دعای برگشت مال
برگشتن مال دزديده شده
اگر كسي خواهد مالي كه دزديده شده را پيدا كند يا انكش كه گريخته را معلوم سازد بايد كه طفل نا بالغ خواه مونث خواه مذكر هر كدام كه باشد جاي پاك نشانيده و اين مربع را كشيده و خانه شانزدهم انرا بمركب سياه كرده به دست طفل داده و طفل در ميان سياهي نگاه كند و شروع به عزيمت نمايد ...و كسي از اجنه بر وي حاضر شود كه هرچه خواهد بپرسد تا جواب گيرد ...http://uploadtak.com/images/o7496_j.jpg
می خواهید همسرتان که شما را ترک کرده برگردد؟؟
۴۴ استراتژی عملی و کاربردی برای برگشت همسر یا شخصی که او شما را ترک کرده است. اگر می خواهید رابطه خود را پیوند دوباره دهید پس بخوانید. شما وظیفه دارید دوباره رابطه خود را پیوند دهید. حتی اگر فکر می کنید در موقعیت نا امید کننده ای هستید،حال شروع كنيد. اصرار به برگشت نتیجه نداد پس از حالا به بعدکلیه نکات زیر را در نظر بگیرید.
دعا برای مال گمشده يا دزديده شده!!!
ابتدا دو ركعت نمازبه نيت پيدا كردن مال گم شده يا دزديده شده به درگاه خداوند متعال بخواندو بعد از سلام با توجه قلبي و با خلوص نيت به درگاه ايزد منان ابتدا به طرف راست ، بعد به پشت سر ، بعد به طرف چپ و در اخر به روبروي خود هر بار هفتاد مرتبه بگويد :<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> (( يا مُعيد )) و پس از آن بگويد : رُدَ عَلَيَََّ ضالَّتي بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمين (روي دو تشديد اول فتحه( -َ )قرار دارد.) به خواست خداوند متعال آن گمشده (يا دزديده شده) پيدا ميشود. دوستان اين عمل بسيار تجربه شده و يكي از بزرگترين و موثر ترين دستورات در زمينه مال گمشده و دزديده شده ميباشد اگر كسي با شرايط گفته شده آنرا انجام دهد محال است كه به كمگشده يا دزديده شده خويش نرسد.
لعن چهار ضرب برای بازگشت گمشده
این لعن چهار ضرب را صد و یک (101) بار جهت هر مطلبی باید خواند.٭و مروی است که هر که را مطلب و مدعائی باشد یا از برای ادای دین و رد گم شده، باید گودی بکند و صد و یک ریگ حاضر سازد و هر یک ریگ که دست می گیرد یک بار لعن چهار ضرب را بگوید و در آن حفره اندازد به طوری که در ریگ آخر صد و یک (101) مرتبه لعن چهار ضرب را گفته باشد و روی آن گودی را با خاک بپوشاند به زودی آن مطلب باذن الله حاصل شود انشاءالله و گم شده او باز می آید:حکایت: یکی از شیعیان جهت ضیق و تنگی معاش گذرش به قلعه ای از قلاع افتاد که در پای کوهی واقع بود و امیر و حاکم آنجا سنی بود و آن والی را به حسب اتفاق بازی در در شکار گم شده بود و چون از بالای آن حصین نظرش به آن شیعه افتاد او را در بالای حصین طلب نمود، چون آثار صلاح و دانش در بشره (چهره) او ظاهر بود از او تفحص نمود که به چه سبب گذر تو به این مکان واقع شد؟ آن مرد مؤمن گفت: از برای ضیق و تنگی معاش، گفت: چیزی خوانده ای؟ (=سواد داری؟) گفت: بلی، گفت: مرا بازی گم شده، دعایی بخوان تا باز برگردد، اگر باز من بیاید تو را انعام و نوازش بسیار نموده و به مسکن و مأوایت رسانم و الا به روح چهار یار سوگند که امر نمایم تو را از این حصار به زیر اندازند، آن بیچاره درکار خود حیران مانده گرسنگی و تنگی معاش را فراموش کرد ناچار سه روز مهلت خواست و دل به هلاکت نهاد و به خاطرش رسید که از برای برگشت گمشده لعن چهار ضرب مجرب است، در گوشه ای آمده خفره ای کند و صد و یک ریگ حاضر نمود و هر یک مرتبه که لعن می کرد یک ریگ در آن حفره می انداخت و چون فارغ شد آن حفره را پر خاک ساخت و در آن روز باز شکاری آن والی برگشت، آن شیعه را اعزاز و اکرام بسیار نمود.روز دیگر خبر به آن امیر رسید که پادشاه تو را از حکومت این حصار معزول ساخته، باز آن شیعه را طلب نمود گفت چنین خبری به من رسیده، دعائی بخوان که پادشاه بر سر شفقت آمده دوباره حکومت این حصار را به من ارزانی دارد و الا امر می نمایم تو را از حصین به زیر اندازند.آن بیچاره نیز به طریق روز گذشته لعن چهار ضرب شد، بعد از چند روز خلعت شاهی را برای او آوردند و باز محافظت آن حصار به او رجوع شد، آن شیعه را طلب نموده در احترام او بیش از پیش کوشیده گفت: این دعا را به من تعلیم کن در سختی و شدت مداومت کنم تا حاجتم روا شود، آن شیعه کتابی را از جیب خود بیرون آورد دعائی به او نمود که این دعا را تعلیم گیر که من این دعا جهت حل مشکلات تو خوانده ام و مطلب تو حاصل شد.آن ناصبی کتاب را از او گرفته گفت بخوان تا من بشنوم، گفت من این دعا را از حفظ ننموده ام و از روی کتاب جهت حصول مطلب تو خوانده ام، گفت: دروغ می گویی، من در وقت خواندن دعا از گوشه ای مشاهده ...
گم شده شخص یا مال
گم شده<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> جهت پیدا کردن شئی یا شخص گم شده یا برگشت مال از دست رفته در آخر شب بخوانید 100بار صلوات/ 119بار (یا حفیظ) /سپس 119 بار آیه ذیل: (يَا بُنَيَّ إِنَّهَا إِنْ تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِير)لقمان آیه 6 و 100بار (أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاء وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ (حج آیه 70 سپس دعای ذیل: بسم الله الرحمن الرحيم لااله الا الله نارت واستنارت لا اله الا الله وعلى السموات والارض دارت لا اله الا الله بها تسير الجبال الراسيات لا اله الا الله بها خلق كل مخلوق لا اله الا الله بها قسم الارزاق لا اله الا الله بها ترتجف القلوب لا اله الا الله يرد ما فات لا اله الا الله بها قام العرش لا اله الا الله جل جلاله لا اله الا الله الواحد الاحد اللهم اني اسالك بحق سيدنا جبرائيل الامين امين الله واسالك بحق سيدنا ميكائيل وكيل الله واسالك بحق سيدنا عزرائيل واسالك بسيدنا ادم صفوة الله واسالك بسيدنا ابراهيم خليل الله واسالك بسيدنا موسى كليم الله واسالك بسيدنا عيسى روح الله واسالك بسيدنا محمد رسول الله صل الله عليه وآله وسلم اللهم اني اسالك باسمك العظيم الاعظم وبرسلك الكرام ان ترد ما ضاع من ( نام گم شده یا مال از دست رفته و یا شخص وحاجت خود را بیان کنید)يا مسبب كل سبب ويا راد كل ما ذهب ولا يستطيع ان يبقى لك طلب يا ودود يا ودود يا ذا الجلال والاكرام وجامع الناس ليوم لا ريب فيه اجمع علي حاجتي (بازم ذکر حاجت )ولا حول ولا قوة الا بالله العلي العظيم
دعای سریع الاجابه !!!!!! مجرب است
دعاى سريع الاجابه<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> روايت شده كه مردى خدمتحضرت اميرالمومنين عليه السلام شكايت كرد از دير شدن جواب دعايش فرمود چرا نمىخواهى دعا سريع الاجابه را پرسيد كه آن كدام دعا است فرمود بگو: اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظيمِ الاَْعْظَمِالاَْجَلِّ الاَْكْرَمِ الْمَخْزوُنِ الْمَكْنُونِ النُّورِ الْحَقِّ الْبُرْهانِالْمُبينَ الَّذى هُوَ نُورٌ مَعَ نُورٍ وَ نُورٌ مِنْ نُورٍ وَنُورٌ فىنُورٍ وَ نُورٌ عَلى كُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ فَوْقَ كُلِّ نُورٍ وَ نُورٌ تُضيئُ بِهِكُلُّ ظُلْمَةٍ وَ يُكْسَرُ بِهِ كُلُّ شِدَّةٍ وَ كُلُّ شَيْطانٍ مَريدٍ وَ كُلُّجَبارٍ عَنيدٍ لا تَقِرُّبِهِاَرْضٌ وَلايَقُومُ بِهِ سَمآءٌ وَ يَاْمَنُبِهِ كُلُّ خآئِفٍ وَ يَبْطُلُ بِهِ سِحْرُ كُلِّ ساحِرٍ وَ بَغْىُ كُلِّ باغٍ وَحَسَدُ كُلِّ حاسِدٍ وَ يَتَصَدَّعُ لِعَظَمَتِهِ الْبَرُّ وَالْبَحْرُ وَيَسْتَقِلُّ بِهِ الْفُلْكُ حينَ يَتَكَلَّمُ بِهِ الْمَلَكُ فَلا يَكُونُلِلْمَوْجِ عَلَيْهِ سَبيلٌ وَ هُوَ اسْمُكَ الاَْعْظَمُ الاَعْظَمُ الاَجَلُّالاَْجَلُّ النُّورُ الاَْكْبَرُ الَّذى سَمَّيْتَ بِهِنَفْسَكَوَاسْتَوَيْتَ بِهِ عَلى عَرْشِكَ وَ اَتَوَجَّهُ اِلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَ اَهْلِبَيْتِهِ وَاَسْئَلُكَ بِكَ وَ بِهِمْ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِمُحَمَّدٍ وَ اَنْ تَفْعَلَ بى كَذاوَ كَذا به جاى كذا وكذا حاجت بخواهید. مرید مولا علی اللهم عجل لولیک الفرج
دعای فرشته
.ساعت 8و45دقیقه شب بود تلوزیون خاموش بود به تمرکز نیاز داشت باید 40سوال از جغرافی سوم راهنمایی طرح می کرد و به خانم مدیر می داد .بی هوا یاد لیلا افتاد خواهربزرگترش که فرسنگها دور از او زندگی می کرد احساس کرد دلش برای او تنگ شده برای دخترش حنانه ، دو هفته ای بود که ازآنها خبر نداشت. از جایش بلند شدواز پنجره نگاهی به بیرون انداخت بخار دهن رهگذران نشان می داد که زمستان خودش را نشان داده، یک هفته مانده بود تا فصل زمستان ازراه برسد .هوای خانه گرم بود سری به اتاق بچه زد،کودک آرام خوابیده بود .دخترش سرگرم کشیدن نقاشی بود. داستانی را که دیشب پدرش برایش تعریف کرده بود می کشید . به سر جایش برگشت موس را حرکت دادونشت تا بقیه سوال هارا تایپ کند. آخرین سوال رانوشت ودرسیستم ذخیره کرد تا به خانم مدیر ارسال کند. حواسش به ارسال رایانانه بود که تلفن زنگ زد . خواهرش بود لیلا صدای لیلا پراز بغض بود اولش خیال کرد درد غربت و دلتنگی است که بعد از 8سال هنوز هم خواهرش را می آزارد. اما وقتی حال حنانه را پرسید لیلا دیگر تاب نیاوردوبه گریه افتاد نمی دانست چه بگوید که لیلا ارام شود هرچه می پرسید حنانه چی شده نمی توانست جواب دهد . دلش ریخت با نگرانی گفت لیلا تورا جان حنانه بگو چی شده ؟ -مریم دارم بیچاره می شم حنانه مشکل خونی داره الان بیمارستان بستریه . دکترش می گه احتمالا سرطان خونه . مریم دستش بی حس شده بود . نمی دانست چه بگوید . -می گی احتمالا پس قطعی نیست . چر اینطوری می کنی هنوز که جواب قطعی ندادن ؟ -مریم می ترسم ،اینجا بیشتر بچه ها مشکل خونی دارن . دوقلو های عمه اش بستری شدن . دوتا از دوستاش امسال مردن . چشمت روز بعد نبینه نوه خواهر کرار پسر بود پریروز مرد. اینجا دکترا نمی تونن تشخیص بدن که مشکل اصلی مریضا چیه ؟ - خوب باشه چه ربطی به حنانه داره توکلت به خدا باشه . آروم باش بیچاره حنانه که مادری بی صبری مثل توداره - نه من بهش روحیه می دم وبهش می گم خوب می شی اما اینجا بغداد هرروز انفجاره ، خودت که خبرا رو می بینی هرروز بمب گذاریه خودم سرسام گرفتم. دارم دیونه می شم جونا رو تکه تکه می کنن بچه هام که اینجور مریض شدن . بعضیا به ظاهر بچه نگاه می کنند خوبه اما با یه تب و سردرد می میرن.مریم چکار کنم . - چی خب نهایتش بیا ایران اینجا وضعش صدباره از عراق بهتره ذهن مریم عجیب آشفته شده بود نمی توانست حنانه بیمار را تصور کند . انگار دنیاروی سرش آوا ر شده باشد بدنش حس نداشت که از سرجایش بلند شود فرشته که متوجه حال مادرش نبود وارد شدو نقاشی را رو بروی مادرش گرفت . -مامان این روباه مکار واینم مسافر کوچولو قشنگه ؟ یه لحظه به خودش امد فرشته جلوتر امد و دستاش رو روی ...
ده فراز از دعای روز عید فطر امام سجاد(ع)
بسم الله الرحمن الرحیم الحمد لله رب العالمین والسلام و الصلاة علی سیدنا و نبیّنا ابوالقاسم مصطفی محمد(ص) و السلام علی علی ابن ابیطالب (ع) و آله الطیّبین الطاهرین المعصومین الهداة المهدییّن و لعنت الله علی اعدائهم اجمعین من الآن الی قیام یوم الدین امّا بعد قال السجاد (ع) : ( یا من لا یرحم من لا یرحمه العباد و یا من یقبل من لا تقبله البلاد و یا من لا یحتقر اهل الحاجة الیه و یا من لا یخیّب الملحین علیه و یا من لا یجبه بالرّد اهل دلالة علیه ... ) حضرت زین العابدین و سیدّ الساجدین امام چهارم (ع) در روز عید فطر و روز جمعه این عرائض را با ذات پروردگار داشتند . در بیست و شش فصل نکات بسیار مهم اخلاقی را بیان می کند . نکاتی در این دعا هست که تا اخر عمر برای ما نیاز است . مطالب بسیار مهمِ کلیدی و اساسی است که اگر انسان به این بیست و شش فراض و قرآن ساعد ، قرآنی که بوسیلۀ پیغمبر از بالا آمده است قرآن نازل است ، به تعبیر بزرگانی مثل امام ادعیه قرآن ساعد است . به تعبیر دیگر زبور آل محمد (ص) است . شخصیت بزرگواری مانند امام خمینی (رض) در وصیت نامه سیاسی ، دینی ، اخلاقی و اعتقادی اش می فرماید : ما مفتخریم که صحیفۀ سجادیّه این زبور آل محمد مال ماست . ما مفتخریم که نهج البلاغه اَخ القرآن مال ماست . و ما مفتخریم که دعای عرفۀ عظیم و پر محتوای امام حسین (ع) مال ماست . در این دعا امام سجاد(ع) می فرماید : ای کسی که رحم می کنی به کسی که بندگان به او رحم نمی کنند . گاهی انسان به جایی می رسد که هیچ کس به او رحم نمی کند . از نظر کلّ بندگان این فرد از ترحّم می افتد . همه می گویند : این فردی نیست که به او رحم کنیم . همه درها به روی او بسته می شود و از همه درها رانده می شود . همه به چشم تنفّر و انزجار به او نگاه می کنند . ولی خدایی که آن بالا است ( منظور اِشراف ذات پروردگار است ، و اِلّا خدا بالا و پایین ندارد ) به این فرد رحم می کند . در حالی که اهل دنیا به او به چشم بی محبت و بی عطوفت نگاه می کنند و از چشم همه می افتد . گاهی انسان از یک شهر رانده می شود و تمام شهر با او بَد می شود و دیگر او را قبول نمی کنند . مگر جناب حضرت ایوّب را بیرون نکردند ؟ مگر مرحوم ملّا صدرا را بیرون نکردند . در سیرۀ بزرگان آنقدر افرادی بودند که به خاطر جهل و نادانی مردم یک شهر با او دشمن شدند . همه از او برگشتند و یک پناهگاه در شهر ندارد . شهر دست به دست یکدیگر می دهند که این فرد را نپذیرند ولی خدا تو او را قبول می کنی و با اهل شهر کاری نداری . یعنی نه تنها یک شهر بلکه هیچ شهری به او توجه نمی کند . ممکن است گاهی انسان در یک شهر نتواند زندگی کند ، جَلای وطن می کند و در شهر دیگری ساکن می شود . گاهی در یک کشور ...
تعجيل ازدواج
آيا دعايى براى تعجيل ازدواج وجود دارد؟ جواب آیت الله العظمی روحانی: باسمه جلت اسمائه؛ از موارد مجرب; نماز جعفر طيار، نماز حضرت على (عليه السلام)، ختم زيارت عاشورا چهل روز، و اهداى آن به روح حضرت زينب(س)، و ختم يا على چهارده هزار بار در شب جمعه اواسط شب و در جايى كه كسى نباشد است. و همه اينها براى برآورده شدن حوائج مفيد است. هم چنين نذر چيزى از مال براى هفت نفر از سادات موسوى است. اين امر تجربه شده است، ان شاءالله تأثير سريع آن را ببينيد. منبع : http://www.rohani.ir/page-1105.htm------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------پیشنهاد یک بازدید کننده: دوشنبه 21 بهمن1392 ساعت: 19:51 توسط:دریا سلام توی نظرات جای خوندم که کسی پرسیده بود برای تعجیل در ازدواج دعایی هست؟باید بگم بله..همراه داشتن وخواندن دعای معراج.مجرب استمنبع : سه شنبه 22 بهمن1392 ساعت: 21:51 توسط:دریا قبل از دعای معراج درکتاب مفاتیح شرحی برهردعانوشته.اونجا گفته برای گشایش بخت وازدواج خواندن وهمراه داشتن دعای معراج مجربه.
شرح و تفسیر دعای ابوحمزه ثمالی - شب چهاردهم رمضان المبارک 1433
شرح دعای ابوحمزه ثمالی شب 14رمضان المبارک 1433 جلسه: سیزدهم 91/05/13 «وَ بِدُعَائِكَ تَوَسُّلِي مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لِاسْتِمَاعِكَ مِنِّي وَ لَا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّي بَلْ لِثِقَتِي بِكَرَمِكَ وَ سُكُونِي إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ» تنها عامل برگشت بنده بعد از گناه فراوان عرض کردیم علّت این که انسان متّصل به دعاست و میداند اجابت هست، برای این است که میداند ذوالجلال و الاکرام کریم است. او، آن کریمی است که هیچگاه وعده او خلاف نمیشود. «وَ سُكُونِي إِلَى صِدْقِ وَعْدِكَ» سکون و مسکن و ... به معنی جایگاه آرامش برای انسان هست. در این فراز میگوید: میدانیم ذوالجلال و الاکرام صادق الوعد است و اگر وعده کرد، وفا میکند. لذا وقتی پروردگار عالم فرمود: تو بیا، من کریم هستم، ولو به این که انسان مستحق این نیست که خدا صدای او را بشنود «مِنْ غَيْرِ اسْتِحْقَاقٍ لِاسْتِمَاعِكَ مِنِّي» و موجب عفو او هم نیست «وَ لَا اسْتِيجَابٍ لِعَفْوِكَ عَنِّي»، امّا تنها عامل که هر چه گناه میکنیم، آخر هم برمیگردیم «بَلْ لِثِقَتِي بِكَرَمِكَ» امید ما به کرم خداست. خدا هم صادق الوعد است، اگر گفت کریم هستم؛ کرامت خودش را نشان داده و خلف وعده نمیکند و این نکته بسیار مهمّی است که در این فراز از این دعای شریفه تبیین میکنند. پس علّت امید به کرم این است که میدانیم حضرت حقّ صادق الوعد است. خدای صادق الوعد؛ در باب رحمت و انتقام! در رابطه با صادق الوعد بودن حضرت حقّ بیان میشود: اگر انسان در هر حالی امید به پروردگار عالم داشته باشد، پروردگار عالم میگوید: نگران نباش، من وعده کردم، وفا میکنم. امّا ما هزار بار وعده کردیم که دیگر گناه نکنیم؛ یعنی توبه، وعده ما بود امّا خلاف کریم، مجدّد گناه کردیم امّا ذوالجلال و الاکرام تفاوت دارد. البته او چه درباره خوبی ها و چه حتّی درباره عذاب، صادقالوعد است. اگر جدّی پروردگارعالم بخواهد بعد از مهلتهایی که داد، کسی را دچارعذاب کند؛ وعده حضرت حقّ صادق است. یکی از این مطالبی که ذوالجلال و الاکرام میفرمایند من خلف وعده نمیکنم، این هست که در سوره اسراء آیه 5 میفرمایند: «فَإِذا جاءَ وَعْدُ أُولاهُما بَعَثْنا عَلَيْكُمْ عِباداً لَنا أُولي بَأْسٍ شَديدٍ فَجاسُوا خِلالَ الدِّيارِ وَ كانَ وَعْداً مَفْعُولاً»[1]. ذوالجلال و الاکرام به زیبایی تبیین میفرمایند که شما بدانید وقتی انتقام فرا برسد، من به واسطه سرکشی و ظلمی که بعضی کردند، چنان انتقام میگیرم که خواهید دید وعده خدا حتمی خواهد بود. میفرمایند: وقتی زمان انتقام فرا برسد، ما کاری میکنیم ...