دانلود نیمه تاریک وجود
نیمه تاریک وجود
-ما هر کس وهر چیزی راکه جنبه های فراموش شده وجودمان را انعکاس می دهدرا به خود جلب می کنیم.اگر از تکبر شما می رنجم به این دلیل است که تکبر وجود خودرا نمی پذیرم.-به یا داشته باشید هنگامی که بر رفتار ناپسند کسی متمرکز می شوید به این دلیل است که خودتان ان ویژکی رادارید-اگر طالب عشق بیشتری هستیدبه خود عشق بورزید.اگر خواهان پذیرفته شدن هستید خودرا بپذیرید.-ترس انسان را به حفظ موقعیت کنونی ترغیب می کند درحالی که عشق مارا تشویق می کند به راهمان ادامه دهیم.-ایاآرزوهایتان آنقدر مهم هستند که شما را وادار کنند تاشجاعانه با ترسهای خود روبه رو شوید.ایا به اندازه کافی خواستار برآورده شدن آرزوهایتان هستید؟انتخاب با شماست.-ترجیح می دهید به کاری که دوست ندارید ادامه دهید.یا خطر ایجا د کار و کسبی را که دوست داریدرا می پذیرید؟-رسالت ما بی عیب ونقص بودن نیست.رسالت ما یکپارچه بودن است. هنگامی که به برآورده ساختن رویاها و اهداف خود می پردازید، کمتر به آنچه دیگران می کنند اهمیت می دهید. هر کدام از ما نیاز داریم که قهرمان خود باشیم. تنها راه آن است که جنبه هایی از خود را که به دیگران نسبت داده ایم، یعنی جنبه های طرد شده مان را باز پس گیریم. هنگامی که کسی را تحسین می کنیم این فرصت در ما پیش می آید که یکی دیگر از جنبه های مثبت خود را پیدا کنیم. اگر عظمت فرد دیگری را تحسین می کنید، آنچه می بینید عظمت خودتان است. اگر نفوذ اُپرا وینفری مرا جذب می کند، فقط از آن جهت است که آن اندازه نفوذی را که خود می توانم در زندگی داشته باشم در او می بینم. به افراد مشهور پول می دهیم تا قهرمان ما باشند و رویاهای برآورده نشده ما را تجلی بخشند. وظیفه ماست که آنچه را در دیگران الهام بخش خود می بینیم، شناسایی کنیم و آنگاه ویژگیهایی را که از خود دور کرده ایم پس بگیریم. درباره نکاتی که در کسی تحسین می کنید، دقیق باشید و آنها را در خودتان بیابید. اگر آرزو دارید شبیه کسی شوید به این دلیل است که توان آن را دارید که آنچه می بینید را متجلی کنید. اگر توان انجام کاری یا داشتن چیزی را نداشته باشیم، آن مورد را حقیقتاً نخواهیم خواست. بخش دشوار عبور از ترسهایمان است که ما را متوقف می کنند و به ما می گویند شایستگی و ارزش لازم را نداریم. هیچ کس در زمین، در رسیدن به خواسته هایتان مانند شما نیست. ما به هیچ وجه مجبور به باور هر چه دیگران درباره ما فکر می کنند، نیستیم. ۸۶% از ارتباطات ما بدون کلام است. وجود شما چنان صدای بالایی دارد که نمی توانم سخنان شما را بشنوم. دیدن کل وجود نیاز به شجاعت و تعهد دارد. اگر پیوسته شخصیت خاصی را به زندگی خود جذب می کنیم، دلیلی دارد. مادامی که جنبه ...
خودشناسی(روبه رو شدن با نیمه ی تاریک وجود... روز پنجم
روی ایجاد خشم برچسب نزن! تا اینجا شما نحوه ی بروز خشم را در خودتان توصیف کردید و بیشتر شما نوشتید که ترجیح میدهید همسرتان در زمان عصبانیت سکوت کند.دوستان عزیزم به نظر میرسدکه شما مفهوم خشم و دلخوری و ناراحتی را خیلی مشابه هم میدانید در صورتی که این گونه نیست.بسیاری از ما شاید بتوانیم در زمان ناراحتی سکوت کنیم اما زمانی که واقعا خشمگین باشیم این کار تقریبا شدنی نیست .به این دلیل که وقتی ما عصبانی میشویم اول از همه واکنش های فیزیولوژیک در بدن ما اتفاق میافتد وبخش زیرین مغز فعال میشود و بعد اطلاعات برای پردازش بیشتر به قشر مخ میرسد.به همین علت است که در خیلی از مواقع سکوت کردن موقع عصبانیت غیر ممکن است. به طور مثال در نظر بگیرید که در خیابان با سرعتی معمولی مشغول رانندگی هستید و ناگهان راننده ای بی ملاحظه از سر کوچه یا سر پیچ با سرعتی نسبتا زیادسر راهتان سبز میشود حالا فرض کنید اگر شما چند ثانیه زودتر به نقطه ی برخورد دو ماشین میرسیدید چه اتفاقی میافتاد؟حتما جان هر دوی شما به خطر میافتاد دراین موقعیت چگونه سکوت میکنید یا از همسرتان انتظار دارید سکوت کند؟وقتی تغییرات فیزیولوژیک و عصبی در بدن شما اتفاق افتاده و خشم و ترس را با هم تجربه میکنید. اگر من در چنین موقعیتی باشم بلافاصله شیشه ی ماشین را پایین میکشم و با صدای بلند میگوییم:چرا وقتی رانندگی بلد نیستی پشت فرمون میشینی؟البته بیشتر مردها در چنین شرایطی حتما واکنش های شدیدتری نشان میدهند میدانید میخواهم چه بگویم؟ میخواهم بگویم که برچسب زدن بر روی شروع خشم گاهی غیر ممکن است وعصبانی نشدن گاهی اجتناب ناپذیر است. همین که ترجیح میدهید همسرتان درزمان عصبانیت سکوت کند یعنی میخواهید روی خشم او برچسب بزنید و این درست نیست.البته نحوه ی بروز خشم و رفتاری که افراد هنگام عصبانیت از خود نشان میدهند کاملا وابسته به فرهنگ، یادگیری و تربیت خانوادگی است. پس در زمان آشنایی سعی کنید از این موضوع مطلع شوید که مرد های خانواده ای که قصد وصلت با آن را دارید خشم خود را چگونه ابراز میکنند و البته مستقیم این سوال را ازفرد مورد نظرتان یا خانواده ی او نپرسید چون احتمال کمی دارد که حقیقت را بگویند.تا هنوز وارد زندگی مشترک نشدید بیشتر به این موضوع فکر کنید و برای پذیرش وجود خشم اول در خودتان و بعد در همسرتان آماده شوید. پس تا اینجا فهمیدیم که خشم به خودی خود بد نیست بلکه نحوه ی بروز آن و پیامدهای آن است که باعث ناراحتی ما میشود. خشم هیجانی سودمند و موثر برای ما است درپست بعدی راجع به موهبت وجود خشم بیشتر مینویسم من به سوال پست قبل این گونه پاسخ میدهم: ترجیح میدهم ...
خودشناسی(روبه رو شدن با نیمه ی تاریک وجود)... روز هفتم
موهبت وجود خشم را در خودت پیدا کن!"کافر همه را به کیش خود پندارد" این ضرب المثل مصداق یکیاز پیام هایی است که کتاب نیمه ی تاریک وجود می خواهد به ما بگویید.همه ی ما به طور ناخودآگاه تصور میکنیمکه دیگران هم مانند ما هستند. به این معنی که دیگران همهمان دیدگاه یا احساساتی را دارند که ما داریم. در روانشناسی به این مکانیسم دفاعی،" فرافکنی" میگویند که این مکانیسم در افراد نارسیست بیشتر وجود دارد. شاید شما همسریال ترکی "ایزل" را دیده باشید. در این سریال میبینیم کهایزل در ابتدا قربانی خیانت دوست خود میشود.چرا اونتوانستهبود خائن بودن دوست خود را تشخیص دهد . آیا او فرد نادانیبود؟ خیر. او به این دلیل خیانتکاربودن دوست خود را تشخیصنداد چون این صفت و ویژگی در خود او وجود نداشت. به همینسادگی!به یک مثال دیگر توجه کنید:فردی که دروغگو نباشدبه سختی میتواند این صفت را در دیگران تشخیص دهد چرا که خودش این گونه نیست. بنابراین احتمال فریب خوردن این فردبسیار زیاد است(مگر اینکه در زمینه ی مهارت های اجتماعیاستاد باشد و تجارب بسیاری در این مورد داشته باشد).پسدارا بودن صفات منفی برای ما موهبت به شمار میرود زیرا هرکدام از آنها به نحوی ما را از خطری آگاه میکنند درست مثلکارکردی که درد برای جسم ما دارد. دبی فورد میگوید "ماهمه چیز هستیم" یعنی هم تمام صفات مثبت و هم تمام ویژگیهای منفی را در خودمان داریم . هر کدام از ما بنا به طبیعت ونوع تربیت مان با بعضی از این صفات بیشتر سر و کار داریم.حالا این سوال مطرح میشود که چه زمانی بروز صفاتمنفیمخرب است؟زمانی که اجازه دهیم آنهاما را کنترل کنند به جایاینکه ما آنها راکنترل کنیم.شخصیت های سالم برروی هیجاناتو رفتار خود کنترل و تسلط دارند و در مقابل شخصیت های غیرسالم هیچ کنترلی بر روی احساسات و رفتار خود ندارند و اجازه میدهند که هیجاناتشان آنها را کنترل کند. وقتی میگوییم فردی صفاتی را داراست به این معنی است کهتوانایی بالقوه و آمادگی لازم برای ابراز آن صفات را دارد.بیشترمواقع همین که شما توانایی دروغ گفتن یا حسادت را در خوداحساس کنید کافی ست لازم نیست حتما آنها را ابراز کنید.تمرینسه مزیت و سه عیب برای خشم خودتان پیدا کنید و آنها را بنویسید.مثال: غر زدن چه مزایایی برای من دارد: 1- باعث رهایی من از احساس تنش میشود.2- از طریق آن میتوانم از ارزش هایم دفاع کنم(نظم و انضباط یکیاز ارزش های من است وقتی وارد محیطی بی نظم و آشفته میشوم غر میزنم)3-باعث میشوداطرافیان متوجه شوندکه من درحال حاضراحساس خوبی ندارم.غر زدن من چه معایبی دارد:1- باعث میشود احساس بدی نسبت به خودم داشته باشم.2-باعث ناراحتی ...
خود شناسی (رو به رو شدن با نیمه ی تاریک وجود)...روز سوم
نیمه ی تاریک همسرت را هم میپذیری؟ امروز سومین روز این دوره است. چند نفر شما نوشتيد که از شيوه ي ابراز خشم تان راضي نيستيد. دوستان! بهتر است بدانيد که لازم نيست حتما خودتان را تغيير دهيد بلکه بايد ياد بگيريد خشم تان و نحوه ي بروز آن را مديريت کنيد که در تمرينات بعدي به آن ميپردازيم. تقریبا هیچ کدام از شما تمرین قبل را کامل انجام ندادید بهتربود از مثال های عینی استفاده میکردید و بیشتر از خودتان میگفتید. همان طور که در کتاب نیمه ی تاریک خواندیم هر صفتی که در دیگران باعث آزار ما میشود به این معني است که خودمان هم آن صفت را داريم و چون توان کنار آمدن با آن را نداشتيم سرکوبش کردیم به طور مثال من مردهاي اخمو و بد اخلاق را هميشه سرزنش ميکنم و حساسيت زيادي نسبت به اين افراد دارم اين نشان ميدهد که من هم اين ويژگي را دارم اما چون نتوانسته ام اين را در وجود خودم بپذيرم مدام اين ويژِگي را در ديگران ميبينم. بنا به آنچه دبي فورد ميگويد اگر من بتوانم اين خصوصيت را در خودم تمام و کمال بپذيرم و از داشتن آن احساس عذاب و ناراحتي نکنم ديگر از ديدن اين حالت در ديگران احساس عذاب و ناراحتي نميکنم چرا که وقتي من خودم را با همه ي خوبي ها و بدي هايم دوست دارم پس ميتوانم ديگران را هم با همه ي خوبي ها و بدي هايشان دوست داشته باشم. اين مقدمه چيني براي اين بود تا به اين موضوع اشاره کنم که همسر الهي ما کسي است که ما ميتوانيم بيشترين نزديکي ، بيشترين تفاهم و بيشترين همدلي را با او داشته باشيم اما مطمئنا او يک فرشته نيست. او هم مثل ما به رشد بيشتر و بهتر نياز دارد. آن زندگي مشترک عالي و سعادتمندانه اي که همه ي ما تصورش را ميکنيم براي به منصه ي ظهور رسيدن تلاش و همکاري ما و همسران الهي مان را ميطلبد. اگر در پذیرش نیمه ی تاریک خودتان موفق شدید مطمئن باشید که نیمه ی تاریک همسرتان را هم میپذیرید. اگر شیوه ی بروز خشم در شما و او یکی باشد مثلا هر دوی شما اهل سرزنش یکدیگر باشید حتما با هم اتصالی میکنید اما اگر تمرینات نیمه ی تاریک را به خوبی انجام بدهیدو انجام این تمرینات را به همسرتان هم توصیه کنید با مسئله ای جدی در روابط تان رو به رو نمیشوید. اما اگر شیوه های ابراز خشم در شما دو نفر متفاوت باشد آن وقت هیچ اتصالی رخ نمیدهد ولی باز هم بهتر است که این تمرینات را انجام دهید. در هر صورت موفقیت در انتظار شماست. تمرين حتما به اين سوال فکر کنيد و به آن پاسخ دهيد:ترجيح ميدهيد شيوه ي ابراز خشم در همسرتان چگونه باشد تا با او اتصالي نکنيد؟ (البته اگر تمرينات نيمه ي تاريک را درست و به طور مداوم انجام دهيد حتي اگر با هم اتصالي هم کنيد ميدانيد که بايد ...
معرفي کتاب
نیمه تاریک وجود نویسنده : دبی فورد مترجم: فرناز فرود در این کتاب «دبی فورد» راوی خوش‌سخن تجارب خود و دیگران در مورد پذیرش همه ویژگیهای انسانی می‌باشد. نویسنده با تشریح فراز و نشیب مسیر زندگی خود و ماجرای کسانی که با شرکت در دوره‌های آموزشی او توانسته‌اند اتاق‌های بسته روح دردمند خود را بازگشایی کنند و بدون هراس چشم در چشم ویژگیهای مطرود وجودشان دوخته و آنها را در آغوش بگیرند، تمرین یگانه شدن با خویشتن را نکته به نکته و مو به مو آموزش داده است. اغلب ما هنگامی که تاب تحمل درد و رنج بیشتری را نداریم، در مسیر رشد و تکامل گام برمی داریم.کتاب نیمه تاریک وجود از آن بخش از شخصیت ما پرده بر می دارد که روابط ما را به بن بست می کشاند، روح ما را می کشد و مانع تحقق رویاهایمان می شود. نیمه تاریک وجود در اعماق آگاهی ما دفن شده و از دید ما وسایرین پنهان است.ما اعتقاد داریم چنانچه به اعماق وجود خود نگاهی دقیق بیندازیم، با موجودی وحشتناک روبه رو خواهیم شد و در نتیجه از ترس این مسئله از بررسی دقیق خود طفره می رویم و خود و دیگران را فریب می دهیم، تا جایی که واقعا فراموش می کنیم که وجود اصلی مان در پس نقاب نهفته است.به جای سرکوب کردن سایه ها باید آنها را بپذیریم و در آغوش بگیریم، تا وجود شکوهمند خودرا پیدا کنیم.
خود شناسی(روبه روشدن با نیمه ی تاریک وجود)...روز نوزدهم و بیست و یکم
خشم خودت را بپذیر ولی جلوی تداوم آن را بگیر!درپست قلبی به اینجارسیدیم که چگونه میتوانیم بین رهایی از تنش(مزیت خشم) واحساس بدنسبت به خودمان(عیب خشم) تعادلو هماهنگی برقرارکنیم.یکی ازبهترین راهها برای رسیدن به اینتعادلجلوگیری ازتداوم خشم است. به این معنی که بعداز رهاشدن از احساس فشار و تنش دیگر ادامه ندهیم.البته نباید فراموشکرد کهدر این بین عوامل پیچیده ای دخیل هستندکه همیشه همقابل کنترل مستقیم ما نیستند یکی از این عوامل برخورد و واکنشطرف مقابل مان است. عامل دیگر نحوه ی بروز خشم و عصبانیت است که مادراینجافرض رابراین میگذاریم که عصبانیت به نحوکمتر آسیب رسانی ابراز میشود.در هرحال جلوگیری از تداوم خشم دربیشتر مواقع کاملاکارساز و نتیجه بخش است.3 عامل باعث میشود خشم در ما برای مدت طولانی دوام پیدا کنداگر این 3 عامل را بشناسیم بهتر میتوانیم جلوی ادامه ی خشم را بگیریم:عامل اولتغییرات هورمونی به صورت مقطعیعامل دومفعال شدن افکار و باورهای منفی و مخرب در ذهنعامل سومبرخورد نادرست اطرافیان به جای بمباران کردن دیگران ازآنهاتقاضای همدلی کن!گاهی جلوگیری از تداوم خشم مشکل به نظر میرسد. در این مواقع چه کاری باید انجام داد؟ بهترین کار در چنین شرایطی این استکه از دیگران تقاضای همدلی کنیم یعنی از آنها بخواهیم که مارا درک کنند. به جای اینکه با ضربه های چکشی طرف مقابلمانرا محکوم و سرزنش کنیم و مدام او را مقصرجلوه دهیم بیشتر از خودمان بگوییم. مثلا بگوییم:"من الان خیلی عصبانی ام"،"احساسبدی دارم"،"بودن توی این شرایط برام خیلی سخته"و...وقتی ازاین جملات استفاده میکنید کم کم همدلی طرفمقابل را برمی انگیزید و او هم به گونه ای بهتر باشمارفتار میکند.این موارد به تمرین وتکرار زیادی نیاز دارد. آیاآماده اید ازاین به بعداز این روش استفاده کنید؟درآخر بگذارید به موضوع بسیار مهمی اشاره کنم. موضوعی کهما به راحتی ازآن غفلت میکنیم وآن پذیرش نیمه ی تاریک خودمانو دیگران است.ساده به نظر میرسد امادرعمل چندان ساده نیست.بیایید به خودمان اجازه دهیم گاهی اشتباه کنیم ولی همچنان خودمان را دوست داشته باشیم .بیایید به خودمان اجازه دهیم گاهی عصبانی شویم ولی همچنانخودمان را دوست داشته باشیم.بیایید به خودمان اجازه دهیم گاهی هم خسته و ناتوان شویمولی باز هم خودمان را تحسین کنیم.اگر دراین کارموفق شویم میتوانیم به دیگران هم اجازه دهیمکه گاهی اشتباه کنند،به آنهااجازه دهیم گاهی اوقات تلخیکنندونق بزنندبدون اینکه سرزنش بشنوند. به آنها این اجازه رابدهیم که از دست ماعصبانی یاناراحت شوندوچقدر بهتر استکه پاسخ خشم شان را با خشم ...
دانلود سوالات با پاسخ فیزیک 4 -نیمه دوم کتاب
از آنجا که سال 1389 مقطع پیش دانشگاهی یا چهارم دبیرستان ترمی واحدی بود از نیمه کتاب به بعد برای امتحانات پایان ترم دوم ؛ امتحان طرح می شد از سال 1390 به بعد این مقطع تحصیلی به صورت سالی واحدی شده که نمونه سوالات آنها را می توانید در پست های قبلی همین وبلاگ پیدا کنید ودانلود کنید . در این مطلب دانلود سوالات وپاسخ های امتحان نهایی 89 فیزیک 4 (نیمه دوم کتاب ) که مجموعه ی بسیار خوب از نمونه سوالات مفهومی فیزیک4 می باشد به صورت کامل گذاشته شده که می توانید دانلود کنید برای دانلود اینجا کلیک کنید
نیمه تاریک ماه /گلشیری
نیمه تاریک ماه هوشنگ گلشیری انتشارات نیلوفر کتاب مجموعه ای از داستان های کوتاه آقای گلشیری است که به همت خانمشون فرزانه طاهری چاپ شده . به نظر من مجموعه زیبا و بسیار قوی ای بود . به خصوص بچه هایی که خودشون اهل نوشتن هستند بهتره حتما به این کتاب هم نگاهی بیندازند . داستانهاش خیلی تاثیر گذار و زیباست بدون اینکه شخصیت های خیلی خاص یا زمینه احساسی شدید داشته باشند . فقط موضوعاتی خوب با قلمی بسیار توانا و با رعایت همه جوانب فنی نوشته شده اند . شیوه بیانش که حرف نداره اون حالت گسسته گسسته حرف زدنش و وصل شدن قسمت ها به هم . حالت مبهم و تردید آمیز پایان قصه ها .چنار : مردی که از چنار خیابان چهارباغ بالا می رود و کسی نمی داند علت این کار او چیست . دهلیز : مردی که سه بچه اش در حوض خفه شده اند . ملخ : همسفرانی در بیابان به همراه راهنمایان ترکپرنده فقط یک پرنده بود : شهری که تمام گیاهان و پرندگانش را کشته اند . یک اثر شدیدا سمبلیکشب شک : سه دوست آقای صلواتی شبی به خانه او می روند تا بساط عیش خود را آماده کنند و هرگز نمی فهمند آن شب چه بر سر آقای صلواتی می آید . مثل همیشه : نویسنده ای که داستان کودکی اش را می نویسد که جسدی در نخلستان بوده دخمه ای برای سمور آبی : مردی که عاشق کتاب است و بعد ازدواج کرده با چندین بچه و خواسته های همسرش . يك مقاديري گنگ بود . عیادت : مرد به عیادت مرد بیماری رفته که همسرش با او سر و سری دارد . پشت ساقه های نازک تجیر : مردی که عاشق عکس زن روی مجله است . یک داستان خوب اجتماعی : نویسنده در حال نوشتن داستان از يك سو و زندگی در واقعیت زندگی خود از سوي ديگر استمردی با کراوات سرخ : ماموری که در تعقیب مردی با کراوات سرخ است عکسی برای قاب عکس خالی من : یک گروه سیاسی نود و دو نفره لو می رود و کسی دقیقا نمی داند چه کسی عامل اصلی بودهمعصوم اول : مترسکی که کم کم به موجودی وحشتناک و افسانه ای تبدیل می شود معصوم سوم : گچکاری که شنونده داستان شیرین و فرهاد می شود و به کوه می رود هر دو روی یک سکه : مردی که از هم بندش می گوید ، پیرمردی که از امید می گوید و بعد خودکشی می کند .گرگ : زن دکتر در روستایی دور در انزوا به سر می برد و وقتی صدای زوزه گرگ را می شنود پشت پنجره می رود و به او خیره می شود .عروسک چینی من : دختری که برای عروسک هایش از مرگ پدر می گوید .نمازخانه کوچک من : مرد شش انگشتی بختک : اشرف السادات در کوچکی پسرش گم می شود و در کوچه ها به دنبال بچه است تا او را بغل مردی چشم آبی می یابد . به خدا من ف اح ش ه نیستم : زنی که همراه آقای مقدسی به مجلس عیش شبانه آن ها رفته و اصرار دارد بگوید آدم درستی است و راه زندگیش چه بوده . سبز مثل طوطی ، ...