راویز آشپزخانه

  • مرتضی صفاریان - تعزیه خوان

    مرتضی صفاریان -  تعزیه خوان

    حاج مرتضی صفاریان، ‌معین‌البکای تعزیه متولد ۱۳۱۲است. وی تعزیه‌خوانی را از شش سالگی شروع کرده و تا حدود سنین ۲۰ ـ ۲۱ سالگی موافق‌خوانی می‌کرده است.صفاریان می‌گوید:«پس از موافق‌خوانی، مخالف‌خوانی را هم شروع کردم ولی هرگز موافق‌خوانی را کنار نگذاشتم؛ ضمن آنکه در کنار اینها نواختن ترومپت را هم شروع کردم و الان ۷۱ سال است که تعزیه می‌خوانم.»وی خود را در تعزیه‌خوانی شاگرد پدر و برادرش می‌داند و می‌‌گوید:«وقتی پدرم مکتب‌خانه باز کرد، من ۱۲ یا ۱۳ سال داشتم که از آن به بعد محضر اساتیدی مثل حاج سید محمد بکایی را درک کردم که ایشان از تعزیه‌خوان‌های به نام تکیه دولت بودند و به عبارتی نعش‌ساز تکیه دولت.»او توضیح می‌دهد که در قدیم به طراح صحنه تعزیه، نعش‌ساز می‌گفتند و اضافه می‌کند که تکنیک‌های تعزیه را نزد بزرگانی مثل مرحوم استاد سید حسن خوش‌ضمیر، فرزند حاج‌سید محمد بکایی و مرحوم استاد هاشم فیاض و مرحوم استاد حسین نورانی آموزش دیده و سبک و سیاق خواندن آن‌ها را می‌آموخته است.خانواده صفاریان همه تعزیه‌خوان بودند. پدر، برادر و برادرزاده‌هایش همه تعزیه می‌خواندند. او در این باره می‌گوید:«من از کودکی در خانواده‌ای بزرگ شدم که همه عاشق امام حسین(ع) و شبیه‌خوانی بودند. یادم هست برادرم برای تشویق من زره و شمشیری کوچک تهیه کرده بود تا من به عشق این زره و شمشیر تعزیه بخوانم. بچه که بودم چاقوی آشپزخانه را برمی‌داشتم و به تقلید از مخالف‌خوان‌ها به هوا می‌انداختم و تعزیه می‌خواندم. الان نوه‌های من هم این کار را می‌کنند. در منزل لباس می‌پوشند،‌ در قابلمه و چاقوی آشپزخانه را دستشان می‌گیرند و برای خودشان تعزیه می‌خوانند.»وی درباره تعزیه‌خوانی خود در دوره ممنوعیت تعزیه می‌گوید:«در دوره جوانی ما، ‌تعزیه‌خوان‌ها را کتک می‌زدند و بازداشت می‌کردند. به همین دلیل از سال ۱۳۳۷ کمی از تعزیه دور شدم ولی هرگز آن را کنار نگذاشتم و در روزهای تعطیل هم تعزیه می‌خواندم.»صفاریان که در حسینیه قودجان نیز تعزیه‌خوانی کرده است، در ساختمان قدیمی حسینیه پنج بار به آنجا رفته؛ یک سال با مرحوم هاشم فیاض،‌ یک سال با حسین سلطانی، دوسال با مرتضی سلیمانی و یک سال هم با مرشد ترابی؛ و بعد هم که حسینیه جدید ساخته شد، هر سال تا به امروز در این حسینیه تعزیه خوانده‌ است.وی درباره بقای تعزیه معتقد است:« اگر ارشاد به این هنر بها ندهد، شاید تا سه یا چهار سال دیگر اصلاً برنامه تعزیه‌ای وجود نداشته باشد. همسن و سال‌های من که در قید حیات‌اند، شاید سه یا چهار تعزیه‌خوان دیگر نباشند و معلوم نیست ما چند سال و چند روز دیگر ...



  • مرتضی صفاریان - تعزیه خوان

    مرتضی صفاریان -  تعزیه خوان

    حاج مرتضی صفاریان، ‌معین‌البکای تعزیه متولد ۱۳۱۲است. وی تعزیه‌خوانی را از شش سالگی شروع کرده و تا حدود سنین ۲۰ ـ ۲۱ سالگی موافق‌خوانی می‌کرده است.صفاریان می‌گوید:«پس از موافق‌خوانی، مخالف‌خوانی را هم شروع کردم ولی هرگز موافق‌خوانی را کنار نگذاشتم؛ ضمن آنکه در کنار اینها نواختن ترومپت را هم شروع کردم و الان ۷۱ سال است که تعزیه می‌خوانم.»وی خود را در تعزیه‌خوانی شاگرد پدر و برادرش می‌داند و می‌‌گوید:«وقتی پدرم مکتب‌خانه باز کرد، من ۱۲ یا ۱۳ سال داشتم که از آن به بعد محضر اساتیدی مثل حاج سید محمد بکایی را درک کردم که ایشان از تعزیه‌خوان‌های به نام تکیه دولت بودند و به عبارتی نعش‌ساز تکیه دولت.»او توضیح می‌دهد که در قدیم به طراح صحنه تعزیه، نعش‌ساز می‌گفتند و اضافه می‌کند که تکنیک‌های تعزیه را نزد بزرگانی مثل مرحوم استاد سید حسن خوش‌ضمیر، فرزند حاج‌سید محمد بکایی و مرحوم استاد هاشم فیاض و مرحوم استاد حسین نورانی آموزش دیده و سبک و سیاق خواندن آن‌ها را می‌آموخته است.خانواده صفاریان همه تعزیه‌خوان بودند. پدر، برادر و برادرزاده‌هایش همه تعزیه می‌خواندند. او در این باره می‌گوید:«من از کودکی در خانواده‌ای بزرگ شدم که همه عاشق امام حسین(ع) و شبیه‌خوانی بودند. یادم هست برادرم برای تشویق من زره و شمشیری کوچک تهیه کرده بود تا من به عشق این زره و شمشیر تعزیه بخوانم. بچه که بودم چاقوی آشپزخانه را برمی‌داشتم و به تقلید از مخالف‌خوان‌ها به هوا می‌انداختم و تعزیه می‌خواندم. الان نوه‌های من هم این کار را می‌کنند. در منزل لباس می‌پوشند،‌ در قابلمه و چاقوی آشپزخانه را دستشان می‌گیرند و برای خودشان تعزیه می‌خوانند.»وی درباره تعزیه‌خوانی خود در دوره ممنوعیت تعزیه می‌گوید:«در دوره جوانی ما، ‌تعزیه‌خوان‌ها را کتک می‌زدند و بازداشت می‌کردند. به همین دلیل از سال ۱۳۳۷ کمی از تعزیه دور شدم ولی هرگز آن را کنار نگذاشتم و در روزهای تعطیل هم تعزیه می‌خواندم.»صفاریان که در حسینیه قودجان نیز تعزیه‌خوانی کرده است، در ساختمان قدیمی حسینیه پنج بار به آنجا رفته؛ یک سال با مرحوم هاشم فیاض،‌ یک سال با حسین سلطانی، دوسال با مرتضی سلیمانی و یک سال هم با مرشد ترابی؛ و بعد هم که حسینیه جدید ساخته شد، هر سال تا به امروز در این حسینیه تعزیه خوانده‌ است.وی درباره بقای تعزیه معتقد است:« اگر ارشاد به این هنر بها ندهد، شاید تا سه یا چهار سال دیگر اصلاً برنامه تعزیه‌ای وجود نداشته باشد. همسن و سال‌های من که در قید حیات‌اند، شاید سه یا چهار تعزیه‌خوان دیگر نباشند و معلوم نیست ما چند سال و چند روز دیگر ...

  • دانستنیهای در مورد گچ

      زمان گرفتن ملات گچ گچ ساختمانی باید زود شروع به گرفتن و سخت شدن نموده و سخت شدن آن نیز باید خیلی زود پایان یابد گچ ساختمانی مرغوب آن است که زمان گرفتن آن زودتر از 8 دقیقه شروع نشود و حداکثر از 25 دقیقه دیرتر شروع به گرفتن ننماید و پایان سخت شدن آن نباید زودتر از 20 دقیقه و دیرتر از یک ساعت باشد. اندازه گیری زمان شروع و پایان گرفتن گچ اگر در یک ظرف مقداری آب بریزیم و روی آن به مقداری لازم گچ اضافه کنیم (به همان مقدار که برای ساختن که برای ساختن ملات های کلی ساختمان گچ داخل آب می ریزیم) شروع زمان سخت شدن ملات از لحظه ای است که اگر داخل مخلوط را به وسیله میخی خط بیاندازیم بلافاصله جای خط پر نشود و پایان زمان سخت شدن آن زمانی است که اگر روی ملات سخت شده با انگشت ضربه بزنیم روی ملات در محلی که ضربه زده ایم آب ظاهر نشود (مقدار این ضربه باید در حدود 0.5 کیلو کرم بر سانتی متر مربع باشد). شروع زمان گرفتن گچ از لحظه ای است که گچ را داخل آب می پاشیم و مدت سخت شدن آن از لحظه ای است که جای شیار روی ملات باقی بماند تا زمانی که در اثر ضربه زیر انگشت آب جمع نشود. باید توجه داشت که گچ سخت شده شکل پذیری خود را از دست می دهد  و دیگر قابل مصرف نیست نباید سخت شدن گچ را با خشک شدن آن اشتباه کرد خشک شدن گچ با توجه به گرمی و سردی هوا ممکن است از چند ساعت تا چند روز بطول بیانجامد . خشک شدن گچ وقتی پایان می یابد که رنگ آن کاملا سفید شود. مواد افزودنی در گچ گاهی با افزودن بعضی مواد گچ را تندگیرتر یاکندگیرتر می کنند به شرح زیر: اگر 0.5 درصد وزن گچ به آن نمک طعام NaCl اضافه کنیم انرا تند گیر کرده و زمان گیرش انرا به 5 دقیقه می رسانیم. اگر از یک در صد تا 4 در صد وزن گچ به ان نمک طعام اضافه کنیم  زمان گیرش آن به 3.5 دقیقه می رسد حال اگر در صد نمک طعام را هر قدر اضافه کنیم زمان گیرش به تعویق می افتد و گچ کند گیرتر می شود به طوریکه با افزودن 10 در صد نمک طعام شروع زمان گرفتن گچ به 12.5 دقیقه می رسد. نمودار زیر بیانگر اثر نمک طعام  است: زاج سفید گچ را کند گیرتر می نماید. سریش نیز گچ را کندگیرتر می کند بطوریکه اگر به ملات گچ از یک در صد تا 6 درصد وزن ان سریش اضافه کنیم آغاز گرفتن گچ از 12.5 دقیقه تا 38 دقیقه به تاخیر می افتد. لازم به یادآوری است که سریش نوعی چسب گیاهی می باشد که در صنعت صحافی به طور وفور مورد استفاده قرار می گیرد. در حدود سالهای 1320 تا 1330 که اطاقها را کمتر نقاشی می نمود ند مقداری سریش به آب ملات گچی که جهت سفید کاری اتاقها مورد مصرف قرار می گرفت اضافه می کردندتا هنگام تکیه دادن به دیوار اتاقها لباس تکیه دهنده را کثیف نکند. با افزودن 0.5 در صد تا 1 در صد وزن گچ براکس ...

  • گلها و میوه ها

    گول لر : گلها قیزیل گول : گل محمدی گول ساباحی : گل لاله عباسی قارقا بوغازی : گل میمونی یارپیز گولو : گل پونه بابانه ک گولو : گل بابونه دولاشقان : نیلوفر وحشی آشارداشار :  پیچک گلدانی خانیم ساللاندی : تاج خروس قوش اوزومو : تاجریزی ایت بورنو : نوعی گل رز که گلهایش فقط چهار یا پنج گلبرگ دارد . ( نسترن ) قاینانا دیلی : نوعی کاکتوس راویز : گل یاس زانباخ : گل زنبق گونه یاخان : آفتابگردان گؤزل یارپاق : حسن یوسف ختمی گولو : گل ختمی به نؤو شا : بنفشه گولو گؤی زابان : گل گاوزبان عروس گولو : بگونیا میوه لر : میوه ها آلما : سیب هئیوا : به نار : انار اوزوم : انگور کیشمیش : انگور خشک شده میلاخ : انگوری که با خوشه و با نخ در جای خنک آویزان می کنند و برای زمشتان نگاه می دارند . آرمید : گلابی گیلاس : گیلاس گیلانار : آلبالو قارپیز : هندوانه قاوون : خربزه اریک : زرد آلو آلچا : گوجه اییده : سنجد گیردکان : گردو بادام : بادام فیندیق : فندق پیسدیق : بادام زمینی گول به سر : خیار یئر کوکو : هویج مکه : ذرت گونه باخان : آفتاب گردان یئمیشان : زالزالک

  • زندگي نامه شهيد حاج محمد ابراهيم همت

    زندگي نامه شهيد حاج محمد ابراهيم همت

       دوران معلمي:   پس از پايان دوران سربازي و بازگشت به زادگاهش شغل معلمي را برگزيد و در روستاها مشغول تدريس شد و به تعليم فرزندان اين مرز و بوم همت گماشت. ابراهيم در اين دوران نيز با تعدادي از روحانيون متعهد و انقلابي ارتباط پيدا کرد و در اثر مجالست با آنها با شخصيت حضرت امام (ره) بيشتر آشنا شد. به دنبال اين آشنايي و شناخت، سعي مي کرد تا در محيط مدرسه و کلاس درس، دانش  آموزان را با معارف اسلامي و انديشه هاي انقلابي حضرت امام(ره) و يارانش آشنا کند.   او در تشويق و ترغيب دانش آموزان به مطالعه و کسب بينش و آگاهي سعي و افري داشت و همين امور سبب شد که چندين نوبت از طرف ساواک به او اخطار شود. ليکن روح بزرگ و بي باک او به همه آن اخطارها بي اعتنا بود و هدف و راهش را بدون اندک تزلزلي پي مي گرفت و از تربيت شاگردان خود لحظه اي غفلت نمي ورزيد. با گسترش تدريجي انقلاب اسلامي، ابراهيم پرچمداري جوانان مبارز شهرضا را برعهده گرفت. پس از انتقال وي به شهرضا براي تدريس در مدارس شهر، ارتباطش با حوزه علميه قم برقرار شد و به طور مستمر براي گرفتن رهنمود، ملاقات با روحانيون و دريافت اعلاميه و نوار به قم رفت و آمد مي کرد.   سخنراني هاي پر شور و آتشين او عليه رژيم  که بدون مصلحت انديشي انجام مي شد، مأمورين رژيم را به تعقيب وي واداشته بود، به گونه اي که او شهر به شهر مي گشت تا از دستگيري در امان باشد. نخست به شهر فيروز آباد رفت و مدتي در آنجا دست به تبليغ و ارشاد مردم زد. پس از چندي به ياسوج رفت. موقعي که در صدد دستگيري وي برآمدند به دوگنبدان عزيمت کرد و سپس به اهواز رفت و در آنجا سکني گزيد. در اين دوران اقشار مختلف در اعتراض به رژيم ستمشاهي و اعمال وحشيانه اش عکس العمل نشان مي دادند و ابراهيم احساس کرد که براي سازماندهي تظاهرات بايد به شهرضا برگردد. بعد از بازگشت به شهر خود در کشاندن مردم به خيابان ها و انجام تظاهرات عليه رژيم، فعاليت و کوشش خود را افزايش داد تا اينکه در يکي از راهپيمايي هاي پرشور مردمي، قطعنامه مهمي که يکي از بندهاي آن انحلال ساواک بود، توسط شهيد همت قرائت شد. به دنبال آن فرمان ترور و اعدام ايشان توسط فرماندار نظامي اصفهان، سرلشکر معدوم «ناجي»، صادر گرديد. ماموران رژيم در هر فرصتي در پي آن بودند که اين فرزند شجاع و رشيد اسلام را از پاي درآورند، ولي او با تغيير لباس وقيافه، مبارزات ضد دولتي خود را دنبال مي کرد تا اين که انقلاب اسلامي به رهبري حضرت امام خميني (ره)، به پيروزي رسيد.   فعاليت هاي پس از پيروزي انقلاب : شهيد هميت پس از پيروزي انقلاب در جهت ايجاد نظم و دفاع از شهر و راه اندازي کميته انقلاب اسلامي شهرضا نقش ...