دانشجویان ترکمن بجنورد
خراسان شمالی(بجنورد)
شیروان اسفراین بجنورد فاروج گرمه جاجرم مانه و سملقان استان خراسان شمالی از ۷ شهرستان، ۱۶ شهر و ۱۶ بخش، ۴۰ دهستان و ۸۶۲ روستای دارای سکنه تشکیل شدهاست شهرستانها: شهرستان بجنورد ۳۳۴ هزار نفرشهرستان شیروان ۱۶۴ هزار نفرشهرستان اسفراین ۱۲۳ هزار نفرشهرستان مانه و سملقان ۹۲ هزار نفرشهرستان فاروج ۴۵ هزار نفرشهرستان جاجرمشهرستان گرمه شهرها: بجنورد ۱۷۲ هزار نفرشیروان ۸۲ هزار نفراسفراین ۵۱ هزار نفرآشخانه ۱۸ هزار نفر
نمایشگاه دانشجویان گرافیک بجنورد
احتمالاموتورسواری 60دقیقه ای ، بایدموج سواری باشد تاریخ ثبت دروبلاگ به دوماه قبل تغییرکرده است
آی ترگ گون ترگ اوین
آی ترگ گون ترگ آی ترک گون ترگ (آنقلیچ ، آلتین قلیچ): به معنی ماه را می خواهم، خورشید را می خواهم، که به احتمال قوی نمادی از طبیعت پرستی ترکمن ها قبل از اسلام و زمانی که مسلمان نشده بودند می تواند باشد.اهداف بازی: انتخاب – نوع دوستی - همکاری و تعاون - بهبود سرعت - استقامت و عکس العمل – چابکی - دقت و هو شیاری - روحیه مشورت و تیز هوشی.این بازی یکی از معتبرترین بازی های بومی و محلی ترکمن ها می باشد. تعداد بازیکنان از 12تا22 نفر متغیر است، بازیکنان به دو گروه تقسیم می شود که معمولا گروه ها به دختر و پسر مجزا می شود.نحوه بازی: بازیکنان به دو گروه تقسیم می شوند، سپس گروه ها بازی را با گفتن آی ترک گون ترک شروع میکنند، بدین گونه: آی ترک گون ترک بیزدن سیزا کم گرگ سایراپ دورن دیل گرگ دیل ایچنده کم گرگ سپس از بین آنان یکی را انتخاب کرده و به نام، او را صدا کرده و می گویند فلان کس را می خواهیم، فردی که انتخاب می شود به طرف گروه مقابل که دستها را محکم زنجیر کرده اند حرکت کرده و سعی میکند با پاره کردن زنجیر یکی از بازیکنان آنان را به تیم خود اضافه کند. از طرف دیگربازیکنان تیم مقابل با محکم کردن زنجیر دستها سعی دارند از پاره شدن زنجیر جلوگیری کنند و آن بازیکن را برای تیم خود نگه دارند، بازی همینگونه ادامه پیدا میکند تا در نهایت تعداد یکی از دو گروه به حداقل ممکن برسد که ادامه بازی با آنان تعداد ممکن نباشد، بنا براین گروه پرجمعیت برنده حساب می شود. منبع: بازیهای بومی ترکمن ها، ستار بردی فجوری
رتبه بندی دانشگاه های ایران
با سلام به همه ی بچه های ترکمن نوشیروانیراستش از چن وقت پیش که تو کار انتخاب رشته و دانشگاه ها بودم به این رتبه بندی اعلام شده از طرف ISC برخوردم و شوکه شدم که چرا دانشگاه فعلی ما که واسه خودش اسم و رسمی تو منطقه داره نه تنها جزو بالایی ها نیست بلاکه اصلا نامی هم ازش برده نشده!!!!!!!!!!این سوال همیشه تو ذهنم بود تا اینکه امروز دارم اولین پستمو تو این وبلاگ پر بازدیدو محبوب میزارم که نظر شما رو جویا شم.(اگه ایرادی - اشکالی تو نگارش داشتم لطف کنین بنده رو عفو فرمایید که اولین پستمه :دی)اين رتبه بندي که در فاصله تابستان و پاييز 89 انجام شده و ISC نتيجه رتبه بندي را در اختيار مقامات وزارت علوم قرار داده است. 20 دانشگاه تراز اول کشور بر اساس رتبه بندي ISC رديف نام دانشگاه يا موسسه تحقيقاتي سازمان متبوع امتياز 1 دانشگاه تهران وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 1002 دانشگاه علوم پزشکي تهران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي 65.293 دانشگاه صنعتي شريف وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 65.174 دانشگاه صنعتي اميرکبير وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 52.495 دانشگاه علم و صنعت وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 44.786 دانشگاه تربيت مدرس وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 40.177 دانشگاه علوم پزشکي شهيد بهشتي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي 36.98 دانشگاه شيراز وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 32.389 دانشگاه علوم پزشکي شيراز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي 24.5810 دانشگاه صنعتي اصفهان وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 23.6911 دانشگاه فردوسي مشهد وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 23.5612 دانشگاه تبريز وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 20.8613 دانشگاه صنعتي خواجه نصير وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 20.1114 دانشگاه شهيد بهشتي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 18.0815 دانشگاه علوم پزشکي تبريز وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکي 15.9816 دانشگاه اصفهان وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 14.9317 دانشگاه علوم پزشکي اصفهان وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکي 14.3118 دانشگاه مازندران وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 12.3119 دانشگاه بوعلي سينا وزارت علوم، تحقيقات و فناوري 11.6620 دانشگاه علوم پزشکي مشهد وزارت بهداشت، درمان وآموزش پزشکي 10.9
ترکمن های خراسان شمالی
ترکمن های ایران در بخش شمالی استان گلستان و ناحیه ای کوچک از شمال غربی استان خراسان شمالی، استقرار دارند. قلمرو فضائی قوم ترکمن در شرایط خاص از شرق دریای مازندران آغاز شده، به سمت آسیای مرکزی گسترش می باید. این قوم هم از نیای مشترک "اغوز" در آنطرف ماوراء النهر از قرن دهم میلادی به این سو ، بنای کوچ را به نواحی غربی تر گذاشت که تدریجا در دوران سلسله های ترکمن غزنوی و سلجوقی، به این سو یعنی خراسان هم آمدند. بعد از فروپاشی سامانیان، ترکانی که به طرف غرب رفتند، در این مسیر پراکنده شدند. هنگامی که جرجان به تصرف سلجوقیان درآمد، بخشی از ترکمن ها هم وارد این منطقه شدند. هرچند چنگیزخان شهر جرجان را در حملات بعدی خود بکلی منهدم کرد که دیگر روی آبادانی به خود ندید، اما زا دوران صفویه قلعه مبارک آباد بنا نهاده شد که مرکز نظامی بود. در همین دوران هم بخشی از ایلات شیعه قره باغ آذربایجان را به منطقه حاجی لر( مینو دشت) و رامیان کوچ داد، تا مقابل هجوم ازبک ها و ترکمنها بایستد. و ترکمن ها تدریجا در سه قرن اخیر تابعیت خان خیوه را عهده دار شدند و در دشت های ترکمنستان فعلی مستقر گشتند. در ان دوره البته در ماوراء النهر ، سه کانون سیاسی خانات وجود داشت، که بزرگترین آن خان بخارا بود، سپس خان نشین خوقند و آخرین آن که به مرزهای خراسان نزدیک بود، خان خیوه بود. ترکمن ها که به طوایف مختلفی از جمله به کوکلان ها و یموت ها و تکه ها و ... تقسیم می شدند ، هر یک به فراخور موقعیت ایلی در جغرافیائی خان نشین خیوه مستقر شدند. از دوره قاجار بخصوص سلسله آقا محمد خان بدلیل حوادثی که در منطقه استر آباد رخ داد و در ناسخ التواریخ به صورت مبسوط آمده است، درگیری بین ترکمنهای تابع خان خیوه و سرحدات ایران آغاز شد. در واقع آقا محمد خان برای مقابله با طغیان جماعت یموت ، محمد ولی خان قوانلو و مصطفی خان دولو را با ده هزار کس بر سر آنان تاخت و ترکمن ها شکست خوردند، و هشتصد کس از زنان و کودکان آنها اسیر شدند و غنائم بسیار از زر و سیم و اسب و شتر و گاو شیر و گاو و گوسفند از ترکمانان بگرفتند و این واقع موجب آن شد که تقریبا در تمامی مدت پادشاهی قاجار، ترکمن ها به نواحی مجاور می تاختند و در راه های خراسان به تهران غارتگری می کردند و زن و فرزند را به اسیری می بردند تا انتقام آن واقعه را از " آقا محمد خان" بستانند. مهمترین سرکوب ترکمن ها توسط جعفر قلی خان ایلخانی بجنورد و استر اباد و جاجرم و نردین در 1271 هجری رخ داد که این واقعه در گله داغ اتفاق افتاد و تدریجا هم البته روس ها با خانات مستقر در ماوراء النهر از جمله خان خیوه روباط برقرار کردند و تحت الحمایه روس ...
ضرب المثل درباره ی زنان ترکمن
یاخشی عیال رحمت ، یامان عیال محنتزن خوب رحمت است، زن بد محنتقیز سئرایان عیال دان قورق، یاز سئرایان غیش دانبترس از زنی که خود را مثل دختر میداند و از زمستانی که خود را همانند بهار میداندآری قاوی بولان عیال گون گوندان یاش گورینرآری اربد عیال، گون گوندان غاریرزنی که شوهرش خوب باشد روز به روز جوان تر به نظر می رسدزنی که شوهرش بداخلاق باشد روز به روز پیرتر می شودمختومقلی پدر ادبیات کلاسیک ترکمن در مورد زن این طور گفته است:یامان خاتئن یاخشی آره = ساویلماز تهمته منگزارقاوانماغین صفتنا = مینرسن غاهارآتنازن بد برای شوهر خوب ، همانند درد بی درمان استبه صفات نیکویش نناز، بر اسب غزب سوار خواهی شدارکک دمیر دیر، عیال کومیر دیر آخر اریدرمرد مثل آهن است، اما زن زغال آتش است و بالاخره آبش می کندمنبع: کتاب زن ترکمن / موسی جرجانی
ایشانهای ترکمن
ایشان»ها شاید جالبترین گروه و دستهبندی برای پژوهشگران مذهبی از روحانیت مسلمان باشد. این گروه و دسته بندی و خود اصطلاح « ایشان » تنها در آسیای مرکزی و همچنین در برخی مناطق دیگری ( تارتارستان، باشقیر )، که در زمان خود حاوی فعالیت های تبلیغی روحانیت آسیای مرکزی بود مشاهده میشوند. اصطلاح « ایشان » نه در موطن اسلام، در عربستان سعودی، نه در دیگر کشورهای عربی، نه همسایگان آسیای مرکزی – ایران و افغانستان- ( بجز آن مناطقی که بطور فشرده مهاجرین منطقه آسیای مرکزی زندگی می کنند ) شناخته شده نیست. خود اصطلاح « ایشان » فارسی است. در فارسی، تاجیکی، بلوچی و برخی دیگر گروه های ایرانی زبان این واژه صرفا معنی ضمیر شخصی « آنها » را دارد. معذالک به گواهی مطالب مربوط به بسیاری زبان های دیگر، ضمیر مزبور توانست نه تنها در معنی مستقیم خود، بلکه بعنوان شکل محترمانه ازجانب مردم عادی نسبت به افراد طبقات ممتاز- هم عرفی و هم دینی بکار برده شود و بکار برده شد. نامیدن چنین افرادی با نام یا درشکل ضمیر مفرد در نوع خود تابو بود. رعایا و سرفهای روس به ارباب و مالک خود نمیتوانستند « او » بگویند، بلکه تنها « ایشان » است: ایشان میل دارند برخیزند، شام بخورند، بروند و غیره [ بعنوان مثال در زبان فارسی، آقا فرمودند، آقا میل دارند و…- مترجم]. درمیان گروه روحانیت آسیای مرکزی و بویژه ترکمن « ایشان » ها بسیار محترم هستند. « تف ایشان برابر ده ملا است ». این حرمت و احترام خرافاتی ناشی از این واقعیت است که « ایشان »ها نمایندگان روحانیت تصوف بودند. صوفیسیم جریانی معنوی در اسلام است که بسیاری عناصر باورها و تصورات عامیانه و مردمی صد ها سال را در خود جذب و از محبوبیت بسیار بالایی بین مردم تا اسلام ارتدکس برخوردار بود. مثلا، ملا نماینده رسمی اسلام می بایست آموزش های دینی معینی را برای اینکه مشغول کار و خدمت درمسجد شود یا نقش معلم را ایفا کند، دریافت کند. اما « ایشان » حتی اگر درس نخوانده باشد، که درحقیقت در دوران پیش از انقلاب بسیار نادر مشاهده است، عقیده بر این بود که در پرتو نیاکان نیرومند خود از تقدس برخوردار است، و میتواند به عنوان رهبر انواع مختلف مناسک و مراسم مذهبی – ملی یا بعنوان ریئس جامعه تصوف عمل کند. از این رو در رابطه با صوفیان بین مردم آسیای مرکزی، در دوران پیشتر بین ایرانی زبان ها در اکثریت خود، ضمیر « ایشان » به تنهایی بسیار مؤدبانه تر از عامیانه آنها بکار برده شد. با ورود فعال موج ترکها از قرن یازده – دوازده به آسیای مرکزی و ترکی کردن اساسی بخش هایی از مردم ایرانی زبان به غیر از تاجیکها ، واژه « ایشان » که در ارتباط ...