دعوای زن و شوهر
دعوای زن و شوهر !!
قهر را جدي نگيريم یا چطور بعد از یک دعوا دوباره آشتی کنیم؟ نقش جر و بحث و به دنبال آن قهر را از زندگي هيچ زن و شوهري نميتوان حذف كرد. بسياري افراد از قهر به عنوان يك روش براي بيان ناراحتي خود استفاده ميكنند به عبارت ديگر فرد با قهر خود به دنبال هدفي است كه ميخواهد به آن برسد و اطرافيان را متوجه خواسته خود كند. اين فرد چه زن و چه شوهر ميخواهد به طرف مقابل بگويد كه ناراحت است و درصدد تغيير رفتار او ميباشد بدون اينكه بداند اين روشي را كه انتخاب كرده مناسب است يا نه؟ در واقع او از اين روش يعني قهر كردن فقط براي تخليه ناراحتي خود استفاده ميكند و فقط به اين روش عادت كرده است. اين اتفاقات در اغلب زندگيهاي زناشويي قابل مشاهده است آنچه كه در اين ميان مورد توجه قرار ميگيرد عكسالعملهاي زن و شوهرها در برابر قهر است برخي از قهر به عنوان روشي كوتاهمدت براي رسيدن به هدف خود استفاده ميكنند و اگر هم به هدف خود نرسيدند از ادامه آن خودداري ميكنند. برخي ديگر تا رسيدن به هدف آن را ادامه ميدهند. هرچند كه ماندن در وضعيت قهر براي افراد چندان آسان نيست بويژه در آن سوي قهر افرادي قرار دارند كه به لحاظ عاطفي براي فرد از اهميت برخوردار است مثل زن و شوهر. بنابراين بازگشت به وضعيت قبلي و تمايل به آن معمولا وجود دارد. حتي در مواردي كه افراد با توجه به ويژگيهاي شخصيتي خود به نوعي فقدان چنين تمايلي را نشان ميدهند. ممكن است شدت ناراحتي از طرف مقابل به قدري زياد باشد كه فرد كاملا از برقراري رابطه مجدد يا آشتي خودداري كند و حتي دلايل و توجيهات منطقي براي آن داشته باشد، ولي جمله اي كاش اين اتفاق نميافتاد به شكلهاي مختلف در ذهن افراد وجود دارد برخي افراد بيشتر از بقيه نياز رواني و عاطفي خود به روابط با ديگران احساس ميكنند. سايت رشد در مقالهاي با عنوان اينكه چرا قهر ميكنيم، مينويسد: افرادي كه در قهر ميمانند افرادي هستند كه شيوه مناسب ابراز وجود، دفاع از خود، قاطعيت و جرات مهرورزي را ياد نگرفتهاند، نميتوانند هيجانات خود را به خوبي كنترل كنند و مانع از دخالت آنها در تصميمهاي منطقيشان شوند، چشمپوشي و بخشيدن ديگران را ندارند يا غرور كاذبي براي خود ايجاد كردهاند.براين اساس هم خود قهر و هم عواملي كه به ايجاد و تداوم آن مربوط ميشوند استرسزا هستند. افكار منفي آزاردهنده در حالت قهر شديدا فعال ميشوند. فرد در حال قهر بيشتر از حالتهاي عادي بويژگيها، گفتار و رفتار منفي فرد مقابل توجه ميكند در حالي كه درحالت برقراري دوستي اين دسته از افكار بسيار كاهش مييابند. بر اين اساس قهر و آشتيهاي ...
دعوای زن و شوهر
ﺯﻥ ﻭ ﺷﻮﻫﺮﯼ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺩﻋﻮﺍ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ، ﺷﻮﻫﺮ ﻣﯽ ﮔﻪ: ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻦ ﮐﻪ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﻫﺎﺕ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﻡ. ﺯﻧﻪ ﻣﯽ ﮔﻪ: ﺑﺎﺯ ﺗﻮ ﯾﻪ ﺩﻟﯿﻠﯽ ﺩﺍﺷﺘﯽ، ﻣﻦ ﺑدﺑﺨﺖ ﭼﯽ؟
دعواي زن و شوهر ...
مدت زيادي از ازدواجشان مي گذشت و طبق معمول، زندگي فراز و نشيب هاي خاص خود را داشت. يك روز، زن كه از ساعات زياد كاري شوهر عصباني بود و همه چيز را از هم پاشيده مي ديد زبان به شكايت گشود و باعث نا اميدي شوهرش شد. مرد پس از يك هفته سكوت همسرش، با كاغذ و قلمي در دست به طرف او رفت و پيشنهاد كرد هر آن چه را كه باعث آزارشان مي شود بنويسند و در مورد آن ها بحث و تبادل نظر كنند. زن كه گله هاي بسياري داشت بدون اين كه سر خود را بلند كند، شروع كرد به نوشتن. مرد نيز پس از نگاهي عميق و طولاني به همسر، نوشتن را آغاز كرد. يك ربع بعد با نگاهي به يكديگر كاغذها را رد و بدل كردند. مرد به زن عصباني و كاغذ لبريز از شكايت خيره ماند، اما زن با ديدن كاغذ شوهر، خجالت زده شد و به سرعت كاغذ را پاره كرد. شوهرش در هر دو صفحه اين جمله را تكرار كرده بود: دوستت دارم عزيزم.
دعوای من و زنم (1)
ما دو سال عروسی کردیم. چند وقتیه بینمون شکر و آبه!!!! دلیلشم و باعثش منم اما خانومم فراموش نمیکنه کاش می شد یادش بره!اون شبی خانومم داشت خواهرش رو می گرفت من گفتم این همه تو به اون زنگ می زنی اونم به تو زنگ میزنه؟ شاید دوست نداره بهش هی زنگ می زنی؟ اون دیگه قاطی کرد شروع کرد به داد و بیداد(الان دیگه بر عکسه!!! بیچاره مرد های این زمونه!!!) من گفتم بابا داد و بیداد نکن مثل ادم اروم حرف بزن اما... اون شروع کرد از من و پشت سرم چرت و پرت گفت تا اینکه کارم به کتک کاری کشید من هم حسابی زدم بیچاره رو... اخ اخ آخ آخ....چه کاره بدی کردم.... شما تو دعوا کارتون به کتک کاری نکشهخلاصه نذاشتم از خونه بره بیرون
دعوای زن و شوهر !
مدت زمان زیادی از ازدواج شان می گذشت و طبق معمول ، زندگی فراز و نشیب های خاص خودش را طی می کرد . یک روز ، زن که از ساعت های زیاد کار شوهر عصبانی بود و همه چیز را از هم پاشیده می دید ، زبان به شکایت گشود و باعث ناامیدی شوهرش شد . مرد پس از یک هفته سکوت همسرش ، با کاغذ و قلمی در دست به طرف او رفت و پیشنهاد کرد هر آنچه را که باعث آزارشان می شود بنویسند و در مورد آنها بحث و تبادل نظر کنند . زن که گله های بسیاری داشت بدون اینکه سر خود را بلند کند ، شروع کرد به نوشتن ؛ و مرد پس از نگاهی عمیق و طولانی به همسرش ، نوشتن را آغاز کرد ... یک ربع بعد ، با نگاهی به یکدیگر کاغذها را رد و بدل کردند . مرد به زن عصبانی و کاغذ لبریز از شکایت خیره ماند ، اما زن با دیدن کاغذ شوهر ، خجالت زده شد و به سرعت کاغذ خود را از او پس گرفت و پاره کرد . شوهرش در هر دو صفحه این جمله را تکرار کرده بود « دوستت دارم عزیزم »
دعوای زن و شوهر
مرد پس از یک هفته سکوت، با کاغذ و قلمی در دست به طرف او رفت و پیشنهاد کرد هر آنچه را که باعث آزارشان می شود را بنویسند و در مورد آن بحث و تبادل نظر کنند.زن که گله های بسیاری داشت بدون اینکه سر خود را بلند کند، شروع کرد به نوشتن.مرد پس از نگاهی عمیق و طولانی به همسر، نوشتن را آغاز کرد.یک ربع بعد با نگاهی به یکدیگر کاغذ ها را رد و بدل کردند.مرد به زن عصبانی و کاغذ لبریز از شکایت خیره ماند...اما زن با دیدن کاغذ شوهر، خجالت زده شد و یه سرعت کاغذ خود را پاره کرد.شوهرش در هر دو صفحه این جمله را تکرار کرده بود:" دوستت دارم عزیزم "