دانلود کتاب تفسیر موضوعی نهج البلاغه دلشاد تهرانی
نکات اخلاقی نهج البلاغه
<< نکات اخلاقی نهج البلاغه >>زیست اخلاقی، یکی از نیازهای جدی انسان امروزی است که هر جامعه به تناسب فرهنگ حاکم بر آن تلاش کرده تا الگوی مناسبی برای آن ارائه کند. در جوامع اسلامی دو منبع قرآن و عترت، بهتر از هر دستورالعمل دیگری میتواند الگوی مناسب این نوع زیستن را ارائه کند. ویژگیهای اخلاقی یک انسان مسلمان را میتوان در جایجای نهجالبلاغه مشاهده کرد. در این بحث که توسط دکتر دلشاد در کلاسهای اخلاق علوی کانون فرهنگ و اندیشه (کفا) بیان شده، قواعد مدل زیست اخلاقی با مروری بر نهجالبلاغه استخراج شده است. این قواعد بر حوزههای مختلف زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی حاکم است.*دو نوع مفهومشناسی معروف درباره مفهوم اخلاق وجوددارد:اول، تعریفی که قدما ارائه دادهاند و بر اساس آن، اخلاق، ویژگی و خصلتهای درونیای است که انسان آنها را به راحتی و بدون تکلف انجام میدهد. و شامل دو جزء است: فضایل و رذایل. با این تعریف، اخلاق یعنی پاک شدن از رذایل و متصف شدن به فضایل.در تعریف دوم که در عصر جدید ارائه شده، اخلاق همان رفتارهایی است که انسان باید آنها را داشته باشد.اما در نهجالبلاغه تعریف اخلاق فراتر از این است؛ درنهجالبلاغه اخلاق شامل شش بخش است: بینشها، ارزشها، گرایشها، روشها، کنشها و گویشها. از نگاه نهجالبلاغه در یک زیست اخلاقی، انسان باید همه موارد فوق را اصلاح کند. در نهجالبلاغه تعریف اخلاق فراتر از این است؛ درنهجالبلاغه اخلاق شامل شش بخش است: بینشها، ارزشها، گرایشها، روشها، کنشها و گویشهاجایگاه اخلاق:در خطبه 192 نهجالبلاغه، امامعلی(ع) میفرماید اگر قرار باشد ما در زندگی به چیزی تعصب بورزیم و ایستادگی کنیم و از آن عبور نکنیم، آن اخلاق است: «فَإن کانَ لا بُدَّ مِنَ العَصَبِیه.. فَلیکُن تعصُّبُکم لِمَکارمِ الْخِصالِ و مَحامِدِ الأفعالِ و مَحاسِنِ الأمورِ» 1نکته زیبا اینجاست که امیرمؤمنان(ع) اخلاق را فقط خصلت نمیداند. فقط رفتار هم نمیداند. خصلت هست، رفتار هست، فراتر از این هم هست. همانطور که در ادامه خواهیم دید که ایشان میدان اخلاق را خیلی وسیع و در تمام امور زندگی میبیند.«الّتی تفاضَلَت فیها المُجَداءِ و الْنُّجَداءُ مِن بُیوتاتِ العَرَبِ و یعاسیبِ القَبائِلِ» 2این سه چیز مواردی است که انسانهای بزرگوار و شایسته در آن از هم سبقت میگیرند؛ یعنی اگر قرار باشد ما باهم مسابقهای بدهیم در اخلاق است. جامعهای سالم است که باارزشترین مسابقهاش در اخلاق باشد. بهترین مسابقه انسانی در «بِالاخلاق الرَّغیبه..» است؛ یعنی اخلاق پسندیده. «والاَحلامِ العَظیمه..» ...
سرفصل تفسير موضوعي نهج البلاغه
برنامه آموزشی درس .تفسیر موضوعی نهج البلاغه نوع واحد: نظری تعداد واحد: 2 پیش نیاز : ندارد تعداد جلسات عنوان درس 1 آشنایی با نهج البلاغه، نحوه گردآوری 2 آشنایی با نهج البلاغه ،اسناد ومدارک 3 آشنایی با نهج البلاغه، کتاب شناسی 4 ارزش ادبی نهج البلاغه 5 سیری در موضوعات نهج البلاغه 6 خداشناسی درنهج البلاغه 7 فلسفه وحی و پیام آوری درنهج البلاغه 8 شخصیت رسول الله(ص) درنهج البلاغه 9 اندیشه سیاسی درنهج البلاغه 10 خطوط کلی سیاست ، آفات سیاسی در نهج البلاغه 11 سیره حکومتی حضرت علی (ع) 12 ضرورت و خاستگاه حکومت اسلامی 13 نقش مردم درحکومت اسلامی 14 حقوق شناسی درنهج البلاغه 15 روابط اجتماعی درنهج البلاغه 16 کمالات انسانی درنهج البلاغه 17 مروری برمباحث پیشین اهداف کلی درس: آشنایی با نهج البلاغه و درک آموزه های اساسی نهج البلاغه با نگرش موضوعی. منابع درس: 1- تفسیر موضوعی نهج البلاغه دکترمصطفی دلشاد تهرانی ، دفتر نشرمعارف 2- سیری درنهج البلاغه . شهید مطهری 3- آموزش نهج البلاغه ، سید محمد مهدی جعفری
سه اصل اخلاقی در ادارات "برگرفته از نهج البلاغه"
سه اصل اخلاقی در ادارات " برگرفته از نهج البلاغه "اصل مهرورزىانجام دادن كارها و خدمتگزارى از سر مهرورزى والاترین هنر در اخلاق ادارى است. چنانچه اگر انجام دادن امور با مهرورزى توأم شود، صورتى زیبا و كاملاً انسانى مىیابد و موجب پیوند جانها و الفت قلبها مىگردد و در رفتار و مناسبات ادارى، انقلابى معنوبى به وجود مىآورد. امیرمۆمنان على (علیهالسلام) در حكمتى والا فرموده است: «دلهاى آدمیان رمنده است؛ پس هر كه با آن الفت برقرار سازد، روى بدو نهد».خردورزى اقتضا مىكند كه كارگزاران و كاركنان نظام ادارى در همه امور مهرورزانه عمل و رفتار كنند كه هیچ چیز مانند مهرورزى سختیها را نمىزداید و گره ها را نمىگشاید؛ به بیان امیرمۆمنان (علیه السلام): «دوستى ورزیدن نیمى از خرد است».بر این مبنا ست كه امیرمۆمنان على (علیه السلام) در آغاز عهدنامه مالك اشتر فرمان مىدهد كه اساس روابط و مناسبات ادارى باید بر مهرورزى استوار باشد: «قلب خود را لبریز ساز از رحمت بر مردمان و دوستى ورزیدن با آنان و مهربانى كردن به همگان».امیرمۆمنان (علیه السلام) چنان بر مهرورزى تأكید و اهتمام كرده كه آن را حقى از جانب مردمان بر گردن كارگزاران معرفى نموده و فرموده است كه هرچه كارگزاران بالاتر روند باید میزان مهرورزى آنان به مردمان بیشتر شود: «اما بعد، بر والى است كه اگر به زیادتى رسید، یا نعمتى مخصوص وى گردید، موجب دگرگونى او نشود، و آنچه خدا از نعمت خویش نصیبش كرده بر نزدیكى وى به بندگان خدا و مهربانى او به برادرانش بیفزاید».یك نظام ادارى ارزشمند، نظامى است كه بر اعمال و رفتار كارگزاران و كاركنانش بردبارى حاكم باشد. از اینروست كه امام على (علیه السلام) از جمله معیارهاى گزینش فرماندهان را بردبارى برشمرده و در عهدنامه مالك اشتر فرموده است: «پس از سپاهیان خود كسى را بگمار كه خیرخواهى وى براى خدا و رسول او و امام تو بیشتر بود و دامن او پاكتر و بردبارىاش برتر، كه دیر به خشم آید و زود به پذیرفتن پوزش گراید»اصل خوشرفتارىنوع رفتار كارگزاران و كاركنان نظام ادارى به ویژه با مردمان از ملاكهاى اساسى در تعیین ماهیت نظام ادارى است و آنچه بیش از هر چیز دیگر در دل و دیده مردمان تأثیر مىگذارد و آنان را به قضاوت مىنشاند، خوشرفتارى یا بدرفتارى كارگزاران و كاركنان نظام ادارى است. از اینرو خوشرفتارى برخاسته از دیدگاهى انساندوستانه و خدمتگزارانه از اصول اساسى در اخلاق ادارى است. امیرمۆمنان على (علیه السلام) با تأكید بسیاز از كارگزاران و كاركنان نظام ادارى خواسته است كه با مردمان خوشرفتار باشند؛ نگاهشان، سخنانشان، عملكردشان، ...
تربیت علوی این چنین است
تربیت علوی این چنین است تعلیم و تربیت کاری پر ارج، وقتگیر و دیربازده است. شایسته است محققان همت گمارده و نظام تربیتی اسلام را به گونهای سامان یافته و مدون عرضه کنند. هدف این مقاله نشان دادن روش امام علی (علیه السلام) در تربیت میباشد. روشهای تعلیم و تربیت علوی مهمترین روشهای تعلیم و تربیت اسلامی با توجه به آموزههای امام علی (علیه السلام) عبارتند از: تشویق یکی از تمایلات و نیازهای فطری بشر برای پیمودن راه تعالی و کمال آن است که دیگران به شخصیت و ارزش وجودی او پی ببرند و از او قدرشناسی نمایند. در نامه امیر المۆمنین (علیه السلام) به مالک اشتر چنین آمده است: «پس آرزوی سپاهیان را برآور و همواره از آنان ستایش کن و کارهای مهمی که انجام دادهاند برشمار. زیرا یادآوری کارهای ارزشمند آنان، شجاعان را برمیانگیزاند و ترسوها را به تلاش وامیدارد». تنبیه امام علی (علیه السلام) تنبیه را به عنوان آخرین راهکار در مورد افرادی که فاسد و بدکارند و سایر روشها مانند پند و نصیحت، ترک معاشرت و ... آنها را به راه نیاورد جائز دانسته است و میفرمایند: «آگاه باشید! خداوند مرا به جنگ با سرکشان تجاوزکار، پیمانشکنان و فسادکنندگان در زمین فرمان داده است». بشارت بشارتی که حضرت علی (علیه السلام) از آن بهره جستهاند دامنه گستردهای دارد و تنها در خور انسانهای برجسته نیست، بلکه نفوس ضعیف را نیز مخاطب ساخته است. این روش با آگاهی دادن از نتایج و ثمرات کارهای خوب به شخص متربی، او را برای انجام عمل مشتاق و پر انگیزه میسازد. انذار حضرت علی (علیه السلام) مردم را اینچنین انذار میکند: «ای مردم! باید که دنیای حرام در چشمانتان از پر کاه خشکیده و تفالههای قیچی شده دامداران بیارزشتر باشد، از پیشینیان خود پند گیرید و این دنیای فاسد نکوهششده را رها کنید زیرا مشتاقان شیفتهتر از شما را رها کرد». امام علی (علیه السلام) به محمد حنفیه فرمودند: «فرزندم! من به سختی از فقر و احتیاج تو میترسم، پس به خدا از فقر پناه ببر، زیرا فقر دین را ناقص میکند، عقل را سراسیمه میسازد و کینه را برمیانگیزاند» محبت همان طور که یک نهال به مراقبت باغبان نیاز دارد، انسان مایل است به او محبت کنند و خود نیز مایل است به دیگران محبت کند. حضرت علی (علیه السلام) میفرمایند: «چون برادرت از تو جدا گردد، تو پیوند دوستی را برقرار کن، اگر روی از تو برگرداند تو مهربانی کن». تغافل اگر انسان از امری آگاه باشد که اظهارش عواقب نامطلوبی در پی دارد و خود را به ناآگاهی بزند تغافل کرده است. این کار جزء صفات عالیه انسانی است و منجر به ایجاد ...
دوست یابی هنر است!
دوست یابی هنر است! از تواناییهای انسان، ارتباط برقرار کردن با دیگری و دوست یابی است . برخی در این زمینه استعداد فراوانی دارند و به عبارت دیگر از روابط اجتماعی بالایی برخوردار هستند و برخی دیگر روابطشان بسیار محدود بوده و حتی اطرافیان خویش را از خود دور میسازند، امام علی علیه السلام درباره این افراد میفرمایند: ناتوانترین مردم کسى است که در دوست یابى ناتوان است، و از او ناتوانتر آن که دوستان خود را از دست بدهد.(نهج البلاغة / ترجمه دشتى/ حکمت 12) دوستی در راه خدابهترین دوستی، دوستی است که در راه خدا باشد و فضیلت و ثواب آن بسیار است. رسول خدا صلى اللَّه علیه و آله فرمود: دوستى مۆمن با مۆمن براى خدا از بزرگترین شعبههاى ایمان است، همانا هر که براى خدا دوستى کند و براى خدا دشمنى کند و براى خدا عطا و براى خدا دریغ کند از برگزیدگان خداست. امام صادق علیه السلام میفرماید: کسانى که براى خدا با یک دیگر دوستى میکنند، روز قیامت بر منبرهاى نور میباشند، نور چهره و نور تن و نور منبرهایشان همه چیز را روشن کند، به درجهاى که به آن معرفى شوند، و گفته شود: اینان دوستى کنان براى خدایند. (أصول الکافی/ ترجمه مصطفوى/ ج3 ) حسن بن على بن فضّال از امام رضا علیه السّلام روایت کرده است که فرمود: کسانى که در راه خدا دوستى کنند، در روز قیامت بر منبرهائى از نور قرار مىگیرند که نور رخسار و اندام و منبرهاى آنان همه محشر را منوّر مىکند، تا دانسته شود که اینان در راه خدا دوستدار یک دیگرند. (پاداش نیکیها و کیفر گناهان / ترجمه ثواب الأعمال / 389 )امام صادق (علیه السلام ) فرمود: دوستى داراى شرایطى است، کسى که تمام یا بعضى از این شرایط را رعایت کند مىتوان او را دوست دانست، و کسى که این شرایط در او نباشد نمىتوان او را دوست به حساب آورد. آن شرایط عبارتند از:1- باطن و ظاهرش یکى باشد. 2- عزت تو را عزت خود و عیب تو را عیب خویش بداند. 3- اگر به مقام یا مالى رسید تغییرى در او ایجاد نشود. 4- قدرت و توانایى او تو را از رسیدن به چیزى باز ندارد. 5- کسى داراى این خصلتهاست که در موقع گرفتارى تو را رها نکنددوستی در عالم ذرحدیث کرد مرا پدرم از مردى که امام صادق علیه السّلام میفرمود: آیا شما میگوئید که در عالم ذر، ارواح جمع شده بودند و هر یک از آنها که با دیگرى آشنا شد در این دنیا هم با یک دیگر آشنایند، و هر کدام آشنا نشدند در دنیا هم آشنا نیستند. راوى گوید عرض کردم: بلى ما چنین میگوئیم، فرمود: آرى حقیقت امر همین است، زیرا خداوند عهد و میثاق از تمامى مردم گرفت (بر اقرار به توحید و نبوت محمّد مصطفى صلى اللَّه علیه و آله و سلّم و ولایت و امامت على و ائمه علیهم ...
تشریفات در اسلام بدعت است
تشریفات در اسلام بدعت است شناختن تاریخ سراسر افتخار امام علی علیه السلام به عنوان الگوی تمام نما از حکومت اسلامی، امروز برای کارگزاران انقلاب اسلامی یک ضرورت انکارناپذیر است. این مقاله نگاهی گذرا دارد به مهم ترین ویژگی حکومت حضرت علی علیه السلام، یعنی بی آلایشی و مقابله شدید با تشریفات که ازگذشتگان به ارث باقی مانده بود. نقطه آغاز بدعت تشریفات نظام اسلامنقطه آغاز بدعت ها بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله از طرف حاکمان و برخی دست اندر کاران حکومت بود. انحراف حکومت اسلامی به تدریج تشریفات و فرهنگ جاهلیت را به دنبال داشت و نقطه اوج این انحرافات درزمان خلیفه سوم جلوه گر شد و به عنوان یک عادت در آمد. وجامعه بااین انحرافات خوی گرفت. اولین نمونه ای که مسلمانان نظاره گرآن بودند، توسط سعد ابن ابی وقاص بعد ازفتح عراق در شهر کوفه قامت برافراشت(1) وچند صباحی نگذشته بود که بنی امیه - این طاغوتیان امت پیامبرصلی الله علیه وآله - با در دست گرفتن قدرت، فرهنگ جاهلیت را احیا کردندو توفان مسموم تشریفات از سوی شام وزیدن گرفت و به دنبال آن کاخ نشینی برای حکومت یک امر ضروری به شمار آمد. (2)اقدامات امام علی علیه السلام در مقابل بدعت تشریفاتحکومت عدالتجوی حضرت علی علیه السلام وارث این انحرافات و بدعتها شد و لذا دو رسالت مهم فراروی حضرت قرارگرفت ومی توان گفت که مهم ترین مشکلاتی که دربرابر حکومت حضرت پدید آمد، مولود انجام این دو رسالت است:1. احیاء سنت نبوی ومحو فرهنگ جاهلیت2. برکناری کارگزارانی که سعی در برگرداندن جامعه اسلامی به فرهنگ جاهلیت داشتند; که امثال معاویه از این نوع کارگزاران بودند.یکی از ارزشهای دوران حکومت پیامبرصلی الله علیه وآله ساده زیستی حاکمان بود که فرهنگ تشریفات جایگزین آن گردید.امیرالمۆمنین علیه السلام از ابتدای خلافت، به شدت با تشریفات به صورت های مختلف مبارزه کرد و به احیای سنت پیامبرصلی الله علیه وآله همت گماشت. زمانی که آن بزرگوار از مدینه به کوفه آمد، پیشنهاد شد که به دارالاماره ای رود که سعد ابن ابی وقاص بنا کرده بود، ولی حضرت نپذیرفت و همچون رسول خداصلی الله علیه وآله -مسجد کوفه - را محل حکومت خود قرار داد.چرا که از نگاه او اساس کاخ نشینی با روح اسلام منافات داشت و از این رو فرمود: «قصر،مرکز تباهی و فساد است. (3)بزرگ ترین آفتی که امروز نظام اسلامی ما راتهدید می کند، همان آفت تاریخی تشریفات است که جامعه اسلامی بعد از پیامبرصلی الله علیه وآله بدان دچار شد. امام راحل قدس سره این ناخدای کشتی انقلاب می فرماید: آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیداکرد، آن روز ...
عبادت امام علی(ع)
عبادت امام علی(ع)از ویژگی های مهم علی بن ابیطالب(ع)، عشق به عبادت و شب زنده داری است. علی بن الحسین(ع) که به سبب عبادت بسیار زین العابدین، یعنی زینت عبادت کنندگان نامیده شده است در این باره می فرماید:وَ مَنْ یَقْدِرُ عَلی عِبادةِ عَلیِّ بنِ ابیطالب(ع)؟ چه کسی می تواند همانند علی بن ابیطالب(ع) عبادت کند؟ نقل می کنند آن حضرت در هر شب هزار رکعت نماز به جای می آورد و گاهی از خوف و خشیت الهی حالت بی هوشی به او دست می داد. همچنین گفته اند وقتی تیری به پای آن حضرت فرو رفته بود در شرایط عادی نتوانستند آن را از پای حضرت در بیاورند، صبر کردند تا علی(ع) مشغول نماز شد، آن گاه تیر را از پای او بیرون کشیدند. در این حال حضرت چنان غرق در جذبه ربوبی بودند که متوجه خارج شدن تیر نشدند.امام علی و شب زنده داریدرباره الفت علی(ع) به شب زنده داری سخن ها گفته اند.مرحوم استاد محمدحسین شهریار در این باره می گوید:علی آن شیر خدا شاه عربالفتی داشت با این دل شبشب زاسرار علی آگاه استدل شب محرم سرّاللّه استشب علی دید به نزدیکی دیدگرچه او نیز به تاریکی دیدتا آنجا که می فرماید:فجر تا سینه آفاق شکافتچشم بیدار علی خفته نیافتآن گاه از توصیف کامل شب زنده داری های حضرت مولی عاجز می شود. با این بیت سخن خود را به پایان می برد:شیروان مست ولای تو علیجان عالم به فدای تو علی برگرفته از پایگاه اطلاع رسانی حوزه
داستان حمال تبریزی
یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچه های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین می گذارد و کمر راست می کند. صدایی توجه اش را جلب می کند؛ می بیند بچه ای روی پشت بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا می کند که ورجه وورجه نکن، می افتی، در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک می شود و ناغافل پایش سر می خورد و به پایین پرت می شود. مادر جیغی می کشد و مردم خیره می مانند. حمال پیر فریاد می زند"الله ساخلار" " خدایا نگهش دار !"، کودک میان آسمان و زمین معلق می ماند، پیرمرد نزدیک می شود، به آرامی او را میگیرد و به مادرش تحویل می دهد.جمعیتی که شاهد این واقعه بودند همه دور او جمع میشوند و هر کس ز او سوالی می پرسد: یکی می گوید تو امام زمانی، دیگری می گوید حضرت خضر است، کسانی هم می گویند جادوگری بلد است و سحر کرده.حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش میگذارد، خطاب بههمه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونه ای واقعه را تفسیر می کند، به آرامی و خونسردی می گوید: " خیر، من نه امام زمانم، نه حضرت خضر و نه جادوگر، من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است در این بازار می شناسید. من کار خارق العاده ای نکردم ، بلکه ماجرا این است که یک عمر هر چه خدا فرموده بود، من اطاعت کردم، یکبار من از خدا خواستم، او اجابت کرد."
برای عرفه و همه عمرت!
برای عرفه و همه عمرت! از عواملی که در پرورش و تعالی روح انسان اثر بسزایی دارد، دعا و مسئلت از درگاه خداوند متعال است، دعا به انسان امید و نشاط می دهد، اما چگونگی و کیفیت دعا نیز مطلب مهمی است که پس از لزوم اصل دعا باید مورد بررسی قرار گیرد.امام علی علیه السلام در نامه 31 نهج البلاغه خطاب به امام حسن مجتبی رعایت شرایطی را در دعا ذکر کرده اند که به این ترتیب است:1- اخلاص در دعا و انقطاع از غیر خدای تعالی خداوند که انسان را آفریده و هر چه لازمه خلقت بوده به او عطا نموده، مهربانترین و نزدیک ترین کس به انسان است، تا جایی که قرآن می فرماید:ما انسان را خلق کردهایم و از وسواس و اندیشههای نفس او کاملا آگاهیم، که از رگ گردن به او نزدیکتریم.(سوره ق آیه 16)همچنین قرآن می فرماید: ای رسول ما! چون بندگانم سراغ مرا از تو گیرند، بدانند که من به آنها نزدیکم و هر که مرا خواند دعای او را اجابت کنم، پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من بگروند، باشد تا به سعادت راه یابند. ( سوره بقره آیه 186 )چه وسیله ای می تواند مطمئن تر از رابطه ای باشد که بین تو و خداست، اگر به آن چنگ زنی مطمئن ترین، وسیله ای است که بین تو و خدایت ایجاد رابطه کند. به کسی که تو را آفریده و روزی ات داده وآنچه لازمه خلقت بوده به تو بخشیده پناه ببر و پرستش تو ویژه او باشد و میل و رغبت تو به سوی اوست، و تنها از او بترس. در تمام کارها خویشتن را به خدا بسپار که خود را به پناهگاه مطمئن و نیرومندی سپرده ای، و به هنگام دعا با اخلاص پروردگارت را بخوان که بخشش و حرمان به دست اوست و همواره از خدا بخواه که هر چه خیر است برای تو پیش آورد. آن گاه که در راه راست هدایت یافتی، در برابر پروردگارت سخت خاضع و خاشع باش.خلاصه کلام این که: بهترین تکیه گاه و دستاویز برای انسان خدای تعالی است که او را خلق کرده و عالم همه تحت قدرت و فرمـانروایی اوست و هیــچ نفع و ضرری به کسی نمی رسد، مگر این که او اراده کند و باید خالصانه از او درخواست نمود. باید از خداوند چیزی را خواست که باعث قرب به او گردد. اگر صحت جسم از خدا می خواهیم، برای خدمت به خدا و خلق باشد، خدمت به خدا و خلق است که زیبایی و جمالش باقی می ماند. و اگر از خدا مال طلب می نماییم، باید طلب مال حلال باشد و آن هم همراه با صرف در راه هایی که باعث قرب به خدا گردد و مال اگر در راه خدا صرف شود، برای انسان باقی می ماند2- گمان نیک، امید به اجابت، شوق به دعا و نهی از ناامیدیبدان همان کسی که گنج های آسمان و زمین در اختیار اوست، به تو اجازه دعا و درخواست داده است و اجابت آن را نیز تضمین نموده، به تو امر کرده از او بخواهی تا به تو عطا کند و از او درخواست رحمت نمایی ...