در مورد فلسطين
بطلان ادعاهای يهود در مورد قدس و فلسطين
بطلان ادعاهای يهود در مورد قدس و فلسطين نويسنده: دكتر يوسف قرضاوی، برگردان: محمد ابراهيم ساعدی يهوديان و صهيونيستها يک سری ادعاهای عريض و طويلی دارند که بر اساس آن گمان می کنند دارای حقی در قدس يا در تمام فلسطين هستند، آنان متکبرانه اين ادعاهای بی اساس را که هيچ سند دينی و تاريخی ندارد تکرار می کنند و به دروغ آن را به دين و تاريخ نسبت می دهند. يهوديان هيچ حقی در قدس و فلسطين ندارند بمنظور زدودن هر گونه شک و ترديد مناسب است در اينجا تأکيد کنيم که قدس عربی و اسلامی است، همانطور که تمام فلسطين اسلامی است و یهودیان دارای هیچ حقی در فلسطین نیستند تا آنرا از اهاليش سلب نموده پايتخت کشورمان قرار دهند، کشوری که بر غصب و دشمنی پايه گذاری شده است. يهوديان گمان می کنند که دارای حق تاريخی و حق دينی در فلسطين می باشند در حالی که واقعيت اين است که آنان خاک ديگران را غصب کرده اند و کوچک ترين حقی در اين خاک ندارند، نه از جهت تاريخی و نه از جهت دينی، چنانچه اين موضوع را در صفحات آينده بيان خواهيم کرد. بحثی آزاد قبل از اينکه وارد مناقشه حق خيالی يهود در فلسطين شويم جا دارد از آنها بپرسيم: چرا اين حق در طول قرنهای گذشته مطرح نشد؟ فراتر از اين چرا در آغاز ظهور صهيونيزم سياسی با کوشش "هرتزل"، بيان نگرديد؟ مشهور است که در اصل، فلسطين کشور پيشنهادی برای برپايی وطن ملی يهود نبود، بلکه چند منطقه در آفريقا و امريکای شمالی پيشنهاد گرديد و موضوع فلسطين ـ به عنوان سرزمين موعود ـ بعد از گذشت مدت مديدی مطرح گرديد. "هرتزل" نخست کوشيد تا جايی در"موزامبيک" بدست آورد و بعد از آن همکارانش در تأسيس جنبش صهيونيزم سياسی، در"کنگو" که تحت سلطه بلژیک بود تلاش کردند"ماکس نوردو" ملقب به آفريقايی بود و"حاييم وايزمن" معروف به اوگاندايی. در سال 1897م "آرژانتين" انتخاب شد و در سال 1901م "قبرس" انتخاب گرديد و در سال 1902م "سين" نامزد شد و سپس در سال 1903م برای دومين بار،"اوگاند" بر اساس پيشنهاد بريتانيا، انتخاب گرديد. هرتزل کاملاً مأيوس و نااميد گشت، زيرا يهوديان جهان از فکر برپايی موجوديتی سياسی برای يهود استقبال نکردند. حالا يا بخاطر دلائل ايدئولوژيکی يا بخاطر اينکه نمی خواستند کشورهايی را که در آن مستقر شده بودند ترک کنند. حتی کنفرانس خاخامها که در اواخر قرن نوزدهم در شهر فيلادلفيای امريکا برگزار گرديد بيانيه ای صادر کرد که در آن آمده است: همانا رسالت روحی که يهوديان آنرا بدوش می کشند با برپايی وحدت سياسی مستقل برای يهوديان متناقض است! در برابر اين موضعگيری و چالش جديد هرتزل به فکر چاره جويی افتاد تا راهکاری مناسب پيدا کند، ...
•فلسطين چگونه اشغال شد؟
صهيونيستها بيش از يك قرن و نيم پيش براي ايجاد اتحاد بين يهوديان سراسر دنيا حركت خود را آغاز كردند[1]، آنها در ابتدا شعار وطن يهودي در آرژانتين يا يكي از كشورهاي آفريقايي (بیشتر اوگاندا مطرح بود) سردادند ولي بعدها اين شعار براي همراهي و هماهنگتر كردن يهوديان سراسر دنيا (با دادن بار اعتقادی) متوجه فلسطين به عنوان سرزمين موعود! يهود شد.<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> لذا وضعيت و مراحل اشغال اين سرزمين مقدس به چهار مرحله تقسيم ميشود: 1. پيش از اشغال انگليسيها تعداد يهوديان [در فلسطين] از 56 هزار نفر [يعني معادل] 8درصد در مقابل 644 هزار فلسطيني، [معادل] 92 درصد تجاوز نميكرد و ميزان اراضي آنان هم به 2درصد ميرسيد. نخستين موج مهاجرت يهوديان در سال 1882ميلادي(1261هجري شمسي) آغاز شد و تعداد مهاجران تا 1903 ميلادي(1272هجري شمسي) به حدود 20 هزار نفر رسيد.[در جنگ جهاني اول دولت عثماني شكست خورده و كشور عثماني تجزيه شده و بين قدرتهاي بزرگ آن دوران، فرانسه و انگليس تقسيم ميشود] پس از اشغال فلسطين توسط انگليس، در آوريل 1917ميلادي(1286 هجري شمسي) بالفور ( وزير امور خارجه انگليس) وعده ايجاد ميهن ملي يهود را در فلسطين به يهوديان وعده داد.[2] 2. صدور قطعنامه سازمان ملل صدور قطعنامه سازمان ملل متحد در 29/11/1947 در مورد تقسيم فلسطين به دو كشور فلسطيني و يهودي و تجزيه 54 درصد از سرزمين فلسطين. [3]54 درصد به صهيونيستها تعلق گرفت و مابقي به فلسطينيان.[4] 3. از جنگ 1948 تا جنگ 1967 صهيونيستها در روز 15/5/1948، ساعاتي پس از اعلام پايان قيموميت انگليس، برپايي دولت خود را اعلام كردند و جنگ بين باندهاي تروريستي صهيونيستي و فلسطينيان آغاز شد، ]ارتشهاي عربي به حمايت از ملت فلسطين وارد نبرد با صهيونيستها شدند[ ولي چون آمادگي براي اين جنگ نداشتند، شكست خوردند، البته وابستگي اين ارتشها به ويژه فرماندهان آنها به استعمار انگليس نيز در ناكارآمدي آنان بسيار مؤثر بود. « پس از اعلام موجوديت رژيم اشغالگر قدس و توسط بن گوريون، اولين جنگي كه اين رژيم عليه فلسطين و كشورهاي عربي منطقه به راه انداخت به جنگ 1948 معروف است. در طي اين جنگ صهيونيستها 78 درصد كل خاك فلسطين[5] را به اشغال خود در آوردند. در اثر اين جنگ، نخستين مرحله آوارگي بزرگ مسلمانان فلسطين به وقوع پيوست. طي آن حدود يك ميليون فلسطيني از مجموع يك ميليون و نهصد هزار فلسطيني در آنزمان آواره شدند. حدود 200000 تن از مسلمانان فلسطين به نوار غزه مهاجرت كردند و 496000 تن به اردن و 100000 تن به لبنان و 85000 تن به سوريه و 20000 تن به مصر و عراق كوچ كردند[6]»، «در سالهای 1953 و 1950 کنست رژیم صهیونیستی قوانینی را ...
چرا ایران از فلسطین حمایت میکند ؟
پاسخ :در مورد اين نكته كه علت توجه بيشتر ايران به قضيه فلسطين نسبت به ساير كشورهاي اسلامي چيست؟ در اين خصوص بحثها و سخنان متعدد و متنوعي وجود دارد: الف: تعريف سياست خارجي: عبارت از مجموعه خط مشي ها، تدابير، روشها، و انتخاب مواضعي است كه يك دولت دربرخورد با امور مسايل خارجي در چهارچوب اهداف كلي حاكم بر نظام سياسي اعمال مي نمايد به عبارت ديگر سياست خارجي بازتاب اهداف و سياست هاي يك دولت در صحنه روابط بين المللي و در ارتباط با ساير دولت ها جوامع و سازمان هاي بين المللي نهضتها، افراد بيگانه و حوادث و اتفاقات جهاني مي باشد. [1] ب. اهداف سياست خارجي: بسياري از محققين ميان اهداف سياست خارجي و منافع ملي تفاوتي قائل نيستند و در تعاريف خود از منافع و اهداف ملي به صورت مترادف استفاده ميكنند. با توجه به اين مطلب، اهداف ملي سياست خارجي يك كشور را مي توان به دو دسته تقسيم نمود: 1. اهداف ملي: آنهايي هستند كه براي حفظ و تحقق منافع ملي يك كشور مورد توجه مي باشند. از قبيل حفظ استقلال و تماميت ارضي و امنيت ملي، رفاه عمومي جامعه در محيطي صلح آميز، اين نوع كشورها معمولا معتقد به حفظ وضع موجود مي باشند. 2. اهداف مافوق ملي: كشورهايي كه با توجه به ايده آلهاي حاكم بر جامعه خود با ديد وسيعتر از تامين منافع ملت و جامعه خود احساس رسالتي وراي مرزهاي كشور مي نمايند. به طوري كه منافع ملي را تحت الشعاع منافع جهاني و يا منطقه اي از ديدگاه خود و يا بخشي از آن مي بيند.[2] ج. اهداف سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران: اهداف سياست خارجي طبق قانون اساسي كشورمان از اين قرار است: 1. حفاظت از استقلال و حاكميت ملي در عرصه بين الملل.(اصل صدو سي و سوم) 2. دفاع از حقوق مسلمانان 3. حمايت از مستضعفين در برابر مستكبرين و حمايت از نهضت هاي آزادي بخش(اصل يكصد و پنجاه و چهارم) 4. تلاش در جهت تشكيل امت واحد جهاني و .... اين چند اصل خود بيانگر اين نكته است كه ايران اسلامي موظف است از همه ملتهاي رنجيده و مستضعف حمايت كند و در مقابل ظلم به ديگران بويژه مسلمانان ساكت ننشيند. ضمنا بايد از نهضت هاي آزادي بخش مانند فلسطين حمايت نمايد. حال اين حمايت مي تواند مادي باشد مانند تامين امكانات لازم در داخل كشور براي اين نهضتها مثل جمع آوري اعانه و چاپ نشريات و ... و هم مي تواند معنوي باشد مانند ارشاد و راهنمايي آنها براي جلوگيري از هر گونه انحراف فكري و تشتت و تفرقه و يا دفاع از حقوق آنها در مجامع بين المللي [3]و .... غير از اين موارد، تلاش در جهت تشكيل امت واحده مسئوليت كشور ما را سنگين تر مي كند زيرا با توجه به اسلامي بودن انقلاب و جهان شمولي اين مكتب، سياست خارجي كشور نمي ...
حقوق بشر در سرزمين فلسطين اشغالي
فصل هشتم كودكان فلسطيني امروز با آينده نامطمئني روبهرو هستند. ″چرخه كنوني خشونت بين فلسطينيان و اسراييليها صدها كشته و هزاران مجروح برجاي گذارده كه اكثريت قابل توجهي از آنها فلسطينيان هستند. فقر و بيكاري بالا گرفته است. محاصرهها و انسدادها، اقتصاد فلسطينيان را فلج كرده است، كرانه باختري و غزه، منزوي شده و از توزيع دارو، غذا و سوخت جلوگيري شده است. مجازات جمعي، خبر ناگوار خشم و نااميدي در سرزمين تنشزاي فلسطين اشغالي است. اميد اسراييليها نيز به يأس مبدل شده است.″ دبيركل كوفي عنان، آوريل 2001 توجه به حقوق بشر جمعيت غيرنظامي در سرزمينهاي اشغالي از سوي اسراييل در طول جنگ 1967، نخستين بار به وسيله شوراي امنيت در قطعنامه (1967) 237 بيان شده است كه در آن، ميان ساير مسايل، اين امر به حكومتها يادآوري شده كه صادقانه به اصول حقوق بشردوستانه مندرج در كنوانسيون چهارم ژنو سال 1949، احترام بگذارند. در دسامبرسال 1968، مجمع عمومي كميته ويژه سه نفره تحقيق درباره فعاليتهاي مؤثر اسراييليها بر حقوق بشر مردم فلسطين و ديگر اعراب سرزمينهاي اشغالي، را تشكيل داد و از آن خواست كه گزارشها را در زمان مقتضي ارائه كند. حكومت اسراييل از همان آغاز، مانع بازديد كميته ويژه از سرزمينهاي اشغالي براي اجراي تحقيقات محوله به آن گرديد. اسراييل بر اين باور بوده است كه قطعنامهاي كه كميته ويژه براساس آن تشكيل شده، تبعيضآميز بوده و كوشيده است كه پيشداوريهاي كميته ويژه را، اساس تحقيقات فرض نمايد. از سال 1970، كميته ويژه گزارشهاي ساليانهاي را به مجمع عمومي ارائه داده كه از سال 1989 با دو گزارش الحاقي دورهاي كامل گرديده است. بدون دستيابي مستقيم به سرزمينهاي اشغالي فلسطيني، اعضا تصميم گرفتند كه گزارشهاي خود را بر مشاهداتي مبتني سازند كه در ديدارهايشان از دولتهاي همسايه با افرادي كه اطلاعات دست اول از وضعيت حقوق بشر در سرزمين اشغالي فلسطين دارند، به دستآوردهاند. اين گزارشها به وضعيت حقوقبشر در سرزمينهاي اشغالي مستند گرديده و شامل رويدادهاي مرتبط با انتفاضه (1987ـ1993)، اجراي عدالت، رفتار با بازداشت شدگان ، رفتار با غيرنظاميان فلسطيني، راهكارهاي سودمند آزاديهاي اساسي و فعاليتهاي شهركنشينان اسراييلي در نقض حقوق بينالملل است. آنها تأكيد ميكنند كه به ويژه با گذشت دو دهه، اسراييل سياست ضميمهسازي دو فاكتو را از راه ابزارهايي مانند ايجاد و گسترش شهركها، مصادره دارايي، انتقال شهروندان اسراييلي به سرزميهاي اشغالي و اخراج فلسطينيان از سرزمينها و تشويق يا الزام فلسطينيان به ترك وطنشان، تداوم بخشيده است. براساس گزارشهاي ...
ایران کشوری موثر در وقایع آخرالزمان
خاخام فریدمن: ایران کشوری موثر در وقایع آخرالزمان خاخام ضد صهيونيست با بيان اينكه نام ايران با تعبير «پوراس» در تورات به عنوان كشوري تاثيرگذار در وقايع آخرالزمان آمده،افزود: خاخامها و مقامات بلندپايه رژيم صهيونيستي به خوبي از اين مسئله آگاهند. به گزارش فارس خاخام مُشه فريدمن ظهر امروز چهارشنبه در نشستي مطبوعاتي در دفتر سازمان اسلامي دانشجويان با اشاره به نظر علماي يهودي در مورد آخر الزمان و ظهور منجي خاطرنشان كرد: يهوديان معتقدند كه روزي مسيح خواهد آمد اما در اينكه منجي او در بين علماي يهود شك وجود دارد.وي افزود: چنين به نظر ميرسد كه حضرت مسيح به همراه فردي ميآيد كه او منجي است اما دقيقاً مشخص نيست او كيست. براي ما مهمتر از اين كه او كيست اين است كه ما خود را براي ظهور او آماده كنيم.وي با بيان اينكه بنابر آيات تورات كتاب عهد عتيق، منجي به همراه ياران خود بيتالمقدس را آزاد خواهد كرد، تصريح كرد: نشانههاي اين مسئله در حال وقوع است و ما خاخامهاي يهودي، آمدن منجي را دور نميبينيم.اين روحاني يهودي با بيان اينكه اسم ايران به عنوان كشوري تاثيرگذار در آخرالزمان در كتاب تورات آمده است، اظهار داشت: در تورات اسم «پوراس» آمده كه نام ايراني دوران عهد عتيق در زبان ماست. معتقدم كه ايران امروزي با آخرالزمان پيوند خورده و روزي مهدي به عنوان منجي خواهد آمد و احساس من و ديگر دوستان خاخام اين است كه اين روز خيلي دور نيست.فريدمن با اشاره به مشكلاتي كه صهيونيستها براي وي ايجاد كردهاند، اظهار داشت: من تحت تعقيب رژيم صهيونيستي قرار گرفتم و فرزندان من توسط آنها ربوده شدهاند تا من را وادار كنند هولوكاست را تائيد كنم. دختر من در لندن در مدرسه عمومي مورد شكنجه قرار گرفته و طوري شد كه او را به بيمارستان بردهاند.خاخام آمريكايي جامعه ارتدوكس اتريش خاطرنشان كرد: من به عنوان خطر شماره يك رژيم صهيونيست شناخته شدهام و در همه جا تحت تعقيب هستم.وي با اشاره به رويكرد صهيونيسم به اديان الهي اظهار داشت: اين درست است كه در سراسر جهان از اديان و مكاتب سوءاستفادههايي شده و گروههايي بودهاند با ايجاد بدعتهايي پيروان را از مسير اصلي منحرف كردهاند. صهيونيسم نيز بدعتي در دين يهود است و اقدامات رژيم صهيونيستي باعث شده كه يهوديان در سراسر جهان منزوي شوند.وي با بيان اينكه صهيونيسم ميكوشد با تاكيد بر تفاوتهاي جزيي اديان الهي آنها را دشمن هم جلوه دهد، خاطرنشان كرد: هدف اصلي صهيونيسم اين است كه به سمت فاشيسم و ماترياليسم پيش برود كه پايه آن در اتريش بنا نهاده شد و در مجارستان و لهستان منتشر گرديد.اين ...
روز قدس و فلسطين در نگاه امام خميني (ره )
امروزه همه نظريه پردازان سياسي به اين مطلب اذعان دارند كه ظهور انقلاب اسلامي ايران در قرن بيستم موجب برهم خوردن نظم جهاني ساخته ابرقدرت هاي شرق و غرب شد. اما مهمترين عملكرد انقلاب اسلامي در حوزه امت اسلامي و به طور ويژه در موضوع فلسطين مي باشد. آرا و انديشه هاي امام خميني (ره ) در باب وحدت اسلامي باعث شد تا روند معادلات خاورميانه شكل جديدي به خود بگيرد و روح تازه اي در كالبد جريان هاي اسلامي در منطقه بدمد در اين ميان گروه هاي مقاومت و جهادي در كشورهاي فلسطين و لبنان كه در نقطه عطف جهان اسلام حضور دارند بهره بيشتري از موج وحدت اسلامي برده و در نتيجه تاثير به سزايي در انديشه هاي امام ايفا نمودند. تا قبل از ظهور انقلاب اسلامي كشورهاي اسلامي به فلسطين به عنوان يك مسئله عربي و اختلافي بين اعراب و يهوديان مي نگريستند در نتيجه ضمن قبول موجوديت دولت و رژيمي به نام اسرائيل در منطقه به دنبال حل مخاصمه بين فلسطين و اسراييل بودند اما امام خميني (ره ) بر اين اعتقاد بود كه مسئله فلسطين مسئله كيان اسلامي است و اسرائيل نه تنها يك رژيم نامشروع و غير قانوني مي باشد بلكه بزرگترين خطر براي ثبات جهاني و يك غده سرطاني در منطقه است . ايشان اسرائيل را فرزند نا مشروع زياده خواهي و قدرت طلبي استعمار دانسته و نابودي آن را براي حفظ صلح و آزادي در جهان امري بديهي و واجب مي خواندند. در انديشه حضرت امام (ره ) تمامي خاك فلسطين متعلق به امت اسلام است و هيچ فرد يا دولتي حق ندارد كه حتي يك وجب از آنرا به ديگري واگذار نمايد و هرگونه سازش بر سر اين مسئله به معناي عناد با اسلام و شريعت محمدي (ص ) به شمار مي رود. از سوي ديگر امام خميني (ره ) به مسئله فلسطين به عنوان يك مسئله انساني مي نگرند و جنايات رژيم صهيونيستي را عليه ملت فلسطين نشانه ضديت اين رژيم و حاميانش با انسانيت و آزادي مي خوانند. در نتيجه وظيفه هر انسان از هر دين و مسلكي است كه به حمايت و دفاع از اين ملت مظلوم برخيزد. نظريات و روشنگري هاي حضرت امام به همراه دلايل و قرائن موجود از عملكرد اسرائيل موجب شد كه مسئله فلسطين از يك موضوع عربي به جرياني جهاني بر دو پايه حمايت از مظلوم و مبارزه با استكبار و استعمار تبديل شود. به نحوي كه سازمان ملل طي قطعنامه اي اين مبارزات را حق مسلم مردم فلسطين دانست . امروزه تمامي جريان هاي فلسطيني كه با اقبال عمومي مردم فلسطين روبرو هستند و در شكل گيري و تداوم انتفاضه دوم نقش دارند تحت تاثير مستقيم افكار حضرت امام و انقلاب اسلامي قرار گرفته اند و تنها راه پيروزي را در نابودي كامل اسرائيل مي دانند. بيت المقدس اولين قبله مسلمين و سومين شهر مذهبي آنها مي باشد ...
چکیده مقاله فلسطین از دیدگاه حقوق بین الملل
چکیده مقاله فلسطین از دیدگاه حقوق بین الملل مقدمه امروز بدترین وخترناکترین عاملی که حقوق بشر ودموکراسی را تهدید میکند نقض این قوانین و اصول از طرف دولتهایی است که زمانی ادعای پرچم داری آن راداشتند.اما این پرچم داری وادعای گذاف آنها دوام چندانی نداشت وبه محض اینکه پای منافع ساده مادی آنها پیش آمدچه خونهای مردم بی ادعا جهان سومی را که برای آنها ارزششان به یک قرس نان بود نریختند. وحقوق ساده برادران انسانی خود را پایمال و آوارگی و زجر را به آنان تحمیل کردند.کشورها وشخصیتهای علم داری که شخصیت آنها در عمل توانایی نشان دادن مفاهیم بزرگ مورد ادعا را نداشت و این بی شک عامل این همه زجر و ظلمی است که دامان مردمان مخصوصا جهان سومی را گرفته است. این مقاله با دید کلی وانصاف و صرفا حقوقی در صدد است مسایل مربوط به فلسطینئ را بدور از جنجالها و سوءاستفاده های سیاسی ومذهبی مورد بررسی قرار دهد . قدس قبله نخستين و حرم دوم مسلمانان و سرزمين اصلي ميليونها آواره فلسطيني است، اما اين سرزمين مقدس كه در قلب جهان اسلام موقعيت دارد، از سال 1948 ميلادي كه اسرائيل ايجاد گرديد، در اشغال صهيونيست ها قرار دارد. شهر بيت المقدس و مسجد الاقصي براي پيروان سه دين اسلام، مسحيت و يهوديت حايز اهميت و تقدس است. در يك قرن گذشته همزمان با تلاش صهيونيست ها براي اشغال فلسطين، آنها ادعا كردند كه خرابه هاي معبد سليمان درست در زير مسجد الاقصي واقع است، لذا پس از تاسيس اسرائيل و سپس اشغال بيت المقدس در سال 1967، تلاش هاي صهيونيستها براي انهدام مسجد الاقصي و ساختن معبد سليمان بر روي خرابه هاي آن شدت يافت. بر اساس اين عقيده سران رژيم اسرائيل از زمان اشغال بيت المقدس، اقدامات متعددي را براي تخريب مسجد الاقصي انجام داده اند كه برجسته ترين و خسارت بارترين آنها آتش زدن اين مسجد مقدس در سال 1969 بود که این آخرین ظلمی نبود که در جریان بود هزاران سال است که فلسطین موضوع دعاوی سیاسی متعارض و وابستگی شدید مذهبی بوده است.نبردبر سر فلسطین،به خصوص در قرن بیستم به طو رغیر معمول باعث جذب افکار بین المللی و مداخله خارجی گردیده است.از طرفی تلاشهای داخلی وبین المللی برای پایان جنگ وبرقراری صلح صورت گرفته اما هیچکدام نتیجه چندان مطلوبی در بر نداشته از طرفی نیزقطعنامه های متعدد مجمع عمومی که بر حقوق فلسطینیان تاکید می ورزد به طور حتم به دلیل صلاحیت محدود این رکن صرفاجنبه توصیه دارد... تاریخچه فلسطین وچگونگی تسلط اسرائیل بر آن: فلسطين به لحاظ تاريخى، سرزمين اعراب فلسطين است. قبايل عرب کنعانى، بيش از هفت هزار سال قبل از ميلاد، ...