دانلود رایگان گنجهای معنوی اندروید
سخنی زیبا از حضرت آیت الله بهجت (ره )
آيت الله بهجت مي فرمود :ما آمده ايم زندگي کنيم تا قيمت پيدا کنيم ، نه اينکه با هر قيمتي زندگي کنيم ؛ زندگي ما حکايت يخ فروشي است که از او پرسيدند : فروختي ؟گفت : نه . ولي تمام شد! شادی روحش صلواتاللهم صل علی محمد وآل محمد
تلنگر
بيخودي پرسه زديم ، صبحمان شب بشود ، بيخودي حرص زديم ، سهممان کم نشود ، ما خدا را با خود ، سر دعوا ها برديم ، و قسم ها خورديم ، ما به هم بد کرديم ، ما به هم بد گفتيم ، ما حقيقتها را ، زير پا له کرديم ، و چقدر حظ برديم ، که زرنگي کرديم ، روي هر حادثه اي ، حرفي از عشق زديم ، از شما ميپرسم ، ما که را گول زديم؟؟
گواهینامه دوچرخه سواری
گواهينامه دوچرخه شکي نيست که همه شما گواهينامه رانندگي فراوان ديده ايد.در هر خانواده معمولا چند گواهينامه رانندگي اتومبيل يافت مي شود.گواهينامه پايه يکم رانندگي هم فت و فراوان است و عده اي براي امور شغلي خود و بعضي هم از سر تفنن يک فقره از آن را در جيب خود دارند.تعداد انگشت شماري از بازديدکنندگان وبلاگ هم ممکن است گواهينامه پايه دوم همگامي را ديده باشند که زماني توسط اداره محترم راهنمايي و رانندگي صادر مي شد و ارزش آن کمي بيشتر از پايه دوم شخصي بود.گواهينامه رانندگي با تراکتور و جرثقيل و امثال آن هم قابل دسترسي و مشاهده است.گواهينامه رانندگي با موتور سيکلت هم همين حکم را دارد و به عنوان مثال بعضي موتور سواران شهر ما که در خيابانهاي اصلي و پر ترافيک ،فقط از يک چرخ موتور سيکلت خود استفاده مي کنند،يک فقره آنرا در جيب دارند.اگر با خلباني دوست باشيد،احتمالا گواهينامه مربوطه را ممکن است به شما نشان دهد.اگر با فضانوردي،مثلا بانوي مکرمه هموطن،سرکار خانم انوشه خانم انصاري،مراوده اي يا حشرو نشري داشته باشيد،احتمالا رويت گواهينامه فضانوردي هم دور از ذهن نمي باشد.ولي مشکل بتوانيد ادعا نماييد که قبلا گواهينامه رانندگي با دوچرخه پايي را ديده ايد،مگر آنکه مانند بنده حقير متعلق به دوران پارينه سنگي باشيد.با اين همه بازار گرمي تبليغاتي که تا اينجاي مطلب به عمل آوردم ،توجه شما را به گواهينامه دوچرخه پايي جلب مي کنم.با اين اميد که در آينده نزديک در يکي از شهرهاي مشهور دنيا نمايشگاهي براي اين چنين مدارک عتيقه تشکيل شود تا شايد اسم اينجانب در زمره برندگان اين قبيل جوائز اعلام گردد.
ترسناک ترین مکانها برای لذت بردن
مکان های زیادی دردنیا ساخته شده اند که مخصوص دیدن مناظر طبیعی هستند. برج های دیدبانی یا سک هایی که برروی دره ها نصب می شوند از جمله این مکان ها هستند. به گزارش نامه به نقل از مشرق ، در میان برخی از این محل های لذت بردن از طبیعت مکان هایی نیز وجود دارد که بسیار خطرناک و ترسناک به نظر می رسند. این مکان ها معمولا در دره های بسیار خطرناک ساخته شده اند و بازدید از آن ها به دل و جرات نیاز دارد.بالکن آلپ یکی از ترسناک ترین سکوهای دیدبانی در رشته کوه های آلپ و در کشور چک قرار دارد. این سکو در ارتفاع 2700 متری از سطح دریا واقع شده است و به شما اجازه می دهد تا یک نمای 360 درجه از سه کشور مختلف چک، اتریش و اسلوونی داشته باشید. این بالکن یکی از بلندترین ها و البته ترسناکترین های دنیا است چرا که در زیر پای شما تنها کوه های صخره ای وجود دارد.قدم زدن روی گراند کنیونیک پیاده روی نعلی شکل می تواند جای بسیار خوبی برای لذت بردن از طبیعت باشد مخصوصا اگر این پیاده رو شیشه ای و روی بزرگترین دره دنیا نصب شده باشد. یک پیاده روی ترسناک چند سالی است که بر روی "گراند کنیون" احداث شده است. این پیاده رو 19 متر در دهانه دره رفته است و تمام از شیشه ساخته شده است. دیدن دره ای 1200 متری زیر پا برای هر کسی ترسناک خواهد بود.پرواز با ایلاواراجنگل دارای زیبایی های بسیار زیادی است که همه آن ها را نمی توان به قدم زدن در میانش یافت ولی اگر بر روی درختان یک پرواز مجازی داشته باشید هم ترسناک و هم جالب است. در انگلستان محلی برای قدم زدن روی درختان ساخته شده است که به کمک آن می توان تمام زیبایی های جنگل در یک نگاه دید. این گذرگاه در ارتفاع 500 متری از سطح زمین ساخته شده است و نزدیک به 25متر نیز طول دارد. نگاه کردن بر سطح زمینی پر از شاخه های تیز تجربه ای بسیار متفاوت خواهد بود.راهرویی در یخبنداناتریش از جمله کشورهایی است که کوه های آلپ از آن عبور می کند و به مراتب کوه ها در ارتفاعات بالا دارای شرایط آب و هوایی بسیار متفاوتی هستند. بر روی یکی از قله های این رشته کوه راه رویی افتتاح شده است که تا 9 متر به شما اجازه می دهد از سطح کوه جدا شده و در ارتفاع 3000 متری از سطح دریا معلق بمانید. این گذرگاه در زمستان بسیار خطرناک و همچنین ترسناک است. چرا که بادهای بسیار شدیدی در آنجا می وزد و سکو را تکان می دهد.
وصیت نامه آلبرت انیشتین...
روزی فرا خواهد رسید که جسم من آنجا زیر ملحفه سفید پاکیزه ای که از چهار طرفش زیر تشک تخت بیمارستان رفته است، قرار می گیرد و آدم هایی که سخت مشغول زنده ها و مرده ها هستند از کنارم می گذرند. آن لحظه فرا خواهد رسید که دکتر بگوید مغز من از کار افتاده است و به هزار علت دانسته و ندانسته زندگیم به پایان رسیده است. در چنین روزی، تلاش نکنید به شکل مصنوعی و با استفاده از دستگاه، زندگیم را به من برگردانید و این را بستر مرگ من ندانید. بگذارید آن را بستر زندگی بنامم. بگذارید جسمم به دیگران کمک کند که به حیات خود ادامه دهند چشمهایم را به انسانی بدهید که هرگز طلوع آفتاب، چهره یک نوزاد و شکوه عشق را در چشم های یک زن ندیده است. قلبم را به کسی هدیه بدهید که از قلب جز خاطره ی دردهایی پیاپی و آزار دهنده چیزی به یاد ندارد. خونم را به نوجوانی بدهید که او را از تصادف ماشین بیرون کشیده اند و کمکش کنید تا زنده بماند و نوه هایش را ببیند. کلیه هایم را به کسی بدهید که زندگیش به ماشینی بستگی دارد که هر هفته خون او را تصفیه می کند. استخوان هایم، عضلاتم، تک تک سلول هایم و اعصابم را بردارید و راهی پیدا کنید که آنها را به پاهای یک کودک فلج پیوند بزنید. هر گوشه از مغز مرا بکاوید، سلول هایم را اگر لازم شد، بردارید و بگذارید به رشد خود ادامه دهند تا به کمک آنها پسرک لالی بتواند با صدای دو رگه فریاد بزند و دخترک ناشنوایی زمزمه باران را روی شیشه اتاقش بشنودآنچه را که از من باقی می ماند بسوزانید و خاکسترم را به دست باد بسپارید، تا گلها بشکفند اگر قرار است چیزی از وجود مرا دفن کنید بگذارید خطاهایم، ضعفهایم و تعصباتم نسبت به همنوعانم دفن شوند. گناهانم را به شیطان و روحم را به خدا بسپارید و اگر گاهی دوست داشتید یادم کنید. عمل خیری انجام دهید، یا به کسی که نیازمند شماست، کلام محبت آمیزی بگویید. اگر آنچه را که گفتم برایم انجام دهید، همیشه زنده خواهم ماند ...
داستان عجيب توبه رسول ترک به برکت عزاداري امام حسين ع
حکایت رانده شدن «رسول ترک» از مجلس عزاداری امام حسین(ع)و توبه او در مجلس عزاداری امام حسین(ع) افراد مختلفی از اقشار مختلف حضور پیدا میکنند؛ تفاوتی نمیکند که زاهد باشی یا بنده گناهکار، مهم این است که مجلس حسین(ع) دارالشفاست برای کسانی که مریض هستند چه مریض جسمی و روحی، مهم این است که روضه سیدالشهدا انسان را از فرش به عرش رهنمون میکند، پس عزادار حسین محترم است و بانی مجلس موظف است که حرمت عزادار مولایش را حفظ کند. یکی از مشهورترین عزاداران حسینی که به لطف حضرتش رهنمون و عاقبتبه خیر شد، دادخواه خیابانی مشهور به «رسول ترک» است. عربدهکشی که به واسطه حبّ ابیعبدالله(ع)، پروردگار عالم او را به مقام انسانیت رساند و به جایی رسید که یک هفته قبل از مرگش، از زمان و محل آن آگاه شد! به همین منظور در دهه اول محرم به شرح چگونگی هدایتشدن «رسول ترک» از کتابی به همین نام تألیف محمد حسن سیفاللهی میپردازیم. قبر رسول ترک در قبرستان نو شهر قم *رسول ترک چگونه آزاد شده امام حسین(ع) شد در یکی از شبهای دهه اول محرم مردی با ابهت و قوی هیکلی به سوی یکی از هیأتهای اطراف بازار تهران در حرکت بود، آن مرد نامش رسول بود و چون اهل تبریز بود تهرانیها به او رسول تُرک میگفتند، رسول ترک آن شب نیز به سوی هیأت و جلسه روضهای میرفت که مسئولین و بعضی از شرکت کنندگان در آن هیأت از اینکه رسول ترک به هیأت و جلسه آنها میآمد، بسیار ناراحت و ناخشنود بودند. در این چند شبی که از ماه محرم گذشته بود، رسول ترک هر شب در آن هیأت حاضر شده بود. او در این چند شب به همه نشان داده بود که نمیتوانند مانند بسیاری از شرکتکنندگان و عزاداران در گوشهای از مجلس آرام و ساکت بنشیند، او خودش را متفاوت از دیگران حس نمیکرد و فکر میکرد میتواند در آن جلسات هر کاری که هر یک از اعضای هیأت میکند، او نیز انجام دهد. او حتی بدش نمیآمد تا در نظم و ترتیب بخشیدن به مراسم عزاداری نیز دخالت کند، هر چند که همه حرکتها و کارهای رسول با نوعی شلوغکاری همراه بود، اما به هیچ وجه اساس و ریشه این نارضایتیها و دلخوریهای اهل هیأت به خاطر این شلوغکاریها نبود، آنها از مرام و شخصیت رسول ناراحت بودند، آنها فکر میکردند که وجود و حضور چنین آدمی، هیأت و جلسه عزاداری و توسل را از شور و اخلاص و صفا باز میدارد و حق هم در ظاهر با آنها بود، زیرا رسول آدمی قلدر و لات و لاابالی بود، او مردی بود که به فسق و زورگویی شهرت داشت، او یکی از قلدرهای شروری بود که گاه با مأموران کلانتریهای تهران نیز به طور جدی در میافتاد. اما رسول ترک با تمام این ...
عوامل افزایش روزی!
از آنجا که رزق افراد روز به روز استمرار می یابد، آن را «روزی» گویند و به صورت ضرب المثل هم بیان می کنند که: روز از نو، روزی از نو. «معاش» واژه دیگری است که گاه به صورت مترادف، همراه با رزق و روزی بیان می شود، اما معنای حقیقی آن «آذوقه» و یا آنچه با آن زندگی می کنند، است. خداوند متعال در قرآن رویگردانان از یاد خود را به «معیشت ضَنْک» یعنی «زندگی توأم با سختی و تلخی» هشدار می دهد. همان گونه که نیکوکاران سخت کوش را به «زندگانی رضایتمند» نوید می دهد.(4)نکته ای که فراتر از نگاههای ظاهری ما به جلوه های زندگانی وجود دارد، توجه به پدیدآورنده تمامی نعمتها و مواهب است که هر یک در چهره رزق در اختیار ما قرار گرفته است و برخی برتر از بقیه هستند، مانند خرد و اندیشه، استعداد و قابلیتهای وجودی، دانش و بینش و سلامت و سعادت. چنین باور گرانبهایی بنیان نگرش انسان به جهان هستی است که دستاوردهایی چون شناخت خود، احساس وظیفه سنگین در برابر نعمتهای الهی، بینش یافتن نسبت به فلسفه نعمتها در دست افراد، مسؤولیت انسان در جامعه خویش و پی ریزی فردایی روشن در امروزِ توانمندی و بهره وری از رزقهای مادی و معنوی، خواهد داشت. این نگاه برابر غرور قارونی است که خود را صاحب اختیار تمامی امکانات دانسته و نوعی حریم برتربینی برای خود قایل بود، بدون آنکه توجهی به تعهد انسانی و مسؤولیت الهی خویش کند و هر یک از استعدادها و داراییها را ودیعه ای بیش نداند که آثار هر یکباقی و تمامی آنان فانی خواهد شد.امیر مؤمنان علی(ع) با توجه به این نگرش روشنگرانه می فرماید:«خداوند متعال روزی همه را تضمین کرده و قوْت آنان را معیّن ساخته است ...(5) هر کس زنده باشد، روزیش بر او است و هر کس بمیرد، بازگشتش به سوی او است ...(6) روزیها را مقدر و اندازه گیری کرد: گاهی کم و گاهی زیاد و به تنگی و وسعت، به طور عادلانه، تقسیم فرمود تا هر که را بخواهد، به وسعت روزی و یا تنگی آن بیازماید و با آن «شکر» و «صبر» غنی و فقیر را مورد آزمایش قرار دهد. سپس روزی وسیع را با فقر و بیچارگی درآمیخت و تندرستی را با حوادث دردناک توأم نمود. دوران شادی و سرور را با غصه و اندوه مقرون ساخت. سرآمد زندگی را آفرید و آن را گاهی طولانی و گاهی کوتاه قرار داد ...»(7)خداوند متعال در قرآن کریم با اشاره به «رزّاقیّت» و «ربوبیّت» خود می فرماید:«و ما مِنْ دابةٍ فی الارض اِلاّ علی اللّه رزقها و یعلم مستقرها و مستودعها کلٌ فی کتاب مبین؛(8) و هیچ جنبنده ای در زمین نیست مگر [اینکه [روزیش بر عهده خداست، و [او [قرارگاه و محل مردنش را می داند. همه [اینها [در کتاب روشنی [ثبت] است.»و در جای دیگر بصیرت و آگاهی پروردگار متعال را موجب روزی ...