دكتر پرتقالي
اينجا داروخانه... من دكترش...
بيمار :آقا يه قرص اميد بده.همكار: قرص اميد؟ بيمار: آره اون دفعه از خودتون گرفتم باباهمكار: قرص اميد؟ خانم دكتر قرص اميد داريم؟دكتر: قرص اميد؟ والا چه عرض كنم؟بعد از كلي صحبت معلوم ميشود بيچاره قرص كلوميفن ميخوان كه روش نوشته اووميد..........................بيمار: آقا 2 تا آموكسي 500 داري؟همكار: بعله داريم.بيمار: يه 3 تا بم بده پس!................بيمار: آقا استامينوفن ساده داري؟همكار: بعله داريم.بيمار: خوب يه دوبسته استامينوفن كدئين بده پس!.............بيمار اومده نوزادش يه همانژيوم خيلي خيلي شديد روي گونه راستش داره. نوزاد دختره. پدر نوزاد پشت سر هم از من مي پرسه خوب ميشه نه؟ از بين ميره نه؟ رفع ميشه نه؟ خانوم دكتر به نظرت رفع ميشه؟ خانوم دكتر به نظرت اين دارويي كه نوشتن خوبه؟همانژيوم تجمع شديد رگهاي خوني توي يه ناحيه از بدنه. كلا مشكل خاصي نداره به قولي اگه روي مغز نباشه . كه علامتش به صورت قرمزي كم تا شديد با وسعتهاي متفاوت روي بدن هست. در طول رشد بچه معمولا كم رنگ تر ميشه . اما اگر شديد باشه از بين نميره. در برخي مواقع روي چشم لب و ... هست و باعث بدشكلي ميشه.خيلي سخته به پدرش گفتم به يه دكتر خوب مراجعه كنين . جديدا حتي ليزيك هم ميكنن.همين...
آرمان
پسرم تولدت مبارک.
نابغه علم پزشکی
تقريباً همهي نوابغ پزشكي دنيا دار فاني را وداع گفتهاند: هاريسون، شوارتز، نلسون، كاپلان و... من هم كه چندان حال و روز خوشي ندارم!<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" />پ.ن : روز پزشك مبارك
تفاوت متخصص داخلي، جراح عمومي و روانپزشك
چند وقت پيش با چند تا از همكاران پزشك داشتيم گپ ميزديم. صحبت در مورد امتحان دستياري بود و اينكه چه رشتههايي دوست دارند انتخاب كنند. يكي از همكاران كه استعداد عجيبي تو شوخطبعي داره گفت: من نه داخلي دوست دارم، نه جراحي عمومي، نه روانپزشكي. گفتيم چرا ؟ گفت مثل معروفي هست كه ميگه : «متخصص داخلي، پزشكيه كه همه چيز ميدونه اما هيچ كاري از دستش برنميآد ! جراح عمومي، پزشكيه كه هيچ چيز نميدونه، اما هر كاري از دستش برميآد ! روانپزشك، پزشكيه كه هيچ چيز نميدونه، هيچ كاري هم از دستش برنميآد !» ... <?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> خب، يه كم جاي فكر كردن داره، نه ؟ يه كم فسفر بسوزونين...
زخم پای دیابتی
با وجود ارتقاء كيفيت زندگي و مراقبتهاي پزشكي و بهداشتي، زخم پاي ديابتي همچنان شايعترين علت آمپوتاسيون (قطع جراحي) اندام تحتاني است. زخمي كه در اثر سهل انگاري و عدم آگاهي بيماران ديابتي بوجود آمده و به آساني قابل درمان نميباشد و هزينه سنگيني را بر بيمار و سيستم بهداشتي درماني وارد ميكند. ما پزشكان در اين مورد دو وظيفه مهم بر عهده داريم : اول اينكه واقعاً براي نگهداري از پاها براي بيماران ديابتيكمان وقت بگذاريم و تنها به نوشتن چند قلم دارو و پماد اكتفا نكنيم و دوم اينكه در هر بار ويزيت بيماران ديابتي (نوع يك يا دو) حتماً پاي آنها را نيز معاينه كنيم. اين عكس رو دیروز از پاي يك بيمار ديابتي گرفتم. با اين كه وضعيت اقتصادي و اجتماعي خوبي هم داشت، ولي با اين تفاصيل شما عمق فاجعه را حدس بزنيد. يك سري حركات نرمشي بصورت انيميشن براي سفت كردن عضلات شكم و همچنين رفع كمر دردهاي مزمن (دانلود) 133 کیلو بایت
تصاویر خیالی دلخواه
از خوابهای ترسناک این چند شب گذشته هیچی یادم نمونده ، جز حس ترس.اما دوست ندارم لذت بخشترین پدیده زندگی(خواب) به این حس بد آلوده باشه! ای همه خوابهای شیرین و رویایی من اینجا منتظر شما هستم. دنیای بیداری پر از دغدغه و دلشوره و ترس امروز و فرداست.امشب چشم هایم را به امید شما بر هم می گذارم، ای تصاویر خیالی دلخواه. سحرگاه
زن دایی یا خاله
اونشب خونه مادر آقای همسر اینا نشسته بودیم یهو امیر آقا تنها نوه دختری خونواده که من خیلی دوس دارم بهم بگه زن دایی ولی میگه خاله جون اومد بغل دستم نشست و گفت من رفتم توی سایت شما! از تعجب شاخم در اومد گفتم سایت من؟ کدوم سایت؟ گفت همون دیگه دوا درمون دیگه. گفتم آها. آخه حرفم نیومد. از یه طرف خوشحال شدم که یه پسر نوجوون خوب و دوست داشتنی اول راهنمایی مشتاق شده وبلاگ منو خونده از طرفی گفتم خوب اینکه یه آشنا وبلاگ آدم بخونه یه کمی دست و پای آدم رو میبنده. گفتم خوب امیر جون از کجا متوجه شدی وبلاگ منه؟ گفت خاله جون معلومه. حالا بزارین یه کمی از این امیر آقا براتون بگم شاگرد اول کلاسه و مامانش حسابی بهش حساسه. ایام مدرسه امیر آقا باید خیلی زود بخوابه ولی من فک کنم این امیر آقا اول یه کمی اینترنت گردی میکنه بعدش میگیره میخوابه. خیلی خیلی پسر آروم و حرف گوش کنیه فقط من دوس دارم به من بگه زن دایی که میگه خاله.... آخه امیر آقا من همش یه دونه زن دایی هستم اما خیلی خاله ام.... خوشحالم که اینجا رو میخونی...
من در ماه هشت بارداری
سلام دوستان عزیز. من حالم بد نیست اما خوب هم نیستم. تنگی نفس و درد پهلو و درگیری های افتضاح داروخونه. به همین دلیل کمتر میتونم سر بزنم. واقعا سخته. اما نتیجه خیلی قشنگی داره دختر زیبای من.