دانلود فارسنامه ناصری
به دنبال گذشته
شیخ شهرویی(شهرویی، شیرعلی، شیرالی و...)شیخ شهرویی(شهرویی، شیرعلی، شیرالی و...) پس از انتشار مقاله من تحت عنوان« ایلات ممسنی» در وبلاگ شخصی ام، برادر جویای تاریخ گذشته به نام میثم شهرویی با اینجانب تماس گرفته و در شناساندن سابقه شهرویی ها یا شیخ شهرویی ها به او کمک نمایم. من مطلب را خیلی جدی نگرفتم ، زیرا خود نیز گرفتار بودم تا اینکه مجدداً با بنده تماس گرفت. متوجه شدم واقعاً به دنبال موضوع است. آنچه از شهرویی ها می دانم و منابعی را که احتمال می دهم و اشخاصی را که شاید مطلع باشند برایش نوشتم . دیگر محققین عزیز در جای جای ایران و حتی خارج از ایران نسبت به موضوع اگر اطلاعی دارند و می توانند به نامبرده کمک نمایند از طریق این وبلاگwww.1442.persianblog.ir و یا به آدرس ایمیل[email protected] ارسال نمایند. از این رو مطلب را در وبلاگ خود می گذارم. شهرویی در لغت نامه دهخدا اینطور آمده است. شهرویی .[ش َ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ عکاشه ٔ هفت لنگ.(جغرافیای سیاسی کیهان ص74)رجوع بهطایفه ٔ عکاشه شود. تیره شهرویی یا شیخ شهرویی در ممسنی از طوایفی هستند که نژادشان از اتابکان لر است. برابر اسناد موجود این طایفه از دوران صفویه تا میانه های دوران قاجار در کهکیلویه دارای سازمان ایلی بزرگی بوده اند. به دلایل گوناگون مثل فقر اقتصادی، اختلافات و کشت و کشتار قبیله ای، غارت میان ایلی از تعدادشان کاسته شد و به مناطق مختلفی چون ممسنی و بختیاری مهاجرت کردند.میرزا فتاح خان گرمرودی در سفر نامه ممسنی پیرامون این طایفه چنین می نویسد:«نظر به اینکه اکثری از طوایف بسیار بسیار شکست و فراری بودند مثل طایفه چرام که پارسال میرزا سلطان محمد خان غارت کرده و طایفه شیرعلی و طیبی و طایفه« شهرویی» که هریک از آنان بقدر نصف در میان بختیاری و رام هرمز و اعراب متفرق بودند، هرچه اهتمام شد انصافاً بقاعدة جابجانگشت و پنج شش روز اوقات این مطلب گردید». فسایی در فارسنامه ناصری جلد دوم لیراوی ها را دو گروه بر شمرده . یکی لیراوی دشت و دیگری لیراوی کوه و شیرعلی(شیرالی) را در کنار طوایف طیبی، یوسفی و بهمئی را جزء طوایف لیراوی کوه آورده است. دومورینی که در دربار قاجار مسئول ایجاد و سروسامان دادن به ساختار اداری مملکت ایران بوده است در این خصوص در کتابی تحت عنوان « عشایر فارس» ترجمه جلال الدین رفیع فر ، در زیر مجموعه لیراوی ها به تیرة شیرعلی چنین اشاره می کند« این تیره تا سال1256هـ- ق بیش از یکهزار خانوار داشت که از آن پس در سرتاسر خاک خوزستان پراکنده شدند.در سال1281 معتمدالدوله حاکم قدیمی کهگیلویه، شیرعلی ها را به منطقه آورد و در بخش ابوالفارس مستقر کرد(دومورینی،46). این ...
تاریخچه شول
کلمه شول به تنهائی معنی" مرد جوان قدرتمند" را در زبان بختیاری دارد، و در شعر محلی " شول بختیار" بمعنی" بختیار دلاور" است. این کلمه در نام دومین شاه سومری از سلسله اورسوم بصورت " شول جی) بنظر معنی " دلاور خیز" را دارد. این پادشاه شاید نخستین شیر کش تاریخ باشد. او در یکی از کتیبه های خود که به ستایش از کارهای خود میپردازد، میگوید: آنقدر شیر کشتم ، که اکنون شبان ها بی هراس از شیر رمه خود را به چرا میبرند." منبع : http://www.loghatnaameh.com در لغت نامه مرحوم علی اکبر دهخدا در مورد« شول » و آنچه به آن مربوط می شود آمده است که« شول » نام قبیله ای است از قبایل فارس که نخستین بار در لرستان سکونت داشت و در حدود سال 300 هجری قمری نیمی از لرستان را تحت فرماندهی خود قرار داده بود و بوسیله سیف الدین ماکان روزبهان – که اجداد او از دوره ساسانیان بر این منطقه حکومت داشتند – اداره می شد. مورخان اسلامی اطلاع چندانی از « طایفه شول » نداده اند اما نوشته اند که در زمان حکومت حمدالله مستوفی ، به سال 748 هجری ، این بطوطه معروف در راه شیراز به کازرون به« قبیله شول » برخورد کرده است و گوید که : شول قبیله ای از عجم ها – فارسی زبانان – هستند که صحرا نشین اند و در بین آنها مردمانی پرهیزگار و متقی وجود دارد. شهاب الدین العمری – متوفی به سال 749 هجری – گوید که قبیله شول با شبانکاره خویشاوندی مستحکمی دارند. آنگونه که پیداست کوچ کردن شول ها و تمایل آنها به جنگ و پیکار و حمله های مکرر قبیله های مجاور به قبیله شول از علل فروپاشی و مستهلک شده این قبیله بوده است به گونه ای که اکنون در منطقه فارس آثار بسیار اندکی از آنها بجا مانده و شاید « قریه شولی » که در خارج شهر بوده آخرین دژ قبیله « شول » بوده است. از سبک معماری این دژ پیداست که شول ها در حفظ و نگهداری سنتهای ایرانی و خصوصیات آن بسیار کوشا بوده اند. در تاریخ غازان صفحه 287 و تاریخ جهانگشای جوینی جلد 2 صفحه 114 نیز نقل شده است: « شول » همچنین نام ایالتی است در چین و چون اسکندر کبیر این شهر را فتح کرد، شول و خمدان را در آن بنا کرد. بعضی برآنند که « خمدان » همان شهر مارکوارت است و در جائی دیگر گفته است کلمه « شول » چون در ترکی به معنای« شنزارهای بیابان » است می تواند ترجمه چینی « شاچو » یعنی شنزار – شهر شنها – باشد. در فارسنامه ناصری آمده است: « شول » علاوه بر اینکه نام چند قریه در استان فارس است نام رودخانه ای است به نام رودخانه شول در همان بلاد که آبش شیرین و گواراست و به رودخانه کامفیروز می پیوندد. در کتاب « سرزمین های خلافت شرقی » گفته شده است که: « شولستان » بلوکی است از توابع شاپور کازرون که طایفه ممسنی ...
پیشینه تاریخی شهرستان پاسارگاد
استان فارس از قدیمی ترین مراکز تمدن بشری محسوب می شود.قرنها مرکز حکومت بوده است .سلسه های بزرگی همچون هخامنشیان و ساسانیان در این سرزمین تشکیل شده اند پس از اسلام مسلمانان برای اولین بار در دوره خلافت عمر اقدام به تسخیر فارس کردند تنها سه قرن پس از اسلام شیراز پایتخت اولین حکومت ایرانی گردید. پیشینه تاریخی: شهرستان پاسارگاد ازلحاظ قدمت تاریخی دارای پیشینه ای بسیار کهن است.آثاری از عصر نوسنگی درآن پیدا شده که به عصر هخامنشی بر میگردد.مهم ترین آثار دوران هخامنشی مجموعه پاسارگاد است که در 21کیلومتری شمال شهر سعادت شهر قرار دارد.باتوجه به تحقیقات انجام شده از لوح های تخت جمشید گرفته تا کتب معتبر فارسنامه ابن بلخی،نزهت القلوب حمد اله مستوفی چاپ «گای لیسترانج»فارسنامه ناصری،المسالک الممالک اثر«ابن خرداد به»حدود العالم ،فرهنگ جغرافیای ایران(ج 7)از «انجمن آرا»آثار سفرنامه نویسان دوره قاجار ،آثارالعجم ،تاریخ فرصت الدوله شیرازی،جغرافیای تاریخ فارس تالیف «پاول شواتس»ولغت نامه علی اکبر دهخدا این بخش در طول تاریخ نام های جدیدی را به خود گرفته است نام هایی از قبیل :کمینوش هخامنشی ،کمه «خانه شاه»،کمهر:«کوه مهر»،کمین:«شکارگاه مناسب پرندگان وبهترین محل از پای درآوردن قشون نظامی دشمن،کمین گاه سلاطین»،کلیلک یا کلیدک:«کلیدکوچک گشودن فتح دروازه فارس»،سعادت آباد وسعادت شهر در حال حاضرشهرستان پاسارگاد رابه خود اختصاص داده است. در لوح های گلی تخت جمشید از منطقه خوش آب هوای کمینوش که از شیره انگور و شراب و همچنین وجود مرغزار های آن نام برده شده است .مستند بر کاوشهای انجام شده در تنگه بلاغی و کشف کار گاه شیره پزی با قدمتی نزدیک به 3000 سال نشانگر آن است شیره انگور و باغداری انگور در این منطقه پیشینه تاریخی کهنی دارد. بلوک کمین «از فارسنامه ناصری»بلوک کمین از سرد سیرات فارس میانه شمال و مشرق شیراز است.درازای آن از ابتدای صحرای سرپنیران تا قوام آباد ده فرسخ و پهنای آن از اکبر آباد تا دولت آباد دو فرسخ ونیم محدود است.از جانب مشرق به بلوک قنقری واز شمال به بلوک مشهد مرغاب واز سمت مغرب به بلوک مایین ونواحی مرودشت وازجانب جنوب به نواحی ارسنجان و مرودشت ،هوای بهار وتابستان وپاییزش در نهایت ساز گاری واعتدال .کشت وزرع آن گندم وجو وپنبه وکنجدوآبش از رود خانه مشهد مرغاب.میوه های بساتین کمین از بیشتر بلوکات فارس بهتر «انگورش در خوبی ولطافت ضرب المثل است،انواع شکار ها جز مرغ دراج ومرغ کبک در این بلوک فراوان است ». استان فارس پایتخت آستروتوریسم ایران استان فارس از قدیمی ترین مراکز تمدن بشری محسوب می شود.قرنها ...
شهرستان فسا - فارس
شهرستان فسا: فَسا نام شهری است در ۱۴۵ کیلومتری جنوب شیراز واقع در استان فارس. شهرستان فسا بین 53 درجه و 19 دقیقه تا 54 درجه و 15 دقیقة طول شرقی و 28 درجه و31 دقیقه تا 29 درجه و 24 دقیقه ی عرض شمالی واقع شده است. مرکز این شهرستان، شهر فسا است. جمعیت این شهرستان بر طبق سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۱۹۲٫۹۴۶ نفر بوده است. این شهرستان با شهرستانهای داراب، جهرم، استهبان، زرین دشت و شیراز همسایه است. این شهر دارای یک واحد دانشکده پزشکی و یک واحد دانشگاه آزاد اسلامی و یك واحد دانشگاه پیام نور است. شهرستان فسا: فَسا نام شهری است در ۱۴۵ کیلومتری جنوب شیراز واقع در استان فارس. شهرستان فسا بین 53 درجه و 19 دقیقه تا 54 درجه و 15 دقیقة طول شرقی و 28 درجه و31 دقیقه تا 29 درجه و 24 دقیقه ی عرض شمالی واقع شده است. مرکز این شهرستان، شهر فسا است. جمعیت این شهرستان بر طبق سرشماری سال ۱۳۸۵، برابر با ۱۹۲٫۹۴۶ نفر بوده است. این شهرستان با شهرستانهای داراب، جهرم، استهبان، زرین دشت و شیراز همسایه است. این شهر دارای یک واحد دانشکده پزشکی و یک واحد دانشگاه آزاد اسلامی و یك واحد دانشگاه پیام نور است. شهرستان فسا در جنوب شرقی استان فارس و درمنطقه ای نسبتاً كوهستانی قرار گرفته است. مرکز این شهرستان، شهر فسا است. بیشتر روستاهای این شهرستان نیز بر این بلندی ها واقع شده اند.فقط نواحی جنوب شرقی و شمال غربی تا حدودی مسطح هستند. در كتیبه ها و سنگ نوشته های پرسپولیس از فسا با نام «پشی یا» یا «بشی » یاد شده است. عثمان بن ابی العسا در سال 23 ه.ق. این شهر را فتح كرد. در جریان قرن چهارم ه.ق. فسا دومین شهر مهم استان دارابگرد محسوب می شد و وسعت آن با شیراز برابری می كرد.گفته شده که تاریخ فسا حداقل به زمان هخامنشیان برمی گردد که در آن زمان نام این شهر پسه یا پسا بوده که بعد از حمه اعراب به فسا تبدیل میشود (در آن زمان پسا یکی از توابع داراب بوده است و داراب یکی از ایالت های پنج گانه پارس بوده است). فسا از نظر کشاورزی شهری پررونق است. از نظر تولید گندم و ذرت رتبه دوم (رتبه یک شهرستان داراب) کشور ایران را داراست. با توجه به آب و هوای مناسب این شهر، وجود نخلهای گرمسیری و درخت گردو و دیگر گونههای درختی در این شهر متداول است. فسا در کشت پنبه نیز رونق فراوان دارد. قرار گرفتن در مسیرهای اصلی بندرعباس و کرمان به شیراز،این شهر را از یک موقعیت استراتژیکی برخوردار کرده است. زرتشت خورگان که استاد مزدک بوده است از اهالی این شهر است که سالها در بیزانس (روم شرقی) بسر میبرد و در آنجا با کتب فلسفی یونانی از جمله جمهوریت افلاطون آشنایی پیدا کرد و تحت تأثیر اندیشه مدینه فاضله افلاطون ...
درباره مبارک آباد
موقعیت جغرافیایی مبارک آباد مبارک آباد یکی از شهرهای شهرستان قیرو کارزین می باشد واز قدمت زیادی برخوردار می باشد چنانکه در فارسنامه ناصری در جلد دوم صفحه 246 خود در توضیح موقعیت مکانی قیرو کارزین چنین بیان می کند « بلوک قیرو کارزین در میانه جنوب و مشرق شیراز از گرمسیرات فارس ، درازای آن از مبارک آباد تا باغ پاسالار ده فرسخ ، پهنای آن از قریه کیفرکان تا گندمان دوونیم فرسخ محدود است ، از جانب مشرق به بلوک جهرم و از سمت شمال به بلوک سیمکان و از طرف مغرب به بلوک اربعه و از جانب جنوب به بلوک افزر همچنین در فارسنامه ناصری در رابطه با موقعیت مبارک آباد چنین می آید : قریه مبارک آباد 5 فرسخ میانه جنوب و مشرق قیر است این شهر بین 53 درجه و 20 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ و عرض 28 درجه و 24 دقیقه قرار دارد . ارتفاع آن از سطح دریا حدود 700 متر است این شهر از سمت مغرب به قیر و از سمت مشرق با شهرستان جهرم همسایه است . این شهر در فاصله 225 کیلومتری از شهر شیراز قرار دارد و از شهرستان قیرو کارزین حدود 35 کیلومتر و واز شهرستان جهرم در حدود 45 کیلومتر فاصله دارد
تاریخچه روستای اکبرآباد(قسمت اول)
اکبرآباد درکتاب فارسنامه ناصری پسر دوم میرزا صدر الدین بنام میرزا مهدی(از نوادگان میرزا علی اکبر ) در انواع کمالات سر آمد اهل عصر خود بود .همت بر هر کاری می گماشت به انجامش میرسانیدو چون میرزا جانی و برادران او املاک ناحیه ششده را که از حلیه آبادی افتاده بود خریده تصاحب نمودند آن ناحیه را به میرزا مهدی سپرند پس جد وجهدی وافر در آبادی آن نمودند به زیور معموری رسانید و در سال ۱۲۲۶ در قریه ششده فسا وفات یافت و از معاصر او مزرعه مزد بالای شهر ششده است که اکنون به اکبر آباد شهرت یافته است. در حدود سال ۱۲۱۵ آب چشمه" مج "که نزدیک به هفت آسیاب گردان آب دارد ازچهار فرسخ و نیم بیشتر جدولی که گنجایش این آب را داشت از کناره کوه در میانه پستی و بلندیها از سنگ و ساروج بساخت و در هر جا دره ای بود به اصطلاح اهل فارس" سواره "بست یعنی طاق زد و جدول را از روی طاق گذرانید و هر جا بلندی بود سوراخ کرده و جدول را عبور بداد و به این وضع آب را به صحرای قره بلاغ ناحیه ششده رسانید و چهل جفت گاو از این آب و زمین زراعت نمود. و از میراز مهدی نیز دو پسر باقی بماند .....باتشکر از آقای علیرضا رحیمی که کتاب فارسنامه ناصری رادراختیارمان گذاشتند
منبع شناسی تاریخ ایران اسلامی
xml:namespace prefix = o />فهرستی از مهمترین تالیفات تاریخی به ترتیب سده های هجری سده 1 سیره رسول الله: عروه بن زبیر(متوفی به 94 ق)- سده 2 سیره الرسول : ابن حزم(135)- مغازی: موسی بن عقبه(141)-التاریخ : ابومخنف(175)-کتاب الخراج: قاضی ابویوسف (183)- تاریخ علی السنین: هیثم بن عدی(198)- سده 3 مغازی: واقدی(207)-مغازی : مدائنی(216)-وقعه صفین: نصر بن مزاحم(212)- تاریخ العرب: اصمعی(216)-سیره الرسول: ابن هشام(218)- اخبارالطوال: دینوری(227)-طبقات الکبری: ابن سعد(230)- تاریخ کبیر : بخاری (235)- اخبار مکه: ازرقی(244)- تاریخ: یعقوبی(278)- عیون الاخبار: محمد دینوری(276)-عیون التواریخ : ابن قتیبه (277)-انساب الاشراف: بلاذری(279)- تاریخ بغداد: ابن طیفور (280)- الکامل: مبرد(286)- سده 4 فرق الشیعه: نوبختی(300)- تاریخ الرسل و الملوک: جریر طبری(310) - الاعلاق النفیسه : ابن رسته(310)- الفتوح : ابن اعثم کوفی(314)- تاریخ : ابن بطریق(328)- عقدالفرید: ابن عبدربه(328)- مقالات الاسلامیین: اشعری (330)- الوزرا و الکُتاب: جهشیاری(331)- الاوراق: صولی(335)-مروج الذهب+ التنبیه و الاشراف : مسعودی (345)-الکافی: احمدقاضی(346)- تاریخ بخارا: نرشخی(348)- سنی الملوک و الارض: حمزه اصفهانی (350)-مقاتل الطالبین+ الاغانی : ابوالفرج اصفهانی(356)- ترجمه تاریخ طبری: بلعمی(366)- اخبارالدوله البوئیه: هلال صابی(384)- سده 5 تاریخ نیشابور: الحاکم(405)- تاریخ المجموع: ابن بطریق(407)-تجارب الامم: ابن مسکویه(421)- طبقات الامم : قاضی ساعد(426)- تاریخ یمینی: عتبی(427)-آثار الباقیه: بیرونی(429)-غررالاخبار+ یتیمه الدهر: ثعالبی (429) - ذکراخبار اصفهان: حافظ ابی نعیم(430)- زین الاخبار:گردیزی(444)- محاسن اصفهان: مافروخی(450)- تاریخ مسعودی: بیهقی(460)- تاریخ الخطیب: خطیب بغدادی(463)- سیرالملوک: نظام الملک توسی(480)- ذیل تجارب الامم: رودزاوری(488)- سده 6 مجمل التواریخ و القصص: ؟(520)- عقدالعلی: افضل کرمانی(532)- فارسنامه : ابن بلخی(540)- کتاب النقض: قزوینی(556)- الانساب: سمعانی(562)- تاریخ بیهق: ابن فندق(564)- تاریخ رویان: اولیای آملی(570)- تاریخ الکبیر: ابن عساکر(571)- سلجوقنامه : ظهیری نیشابوری(583)- تاریخ خوارزمشاهی+ اخبارالدوله السلجوقیه : صدرالدین حسینی(596)-المنتظم : ابن جوزی(597)- البرق الشامی: کاتب اصفهانی(597)- سده 7 ترجمه تاریخ یمینی : جرفادقانی(602)- بدایع الزمان: افضل کرمانی(602)- تاریخ مبارکشاهی: سهرندی(603)- راحه الصدور: راوندی(610)- فضایل بلخ: ابوبکر عبدالله(610)- تاریخ طبرستان: ابن اسفندیار(613)- تاریخ سری مغولان : یوان چی(618)- زبده التواریخ : نیشابوری(622)- اخبارالدول المنقطعه : ابن ظافر(623)- اخبار القرامطه: رافعی قزوینی(623)- زبده النصره: بنداری اصفهانی(624)- حوادث الجامعه : ابن فوطی(630)-الکامل : ابن اثیر(630)- نوادرالسلطانیه: ابن شداد(632)- ...
چهره هاي ماندگار وبرتر نورآباد ممسني
مرحوم سيد مير محمود شولستاني (عالم)مؤلف فارسنامه ناصری از علامه میرمحمود شولستانی حسنی الحسینی(999ه.ق) که از جمله فقها و اعاظم دانشمندان اسلامی اهل فهلیان بود چنین نام برده است: «واز قصبه فهلیان سادات عظام و علمای کرام و شعرای فصیح کلام برخاسته اند مانند عالم فاضل نور حدقه سیادت و سعادت سید میرمحمود شولستانی. در زمانی که ایالت مملکت فارس بر شاهزاده میرزا محمد صفوی قرار داشته بود جناب معزی الیه را با احترام تمام معیشت می نمود.»(فارسنامه ناصری،جلد دوم، صص252-253).2-مرحوم اميرشرف الدين علي بن حجه الله حسني حسيني طباطبائي شولستاني (مجتهد)3-مرحوم علامه آقا سيد ابوطالب شولستاني4-مرحوم آقاي سيد زين العابدين طباطبائي عالم، ممتاز شولستاني(شاعر)5-مرحوم رفيع الدين شولستاني (خوشنويس و عالم)6-مرحوم محمد بن حسن شولستاني (عالم)7-مرحوم آيت الله آقا سيد محمد ابطحي حسيني فهلياني8-مرحوم ابوعبدالله محمد بن يعقوب الغازي نوبند جاني دانشمندي از طايفه بكش9-مرحوم ظهير فارسي ابوالمعالي عبدالسلام بن مسعود بن احمد فيلسوفي از طايفه دشمن زياري10-مرحوم ابوالحسن فرزند عبدالواحد پسر محمد الجويجاني (جويجاني) از طايفه جاويد (دانشمند)-----------------دکتر نوذر شفیعی متولد روستای رازیانه کاری ممسنی ، استاد دانشگاه ، فارغ التحصیل در مقاطع لیسانس علوم سیاسی دانشگاه تهران و فوق لیسانس و دکتری روایط بین الملل ازدانشگاه تهران و همچنین کارشناس مسائل سیاسی جنوب آسیا و ....--------------------عبدالحسین انصاریبه هر صورت عبدالحسین انصاری ام که کودکی ام را در روستای اکبری از توابع شهرستان رستم در کوهپایه های زاگرس گذرانده ام و بارها با پوتین وصله دار لاستیکی ام از نوازش باران به آغوش بلوطی پناه برده ام و شب ها در زیر چراغ چمبلی ها به چیزهای خوب فکر کرده ام به فردا که کلمات مرا به آرزوهایم می رسانند . آه! که خدا چه آرامشی در لابلای این کلمات پنهان کرده است ..برخی از آثار که چاپ و منتشر شده است عبارتند از:اولين مجموعه شعر با نام (بايد براي زنبيل خالي ات شعري بگويم)دومين مجموعه شعر با نام (هزاره ي اول قبل از پرواز) شامل تعدادي غزل و شعر سپيد با مضمون دفاع مقدس، با حمايت بنياد حفظ آثار ونشر ارزش هاي دفاع مقدس و توسط انتشارات (هزاره ي ققنوس) چاپ شده است. وی اين كتاب را به شهداي زادگاهش روستاي اكبري تقديم نموده است.مجموعه غزل (زمين كودكي غمگين) فروردين ۸۹توسط انتشارات (هزاره ي ققنوس) چاپ شده است، اين كتاب شامل گزينه غزل هاي چند سال اخير نویسنده مي باشد .كتاب (تنها نشاني ات بوسه اي ست) مجموعه اي است از غزل ها، اشعار سپيد و رباعي هاي تازه سروده شده كه توسط انتشارات ...
پیشینه منطقه فال
فال نام دهستانی باستانی در همسایگی شهر گله دار و منطقه باستانی کران یا شهر اسیر کنونی در جنوب استان فارس ایران است که عالمان و ادیبان و سیاسیون بسیاری داشته و قدمت آن به دوران هخامنشیان میرسد.یاقوت حموی گوید: فال نام دو جایگاه است. آن را که فاله گویند: شهری است از ناحیهٔ ایذج (ایذه) جز ناحیههای خوزستان و دومی شهر و قلعهای است میان شیراز و هرمز در دورترین شهرهای فارس از سوی جنوب دارای بوستانها و میوههای گوارا.در فارسنامه ناصری راجع به فال چنین امدهاست: بلوک فال در اصل بال به بای فارسی است شهری بوده و توابعی داشته واکنون همه از توابع گله دار گشتهاند.در فرهنگ معین در قسمت حرف ف راجع به فال چنین مینویسند: فال دهی است از دهستان گله دار از بخش کنگانبوشهر و کنار راه فرعی لار به گله دار، جلگهای گرمسیری، آب از چاه، محصول غلات و حبوبات، شغل زراعت. به دلیل سنگ قبرها، کتب قدیمی و آثاری که بدست آمده گفته میشود تاریخچه فال(استان فارس) به قبل از اسلام بر میگردد به نحوی که عدهای فال را به عنوان قدیمیترین روستای اسلامی در ایران میشناسند. گذشتهٔ فال آبادتر و بزرگتر از حال خود بودهاست؛ و شهرها و روستاهای اطراف همگی جز فال بودهاند ۱؛ به طوری که ابن بطوطه در سفر نامه خود این چنین آورده:«و از خنج پال (فال) به جزیره کیس (کیش) رفتیم.». که پیشرفت و رونق فال بیشتر بعد از افول سیراف بود.از مشاهیر فال میتوانیم به راغب فالی (شاعر و ادیب)، معین الدین فالی (کسی که توانست به همراه لشکری از فالیها و شهرهای اطراف، بحرین را از پرتغالیها باز پس گیرد، ولی خود در همان جا کشته شد.) (به کتاب دانشمندان و ناموردان فال و سیراف و کران نوشتهٔ آقای سید عباس واعظی مراجعه شود)، آیتالله العظمی ملامحمدرضای فالی (از مراجع و دانشمندان)، آیتالله العظمی آقامیر محمدصادق فالی (از مراجع و دانشمندان که به اتفاق آخوند ملامحمدرضای فالی بر کتاب ریاضی خلاصه الحساب شیخ بهایی شرح نوشتهاند.)، آیتالله العظمی آقامیر ابوالحسن فالی (از مراجع و صاحب کتاب خلاصه الافکار)، آیتالله آقا میر فضلالله میرزاده (فرزند آقامیر ابوالحسن وعالم و مجتهد)، آیتالله سید علی اکبر فال اسیری (کسی که در کنار سید جمال الدین اسد آبادی جنبش تنباکو را به راه انداختند.)، مولانا مجدالدین و رکن الدین فالی (هر دو قاضی القضات و نافذالاحکام در مملکت فارس)، عمیدالدین فالی (شاعر و صاحب قصیدهٔ عمیدیه به عربی) و دهها بزرگ دیگر، که شرح ایشان در کتابهای هزار مزار و تاریخ و جغرافیای فال فارس آمدهاست. از دیگر بزرگان فال میتوان به رئیس شرف الدین فالی وزیر حاکم هرمز اشاره ...