دانشگاه هیمن مهاباد
تعداد دانشگاه های مهاباد به پنج دانشگاه رسید
با موافقت قطعی این شورا، موسسه آموزش عالی غیردولتی - غیر انتفاعی 'هیمن' در شهرستان مهاباد بزودی تاسیس خواهد شد . به گزارش خبرگزاری ایرنا شورای گسترش آموزش عالی علاوه بر موافقت خود با تاسیس این موسسه در مهاباد با تاسیس چهار موسسه آموزش عالی غیر دولتی - غیر انتفاعی دیگر نیز در كشور موافقت كرده است . در شهرستان مهاباد هم اكنون دانشگاه های آزاد اسلامی ، پیام نور ، جامع علمی كاربردی و پردیس امام خمینی (ره) در حال فعالیت هستند . واحد دانشگاه آزاد اسلامی واحد مهاباد دارای 53 هزار متر مربع فضاي آموزشي ، اداري ،خوابگاهي و ورزشي است در حال تبدیل شدن این دانشگاه آزاد به واحد جامع دانشگاهي است.دانشگاه آزاد اسلاميواحد مهاباد در سال 1365، شكل گرفت. در سال 1366 با پذيرش 215 نفر دانشجو در رشتههاي دامپزشكي، عمران، ادبيات فارسي و امور زراعي فعاليت خود را آغاز كرد. دانشگاه آزاد مهاباد هم اكنون، بزرگترين واحد استاني می باشد. دانشگاه پیام نور مرکز مهاباد، یكی از بزرگترین مراكز دانشگاه پیام نور در جنوب آذربایجان غربی است که در زمان حاضر شش هزار دانشجو در این واحد دانشگاهی در 61 در رشته در مقطع كارشناسی در حال تحصیل هستند.به گفته ر ییس دانشگاه پیام نور مركز مهاباد در سال تحصیلی 92-91 این دانشگاه در مقطع كارشناسی ارشد در دو رشته ادبیات عرب و الهیات دانشجو می پذیرد. شعبه دانشگاهي پردیس امام خمینی (ره) فعاليت رسمي خود را با مبادله توافقنامهاي بين دانشگاه بينالمللي امام(ره) قزوين و مركز آموزش بازرگاني مهاباد اغاز كرده است.منبع خبر:آژانس خبری – تحلیلی زریان
اطلا عات کامل از نقطه به نقطه ی مهاباد
چهرههای معروف محمد قاضی، مترجم ۶۵ اثر ادبی به فارسی عبدالرحمن شرفکندی (هَژار)، نویسنده و مترجم به زبانهای فارسی و کردی سورانی هیمن مکریانی، شاعر به زبان کردی سورانی قاضی محمد، بنیانگذار جمهوری مهاباد ماملی خواننده به کردی معروف کوکه ای شاعر پارسیگو و کردیگو (گویش مکری سورانی) ملا غفور دباغی شاعر و مثل سرای مشهور دانشگاه ها1. دانشگاه آزاد اسلامی 2. پیام نور 3. دانشگاه سماآثار تاريخي ثبتشده :سازمان ميراث فرهنگي استان آذربايجانغربي شماره ثبت برخي از بناها و محوطههاي تاريخي را با ذکر دوره تاريخي آنها بشرح زير اعلام نموده است :رديف نام محل قرارگيري دوره مربوطه شماره ثبت :1- مسجد جامع بداق سلطان مهاباد صفويه 882 2- دژ قلات منگور مهاباد 900 ق.م تا دوره ماد 1237/3 3- شهر ويران خرابه هاي نزديک اندرکش ماد 9 4- شهرقديمي مهاباد خرابه هاي نزديک اندرکش ماد 10 5- گلگاتپه مهاباد ماد 11 6- تپه بيات(تپه محلل) بين جاده اروميه - مهاباد ماقبلتاريخ 457 7- تپه سه گردان شمال مهاباد 4000 ق.م 604 8- تپه گرد قچي آباد شمال مهاباد 5000-4500 ق.م 605 9- تپه کيک آباد شمال مهاباد 3500 ق. م 606 10- تپه باستاني دارتوان شرق مهاباد هزاره اول ق.م 607 11- تپه گرد درياس غرب مهاباد 5000تا4000 ق.م 608 12- تپه باستاني پشت تب جنوب مهاباد هزاره اول ق. م تا اواخر ساساني 609 13- تپه کاني سيب جنوب مهاباد 2000-1500 ق.م 1233 14- طاوس تپه منگورمهاباد اواسط هزاره دوم ق.م 1238 15- تپه و قبرستان چهارديوار منگورمهاباد ساساني 1239 16- تپه شهر زور مهاباد منگورمهاباد هزاره اول ق.م - اسلامي 1240 17- تپه ميرگرد مهاباد هزاره دوم ق.م 1249 18- تپه باستاني محمودکان شمالغربي مهاباد هزاره دوم ق.م 1249 19- مجموعه بردکنت (سنگ موداخ) 8کيلومتري مهاباد هزاره اول ق.م 1684 20- مقبره بداق سلطان مهاباد قرن دهم 85 21- خانقاه عباس آباد مهاباد -------- 176 22- تکيه شيخ بابا مهاباد -------- 177 23- مدرسه استاد سليمان مهاباد صفويه 1089 178 24- دخمه سنگي فقره گاه مهاباد مادجغرافياي مهاباد :زمينشناسي منطقه بطورکلي ميتوان گفت که در مناطق مختلف حوزه آبريز رودخانه مهاباد و دشت آن تشکيلات ژوراسيک و کرتاسه و اوليکوميوسن گسترش زيادي دارند. حوزه آبريز منطقه را بيشتر شيستها و کوارتزيتهاي ژوراسيک و آهکهاي کرتاسه پوشانيده است ، ولي هر چه بهطرف شمال و دشت مهاباد نزديکتر ميشويم ، تشکيلات فوق بوسيله آهکهاي اوليکوميوسن پوشيده ميشود. آبرفتهادر دشت و دامنه کوههاي مهاباد بطورکلي دو نوع آبرفت برجاي مانده است ، يکي آبرفتهاي رودخانهاي و ديگري رسوبات واريزهاي که حاصل عمل تخريب و تجزيه ارتفاعات و رسوبگذاري در دامنهها و ميان دشت ميباشد.آبرفت هاي رودخانه ...
ماموستا هیمن
محمدامین شیخالاسلامی مُکری ملقب به هیمن (به معنی متین) و یا هیمن موکریانی (زاده بهاروی در روستای شیلان آباداز توابع مهاباد در شمال غرب ایران) دیده به جهان گشود. پس از به پایان تحصیلات در خانقاه شیخ برهان در شرفکند، هیمن در سال 1942 همراه با دوست خود هژار به جمعیت احیای کرد (کومهلهٔ ژیانهوهٔ کورد) پیوست. در جمهوری مهاباد(ژانویه تا دسامبر ۱۹۴۶) به عنوان شاعر ملی جمهوری کردستان ملقب شد و منشی حاجی بابا شیخ نخست وزیر آن جمهوری گشت. پس از سقوط جمهوری، هیمن به شهر سلیمانیه در کردستان عراق پناهنده شد و در آنجا اقامت گزید. در آنجا دستگیر شد ولی مخفیانه به لاچین بازگشت. پس از قرارداد آشتی ۱۱ مارس ۱۹۷۰ میان مبارزهگران کرد و حکومت عراق، هیمن به بغداد رفته و در آنجا اقامت گزید و عضو فعال فرهنگستان علوم کردشد. هیمن پس از سرنگونی پادشاهی پهلوی (۱۹۷۹) به صفوف پیشمرگان حزب دموکرات کردستان ایران پیوست و تا کنگره چهار در حزب باقی ماند و بعد از آن خود را به حکومت جمهوری اسلامی ایران تسلیم کرد و در ایران یک انتشاراتی کردی به نام انتشارات صلاح الدین ایوبی در شهر ارومیه برپا کرد. آن انتشاراتی از بهار ۱۹۸۵ یک فصلنامه فرهنگی به نام سروه (نسیم) به چاپ میرساند که هیمن تا زمان درگذشتش مسئول آن فصلنامه بود.او قبل از انقلاب مردم ایران در سال 1357 در روزنامه کردستان که در تهران منتشر میشد، همکاری میکرد. آثار هیمن "تاریک و روون"، مجموعه اشعار 1974 "نالهٔ جودایی"، مجموعه اشعار 1979 "پاشهروکی ماموستا هیمن"، مجموعه مقالات، مهاباد 1983 "چه پكیك گول و چه پكیك نیرگز" هیمن در روزنامههای: کوردستان، هه واری کورد (فریاد کرد)، هه واری نیشتمان(فریاد میهن)، گروگالی مندالان(قیلوقال کودکان)، آگر(آتش) و هه لاله(لاله) نیز مینوشت. تمام اشعار هیمن (سه رجه می شیعری هیمن) : بارگه ی یاران 1 بارگه ی یاران 2 بارگه ی یاران 3 تمام نوشته های هیمن (سه ر جه می نوسینی هیمن) : هه واری خالی 1 هه واری خالی2 هه واری خالی3 هه واری خالی4 یک قطعه شعر از هیمن: وه ته ن گیان و سه ر و مالم فیدای تو وه گیانی من که وی ده رد و به لای تو له پیناوت ده نیم سه ر تا بزانی منم رولیکی ئازاو باوفای تو له بو پاراستن و حیفزی سنوورت له باتی (ماژینو) سینگم قه لای تو ده بی من چون بژیم مه سروور و دلشاد که ده تبینم له ده س بیگانه دای تو ده بی که ی سه ربه خوبی تو هه تا من به سه ربه ستی بکه م سه یر و سه فای تو به شینکه و گول سه راسه ر سوور و شینه چ جوانه دیمه نی کیو و ...
هیمن و هژار شاعران ملی کردستان
سید محمد امین شیخ الاسلامی متخلص به هیمن سید محمد امین شیخ الاسلامی متخلص به« همین » فرزند سید حسن شیخ الاسلام مکری از تبار عارف و دانشمند معروف ملاجامی چوری ، در بهار سال 1300 شمسی برابر با سال 1340 قمری در یکی از روستاهای مهاباد به نام « لاچین » متولد شد . پس از یادگیری قرآن مجید و کتب مقدماتی فارسی و عربی به مهاباد رفت و مدت چهار سال در خانقاه و مدرسه جد مادریش شیخ یوسف برهان در سلک طلاب علوم دینی تحصیلات خود را ادامه داد و در همان ایام با هژار که آنجا به سر می برد همدرس و هم صحبت شد . بعدها به دستور پدرش به آبادی کولیجه راه یافت و مدت چند سالی نزد ملا احمد فوزی ، مدرس آنجا درس خواند . در سال 1317 به خانه پدری در آبادی شیلان آوی بازگشت . روزها به کار کشاورزی وزراعت می پرداخت، شب ها تا دیر وقت به مطالعه کتب ادبی – از فارسی و کردی – مشغول بود و هرساله چندین بار به شهر مهاباد آمد و شد داشت ، در این مسافرت ها با رجال شعر و ادب آشنا شد و در جلسات ادبی جوانان با ذوق آن دیار شرکت جست و اندک اندک در اثر ابراز لیاقت و استعداد مورد توجه شخصیت های معروف مهاباد قرار گرفت. هیمن دراین ایام جوانی برازنده و کارآمد و آگاه و آشنا به رموز ادبیات کردی و شعر بود که خود نیزشعر می گفت و اشعارش در میان جوانان طرفداران زیادی داشت . پدرش نیز اهل شعر و شاعر بود ولی دوست نداشت که فرزندش وقت خود را به سرودن شعر بگذراند ، اما استعداد ذاتی و قریحه خدادادی او را به راهی سوق داده بود که به سرچشمه زلال ابداع و ابتکار در فنون شعر و شاعری منتهی شود . در سال 1323 به عضویت شورای نویسندگان نشریه نیشتمان درآمد . در سال 1344 پدرش دارفانی را وداع گفت ودو سال بعد مادرش که دختر مرحوم شیخ برهان بود بدرودحیات گفت . به سال 1347 به علت مشاهده اوضاع نامطلوب کشور و ستم هایی که از جانب رژیم شاه بر قوم کرد می رفت خانه و کاشانه خود را ترک گفت و سالها در عراق و بلاد غریب متواری و آواره بود . لطافت و زیبایی در شعر او در اوج است ، و نثر نویسی ایشان شیوه ای است منحصر به خود او . روان ، ساده ، سلیس و گیرا . پس از انقلاب اسلامی ایران هیمن به وطن بازگشت و خدمات ادبی و اجتماعی و فرهنگی خود را از سر گرفت که از جمله آنها انتشار مجله «سروه » به زبان کردی است که در شهر ارومیه چاپ و توزیع می گردد . استاد هیمن پس از 65 سال زندگی پر مشقت ، بر اثر سکته قلبی شب جمعه 29/1/1365 شمسی( 18 آوریل 1986 م و هشتم شعبان 1406 ق ) در ارومیه بدرود حیات گفت . ساعت 4 و 15 دقیقه بعدازظهر روز جمعه در گورستان بداق سلطان مهاباد به خاک سپرده شد . آثار استاد هیمن :1- تاریک و روون ، دیوان شعر 2- ناله ی جودایی ، شعر 3- پاشه روک ، مجموعه مقالات ...
ژیانی هیمن
مرحوم ماموستا هیمن سرگذشت: محمدامین شیخالاسلامی مُکری ملقب به هیمن (به معنی متین) و یا هیمن موکریانی (زاده بهاروی در روستای شیلان آباد از توابع مهاباد در شمال غرب) ایران دیده به جهان گشود. پس از به پایان رساندن آموختن در خانقاه شیخ برهان در شرفکند، هیمن در سال 1942 همراه با دوست خود هژار به جمعیت احیای کرد (کومهلهٔ ژیانهوهٔ کورد) پیوست. در جمهوری مهاباد (ژانویه تا دسامبر ۱۹۴۶) به عنوان شاعر ملی جمهوری کردستان ملقب شد و منشی حاجی بابا شیخ، نخست وزیر آن جمهوری گشت. پس از سقوط جمهوری، هیمن به شهر سلیمانیه در کردستان عراق پناهنده شد و در آنجا اقامت گزید. در آنجا دستگیر شد ولی مخفیانه به لاچین بازگشت. پس از قرارداد آشتی ۱۱ مارس ۱۹۷۰ میان مبارزهگران کرد و حکومت عراق، هیمن به بغداد رفته و در آنجا اقامت گزید و عضو فعال فرهنگستان علوم کرد شد. هیمن پس از سرنگونی پادشاهی پهلوی (۱۹۷۹) به صفوف پیشمرگان حزب دموکرات کردستان ایران پیوست و تا کنگره چهار در حزب باقی ماند و بعد از آن خود را به حکومت جمهوری اسلامی ایران تسلیم کرد و در ایران یک انتشاراتی کردی به نام انتشارات صلاحالدین ایوبی در شهر ارومیه برپا کرد. آن انتشاراتی از بهار ۱۹۸۵ یک فصلنامه فرهنگی به نام سروه (نسیم) به چاپ میرساند که هیمن تا زمان درگذشتش مسئول آن فصلنامه بود.او قبل از انقلاب مردم ایران در سال 1357 هیمن در روزنامه کردستان که در تهران منتشر میشد، همکاری میکرد. آثار هیمن "تاریک و روون"، مجموعه اشعار 1974 "نالهٔ جودایی"، مجموعه اشعار 1979 "پاشهروکی ماموستا هیمن"، مجموعه مقالات، مهاباد 1983 "چه پكيك گول و چه پكيك نيرگز" هیمن در روزنامههای کوردستان، ههواری کورد (فریاد کرد)، ههواری نیشتمان (فریاد میهن)، گروگالی مندالان (قیلوقال کودکان)، آگر (آتش) و ههلاله (لاله) نیز مینوشت.
مهاباد - کوردستان
مَهاباد (به کردی : مههاباد mehabad) مرکز شهرستان مهاباد و یکی از شهرهای کردنشین استان آذربایجان غربی در ایران میباشد . مهاباد شهری سرسبز میباشد و در میان چندین کوه واقع شده است . بر اساس نتایج آمارگیری سال ۱۳۸۵ شهر مهاباد چهارمین شهر پرجمعیت آذربایجان غربی و همچنین بر اساس نتایج این آمارگیری این شهر پنجمین شهر بزرگ کردنشین ایران محسوب میشود . همچنین این شهر ۵۹ امین شهر پرجمیعت ایران و ۲۶۸۶ امین شهر پرجمیعت جهان است . همچنین این شهرستان (شهر با احتساب حومه) ۵ امین شهرستان استان و ۷۷ امین شهرستان پرجمعیت ایران میباشد. مهاباد در منطقه مکری کردستان ایران واقع شده و نام کنونی آن در دوره رضا شاه بر آن نهاده شده است. این شهر پیشتر ساوج یا ساوجبلاغ خوانده می شد این شهر پایتخت جمهوری کردستان نیز در سال ۱۹۴۶ میلادی بوده است . منطقه مهاباد ، صحنه درگیریهای مکرر سیاسی در دوران مدرن بود ، به طوری که پس از جمهوری کردستان این شهر مرکز ناسیونالیسم کرد قرار گرفت و در دوران انقلاب ۱۳۵۷ ایران به مدت کوتاهی تحت کنترل کردها بودهاست . وجه تسمیه در متون و اسناد تاریخی نام این شهر نخست سووق بلاق (سوخ بلاق به معنی سرد چشمه) بعدها ساوج بلاغ و در دوره قاجاریه ساوج بلاغ مکری قید شدهاست و تا سال ۱۳۱۵ به همین اسم نامیده میشد . اما در آن سال بر اساس اقدام فرهنگستان وقت ایران و بنا بر پیشنهاد غلامرضا رشید یاسمی و تصویب فرهنگستان نام این شهر به مهاباد تغییر یافت . نام مهاباد در زمان رضاشاه برای این شهر برگزیدهشد . در مورد نام مهاباد روایت گوناگونی وچود دارد . در لغت نامه دهخدا مهاباد را نام یک پیامیر میانگارد و کتاب او نیز به نام دساتیر معرفی میکند. تنها چند منبع ذکری از این کتاب میکنند. مادآباد و مهدآباد نیز در بعضی از کتابها برای واژه مهاباد ذکر شده که ظاهراً سندیتی ندارد. پیشینه بخشی از نقشهٔ ایران و توران در دورهٔ قاجاریه؛ نام قدیمی مهاباد،ساوجبلاغ، در جنوب غربی نقشه مشهود است. پیش از اسلام ساوجبلاغ دیروز یا مهاباد امروز به دلیل داشتن موقعیت جغرافیایی ممتاز با وجود دشتها و جلگههای حاصلخیز در شمار قدیمترین سکونتگاههای بشری به شمار میرود.بررسیهای علمی،شواهدی را از وجود مردمی با تمدن کشاورزی و دارای «سفالهای منقوش» که همزمان با تمدنهای سیلک ۳ و شوش بودهاند نشان میدهد.مردمان این تمدنها در ۳۵۰۰ پیش از میلاد با تمدنهای فلات ایران و میانرودان رابطه داشتهاند. بررسیهای باستانشناسی شهر ویران و یوسفکندی این موضوع را ثابت میکند . این تمدنها تا پیش از هجوم آشوریان ...
بیوگرافی استاد هژار موکریانی، هیمن موکریانی،عباس حقیقی بوکانی،سواره ایلخانیزاده
هه ژار موکریانی زندگی نامه ی زنده یاد عبدالرحمن شرفکندی مشهور به «هه ژار موکریانی»نویسنده، محقق، مترجم و شاعر نامدار، استاد عبدالرحمن شرفکندی مشهور و متخلص به «هه ژار» به سال 1300 ه.ش در روستای ترغه از توابع شهرستان بوکان و در خانوادهای متدّین و شهیر دیده به جهان گشود. در دو سالگی از نعمت وجود مادر محروم شد و از همان کودکی تلخی زندگی را تجربه کرد.وی در سن پنجسالگی الفبا و قرآن را نزد پدر خویش فرا گرفت، سپس وارد مکتب خانه شد و از حضور تنی چند از مدرسان علوم اسلامی آن زمان کسب فیض نمود. فوت پدر بار مسئولیت خانواده را بر دوش وی نهاد.بعد از چندی نگذشت که همراه با خانواده به بوکان سفر کردند که تا کلاس پنج ابتدایی را با هر مشقت و دردی که در آن زمان بود به اتمام رساند،عبدالرحمن به سبب علاقه وافری که به ادبیات داشت از همان دوران جوانی به مطالعه ادبیات و دیوان شاعران بزرگ روی آورد این علاقه به حدی بود که از همان آغاز بسیاری از اشعار شاعران نامدار را از برداشت. نوجوانی بیش نبود که توانایی ادبی وی نمایان گشت و به سرودن شعر روی آورد، اشعار او کمکم ورد زبانها و نقل مجالس گشت. در این زمان بود که استاد تخلص «ههژار» را برگزید. در همان جوانی مبارزه و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود را در مهاباد شروع کرد، «هه ژار» یکی از فعالان اصلی «جمعیت ژ-ک»، «کومه لهی ژیانه وهی کورد» بود؛ به گفته وی بعد از حزب «ژ-ک» به صورت رسمی به عضویت هیچ حزب دیگری در نیامد. در جمهوری کردستان نقش فعال و موثری داشت و از سوی قاضی محمد عنوان شاعر ملی کرد را دریافت کرد. بعد از فروپاشی جمهوری کردستان در مهاباد مانند بسیاری از همرزمان خود به ناچار راه غربت را پیش گرفت و آواره کشور عراق شد و سالها در رکاب قهرمان سربلند کرد مرحوم ملامصطفی بارزانی در دفاع از هویت کرد تلاش نمود در شرایط سخت و طاقتفرسای آوارگی و غربت نیز دست از مطالعه و تحقیق برنداشت، حتی هنگامی که در لبنان و در بیمارستان تحت مداوا بود به مطالعه زبان و ادبیات عرب پرداخت و در این زمینه تبحری خاص یافت و در همین دوران بود که بسیاری از شاهکارهای ادبی جهان را مطالعه نمود و بر اندوختههای خود افزود. پس از سالها آوارگی سرانجام در سال 1354 به ایران بازگشت و در شهر کرج سکنی گزید. بعد از اقامت در کرج، پیشنهاد ترجمه کتاب شفای ابوعلی سینا، از طرف دانشگاه تهران را پذیرفت-کتابی که تا آن زمان با وجود اهمیت فراوانی که داشت، برای علاقهمندان غیرقابل استفاده بود- وی در نهایت موفقیت شفای ثقیل و مشکل عربی را به فارسی ساده و روان ترجمه نمود و بدینوسیله به محافل ادبی و فرهنگی ایران راه یافت و ...
مهاباد
مهاباد از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد پرش به: ناوبری، جستجو برای دیگر کاربردها، مهاباد (ابهامزدایی) را ببینید. مهاباد مههاباد کشور ایران استان آذربایجان غربی شهرستان مهاباد بخش مرکزی نام(های) قدیمی ساوجبلاغ[۱]/ساوجبلاغ مکری[۲] سال شهرشدن دورهٔ صفوی مردم جمعیت ۱۴۷،۲۶۸ نفر در سال ۱۳۹۰ [۳] مذهب سنی شافعی[۵] جغرافیای طبیعی ارتفاع از سطح دریا ۱۳۲۰ متر آبوهوا میانگین دمای سالانه ۱۲ میانگین بارش سالانه ۳۳۰ اطلاعات شهری شهردار صلاح کردستانی پیششماره تلفنی ۰۴۴۲ وبگاه شهرداری مهاباد فرمانداری مهاباد شناسه ملی خودرو ایران ج ۲۷ [۶] تابلوی خوشآمد به شهر بەخێرهاتن بۆ مەهاباد مهاباد روی نقشه ایران ۳۶.۷۶۴۷° شمالی ۴۵.۷۲۱۷° شرقیمختصات: ۳۶.۷۶۴۷° شمالی ۴۵.۷۲۱۷° شرقی مَهاباد (به کردی: مههاباد[۷]، mehabad) مرکز شهرستان مهاباد و یکی از شهرهای کردنشین استان آذربایجان غربی در ایران میباشد. مهاباد شهری سرسبز میباشد و در میان چندین کوه واقع شدهاست. بر اساس نتایج آمارگیری سال ۱۳۸۵ شهر مهاباد چهارمین شهر پرجمعیت آذربایجان غربی و همچنین بر اساس نتایج این آمارگیری این شهر پنجمین شهر بزرگ کردنشین ایران محسوب میشود.[۸] [۸] [۹] همچنین این شهر ۵۹ امین شهر پرجمیعت ایران [۱۰] و ۲۶۸۶ امین شهر پرجمیعت جهان است. .[۱۱] همچنین این شهرستان (شهر با احتساب حومه) ۵ امین شهرستان استان و ۷۷ امین شهرستان پرجمعیت ایران میباشد. مهاباد در منطقه مکری کردستان ایران واقع شده و نام کنونی آن در دوره رضا شاه بر آن نهاده شده است. این شهر پیشتر ساوج یا ساوجبلاغ خوانده می شد.[۱۲] این شهر پایتخت جمهوری کردستان نیز در سال ۱۹۴۶ میلادی بوده است.[۱۳] منطقه مهاباد، صحنه درگیریهای مکرر سیاسی در دوران مدرن بود، به طوری که پس از جمهوری کردستان این شهر مرکز ناسیونالیسم کرد قرار گرفت و در دوران انقلاب ۱۳۵۷ ایران به مدت کوتاهی تحت کنترل کردها بودهاست.[۱۴] محتویات ۱ وجه تسمیه۲ پیشینه ۲.۱ پیش از اسلام۲.۲ پس از اسلام۲.۳ معاصر ۳ وضعیت طبیعی ۳.۱ جغرافیا۳.۲ رودخانهها۳.۳ آب و هوا۳.۴ زمینلرزهها ۴ مردم ۴.۱ زبان۴.۲ مذهب۴.۳ فرهنگ۴.۴ تجارت۴.۵ جمعیت۴.۶ اماکن تاریخی ۵ بناها۶ مساجد۷ باغ ها (شهر باغ های دیروز) ۷.۱ سیاست۷.۲ استانداری۷.۳ شهرداری ۸ بخشها ۸.۱ گسترش شهر۸.۲ مناطق شهرداری ۹ سلامت۱۰ اماکن گردشگری۱۱ سد مهاباد۱۲ تالاب کانی برازان۱۳ مراکز آموزشی ۱۳.۱ دانشگاهها ۱۴ رهآوردها ۱۴.۱ غذاهای سنتی۱۴.۲ صنایع دستی ۱۵ سرشناسان ۱۵.۱ ادبی۱۵.۲ هنری۱۵.۳ تئاتر و سینما۱۵.۴ تاریخی۱۵.۵ سیاسی۱۵.۶ علمی۱۵.۷ ...
تاریخچه شهرستان مهاباد
تاریخچه مهاباد شهرستان مهاباد (کردی: Mehabat) یکی از شهرستانهای کردنشین استان آذربایجان غربی ایران است. مرکز آن شهر مهاباد است. این شهر در جنوب استان و در دامنه رشته جبال لند شیخان کوهستانی و خوش آب و هوا قرار دارد. مهاباد شهری است که در ساحل شرقی رودخانه مهاباد واقع شدهاست و امروز به خاطر قرار گرفتن در مرکز تلاقی سه استان آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و کردستان از اهمیت خاصی برخوردار است و به دلیل همین موقعیت استراتژیک اقامتگاه مسافران زیادی میباشد. مهاباد در جنوب استان آذربایجان غربی، در عرض جغرافیایی َ۴۶ و ْ۳۶ شمالی و طول جغرافیایی َ۴۳ و ْ۴۵ شرقی و در دامنه رشته کوههای لند شیخان قرار دارد. ارتفاع این شهر از سطح دریا ۱۳85 متر میباشد. میانگین دمای سالانه: 1۲درجه سانتیگراد میانگین بارش سالانه:330 میلیمتر متوسط درجه حرارت گرمترین ماه: 64/24 درجه سانتیگراد میانگین روزهای یخبندان: 2/89 روز متوسط سرعت وزش باد: 8/2835 متر بر ثانیه متوسط میزان رطوبت: 45/54 درصد از لحاظ وسعت شهرستان مهاباد با ۲۵۹۲ کیلومترمربع، چهارمین شهر بزرگ استان آذربایجان غربی است. بر پایه واپسین سرشماری انجام شده در سال ۸۵، جمعیت شهرستان مهاباد حدود ۲۰۱٫۰98 تن بودهاست. که از این تعداد جمعیت، ۱۳۵٫971 تن در شهر (۵۳/۶۷%) و ۶۵127 تن در مناطق روستایی (۴۷/۳۲%) زندگی میکنند. همچنین ۱۰2373 تن از جمعیت شهرستان مهاباد را مردان و ۹۸725 تن را زنان تشکیل میدهند. این شهرستان ۱/۷% از کل وسعت و جمعیت و6/9 از مساحت استان آذربایجان غربی را تشکیل دادهاست. این شهرستان دارای دو مرکز شهری،دوبخش ، 5دهستان با 200 روستا می باشد که از این تعداد 87 روستا در بخش مرکزی و 113 روستا در بخش خلیفان می باشد. فاصله آن تا مرکز استان 120کیلومتر و تا تهران 835 کیلومتر است. دهداریها:1-کانی بازار2-منگور شرقی3-آختاچی غربی4-مکریان شرقی 5-مکریان غربی مراکز دهداریها:1-کیتکه 2- عبدلله کرده 3-قره بلاغ 4-گوگ تپه 5-دریاس شهرهای همسایه:1-سردشت ۲-پیرانشهر 3-نقده 4-ارومیه 5-میاندوآب 6-بوکان کوههای همجوار:۱-نورالدین 2-خزایی 3-قولقولاغ 4-زاوابوک 5-داشامجید استانهای مرکز تلاقی:1-آذربایجان غربی 2-آذربایجان شرقی 3-کردستان آرامگاه بداق سلطان «بداق سلطان» يا «بداغ سلطان» كه نام وي در تاريخ اجتماعي منطقه هميشه به نيكي برده شده فرزند شيرخان و از نوادگان صارم بيگ مكري است كه به واسطه آثار ارزشمند تاريخي كه از خود به جاي گذاشته نام وي درخشندگي خاصي نسبت به اسلاف و اخلا ف خويش دارد. بداغ سلطان در زمان شاه سليمان صفوي ميزيسته است و بسيار مورد توجه و احترام او بوده و نزد مردم به علت خدماتي كه به آنها و خاك مكري انجام ...