دادگاه خانواده کرج
رييس محاكم كرج در گفتوگو با ايسنا: 70 درصد طلاقها ريشه اقتصادي دارد
ريیس دادگاههاي عمومی و انقلاب کرج گفت: در سال گذشته 10 هزار و 42 فقره دادخواست طلاق به دادگستری کرج وارد شد که مورد بررسی قرار گرفت. محمدباقر مازنی در گفتوگو با خبرنگار حقوقي خبرگزاري دانشجويان ايران (ایسنا) با بيان اینکه 70 درصد اختلافات و طلاقها ریشههای اقتصادی دارد، تصريح كرد: عمده مشكلات اقتصادی ريشه در اعتیاد دارد. وی بیشتر دادخواستهای طلاق را از نوع توافقی برشمرد و اظهار كرد: نهادهای فرهنگی و اقتصادی به وظایف خود عمل نمیکنند و محصول اهمال آنها در دادگستری قابل مشاهده است. رييس دادگاههاي عمومي و انقلاب كرج با بیان اینکه 120 شعبه دادگاه خانواده در کرج فعالیت میکنند، خاطرنشان كرد: اين شعبات روزانه بالاترین تعداد ورودی پروندهها را دارند. مازني يادآور شد: استاندارد یک شعبه برای رسیدگی به پروندهها در طول ماه 120 پرونده است ولی در ماه 250 فقره پرونده وارد شعب دادگاه خانواده کرج میشود که آمار تکاندهندهای است. وي تصريح كرد: 30 هزار و 291 فقره در سال 90 مجموع پروندههایی است که به مجتمع خانواده وارد شده است که از این تعداد 29 هزار و 361 فقره مورد رسیدگی قرار گرفته است. رييس كل دادگاههاي عمومي و انقلاب كرج افزود: افزایش شعبهها از 12 به 14 یکی از برنامههای ماست و ميزان رسیدگی در مجتمع خانواده از روزی 10 پرونده به 15 پرونده خواهد رسید. مازني با بيان اينكه جزوات آموزشی مختلفی برای زوجینی که برای طرح دعوا مراجعه میکنند با تیراژ سه هزار جلد توزیع شده است، خاطرنشان کرد: فرهنگسازی با هدف استحکام بنیان خانواده و ارائه آموزشهای مهارت زندگی به مراجعان از جمله فعالیتهای ماست.
داستان جن
داستان جن زن جوان وقتی پس از ماهها آزار واذیت توسط جن ها ناچارشد تن به خواسته های آنها بدهد و با چشمانی اشکبار در دادگاه کرج حاضر شد. این زن و شوهر جوان پس از چند سال زندگی برای اینکه زن جوان از شکنجه ها و آزار و اذیت جن ها نجات یابد طلاق گرفت .21 تیر ماه سال 1383 زن وشوهر جوانی در شعبه 17 دادگاه خانواده کرج حاضر شدند و درخواست شان را برای طلاق توافقی به قاضی اکبر طالبی اعلام کردند . شوهر 33 ساله این زن به قاضی گفت : من وهمسرم از اول زندگی مان تاحالا باهم هیچ مشکلی نداشتیمولی حالا با وجود داشتن دو دختر 10 و2 ساله به خاطرمشکلاتی که همسرم به آن مبتلا شده است ناچار شده ایم که از هم جدا شویم. مرد در ادامه حرفهایش گفت : هر شب جن ها به سراغ زنم می آیند واو را به شدت آزار واذیت می کنند من دیگر نمی توانم زنم را در این شرایط ببینم . زن جوان به قاضی گفت : 13 ساله بودم که در یک محضر در کرج مرا به عقد همسرم که 9 سال ز من بزرگتر بود در اوردند . درست یک هفته بعد از عقدمان بود که خواب های عجیبی را دیدم .در عالم کودکی بودم و معنای خواب ها را نمی فهمیدم ولی اولین خوابم را هرگز فراموش نمی کنم . آن شب در عالم رویا دیدم که چهار گربه سیاه و یک گربه سفید در خانه مان آمده اند. گربه های سیاه مرا به شدت کتک می زدند ولی گربه سفید طرفداری مرا می کرد و از آنان خواست که کاری به من نداشته باشند از خواب که بیدار شدم متوجه خراش ها و زخمهایی روی بدنم شدم که به آرامی از ان خون بیرون می زد.دیگر ترس مرا برداشته بود حتی روزها وقتی جلوی آینه می رفتم گربه ها را درچشمانم می دیدم . از آن شب به بعد جنگ وجدال های من با چند گربه ادامه پیدا کرد . ( جنها در عالم انسانها و در کوچه و بازار ، معمولا به شکل گربه سانان ظاهر میشوند . البته به هر شکل دیگری هم که بخواهند،میتوانند ظاهر بشوند ) در این مورد ابتدا با هیچ کس حرفی نزدم وتنها خانواده من و خانواده او جای زخمها را می دیدند دوران عقد 9 ماه طول کشید چون این شکنجه ها ادامه داشت خانواده ام مرا نزد یک دعانویس در ماهدشت کرج بردند او در کاسه آبی دعا خواند و بعد کاسه را کنار گذاشت به آینه نگاه کردم گربه ها را دیدم آن مرد دعانویس دست وپای گربه ها را با زنجیر بسته بود بعد از آن به من گفت باید چله نشینی کنی وتا چهل روز از چیزهایی که از حیوانات تولید شده استفاده نکنی تا چند روز غذا رشته پلو و عدس پلو می خوردم و این مساله و دستوراتی را که او داده بود رعایت کردم اما روزهای بعد پدر شوهرم که خسته شده بود اجازه نداد که این کار را ادامه بدهم . بعد از جشن عروسی ما، آن گربه ها رفتند .جای دیگر یک گربه سیاه با دوغول بیابانی که پشت سر او حالت بادی گارد داشتند ...
قانون حمایت خانواده (مصوب 1391/12/1)
فصل اول ـ دادگاه خانواده ماده۱ـ به منظور رسیدگی به امور و دعاوی خانوادگی، قوه قضائیه موظف است ظرف سه سال از تاریخ تصویب این قانون در کلیه حوزه های قضائی شهرستان به تعداد کافی شعبه دادگاه خانواده تشکیل دهد. تشکیل این دادگاه در حوزه های قضائی بخش به تناسب امکانات به تشخیص رئیس قوه قضائیه موکول است. تبصره۱ـ از زمان اجرای این قانون در حوزه قضائی شهرستانهایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است تا زمان تشکیل آن، دادگاه عمومی حقوقی مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات این قانون به امور و دعاوی خانوادگی رسیدگی می کند. تبصره۲ـ در حوزه قضائی بخشهایی که دادگاه خانواده تشکیل نشده است، دادگاه مستقر در آن حوزه با رعایت تشریفات مربوط و مقررات این قانون به کلیه امور و دعاوی خانوادگی رسیدگی می کند، مگر دعاوی راجع به اصل نکاح و انحلال آن که در دادگاه خانواده نزدیکترین حوزه قضائی رسیدگی می شود. ماده۲ـ دادگاه خانواده با حضور رئیس یا دادرس علی البدل و قاضی مشاور زن تشکیل می گردد. قاضی مشاور باید ظرف سه روز از ختم دادرسی به طور مکتوب و مستدل در مورد موضوع دعوی اظهارنظر و مراتب را در پرونده درج کند. قاضی انشاء کننده رأی باید در دادنامه به نظر قاضی مشاور اشاره و چنانچه با نظر وی مخالف باشد با ذکر دلیل نظریه وی را رد کند. تبصره ـ قوه قضائیه موظف است حداکثر ظرف پنج سال به تأمین قاضی مشاور زن برای کلیه دادگاههای خانواده اقدام کند و در این مدت می تواند از قاضی مشاور مرد که واجد شرایط تصدی دادگاه خانواده باشد استفاده کند. ماده۳ـ قضات دادگاه خانواده باید متأهل و دارای حداقل چهار سال سابقه خدمت قضائی باشند. ماده۴ـ رسیدگی به امور و دعاوی زیر در صلاحیت دادگاه خانواده است: ۱ـ نامزدی و خسارات ناشی از برهم زدن آن ۲ـ نکاح دائم، موقت و اذن در نکاح ۳ـ شروط ضمن عقد نکاح ۴ـ ازدواج مجدد ۵ ـ جهیزیه ۶ ـ مهریه ۷ـ نفقه زوجه و اجرت المثل ایام زوجیت ۸ ـ تمکین و نشوز ۹ـ طلاق، رجوع، فسخ و انفساخ نکاح، بذل مدت و انقضای آن ۱۰ـ حضانت و ملاقات طفل ۱۱ـ نسب ۱۲ـ رشد، حجر و رفع آن ۱۳ـ ولایت قهری، قیمومت، امور مربوط به ناظر و امین اموال محجوران و وصایت در امور مربوط به آنان ۱۴ـ نفقه اقارب ۱۵ـ امور راجع به غایب مفقود الاثر ۱۶ـ سرپرستی کودکان بی سرپرست ۱۷ـ اهدای جنین ۱۸ـ تغییر جنسیت تبصره ـ به دعاوی اشخاص موضوع اصول دوازدهم (۱۲) و سیزدهم (۱۳) قانون اساسی حسب مورد طبق قانون اجازه رعایت احوال شخصیه ایرانیان غیرشیعه در محاکم مصوب ۳۱/۴/۱۳۱۲ و قانون رسیدگی به دعاوی مطروحه راجع به احوال شخصیه و تعلیمات دینی ایرانیان زرتشتی، کلیمی و مسیحی مصوب ۳/۴/۱۳۷۲ ...
جن ها هرشب کتکم می زنند(داستان ترسناك)+18+!!!
زن جوان وقتی پس از ماهها آزار واذیت توسط جن ها ناچارشد تن به خواسته های آنها بدهد با چشمانی اشکبار در دادگاه کرج حاضر شد. این زن و شوهر جوان پس از چند سال زندگی برای اینکه زن جوان از شکنجه های و آزار واذیت جن ها نجات یابد طلاق گرفت . 21 تیر ماه سال 83 زن وشوهر جوانی در شعبه 17 دادگاه خانواده کرج حاضر شدند و درخواست شان را برای طلاق توافقی به قاضی اکبر طالبی اعلام کردند . شوهر 33 ساله این زن به قاضی گفت : من وهمسرم از اول زندگی مان تا حالا با هم هیچ مشکلی نداشتیم ولی حالا با وجود داشتن دو دختر 10 و2 ساله به خاطر مشکلاتی که همسرم به آن مبتلا شده است ناچار شده ایم که از هم جدا شویم. مرد در ادامه حرفهایش گفت : هر شب جن ها به سراغ زنم می آیند واو را به شدت آزاز واذیت می کنند من دیگر نمی توانم زنم را در این شرایط ببینم . زن جوان به قاضی گفت : 13 ساله بودم که در یک محضر در کرج مرا به عقد همسرم که 9 سال از من بزرگتر بود در اوردند . درست یک هفته بعد از عقدمان بود که خواب های عجیبی را دیدم در عالم کودکی بودم و معنای خواب ها را نمی فهمیدم ولی اولین خوابم را هرگز فراموش نمی کنم . آن شب در عالم رویا دیدم که چهار گربه سیاه و یک گربه سفید در خانه امان آمده اند گربه های سیاه مرا به شدت کتک می زدند ولی گربه سفید طرفداری مرا می کرد و از آنان خواست که کاری به من نداشته باشند از خواب که بیدار شدم متوجه خراش ها و زخمهایی روی بدنم شدم که به آرامی از ان خون بیرون می زد . دیگر ترس مرا برداشته بود حتی روزها وقتی جلوی آینه می رفتم گربه ها را درچشمانم می دیدم . از آن شب به بعد جنگ وجدال های من با چند گربه ادامه پیدا کرد در این مورد ابتدا با هیچ کس حرفی نزدم وتنها خانواده من و خانواده او جای زخمها را می دیدند دوران عقد 9 ماه طول کشید چون این شکنجه ها ادامه داشت خانواده ام مرا نزد یک دعانویس در ماهدشت کرج بردند او در کاسه آبی دعا خواند و بعد کاسه را کنار گذاشت به آینه نگاه کردم گربه ها را دیدم آن مرد دعانویس دست وپای گربه ها را با زنجیر بسته بود بعد از آن به من گفت باید چله نشینی کنی وتا چهل روز از چیزهایی که از حیوانات تولید شده استفاده نکنی تا چند روز غذا رشته پلو و عدس پلو می خوردم و این مساله و دستوراتی را که او داده بود رعایت کردم اما روزهای بعد پدر شوهرم که خسته شده بود اجازه نداد که این کار را ادامه بدهم . بعد از جشن عروسی ما آن گربه ها رفتند جای دیگر یک گربه سیاه با دوغول بیابانی که پشت سر او حالت بادی گارد داشتند سراغم آمدند . غولها مرا می گرفتند و گربه سیاه مرا می زد . من با این گربه 5 سال جنگیدم تا اینکه یکی از بستگانم ما را راهنمایی کرد تا مشهد نزد دعانویسی ...
مراکز قضائی استان البرز
دادگاه انقلاب اسلامی کرجآدرس: کرج،میدان آزادگان،اول خیابان برغان،ساختمان دادگاه انقلاب.تلفن: 2506519 3، 3-32506520. مجتمع قضایی خانواده کرجآدرس: کرج،بلوار ملاصدرا،روبروی پارک نبوت.تلفن: 32525006. مجتمع قضایی فردیسآدرس: کرج ،جاده ملارد،اول خیابان اهری،مجتمع قضایی فردیس.تلفن: 36656380 ، 36642233. مجتمع قضایی حقوقی شماره یک کرجآدرس: کرج،بلوار ملاصدرا،روبروی پارک نبوت.تلفن : 32516354. مجتمع قضایی حقوقی شماره دو کرجآدرس: کرج،بلوار ملاصدرا،روبروی پارک نبوت.تلفن: 32516354. دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان کرجآدرس: کرج ،میدان آزادگان،اول خیابان برغان،ساختمان امور جرائم ویژه.تلفن : 32525544 ،32525522 . دادسرای عمومی و انقلاب نایه یک (ویژه جرائم خاص) آدرس: کرج ،میدان آزادگان،اول خیابان برغان،ساختمان امور جرائم ویژه.تلفن : 32525544 ،32525522. دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه دوکرج آدرس:کرج ، میدان آزادگان ،ابتدای خیابان برغان ، کوچه شهید محمدی. تلفن : 32555500. دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه سه (شهید بهشتی(ره))کرج آدرس : کرج ،چهارراه طالقانی،روبروی رستوران باغ جهان .تلفن : 32702515. دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه چهار(ویژه اطفال و تصادفات)کرجآدرس: کرج ،میدان هفت تیر،بلوار دانش آموز،دادسرای دولت آبادتلفن: 32710498. دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه پنج(ماهدشت)کرجآدرس: کرج،ماهدشت،بلوار امام خمینی(ره)،مجتمع قضایی شهر ماهدشتتلفن : 37303815. دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه شش کرجآدرس : کرج ،جاده ملارد،نبش خیابان اهری،مجتمع قضایی فردیس.تلفن: 36642221. دادسرای نظامی شهرستان کرجآدرس: کرج،میدان آزادگان،بلوارامامرضا(ع)،خیابان مطهری،بیست متری هفتم،اردلان پنجتلفن: 32558070 . سازمان قضایی نیروهای مسلح استان البرز آدرس: کرج،میدان آزادگان،بلوارامامرضا(ع)،خیابان مطهری،بیست متری هفتم،اردلان پنجتلفن: 32558070. مرکز پزشکی قانونی شهرستان کرجآدرس: کرج،بالاتر از میدان طالقانی،جنب دادگستریتلفن: 2-32520351 . اداره کل پزشکی قانونی استان البرز آدرس: کرج،بالاتر از میدان طالقانی،جنب دادگستریتلفن: 2-32520351. ندامتگاه مرکزی کرجآدرس: جاده قزلحصار،روبه روی پادگان چمران،ندامتگاه کرجتلفن: 33265100. ندامتگاه قزلحصارآدرس: کرج،انتهای مهرشهر،ندامتگاه قزلحصارکرجتلفن: 33265013 زندان رجایی شهر آدرس: کرج ،گوهردشت ،بلوار موذن ...
زن جن زده در کرج
زن جوان وقتي پس از ماهها آزار واذيت توسط جن ها ناچارشد تن به خواسته هاي آنها بدهدو با چشماني اشكبار در دادگاه كرج حاضر شد. اين زن و شوهر جوان پس از چند سال زندگي براي اينكه زن جوان از شكنجه ها و آزار واذيت جن ها نجات يابد طلاق گرفت . 21 تير ماه سال 1383 زن وشوهر جواني در شعبه 17 دادگاه خانواده كرج حاضر شدند و درخواست شان را براي طلاق توافقي به قاضي اكبر طالبي اعلام كردند . شوهر 33 ساله اين زن به قاضي گفت : من وهمسرم از اول زندگي مان تا حالا با هم هيچ مشكلي نداشتيم ولي حالا با وجود داشتن دو دختر 10 و2 ساله به خاطر مشكلاتي كه همسرم به آن مبتلا شده است ناچار شده ايم كه از هم جدا شويم. مرد در ادامه حرفهايش گفت : هر شب جن ها به سراغ زنم مي آيند واو را به شدت آزار واذيت مي كنند من ديگر نمي توانم زنم را در اين شرايط ببينم . زن جوان به قاضي گفت : 13 ساله بودم كه در يك محضر در كرج مرا به عقد همسرم كه 9 سال از من بزرگتر بود در اوردند . درست يك هفته بعد از عقدمان بود كه خواب هاي عجيبي را ديدم .در عالم كودكي بودم و معناي خواب ها را نمي فهميدم ولي اولين خوابم را هرگز فراموش نمي كنم . آن شب در عالم رويا ديدم كه چهار گربه سياه و يك گربه سفيد در خانه مان آمده اند. گربه هاي سياه مرا به شدت كتك مي زدند ولي گربه سفيد طرفداري مرا مي كرد و از آنان خواست كه كاري به من نداشته باشند از خواب كه بيدار شدم متوجه خراش ها و زخمهايي روي بدنم شدم كه به آرامي از ان خون بيرون مي زد . ديگر ترس مرا برداشته بود حتي روزها وقتي جلوي آينه مي رفتم گربه ها را درچشمانم مي ديدم . از آن شب به بعد جنگ وجدال هاي من با چند گربه ادامه پيدا كرد . ( جنها در عالم انسانها و در كوچه و بازار ، معمولا به شكل گربه سانان ظاهر ميشوند . البته به هر شكل ديگري هم كه بخواهند،متوانند ظاهر بشوند ) در اين مورد ابتدا با هيچ كس حرفي نزدم وتنها خانواده من و خانواده او جاي زخمها را مي ديدند دوران عقد 9 ماه طول كشيد چون اين شكنجه ها ادامه داشت خانواده ام مرا نزد يك دعانويس در ماهدشت كرج بردند او در كاسه آبي دعا خواند و بعد كاسه را كنار گذاشت به آينه نگاه كردم گربه ها را ديدم آن مرد دعانويس دست وپاي گربه ها را با زنجير بسته بود بعد از آن به من گفت بايد چله نشيني كني وتا چهل روز از چيزهايي كه از حيوانات توليد شده استفاده نكني تا چند روز غذا رشته پلو و عدس پلو مي خوردم و اين مساله و دستوراتي را كه او داده بود رعايت كردم اما روزهاي بعد پدر شوهرم كه خسته شده بود اجازه نداد كه اين كار را ادامه بدهم . بعد از جشن عروسي ما، آن گربه ها رفتند .جاي ديگر يك گربه سياه با دوغول بياباني كه پشت سر او حالت بادي گارد داشتند سراغم ...
این داستان باور نکردنی اما واقعی را بخوانید!!
زن جوان وقتی پس از ماهها آزار واذیت توسط جن ها ناچارشد تن به خواسته های آنها بدهدو با چشمانی اشکبار در دادگاه کرج حاضر شد. این زن و شوهر جوان پس از چند سال زندگی برای اینکه زن جوان از شکنجه ها و آزار واذیت جن ها نجات یابد طلاق گرفت .21 تیر ماه سال 1383 زن وشوهر جوانی در شعبه 17 دادگاه خانواده کرج حاضر شدند و درخواست شان را برای طلاق توافقی به قاضی اکبر طالبی اعلام کردند . شوهر 33 ساله این زن به قاضی گفت : من وهمسرم از اول زندگی مان تا حالا با هم هیچ مشکلی نداشتیم ولی حالا با وجود داشتن دو دختر 10 و2 ساله به خاطر مشکلاتی که همسرم به آن مبتلا شده است ناچار شده ایم که از هم جدا شویم. مرد در ادامه حرفهایش گفت : هر شب جن ها به سراغ زنم می آیند و او را به شدت آزار واذیت می کنند من دیگر نمی توانم زنم را در این شرایط ببینم . زن جوان به قاضی گفت : 13 ساله بودم که در یک محضر در کرج مرا به عقد همسرم که 9 سال از من بزرگتر بود در اوردند .درست یک هفته بعد از عقدمان بود که خواب های عجیبی را دیدم .در عالم کودکی بودم و معنای خواب ها را نمی فهمیدم ولی اولین خوابم را هرگز فراموش نمی کنم . آن شب در عالم رویا دیدم که چهار گربه سیاه و یک گربه سفید در خانه مان آمده اند. گربه های سیاه مرا به شدت کتک می زدند ولی گربه سفید طرفداری مرا می کرد و از آنان خواست که کاری به من نداشته باشند از خواب که بیدار شدم متوجه خراش ها و زخمهایی روی بدنم شدم که به آرامی از ان خون بیرون می زد .دیگر ترس مرا برداشته بود حتی روزها وقتی جلوی آینه می رفتم گربه ها را درچشمانم می دیدم . از آن شب به بعد جنگ وجدال های من با چند گربه ادامه پیدا کرد . ( جنها در عالم انسانها و در کوچه و بازار ، معمولا به شکل گربه سانان ظاهر میشوند . البته به هر شکل دیگری هم که بخواهند،متوانند ظاهر بشوند ) در این مورد ابتدا با هیچ کس حرفی نزدم وتنها خانواده من و خانواده او جای زخمها را می دیدند دوران عقد 9 ماه طول کشید چون این شکنجه ها ادامه داشت خانواده ام مرا نزد یک دعانویس در ماهدشت کرج بردند او در کاسه آبی دعا خواند و بعد کاسه را کنار گذاشت به آینه نگاه کردم گربه ها را دیدم آن مرد دعانویس دست وپای گربه ها را با زنجیر بسته بود بعد از آن به من گفت باید چله نشینی کنی وتا چهل روز از چیزهایی که از حیوانات تولید شده استفاده نکنی تا چند روز غذا رشته پلو و عدس پلو می خوردم و این مساله و دستوراتی را که او داده بود رعایت کردم اما روزهای بعد پدر شوهرم که خسته شده بود اجازه نداد که این کار را ادامه بدهم .بعد از جشن عروسی ما، آن گربه ها رفتند .جای دیگر یک گربه سیاه با دوغول بیابانی که پشت سر او حالت بادی گارد داشتند سراغم ...
جن وطلاق
زن جوان وقتی پس از ماهها آزار واذیت توسط جن ها ناچارشد تن به خواسته های آنها بدهدو با چشمانی اشکبار در دادگاه کرج حاضر شد. این زن و شوهر جوان پس از چند سال زندگی برای اینکه زن جوان از شکنجه ها و آزار واذیت جن ها نجات یابد طلاق گرفت .21 تیر ماه سال 1383 زن وشوهر جوانی در شعبه 17 دادگاه خانواده کرج حاضر شدند و درخواست شان را برای طلاق توافقی به قاضی اکبر طالبی اعلام کردند . شوهر 33 ساله این زن به قاضی گفت : من وهمسرم از اول زندگی مان تا حالا با هم هیچ مشکلی نداشتیم ولی حالا با وجود داشتن دو دختر 10 و2 ساله به خاطر مشکلاتی که همسرم به آن مبتلا شده است ناچار شده ایم که از هم جدا شویم. مرد در ادامه حرفهایش گفت : هر شب جن ها به سراغ زنم می آیند و او را به شدت آزار واذیت می کنند من دیگر نمی توانم زنم را در این شرایط ببینم . زن جوان به قاضی گفت : 13 ساله بودم که در یک محضر در کرج مرا به عقد همسرم که 9 سال از من بزرگتر بود در اوردند .درست یک هفته بعد از عقدمان بود که خواب های عجیبی را دیدم .در عالم کودکی بودم و معنای خواب ها را نمی فهمیدم ولی اولین خوابم را هرگز فراموش نمی کنم . آن شب در عالم رویا دیدم که چهار گربه سیاه و یک گربه سفید در خانه مان آمده اند. گربه های سیاه مرا به شدت کتک می زدند ولی گربه سفید طرفداری مرا می کرد و از آنان خواست که کاری به من نداشته باشند از خواب که بیدار شدم متوجه خراش ها و زخمهایی روی بدنم شدم که به آرامی از ان خون بیرون می زد .دیگر ترس مرا برداشته بود حتی روزها وقتی جلوی آینه می رفتم گربه ها را درچشمانم می دیدم . از آن شب به بعد جنگ وجدال های من با چند گربه ادامه پیدا کرد . ( جنها در عالم انسانها و در کوچه و بازار ، معمولا به شکل گربه سانان ظاهر میشوند . البته به هر شکل دیگری هم که بخواهند،متوانند ظاهر بشوند ) در این مورد ابتدا با هیچ کس حرفی نزدم وتنها خانواده من و خانواده او جای زخمها را می دیدند دوران عقد 9 ماه طول کشید چون این شکنجه ها ادامه داشت خانواده ام مرا نزد یک دعانویس در ماهدشت کرج بردند او در کاسه آبی دعا خواند و بعد کاسه را کنار گذاشت به آینه نگاه کردم گربه ها را دیدم آن مرد دعانویس دست وپای گربه ها را با زنجیر بسته بود بعد از آن به من گفت باید چله نشینی کنی وتا چهل روز از چیزهایی که از حیوانات تولید شده استفاده نکنی تا چند روز غذا رشته پلو و عدس پلو می خوردم و این مساله و دستوراتی را که او داده بود رعایت کردم اما روزهای بعد پدر شوهرم که خسته شده بود اجازه نداد که این کار را ادامه بدهم .بعد از جشن عروسی ما، آن گربه ها رفتند .جای دیگر یک گربه سیاه با دوغول بیابانی که پشت سر او حالت بادی گارد داشتند سراغم ...