خواستگار

  • جلسه اول مشاوره

    چند گام قبل از خواستگاری اگر شما به صورت حضوری برای مشاوره نزد بنده می امدید مطمئن باشید شما را مجبور میکردم که این مشاوره چند جلسه ادامه داشته باشد و در هرجلسه تکالیفی به شما میدادم برای انجام. و در هر جلسه  درباره تکلیف انجام شده بحث و کار شما را چکش کاری می کردیم تا به نتیجه واقعی تری برسیم .حال که این امر ممکن نیست پس خودتان باید سعی کنید این نقص را برطرف کنید.  تکلیف جلسه اول برای انجام یک خواستگاری خوب واصولی باید نکاتی را مراعات کنید. اول از همه باید به یک آمادگی روحی و فکری برسید برای این کار ابتدا یک دوره باید خودتان را مرور کنید و بعد متناسب با شخصیت خودتان نمایی کلی از شخصیت همسرتان ترسیم کنید. برای انجام این منظور تکلیف زیر را عملیاتی کنید.   الف) ویژگیهای خود را در زمینه های مختلف بنویسد ودسته بندی کنید که میتواند شامل موارد زیر باشد. دقت داشته باشید که تا امکان دارد این ویژگی ها را ریز به ریز بنویسید و حتی نکاتی که به نظرتان مسخره و پیش پا افتاده می آید را هم ثبت کنید 1) ویژگیهای بدنی 2)روحی و اخلاقی 3)معنوی 4)علمی 5)خانوادگی 6)اجتماعی 7) مهارتها 8)و..... اگر نوشته های شما یک یا دوصفحه دفتر شده است بدانید کامل نیست. سعی کنید برای هر یک از موارد بالا حد اقل یک صفحه بنویسید. بعد از این مرحله شما به یک خودشناسی سطحی از خودتان رسیده اید و با توجه به این داشته ها و ویژگی هایتان باید به دنبال یک یک مورد متناسب بگردید



  • خواستگار...

    ﻗﺪﻳﻤﺎ ﻣﻴﮕﻔﺘﻦ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﮔﻪ ﺑﺘﻮﻧﻪ ﭘﻮﺳﺖ ﭘﺮﺗﻘﺎﻟﻮ ﺳﺎﻟﻢ ﺩﺭ ﺑﻴﺎﺭﻩﻭﺍﺳﺶ ﺷﻮﻫﺮ ﭘﻴﺪﺍ ﻣﻴﺸﻪ !!!!...... ﺩﺧﺘﺮﺍﯼ ﻋﺰﯾﺰ ﺍﻻﻥ ﻫﻤﻴﻦ ﺣﺮﮐﺘﻮ ﺑﺎ ﻧﺎﺭﮔﻴﻠﻢ ﮐﻨﻴﻦ ﺩﻳﮕﻪ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﻧﺪﺍﺭﻩ

  • خواستگار

    امروز خواستگار دارم. هر بار برای آمدن خواستگار که موهایم را شانه می زنم. یاد فیلم "گربه های آوازه خوان" می افتم. توی فیلم هر بار که پدر و مادری می آمدند یتیم خانه تا از بین بچه ها کسی را برای فرزندی انتخاب کنند. دخترها موهای هم را شانه می زدند و می خواندند: "می زنم شونه به موهات/ برسی به آرزوهات/ برسی به آرزوهات ..."تفاوت من با آن دخترهای یتیم این است که آن ها آرزو دارند که پدر و مادری برای خود جور کنند تا خوشبخت شوند ولی بنده هیچ تمایلی به رفتن زیر چتر مرد دیگری ندارم.

  • خواستگار

    خواستگار

    یادمه اولین خواستگاری که برای من و ناناز اومد یک فروند داداش های دوقلوی وکیل بودند ...ولی از آنجایی که من و ناناز 16 سال بیشتر نداشتیم با یه حرکت کاتای انفرادی پدر و مادر گرامی از طریق همون تلفن جواب شدند  دومین خواستگار مشترکمون هم بازم یک فروند برادران دوقلوی خفن مذهبی با یک ته ریش حزب الهی  که در سپاه مشغول بودند ، بود که البته در جشنواره دوقلوها چشممون به جمالشون روشن شد  که البته این ها هم با همون حرکت قبلی دک شدند چون من و ناناز فقط 17 سالمون بود . سومین خواستگار مشترک هم دوباره دو عدد برادر دوقلو بودند که در هندوستان مشغول خوندن درس پزشکی بودند ولی از آنجایی که پدر و مادر گرامی تحمل دوری دختراشون رو نداشتن این ها هم متاسفانه  جواب رد گرفتند و رفتند پی کارشون اون موقع 18 سالمون بود . از این سن به بعد چون دانشگاه هامون یکی نبود در نتیجه خواستگارامون هم تفکیک شد. از قدیم گفتن دختر پله و مردم رهگذر بنابر این مثل مشهورکه مادر بنده شدیدا بهش عقیده داره   از بقال و چقال بگیر تا لیسانس و فوق لیسانس ...پولدار و بی پول پاشون به خونه ی ما باز شد . و بنده شروع کردم به ایراد گرفتن و ادا و اصول درآوردن که این عله است و اون بله ! و از آنجایی که در متون اسلامی اومده که میگن هر کی هر پسری رو که مومن و خانواده دار باشه بیخودی رد کنه خدا به خودش واگذارش میکنه ...براین اساس فکر کنم من یکی از همون موارد باشم  خوب از خواستگاران محترم بگم : اولین خواستگار انفرادی بنده یک آقای 31 ساله ی کاملا پولدار بود که در تهران مدیرعامل یه شرکت بود و اون موقع 11 سال از بنده بزرگتر می نمودبنابراین بنده فرمودم " ایشان نسبت به بنده عمویی هستند برای خودشان" و بدین ترتیب این جمله ی بنده در تاریخ خواستگارانم به ثبت رسید . دومین خواستگار منفرد بنده یه مهندس عمران بود که در یکی از ارگان های دولتی مغشول به کار بود  ایندفعه از خانواده ی محترمشان یک خروار ایراد گرفته و در محضر پدر و مادر ردیف نمودیم و اساسی قانعشان کردیم که جواب رد را کادو پیچ شده خدمت این خواستگار محترم تقدیم نماییم و موفق هم شدیم سومین خواستگار منفرد بنده دانشجوی یک رشته ی مهندسی بود که این دفعه علی رغم راضی بودن بنده پدر و مادر گرامی با همان کاتای مشهور منفی بودن جواب خود را اعلام داشتند چهارمین خواستگار از بر و بچ دانشگاه بود که ایشان هم با همکاری من و پدر و مادر جواب رد خود را دریافت داشت. پنجمین خواستگار بنده یک سپاهی خفن مذهبی با مدرک بسیار بالای دیپلم بودند ! که ایشان هم جوابش مشخص بود . ششمین خواستگار بنده هم باز که حدودا 30 ساله و شدیدا و موکدا همه ی خونه و زندگیش تکمیل بود و مایه ...

  • دخترانی که خواستگار ندارند حتما بخوانند

    خواهران محترمه ای که مشکل ازدواج و نداشتن خواستگار را دارند امیدشان به خدا باشد و از دعا و توسل غافل نباشند و لذا  به علت ارائه راهکار عملی و چگونگی عرض حاجت برای گرفتن نتیجه در این بخش مطالبی را برایتان مینویسیم پيشنهاد مي‏كنيم راهكارهاي عملي زير را عمل کنيد امیدواریم همه جوانان در ازدواجشان موفق شوند1 - در خواص  آیات سوره یاسین در حاشیه زاد المعاد علامه مجلسی (ره)فرموده اند که سوره یس آیه 13 وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ را به جهت گشایش بخت بر کاغذ بنویسد و با گلاب بشوید و بخورد2 - در کتاب جنه الواقیه مرحوم کفهمی و کتاب خواص الصور از امام صادق علیه السلام نقل شده است که سورع احزاب را بر پوست آهو یا کاغذی بنویسد و در کوزه کوچکی قرار دهد و آن کوزه را در خانه ای که دختر در آن خانه مانده و خواستگار ندارد قرار دهند ان شاء الله خواستگار دختر زیاد شود  3 - زيارت عاشورا و سوره يس و الرحمن را تلاوت کنيد(دور از زياده روي ؛يعني هر اندازه که مناسب حال تان باشد4 - نماز جعفر طيار را به کيفيتي که در مفاتيح آمده است بخوانید تا ان شاء الله در زمان مقرر پيش خدا همسر لايق تان نصيب تان گردد .به خدا حسن ظن داشته باشید.5  - آيات 75 تا 82 سوره يونس را بخوانید.6 -  در صورت امکان در موقع آمدن خواستگار، سوره الرحمان را همراه داشته باشيد.7 - بعد از نماز صبح .ده مرتبه اين دعا را بخوانيد و هر روز تکرار کنيد تا خداوند گشايش عنايت فرمايد :لا حول و لا قوّة الا بالله. توکّلت علي الحيِ الّذي لا يموت و الحمد لله الّذي لم يتّخذ ولداً و لم يکن له شريک في الملک و لم يکن له وليِ من الذّلّ و کبّره تکبيراً.8 - شب جمعه بعد از نماز عشا بگوييد :لا اله الا انت. سبحانک انّي کنت من الظالمين(هر چند بار که توانستيد9  - نزديک ظهر روز جمعه ، دو رکعت نماز بخوانيد ، در رکعت اوّل بعد از حمد و توحيد ، سه آيه اوّل سوره فتح(يعني تا نصراً عزيزاً)را بخوان .در رکعت دوم بعد از حمد و توحيد سوره الم نشرح را بخوان ،بعداز سلام نماز تسبيح حضرت فاطمه سلام الله عليها را بگو و حاجت خود را از خدا بخواه  10  -  دعا و توسل به اهل بيت را فراموش نکنيد.به اميد موفقيت و كاميابي و خوشبختي براي شما جوانان پاكدامن و جوياي سعادت واقعي.

  • شناخت خواستگار واقعي

    شناخت خواستگار واقعي

    شناخت خواستگار واقعي اشخاصي راکه از طريقي غير از روش خانوادگي از شما خواستگاري مي کنند، خواستگار محسوب نکنيد! دختري 32 ساله هستم. متدين،کارمند و با مدرک کارشناسي که تقريبا از موقعيت اجتماعي خوبي برخوردارم و به دنبال يک زندگي سالم و رابطه اي پايدار هستم. ولي بيشتر خواستگارهايم وقتي متوجه مي شوند قبلا نامزد داشتم، پيشنهاد دوستي مي دهند، لطفا راهنمايي ام کنيد. دارم نسبت به تمام مردها بدبين مي شوم و نمي توانم براي ازدواج تصميم گيري کنم. پاسخ: با توجه به شرايطي که ذکر کرده ايد، به نظر مي رسد شرايط نسبي خوبي براي ازدواج داريد و حتما تا به حال خواستگاران متعددي داشته ايد. توصيه مي کنم به اين بينديشيد که آيا ممکن است دليل ازدواج نکردن شما تا به امروز، اين امر باشد که نقاط قوت و ضعف خود را نپذيرفته ايد؟ به بيان ديگر، من بر اين باورم که علت بسياري از به سرانجام نرسيدن خواستگاري ها اين است که افراد قادر نيستند هم زمان هم به نقاط ضعف خود بينديشند و آن ها را بپذيرند و هم نقاط قوت خود را در نظر بگيرند و بر اساس هر دوي اين موارد و شرايط امروز جامعه و همچنين خواسته هاي واقع بينانه خود، براي ازدواج تصميم درستي بگيرند.خواستگاران قبلي چرا رد شدند؟ اجازه بدهيد که شخصي تر به مسئله شما بپردازيم. شما شرايطي داريد که براي بيشتر مردان در شرف ازدواج، نکات مثبتي محسوب مي شود. مواردي مانند اين‌که متدين هستيد، شاغليد، تحصيلات دانشگاهي داريد و به قول خودتان از موقعيت اجتماعي خوبي برخورداريد. از طرف ديگر يک مرتبه ازدواج ناموفقي داشته ايد و سنتان نيز از برخي مردان در موقعيت ازدواج بالاتر رفته است که اين موضوع نيز باعث محدود تر شدن انتخاب هاي شما مي شود. احتمالا خودتان مي توانيد به اين فهرست نقاط مثبت و منفي، موارد ديگري را نيز اضافه کنيد. آيا به خواستگاران خود نيز اجازه مي دهيد نقاط منفي داشته باشند؟ سپس حداقل اسامي ده خواستگار اخيرتان را يادداشت کنيد. حتما خواستگاران اخيرتان باشند و نه ده خواستگاري که آن ها را بيشتر از ديگران به ياد داريد. مطمئنا برخي از آن ها پس از يک يا چند جلسه ديگر خواهان ازدواج با شما نبوده اند و برخي از آن ها را شما رد کرده ايد. در جلوي اسم آن هايي که از طرف شما رد شده اند، دلايل رد کردن خود را بنويسيد. سپس حداقل 5 نفر از نزديکانتان را که به آن ها اعتماد داريد، آن ها را افراد پخته و عاقلي مي دانيد و افرادي رک و بدون رودربايستي با شما هستند، انتخاب کنيد و نظر آن ها را درباره رد آن خواستگاران بپرسيد. آيا آن ها دلايل شما را درک مي کنند و به ...