درک و بیان محیط

  • شعر و معماری

    ديباچه  شعر هنری کاملا واضح در جهانی مشترک با معماری است،شعر جاودانگی یافتن،استنباط احساس انسانی است،در لحظه ای گذرا،در جامه واژه ها،وحال معماری هنر خلق فضاست،بیان هوشمندانه در خلق فضاست. نگاهی به گذشته آنها این موضوع را روشن تر می سازد،زیرا در کشور کهنسالی چون ايران که داراي قدمتي بسيار است،وجود افراد بزرگ در ان امري طبيعي به شمار مي رود،در زمينه علوم ادبيات مي توان به بزرگاني چون فردوسي،سعدي،حافظ... را كه اين سرزمين در طي ادوار مختلف در خود جاي داده است،اشاره كنيم و همينطور استفاده از اشعار شاعران در بناهايي واز آن مهم تر آرامگاه های شاعران نیز خود به خوبی گواه این مطلب است،بگونه ای که باعث عجین شدن معماری و شعر شده است،بنابراین وجود این دو هنر درکنار هم طبیعتا محصولات جالب توجهی را پدید می آورد،مقاله حاظر ضمن بررسی وجوه مشترک این دو هنر با مفهوم شعرگونه به رابطه عمیق شعر و معماری می پردازد.  مقدمه معماری ایران دارای مفاهیم و معانی خاص به خود است .کوچکترین جزء شکل دهنده ، در یک اثر معماری دارای مفهوم و معنی خاص به خود است،از نگاهی تاریخی ادبیات ایران خصوصا در مبحث شعراز محتوا و گستردگی ای بس عمیق برخوردار می باشد، و سرودن اشعار شاعران مختلف با موضوعات متفاوت در هر جایگاهی حالات گوناگونی به انسان دست می دهد، زیرا شعر بر روح و روان آدمی تاثیر می گذارد،حال با این تفاسیر مشخص است که شعر بر هنری مانند معماری نیز اثر می گذارد،همانند ساخت مقبره ها و آرامگاه هایی برای شعرای معروف که برگرفته از شخصیت های سربلند آنها می باشد.در حقیقت ناآشناترین افراد هم با مقوله شعر آشنا هستند،که این موضوع در احساسات آدمی جای می گیرد،و حال این بحث با این معنی عمیق در معماری نیز دیده می شود،قرارگیری اشعاری متناسب با فضاهایی خاص مانند زورخانه ،نگارخانه...که با این کار مخاطب با سرودن شعر در محیط های گوناگون به طور واضح تری با فضای مورد نظر ارتباط برقرار می کندو این هنر معمار است که با این حرکت بر تاکید آن فضاها می افزاید،این گونه ای است از تزکیب شعر و معماری.  شعر در معماری شعرا در تمامی ادوار زیباترین و پرمایه ترین احساسات انسانی رادر قالب کلام موزون و آهنگین خویش انعکاس می دادند و از سرچشمه غنی معارف بشری برای خلق موسیقی مکتوب سود جسته و گفتگویی بی زمان را در سناریوی تاریخ رقم زده اند . شعر واقعیت را به تجرید می کشد. و معماری از تجریدها به سمتواقعیت حرکت می کند و یک احساس متعالی را از پس خطوط به یک فضای ملموس مبدل می سازد همانگونه که افراد گوناگون می توانند برداشت های متفاوتی از شعر یکسانی داشته باشند. مخاطبان ...



  • مقبره سه گنبد ارومیه

    مقبره سه گنبد ارومیه

    سه گنبد اين گنبد زماني در جنوب شرقي شهر اروميه واقع شده بود ، که اکنون به علت گسترش شهر در داخل شهر قرار گرفته است . تا قرن نوزدهم به اين اثر توجهي نشده بود و براي اولين بار در سال 1852 ميلادي از طرف "ن . خانيکوف" اين برج به دنياي هنر شناسانده شد و تحت شماره 242 جز آثار باستاني ثبت شده است. بنا به عقيده ي بعضي از مورخين اين بنا آتشکده ي زرتشتيان بوده که پس از هجوم اعراب به ايران و نفوذ آنان در آذربايجان متروک مانده و به تدريج رو به خرابي گذاشته است. به نظر مي رسد قبوري داخل اين بنا موجود باشد و براي پوشانيدن اين قبور از طاق آجري استفاده شده است . اين بناي تاريخي مطابق متون تاريخي و با توجه به نقشه قديمي شهر، قبلا در فاصله يك كيلومتري از ديوار حصار دفاعي اروميه و در نزديكي دروازه بازار باش قرار گرفته است . اين بنا از دو بخش سرداب (محل دفن) و شيون گاه ( معبد ) تشكيل شده است و دو ورودي مستقل دارد . مصالح آن سنگ، آجر و گچ است و گنبد كم خيزي به شكل عرق چين دارد . شكل نقشه آن از بيرون مدور و از داخل چهارگوش است و دو روزنه در شرق و غرب بنا ديده مي شود . از جمله مرمت و حفاظت هاي انجام شده توسط سازمان ميراث فرهنگي براي اين بنا مي توان به عايق كاري و اجراي آجر فرش پشت بام ،بند كشي كامل نماي آجر مقبره ،احياي پوشش از بين رفته سردابه و محوطه سازي و اجراي سنگ فرش به صورت قلوه چين اشاره کرد. سه گنبد در زميني كه اطرافش را قبور زيادي اشغال نموده ساخته شده است، و احتمالا زمين مزبور صحن آن بنا بوده كه عده اي را به لحاظ قدسيت محل در آنجا دفن كرده اند. ( در صورت حفاري قبور مذكور شايد ناشناخته هاي بناي مذكور با كشف آثار و اشيايي از گورها معلوم و مشخص گردد .) دركتيبه ي طرفين و بالاي سردر ورودي فقط نام باني و سازنده ي بنا با تاريخ احداث ذكر شده و هيچگونه اطلاعاتي درباره ي عملكرد اين ساختمان بدست نمي دهد . عده اي از مورخان و نويسندگان شالوده اصلي اين ساختمان را برج ديده باني مي دانند ولي چون گزارش آنها مستند نمي باشد . بنابراين هرگونه مطالعات دقيق و علمي در آينده كمك مطلوبي به روشن شدن وضعيت و عملكرد اوليه بنا خواهد نمود . با توجه به اين كه طبق اظهارات غيرمكتوب، در هنگام خاكبرداري كف اطراف مقبره در سال 48 تا 51 آثار قبوري كشف شده و از نظر معماري نيز مشابهت فراواني بين برج سه گنبد با مقابر قرن ششم، به چشم مي خورد، لذا احتمال مقبره بودن آن بيشتر است. وجه تسميه سه گنبد وجه تسميه سه گنبد به درستی هنوز معلوم نشده، شايد همين برج موجود كه از دو طبقه ساخته شده در سابق طبقه سومي هم داشته كه بر اثر مرور زمان از بين رفته است و شايد در يك محوطه بسيار وسيع سه باب ...

  • اصول عكاسی معماری

    مقدمه زندگی در شهر یعنی تماس روزانه و همیشگی با معماری. از دوران غارنشینی تا برج‌نشینی با مصالح و معماری آغشته‌ایم. نه فقط راحتی و آرامش بلکه زیبائی و هنر را نیز با معماری توام کرده‌ایم. عکس معماری نیز باید در خدمت و معرفی هم زیبائی و هنر و هم راحتی و آرامش معماری باشد. نور و روشنائی و تاریکی آن. رنگ نور. شدت نور. زاویه‌ی تابش نور و نوع نور در یکایک سوژه‌های عکاسی معماری سرنوشت نوع آن سوژه معماری را مشخص می‌کند. هر نوری نمی‌تواند نظر و خواسته‌ی مهندس و طراح را که پله‌گردان با پنجره‌های باریک و عمودی طراحی کرده نشان بدهد. یک شومینه که با چوب و سنگ طبیعی ساخته شده در ضمن فضائی بس رمانتیک و شاعرانه بوجود آورده، اگر با لامپ‌های مهتابی فراوان که سقف را پوشانده عکاسی شود؛ فضای عاشقانه‌ی ما بیشتر به پیتزا فروشی تبدیل خواهد شد. در ضمن نورپردازی این فضا با شمع که بسیار جذاب می شود، کار آسانی نیست و عکاس باید دانش و تجربه‌ی زیادی در رابطه نور و معماری داخلی داشته باشد. تمام رشته‌های عکاسی مانند پرتره در استودیو با اشیاء و لوازم زندگی در آتلیه‌ی عکاسی صنعتی و بسیاری عکسبردای‌های دیگر به نورپردازی و تنوع نور نیازمند می شود. ولی عکاسی معماری چه داخلی و چه خارجی بدون نورپردازی و انتخاب صحیح نور حتماً جذابیت لازم را نخواهد داشت. از مهمترین مشکلات عکاسی معماری شناخت پرسپکتیو و انتخاب نقطه درست و حرفه‌ای دوربین است. هر تصویری که ساختمان و معماری سوژه‌ی اصلی آن باشد، معمولاً از هر زاویه و نقطه‌ای میتوان با یک لنز واید همه چیز را در عکس دید و انداخت. این عکس‌ها مسلماً صدها اشکال و ایراد معماری و زیبائی‌شناسی خواهد داشت و فقط عکسبرداری از نقطه‌ای که بهترین پرسپکتیو سوژه و محل را نشان میدهد، قابل قبول و حرفه‌ای محسوب می شود. معمولاً عکاس‌ها و گرافیست‌ها در یک سالن بیشتر جذب اشیاء زیبا و سوژه‌های چشم‌گیر می‌شوند. ولی یک معمار سالن و اطاق را حتی بهتر از دکوراتورها درک می کند و محل دوربین را بهتر تشخیص می دهد. فقط ممکن است تجسم زاویه‌ی دید 180 درجه را نداشته باشد که با کمک عکاس و تماشای صحنه از درون لنز نقطه نهائی و درست دوربین را پیدا خواهد کرد. اگر عکاس نور و چراغ به اندازه کافی همراه داشته باشد شانس هنری‌تر کردن و بالابردن سطح زیبائی در عکس معماری را خواهد داشت. همانگونه که بعضی مواقع از نفوذ یا شدت نورهای موجود در صحنه، حال چه نور روز از پنجره باشد و چه چراغ‌های سقف و دیوار باید کم کرد تا در تمام تصویر نور جذاب و زیبائی بوجود بیاید. ساخت بناهای متفاوت توسط بشر برای منظورها و كاربردهای مختلف بوده است. ...

  • شش نکته برای یادگیری بهتر

    شش نکته برای یادگیری بهتر

    سالها کارشناسان بر این باور بودند که ظرفیت ثابتی برای یادگیری وجود دارد . با این حال در دو دهه اخیر ، روانشناسان و مربیان به گونه ای دیگر فکر می کنند . یکی از محققان در این باره می گوید : شواهد زیادی وجود دارند که ثابت می کنند هوش انسان قابل افزایش است . ما می دانیم که فنون مناسب می توانند به افراد در افزایش قدرت یادگیری شان کمک کنند . از این گذشته ، این مهارت ها بسیار ابتدایی هستند و تقریبا هر کسی می تواند با تمرین و ممارست در آنها مهارت پیدا کند . در ذیل ۶ نظریه اثبات شده از کارشناسان مختلف برای افزایش قدرت یادگیرتان آمده است : ۱) ابتدا به تصاویر بزرگ نگاه کنید : وقتی می خواهید مطلب جدید و نا آشنایی را بخوانید ، خود را مستقیما درگیر آن مطلب نکنید . اگر ابتدا نگاهی اجمالی به مطلب بیاندازید می توانید حافظه و درک مطلب خود را افزایش دهید . به عناوین فرعی ، زیر نویس عکسها و خلاصه هایی از متن که دردسترس هستند نیز نظری بیافکنید . اگر می خواهید کتاب بخوانید ابتدا به فهرست و مقدمه کتاب نگاهی بیاندازید . تمام این پیش زمینه ها به شما کمک خواهند کرد تا آنچه که می خواهید در ذهنتان تثبت شود . ۲) سرعت مطالعه خود را کاهش دهید و مطالب را با خودتکرار کنید : گرچه ممکن است سریع خواندن مطالب ، آسان خوب و مفید باشد ، اما آهسته تر خواندن مطالب پیچیده و دشوار می تواند به طور موثری به یادگیری تان کمک کند . دو تن از نویسندگان کتاب (حل مشکل و درک مطلب ) سه تفاوت اصلی میان چگونگی مطالعه دانش آموزان خوب و دانش آموزان بد را بررسی کرده اند : دانش آموزان خوب مطالب را با صدای آرام یا بلند بیان می کنند. آنها سرعت مطالعه خود را پایین می آورند و کلمات را همان طور که می خوانند ، تکرار می کنند و به آنها توجه می کنند . دانش آموزان خوب وقتی با مشکلی مواجه می شوند خود به خود آن مطلب را آنقدر تکرار می کنند تا بفهمند. در مقابل دانش آموزان ضعیف اگر مطلبی را برای بار اول نفهمند آن را رها کرده و بقیه مطلب را می خوانند . دانش آموزان خوب فعالانه با اطلاعات جدید رابطه ای نزدیک برقرار می کنند. آنها در مورد آنچه که می خوانند تفکر می کنند و توضیحی برای آن می خواهند و به آن مسلط می شوند . درسال ۱۹۷۹ فردی به نام «ویمبی» روش مطالعه آهسته و با صدای بلند را طی یک دوره آموزشی ۵ هفته ای برای زبان آموزان مبتدی در دانشگاه xavier در «ینواورلئان» آشنا کرد . ۱۷۵ زبان آموز از این روش استفاده کردند . درک مطلب بیشتر این دانش آموزان ۲ نمره افزایش یافت و نمرات امتحان آمادگی دانشگاهی اکثر آنها نیز بیش از ۱۴ درصد افزایش نشان داد . ۳ ) تمرین روشهای تقویت حافظه : تمام روشهای تقویت حافظه را فنون ...

  • دانلود کتابهای طراحی ...

    دانلود کتابهای طراحی ...

    هر چند در نظام آموزش معماری دوره کارشناسی جدید در ایران ، درس "درک و بیان محیط" متولی آموزش طراحی به مفهوم عام نیست و تنها در صدد تقویت نوع نگاه دانشجویان است . لیکن با توجه به نیاز عمومی دانشجویان ، کتب آموزشی زیر برای دانلود گذاشته شده اند. ( درسته که حجم فایلها زیادن ... ولی چه میشه کرد . )   برای دانلود روی اسم کتاب کلیک کنید:   سرور ۱- The Non-Designers Design سرور ۲- The Non-Designers Design   design sketching  Animal Anatomy سرور ۱ - Creative Illustration سرور ۲ - Creative Illustration سرور ۳ - Creative Illustration Teach Yourself VISUALLY Drawing

  • آنتي دوآليسم و تئوري زيبايي شناسي

    شايسته است كه ابتدا به آنتي دوآليسم در انديشه نيچه بپردازيم چراكه طرح مباحث اين مقاله بدون اشاره به انديشه ضد دوارزشي نيچه ، نابجا و نادرست مي بود . آيا مبادي انديشگي نيچه تصويري منفعل و غير فعال و رد اخلاقيات و انكار زندگي است ؟ كه اين نيز ممكن است مباني يك رسم و سنت ديرينه بخصوص (ذن بوديسم) ، با توجه بر اين موضوع كه در ادبيات ذن نيز به رهايي و رد تفكر دو ارزشي تاكيد شده است ، باشد . در اين ديدگاه خود نيز دوباره دچار دوآليسم رهائي در برابر بندگي و فعاليت در برابر انفعال مي شود .   در اين مقاله سعي داريم نشان دهيم كه تفكر ضد دوآليستي نيچه نمي تواند گريزي از (دوآليسم ) داشته باشد : زشت و زيبا ، مقدس و دنيوي ، جسم و روح و... و عليرغم تلاش بسيار زياد ، همچنان گريزي از اين تناقض ندارد . چيزي كه نيچه مكررا شفاف توضيح مي دهد اينست : ارباب بودن يا برده اخلاقيات بودن . اين همان چيزي است كه ما آن را دوآليسم مي ناميم . بنابراين نيچه براي چيره شدن بر اين اين دوآليسم زبان زيبايي شناسي و هنر را كه موجودي ماوراي طبيعي است انتخاب مي كند . در زايش تراژدي نيچه ، رسما جايگزيني هنر به جاي مابعدالطبيعه پيشنهاد شده است . "من متقاعد شدم كه هنر والاترين نيروي فعال در زندگي است"    با جمع بندي اين تفاسير ما قادر خواهيم بود قواعد زيبايي شناسي نيچه را به دو گرايش مهم تقسيم بندي كنيم : اول : نوعي توازي ميان ذن بوديسم و انديشگي نيچه كه كمتر مورد توجه قرار گرفته است . دوم : پي خواهيم برد كه چگونه نظريه زيبايي شناسي نيچه در امتداد تئوري هاي زيبايي شناسي سنتي است . استدلال هنري او خصوصا موسيقي ، اثبات مي كند كه زباني را خارج از استدلالهاي محدود شده به گستره انتخاب دوگانه دوآليستي وجود دارد . اين اثبات مي كند كه اين تفكر ضد دواليستي ، همان فرا سوي زيبا و زشت است . در تمام زندگي اش تلاش كرد تا اين انديشه بنظر محال را دنبال كند . در اولين تلاشهايش ، "زايش تراژدي" ، بيان مي كند كه طبيعت با نيروي هنري ضرورتا فرم ديونيسوسي توليد مي كند . بدون اينكه وساطت انسان در كار وجود داشته باشد . اين نيرو با اصل وحدت اوليه و مثل افلاطوني، آشكارا تناقض دارد كه او بعدا اشاره به اين تناقض مي كند . و اين سبب شد كه از نو قالب جديدي براي وحدت اوليه ريخته شود كه موسيقي در زايش تراژدي سازنده اين قالب است . موسيقي جسورانه قالب جديدي از وحدت را بازگو مي كند . ما ممكن است ادعا كنيم كه او يك كپي از وحدت اوليه را به عنوان موسيقي عرضه كرده است .تنها مشروط بر اينكه جهان را درخور تحمل كرده باشد . موسيقي تصويري تحمل پذير از وحدت ( جهان اصل فردانيت ) ارائه مي دهد كه تناقض است .كه در صفحات ...

  • معرفی کامل سه گنبد

     دانشگاه اروميه دانشكده هنر گروه معماري درك و بيان محيط استاد: مرتضی اسماعيلي معرفي بناي سه گنبد  تهیه کننده: عباس حسن نژاد بناي سه گنبد در داخل شهر اروميه ،در گوشه جنوب شرقي شهر و در يكي از كوچه های منشعب از خيابان استاد برزگر قرار گرفته است. در سالهاي قبل اطراف بنا خالي از سكنه بوده ولی در 30 سال اخير به دليل توسعه شهر، اين بنای قديمی در بين ساختمان های مسكونی محصور گرديده است.  این بنا آرامگاه بوده و در سال ۵۸۰ قمری ساخته شده ،. تا قرن نوزدهم به این اثر توجهی نشده بود و برای اولین بار در سال 1852 میلادی از طرف ن . خانیکوف این برج به دنیای هنر شناسانده شد . بنا به عقیدۀ بعضی از مورخین این بنا آتشکدۀ زرتشتیان بوده که پس از هجوم اعراب به ایران و نفوذ آنان در آذربایجان متروک مانده و به تدریج رو به خرابی گذاشته است. ؛برخی نیز معتقدند این بنا برج دیده بانی بوده است ولی هیچ گونه سند معتبری مبنی بر صحت ادعای خود ندارند. از سوى ديگر در مدخل بنا سه کتيبه به خط کوفى است که آن را از سنگ تراشيده‌اند و در پايان کتيبه، محرم سال ۵۸۰ هجرى (1179 میلادی) خوانده مى‌شود. از نظر معماری این بنا با مقابر قرن ششم هجری قمری بخصوص مقابر مراغه و ساير مقبره های دوره های سلجوقی مشابهت فراوانی دارد.از اين رو شايد بتوان مقبره يا برج آجرى سه گنبد را متعلق به قرن ششم هجرى دانست.طبق این کتیبه این بنا به دستور یکی از امرای سلجوقی به نام شیث قاطه المظفری ساخته شده است.  درباره وجه تسمیه سه گنبد برخی از مورخان بر این باورند که دو بنای دیگر نیز در مجاورت روستائی بنام چهریق از دهستانهای شهرستان سلماس وجود داشته که مجموعه سه بنا را در قدیم سه گنبد يا سه گنبدان مي ناميدند.به احتمال زياد بقعه مير خاتون سلماس كه اكنون وجود خارجي ندارد يكي از اين سه گنبد بوده است. اما مرحوم گدار در این باره می گوید : » در بالای دخمه و اتاق مقبره اثر بیش از دو گنبد نمایان نیست آیا باید فرض کرد به جای سقف مخروطی که در آذربایجان در عهد سلاجقه معمولاً این قبیل ابنیه را می پوشانده است در اینجا گنبد سومی نیز وجود داشته است  ؟ بنظر می رسد این فرض درست نیست و با وجود اصطلاح عامّه که آن را سه گنبد خوانده اند باید گفت سومین گنبد این بقعه فقط عبارت از سقفی ساده بوده است. بناى تاريخى سه گنبد عبارت است از سکوى بلندى که به شکل استوانه و مدور ساخته شده است.شكل پلان اين اثر از بيرون مدور و از درون چهارگوش است.قطر اين بنا 5 متر و ارتفاع آن 13 متر می باشد. معمار بنا منصوربن موسي با مهارتي خاص در برجي استوانه اي اتاق مربع شكل را تعبيه كرده و مجددآ اين اتاق را با تدابير معماري به دايره تبديل ...

  • سر در گمی زندگی در فضای مجازی

    سر در گمی زندگی در فضای مجازی

    و یدع الانسان بالشر دعاه بالخیر و کان الانسان عجولا    (اسرا 11) انسان با شوقی که خیر و منفعت خود را می جوید چه بسا به نادانی شر و زیان خود را می طلبد و انسان همواره عجول است.   انسان معاصر = انسان شتابزده، مضطرب، عجول، خسته و افسرده و همیشه ناراضی. نمود چنین صفاتی را در دوره های مختلف تاریخی به کرات می توان دید، اما تجمع و یکدلی همه ایشان در انسان امروز پدیده جدیدی است، به خصوص شتاب و اضطرابی که امروزه مردمان شهرهای بزرگ را دچار خود کرده است. با هر شغل و مقامی که باشید به طور خودآگاه و ناخودآگاه از قوانین جامعه تبعیت می کنید و چه بسا به دلیل عدم توانایی و مقابله با مسائل آنها را توجیه نیز می کنید. در مقایسه ای کلی و دور از موارد استثنایی که در هر گزینشی می توان مشاهده کرد، انسان امروز از بسیاری از جهات پیشرفته تر از انسان گذشته است و کشفیات واختراعات بسیاری را در طول 3 قرن گذشته انجام داده و می دهد. اما برای چه هدفی و به چه قیمتی؟ سوالی که سال هاست مرا به خود مشغول کرده است که با پیشرفت هر لحظه ای علم و تکنولوژی، چرا کیفیت زندگی انسان رضایت بخش نیست و هر با اینهمه قربانیانی که از طبیعت و درخت و پرندگان، پیشکش خدای علم و تکنولوژی می کنیم باز نتیجه ای حاصل نمی شود و تلاش های او و شتابزدگی دانشمندان در اختراع و اکتشاف راهی به جایی نمی برند! فضای مجازی، یکی از دستاوردهای جدید انسان معاصر است که نوید زیستنی بهتر و نیکوتر را وعده می دهد. افسار گسیختگی نوینی در قالب هزاران فرمول و رایانه و تفکر و اندیشه هایی که هر کدام صدها انسان را به خود مشغول داشته اند. انسان ها در تنگنایی از گمنامی واقعیت و ناآشنایی با دنیای مجازی که هر لحظه بر سیطره خویش می افزاید و اندیشه و تخیل را از حرکت باز می دارد؛ رویکردی تک بعدی، در قالبی سخت و فشرده حق انتخاب و تصمیم گیری را از شخص می گیرد و انسان، تنها بازیچه ای است در دست ابرقدرتان تکنولوژی و اقتصاد که با ترفندی جدید، همچنان به استثمار خود ادامه می دهند و کسی نیست که سوالی کند و بیندیشد که به کجا می رویم. زنجیر هایی که به نام ترقی و پیشرفت و با بهره جویی از زیاده خواهی انسان ها بر گردنشان آویخته می شود و مسیری از پیش تعیین شده را طی می کنند. تکنولوزی علارغم دستاوردها و نتایج بسیار شگفت انگیز و مهمی که در چند قرن اخیر بدست آورده است، نباید فراموش کرد که در این راستا بسیاری از امیال و آرزوهای انسانی فراموش شده و حتی دربیشتر مواقع سرکوب شده اند تا سواران علم و فن بر تصا حب عرصه های جدید تر نایل آیند. حال سوالی که مطرح می شود این است که نقش انسان ها در این برهه زمانی که در چهارچوبی تنگ ...

  • سه پل یکپارچه از سانتیاگو کالاتراوا

    سه پل یکپارچه از سانتیاگو کالاتراوا

    Three Bridges over the Hoofdvaart ,  the Netherlands Haarlemmermeer عناصر مشترك هر سه پل, نشان مي دهد كه اين ساختارهاي جداگانه متعلق به يک خانواده اند. این پلهای سه گانه درست  در غرب شهر آمستردام ، بعد از فرودگاه schiphol ، در محدوده منطقه یک شهرداری haarlemmermeer و مركز شهر hoofddorp ساخته شده و یکی از طرح های برنامه ریزی شده سريع اقتصادی و توسعه شهری به شمار می رود. به عنوان بخشى از زيربناى آن برنامه ریزی, شوراي شهر هارلمیر تصميم به احداث سه پل نمود که محل آن يکی از چهارراههای هوفوارد تعیین شد. سه گذرگاه ترافیکی اصلی ؛ محل رسیدن به مرکز شهر هافدروپ هست. که محل اتصال hoofddorp هافدروپ، toolenburg تولنبورگ و ورودی Nieuw Vennep  است. هر سه پل هاى کابلى باقي ماندند و به پایه تیر فولادی اصلی در شکل یک دوک نخ ریسی متصل شده اند. دوكی شکل بودن پل ها و تمايل به حرکت عمودي در امتداد موقعيت هر پل ، باعث می شود كه عابرین از يک پل به پل دیگر منتقل شوند. چیدمان کابل ها نیز از طراحی متفاوت و متناسب با اهمیت دسترسی و ارتفاع برج برای هر پل ساخته شده اند. اين سه پل بطور همزمان قادر به سازماندهی حرکتی مخصوص ؛ عابر پياده ، دوچرخه ، موتور سیکلت و حمل و نقل های محلي و بين‌المللی در سطوح منطقه ای و فرامنطقه ای می باشد. این پل ها علاوه برای اینکه به طراحی زیر ساخت های شهر هارلمیر کمک می کنند ، در عین حال برای ایجاد یک مسیر در امتداد بصری هوفوارت نیز  مؤثر بوده اند. اين سه پل در قالب چشم انداز زيبايي طراحی و همچون مجسمه ای باشکوه همراه با جزئيات ظريف و دقیق فولادی نمادی عینی از چالش هماهنگ معماری و صنعت است. که موفق به ایجاد يك تصوير شاعرانه و خوش منظر از فولاد شده است. Bennebroekerweg Bridge طول : 148 متر (486 فوت) Nieuw Vennep Bridge طول : 142 متر (466 فوت) Toolenburg Bridge: طول : 26 متر (85 فوت) اتمام پروژه : 2004 معمار : سانتیاگو کالاتراوا Santiago Calatrava کارفرما : Gemeente Haarlemmermeer    مرتضی اسماعیلی