خط مشی های بیمارستان نمازی
بیمارستان های آموزشی کشور +خط مشی وروش های اجرایی واحد ها
http://namazi.sums.ac.ir/links/hospitals.html http://namazi.sums.ac.ir/intro/hbalini/policy.html http://namazi.sums.ac.ir/intro/hbalini/
خط مشي : ارتباط موثر در زمان تحویل بیمار
منظور : استراتژی های لازم جهت کاهش،حذف،انتقال خطر در هنگام تحویل بیمار مخاطبين : کلیه صاحبان فرآیند تحویل بیماران خط مشي : ارتباط با بيمار در زمان بستري در بيمارستان كه خود شامل بدو پذيرش ، زمان بستري ، موقعيت هاي ويژه ، زمان ترخيص ، ارتباط با همراهان بيماران بدحال و فوت شده و .... ارتباط مناسب گروههاي مختلف درماني و غير درماني كه با بيمار در ارتباط مي باشند شامل : نيروهاي انتظامات بيمارستان ، پرسنل پذيرش ، پرسنل ترياژ ، پرسنل فوريتها ، بخشهاي پاراكلينيك ( آزمايشگاه ، داروخانه ، راديولوژي و ...)و بخشهاي بستري روش اجرايي : الف:انتظامات و حراست بيمارستان: در واقع اولين خط ارتباط با بيمار و همراهان بيمار در بدو ورود به بيمارستان پرسنل محترم اين بيمارستان هستند . رعايت اصول ارتباط صحيح توسط همكاران انتظامات كه در عين حال همراه با حفظ حريم وظايف انتظامي شان مي باشد ، باعث پديدار شدن بازخورد مثبت به بيمار و همراه وي مي شود. . اين ارتباط بايستي داراي ويژگيهاي زير باشد: - برخورد محترمانه همراه با راهنمايي كامل جهت انجام ساده تر و سريعتر مراحل پذيرش در مواقع اورژانس - پرهيز از هر گونه درگيري لفظي و فيزيكي با ارباب رجوع و مدد جويان - برقراري ارتباط صحيح بر اساس اصول مرتبط ، با مددجو و همراه به منظور آرام سازي - برقراري نظم و انضباط بخشها و كنترل ورود و خروج افراد ،همراه با توضيحات كافي ، روشن و قابل فهم جهت جلوگيري از سوء تفاهم - ايجاد حس اعتماد و همدلي و برخورد دوستانه ، در عين حال جدي با همراهان - خودداري از هر گونه رفتار و گفتار تهديد آميز و خشن كه باعث ايجاد حس بي اعتمادي در فرد مي شود. ب:پذيرش بيمارستان: ارتباط بين واحد پذيرش و بيماران محدودتر از ساير بخشها مي باشد. - پرسنل محترم پذيرش موظفند به سئوالات بيمار پاسخ داده ، فرم رضايت به بستري را به طور دقيق كنترل نموده و در گرفتن اطلاعات شخصي بيمار اهمال نكنند . - پرسنل پذيرش موظفند به هر بيمار بستري ، دستبند شناسايي و دفترچه منشور حقوق بيمار را تحويل دهند. اطلاعات مندرج در دستبند شناسايي با دقت و خوانا ثبت شود. - پرسنل پذيرش بايستي در هر شرايط تنها با نيروي جايگزين ، محل خدمت خود را ترك نمايند . - در هنگام ازدحام خونسردي خود را حفظ نموده و در صورت بروز مشكل خاص اعم از مالي و .... حتمآ سوپروايزر شيفت را در جريان امر قرار داده و در راه پيشبرد اقدامات بيمار وظايف خود را به نحو احسن انجام دهند و اين ميسر نمي شود مگر با ارتباط همراه با ...
تازه فهمیدم خدایم این خداست
پیش از اینها فكر میكردم خدا خانه ای دارد میان ابرها مثل قصر پادشاه قصه ها خشتی از الماس وخشتی از طلا پایه های برجش از عاج وبلور بر سر تختی نشسته با غرور ماه برق كوچكی از تاج او هر ستاره پولكی از تاج او اطلس پیراهن او آسمان نقش روی دامن او كهكشان رعد و برق شب صدای خنده اش سیل و طوفان نعره توفنده اش دكمه پیراهن او آفتاب برق تیغ و خنجر او ماهتاب هیچكس از جای او آگاه نیست هیچكس را در حضورش راه نیست پیش از اینها خاطرم دلگیر بود از خدا در ذهنم این تصویر بود آن خدا بی رحم بود و خشمگین خانه اش در آسمان دور از زمین بود اما در میان ما نبود مهربان و ساده وزیبا نبود در دل او دوستی جایی نداشت مهربانی هیچ معنایی نداشت هر چه می پرسیدم از خود از خدا از زمین، از آسمان،از ابرها زود می گفتند این كار خداست پرس و جو از كار او كاری خطاست آب اگر خوردی ، عذابش آتش است هر چه می پرسی ،جوابش آتش است تا ببندی چشم ، كورت می كند تا شدی نزدیك ،دورت می كند كج گشودی دست، سنگت می كند كج نهادی پای، لنگت می كند تا خطا كردی عذابت می كند در میان آتش آبت می كند با همین قصه دلم مشغول بود خوابهایم پر ز دیو و غول بود ***** نیت من در نماز و در دعا ترس بود و وحشت از خشم خدا هر چه می كردم همه از ترس بود مثل از بر كردن یك درس بود مثل تمرین حساب و هندسه مثل تنبیه مدیر مدرسه مثل صرف فعل ماضی سخت بود مثل تكلیف ریاضی سخت بود ***** تا كه یكشب دست در دست پدر راه افتادم به قصد یك سفر در میان راه در یك روستا خانه ای دیدیم خوب و آشنا زود پرسیدم پدر اینجا كجاست گفت اینجا خانه خوب خداست! گفت اینجا می شود یك لحظه ماند گوشه ای خلوت نمازی ساده خواند با وضویی دست ورویی تازه كرد با دل خود گفتگویی تازه كرد گفتمش پس آن خدای خشمگین خانه اش اینجاست اینجا در زمین؟ گفت آری خانه او بی ریاست فرش هایش از گلیم و بوریاست مهربان وساده وبی كینه است مثل نوری در دل آیینه است می توان با این خدا پرواز كرد سفره دل را برایش باز كرد می شود درباره گل حرف زد صاف و ساده مثل بلبل حرف زد چكه چكه مثل باران حرف زد با دو قطره ...
آیتالله ملکوتی دعوت حق را لبیک گفت
به گزارش خبرگزاری فارس از تبریز، آیتالله مسلم ملکوتی که مدتی به علت بیماری ریوی در بیمارستان مسیح دانشوری تهران بستری بود، امروز جان به جانآفرین تسلیم کرد.آیتالله ملکوتی در هفتم شهریور سال 1302 هجری شمسی مطابق با 17 محرم 1342 هجری قمری در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش مشهدی یوسف، کشاورزی متدین بود و با علمای منطقه ارتباط مستمر داشت؛ وی که به آموزش علم و خواندن و نوشتن علاقهمند بود به مکتبخانه میرفت و فرزندش مسلم را نیز با خود به آنجا میبرد.تحصیلاتاز پنج سالگی نزد پدرش به آموختن روخوانی و حفظ قرآن پرداخت، در شش سالگی حافظ سورههای قرآن (از اوّل تا سوره قاف) بود، سپس نزد یکی از علمای منطقه به تکمیل آموختههای خود پرداخت و در مدتی اندک خواندن، نوشتن و قرآن مجید را فراگرفت. سپس برای ادامه تحصیل به شهر سراب در چهار کیلومتری زادگاهش رفته و در آن شهر کتابهای متداول ادبی از قبیل مقدمات، سیوطی، شرح جامی، مغنی، مطول و مقداری از منطق و اصول فقه مانند کتابهای حاشیه و معالم را نزد علمای آن زمان همچون میرزا رضاقلی، میرزا یعقوب، میرزا غلامعلی اصغری و میرزا حسین محدثی فرا گرفت.در هفده سالگی برای ادامه تحصیل به تبریز مهاجرت کرد و در مدرسه طالبیه مشغول تحصیل شد. در تبریز به مدت چهار سال از علمای آن عصر، کتابهای شرح لمعه، رسائل، مکاسب و کفایه را فرا گرفت. اساتید او در این زمان سیدمهدی انگجی، میرزا فتاح شهیدی (نماینده آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی)، حاج میرزا محمود دوزدوزانی و سیدمحمد بادکوبهای و جمعی دیگر بودند؛ در طول اقامت و تحصیل مستمر در حوزه علمیه تبریز، کتابهایی را که پیشتر خوانده بود به طلاب تدریس میکرد.مهاجرت به قمدر سال 1321 پس از به پایان رساندن دوره سطح در حوزه علمیه تبریز، برای ادامه تحصیل و بهرهگیری از علماء حوزه علمیه قم، به شهر قم مهاجرت کرد. در آن زمان به دلیل تلاشهای شیخ عبدالکریم حائری بنیانگذار حوزه علمیه قم علمایی در این حوزه تربیت شده و حضور داشتند.استقرار درحوزه علمیه قم، نهایت آرزوی او بود، وی از حوزه درسی فقه و اصول شیخ عبدالنبی نمازی، فیض، سیدمحمد حجتکوه کمری بهره برده در زمره طلاب ممتاز درس آنان محسوب میشد.او همچنین از شاگردان برجسته امام خمینی و مورد علاقه و توجه وی بود، در حوزهٔ درس علوم عقلی وی حضوری مداوم داشت و تا آخرین سالهایی که امام خمینی فلسفه تدریس میکرد جزو شرکتکنندگان در درسهای او بود. زمانی که امام خمینی تدریس خارج را شروع کرد، آیتالله ملکوتی مشتاقانه از درس امام استفاده کرد و دیگران را نیز به این کار ترغیب مینمود.در ...
آیتالله العظمی میرزا مسلم ملکوتی سرابی(ره)
آیتالله العظمی ملکوتی در هفتم شهریور سال 1302 هجری شمسی مطابق با 17 محرم 1342 هجری قمری در خانوادهای مذهبی به دنیا آمد. پدرش مشهدی یوسف، کشاورزی متدین بود و با علمای منطقه ارتباط مستمر داشت؛ وی که به آموزش علم و خواندن و نوشتن علاقهمند بود به مکتبخانه میرفت و فرزندش مسلم را نیز با خود به آنجا میبرد.تحصیلاتاز پنج سالگی نزد پدرش به آموختن روخوانی و حفظ قرآن پرداخت، در شش سالگی حافظ سورههای قرآن (از اوّل تا سوره قاف) بود، سپس نزد یکی از علمای منطقه به تکمیل آموختههای خود پرداخت و در مدتی اندک خواندن، نوشتن و قرآن مجید را فراگرفت. سپس برای ادامه تحصیل به شهر سراب در چهار کیلومتری زادگاهش رفته و در آن شهر کتابهای متداول ادبی از قبیل مقدمات، سیوطی، شرح جامی، مغنی، مطول و مقداری از منطق و اصول فقه مانند کتابهای حاشیه و معالم را نزد علمای آن زمان همچون میرزا رضاقلی، میرزا یعقوب، میرزا غلامعلی اصغری و میرزا حسین محدثی فرا گرفت.در هفده سالگی برای ادامه تحصیل به تبریز مهاجرت کرد و در مدرسه طالبیه مشغول تحصیل شد. در تبریز به مدت چهار سال از علمای آن عصر، کتابهای شرح لمعه، رسائل، مکاسب و کفایه را فرا گرفت. اساتید او در این زمان سیدمهدی انگجی، میرزا فتاح شهیدی (نماینده آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی)، حاج میرزا محمود دوزدوزانی و سیدمحمد بادکوبهای و جمعی دیگر بودند؛ در طول اقامت و تحصیل مستمر در حوزه علمیه تبریز، کتابهایی را که پیشتر خوانده بود به طلاب تدریس میکرد.مهاجرت به قم در سال 1321 پس از به پایان رساندن دوره سطح در حوزه علمیه تبریز، برای ادامه تحصیل و بهرهگیری از علماء حوزه علمیه قم، به شهر قم مهاجرت کرد. در آن زمان به دلیل تلاشهای شیخ عبدالکریم حائری بنیانگذار حوزه علمیه قم علمایی در این حوزه تربیت شده و حضور داشتند.استقرار درحوزه علمیه قم، نهایت آرزوی او بود، وی از حوزه درسی فقه و اصول شیخ عبدالنبی نمازی، فیض، سیدمحمد حجتکوه کمری بهره برده در زمره طلاب ممتاز درس آنان محسوب میشد.او همچنین از شاگردان برجسته امام خمینی و مورد علاقه و توجه وی بود، در حوزهٔ درس علوم عقلی وی حضوری مداوم داشت و تا آخرین سالهایی که امام خمینی فلسفه تدریس میکرد جزو شرکتکنندگان در درسهای او بود. زمانی که امام خمینی تدریس خارج را شروع کرد، آیتالله ملکوتی مشتاقانه از درس امام استفاده کرد و دیگران را نیز به این کار ترغیب مینمود.در زمان اقامت وی در قم، آیتالله بروجردی که تا آن زمان بعد از مراجعت از نجف اشرف در شهر بروجرد اقامت میکرد در پاسخ به دعوت جمعی از بزرگان قم از جمله امام ...