دبیرستان شهید ماندگار شهر قم
بیگدلی محرمعلی
محرمعلی بیگدلی ،همکار دوست داشتنی ، دبیر دینی و قرآن (عربی هم تدریس می کرد) ، اصالتاً از اهالی زنجان و دوست داوود اصل راشد و رحیمعلی نصیری<?xml:namespace prefix = o ns = "urn:schemas-microsoft-com:office:office" /> از روزهای اول ورودم به نسیم شهر با ایشان گرم گرفتیم و مرادوده داشتیم ، اردوهای زیادی باهم رفتیم و از جمله به مشهد مقدس ( عکس فوق در میامی و در مسیر زیارت می باشد)و خاطرات خوشی از ایشان در تابلوی ذهنم ماندگار است ، ** اسم دانش آموزعزیز را متأسفانه در خاطر ندارم هرچند در دبیرستان شهید بهشتینیز در دوم و سوم انسانی از شاگردانم بود** یکشنبه 17 دی1391 ساعت: 20:48 توسط:ارژنگخدا حفظشون کنه.... من گاهی ایشون رو می بینم....... دستت درد نکنه فضل اللهی جان..... خاطراتمو خوب زنده کردی.....
7 شهریور - سالروز رحلت آیت الله اعظمی مرعشی نجفی
پس از یادگیری خواندن و نوشتن، در نوجوانی به کسوت روحانیت در آمد و به فراگیری علوم اسلامی پرداخت. ادبیات عرب، فقه، اصول، حدیث، درایه، رجال و تراجم و... را نزد استادان برجسته حوزه علمیه نجف فرا گرفت و سپس در درس خارج فقه و اصول آیة الله آقا ضیاء عراقی (متوفای 1373 ق.)، آیة الله شیخ احمد کاشف الغطاء (متوفای 1373 ق.) و شماری از مراجع تقلید و مدرّسان برجسته حوزه علمیه نجف شرکت کرد. آیة الله مرعشی چنان علاقه به یادگیری داشت که سر از پا نمیشناخت. سالهای دراز در درس دهها استاد شهیر حوزه علمیه نجف شرکت کرد و از خرمن دانش آنها بهره جست. مدتی نیز نزد علمای زیدیه و علمای اهل سنت به فراگیری علم حدیث پرداخت و از آنان اجازه نقل حدیث گرفت. تلاش شبانه روزی وی سرانجام در 27 سالگی به ثمر نشست و به درجه اجتهاد نایل شد. کوشش خستگی ناپذیر او برای تحصیل دانش ستودنی است. خودش در این باره میگوید: هیچ گاه در سنین جوانی به دنبال تمایلات نفسانی نرفتم، همیشه در پی تحصیل علم بودم، به صورتی که شبانه روز، بیش از چند ساعت نمیخوابیدم و هر کجا نشانی از استادی یا عالمی و یا جلسه درسی که مفید تشخیص میدادم، می یافتم؛ لحظه ای در رفتن به نزد آن استاد، عالم و جلسه درس درنگ نمیکردم. آیة الله مرعشی در نجف، کربلا، کاظمین، سامرا، تهران و قم نزد بیش از صد استاد زانوی ادب به زمین زد و از دانش و تقوای آنان استفاده کرد. وی از ابتدای تحصیل به پشتکار عالی، همت بلند، تقوا، نبوغ و دیگر فضایل اخلاقی شهره بود. ایشان از بسیاری از مراجع تقلید شیعه اجازه اجتهاد گرفتند. برخی از آنها عبارتند از: 1. آیة الله العظمی آقا ضیاء عراقی (متوفای 1361 ق.) 2. آیة الله العظمی سید ابو الحسن اصفهانی (متوفای 1365 ق.) 3. آیة الله العظمی شیخ عبد الکریم حایری یزدی (متوفای 1355 ق.) آیة الله مرعشی پس از رحلت پدر در سال 1338 ق، برای ادامه تحصیل به کاظمین، سامرا و کربلا رفت و سالها در حوزه های علمیه آن دیار، از محضر استادانی برجسته استفاده نمود و سرانجام در سال 1342 ق، برای زیارت مرقد مطهر امام رضا ـ علیه السلام ـ به ایران آمد. پس از زیارت مرقد امام رضا ـ علیه السلام ـ به تهران رفت و در حوزه علمیه تهران، نزد آیة الله شیخ عبد النبی نوری (متوفای 1344 ق.) آیة الله آقا حسین نجم آبادی (متوفای 1347 ق.) آیة الله میرزا طاهر تنکابنی (متوفای 1360 ق.) آیة الله میرزا مهدی آشتیانی (متوفای 1372 ق.) و ... به فراگیری فقه، اصول، فلسفه و کلام پرداخت. سال بعد، برای زیارت مرقد حضرت معصومه ـ علیها السلام ـ به قم رفت. به دستور آیة الله العظمی شیخ عبد الکریم حائری یزدی در این شهر ماندگار شد. ایشان مدتی در درس آیة الله ...
متن مجری مراسم یادبود شهدای 7تیر
شهید بهشتی از زبان خود وی منمحمد حسینی بهشتی كه گاه به اشتباه محمد حسین بهشتی مینویسند. نام اولم محمد و نام خانوادگی تركیبی است از حسینی بهشتی. در دوم آبان 1307 در شهر اصفهان در محله لومبان متولد شدم، منطقه زندگی ما یك منطقه قدیمی است، از مناطق بسیار قدیمی شهر است. خانواده من یك خانواده روحانی است. پدرم روحانی بود. تحصیلاتم را در یك مكتبخانه در سن چهار سالگی آغاز كردم. خیلی سریع خواندن و نوشتن و خواندن قرآن را یاد گرفتم و در جمع خانواده به عنوان یك نوجوان تیزهوش شناخته شدم. تا اینكه قرار شد به دبستان بروم. دبستان دولتی ثروت، در آن موقع كه بعدها به نام 15 بهمن نامیده شد. وقتی آنجا رفتم از من امتحان ورودی كردند و گفتند كه باید به كلاس ششم برود ولی از نظر سن نمیتواند بنابراین در كلاس چهارم پذیرفته شدم و تحصیلات دبستانی را همان جا به پایان رساندم. از آنجا به دبیرستان سعدی رفتم. سال اول و دوم را در دبیرستان گذراندم و اوایل سال دوم بود كه حوادث شهریور 20 پیش آمد، با حوادث شهریور 20 علاقه و شوری در نوجوانها برای یادگیری معارف اسلامی به وجود آمد. در سال 1321 تحصیلات دبیرستانی را رها كردم به مدرسه صدر اصفهان رفتم برای ادامه تحصیل، چون در این فاصله یك مقدار خوانده بودم. از سال 1321 تا 1325 در اصفهان تحصیلات ادبیات عرب، منطق، كلام و سطوح فقه و اصول را با سرعت خواندم كه این سرعت و پیشرفت موجب شده بود كه حوزه آنجا با لطف فراوان با من برخورد كند. در سال 1324 از پدر و مادرم خواستم كه اجازه بدهند در یك حجرهای كه در مدرسه داشتم، شبها هم در آنجا بمانم و به تمام معنا طلبه شبانهروزی باشم. این را بگویم كه در دبیرستان در سال اول و دوم زبان خارجی ما فرانسه بود و در آن دو سال فرانسه خوانده بودم ولی در محیط اجتماعی آن روز آموزش زبان انگلیسی بیشتر بود و در سال آخر كه در اصفهان بودم تصمیم گرفتم یك دوره زبان انگلیسی یاد بگیرم. یك دوره كامل «دریدر» خواندم و با انگلیسی آشنا شدم. در سال 1325 به قم آمدم. حدود شش ماده در قم بقیه سطح، مكاسب و كفایه را تكمیل كردم و از اول 1326 درس خارج را شروع كردیم. درس خارج فقه و اصول نزد استاد عزیزمان مرحوم آیتالله محقق داماد میرفتم و همچنین درس استاد و مربی بزرگوارم و رهبرمان امام خمینی و بعد درس مرحوم آیتالله بروجردی، تعدادی درس مرحوم آیتالله سید محمد تقی خوانساری و تعداد خیلی كمی هم درس مرحوم آیتالله حجت كوهكمری. به قم كه آمدم به مدرسه حجتیه رفتم. مدرسهای بود كه مرحوم آیتالله حجت تازه بنیانگذاری كرده بودند. در آن سالهایی بود كه استادمان آیتالله طباطبایی از تبریز به قم آمده بودند. در ...
آسمان شهرم غبار آلود است آن را از دست غریبه ها برهانید .........
آسمان شهرم غبار آلود است ،آن را از دست غریبه ها برهانید ......... سال هاست که در شهر ملاثانی زندگی می کنم ،درست از زمانی که خود را شناختم ،اما هنوز هم که خوب فکر می کنم می بینم چیزهای زیادی درباره شهرم نمی دانم و با فرهنگ غنی آن غریبه ام، امروز و در فضای مجازی و در وبلاگ ملاثانی نیوز ،خاطراتی را از قهرمانان دیروز و گمنامان امروز می خوانم که هم مرا مسرور و هم اندوهگین می کند ،مسرور از آن جهت که در مورد شهرم و قهرمانانش دانسته های جدیدی یافتم و بر اطلاعات ناقص ام افزوده شد و اندوهگین بدان حیث از هنگامه ای که چشم باز کردم غریبه هایی را بر شهرم حاکم یافتم که با آنچه آقای منصوری و سایر برادران گرامی می گویند فرسنگ ها فاصله دارندو از فضای با صفا و قهرمان پرور دیار ناآشنای امروز من بی اطلاع هستند.فضای همزیستی یا بقول آن اندیشمند دلسوخته «همسایگی فرهنگی» دیار مرا غبارآلوده نموده و آن را به قرمز و آبی یا شهر قبیله ای تبدیل کرده اند.و گسست فرهنگی میان نسل جوان با پیشینیان پرافتخار را سبب شده اند.امروز شهرم با دیروزش بسیار متفاوت است.دیروز کار مردان و زنان شهرم برای خدا و در راه خدا و امام بوداما امروز .......... اما نسل سرفراز دیروز ملاثانی که امروز برای گذران زندگی عزلت و انزوا و دوری از شهر را برگزیده همچون سروی استوار وقدکشیده و با خون دل خوردن فرهنگ همزیستی و اخوت را در سپهر غبار گرفته شهر با قلم و نفس خویش استمرار می بخشند.تا من و امثال من حکم غریبه هایی آشنا برای شهرمان داشته باشیم .امروز من از حسین کرمی و حسین های شهرم که استاد خلیلاوی گفته است هیچ چیزی نمی دانم ،غیر از کوچه ها و خیابان هایی که نام قهرمانان دیار غریبم بر تابلوهای آن حک شده است و اکنون «لبخند حسین» را.چرا باید بنده بعنوان مسئول یک پایگاه بسیج که 500 عضو دارد از شهدای شهرم چیز زیادی ندانم .شاید باور نکنید،در سفری که با بچه های پایگاه بسیج خواهران مطهره داشتیم از طریق برادر بزرگوارم آقای حمیدرضا حمیدنیا، آن هم در شهر قم با معرفت بالای شهید سعید مروانی و همچنین شهید سعید حمیدی اصل قاری پرآوازه ی قرآن که تربیت یافته مکتب همسایگی فرهنگی دیارم بود و در گردان کربلا خالق خاطره های ماندگار بود آشنایی یافتم.چرا باید در فضای مجازی با «قهرمان فراموش شده شهرمان» آشنا شویم و از زبان کسانی که فرسنگ ها دورتر از دیار خود رحل اقامت گزیدند اما هنوز برای معرفی شهر خود و ترسیم چهره واقعی آن می کوشند. برادران گرامی آقایان حاج عبدالامام حمیدی ،حاج لفته منصوری و استاد خلیلاوی ها نگذارید نسل جدید ، ملاثانی امروز را مبنا و معیار قضاوت قرار دهد و ملاثانی دیروز ...
زندگینامه سید آزادگان، مرحوم ابوترابی
سیدعلیاکبر ابوترابی با رهبری حکیمانه خود و با تمسک به ائمه اطهار، سعه صدر، حلم و بردباری فوق العاده، مکر و حیله دشمنان بعثی را خنثی کرد و شمع محفل اسرای ایرانی شد و برای تقویت روحیه ایمان و مقاومت آنها از هیچ اقدام خداپسندانهای دریغ نکرد. سال 1318 اولین سالی بود که مسئله سربازی در ایران مطرح شد. حاج سید عباس ابوترابی به دنبال چارهای بود تا شاید بتواند پسرش را از خدمت سربازی معاف کند. مأمور ثبت احوال قم به وی گفته بود شناسنامه پسرش را از جایی دوردست بگیرد تا شاید از سربازی معاف شود، این شد که شناسنامه سید علی اکبر ابوترابی از روستای دور افتاده تاقیان از توابع محلات صادر شد.بعدها خود مرحوم ابوترابی گفت: «پدرم شناسنامهام را از روستای تاقیان گرفت تا از خدمت سربازی معاف شوم ولی غافل از اینکه تقدیر الهی به جای دو سال خدمت اجباری، توفیق خدمت ده ساله را در اسارت نصیبم کرد»(1).سیدعلی اکبر ابوترابی فرزند آیتالله حاجسید عباس ابوترابی بود. جد پدریشان آیتالله سید ابوتراب مجتهد قزوینی و جد مادریشان آیتالله سیدمحمد باقر علوی قزوینی بود که هر کدام در علم و فضیلت زبان زد خاص و عام بودند.علی اکبر، دوره دبستان را در شهر قم گذراند. همان سالها شهید بهشتی مدرسه دین و دانش را در قم افتتاح کرد و این گونه شد که او در دوره راهنمایی از محضر اساتیدی چون شهید آیتالله مفتح و شهید بهشتی مطالب زیادی را آموخت.دوره دبیرستان را در مدرسه حکیم نظامی قم به پایان رساند. در این زمان بود که دوستانش او را برای رفتن به دبیرستان نیروی هوایی تشویق کردند و او هم استقبال کرد. موفقیتهای علمی و ورزشی علی اکبر در قهرمانی شنا امجدیه تهران و انتخابش به عنوان بازیکن برتر فوتبال و والیبال در دوران دبیرستان، او را مصمم کرد تا در آزمون دبیرستان نیروی هوایی شرکت کند تا پس از گرفتن دیپلم از این دبیرستان مستقیماً وارد دانشکده خلبانی شود. در این راه همه به جز پدرش مشوق علی اکبر بودند.پدر دلسوزانه و با احساس مسئولیت، دست علی اکبر را گرفت و با خواهش و تمنا از وی خواست تا این کار را انجام دهد.سید که خودش هم متوجه شده بود که تعهّد به رژیم شاه محلی از اعراب ندارد و هر چه بیمسئولیتتر باشد مقربتر خواهد شد، به دلسوزیهای پدر توجه کرد و برای ادامه تحصیل به قم برگشت.وی بعد از گرفتن دیپلم با پیشنهاد داییاش برای رفتن به آلمان و گذراندن تحصیلات عالیه مواجه شد اما او که راه اجدادش را در سر پرورش داده بود بر خلاف اصرار بیش از حد داییاش برای ادامه تحصیلات حوزوی عازم مشهد شد.سید علی اکبر لحظهای در تصمیمش تردید نکرد و ...
آیت الله احسانبخش خدمتگذار راستین ثقلین/ خاطرات صادق منشور ماندگار
آیت الله احسانبخش خدمتگذار راستین ثقلین/ خاطرات صادق منشور ماندگار رشت - خبرگزاری مهر: بار دیگر چهاردهم خرداد ماه فرا رسید، این روز با رویداد ارتحال عالم ربانی و جانباز نستوه شهید آیت الله شیخ صادق احسانبخش نماینده اسبق حضرت امام و مقام معظم رهبری در گیلان و امام جمعه شهر رشت، مصادف است. به گزارش خبرنگار مهر، این شهید بزرگوار از چهرههای علمی، سیاسی و فرهنگی کم نظیری بود که در گیلان و سطح کشور، سالها خوش درخشید و آثار شایسته ای از خود بر جای نهاد. آیت الله احسانبخش مردی بود که با تمام توش و توانم خویش در راستای احیای امر اهل بیت (ع) و بزرگداشت شعائر اسلامی کوشید، جوشید، خروشید و سرانجام با دستی پر، از عمل صالح و کتابها و بناهای ماندگار در جوار رحمت الهی جای گرفت و در مقعد صدق نزد ملکیت مقتدر سکنی گزید." فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر " استاندار گیلان با اشاره به سابقه درخشان مردم استان در مبارزه با استبداد و استکبار گفت: این خطه سرسبز کشور مبارزان برجسته ای چون میرزا کوچک خان جنگلی و در پیروزی انقلاب اسلامی نیز مردان بزرگی همانند آیت الله احسانبخش بهره مند بود. مهدی سعادتی با بیان اینکه آیت الله احسانبخش فردی پر تحرک و با بینش سیاسی بود که نقش مهمی در حرکت فکری مردم گیلان داشت، افزود: این شهید بزرگوار شخصیتی دلسوز و غمخوار مردم بود و عمرش را در راه توسعه و پیشرفت استان سپری کرد. آیت الله احسانبخش در جریان متلاطم انقلاب با تدبیر عمل کرد وی اظهارداشت: آیت الله احسانبخش روحانی بود که در جریان متلاطم انقلاب با تدبیر عمل کرد و توانست انقلاب را در گیلان به شرایط درستی سوق دهد. استاندار با بیان اینکه گیلان موقعیت ممتازی نه فقط از لحاظ اقلیمی و جغرافیایی بلکه از حیث تاریخی و انسانی دارد، یادآورشد: بدون شک یکی از چهرههای برجسته فرهنگ و علم، ادب، اندیشه این سامان، عالم بزرگوار و مجاهد خستگی ناپذیرآیت الله شیخ صادق احسان بخش است. فرماندار شهرستان صومعه سرا نیز با اشاره به شخصیت وارسته این روحانی والام مقام گفت: ایشان فردی انقلابی و زحمتکش بودکه سوابق مبارزاتی قبل از انقلاب، مجاهدتها، تلاشهای فراوان و شبانه روزی وی بعد از انقلاب بسیار ارزشمند بوده است. کریم شعبانی با بیان اینکه آیت الله احسانبخش یک روحانی دیندار و انقلابی بود، افزود: وی با ویژگیهای شاخصی که داشت در تمامی عرصه ها به ویژه در دوران انقلاب از خود نام نیکی به یادگار گذاشت. فرماندار صومعه سرا همچنین به نقش آفرینی این شهید بزرگوار در صحنه های مبارزاتی قبل از انقلاب و همراهی با امام خمینی (ره) پس از پیروزی نهضت اسلامی اشاره کرد و گفت: ایشان همواره ...
آشنایی با دکتر سید حسین عظیمی دخت شورکی
سید حسین عظیمی دخت فرزند سید حسن در ۱ خرداد ۱۳۵۱ در شهیدیه متولد شد.تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در مدارس شهیدیه و دوره متوسطه را در دبیرستان معارف اسلامی شهید مطهری شهرستان میبد به پایان برد. او در سال ۱۳۷۰ در دانشگاه امام صادق(ع) در رشته ی الهیات و معارف اسلامی،گرایش فلسفه و کلام،پذیرفته شد.همچنین به تحصیلات حوزوی خود در قم ادامه داد و تا پایان پایه ی ۶ به تحصیل پرداخت.در ۱۳۷۷مدرک کارشناسی ارشد را دریافت کرد و در دوره ی دکترای کلام دانشگاه قم پذیرفته شد.وی در ۱۳۸۳ موفق به اخذ مدرک دکترا گردید.عظیمی دخت از ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۳ بورسیه وزارت علوم بود.او عضو هیات علمی دانشکده ی الهیات میبد است.آموزش تجوید قرآن،تدریس تفسیر قرآن کریم در میبد و معرفت شناسی دروه های حوزه ی علمیه از دیگر فعالیت های فرهنگی اوست.وی به عنوان مسئوول دانشکده ی الهیات میبد به فعالیت علمی و اجرایی مشغول است. کتاب "معرفت شناسی باور دینی از دیدگاه آلوین پلنتینگا" از تالیفات اوست. منبع:فرهنگامه شهیدیه(محمد کارگر)برای مشاهده مجموعه ای از مقالات و آثار دکتر سید حسین عظیمی دخت اینجا کلیک کنید شعری از دکتر سید حسین عظیمی دخت شورکی:برف سپید و عاری از چروک گیاهان چه رقص قشنگی که بر کرانه نیستی میزند این سپید دامن عریان و پیرزن با دل لرزان به قامتی خمیده کنار زوزنه نور و چشم به انتظار عابر سنگین که پا نهد اکنون به اندرون حصار خانه خالی چه لحظه های غریبی کمی به فکر فرو رفت سه چند کودک چالاک یکی به دست گرفته گلوله برفی و خم شده در برف تا زند به صورت مهدی و آنطرف قامت چابک سوار عرصه خانه پدر،صحنه زیبای صلابت چه صبح قشنگی پدر،علی،مهدی و زهرا و ذوق مادر خسته و شادی بودن کنار پنجره گرم کنون پنجره سرد است دمی ز سینه برون جست و لرزش اشکی به اخم چهره بپیوست هنوز منظره خالی است و کودکان به تماشای کودکان غرق سرورند{۱} هنوز منظره خالی است فقط سپیدی برف است بساط چای فراهم به دستان چروکش بخار از دل پر اشک شیشه گرفته است زمان هروله می کرد صدای درد به پا خاست قدمها چه خسته و نالان و باز کنج اتاق نمور و قدیمی و بوی نم گل کاه خانه خشتی و خاطرات گذشته هنوز منظره خالی است چهارم بهمن ۸۷ وقتی برف می باریدـسید حسین ------------------------------------------- {۱} کودکان قدیمی که بزرگان امروزند و به کودکان خود می نگردند و لذت می برند
اسامی شرکت های همکار
43- آژانس هواپیمائی ستاره تیزبال 44- آژانس هواپیمایی آتروگشت 45- آژانس هواپیمائی سرزمین پاردیک 46- آژانس هواپیمایی توربان 47- آژمان نگارین سرو 48- آسانسور روانسیر 49- آسانسور عرش 50- آسمان ارتباط شرق 51- آسمان پوش آذربایجان 52- آسمان رایان 53- آسمان سازان 54- آسیا مهر اسپادانا 55- آشیانه کامپیوتر 56- آگهی جام خزر 57- آلفا رایانه پرداز 58- آلوم طرح پاسارگاد 59- آلومیت نمای کامپوزیت 60- آمزشگاه گزینه دو 61- آمفی تئاتر نهنگ سفید 62- آموزش پرورش 63- آموزش و پرورش 64- آموزش و پرورش بیرجند 65- آموزش و پرورش ناحیه 2 قم 66- آموزشکده سما 67- آموزشگاه اندیشه 68- آموزشگاه ایران زمین 69- آموزشگاه پرهامی 70- آموزشگاه رایانه فرا دانش سبز بهشهر 71- آموزشگاه زبان ره پویان 72- آموزشگاه زبان کیش مهر 73- آموزشگاه زیباچهر 74- آموزشگاه شهید رستمی 75- آموزشگاه علم برتر 76- آموزشگاه علمی آزاد خشت اول 77- آموزشگاه علمی آزاد مهر 78- آموزشگاه علوم کامپیوتر فرآیند 79- آموزشگاه فنی و حرفه ای آزاد مانی 80- آموزشگاه فنی و حرفه ای امید فردا 81- آموزشگاه فنی و حرفه ای ریزپرداز 82- آموزشگاه مایا 83- آموزشگاه معراج اندیشه 84- آموزشگاه موسیقی آهنگ 85- آموزشگاه موسیقی انوشه 86- آموزشگاه همرهان 87- آموزشگاه کامپیوتر 88- آموزشگاه کامپیوتر رایان گستر 89- آموزشگاه کامپیوتر سفیر علم 90- آموزشگاه کامپیوتر سفیر علم 91- آموزشی فرهنگی زاگرس اندیمشک 92- آنامیس منوجان 93- آنامیس منوجان 94- آنجمن علمی اموزشی معلمان کامپیوتر استان قم 95- آنلاین وب هاست 96- آهن آلات دنیوی 97- آوا الکترونیک 98- آوا طب جنوب 99- آوادیس پارس 100- آینده نگر البرز 101- اب تصفیه مروارید 102- ابادگران سبز 103- ابتکار آفرینان نودژ 104- ابر تجارت کهکشان 105- ابنوس پالایش 106- ابنوس صنعت پارسیان1 107- اتحادیه انجمنهای اسلامی دانش آموزان طبی 108- اتحادیه شرکت های تعاونی تولید اترک 109- اتحادیه صنف آهن فروش یزد 110- اتحادیه الکتریک شهرستان اندیمشک 111- اتحادیه دامداران استان البرز 112- اتحادیه شوفاژ کاران 113- اتحادیه صنف بارفروشان اهواز 114- اتحادیه لوازم خانگی 115- اتحادیه مشاورین املاک واتومبیل سلماس 116- اتحادیه کیف و کفش 117- اتلیه بینا عکس 118- اداره شوراهای حل اختلاف دادگستری دزفول 119- اداره آب و فاضلاب رامشیر 120- اداره آمار دانشگاه علوم پزشکی یاسوج 121- اداره آموزش و پرورش ابرکوه 122- اداره ابفا رامشیر 123- اداره امور اتباع و مهاجرین خارجی 124- اداره تبلیغات اسلامی ساری 125- اداره تعاون شهریار 126- اداره ورزش و جوانان 127- اداره ورزش و جوانان شهرستان شوشتر 128- اداره ورزش وجوانان شهرستان زابل 129- اداره کتابخانه های عمومی شهرستان همدان 130- ادمان رایانه 131- ادوات کشاورزی محمدی زاده ...
کجایید ای شهیدان خدایی بلا جویان دشت کربلایی
اسوه های حماسه و ایثار هنگامی که برگهای زرین تاریخ انقلاب اسلامی را ورق می زنیم گل واژه شهادت با درخشش خاصی مایی میکند. خون شهدا رمز پیروزی ما در صحنه های مختلف نبرد علیه دشمنان بوده است. بنابراین باید با مطالعه و بررسی سیره زندگی شهدایی نظیر شهید رضا قانع با اهداف مقدس آنان که همانا پیاده کردن قوانین اسلام ناب محمدی (ص) بوده – بیشتر آشنا شویم و از این طریق در پاسداری از خون آنان بیشتر تلاش کنیم. سردار رشید اسلام ( شهید رضا قانع) فرمانده تیپ امام حسن (ع) 1- زندگینامه شهید آن اسوه شجاعت و ایثار در پانزدهم آبان 1340 در یک خانواده مذهبی و کشاورز در شهرستان شهرضا( قمشه) دیده به جهان گشود. او اولین فرزند و تنها پسر خانواده بود. از همان دوران طفولیت عشق و علاقه فراوانی به مکتب اسلام داشت و علی رغم سن کم موذنمسجد محل بود. در عبادت کارهای و به جا آوردن عبادی آن چنان مقید بود که از هشت سالگی شروع به روزه گرفتن کرد. رضا تحسیلات خود را تا سوم دبیرستان با موفقیت پشت سر گذاشت و در تمام مراحل تحصیل از شاگردان ممتاز کلاس به شمار می رفت. 2- فعالیت های شهید در راه انقلاب و جنگ تحمیلی از دوازده سالگی با مطالعه ی کتاب هایی که از شهر قم دریافت می کرد سعی در شناخت دقیق اسلام داشت و با اخلاص تمام در این راه گام بر می داشت. با شروع انقلاب، بی صبرانه خود را آماده ارائه خدمت به مردم کرد؛ به همین علت به عضویت کمیتۀ دفاع شهری درآمد تا بتواند از انقلاب نو پا و ارزشهای اصیل اسلامی حراست و حفاظت کند. زمانی که حضرت امام رحمت (ره) دستور تشکیل سپاه را دادند، این جوان مسلمان و برومند به علت علاقه و شناختی که نسبت به اسلام و انقلاب اسلامی داشت، در سن هفده سالگی به عضویت سپاه درآمد. این علاقه به حدی بود که او از فردی خستگی ناپذیر ساخته بود به گونه ای که گاه تا هفته ها به خانه نمی رفت. با شروع جنگ تحمیلی در سال 59، بدون درنگ عازم جبهه ها شد تا بتواند ایمان خود را با عمل ( که همان جهاد در راه خداست) ثابت کند. به همین علت از ادامه تحصیل منصرف شد زیرا معتقد بود که خداوند برای هرکس وظیفۀ خاصی مقرر فرموده الان جنگ در اولویت است. چرا که او مطیع رهبری بود که جنگ را در رأس امور می دانست. وی عاشق جهاد و حضور در جبهه بود و بسیار کم به مرخصی می آمد. در دوران خدمت فرماندهی کل قوا را به دست بنی صدر بود که می توانست از انجام هر گونه عملیات به دست برادران سپاه جلوگیری می کرد. اما شهید قانع، دست به افشاگری خیانت های بنی صدر زد و چهرۀ منافقانه او را برای دیگران آشکار نمود. رضا در عملیات مختلفی از جمله، ثامن الئمه، طریق القدس و فتح المبین شرکت جست و چند بارمجروح شده بود اما ...
پیام رهبر انقلاب به یک حرکت فرهنگی و وقف کتابخانه ای به نام شهید
به گزارش روابط عمومی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، این پیام در پاسخ به نامهی درخواست دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور از معظمله برای اعطای پیامی به منظور ماندگاری این حرکت فرهنگی از سوی خانواده شهید بزرگوار مطلب شفیعی و الگوسازی و تشویق و ترغیب وقف کتابخانه در میان آحاد جامعه، صادر گردید. بسمه تعالی به شهید عزیز درود می فرستم و نیز به این پدر و مادر صبور و آگاه و پرگذشت. امید است حسنات و انوار ساطع از فداکاری این عزیزان و دیگر شهدا و ایثارگران بزرگوار، سرمایه و ذخیره ای ماندگار برای کشور و تاریخ ما باشد. سید علی خامنه ای 1393/12/11