خیاطی روز دوشنبه در سیمای خانواده
پخش ۲ سریال از شبکه چهار سیما در نوروز ۹۴
شبکه چهار سیما در نوروز 94 دو سریال فرانسوی و انگلیسی با عنوان «پائولا، زنی که بر میگردد» و «وایت چپل» را روی آنتن میبرد. به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس، ۲ سریال غیر تکراری در ژانرهای جنایی و پلیسی، در جدول پخش برنامههای نمایشی نوروز شبکه علم فرهنگ قرار گرفته و هر شب ساعت 21 دیدنی میشود. مجموعه کوتاه و چهار قسمتی «پائولا، زنی که بر می گردد» از اول فروردین تا 4 فروردین روی آنتن میرود و ساعت 3:30 صبح بازپخش می شود. این سریال فرانسوی را جیانی لیپر در سال 2011 با ژانر جنایی کارکردانی کرده است. در خلاصه داستان پائولا آمده است: در یک شب سرد و زمستانی شهر رم، زنی مسن تنها در خیابان ها سرگردان بود که پلیس آن را پیدا می کند. او حتی نام خود را نیز به یاد نمی آورد. مرکو لیونی، بازرس جوان مسئول نگهداری از اوست که در همان زمان جسد مانکن جوان روسی به نام کاتیا در ساحل دیده می شود. این زن پیر درباره جسد اطلاعاتی دارد، اما کسی حرف او را قبول نمی کنند. پائولا حتی خانواده خود را نیز به یاد نمی آورد. در ادامه داستان این س ریال کوتاه مزرعه داری ادعا می کند که همسر این پیرزن است که سالها پیش او را ترک کرده و ... دومین سریالی که شبکه چهار سیما برای مخاطبانش در ایام نوروز، از 5 فروردین تا 14 فروردین روی آنتن می برد، سری سوم و چهارم مجموعه ده قسمتی«وایت چپل» است. این سریال انگلیسی در سال 2012 با ژانری جنایی و پلیسی تولید شده است. در سری سوم وایت چپل خواهیم دید: در یک مغازه خیاطی 4 مرد به قتل می رسند و گروه تحقیق ارتباط این قتل و پرونده ای مربوط به 200 سال پیش را مشاهده می کنند. این گروه تحقیق داستان این پرونده را به قدرت و نیروهای ماوراءالطبیعه ربط می دهند و ... اما در سری چهارم مجوعه ده قسمتی وایت چپل مردی آواره به نام الکس به شیوه شکنجه قرن 16 به قتل می رسد و پس از آن نیز پیرزنی به آتش کشیده می شود. در این زمان گروه تحقیق متوجه موضوعی میان قتلها و ارتباط آنها با جادوگران می شوند و ... سری اول و دوم مجموعه وایت چپل این شبها در حال پخش از شبکه چهار سیما است.
«تصویر و یا واقعیت اجتماعی در رسانه»
گروه تخصصی جامعه شناسی مطالعات زنان روز دوشنبه ۲۸ آبان نشستی را برگزار کرد با عنوان «تصویر و یا واقعیت اجتماعی در رسانه». سخنران این جلسه دکتر شهلا اعزاری بود که ضمن بیان مقدماتی از نظریات جامعه شناسی ارتباطات و رسانه، نتایج تحقیقات خود را در مورد چگونگی نمایش خانواده در برنامه های تلویزیون در فاصله زمانی بین سال های ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۳ ارائه کرد. آنچه می خوانید بخش هایی از صحبت های وی در این نشست است. ● سرآغاز رسانه های ارتباط جمعی رسانه های ارتباط جمعی از اواسط قرن نوزدهم میلادی با روزنامه به وجود آمدند. اواخر این قرن سینما، اوایل قرن بیستم رادیو و در ادامه تلویزیون و در نهایت اینترنت به آن اضافه شدند. تغییراتی که این رسانه ها در جامعه به وجود آوردند، توجه مردم و بخصوص متخصصان علوم اجتماعی را به این نکات جلب کرد که قدرت رسانه ها از کجا می آید و رسانه ها چگونه می توانند بر مردم تاثیر بگذارند. بنابراین جامعه شناسان از سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ شروع به نظریه پردازی در این خصوص کردند. ۲ سوال عمده در این خصوص هنوز مطرح است. ۱) رسانه با ما چه می کند؟ ۲) مخاطب با رسانه چه می کند؟ ● اهمیت رسانه در زندگی رسانه شناخت و آگاهی ما را می سازد، زیرا کسب اطلاعات تنها از طریق رسانه ها صورت می گیرد. ما از طریق رسانه است که به شناخت از موقعیت خود درجامعه و جهانی که در آن هستیم، پی می بریم. حتی چگونگی فرزند پروری ما از طریق رسانه صورت می گیرد، زیرا رسانه توصیه می کند چگونه با فرزندان خود رفتار کنیم و چه کار درست است و چه کار نادرست. از طریق این آگاهی ها، رفتار های ما شکل می گیرد و هنجار به هنجار رفتار ما تعریف می شود. رسانه ها با اطلاعاتی که می دهند، قادر هستند عقیده ما را بسازند. تغییر عقیده ایجاد یا آن را تثبیت کنند. در مورد میزان قدرت رسانه ها تحقیقات متعددی صورت گرفته است. یکی از پرسش هایی که در این زمینه مطرح می شود، این است که چه کسی در مورد پیام، تصمیم گیرنده است. ● تولیدات رسانه و عوامل موثر بر آن در این خصوص بعضی نظریه ها به ۳ عامل و بعضی تا ۹ عامل را در نظر گرفته اند: ۱) ارتباط گر ۲) ساختار سازمان و روابط قدرت ۳) موقعیت در جامعه ۴) سیاستگذاری اجتماعی بی قدرت ترین عامل در رسانه ها ارتباط گر است، اما به هر حال در ارائه پیام ویژگی های فردی بسیار مهم هستند. مثلا سن، جنس و تخصص یک خبرنگار یا گزارشگر در ارائه پیام تاثیرگذار هستند. ساختار سازمان و چگونگی مدیریت آن اعم از این که متمرکز باشد یا غیرمتمرکز در چگونگی ارائه پیام موثر است. رابطه رسانه با سایر نهادها و موقعیت آن در چگونگی محتوای پیام ها و چگونگی ارائه آن بسیار تاثیرگذار ...
اعتقادات عامیانه مردم
اگر غذا از دهان به خارج بیفتد ، اگر ذره ای از خمیر از ظرف به خارج پرتاب شود ، اگر کسی در خواب عطسه کند، اگر به اشتباه به گربه بگویند کیش و به مرغ بگویند پیشت ، اگر بچه کوچک چهار دست و پا و سر خود را به زمین بگذارد ، اگر پشت کوزه آبخوری عرق کند ، اگر استکان یا ظروف دیگر ردیف شود، اگر وقتی آب را به زمین می ریزند صدای زیاد کند ، اگر گربه صورت خود را برابر انسان بلیسد ، اگر کودکی به منظور بازی جارو کند ، اگر برگ چای د ر بالای استکان شناور شود و... مهمان می آید اگر گونه زن بخارد مهمان زن و اگر پشت لبش بخارد مهمان مرد می آید. اگر دندان شیرویی( گلقاصد) که سوراخ داشته باشد وارد خانه ای شود ، مهمان زن و اگر سوراخ نداشته باشد مهمان مرد وارد آن خانه می شود. اگر وقتی مهمانی از خانه میزبان خارج می شود زغال پشت سرش بیاندازند آن مهمان دیگر به آن خانه بر نمی گردد. اگر نمک یا ذغال یا مورچه و یا شپش در کفش مهمان بیاندازند ان مهمان زودتر از خانه میزبان بیرون می رود. اگر پنجه پای کسی به پاشنه پای شخصی بخورد میان آن دو نفر دعوا می شود. اگر کلید را تکان دهند اگر قیچی باز باشد اگر جارو وارونه گذاشته شود اگر کسی وسط در گاه اتاق باشد اگر انبر( آتش گیر) را وارونه بگذارندمیان افراد خانواده جنگ خواهد شد. اگر سیاه دانه به خانه همسایه بریزند ، اگر استخوان کشکک گوسفند (جنگ جنگو) را در کلون خانه کسی بیاندازند ، اگر کسی ناخن گرفته خود را به خانه همسایه بیاندازد اگر لنگ حمام را به منظور خشک شدن به دیوار خانه همسایه آویزان کنند ، اگر البزی را عمدا جلوی خانه کسی بکارند زن و شوهر آن خانه یا یکدیگر جنگ خواهند کرد. اگر هنگامی که دو نفر مشغول زد و خورد هستند شخصی ناخنهای دو دست خود را به یکدیگر بزند ، زد و خورد آنها شدیدتر می شود. اگر چوب درخت سنجد در دست شخصی باشد جنگ بر پا خواهد شد. اگر کف پای کسی بخارد مسافر می آید اگر دو لنگه کفش شخصی روی هم قرار بگیرد صاحب آن به مسافرت می رود. اگر گربه در خانه کسی بزاید صاحبخانه به مسافرت می رود. اگر پشت سر مسافر آب بپاشند ، و زغال بیاندازند خیلی دیر بر می گردد. اگر سگ مگس روی لباس کسی بنشیند و آن شخص سگ مگس را گرفته و در گوشه دستمال ببندد یا خبر خوشی به او می رسد و یا مسافر عزیزی از سفر می آید اگر کلاغ روی بام و یا دیوار خانه ای بنشیند اگر پروانه ای وارد خانه ای شده و در اتاق گردش کند اگر شخصی آب گل آلود در خواب ببیند خبر خوشی به او می رسد. اگر کسی در خواب گریه کند در بیداری خوشحالی نصیبش می شود. اگر ظرف شیر سرازیر شده و بریزد برای صاحبش پیش آمد بدی می کند. اگر روغن از ظرف سرازیر شده و بریزد کار صاحبش با رونق می شود. اگر خروس ...
داستان31) : "صدای باد " (Wind song)
--- آنروز مثل همۀ روزهای دیگر بود ، روزی مثل دیروز و یا فردا . --- باد در اطراف دلیجان ها می پیچید و زوزه می کشید ولیکن خانواده مهاجران پیشگام مشغول انجام کارهایشان بودند و انگار که آنرا نمی شنیدند . --- در هر حال صدای باد در گوش مهاجران پیشگام می پیچید زیرا باد همراه همیشگی آنها در دشت های وسیع شده بود و از زمانیکه دو سال قبل یعنی بهار سال 1865 میلادی اقدام به ترک "فیلادلفیا" کرده بودند ، پا به پایشان می آمد و هر جا که می رفتند ، همراه و همدمشان بود . --- مهاجران روی تمامی 10 واگن همراهشان را با رواندازهایی پوشانیده بودند . وزش یکنواخت و شدید باد باعث ایجاد چشم اندازی کسل کننده و یکنواخت گردیده بود . لخت بودن زمین ها و وزش دائمی باد باعث پاشیدن ذرات گرد و خاک بر روی افراد و اشیاء می شد لذا تمامی فضای موجود را یک صدا و یک رنگ پوشش می داد . --- این زمان "راشل" بر روی تختخواب نشسته بود و لحافی را بخیه می زد درحالیکه مادرش بر روی ماشین خیاطی خم شده بود و مشغول دوخت و دوز بود . مادر پاهایش را بر روی پدال متحرک می فشرد تا با جلو و عقب بردنش باعث چرخش محور ماشین خیاطی گردد و بدینگونه سوزن خیاطی به حرکت درآید و پارچه دوخته شود . --- راشل از جایی که نشسته بود و از منظرۀ روبرویش می توانست وزش باد در بیرون خانه را احساس کند . صدای خنده و شادی برادر و خواهر کوچکتر "راشل" که بر کف اتاق نشسته و در حال بازی کردن بودند ، تمام فضای اتاق را پُر کرده بود . --- "راشل" نگاهی به آندو انداخت و لبخند بر لبانش ظاهر گردید امّا زمانیکه نظرش را بسوی مادرش برگردانید ، از لبخند زدن منصرف شد . "راشل" احساس می کرد که پدر و مادرش بسختی کار می کنند . آنها بندرت دلخوشی و آسایشی داشتند آنچنانکه پیشتر در "فیلادلفیا" تا حدودی از آنها بهره می بردند ولیکن این زمان پدرش همواره در مزرعه بسر می برد . --- مادرش غذا را بر روی اجاقی می پخت که با سوزاندن چوب گرم می شد . او لباس ها را بر روی تخته ای می شست و نان های محلی را خودش می پخت . همچنین بقیه وقتش را به دوختن لباس هایی اختصاص می داد که برای فروش به شهر می بردند . --- "راشل" بخاطر داشت که مادرش قبلاً برایش آواز می خواند و داستان های قشنگی تعریف می کرد امّا اینک فقط از وزش باد ، گرد و خاک و لجن گلایه می کرد . عاقبت او همچنان که از آواز خواندن دست کشیده بود ، غرولند کردن را نیز بی فایده دید و از آن دست کشید . --- این هنگام درب اتاق بر روی پاشنه اش چرخید و پدر "راشل" وارد اتاق شد . او کاملاً خاک آلود بود و درحالیکه سُرفه می کرد ، غبار از پیشانی می زدود . پدر زیر لب زمزمه کرد : روز بسیار گرمی است . مادر پاسخ داد : خوش آمدی ، برایت نوشیدنی ...
سوءتفاهمی که دست از سر "علیخانی" برنمیدارد / شباهت علیخانی به مثال عینی مهمان برنامه
شب گذشته در "ماه عسل" بردن نام اسپانسرها نزدیک بود دوباره حاشیهساز شود. ادامه مطلب > به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون باشگاه خبرنگاران، شب گذشته در پانزدهمین روز از ماه مبارک رمضان ویژه برنامه " ماه عسل" در لحظات ناب عرفانی میهمان چشم های منتظر مخاطبان شد تا آنهارا با قصه ی دیگری آشنا کند.پس از ذکر دعای فرج وآهنگ زیبای یارب ،علیخانی با سلام به روی ماه هموطنان عزیز و گرانقدروتماشاگران پروپاقرص وتمام کسانی که افتخار می دهند به این قاب خیره شوند برنامه را آغاز کرد و افزود: این عید برشما مبارک.صدای مرتضی پاشایی در این لحظات عرفانی در فضای ماه عسل طنین انداز شد.مهمان اول ماه عسل دکتر دندانپزشک واستادیار دانشگاه 82 ساله و اهل تبریز بود.این مهمان که بسیار خوش صحبت بود از همان ابتدا با کسب اجازه رو به علیخانی گفت: از خاطرات دوران کودکی ام برایتان تعریف کنم؟ علیخانی هم با کمال میل از پیشنهاد او استقبال کرد و دکتر هم در توصیف شیطنت های دوران کودکی اش عنوان کرد: در زمان ما بچه ها حق نداشتند درب یخدون به اصطلاح امروزی ( یخچال)بروند و هر چه می خواهند بخورند ، پدربزرگی داشتم که با روحانیون تبریز معاشرت داشت وقتی روحانیون برای دیدن پدربزرگم به منزلمان می آمدند بعد از رفتن آنها تنها فرصتی بود که ما به شیرینی ها حمله می کردیم.دکتر در خصوص مراحل زندگی خود عنوان کرد: دانشگاه دندانپزشکی تهران قبول شدم و پس از اخذ تحصیلات به خدمت سربازی رفتم و بعد از خدمت، در سال1338 برای اخذ تخصص به امریکا سفر کردم .در امریکا صبح ها به دانشگاه می رفتم وشب ها کار می کردم ودر بیمارستان ،مرده هارا با آسانسور جا به جا می کردم .سال 1342 با مدرک تخصصی دندانپزشکی از امریکا به ایران بازگشتم .حدود دو سال در ایران افتخاری کار کردم وبعد استادیار بخش پروتز شدم .دکتر در میان صحبتهایش برای گوشزد به جوانان ذکر کرد: کار عار نیست بلکه بیکاری عیب است جوانان باید کار کنند،بعضی ها پر خوری می کنند وشکم گنده به گونه ای راه میروند.علیخانی که مثالهای دکتر را به خود نزدیک دید با خنده گفت: چیزهایی که شما نام بردید را من دارم.علیخانی رو به دکتر گفت: ولی دندانپزشکان پول خیلی خوبی می گیرنا؟دکتر در پاسخ گفت: این پول آفتابه خرج لحیمه، قیمت واردات محصولات بالاست.علیخانی که قانع نشده بود ،پرسید؟ اگرفردی به مطب شما مراجعه کند و بگوید پول ندارد شما چه اقدامی می کنید ؟ دکتر پاسخ داد: من از انسانهای مهم پول گرفتم ولی از رفتگر نگرفتم. علیخانی که هنوز در فکر به کرسی نشاندن و اثبات حرف خودش بود و با پاسخ دکتر قانع نشده بود، پرسید: از آدم های مهم پول خوب گرفتی؟ که دکتر ...
می شود اگر بخواهیم ....!
می شود اگر بخواهیم ....! جوان کارآفرین روستایی تا 5 سال آینده درآمدی معادل فروش نفت ایران خواهد داشت.... فردا بهارستان جوان روستایی می تواند در روستا بماند و میلیاردر شود... تا ٥سال آینده به اندازه چاههای نفت کشور درآمد خواهد داشت. ___________________________________________ کارآفرینمیلیارد دلاری ایران کارش را از دست فروشی و درآمد روزانه ٣هزار تومان شروع کرده است. او تنها ٣٨سال دارد و درآمدزایی چشمگیرش با یک اتفاق معجزهآسا استارت خورده است. «عباس برزگر»، زاده و ساکن یک روستای بسیار کوچک به نام «بزم» شهرستان بوانات در استان فارس است. روستایی که نهچندان حاصلخیز است و نه جاذبه خاصی دارد، اما با موقعیتشناسی درست این جوان روستایی توانسته در کتاب راهنمای گردشگری یونسکو، عنوان شگفتانگیزترین تجربه گردشگری ایران را از آن خود کند. به گزارش شهروند، برزگر در یک شب بارانی ٢ گردشگر آلمانی را به خانه فقیرانه خود میهمان و از آن ها با دمپختک و ترشی لیته پذیرایی میکند. میهمانان خارجی برزگر با پذیرایی صمیمانه و بیریای او ٢ روز تمام به سبک روستاییان ایرانی زندگی میکنند و گویا این تجربه منحصربهفرد آنقدر برایشان جذاب بوده است که به سرعت موضوع را رسانهای میکنند و برزگر را با انبوهی میهمان ناخوانده از آن سوی مرزها مواجه میکنند. هوشمندی او برای بهرهبرداری از این اتفاق، به سرعت برزگر را شهره عام و خاص میکند و شبکههای تلویزیونی از سراسر جهان کارآفرین روستایی ایران را روی آنتن خود میبرند. برزگر حالا علاوه بر دهکده توریستیاش در تدارک یک تور عشایری با ١٥هزار سیاه چادر است. تور عشایری او تا سال ٩٥ رزرو شده است و کارشناسان میگویند این تور میتواند درآمدزایی برزگر را به اندازه تمام صادرات نفت کشور برساند.تا ٥سال آینده به اندازه چاههای نفت کشور درآمد خواهد داشت عباس برزگر درحال حاضر مشغول آماده سازی ١٥هزار سیاه چادر عشایری است. او با بزرگان طایفههای قشقایی و بختیاری به توافق رسیده است تا میهمانان خارجی را در سیاه چادرهایشان بپذیرند و هر خانواده عشایری در ازای پذیرایی از میهماناندرصدی از هزینه اقامت مسافران را دریافت کند. حالا شهرت عباس برزگر به اندازهای رسیده است که تمام ظرفیت هتل منحصر به فردش در ٣٦٥ روز سال اشغال میشود. میگویند درآمدش تا ٥سال آینده به اندازه تمام صادرات نفت ایران خواهد رسید. یونسکو در کتاب راهنمای گردشگری خود، تور عشایری او را بهعنوان شگفتانگیزترین تجربه گردشگری در ایران معرفی کرده است و مسافران خارجی تا آخر سال ٩٥ تمام سیاه چادرهایش را رزرو کردهاند. ...