکش عالیه)- رستوران آبشار فرحزاد(غذاهای سنتیش عالیه به همراه نان محلی)- شاندیز جردن (شیشلیکش خوبه)- باغ بهشت بلوار ارتش(شامل مجموعه ای از رستورانها) - رستوران نارنجستان سعادت آباد (مناسب میهمانی های کاری و خاص)و... از بین موارد فوق اردک آبی به نسبت قیمت، کامل ترین بوفه را دارد. طعم غذاهای سنتی آبشار فرحزاد هم فوق العاده است. و صد البته بالاتریت امتیاز سرویس دهی و پذیرایی رو اختصاص می دهم به رستوران نارنجستان. در مورد پیتزا و فست فود هم اول از همه رستورانهای زنجیره ای پدر خوب که اصلا از روغن در طبخشون استفاده نمی کنند و همه چیز تنوریه. بعد هم قبیله ولیعصر و دو به دو جنت آباد برج طوبی. شام مراسم نامزدی من و همسر مهربون هم در رستوران حاتم بود که تا سال 85 هر سال برای تجدید خاطره در همون روز به اونجا می رفتیم. اون سال قرار گذاشتیم دیگه نریم اونجا تا سال 95. هر جای دنیا که هستیم با هر شرایطی اون شب رو در این رستوران شام بخوریم و ببینیم در این 10 سال چقدر به اهدافمون دست پیدا کردیم. نکته با مزه دیگه اینکه من و همسر جان بیش از یک سال می شه که به هر رستورانی که سر می زنیم می گیم این آخرین باره که قبل از ویزا به این رستوران می رویم. نشون به اون نشون که هیچ خبری از ویزا نیست دیشب در رستوران آبشار قرار گذاشتیم که دیگه از این حرفها نزنیم و از این فکرا نکنیم. مثل بچه آدم بچسبیم به کارو زندگیمون. تا ببینیم چی پیش می یاد. شاد باشین و نوش جان.
باغ موزه هنر ایرانی
باغ موزه هنر ایرانی در منطقه الهیه واقع شده و از لحاظ معماری مربوط به دوره پهلوی اول است. در دوران پهلوی ماکت هایی به سفارش ایران به مناسبت جشن های ۲۵۰۰ ساله به کشور ایتالیا سفارش داده شد که مورد استفاده قرار نگرفت. در این باغ موزه ماکت هایی از آثار تاریخی ایران مانند:هشت بهشت/چهل ستون/گنبد قابوس/شمس العماره/سی و سه پل/کاروانسرای مهیار/باغ فین/نقش رستم/برج آزادی/برج میلاد/مقبره دانیال نبی/کلیسا وگنبد سلطانیه می باشد. قسمت های فعلی این باغ موزه عبارت است از:نگارخانه/بخش فیلم/کارگاه های هنری/فروشگاه محصولات فرهنگی و ارایه آثار حجمی مجسمه سازان ایران. آدرس: میدان تجریش، خیابان شهید دربندی (مقصودبیگ)، خیابان دکتر حسابی، شمارهی 30 پ.ن:این باغ موزه همه روزه به جز ایام شهادت از ساعت ۹ تا ۲۱ باز است و مبلغ ورودی آن ۵۰۰ تومان میباشد.
تهران گردي - (دربند)
دربندبند بخچالدوراهي اوسونارتفاع 2125مترو راه حلي ساده براي تهران گردي، براي اونهايي كه خودروي شخصي ندارند. اين اولين قدم. در قدم دوم براي كرجي ها، يك اراده است كه صبح زود جمعه از خواب ناز بلند شند و كوله پشتي رو بردارند و راهي تهران بشند. حالا ما خواب مونديم و قولم داده بوديم كه صبح سحر تهرانيم، بماند. دليلش هم مهماني شب قبل بود و دير به منزل برگشتن.اما قدم دوم رو ما حل كرديم و حدودا ساعت 10:30 صبح من و همسرم با اراده راه افتاديم.البته قبل از اين با يكي از دوست هاي خوبم كه كوههاي تهران رو مثل كف دستش بلد بود هماهنگ كرده بودم. از همه وسايل نقليه عمومي هم استفاده كرديم. يك مسير تاكسي، يك مسير اتوبوس، يك مسير هم مترو و يك مسير هم ون. با تاكسي و اتوبوس به مترو رسيديم و با مترو گلشهر به صادقيه تهران، با مترو درون شهري سوار خط يك تجريش شديم و ايستگاه آخر پياده شديم.ون هاي سبز رنگ تا پاي كوه شما رو مي برن كه بعدا فهميديم كرايه اونها 700 تومانه كه از ما نفري 1000 گرفتن.شما در جريان باشيد.انواع بليط هاي متروعكس برج ميلاد در شب عكس از بنري در ايستگاه تجريش گرفته شده استاين عكس رو خانمم انداخت:)اول دربند دَربَند،از دهکدههای قدیمی شمیران و در شمال باغ سعدآباد است. محله دربند از مناطق خنک و گردشگری تهران است.پاي كوه در ميدان سربند و تنديس كوهنورد جالبه بدونيد اين تنديس گروهبان امير شاه قدمي است عضو مربيگري كوهنوردي،چتربازي و مربي ممتاز اسكي است در مسير به خطاطي برخورديم كه در آرامش كوه، قلمش را بر روي كاغذ مي رقصاند و ابياتي را مشاقي مي كرد، البته به نقاشي هم برخورديم كه در پانزده دقيقه پرتره شما را مي كشيدآبشارهاي در مسيرآقا فرشاد احدي با يكي از كوهنوردهاي استقامتي البرزي خانم مژگان كيان نژاد زودتر حدودا بالاي كوه رسيده بودند. ما هم كه راه بلد نبوديم بعد از روستاي پس قلعه، از پله ها شروع كرديم كه اطرافش پر از كافه و رستوران سنتي بود.***مسير زيباي كوهرستوران هاي سنتي كه به علت ماه مبارك رمضان بسته بودندپنجره هايي به سوي كوهو مسيري كه ما همچنان مي رفتيمدر ميانه راه به پل چوبي رسيديم كه به جاي اينكه بريم سمت چپ و مسير اصلي كوه رو طي كنيم، به اشتباه سمت راست رفتيم و سر از بند يخچال در آورديم.البته بد هم نشد و دره رو پايين رفتيم و در ...
سفر به همدان 13 – مراکز ديدني همدان ( آبشار و کتيبه گنجنامه - عباس آباد )
عباس آباد نام تپه اي است مشرف به شهر همدان که کارکردي همانند درکه و دربند را براي تهران دارد. تعداد زيادي رستوران – باغ در آن قرار گرفته که شهروندان همداني شامگاه در کنار اين خيابان زيراندازي پهن کرده و از هواي خنک آن استفاده مي کنند . انتهاي مسير جاده ، به آبشار و کتيبه گنجنامه منتهي مي شود . در بخشي ديگر از اين ارتفاعات ، مجتمع توريستي تفريحي عباس آباد مشتمل بر رستوران داخل درياچه ، سالن سينما ، مسير پياده روي و ... قرار گرفته است . فهرست مطالب : سفر به همدان 1
بهشت
درجات و نعمت هاى بهشت بهشت چند در و طبقه دارد؟ طبق روايات اسلامى، بهشت هشت در دارد.[1] درباره طبقات بهشت اگر چه در قرآن و احاديث اسلامى تصريحى نشده است، ولى از همين منابع به دست مى آيد كه بهشت مراتب مختلفى دارد; مانند: آيه 95 و 96 سوره نساء: (... فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَـهِدِينَ بِأَمْوَ لِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ عَلَى الْقَـعِدِينَ دَرَجَةً وَكُلاًّ وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَـهِدِينَ عَلَى الْقَـعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا * دَرَجَـت مِّنْهُ وَمَغْفِرَةً وَرَحْمَةً وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا); خدا مجاهدان به مال و جان را بر خانه نشينان برترى داده و همه [اهل ايمان] را وعده نيكو فرموده و خداوند مجاهدان را بر خانه نشينان به پاداشى بزرگ مزيت و برترى بخشيده است، درجات[ مهمّى] از ناحيه خداوند، و آمرزش و رحمت [نصيب آنان مى گردد]; و[ اگر لغزشهايى داشته اند] خداوند آمرزنده و مهربان است. (فَأُوْلَئِكَ لَهُمْ جَزَآءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُواْ وَ هُمْ فِى الْغُرُفَـتِ ءَامِنُونَ)[2]; پس براى آنان پاداش مضاعف در برابر كارهايى است كه انجام داده اند آنان در غرفه هاى [بهشتى] در نهايت امنيت خواهند بود. روايت نيز مانند: آن چه امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود: «... فَاِنَّ دَرَجاتِ الْجَنَّةِ عَلى قَدْرِ آياتِ الْقُرآنِ فَيُقالُ لِقارِى الْقُرآنِ اِقْرَأَ وَارْقَ; به درستى كه درجات بهشت به اندازه آيات قرآن است; پس به قارى قرآن گفته مى شود: بخوان و بالا برو.»[3]نعمت هاى بهشتى را كه خداوند در قرآن از آنها ياد كرده است بيان كنيد؟ خداوند متعال از نعمت هاى مادى و جسمانى بهشت با عناوين زير ياد كرده است: 1. باغ هاى بهشتى: «نساء، 13 / بقره، 221 / رحمن، 46 و ...»; 2. سايه هاى لذت بخش: «واقعه، 27 ـ 31 / رعد، 35 / نساء، 57 و ...»; 3. مساكن و قصرهاى بهشتى: «توبه، 72 / فرقان، 75 / سباء، 37 / نحل، 80 و ...»; 4. فرش ها و تخت ها: «رحمن، 54 / غاشيه، 16 / واقعه، 15 ـ 16 و ...»; 5. غذاها و ظرف هاى بهشتى: «رحمن، 52 / مرسلات، 42 / رحمن، 68 و ...»; 6. شراب هاى طهور: «محمّد، 15 / دهر، 5 ـ 6 و 17 ـ 18 و 21»; 7. برترين شراب بهشتى: «انسان، 31 / صافات، 47 / واقعه، 19 و ...»; 8. ظروف و جام ها: «زخرف، 71 / واقعه، 18 / دهر، 15 و ...»; 9. لباس ها و زينت ها: «كهف، 31 / حج، 23 / فاطر، 33 و ...»; 10. همسران بهشتى: «بقره، 25 / دخان، 54 / واقعه، 22 و ...»; 11. خادمان و ساقيان: «طور، 24 / واقعه، 17 ـ 18 / انسان، 19 و ...»; 12. پذيرايى كنندگان: «طور، 19 / مرسلات، 43 / حاقّه، 24 و ...»; 13. پيش پذيرايى بهشتيان: «آل عمران، 198 / كهف، 108 / سجده، 19 و ...»; 14. نعمت هايى كه به تصور نمى گنجد: «زخرف، 71 / فصلت، 31 / انبياء، 102 و ....» در اين گروه ...
تعطیلات خود را چگونه گذراندید؟
<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> سلام دوست جونام باز هم هزار بار عیدتون مبارک و امیدوارم سال جدید سال خوب و خوش همراه با سعادت و سلامت و خوشبختی براتون باشه . فکر نکنم این پست رو تا قبل از پایان تعطیلات بزارم چون اینترنت خونه کند هست و براحتی نمیشه عکسها رو آپلود کرد . میشناسین که از اونجایی که از بچگی کتابهای مصور رو خیلی دوست داشتم این عادت روم مونده . این پست رو در طول عید مینویسم . تعطیلات عید ما که خوب بود گرچه مسافرت به معنای واقعی نرفتیم اما کمی تا قسمتی تور تهرانگردی داشتیم و کمی هم دید و بازدید. در کل خوش گذشت. راستش من با این جلو کشیدن ساعت در شش ماه اول سال مشکل دارم حتی اگه خودم بهش عادت کنم در ارتباط با مامانم به مشکل برمیخورم چون مامان من همچنان برای ناهار درست کردن، برای بیرون رفتن و انجام کارهاش با ساعت قدیم کار میکنه و بابا و داداشم باید برای سرکار رفتن ساعتهای خودشون رو مجزا تنظیم کنن تا دیرشون نشه. به فرض اگه بخواهیم قراری بزاریم هی باید ساعت جدید رو با ساعت قدیم تطبیق بدیم تا کارمون جور در بیاد مثلا روز دوم عید من و آقای همسر خانواده من و خانواده آقای همسر رو ناهار دعوت کردیم دربند . مامان و بابای آقای همسر اومدن خونه ما تا از همین جا با هم بریم. خونه مامان و بابای من به ما نزدیک هست و تلفنی هماهنگ کردیم. ریننننننننننگگگگگگگگگگگگگگ من:سلام مانی جون . خوبی؟ ساعت چند میآین بریم. مامان: هر ساعت شما بگین. من: ساعت 12:30 میاین اینجا ؟ مامان: 12:30 قدیم یا 12:30 جدید؟ من: مامانی ساعت قدیم و جدید رو ول کن ساعت رو کشیدیم جلو الان ساعت 12 هست . مامان: زود نیست؟حداقل بزار ساعت 1 بشه که میشه همون 12 قدیم . اون موقع راه بیفتیم . من:...... خلاصه این ساعت قدیم و جدید تا آخر شش ماه ادامه داره پارسال ساعت رو تغییر ندادن راحت بودیما. تازه تو همون ساعت 12 قدیم که رفتیم جا واسه ماشین گذاشتن نبود مجبور شدیم از خیر دربند بگذریم و ناهار بریم سعد آباد. روز سوم رفتیم نیاوران گرچه من کاخ نیاوران رو قبلن دیدم اما یه ارادت خاصی به حوضخانه کاخ صاحبقرانیه دارم. راستش یه زمانی همیشه دلم میخواست یه جوری میشد تو تاریخ به عقب میرفتیم و زندگیهای گذشته رو از نزدیک میدیدم اما الان نظرم یکم تغییر کرده . اگه قراره مثل یه روح برم تو تاریخ و زندگی های گذشته رو ببینم و برگردم که هیچ اما اگه قراره تو دوران گذشته زندگی کنم کمتر از شاه و شاهزاده قبول ندارم . خدایی مردم عادی که فقط جون میکندند و نفس میکشیدن چیزی نبود که اسمشو بشه گذاشت زندگی همش بدبختی و مرض. دوره قاجار که خیلی ایفتیضاح بود . تازه تو عکساشون خانواده سلطنتی که ...
کوهستان شمال تهران
کوهستان شمال تهران کوهستان شمال تهران، پر رفت و آمدترین منطقه ی کوهستانی ایران است، و شاید یکی از پررفت و آمدترین مسیرهای کوه پیمایی جهان نیز باشد. این منطقه به دلیل نزدیکی به پایتخت در روزهای پایانی هفته و تعطیلات میعادگاه کوه پیمایی قشرهای مختلفی از مردم و گردشگران داخلی و خارجی است. همچنین برای کوه نوردان و سنگ نوردان حرفه ای نقطه ی آغاز فعالیت ورزشی، یا محل تمرین های بعدی است. کوهستان شمال تهران، به سبب همین رفت و آمد زیاد، بسیار تخریب شده و نیز شاهد حادثه ها و آسیب دیدگی کوه نوردان بسیار و حتی متاسفانه مرگ شماری از آنان بوده است. در ابتدای مسیرهای کوهستان شمال تهران، قهوه خانه و رستوران فراوان است، كوههاي شمال تهران (جداي از لواسانات و لشكرك) را ميتوان به صورت كلي از شرق به غرب به دارآباد، و پارک جمشيديه و مجموعه کلکچال ، دربند، ولنجك و دركه تقسيم كرد. قله دارآباد با پياده شدن از اتوبوس دارآباد با كمي پياده روي در بلوار یا خیابان ساحلی کنار رودخانه به پاي كوه ميرسيم. تابلوي بزرگي كه نقشه منطقه را نشان ميدهد جلب توجه ميكند. از كنار تابلو مسير پاكوب و زيگزاگ سنگ چین شده سمت راست را ادامه ميدهيد و بعد از ۱۵ دقيقه به كافه فرامرز ميرسيد كمي جلوتر از كافه به دوراهي ميرسيد كه اگر مسير سمت راست را انتخاب كنيد كمكم ارتفاع ميگيرد و به يالي ميرسيد ( یال شن سیاه ) كه و با گذر از کنار سیم های خاردار پادگان شما را به خط الراس منتهي به قله دارآباد متصل ميكند كه ميتوانيد از مناظر روي خط الراس منظره زیبای دره لواسان سد لتیان و قله زیبای دماوند، سركچالها و ... لذت ببريد خط الراس را ادامه ميدهيد به قله دارآباد ميرسيد ( حدودا بطور میانگین سه ونیم ساعت زمان برای صعود لازم است). بدلیل مشابهت مسیر صعود هيماليا البته در مقیاس کمتر ميتوانيد در اينجا بخشي از آن را در تيغههاي زيباي بعد از قله دارآباد كه به قله توچال منتهي ميشود ببينيد كه در بهار به اوج زيبايي خود (اما خطرناك) ميرسد. ( لازم بذکر است برای عبور از این تیغه ها نیاز به آمادگی جسمانی و تجربه کوهنوردی می باشد ) و يا اينكه وقتي به دوراهي ميرسيد مسير مستقيم را پيش بگيريد و وارد دره شويد توسط جادهاي پاكوب و زيگزاگ و علامتگذاري شده از آبشار غلاك، آبشار چال پونه، آبشار چال مگس، آبشار كبوترخوان و آبشار دماسبي و چشمههاي درازلش، آب حيات و چهون و ... باغچه خليل ديدن كنيد. یادآور میشود شرايط متغير جوي درفصل بهار و كلاً در كوهستان احتمال سيل داخل ...
گزارش سفر به کرمانشاه ، اورامانات - قسمت اول
پنج شنبه 11/8/91 ( واقعه ی عدنان!) ساعت شش و نیم از خواب بیدار شدیم و سریع وسایلو جمع کردیم و به راه افتادیم، پانزده کیلومتر بعد همدان ، تو مسیر کرمانشاه روستایی به نام رسول آباد سفلی است ، قبل از روستا رستورانی به نام "گلچین" به چشممون خورد، مناظر طبیعت روستا و اطراف رستوران و هوای خوب ما رو مجاب کرد که بریم اونجا و یه املتی بزنیم. وقتی وارد رستوران شدیم تزینات و چیدمانش عجیب ذوق زدمون کرد . دور تا دور رستوران تخت گذاشته بودند و وسط رستوران میزو صندلی چیده بودند و هر چی عکس طبیعت و تبلیغاتی در مورد ماشین آلات سنگین بود دور تا دور رستوران زده بودند و یه سری وسایل قدیمی مثل کوزه و... هم گذاشته بودند. سفارش سه تا املت دادیم و رفتیم رو یکی از تخت ها نشستیم .آفتاب اول صبح از لابه لای پنجره تو اون هوا عجیب مارو به حال و هوای خواب می برد. املت آماده شد، اونم املتی که واقعا گوجه زده بود. بعد خوردن صبحانه به سمت کنگاور حرکت کردیم و از "معبد آناهیتا" دیدن کردیم. کل زمانی که برای دیدن معبد گذاشتیم نیم ساعت بود. تقابل مسجد و معبد...!!! باید به سمت صحنه می رفتیم فاصله ی زمانی از کنگاور تا باغ شهر صحنه ، حدوداً نیم ساعت می باشد. وقتی به "صحنه" رسیدیم به سمت "آبشار دربند" رفتیم ، که زیبایی و طراوت خاصی به شهر داده بود ، بعد از برگشت از آبشار ،تو قفی تو بازار شهر داشتیم و میوه و لیوان خریدیم. کل زمانی که برای آبشار وخرید نود دقیقه بود. مسیرمونو به سمت بیستون ادامه دادیم. قبل از این که به بیستون برسیم " پل قوزیوند " رو تو مسیرمون دیدیم و بعدش توقفی تو بیستون داشتیم تا مجموعه بیستون رو ببینیم ، خیلی از این مسیر رد شده بودیم ولی تا حالا وقت برای دیدن مجموعه بیستون نذاشته بودیم. از اونجایی که در دیدن مجموعه های تاریخی تبحر خاصی داریم ،دیدن این مجموعه از جمله مجسمه هرکول،کتیبه داریوش،کتیبه مهرداد،فرهاد تراش و ...سر جمع یک ساعت و ده دقیقه طول کشید که اونم به خاطر فاصله آثار از هم بود. پل قوزیوند مجسمه هرکول نقش برجسته مهرداد دوم کتیبه داریوش!! کاروانسرای شاه عباسی فرهاد تراش.. مقصد بعدی ما دیدن تکیه معاون الملک تو کرمانشاه بود. ساعت یک و نیم ظهر بود که بیستون رو به مقصد کرمانشاه ترک کردیم. به شهر که رسیدیم از یه آقایی آدرس تکیه معاون الملک رو پرسیدیم که گفت دو سه دقیقه منتظر باشید دخترم بیاد تا اونجا راهنمایی تون می کنم . خلاصه آقای محترم با ماشینش جلوتر گاز میداد و مارو به سمت مقصد می برد خوب شد که این آقا بود وگرنه با اون پیچ و خمایی که رفتیم اگه تنها بودیم به این زودیا پیدا نمی کردیمش.تکیه معاون الملک مربوط ...