دستور زبان عربی
آموزش نحو
يَستَعمِلُ النَّجَّارُ المِنشارَ لِقَطعِ الخَشَبِ: نجار اره را برای بريدن چوب به کار می برد. يستعملُ : فعل مضارع و فاعل آن اسم التجارُ و مرفوع، المنشارَ : مفعولٌ به و منصوب، لِقطعِ : جار و مجرور، الخَشبِ : مضاف اليه و مجرور. شَنَّت قُواتُنا الهُجُومَ عَلَی مَواقِعِ العَدُوِّ: نيروهای ما به مواضع دشمن حمله کردند. شَنَّ : فعل ماضی، تاء (ت ) تأنيث، قواتُ: فاعل و مرفوع اسم ظاهر، نا: مضافٌ إليه، علی مواقعِ: جار و مجرور، العدوِّ: مضافٌ إليه و مجرور . يَستَعمِلُ القَصَّابُ السِّکِّينَ لِقَطعِ اللُّحُومِ: قصاب چاقو را برای بريدن گوشت ها به کار می برد. يستعملُ: فعل مضارع، القصابُ: فاعل و مرفوع اسم ظاهر، السکينَ: مفعول به و منصوب، لِقطعِ: جار و مجرور، اللحومِ: مضافٌ إليه و مجرور. يَجلِسُ التَّلاميذُ اَمامَ الطَّاوِلَةِ: دانش آموزان جلو ميز می نشينند. يجلسُ: فعل مضارع، التلاميذُ: فاعل و مرفوع اسم ظاهر، أمامَ: مفعولٌ فيه(ظرف مکان) و منصوب، الطاولةِ: مضاف إليه و مجرور. شَيَّدَ البَنَّاءُ بيتاً مِنَ الجَصِّ وَ الطَّابُوقِ وَ الإسمِنتِ وَ الحَديدِ: بنا خانه ای را از گچ و آجر و سيمان و آهن ساخت. شَيّدَ: فعل ماضی، البناءُ: فاعل و مرفوع اسم ظاهر، بيتاً: مفعولٌ به و منصوب، مِنَ الجَصِّ: جار و مجرور، واو: حرف عطف، الطابوقِ: معطوف به الجَصّ، واو: حرف عطف، الإسمنتِ: معطوف به الطابوقِ، واو: حرف عطف، الحديدِ: معطوف به الإسمنتِ. يَشرَبٌ بَدرٌ عَصيراً: بدر آب ميوه می نوشد. يشربُ: فعل مضارع، بدرٌ: فاعل و مرفوع اسم ظاهر، عصيراً: مفعولٌ به و منصوب. اِفتَتَحَ الأَطباءُ الإجتماعَ بِتِلاوَةِ آياتٍ مِنَ القُرآنِ: پزشکان جلسه را با خواندن آياتی از قرآن افتتاح کردند. إفتتحَ: فعل ماضی، الأطباءُ: فاعل و مرفوع اسم ظاهر، الإجتماعَ: مفعولٌ به و منصوب، بِتلاوةِ: جار و مجرور، آياتٍ: مضافٌ إليه و مجرور، مِنَ القرآنِ: جار و مجرور. اِستَقبَلَ المُواطِنُونَ رئيسَ الجُمهُورِيَّةِ بِالهُتافاتِ : شهروندان با شعار از رئيس جمهور استقبال کردند. إستعملَ: فعل ماضی، المواطنون: فاعل و مرفوع نشانه رفع آن (و) فرعی و اسم ظاهر، رئيسَ: مفعولٌ به و منصوب، الجمهوريةِ: مضافٌ إليه و مجرور، بِالهتافاتِ: جار و مجرور. يَنتَخِبُ عَميدُ الکُلِّيَّةِ عَشَرَةَ طُلّابٍ للمُساهَمَةِ فی إدارَةِ الکُلِّيَّةِ: رئيس دانشکده ده دانشجو را برای اداره دانشکده انتخاب می کند. ينتخبُ: فعل مضارع، عميدُ: فاعل و مرفوع اسم ظاهر، الکليةِ: مضافٌ إليه و مجرور، عشرةَ: مفعولٌ به و منصوب، طلابٍ: تمييز مفرد و مجرور، لِلمساهمةِ: جار و مجرور، في إدارةِ: جار و مجرور، الکليةِ: مضافٌ إليه و مجرور. أَطلَقَ ...
اختلاف ترجمه های قرآن بر اساس دستور زبان عربی و ساختار آن
مقدمهزبان قرآن کریم به عنوان زبان عربی مبین، با نحو پیوندی ناگسستنی دارد و ساختارها و ترکیبات قرآن همان ساختارها و ترکیبات عربیاند، چنانکه حروف قرآنی نیز همان حروف عربیاند و بدینسان خداوند کلام خویش را در قالب کلام بشری عرضه داشت و پیامبر خویش را از جنس بشر مبعوث کرد تا انسانهای خاکی بتوانند با عالم ملکوت ارتباط داشته باشند و خداوند با همین آیات که حزبها، سورهها و جزءهای قرآن را تشکیل میدهد، بشریت را از عصر نزول تا عرصه قیامت به تحدی و هماورد طلبی فراخوانده است تا به عنوان معجزی جاودانه و فروغی بیپایان در این عالم خاکی بدرخشد و انسان را از ضلالت و جهالت برهاند.اما با وجود این برخی از آیات به گونهای است که نوعی بستر مناسب را برای دستیابی به رمزوراز لغت و ارائه دیدگاههای گوناگون فراهم مینماید.در این مبحث موارد اختلافبرانگیز براساس دیدگاههای لغوی-قواعد عربی، ترکیبات و ساختارهای آن-مورد بررسی قرار گرفته و نقش آنها در اختلاف ترجمهها تبیین میگردد.اما پیش از پرداختن به موضوع، یادآوری نکاتی چند، ضروری به نظر میرسد:1-صنعت نحو، فن بلاغت و بهطور کلی شیوه بیانی در ادبیات عرب میتواند نقدپذیر و نوگرا باشد و راهیابی تحولات در آنها و وجود اختلافنظرها، یک امر طبیعی به نظر میرسد.اما این مجموعه در قرآن که برترین منبع بلاغت و فصاحت است، از وجی نشات گرفته و وحی از هر صنعت و فن دیگر برتر است.2-قواعد زبان عربی و ساختارهای آن به عنوان رو ساخت قرآن و مفاهیم والای آیات به عنوان زیرساخت آن، همدوش یکدیگرند و کهنگیناپذیری و نوگرایی را بدون تحول ظاهری در ذات خود دارند.چنانکه از دیرباز و تا هنگامه قیامت در تمام عصرها و برای تمام نسلها تازه و پر طراوت خواهد بود.3-اگرچه قرآن با نحو پیوند مستحکم دارد، اما نباید از روزنه نحو به قرآن نگریست و همه موارد به ظاهر اختلافبرانگیز را با قواعد عربی و صنعت نحو، حلوفصل نمود؛بلکه باید از فراخنای قرآن به عنوان میزان واقعی و با اعتبار قدسی به صنعت و نحو و دیگر علوم عربی نگریست و آن را مرجع نهایی در حل و فصل بسیاری از اختلافات در عرصه ادبی به شمار آورد و از این رهگذر به بسیار یاز رمزوراز نهفته در لغت دست یافت.4-هرچند زبان قرآن عربی است، اما این زبان ویژگیهای ممتازی دارد که بشریت در تمام دوران با آن مورد خطاب واقع شده است، پس ادبیات و اسلوب بیانی آن نمیتواند در ظرف ادبیات معاصر یا نظم و نثر کهن گنجانده شود.مرجع ضمیر و نقش آن در اختلاف ترجمههادر آیات متعددی از قرآن، اختلاف در مرجع ضمیر، موجب فراهم آمدن زمینههای ...
فنون ترجمه زبان عربی
فنون ترجمه زبان عربی این فنون و اصول ترجمه را با زبانی ساده و رسا برای شاگردان خود و تمام دانش آموزان دبیرستانی و داوطلبان کنکور در سراسر کشور نگارش نموده ام. (ولی برجی- ابهر) بسیاری از دانش آموزان در آزمون های سراسری و امتحانات نهایی و داخلی گاهی در ترجمه عبارات و یا انتخاب گزینه درست مربوط به ترجمه دچار مشکل هستند، حال آن که با فراگیری اصول و فنون ترجمه که بنده غالبا در کلاس هایم از آن ها به عنوان کلیدهای طلایی ترجمه یاد می کنم، می توانند بر ترجمه متون و عبارات، احاطه بیشتری داشته باشند. البته یادگیری و افزایش دامنه لغات در به کارگیری این فنون ضروری می باشد. در این مجال می کوشم با زبانی ساده و رسا فنون ترجمه دوره دبیرستان را در بخش های مجزا به دانش آموزان دبیرستانی تقدیم نمایم: 1-هرگاه پس از اسم های اشاره (هؤلاء و اولئک) اسمی بیاید که دارای "ال" باشد هؤلاء و اولئک به صورت مفرد ترجمه می شوند در غیر این صورت به صیغه خودشان(این ها و آن ها) ترجمه خواهند شد. هؤلاء المعلمون مجتهدونَ: این معلمان، کوشا هستند. هولاء معلمونَ مجتهدونَ: این ها معلمان کوشایی هستند. اولئک المعلمون مجتهدونَ:آن معلمان، کوشا هستند. اولئک معلمون مجتهدونَ: آن ها معلمان کوشایی هستند. *نکته- اسم دارای ال پس از اشاره ها از اعراب اسم اشاره تبعیت می کنند. رأیتُ هؤلاءِ الطلابَ فی مدینة ابهر( الطلاب منصوب شده است چون هؤلاء مفعول و منصوب محلا می باشد.) 2- همه می دانیم که (سین و سوف) بر سر مضارع، معنی آن را آینده می کند اما همواره در کلاس هایم برای برخی شاگردان این سؤال مطرح بوده است که آینده منفی در زبان عربی چگونه ساخته می شود؟ دقت کنیم که حرف "لن" هرگاه بر سر مضارع بیاید آینده منفی ساخته می شود. هم یَرحلونَ: آنها کوچ می کنند هم لن یَرحلوا: آنها کوچ نخواهند کرد *نکته- لن فعل مضارع را منصوب می کند. 3-هرگاه "قد" بر سر ماضی بیاید معمولا فعل ماضی به صورت ماضی نقلی ترجمه می شود اما قد بر سر مضارع اغلب برای تقلیل است یعنی در ترجمه آن از کلماتی چون ( گاهی) استفاده می کنیم. قد عَزمنا أن نُشارکَ فی حفلته: تصمیم گرفته ایم که در جشن او شرکت کنیم. قد تعملونَ لیلاً و نهاراً و لاتتعبونَ : گاهی شبانه روز کار می کنید و خسته نمی شوید. 4- حرف "لم" معنی مضارع را ماضی ساده منفی و گاهی ماضی نقلی منفی می کند و حرف "لما" هرگاه بر سر مضارع بیاید معنی آنرا ماضی نقلی منفی می کند که گاهی در ترجمه آن از کلمه "هنوز" نیز استفاده می شود. لم یَکتشف الاُروبیّون قانونَ الجاذبیّة فی الحقیقة: در حقیقت، اروپایی ها قانون جاذبه را کشف نکردند. نحن لما نخرج مِن دیارنا: ما هنوز از سرزمینمان خارج نشده ...
اثر ترجمه عربی بر واژگان و دستور زبان فارسی چیست؟
زبان فارسی دارای جنبهها و جلوههای متنوع و متعددی است كه پژوهش درباره ی همه ی آن ها برای فرزندان این مرز و بوم وظیفهای است حتمی و لازم. مثلن پژوهش درباره ی زبان های ایرانی پیش از اسلام، لهجههای محلی، زبان دری كهن و آثار بسیاری كه از آن باقی مانده است و همچنین پژوهش درباره ی زبان فارسی معاصر، بر ما فرض است، ولی آن چه بیش از همه مورد نیاز ماست، فارسی معاصر است و چون فارسی معاصر و آینده تحت تأثیر ترجمه از زبان های اروپایی قرار دارد و خواهد داشت، مهمترین مساله ی زبان فارسی برای ما ترجمه است و سایر مسایل این زبان مانند تصحیح متن های قدیم و زبان های پیش از اسلام در درجه ی دوم اهمیت قرار دارد. یكی از ایرادهای كار دانشگاه ها و آموزگاران ادبیات این است كه به این مساله حیاتی یعنی فارسی معاصر و ترجمه، توجه لازم را نكردهاند و در نتیجه زبان امروز ما تحت تأثیر ترجمههای بد و ناقص قرار گرفته است كه ده ها اصطلاح ترجمهای نامناسب حاصل آن است. اصطلاح هایی چون: قوه ی مقننه، قوه ی مجریه، قوه ی قضاییه، فوقالذكر، اتخاذ تدابیر لازم و ده ها مانند آن.مساله ی ترجمه و گرفتن تعبیر های ترجمه ای و واژه های بیگانه، خود زاییده ی برخورد زبان ها با یكدیگر است و برخورد زبان ها با هم نیز حاصل برخورد فرهنگ ها با یكدیگر است و این برخورد و پیوند فرهنگ ها و زبان ها با هم، یكی از عوامل پیشرفت اجتماع ها، علوم، فنون و معارف است و امری است کاملن طبیعی و ناگزیر، زیرا هیچ زبان و فرهنگی نیست كه تحت تأثیر زبان و فرهنگ های دیگر قرار نگرفته باشد.حاصل جریان طبیعی برخورد فرهنگ ها و زبان ها با هم، یكی ورود واژه های زبانی است به زبان دیگر به عین لفظ كه زبان شناسان آن را عاریه یا قرض (۱) میگویند، و دیگری مساله ی مهم ترجمه است. به این سبب زبان شناسی جدید برای این دو موضوع اهمیت فراوانی قایل شده است و در این زمینه بحث های بسیاری كرده است؛ به ویژه كه برخی از اصطلاح ها و تعبیر های ترجمهای، خود نوعی قرض و عاریهاند كه میتوان آن ها را "عناصر قرضی ترجمهای" نامید؛ مانند بسیاری از تعبیر های علمی و ادبی و هنری و روزنامهای كه وارد زبان ما شدهاند. عناصری مانند: ابراز امیدواری كردن، ابراز یأس كردن، ابراز نگرانی كردن، روان شناسی، جامعهشناسی و غیره. بنابراین، این تعبیر ها هم جنبه ی قرضی و عاریهای دارند، هم جنبه ی ترجمهای.هر چه زبانی از لحاظ علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی غنیتر و نیرومندتر باشد، به زبان های دیگر، واژه و مفهوم های بیش تری قرض و عاریه میدهد، و هر چه ملتی از نظر علمی، فنی، اقتصادی و سیاسی به یك كشور دیگر بیش تر احتیاج داشته ...
تأثیر ترجمه ی عربی در واژگان و دستور زبان فارسی
تاثیر ترجمه بر واژگان و دستور زبان فارسی زبان فارسی دارای جنبهها و جلوههای متنوع و متعددی است كه پژوهش درباره ی همه ی آن ها برای فرزندان این مرز و بوم وظیفهای است حتمی و لازم. مثلن پژوهش درباره ی زبان های ایرانی پیش از اسلام، لهجههای محلی، زبان دری كهن و آثار بسیاری كه از آن باقی مانده است و همچنین پژوهش درباره ی زبان فارسی معاصر، بر ما فرض است، ولی آن چه بیش از همه مورد نیاز ماست، فارسی معاصر است و چون فارسی معاصر و آینده تحت تأثیر ترجمه از زبان های اروپایی قرار دارد و خواهد داشت، مهمترین مساله ی زبان فارسی برای ما ترجمه است و سایر مسایل این زبان مانند تصحیح متن های قدیم و زبان های پیش از اسلام در درجه ی دوم اهمیت قرار دارد. یكی از ایرادهای كار دانشگاه ها و آموزگاران ادبیات این است كه به این مساله حیاتی یعنی فارسی معاصر و ترجمه، توجه لازم را نكردهاند و در نتیجه زبان امروز ما تحت تأثیر ترجمههای بد و ناقص قرار گرفته است كه ده ها اصطلاح ترجمهای نامناسب حاصل آن است. اصطلاح هایی چون: قوه ی مقننه، قوه ی مجریه، قوه ی قضاییه، فوقالذكر، اتخاذ تدابیر لازم و ده ها مانند آن.مساله ی ترجمه و گرفتن تعبیر های ترجمه ای و واژه های بیگانه، خود زاییده ی برخورد زبان ها با یكدیگر است و برخورد زبان ها با هم نیز حاصل برخورد فرهنگ ها با یكدیگر است و این برخورد و پیوند فرهنگ ها و زبان ها با هم، یكی از عوامل پیشرفت اجتماع ها، علوم، فنون و معارف است و امری است کاملن طبیعی و ناگزیر، زیرا هیچ زبان و فرهنگی نیست كه تحت تأثیر زبان و فرهنگ های دیگر قرار نگرفته باشد.حاصل جریان طبیعی برخورد فرهنگ ها و زبان ها با هم، یكی ورود واژه های زبانی است به زبان دیگر به عین لفظ كه زبان شناسان آن را عاریه یا قرض (۱) میگویند، و دیگری مساله ی مهم ترجمه است. به این سبب زبان شناسی جدید برای این دو موضوع اهمیت فراوانی قایل شده است و در این زمینه بحث های بسیاری كرده است؛ به ویژه كه برخی از اصطلاح ها و تعبیر های ترجمهای، خود نوعی قرض و عاریهاند كه میتوان آن ها را "عناصر قرضی ترجمهای" نامید؛ مانند بسیاری از تعبیر های علمی و ادبی و هنری و روزنامهای كه وارد زبان ما شدهاند. عناصری مانند: ابراز امیدواری كردن، ابراز یأس كردن، ابراز نگرانی كردن، روان شناسی، جامعهشناسی و غیره. بنابراین، این تعبیر ها هم جنبه ی قرضی و عاریهای دارند، هم جنبه ی ترجمهای.هر چه زبانی از لحاظ علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی غنیتر و نیرومندتر باشد، به زبان های دیگر، واژه و مفهوم های بیش تری قرض و عاریه میدهد، و هر چه ملتی از نظر علمی، ...
کاربردهای نادرست دستور زبان عربی در فارسی
کاربردهای نادرست دستور زبان عربی در فارسیزبان عربی بیش از هر زبانی بر زبان فارسی تأثیر گذاشتهاست و بسیاری از واژگان و تعابیر عربی در فارسی به کار میروند. استفاده از کلمههای عربی متداول - که برای بیشتر مردم قابل فهم باشد - اشکالی ندارد، امّا واژههای عربی دور از ذهن را نباید به کاربرد، مانند کلمهٔ «مُنَوِّم» به جای «خوابآور». به کار بردن قواعد و علامتهای عربی برای کلمههای فارسی درست نیست. مهمترین کاربردهای نادرست قواعد عربی در زبان فارسی در این مقاله آمدهاست. محتویات ۱ علامتهای جمع عربی ۲ آوردن «اَل» ۳ علامت مصدر جعلی (صناعی) عربی ۴ تنوین ۵ هماهنگی صفت و موصوف ۶ صفت برتر عربی + تر یاترین ۷ عَلَیه یا برعَلَیه ۸ مثنی ۹ جستارهای وابسته ۱۰ منابع علامتهای جمع عربی در زبان عربی یک مفرد ممکن است چندین جمع مختلف داشته باشد مانند بنوک -ابناک- بانکات که همگی جمع بانک است. بکار بردن جمع مکسر عربی بشدت زبان فارسی را پیچیده و مشکل نمودهاست باید حتما از جمع مکسر و بی قاعده عربی جلوگیری شود مثلا سرادیب- افاغنه - الوار- اکراد-ازمنه غلط است باید بگوییم سرداب ها- افغان ها- لرها - کردها- زمانها در زبان عربی علامتهای جمع مذکّر سالم «ین» و «ون» و علامت جمع مونث سالم «ات» است.و جمع مکسر عربی قاعده مشخصی ندارد. از این علامتها نباید در زبان فارسی استفاده شود؛ مثلاً به کاربردن این واژهها اشتباه است: ویرایشات، بازرسین، داوطلبین، فرمایشات، گرایشات، آزمایشات، پیشنهادات، گزارشات، پاکات، کوهستانات، نمایشات، دستورات. بلکه برای این کلمات باید از علامتهای جمع فارسی؛ یعنی «ان» و «ها» استفاده کرد. برای مثال صورت درست کلمات بالا به این صورت است: ویرایشها، بازرسان، داوطلبان، فرمایشها، گرایشها، آزمایشها، پیشنهادها، گزارشها، پاکان، کوهستانها، نمایشها، دستورها. البته برخی از واژهها، مانند: «باغات، دهات، شمیرانات، و لواسانات» نشاندهندهٔ یک مجموعه هستند. مثلاً شمیرانات به معنای «شمیران و نواحی تابع آن» است. پس به کاربردن این کلمهها اشکالی ندارد، ولی بهتر است تا جای ممکن از ساختن واژهای جدید با این علامت خودداری کرد. همچنین به کاربردن علامت «جات» مانند شیرینیجات به عنوان نشانهٔ جمع در زبان فارسی پسندیده نیست و باید از آن خوددداری کرد.[نیازمند منبع] افزودن علامتهای فارسی به کلمات عربی اشکالی ندارد و بهتر است به جای استفاده از جمعهای مکسر عربی از علامتهای جمع فارسی استفاده شود: مثلاً به «شکات» از «شاکیان» استفاده شود. [۱]آوردن «اَل» «اَل» در ...
شیوه های آموزش زبان عربی
شیوه های آموزش زبان عربی زبان عربي , زبان فرهنگ و تمدن اسلامی است و خاص قوم و ملتی نیست و اقوام و ملتهای مختلف را از شرق دور تا قلب اروپا در بر مي گيرد . . از آغاز ظهور اسلام وگسترش آن در نقاط مختلف، همه ملتهای مسلمانی كه زبان عربي ، زبان مادری آنها نبود ، برای آموختن آن همت گماشتند ، زیرا زبان عربی را زبان دين مي دانستند . همچنين توصيه موكّدی كه بزرگان دين در توجه به آموختن زبان عربي مي كردند , از عوامل عمده در تشویق به فراگيري اين زبان بوده است . امام صادق ( ع)می فرمایند: «تَعَلَّمُوا العربيَّهَ فَانَّها كلامُ اللهِ الَّذي يُكَلِّمُ به خَلقه «1 زبان عربي را بياموزيد ، زيرا آن زبانی است كه خدا بدان با بندگانش سخن می گويد . تا کنون مردم مسلمان ايران در كنار ديگر ملتها و حتی در پيشاپيش آنها قدمهاي موثري در آموختن زبان عربي بر داشته اند تا جايي كه بيشتر كتابهاي صرف و نحو عربي از تاليفات دانشمندان مسلمان ايراني است؛ مثلاً «« سيبويه »» دانشمند بزرگ علم نحو ، اثر عمده خود «« الكتاب »» را با طرحي عالمانه و منظم در علم نحو تاليف كرد كه به عنوان مرجع درسي به شمار آمد و هنوز هم آرا ء و نظريات او در ميان نحوشناسان حجت است . علمای بزرگ گذشته و معاصر بيشتر آثار خود را به زبان عربي نگاشته اند . امروز زبان عربي يكي از چند زبان زنده دنيا است كه ميليونها انسان بدان سخن مي گويند و از جمله چهار زبانیاست ( انگليسي ، فرانسه ، آلماني ، عربي ) كه در هر سمينار و كنفرانس بين المللي همه سخنرانيها و گفتگوها بدان زبانها ترجمه همزمان مي شود . بر اساس نص صريح قانون اساسي درس زبان عربي به عنوان يكي از دروس اصلي و مهم دوره راهنمايي و دبيرستان محسوب مي شود . اين اصل در شمار اصول فرهنگي قانون اساسي جای گرفته و قانونگذاران كشور برای احيای مجدد نور قرآن در دلهای فرزندان اين سرزمين ، تعليم زبان قرآن را لازم ديده اند . 2 اينك ما معلمان و دبيران عربي كه مسؤوليت اجرای اين نظرات صحيح را بر عهده داريم ، بايد درباره چگونگي تدريس عربي در گذشته و حال بينديشيم و با مشخص كردن هدف آموزش عربي ، راههايي را كه در كوتاهترين مدت و با آسانترين شيوه ، حصول مقصود را ميسر سازد ، بيابيم . شيوه كار ما بايد با ذوق و فرهنگ و نياز دانش آموز سازگار باشد تا جذابيت لازم را فراهم آورد و پيمودن اين راه نسبتاً طولاني در نظرش سهل و آسان جلوه كند . بديهي است كه دست يافتن بر چنين راه و روشها در زماني كوتاه امكان ندارد و نيازمند تجربيات ارزنده اي است كه بايد هر ساله ، در ضمن تدريس بدان دست يافت . ويژگيهای زبان عربي 1- اشتقاق پذيربودن : يكي از ويژگيهاي زبان عربي ...